به لحاظ فلسفی، منطقه گرایی بر این مبنا استوار است که رسیدن به وحدت جهانی در شرایط کنونی بعید و تحصیل ناپذیر است و باید با بسیج نیروهای پیونددهنده منطقه ای زمینه حصول به آرمانی متعالی را فراهم ساخت. ایران هم مانند هر کشور دیگری، نمی تواند از آنچه در اطرافش می گذرد غافل باشد. تلاش در راه هماهنگ شدن با تحولات جهانی و شکل دادن این تغییرات براساس علایق و منافع ملی، باید انگیزه پراهمیتی در جهان گرایی ژئواکونومی ایران باشد و برای دست یافتن به این موقعیت، حضور در قلب تحولات ضروری است، همان گونه که استراتژی غرب بیگانه کردن ایران در مناطق پیرامونی اش بوده است. تلاش ایران برای رهایی از این محاصره استراتژیک عامل مهمی در جلب توجه ایران به موقعیت ژئوپلیتیک خود بوده است. از سوی دیگر این نکته برای ایران همانند دیگر ملت ها انگیزه ای بوده است تا با منطقه گرایی هماهنگی داشته باشد.
عراق با 433970 کیلومترمربع مساحت، در غرب و جنوب غربی ایران واقع شده و با ایران حدود 1336 کیلومتر مرز مشترک دارد. اما بین پانزده کشور همسایه ایران، عراق بدلیل پیوندهای نهادینه شده تاریخی و مذهبی، در کانون بیشترین علایق ایرانیان قرار دارد. ایرانیان دلایل محکمی برای استمرار علایق خود و حفظ تعامل فرهنگی، مذهبی و سیاسی با عراق دارند.
در شرایطی که هویت ایرانی با آیین تشیع پیوندی جدایی ناپذیر پیدا کرده است، به حکم تاریخ، دو کانون اصلی آیین تشیع یعنی مقدس ترین شهرهای فرهنگی شیعه، نجف و کربلا در خاک عراق قرار دارند. زیارت این دو شهر مقدس و بارگاه های موجود در آنها از نظر عاطفی و معنوی برای شیعیان دو کشور تجلی وحدت شمرده می شود و نقش محوری دارد. اگرچه تاریخ، حرم های مقدس شیعی را به عراق داده است، وجود اکثریت جمعیت شیعی در سرزمین عراق نیز حیات سیاسی این کشور را تحت تأثیر قرار می دهد. در واقع، شهرهای مقدس شیعی در عراق، فرهنگ شیعی را شکوفا کرده اند و برای جهان تشیع به طور کلی نقش محوری داشته و دارند. این شیعیان بودند که طی یک صد سال گذشته، عراق را از یک ولایت عقب مانده امپراطوری عثمانی به کشوری شاخص و متمایز تبدیل کرده اند.
بعد از سقوط رژیم بعث و اشغال عراق توسط اشغالگران و روی کار آمدن دولت شیعی در این کشورانتظارمی رود که دو ملت بسوی روابط استراتژیک خود متمرکز شوند. عراق می تواند بهترین متحد طبیعی ایران در غرب کشور باشد. لذا می توان پتانسیل های موجود را برای همکاری دوجانبه در نظر گرفت:
1- همکاری های فرهنگی و حفظ ارزش های فرهنگی:
استراتژی های مشترک برای جلوگیری از نفوذ فرهنگی، زمینه های همکاری دو جانبه را بسیار زیاد کرده است. در واقع بین النهرین یکی از عوامل وحدت بین دو سرزمین به حساب می آید. جلگه بین النهرین با وحدت تاریخی و طبیعی اش نقش بسیار مهمی در وجوه مشترک فرهنگی دو سرزمین در گذشته داشته است و با همه تحولاتی که در طول ادوار پیش آمده این عامل وحدت به شکلی خود را با آن هماهنگ کرده است. تحولات سیاسی- مذهبی نیز با روی کار آمدن اسلام، توانست به عنوان عامل معنوی و ریشه دار از لحاظ جهانی به این تشابهات فرهنگی، به عنوان عامل به هم پیوستن اجزاء کوچکتر، کمک شایانی بنماید.
امروزه در دنیا وقتی می خواهند در جهت گسترش فرهنگ و ایدئولوژی اقدامی انجام دهند سعی می کنند ترکیب و تلفیقی بین ویژگی های خصوصی و پدیده های عینی فراهم آورند. به این ترتیب می توانند برای افزایش میزان توجه خود و گسترش روابط متقابل توجیهی منطقی داشته باشد. در کشورهای جنوب غربی آسیا اگر بخواهیم برای این دو عامل معیار و میزانی در جهت تحکیم، توسعه و گسترش پیوندهای فرهنگی بین ایران و کشورهای منطقه برقرار کنیم، عراق مقام اول را دارا می باشد. حیات فرهنگی یک ملت باید حدالامکان از نفوذ جنبه های منفی فرهنگ های مهاجم مصون باشد، اما این مصونیت از طریق ممنوعیت، محدودیت و سانسور فراهم نمی شود، بلکه از طریق خلق، تولید و مبادله فرهنگ به دست می آید. حفظ فرهنگ ملی توسط هر یک از ملل به تنهایی امکان پذیر است، اما از بسیاری جهات به دلیل پراکندگی منابع فرهنگی در سطح منطقه و جهان این کار مستلزم همکاری با کسانی است که دو کشور را به خاطر مشابهت های فراوان و بی شمار فرهنگی جهت اتخاذ استراتژی مشترک نزدیک می کنند.
2- همکاری های سیاسی، امنیتی دو کشور ایران و عراق، توانمندی در فضای بوجود آمده امروزی می تواند در سطح همکاری های خرد تا کلان نظامی و انتظامی جهت نیازهای مشترک آغاز شود. به خصوص اینکه نیروهای اشغالگر غربی پس از افتادن در باتلاق عراق به فکر فرار افتاده اند.
3- همکاری جهت جلوگیری از توسعه نفوذ رژیم اشغالگر قدس که با هدف عمده نفوذ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در منطقه جریان دارد، چرا که منافع دو کشور ایران و عراق بیش از گذشته در خطر است و زمینه برای همکاری مشترک جهت مقابله با این نفوذ پیش از پیش فراهم است.
4- همکاری علیه مداخله خارجی در منطقه استراتژیک خلیج فارس: با توجه به اشتراکات ایران و عراق در خصوص عدم حضور نیروهای بیگانه، دو کشور می توانند گام های مثبتی را در جهت اعتمادسازی منطقه ای و در نتیجه انعقاد پیمان امنیتی با کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس برای حفظ و ثبات منطقه بردارند. البته باید اشاره کرد که غربی ها پذیرش این شیوه را به کشورهای حوزه خلیج فارس توصیه نخواهند کرد و از انجام آن ممانعت به عمل خواهند آورد، زیرا در آن صورت قدرت نفتی خلیج فارس یکپارچه در اختیار کشورهای این حوزه قرار خواهد گرفت.
5- همکاری های آموزشی دو کشور می تواند در جهت پاسخگویی به نیازها بویژه در جهت تحکیم مبانی انسانی باشد. گسترش امکانات زیربنایی برای رسیدن به پژوهش هایی که بتوانند در راستای توسعه اقتصادی و برطرف کردن نارسایی ها باشد، بهترین شرایط را برای همکاری فراهم کرده است. دو کشور می توانند با راه اندازی دانشگاه نفت در یک منطقه مشترک زمینه ای فراهم کنند که به عنوان شالوده ای برای صلح و امنیت منطقه ای، نقش اساسی خواهد داشت. همچنین دو کشور می توانند در زمینه های کوتاه مدت و بلندمدت آموزشی از جمله تبادل دانشجو، بین دانشگاه های خود همکاری داشته باشند. فارغ التحصیلان این دانشگاه ها، سفیران متخصص فرهنگی خواهند شد.
6-اعتمادسازی و همکاری و عدم انجام تبلیغات منفی شرط اساسی توسعه روابط بین کشورهاست. این تبلیغات ممکن است به صورت مصاحبه رهبران و مسئولین و ارتباط رسانه ای و مطبوعاتی و یا انتشار کتاب ها، به ویژه کتاب های درسی باشد.
7- همکاری های اقتصادی دو کشور بیشترین امکان مانور را در اختیار می گذارد. شرایط جغرافیایی عراق از تنوعی کامل برخوردار است و این کشور آب، خاک و اقلیمی مناسب دارد و منابعش دست نخورده است و از همه مهمتر دسترسی به منابع انرژی، که خود به خود این کشور را به منابع مالی مطمئن اتصال می دهد. ایران نیز از چنین ویژگی هایی برخوردار است. این عوامل طبیعی بهتر به هم نزدیک می شوند و به شکل مکمل عمل می کنند و همه امکانات طبیعی را یک جا در خود جمع کرده اند.
8- همکاری منابع نفت و گاز از دیگر ویژگی های دو کشور است که دارای منابع عظیم انرژی هستند. توسعه و بهره برداری از حوزه های نفت و گاز به صورت مشترک از رقابت بین این کشورها برای یافتن بازار مناسب تا حدود زیادی جلوگیری می نماید. یکی از اهداف عمده شرکت های نفتی و کشورهای غربی آن است که از همکاری و همگرایی کشورهای نفتی خلیج فارس جلوگیری به عمل آورند. یکی دیگر از مشکلات دو کشور صدور نفت خام بدون انجام هیچ گونه فرایند صنعتی بر روی آن است. لذا برای گریز از اثرات نامطلوب این استراتژی، دو کشور می توانند با ایجاد پالایشگاه های مختلف و مشترک به این نقیصه پایان دهند. با توجه به اینکه ایران یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گاز در خاورمیانه و خلیج فارس است و مصرف سرانه سوخت درعراق نیز بالاست، دو کشور می توانند در مورد توسعه خطوط لوله گاز برای مصرف داخلی عراق و ترانزیت آن از طریق عراق همکاری کنند. این امر علاوه بر این که برای هر دو کشور سودآور خواهد بود کشورهای مصرف کننده گاز را هم ناچار می سازد در امنیت لوله های مربوط مشارکت داشته باشند. طبیعی است چنین تفکراتی برای هر دو کشور توسعه واقعی و نوعی امنیت متقابل و ثبات سیاسی ناشی از امکانات منطقه را به وجود خواهد آورد.
9- ایجاد بازارچه های مرزی می تواند به عنوان زیربنایی برای اقتصاد مرزنشینان مورد بهره برداری قرار گیرد و مرزنشینان نیز با اعتماد بیشتری به زندگی آرام خود ادامه دهند. زیرا سرمنشاء و محل افزایش نیروهای واگرا چه برای ایران و چه برای عراق در اطراف نوار مرزی است و منشاء اقتصادی دارد. اگر بخواهیم تحلیلی از دیدگاه دفع بحران بر محور انسانی و نوع سنخیت آن در مناطق مرزی دو کشور انجام دهیم متوجه خواهیم شد که نرخ بیکاری در هر دو کشور در این مناطق بسیار بالاست. دو کشور می توانند در محیطی امن برای سرمایه گذاری های کوچک و کارآمد به عنوان یک ابزار استراتژیکی با هزینه بسیار اندک و کاربری بسیار بالا از این نیروهای پراکنده و بی هدف حداکثر بهره را ببرند.
10- همکاری در زمینه آبزیان و محیط زیست: با عنایت به اینکه جمعیت روبه رشد هر دو کشور، با توجه به لزوم تامین پروتئین را ضروری می سازد، هر دو کشور می توانند با استفاده از منابع عظیم و غنی آبزیان در منطقه خلیج فارس و سرمایه گذاری مشترک در خصوص ماهیگیری و صنایع تبدیلی، تبادل اطلاعات در مورد پروژه های تحقیقاتی مربوط به شیلات، پرورش نیروهای متخصص و تحصیل کرده در زمینه شیلات و ایجاد موسسه مشترک مربوط به آبزیان فعالیت نمایند.
آلودگی محیط رودخانه ای و دریایی توسط آلاینده های گوناگون، اثرات زیان آوری روی ارگانیسم آب و در نتیجه بر بشر دارد. آلودگی ناشی ازعدم رعایت موازین بهداشتی در رودخانه های مرزی و خلیج فارس و وقوع دو جنگ در منطقه، محیط زیست منطقه را در وضعیت نامطلوبی قرار داده است. آلودگی اطراف مرزهای دو کشور (ابزارها و مواد منفجره) محیط زیست ساکنین منطقه را به خطر انداخته است. همچنین در جنگ دوم خلیج فارس میلیون ها تن نفت خام کویت به دریا سرازیر شد که آثار آن بر محیط زیست دریایی مشهود است. لذا دو کشور می توانند باهمکاری یکدیگر از طریق برنامه های کوتاه مدت و میان مدت و بلند مدت اقداماتی جدی در زمینه محیط زیست منطقه صورت دهند.
11- در زمینه آب هر دو کشور رودخانه های مشترک مرزی دارند که می تواند به عنوان شریان های اقتصادی منطقه مورد استفاده قرار گیرد. امکان بهره گیری از یک سیستم آبیاری مشترک در منطقه ای به طول صد کیلومتر شکل دیگری از همکاری را فراهم می نماید.
12- از دیگر زمینه های همکاری شبکه ارتباطات زمینی است، بزرگ ترین و قدیمی ترین محور منطقه، محوری است که از خانقین به خسروی و به همدان ایران وصل می شود. ایجادو گسترش شاهراه های ارتباطی در کنار مرزها و اتصال آن به شاهراه های داخلی دو کشور می تواند در باز کردن فضای سیاسی و یا تنفسی عراق که در خلیج فارس تنها محدود به دهانه فاو است. بسیار موثر باشد. با فراهم شدن این شرایط، عراق هم تا حدودی بر مشکل ژئواستراتژیکی خود در خلیج فارس غلبه پیدا می کند. در واقع این اقدام بر روی اهداف استراتژیکی عراق و ایران تاثیر خواهد گذاشت و به نفع دو کشور خواهد بود.
امکان همکاری در شبکه های آبی نیز وجود دارد، هر چند شبکه های ارتباطی عراق متکی به آب نیست، ولی از آنجایی که امروز، حمل و نقل آبی ارزان ترین وسیله حمل و نقل است، هر دو کشور می توانند با بهره گیری از آبراه های رودخانه ای و تاسیسات بندری در ایران بنیادهای حمل و نقل آبی را پایه گذاری کنند و در این راه به اقداماتی از جمله ایجاد باراندازها و انبارها با مشارکت دو کشور دست بزنند. با توجه به تحولات منطقه ای و جهانی هرگونه امکان خروج از انزوای جغرافیایی باید مورد توجه قرار گیرد. شبکه راه آهن در حکم شریانی حیاتی است که هر اندازه سرزمین های بیشتری را دربرگیرد، پیامدهای اقتصادی، سیاسی بیشتری را دربرخواهد داشت. پس از تحولات ناشی از فروپاشی شوروی، ارتباط بین المللی راه آهن جمهوری اسلامی در منطقه جلفا که سالانه 2.5 میلیون تن کالا از قفقاز و روسیه مبادله می شد، به شدت کاهش یافته و محدود به مبدا ورودی سرخس در شمال شرق با ترکمنستان و راه آهن رازی در منطقه شمال غرب با ترکیه شده است. متاسفانه راه آهن ایران در غرب و شرق به جهت ملاحظات استراتژیکی دوران جنگ سرد گسترش نیافت. اکنون ضرورت ایجاب می کند که این نکته مورد توجه قرار گیرد و در شرایط کنونی مسیر خرمشهر- بصره پیشنهاد می شود که با سرمایه گذاری اندک در مدت زمان کوتاه قابل دسترسی خواهد بود. با استفاده از راه آهن خرمشهر- بصره می توان از این امکانات برای جابجایی زوار عتبات عالیات به شهر مقدس کربلا، نجف، کاظمین و ... از آنجا به سوریه و لبنان استفاده نمود. به نظر می رسد که عراق در غرب ایران با همسایگی با سوریه می تواند عمق استراتژیکی ایران را در مقابله با خطرات و تهدیدات امنیت ملی از سوی غرب تقویت کند.
همکاری ایران و عراق نشان دهنده به وجود آمدن رویکردهای سیاسی جدید در منطقه است. مردم عراق کینه ای ابدی از غرب خواهند داشت. آثار سوء تحریم اقتصادی در دوران رژیم بعثی، جنگ و خون ریزی پس از اشغال عراق، ناامن کردن محیط زندگی مردم و حمایت های آشکار و پنهان و کورکورانه واشنگتن از گروه های تروریستی خارجی و داخلی عراق در کشتار مردم بی گناه کوچه و بازار در اذهان نسل های بعدی عراق آثار زیان بار خود را حفظ خواهد کرد و تابلوی یادگاری دموکراسی غربی را در موزه ها به نمایش خواهد گذاشت.
یادداشت ها :
1- حافظ نیا، محمدرضا و مراد کاویانی، 1383، افق های جدید در جغرافیای سیاسی، سمت، تهران، اول.
2- درایسدل، آلاسدایر واچ بیلک جرالد، 1370 جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال افریقا، ترجمه دره میر حیدر، وزارت امور خارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی،تهران، چهارم.
3- عزتی، عزت الله، 1381، تحلیلی بر ژئوپلتیک ایران و عراق. وزارت امور خارجه. دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی تهران،اول.
4- فولر، گرهام، 1373 قبله عالم ژئوپلیتیک ایران، ترجمه عباس مخبر، انتشارات وزارت امور خارجه، تهران، دوم.
5- کریمی پور، یدالله، 1380، مقدمه ای بر ایران و همسایگان (منابع تنش وتهدید)، انتشارات جهاد دانشگاهی واحد تربیت معلم، تهران.
6- مجتهدزاده، پیروز، 1381، جغرافیای سیاسی و سیاسی جغرافیایی، سمت، تهران، اول.