محمدعلی مهتدی
چندماه پیش که گفتمان آمریکا در پرونده هسته ای ایران بسیار تهدید آمیز بود، طبق خواسته ای (که معلوم نبود چه کسی آن را مطرح کرده) گفته می شد که باید آمریکا نسبت به عدم حمله نظامی به ایران تضمین بدهد و البته خانم کاندولیزا رایس با دادن هرگونه تضمینی مخالفت کرده بود. اکنون نیز این مساله مطرح است که در صورت آغاز مذاکرات همه جانبه و تعلیق موقت غنی سازی، چه کسی تضمین خواهدکرد که آمریکا نسبت به حق قانونی ایران در مورد غنی سازی وفادار خواهد ماند.
واقعیت این است که به تضمین های آمریکا نمی توان اعتماد کرد زیرا تجربه ناشی از تحولات منطقه خاورمیانه حداقل در دو دهه اخیر ثابت کرده که آمریکا به تضمینهایی که می دهد وفادار نمی ماند. به چند نمونه زیر می توان اشاره کرد:
۱- در مذاکرات الجزایر در سال ۱۹۸۱که به آزادشدن گروگانهای آمریکایی در ایران انجامید آمریکا قول داد که از توطئه چینی و خصومت علیه جمهوری اسلامی ایران دست بردارد و در امور داخلی ایران دخالت نکند. آیا آمریکا به این قول کتبی خود وفادار مانده است؟
۲- در ۱۹۹۱ زمانی که جورج بوش پدر برای آزادسازی کویت به تشکیل یک ائتلاف بین المللی با شرکت کشورهای عربی نیازمند بود، به این کشورها تضمین کتبی داد که مساله فلسطین را حل کند تا فلسطینیان بتوانند کشور مستقل خود را به پایتختی قدس تشکیل دهند. عربها با در دست داشتن این تضمین های کتبی به کنفرانس صلح مادرید رفتند و همه برگ های خود را در اختیار آمریکا و اسرائیل گذاشتند و در مقابل چیزی نگرفتند. اکنون نه فقط اجازه تشکیل یک کشور مستقل به فلسطینیها داده نشده بلکه با سیاستهای جدید اسرائیل که مورد تایید آمریکا نیز هست هرگونه احتمالی برای تشکیل دولت مستقل فلسطین از بین رفته است.
۳- در قطعنامه ۶۸۷ شورای امنیت به تاریخ سوم آوریل ۱۹۹۱ پیرامون خلع سلاح عراق، در بند ۱۴ این قطعنامه تاکید شد که پس از اطمینان از خالی بودن عراق از سلاح های کشتار جمعی، جامعه بین المللی نسبت به عاری ساختن خاورمیانه از سلاح کشتار جمعی اقدام خواهد کرد.
این ماده بنا به اصرار کشورهای عربی با موافقت آمریکا در قطعنامه مذکور گنجانده شد و هدف خلع سلاح هسته ای اسرائیل بود، جالب اینجاست که این قطعنامه زیر فصل هفتم منشور شورای امنیت صادر شده که لازم الاجراست اما همچنان اسرائیل زرادخانه هسته ای خود را دارد و منطقه را تهدید می کند و کسی نیست بپرسد چرا این قطعنامه اجرا نمی شود.
این نمونه ها و دهها نمونه دیگر نشان می دهد که آمریکا با وجود آنکه به عنوان بزرگترین قدرت جهانی داعیه رهبری جهان را دارد، برای تضمینها و قول و قرارهای خود ارزشی قائل نیست و ضرورت دارد که مذاکره کننده ایرانی در مذاکرات حساس و پیچیده ای که احتمالاً در آینده نزدیک آغاز خواهد شد، این نتیجه گیری را مدنظر داشته باشد.