بصیرت:تمرکز رسانهای بر جشن هستهای ایران مبتنی بر این رویکرد تبلیغی بود: اهمیت زدایی از پیشرفت هستهای ایران و همزمان به گونهای متناقض، القاء تحریک پذیری موضع هستهای ایران .
در بحث از استارت 2 و نشست پنج بعلاوه یک در نیویورک نیز تاکید بر اجماع جهانی است .
در این زمینه تمرکز بر موضع چین و روسیه است و اینکه روند دیپلماسی بین المللی به سمت خواستههای آمریکایی و انزوای ایران به پیش میرود: "به گفته سفیر آمریکا، شش نماینده تلاش دارند گفتگوهایش در بهار، طبق خواست پرزیدنت اوباما نتیجه دهد ! "
تحولات داخلی نیز همچنان در متن ساختگی دوقطبی تفسیر میشود . در این زمینه اظهارات اخیر موسوی نه تنها مورد توجه قرار گرفته که در فضایی تحول یافته تحلیل شده است و اینکه این قصه سر دراز خواهد داشت: " یک لحظه اگر فضا باز بشود، خواهید دید که اکثریت بزرگ مردم بخصوص در شهرهای بزرگ معترض هستند به اینکه حق وحقوق شان زایل شده است !!! "
در بحث از حوزه اقتصادی نیز، سوژه هدفمندسازی یارانهها در کشاش اختلاف میان مجلس ودولت تفهیم میشود. در این زمینه از به اوج رسیدن افزایش اختلافات سخن به میان میآید که القاءگر سیاسی بودن اختلافات است . این فضاسازی در حالی صورت میگیرد که در تحلیلی متفاوت، اختلافات مجلس و دولت صوری و به مثابه نمایش دموکراسی ادعا شده است .
در حوزه اجتماعی و فرهنگی سوژه ازدواج جوانان و صدور گواهینامه در این زمینه مورد توجه بود . نکته القایی تاکید بر واپسگرایی و سنتگرایی در این حوزه بوده است .
اجماع غربی ! بی تفاوتی ایران
"اجماع علیه ایران"؛ همچنان مهمترین راهبرد تبلیغی غرب علیه موضع هستهای است .
در این زمینه تاکید اساسی بر نشست گروه پنج به علاوه یک در نیویورک و نشست هفته آینده این گروه است . این درحالی است پیمان استارت جدید نیز در همین راستا تحلیل میشود .
پیگیری راهبرد اجماع، در حالی در فضای رسانهای مستتر است که تمرکز خاصی بر موضع روسیه به مثابه نمونهای از همگرایی بینالمللی (!) صورت میگیرد: "در حال حاضر موضع روسیه در برابر ایران به کشورهای غربی بسیار نزدیک است . "
موضع هستهای ایران نیز تحریک آمیز و مسبب اجماع علیه این کشور القاء میگردد . این درحالی است که به گونهای متناقضنما از پیشرفت هستهای ایران ( پرده برداری از نسل سوم سانتریفیوژها) اهمیت زدایی نیز میشود.
رویکرد دوگانه به موضوع هستهای ایران در حالی در فضای رسانهای مشهود است که به ایران به عنوان کشوری که از مذاکرات سازنده گریزان است نیز نگریسته میشود.
تکرار این گزاره که؛ " در مذاکره همواره به روی ایران باز است"، دقیقاً در این راستا تبلیغ میشود .
در مجموع رسانههای بیگانه تحولات مرتبط با موضوع هستهای ایران به ویژه نشست گروه شش و همچنین پیمان استارت جدید را در راستای انزوای هرچه بیشتر ایران القاء میکنند.
تحولاتی که از نگاه بیگانه، هرگونه بهانهگیری را از ایران میگیرد و چهرهای صلح دوست از غرب و شرق ارائه میدهد : " این رفتار تحریک آمیز ایران و پرخاشگری دولتمردان این کشور است که برای روسیه چاره ای جز اتخاذ سیاست سختگیرانه تری در برابر تهران باقی نمی گذارد ."!!!
سران فتنه نقطه امید بیگانگان
رسانههای بیگانه اظهارات اخیر موسوی و خاتمی را به مثابه زنده و پویا بودن جنبش موسوم به سبز القاء میکنند تا جایی که فراتر، این اظهارات به مثابه ورود به حوزه های جدید تفهیم میگردد: " به مرور در ادبیات و گفتمان آقای مهندس موسوی واژگانی وارد میشود و نوع استدلالی مطرح می شود که کم و بیش در ماه های اول نبوده است."
به واقع به باور رسانهای، تب جنبش موسوم به سبز نه تنها فروکش نکرده که در حال تحول نیز است. به واقع فضای رسانهای مطالبات معترضان را خواستههایی مردمی القاء و پافشاری بر تحقق آنها را تاکید میکند .
پس از فروکش کردن ناآرامیهای پساانتخاباتی، راهبرد تبلیغی غرب معطوف به احیاء این روند میباشد .
بر این اساس با نگاهی فرایندی به این تحولات ، هرگونه سوژه مرتبط (از جمله اظهارات موسوی ) برجسته میگردد و با حاشیهسازی پیرامون آن ، تلاش می شوداین موضوعات به عنوان مسئله روز ایران طرح شوند .
فروکش نمودن ناآرامیها نیز عاملی قهری و ناشی از تحمیل شرایط به مردم توسط حاکمیت و نیز بهرهگیری ابزاری دولت از طبقات زیرین ، توجیه و تفهیم میشود .
تنها گزینه برای تخریب
عملکرد اقتصادی دولت همچنان در کانون توجه رسانهای بیگانه است . در این راستا از بدهی دولت به سیستم بانکی کشور تنها به عنوان یکی از چالشهای اقتصادی ایران در سال جاری یاد می شود .
اینگونه ادبیات در عرصه تبلیغی رسانه بیگانه، القاءگر درگیر بودن دولت با چالشهای متنوع در عرصه اقتصادی است .
برجستهسازی این گزاره که؛ "دولت احمدی نژاد بیشترین درآمد نفتی را در تاریخ ایران داشته است"، نیز در راستای اینگونه القائات است که همگی در راستای سادهسازی و ملموسسازی ادعای ناکارآمدی دولت در عرصه اقتصادی است .
فراتر از این متن تبلیغی ، سیاستگذاری اقتصادی نیز درگیر اختلافات میان مجلس و دولت تداعی میشود تاجایی که از افزایش اختلاف ها میان مجلس شورای اسلامی و قوه مجریه بر سر میزان درامدهای دولت از طرح هدفمند سازی یارانه ها سخن گفته میشود .
در مجموع رسانههای بیگانه در تلاش هستند تا عرصه اقتصادی ایران را در متنی سیاستزده تحلیل نمایند. بدین ترتیب مسائل اقتصادی پیچیده در عملکرد نامناسب دولت و فراتر از آن روابط میان قوا (مجلس و دولت ) تفهیم میشود !
ترسیم فضای کلی رادیوهای بیگانه: 21فروردین89
بررسی فضای خبری – تبلیغی و تحلیلی رسانههای غربی در کمتر از 24 ساعت گذشته(19/1/89 ) حاکی از آن است که رسانههای مزبور بر آنند تا امضای معاهده جدید استارت 2 را میان آمریکا و روسیه همانند یک جشن سیاسی برای خود و یک شکست دیپلماتیک برای ایران به عنوان کشوری که میکوشد به جمع کشورهای محدود دارای قدرت ساخت و استفاده از بمب اتمی در نظر بگیرند. به دیگر سخن استارت 2 به مثابه یک سور و ساط خبری- تبلیغی در فضای رسانهای بیگانه جشن گرفته میشود.
این پیمان در حقیقت، به مثابه موفقیت باراک اوباما در عملی کردن دیپلماسی چندجانبهگرایانه نوین آمریکا در اجماع اعضای بدقلق شورای امنیت(روسیه و چین) علیه برنامه اتمی ایران و آغاز دور جدیدی از تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران در نظر گرفته شده است .
در دل این فضاسازی کلان، مقولات و اخبار و گزارشهای خردتری مانند رویکرد دولت و بخش خصوصی روسیه به برنامه هسته ای و تحریم ایران؛ وضع صنعت نفت و گاز ایران و مشکلات پیش رو و دیدگاههایی درباره تلاش ترکیه برای میانجیگری در پرونده هسته ای ایران طرح و بسط داده میشود.
طرح و بسط گسترش پدیدهای تحت عنوان افزایش مصرف لوازم و مواد آرایشی در میان زنان ایرانی و ریشهیابی اجتماعی- سیاسی آن از جمله گزارشهای در خور بازتاب و تحلیلی بود که در ساعت گذشته در فضای رسانه ای بیگانه قابل بررسی بود.
بررسی آخرین وضعیت اجرایی شدن طرح هدفمند کردن یارانهها با تمرکز بر اختلاف میان مجلس - دولت بر سر نحوه عملی کردن آن با اتخاذ رهیافت اقتصاد سیاسی گزارش دیگری بود که در بررسی و بازتاب دلمشغولیهای بیگانه درباره اوضاع اقتصادی در ایران قابل ذکر است.
انرژی هسته ای
یکی از خط و ربطهای اصلی و همیشگی تبلیغی غرب و رسانههای آن در تحلیل رفتار هستهای ایران همواره این بوده است که: «جمهوری اسلامی ایران میکوشد با درانداختن طرح دوستیهای دوجانبه میان خود و اعضای شرقی شورای امنیت از یک سو و اختلافافکنی میان اعضای غربی و شرقی این نهاد امنیتی از سوی دیگر، اولویتها و برنامههای هستهای خود را دنبال کند!». در حقیقت، دوران هشتساله ریاست جمهوری پر فراز و نشیب و پرماجرای بوش پسر موجب احیاء جنگ سرد نوینی میان آمریکا و روسیه شده بود که حالا به نظر میرسد این ترک در روابط میان مسکو- واشنگتن تحت تاثیر سیاستهای چندجانبهگرایانه دیپلماتیک باراک اوباما در حال ترمیم است به گونهای که عرصه را بر تنفس دیپلماسی ایران در فضای ایجاد شده حاصل از شکاف میان روسیه و آمریکا تنگتر از همیشه کرده است! در چنین فضایی، رسانههای غربی به شدت بر احیاء همگرایی سیاسی- امنیتی میان مانور تبلیغی میدهند به گونهای که گویی لعابی غلیظ و شدید انزوا بر گردِ جمهوری اسلامی ایران تنیده شده است و دیگر دیپلماسی اختلافافکنی تهران میان اعضای شورای امنیت به منظور امتیازگیری یا کاهش تاثیر تحریمها پاسخگو نخواهد بود.
مستقیمترین پیامد سیاسی و بینالمللی که رسانههای غربی برای بیدار شدن دیو خفته همگرایی میان واشنگتن- مسکو علیه تهران برمیشمارند، تسهیل روند اعمال دور جدید تحریمهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.
تحریم اقتصادی
به نظر میرسد گزارش آنارایسکایا درباره خروج شرکت روسی لوک اویل از بازار ایران و تحریم صدور بنزین به ایران از منظر گزارشگر- تحلیلگر رادیو فردا در یکی از گزارشهای خود(ساعت 18) به مثابه پایانی بر مماشات یا دست کم سیاستهای مبهم و کژدار و مریزانه دولت روسیه در قبال موضوع هستهای ایران در نظر گرفته شده است.
این گزارش میکوشد رویکرد و رهیافت اقتصاد سیاسی در حوزه روابط بینالملل را که به عنوان رهیافتی که حوزه سیاست/امنیت و حوزه اقتصاد را درهم تنیده با یکدیگر مفروض میگیرد، پیش روی خود قرار میدهد و میکوشد آمال و آروزهای هستهای جمهوری اسلامی ایران را با مقولاتی مانند همکاریهای شرکتهای روسی را با ایران در حوزه انرژی و اقتصاد پیوندی وثیق بزند؛ پیوندی که چه از حیث تئوریک و چه در عمل و در تحلیل نهایی دیپلماتیک گسستنی نیست!
نقش آفرینی کاذب برای ترکیه
غرب و رسانههای آن همزمان با پیگیری سناریوی همگرایی قاطع میان اعضای دایم شورای امنیت به ویژه روسیه و آمریکا تحت تاثیر امضای پیمان جدید سالت 2، سناریوی همگرایی میان اعضای دایم و غیردایم شورای امنیت را نیز دنبال میکنند.
یکی از آن اعضای غیر دایم، دولت ترکیه است که به علت روابط خاص اینروزها حزب حاکم آن(حزب عدالت و توسعه) با جمهوری اسلامی ایران به عنوان سوژهای که باید تکلیف خود را در انتخاب میان یکی از دو گزینه ایران و غرب مشخص نماید!
در حقیقت، مختصات اصلی و خلاصه سناریوسازی رسانههای غربی در این زمینه "مغالطه دوراهی" یک همان "یا این یا آن" است.
بر اساس این مغالطه، دوراهی بغرنجی پیش روی آنکارا در انتخاب میان دو مسیر تساهل در برابر تهران یا همراهی کامل با غرب در اعمال دور جدید تحریمها قرار میگیرد.
خروجی مستقیم چنین سناریوپردازیهایی تنها یک چیز است: کاستن از قدرت تحرک و ابتکار عمل رهبران جمهوری اسلامی ایران در فضای اوربیتالیک دیپلماسی با هدف امتیازگیری هر چه بیشتر از اعضای شورای امنیت!!
پویایی صنعت نفت
همزمان با مانور تبلیغی رسانههای غربی بر آغاز دور جدیدی از همگراییها و همراهیهای میان روسیه و آمریکا پس از امضای سالت 2 ، رسانههای غربی بر تنگناهای مهمترین صنعت پولساز آن مانند صنعت نفت و گاز ایران در بهرهگیری از پتانسیلها و ظرفیتهای خود به دلیل اعمال تحریمهای نفتی علیه جمهوری اسلامی ایران بواسطه ادامه فعالیتهای هستهای آن تاکید و تصریح ویژهای مینمایند.
بر اساس این رویکرد تبلیغی فرصتهای پویایی و رشد صنعت نفت ایران یکی پس از دیگری در حال از میان رفتن است و لهذا جمهوری اسلامی ایران چارهای جز تمسک به کشورهای دست چندم در حوزه فناوریهای استخراج و ترمیم صنایع نفتی مانند شرکتهای ونزوئلایی ندارد؛ روندی که به ادعای بیگانه به محرومیت ایران از تجارب و فناوریهای پیچیده غربیها در صنایع نفتی انجامیده است! و افتخاری پوشالین را برای مقامات جمهوری اسلامی ایران در زمینه جایگزین کردن غرب با برخی کشورهای دوست به ارمغان آورده است!!
لزوم بازگشت به آموزه های دینی و بومی
"گزارش یورو بونیتور کشور ایران را در سال دوهزار و هشت بعد از کشور عربستان سعودی دومین کشور مصرف کننده لوازم آرایشی در خاورمیانه معرفی کرده است." این گزارش و معرفی پایهای برای نقب زدن میان مسائل فرهنگی و سیاسی از منظری جامعهشناختی برای یکی از گزارشهای رادیو فردا/رسانه وابسته به سیا/(ساعت 19:30) فراهم آورده است.
بر این اساس، سطح بالای مصرف لوازم آرایشی در میان زنان دو جامعه مذهبی ایران و عربستان به مثابه واکنشی روساختی به بحران و اعمال محدودیتهای اجتماعی زیرساختی علیه زنان این دو جامعه تلقی میگردد. به دیگر سخن، مصرفزدگی جامعه ایرانی در استفاده از لوازم آرایشی زنان به عنوان نشانهای آشکار از مبارزه منفی اجتماعی جامعه زنان علیه جامعه پدرسالارانه در ایران در نظر گرفته میشود!