صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۰ بهمن ۱۳۸۶ - ۱۰:۱۳  ، 
کد خبر : ۱۹۳۸۶

هزینه های تندروی / مهدی فضایلی


«رادیکالیسم» یا همان تندروی و افراطی گری ، گرایشی است که نظرها و اقدامات سیاسی را به سوی افراط یا حد انتهایی آنها می کشاند.

رادیکالیسم در مقطعی ریشه در سنت داشته در حالی که در دوره جدید، ریشه در ایدئولوژی های مدرن و بخصوص ایدئولوژی های چپ ، فاشیسم و نازیسم دارد هر چند ژست دموکراسی خواهی داشته باشد.

رادیکال های ایرانی با پیروی از نمونه های غربی و با شباهت سازی های توام با تحریفات آشکار، از مقطعی مبانی قانون اساسی جمهوری اسلامی و مبانی دینی جامعه اسلامی را نشانه رفتند.

موضوع به زمان های خیلی دور باز نمی گردد، کافی است چند سال به عقب بازگردیم و به طور نمونه بر عملکرد مجلس ششم مروری اجمالی داشته باشیم. عملکردی که همه کشور را دچار التهاب و تنش کرده بود. جریانی که در مواجهه با بیگانگان ، سیاست «تنش زدایی» را دنبال می کرد، با جریان ها و ارکان درون نظام بر مدار «تنش زایی» گام برمی داشت. مجلسی که تندروی خود را با طرح به اصطلاح «اصلاح قانون مطبوعات» و با هدف باز کردن راه برای حریم شکنی های بیشتر آغاز کرد و پایانش با تحصن ، روزه سیاسی و بالاخره استعفا رقم خورد. رفتاری افراطی که بخش هایی از بدنه اجرایی کشور را نیز به دنبال خود کشاند و با تلاش برای برگزار نشدن بموقع انتخابات مجلس شورای اسلامی ، بحرانی سیاسی برای کشور را دنبال نمود.تیتر برخی اخبار سال پایانی مجلس تا حدودی به یادآوری آن التهابات بیگانه با مطالبات مردم ، کمک می کند. «معین استعفا داد»، «نمایندگان به تدریج استعفا می دهند» ، «استانداران در استعفای خود مصمم هستند» ، «مرحله جدید تحصن ، روزه سیاسی و استعفا است» ، «استعفای 70 تن از معاونان وزارتخانه ها»، «نزدیک به 70 نماینده برای استعفا اعلام آمادگی کردند»، «نمایندگان متحصن پس از استعفا، جلوی برگزاری انتخابات را می گیرند» «109 نفر از نمایندگان مجلس اعلام استعفا کردند»، «شایعه استعفای وزیر کشور»، «رئیس جمهور با استعفای وزرا موافقت نکرده است »، «120 نماینده مجلس استعفا دادند» و....

رادیو فرانسه به نقل از کارشناسان خود درباره این تندروی ها که با هدایت (بخوانید گمراه کردن ) و راهبری تعدادی از عناصر رادیکال دوم خردادی انجام می شد، گفت: «مردم احساس می کنند که این دعواها و منازعات بیشتر دعواهای جناحی و گروهی است و آنها سهمی از نتایج این دعواها نخواهند داشت.»

تلاش برای تهیه و تصویب طرح سه فوریتی برای تعلیق فعالیت های هسته ای ایران را هم به این منازعات اضافه کنید و تصور کنید اگر این طرح در آن زمان به تصویب می رسید، نتیجه اش برای کشور چه بود؛ طرحی که همان زمان ، بیگانگان فقط با استناد به پیشنهادش ، به مذاکره کنندگان هسته ای کشورمان ریشخند زدند و گفتند شما برای چه تلاش می کنید؟

حال پس از چهار سال از آن ایام ، نمایندگان مستعفی به همراه استانداران ، معاونان وزرا و وزرای مستعفی (صرف نظر از آن که استعفایشان پذیرفته شد یا نه) در برنامه ای حساب شده برای حضور در مجلس هشتم مجددا به صحنه آمده اند، برای چه؟ آیا پذیرفته اند اشتباه کرده اند یا برنامه جدیدی برای تکرار وقایع مجلس ششم دارند؟

در اظهارنظرهای چهره های شاخص این جریان ، نه تنها نشانه ای از پشیمانی دیده نمی شود بلکه تصریحاتی بر تایید آن رفتار به وفور دیده می شود. مردم و نظام نیز در مقطعی تکلیف خود را با این جریان روشن کرده اند و آزموده را آزمودن خطاست.

شخصیت های محترم سیاسی نیز که نسبت به ردصلاحیت ها واکنش نشان داده اند، باید تکلیف خود را با مصادیق تندروی روشن کنند.

نمی شود وسط لحاف اصلاحات خوابید و موضعی اتخاذ کرد که هم تندروها آن را برتابند و خشنود شوند و هم معتدلین و عقلای این جبهه.

شخصیت هایی که در سخنرانی هایشان همه را به اعتدال و میانه روی و پرهیز از افراطی گری و خشونت دعوت می کنند، صراحتا بگویند آن حرکت ها مصداق تندروی بوده است یا نه؟ اگر نبوده است چرا با آن همراهی نکردند؟ و اگر بوده است ، چرا از عاملان آنها حمایت می شود یا به گونه ای سخن گفته می شود که حمایت از این افراد برداشت شود؟

این که بگوییم از افرادی که قانونا ردصلاحیت شده اند حمایت می کنیم فقط حرف شما نیست ، حرف هیات های اجرایی و نظارت و حرف همه جریان های سیاسی کشور است.

این حرف را پس از نشست هر جمعی به عنوان موضع می توان اعلام کرد. سخن بر سر برداشت از قانون و تعیین مصادیق است.

آیا به نظر شما کسانی که در برهه ای حساس ، بی توجه به همه مبانی و مصالح تحصن کردند و استعفا دادند و حرف هیچکس را گوش ندادند، کسانی که برخلاف قانون اساسی خواهان برگزار نشدن انتخابات در موعد مقرر بودند و امروز هم از آن کرده اظهار ندامت که نمی کنند هیچ ، بلکه شما را به کندروی و عدم همراهی با خود متهم می کنند، امروز می توانند به خانه ملت بازگردند و مطابق قانون اساسی سوگند بخورند که «پاسدار مبانی جمهوری اسلامی هستند؟» آیا کسانی که در آخرین کنگره خود بحث تغییر قانون اساسی را مطرح کرده اصرار می کردند که در بیانیه پایانی کنگره خواستار آن شوند، می توانند سوگند بخورند که «از قانون اساسی دفاع می کنند؟» آیا کسانی که مطابق میل بیگانگان طرح سه فوریتی برای توقف فناوری هسته ای تهیه کردند، می توانند سوگند بخورند که «همواره به استقلال و اعتلای کشور و حفظ حقوق ملت» پایبند هستند؟ و دهها سوال دیگر.

به هر حال ، هر عملی جزایی دارد و تندروی نیز هزینه های خود را دارد.اصلاح طلبان واقعی به جای تندخویی و بداخلاقی در برابر نهادهای قانونی که البته احتمال خطا هم دارند و باید مراقبت کنند دچار افراط و تفریط نشوند و حقی از کسی ضایع نشود، باید یقه تندروهایی را بگیرند که نه فقط به جریان اصلاح طلبی ، بلکه به منافع کشور لطمه وارد کردند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات