صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۸ آذر ۱۳۸۸ - ۱۰:۱۰  ، 
کد خبر : ۱۳۳۴۲۴

جدی شدن دشمن در جنگ نرم و سخت:حمزه عالمی

توجه به بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با بسیجیان و در کنار آن پیام معظم له به کنگره جهانی حج، بیان کننده نکات مهمی در مورد اوضاع کشور و منطقه، نوع تهدیدات دشمن و وضعیت مقابله دشمن با مسلمانان و نظام اسلامی است.

بصیرت: در منطق کلی پیوند سیاست داخلی با خارجی و لزوم حساسیت ایران در قبال تحولات منطقه ای ایجاب می کند تا در ترسیم تدابیر حفظ مصالح نظام، شرایط هر دو سطح داخل و خارج همزمان با یکدیگر در نظر گرفته شود. تحلیل محتوای بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با بسیجیان و پیام ایشان به کنگره حج نیز چنین تدابیری را در هردو سطح داخلی و خارجی ترسیم می کند. توجه به این تدابیر در واقع حاصل شدن همان خواسته معظم له یعنی بصیرت افزایی است. لکن قبل از این، بازخوانی اوضاع و شرایط منطقه و کشور از نگاه معظم له به شفافیت بیشتر مساله و رصد کردن صحیح این تدابیر کمک می کند.
با استناد به پیام معظم له به حجاج و بیانات ایشان در دیدار با بسیجیان، باید گفت که در حال حاضر مهمترین عنصر تاثیرگذار بر مسائل کشور و منطقه، افزایش تهدیدات دشمن است. با نگاهی به تحولات منطقه ای و آنچه در کشور بعد از انتخابات رخ داد، می توان فهمید که امروزه دشمن با تمام توان علیه مسلمانان و نظام اسلامی وارد عمل شده است. رهبر معظم انقلاب در پیام خود به حجاج این گونه تصریح کردندکه «امروز دیو چند چهره‏ى استعمار، همه‏ى توانائی هاى خود را براى به زانو در آوردن اسلام به عرصه آورده است» این خطاب هشدار گونه وجدی معظم له که نسبت به پیام های سالهای گذشته ایشان متفاوت است، به جهت افزایش انفجارات در عراق وافغانستان، افزایش ترورها با انگیزه های اعتقادی در منطقه، تداوم نسل کشی در غزه، گسترش منازعات مذهبی و وقوع جنگ قومی مذهبی در یمن و... است. طی سال جاری بزرگترین انفجار در تاریخ اشغالگری عراق رخ داد؛ دامنه جنگ از افغانستان به پاکستان کشیده شد؛ شیعیان یمن با لشکر کشی همه جانبه عربستان و دولت یمن مواجه شدند؛ محاصره غزه وحملات پراکنده صهیونیست ها علیه مردم آن سخت ترین شرایط را بر آنها حاکم کرد و جمهوری اسلامی ایران نیز از شرّ ترورهای کور در امان نماند.
مجموعه حوادث رخ داده در منطقه وجهان اسلام طی سال جاری با چند نشانه جدی شدن اقدامات دشمن را بیان می کند:
1-گستره جغرافیایی حوادث وسعت زیادی گرفته و از غزه و لبنان تا پاکستان ویمن را شامل می شود و در هر سه این مناطق شاهد یک جنگ و تهاجم تمام عیار هستیم نه حملات وترورهای موردی.
2- در کنار این تهاجمات، ترورهای کور نیز افزایش یافته و به ابزار ثابتی در راهبردهای دشمن تبدیل شده است. این ابزار هم در تهاجم سخت و هم در تهاجم نرم دشمن کار ساز بوده و دشمن با استفاده از آن ضمن ایجاد جنگ روانی در منطقه، لزوم حضور خود را برای تامین امنیت توجیه می کند.
3- اختلاف افکنی قومی ومذهبی دشمن میان مسلمانان صورت عینی تری به خود گرفته و انجام اقدامات تروریستی با انگیزه های اعتقادی و حتی راه افتادن جنگ در یمن به سبب همین اختلاف اندازی های دشمن رقم خورده است. آنچه در سرمقاله شماره(90) تبیین در مورد راه اندازی جنگ اعتقادی در منطقه از سوی دشمن گفته شد نیز در همین راستا است.
4- این تهاجمات سخت افزارانه بیشتر به صورت نیابت از دشمن توسط عوامل منطقه ای دنبال می شود؛ اما ورود مستقیم دشمن علیه مسلمانان و جمهوری اسلامی در قالب جنگ نرم است. این وجه تهاجم بیشتر علیه جمهوری اسلامی مصداق می یابد. اقداماتی نظیر شایعه پراکنی در سطح جامعه و مطبوعات، اتهام زدن علیه نظام وشخصیت های نظام، زیر سوال بردن اقدامات دولت و سیاه نمایی وضعیت کشور، حمایت از رهبران غائله های اخیر و انعکاس گسترده مواضع غیر منطقی آنها، ناآرام سازی محیط های علمی و سوء استفاده از مراسم های مذهبی و انقلابی و مصادره آن به نفع اهداف مبهم وغیر قانونی فتنه سبز، از جمله مصادیق جنگ نرم علیه نظام بوده که ضمن به چالش کشیدن نظام، اقدامات دشمن در سطح منطقه ای را نیز تسهیل می کند؛ چرا که دشمن در زمان مواجه ام القرای جهان اسلام با چالش، در سطح منطقه علیه کشورهای اسلامی جولان بیشتری می دهد. در شرایط کنونی نیز که تهاجمات دشمن و عوامل آن علیه مسلمانان کشورهای منطقه افزایش یافته است باید از هرگونه اقدامی که سبب ملتهب شدن فضای داخلی کشور می شود، جلوگیری کرد تا فعالیت دشمن در جنگ نرم وسخت با بن بست مواجه شود. توجه به بیانات مقام معظم رهبری این تدابیر را پیش روی ما می گذارد:
1- جلوگیری از ترویج شایعات و شبهات علیه مسئولان نظام و آنان که در مناصب مهم نظام مشغول خدمت هستند، در سطح جامعه و محافل علمی و دانشگاهی. در این راستا نظارت دقیق بر مطبوعات جهت جلوگیری از ترویج شایعات و ابهام افکنی در افکار عمومی باید انجام شود.
2- برخورد جدی با مطبوعاتی که نقد از دولت را به سمت سیاه نمایی وضعیت کشور می برند و بی پروا هرگونه انتقادی را نسبت به دولت مطرح می کنند. دولت نباید رویه ی چهار سال گذشته در مورد بی تفاوتی به سیاه نمایی های مطبوعات و رسانه های دیجیتال را دنبال کند؛ بلکه ضمن برخورد منطقی و در عین حال قاطع، باید از انتقادات سازنده نیز استقبال نماید.
3- تبلیغ وترویج وحدت در سه سطح وحدت مسئولان با یکدیگر، وحدت مردم با همدیگر و وحدت مسئولان و مردم با هم.
4- عدم مصادره رای دهندگان موسوی و کروبی به هواداران جنبش سبز. مفهوم جنبش سبز برای سیاسیون هوادار موسوی واژه ای مبهم و برخاسته از فضای رومانتیک سیاسی است که هیچ ارتباطی با خواسته های مردم نداشته و با باورهای اسلامی نیز در تضاد می باشد. در سطح اجتماع نیز این واژه با فروکش کردن فضای احساسی پیرامون آن به شدت طرفداران خود را از دست داده است چه رسد به اینکه جمع زیاد رای دهندگان به نامزدهای فوق را هوادار جنبش سبز نامید. از سوی دیگر مفهوم جنبش سبز هیچ نقشی در شکل دادن به طرفداران موسوی قبل از انتخابات نداشته است. بنابراین این واژه یک اصطلاح مبهم و رومانتیکی است که صرفا دستاویز بسیج عده ای علیه وضعیت نظام شده است. در همین راستا لازم است ماهیت حقیقی سردسته های شورشگر حوادث اخیر نیز به مردم معرفی شود تا افکار عمومی تصور نکنند جمعی با منطق و استدلال روشن و خواسته های منطقی به شورشگری پرداخته اند. طبق برخی از اخبار موثق بسیاری از افرادی که در حوادث بعد از انتخابات اقدام به خرابکاری و آتش زدن اماکن می کردند از سوابق منفی و انحرافات اجتماعی نظیر اعتیاد برخوردار بوده و هیچ نسبتی بین آنها و خواسته های حتی غیر منطقی سیاسی وجود نداشته است.
5- عدم بزرگنمایی اخبار مربوط به جریان مخالف و تذکر به مطبوعاتی که مواضع غیر قانونی وساختار شکنانه ی افراد این جریان را به صورت هیجانی وتهاجمی مطرح کرده و افکار عمومی را تحریک می کنند. در مقابل اهتمام فکری ورسانه ای به نیازهای اساسی کشور وکمبودهای معیشتی مردم، تقدیر از سفرهای استانی دولت ضمن نقد کارشناسانه آن و حتی برگزاری همایش های علمی در راستای ارزیابی این نحوه مدیریتی دولت و خلاصه هدایت افکار عمومی کشور به سمت نیازها و خلاءهای واقعی جامعه. در واقع باید توجه داشت که برخی از جریانات سیاسی حیات خود را در انحراف افکار عمومی به سوی مجادلات سیاسی_ مطبوعاتی قرار داده اند و بدیهی است که بزرگنمایی مواضع و بیانیه های این جریان سبب بازتولید آنها خواهد شد.
6- برجسته کردن مصائب جهان اسلام در رسانه ها ومطبوعات و هشدار دادن نسبت به اقدامات دشمن در منطقه علیه مسلمانان.
7- زمینه سازی تکنولوژیکی و ارتقاء فناوری جهت مقابله با شبکه های خبری بیگانه و رونمائی از چهره واقعی این شبکه ها بویژه شبکه BBC و صدای آمریکا. این شبکه ها با وجود کار حرفه ای اما حربه اصلی آنها تاکتیک فریب بوده و سعی می کنند با ابزارهایی نظیر تکرار، یک تحلیل وارونه را در افکار عمومی نهادینه کنند. از این رو ضمن ارائه و تبلیغ گسترده تحلیل صحیح حوادث، لازم است تکنیک های فریب این رسانه ها را نمایان ساخت. اهتمام به این امر در قالب همایش های علمی در مجامع علمی و دانشگاهی و بررسی سابقه برخورد این شبکه ها با مسائل ایران نقش مفیدی در سالم سازی محیط فرهنگی جامعه دارد.

 

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات