حذف رهبری و ولایت فقیه
خاتمی در راهپیمایی اعتراضی و غیر قانونی 25/3/88: باور داشته باشید که {...} از این جمعیت ترسیده است و همین نقطه درست جای فشار وارد کردن است.
موسوی خوئینیها: ما باید بیاییم و توان بگذاریم به هر قیمتی {...} را از تخت پائین بکشیم. او باید بفهمد که این مملکت این طور نیست که ایشان باشد و هرجور بخواهد آن را به هر سمتی بکشاند. خاتمی و یارانش بالاخره کلی تجربه دارند.
ابطحی: آقای خاتمی بر این باور بود که اگر در این انتخابات احمدینژاد سقوط کند، عملاً رهبری حذف میشود. اگر به هر قیمتی و به هر شکلی اصلاحات دوباره به حوزه سیاسی و اجرایی کشور بازگردد، دیگر رهبری اقتداری در جامعه نخواهند داشت. آن روز هم موسوی به آقای کروبی پیغام داده بود که من تا آخر هستم. همچنانکه گفتم این کلمه تا آخر هستم بهترین رمز و اسم شب تلاش برای سقوط و حذف رهبری است. من در این ایام در چند جلسه به آقای خاتمی متلک گفتم که شما هیچ وقت از این سبک بازیها نمیکردید، رفتید شال سبز به گردنتان انداختید. آقای خاتمی میگفت چاره نیست باید تا آخر برویم. پذیرش این همه تحقیر بخصوص وقتی معلوم بود که پس از پیروزی مهندس موسوی به مشارکتیها پستی نخواهند داد نشانه دیگری از این است که باید تعهدات دیگری هماهنگ شده باشد. آن تعهدات مقاومت، حرف آخر و تغییر رهبری است.تردیدی نیست که جهت گیری اصلی آشوبهای اخیر پس از انتخابات و تمهیدات آن در قبل از انتخابات دارای هدف روشن حذف رهبری نظام بوده است.
انتخابات ریاست جمهوری اخیر که قطعاً تمهیدی همه جانبه برای حذف رهبری بود، دارای عقبه قدرتمند و کینه توز داخلی در سطوح مدیریتهای مختلف نظام هم بود که مدیریت این پروژه را در موارد بسیاری به عهده گرفتند تا در انتخابات اعلام عملی پایان دوران رهبری رهبر معظم انقلاب را مطرح کنند.
بحث این انتخابات که از دو سال پیش کلید خورد به دو دلیل میتوانست حذف و یا کم اثر کردن رهبری را در خود داشته باشد یکی به این دلیل که احمدی نژاد بارها مورد حمایت رهبری قرار گرفتهاند ودیگر اینکه تطابق شعارهای احمدی نژاد با رهبری. به همین دلیل حذف احمدی نژاد به معنای حذف عملی رهبری تلقی میشد.
موسوی خوئینیها: در دیدار علی محمد حاضری در مورخ 26/3/88 اظهار میدارد آیا با این اوضاع میتوان مردم را به مدت یک الی سه ماه در خیابانها و جلوی چشم همه مردم دنیا نگاه داشت. میبایست از قضیه ابطال انتخابات فراتر برویم و این یک راه جدیدی است و این جمعیت الآن به عنوان بازیکنان این جریان هستند. ما باید در موضوع تخلفات انتخاباتی ابتدا از {...} شروع کنیم که برق از سر شورای نگهبان میپرد. آیا این حضور مردمی میتواند به اعتصاب و تحصن بینجامد؟برای آقای خامنهای ابطال انتخابات به معنای این است که باید یک عقب نشینی را شروع کند که معلوم نیست ته آن به کجا کشیده میشود. کاری نکنید که این قضیه ظرف یک هفته بسته شود. اگر مهندس بتواند این حرکت را به روشی آرام اما مستمرتر تبدیل کند خیلی مفید است.
بهزاد نبوی: ما باید از لجبازی هاشمی با احمدی نژاد بهره لازم را ببریم ما باید از شورای فقاهت آقای هاشمی دفاع کنیم و رهبری را منزوی نماییم.
موسوی خوئینیها در تاریخ 3/9/87: انتخاب خاتمی در سال 76 یک سیلی به گوش حاکمیت بود اما ما نتوانستیم آن جریان را حفظ کنیم که همین مطلب هم باعث شد که حاکمیت دوباره خودش را بازسازی کند.انتخاب مجدد خاتمی نماد مخالفت با حاکمیت است.
ابطحی: حذف رهبری از طریق خبرگان هم در نظر {...} و فرزندانش مطرح است.
در انتخابات اخیر شاید بتوان گفت مجمع از طریق نادیده گرفتن دیدگاههای رهبری قصد تضعیف ایشان را داشت بعضی از اعضای آن مثل من، خاتمی، مجید انصاری، موسوی لاری، رضوی یزدی، محتشمی در راهپیمایی غیرقانونی شرکت کردند. اینها به معنای مستقیم مقابله با رهبری بود.
به تصور موسوی و خاتمی و هاشمی، رأی نیاوردن احمدی نژاد و آمدن یک اصلاح طلب به معنای آسیب جدی به رهبری بود.کروبی و موسوی البته در چند نقطه وحدت نظر هم داشتند. فاتح، خاتمی و مهدی هاشمی میگفتند این انتخابات اگر ما ببریم این انتخابات بردنش خیلی فرق میکند با انتخابات دیگر چون این وسط رهبری و جریان اصولگرا دیگر نمیتوانند صبر کنند خوب معنای این کار یکسره کردن است، آدمهایش هم اینها بودند.
خاتمی میگفت اگر ما تعبیر جامعه مدنی را زیاد به کار بگیریم، بی آنکه در داخل هزینه بدهیم به غربیها اعلام میکنیم که قصد ما و روش ما در حکومت مخالفت روش ولایت فقیه است.
سیستم مرکز تحقیقات استراتژیک و شخص دکتر حسن روحانی در تمام نقدهای سیاسی، فقط حوزههایی را مورد توجه قرار میدهد که دقیقاً به سیاستهای رهبری برمی گردد و نه سیاستهای دکتر احمدی نژاد.
موارد دیگری هم همین مضمون که با شکست اصولگرایان باید قدرت {...} را مهار کرد باز هم از سوی خاتمی و هم از سوی هاشمی و هم از سوی خوئینی [ سیدمحمد] و بسیاری از اعضای مجمع شنیده شده است.
اما توطئه اصلی را من در آوردن مهندس موسوی میدانم. آقایان خاتمی و هاشمی مقصر اصلی بودند. آقای خاتمی با نیروهای جوانی که در اختیار داشت مثل گروه88 و یا کمپین حمایت از خاتمی موج سوم و یاری نیوز و یا علاقمندان عمومی اش، فضا را چنین کردند که موسوی بالکل متوهم دیگری شد. {...} با حمایت مالی موسوی را هدایت کرد. هر دو به یک چیزی اندیشیدند [خاتمی و هاشمی]. یک اصلاح طلب رئیس جمهور شود تا رهبری در جامعه قدرت مطلق نباشد. به هر قیمتی.
اما {...} با اعلام نتیجه رأی به نفع احمدی نژاد، خیلی عصبی شده بود و به همین دلیل تصمیم گرفت در یک عملیات ایذائی نسبت به رهبری زیر پر و بال مهندس موسوی را بگیرد.
در کارگزاران سازندگی هم میتوان به خوبی رگههای جدی مخالفت با رهبری را دید.با اینکه در جلساتشان نبودم اما در ملاقاتهای شخصی و دوستانه که با افراد آنها داشته ام نقد و حتی تمسخر رهبری رواج دارد.
مصطفی تاجزاده معتقد است که رهبری در برابر فشارها عقب نشینی میکند و لذا سعی میکند که با حداقل تنش دو سازمان را در مسائل مختلف به شکلی مدیریت کند که نتیجه بیانیهها و کارهایشان وادار کردن رهبری به عقب نشینی باشد و یا در بعضی از مسائل جلو موضعگیری رهبری را بگیرند.
در مشارکت رضا خاتمی معمولاً صریحتر از دیگران در مورد رهبری حرف میزند. اصل دیدگاه رضا خاتمی در مورد رهبری این است که باید تا جایی که ممکن است در برابر نظرات ایشان مقاومت کرد تا ایشان در موضوعات مختلف عقب نشینی کنند.معتقد است رهبری در برابر فشارها عقب نشینی میکند.
از روز شنبه که مقام معظم رهبری اعلام صحت انتخابات را کردند حملات چه بهصورت علنی و چه به صورت ضمنی به طرف مقام معظم رهبری بود. بیانیه موسوی و یا مجمع روحانیون مبارز، بعد از آنکه رهبری صحت انتخابات را تعیین کرده بودند و یا دعوت به تظاهرات، علیرغم اینکه رهبری صحت و اتقان انتخابات را اعلام کرده بودند به معنای رویارویی مستقیم با رهبری نظام تلقی میشد.
تاجزاده در جلسه مشاوره آقای خاتمی گفت شما به عنوان رئیس دولت باید این موضع را میگرفتید تا به جای اینکه مقابله با احمدی نژاد تلقی شود مقابله با رهبری تلقی شود و شما میبایست صریحاً در آن بگویید که همه چیز را با اجازه رهبری انجام دادید تا مشکلاتی که احمدی نژاد میگوید به پای رهبری نظام نوشته شود.
موسوی خوئینیها: این ولایت فقیه یک امر غیرعقلایی است که واقعاً هم هست. عقلایی به معنی امروز دنیا.
گرامی مقدم: اکنون حامیان آقای خاتمی دچار اختلاف و سه دسته شدهاند: اولین دسته طیف حجاریان، خاتمی و میردامادی است که میگویند آقای خاتمی برای آمدن نباید از آقای خامنهای مجوز بگیرد. ما همه جنگمان با ایشان است و ریاست جمهوری را برای همین میخواهیم.
تاج زاده(یادداشتهای وی درموضوع انتخابات): حکومت مطلقه جایی برای آزادی، حرمت و حقوق شهروندی باقی نمیگذارد ولو آنکه آزادهترین افراد در رأس آن باشند. درست است که از مشروطه تا کنون هنوز نتوانسته ایم قدرت را کاملاً پاسخگو کنیم، اما گامهای بزرگ اصلاحی با انتخابات برداشته شده است.
تاج زاده: به نظر من انقلاب اسلامی میتواند نظامی بدتر از رژیم شاه را در ایران مستقر کند. من استبداد دینی را هم برای اسلام و هم برای ایران بدتر از استبداد لائیک میدانم. اگر حواسمان نباشد، تمام ارزشهای اسلامی و انقلاب مثل دوران رضا شاه زیر سؤال میرود. من فکر میکنم هنوز جایی برای اصلاح داریم.
حسین مرعشی: با در اختیار نداشتن نهاد مهمی همانند رهبری، امکان اعمال سیاستها نیست. علت عدم نهادینه شدن احزاب همین است که اگر حزبی قابلیت تغییر بالاترین سطح مدیریت کشور را نداشته باشد، رفتار حزبی و مبارزاتش بی معناست.
موسوی خوئینیها در تاریخ 3/9/87: انتخاب خاتمی در سال 76 یک سیلی به گوش حاکمیت بود اما نتوانستیم آن جریان را حفظ کنیم که همین مطلب باعث شد حاکمیت دوباره خودش را بازسازی کند.
موسوی خوئینی ها در تاریخ 19/10/87: ما پیرو خط امام هستیم ولی باید تکلیف خودمان را با این رژیم مشخص کنیم. ما مدیون امام هستیم ولی امام چیزهایی فرموده که با گذشت زمان نتیجه میگیریم که موفقیتی در آن نیست و حکومت دچار مشکل شده است.
جهانبخش خانجانی: رهبری از جریان اصولگرا حمایت میکند، پس بایستی با پشتوانه مردم به میدان بیاییم و اگر رأی ما زیاد شده و از تعداد نیروهایی که تحت فرمان رهبری هستند بیشتر شود ما پیروز میشویم.
سید محمد خاتمی: اگر در این انتخابات احمدی نژاد سقوط کند عملاً رهبری حذف میشود. اگر به هر قیمتی و به هر شکلی اصلاحات دوباره بر حوزه سیاسی و اجرایی کشور باز گردد، دیگر رهبری اقتداری در جامعه نخواهد داشت. سقوط اصولگرایان به معنای پایان اقتدار رهبری تلقی میشود. با شکست اصولگرایان باید قدرت آقای خامنهای را مهار کرد.
دکتر بانکی در تاریخ 25/4/88: ... {...} گوش همه آنها (اعضای خبرگان) را کشیده است و آنها نمیخواهند ریسک کنند چرا که برایشان هزینه دارد. شما فرض کنید 3-52 نفر از این اعضا بیایند و طی حکمی بخواهند ایشان کنار رود و آقای هاشمی یا هر فرد دیگری جایگزین شود، خوب آنها (حاکمیت) میآید و میگوید بیخود کردهاند بعد یک سیستم نظامی راه میاندازند و همه اینها را میگیرند و نمیگذارند اصلاً حکمشان پخش شود.
موسوی خوئینیها در تاریخ 26/3/88: من به دوستان گفتم اگر میخواهند در شورای نگهبان مطلبی در مورد انتخابات شروع کنند ابتدا از آقای خامنهای شروع کنند و بگویند تخلفات از ایشان شروع شده است. ایشان (رهبری) میداند اگر یک قدم به عقب برود (ابطال انتخابات) باید تا آخرش عقب برود.
سلامتی در دیدار با موسوی خوئینیها در تاریخ 11/4/88 میگوید: آقای خامنهای با این سینه سپر کردنها دارد خودکشی میکند.
آغاجری: ما در دولت خاتمی یکی از پایههای ولایت فقیه را منهدم کردیم و با پیروزی موسوی در انتخابات همه پایههای ولایت فقیه را فرو خواهیم ریخت.
محسن میردامادی در تاریخ 3/9/87: برای آقای خامنهای کابوسی بالاتر از انتخاب خاتمی وجود ندارد و در این زمینه هیچ فروگذاری نمیکنند که ایشان رأی نیاورد.
روشنک سیاسی: (در جریان دستگیری) خیالتان را راحت کنم و میگویم مرگ بر (...) دیگر ولی فقیه نیست.به یاری خدا، مردم تا آبان امسال کار شماها را یکسره میکنند و (...) پخ پخ
حذف احمدی نژاد به هر قیمت
حسین مرعشی: در جلسهای که با آقای هاشمی داشتیم، ایشان به ما تکلیف کرد که باید زیر بیرق موسوی بروید. امسال من یک جهاد و رسالت دارم وآن هم برداشتن احمدی نژاد است.
ابطحی: دوسال پیش که تازه کار تبلیغات انتخابات آغاز شد شعار مشترک هاشمی و خاتمی این بود که احمدی نژاد همان رهبری است این را در جلسات مجمع روحانیون دوشنبههای دفتر خاتمی و مجمع تشخیص میگفتند.هدف در این مرحله این بود که اثبات کنند احمدی نژاد و رهبری دارای یک محتوا هستند و فشار بر احمدی نژاد به معنای فشار به رهبری تلقی میشود.
بحث این انتخابات که ازدو سال پیش کلید خورد به دو دلیل میتوانست حذف و یا کم اثر کردن رهبری را در خود داشته باشد یکی به این دلیل که احمدی نژاد بارها مورد حمایت رهبری قرار گرفتهاند ودیگر اینکه تطابق شعارهای احمد نژاد با رهبری به همین دلیل حذف احمدی نژاد به معنای حذف عملی رهبری تلقی میشد.
مسئله شبکه پشتیبانان قدرتمند داخلی هم در حمایت خارجیها و گروهها مؤثر بود. ترکیب آدمهایی مثل هاشمی رفسنجانی، خاتمی، حسن خمینی، ناطق نوری، هاشمی شاهرودی، آقازاده، دکتر روحانی و افرادی از این قبیل این پیامها را به خارجیها و گروهکها میداد که امکان جابهجایی قدرت توسط آقای موسوی وجود دارد و خیلی از آنها که به دلیل انتقام از نظام و یا رهبری علاقمند به تغییر احمدی نژاد بودند از این پشتیبانان قدرتمند به طمع افتادند.
آقای خاتمی بر این باور بود که اگر در این انتخابات احمدی نژاد سقوط کند، عملاً رهبری حذف میشود. اگر به هر قیمتی و به هر شکلی اصلاحات دوباره به حوزه سیاسی و اجرایی کشور باز گردد، دیگر رهبری اقتداری در جامعه نخواهند داشت.
آقای هاشمی رفسنجانی و مهدی از قول پدرش به سختی معتقد بودند که آقا همچنان طرفدار احمدی نژاد است ولی باید آنقدر فشار آورد که یا آقا از احمدی نژاد دست بکشند و یا فضا به گونهای باشد که آقا جرأت نکنند از احمدی نژاد حمایت نمایند.
مزروعی (مرداد87دفتر سیاسی جبهه مشارکت): تسخیر جامعه مدنی در ایران از گرفتن دولت نیست و بههم گره خورده و این دولت عین غول روی همه چیز دست انداخته و تا دست این غول را یک مقدار بالا نیاوردید ایجاد نکنید امکان تسخیر جامعه مدنی وجود ندارد.
ابطحی: بیت هاشمی رفسنجانی از خودش تا فرزندانش و همسرش فشار اصلی را داشتند که احمدی نژاد رأی نیاورد. نظریه هاشمی این بودکه هر کس که میتواند احمدی نژاد را به زمین بزند باید مورد حمایت قرار گیرد. هیچ شرطی هم نداشت. تمام سرمایه مالی این کار را هم متقبل شده بود.
یکی از نظریه پردازان جدی سقوط احمدی نژاد و رأی آوردن کسی به جای او دکتر حسن روحانی بود. طرح اینکه یا پیروزی و جشن و روکم کنی جدی احمدی نژاد یا اعلام تقلب و ایجاد اغتشاش برای کشاندن انتخابات به دو مرحلهای بودن در دستور کارشان قرار داشت.
ابطحی: هدف اصلی هاشمی رفسنجانی در این انتخابات این بود که به هر قیمتی که شده باعث تغییر آقای احمدی نژاد شود. به همین دلیل از بیش از یکسال پیش، از سوی فرزندش مهدی، مسئله انتخابات کلید خورد.
دوشنبه آقای خاتمی در همان ایام این طرح را مطرح کرد که ما فردی بهنام مهندس موسوی که کاندیداست و ما را هم تحویل نمیگیرد و تحقیر میکند نباید کاری داشته باشیم ما به این باید فکر کنیم که یک کاندیدایی را میخواهیم رئیس جمهور کنیم که پس از ریاست جمهوری او بساط احمدی نژاد را جمع کند و رهبری کاملاً منزوی میشود و ما میتوانیم در آن فضا نفس بکشیم.
تاجزاده در گفتوگو با ابطحی پیش از انتخابات: اگر هیچکدام (کروبی و موسوی) قبول نکردند که به نفع دیگری کنار بروند مهم نیست. ما فقط اگر بتوانیم احمدی نژاد را از صحنه خارج کنیم، کار خوبی کرده ایم. تنها کار مهم این است که ما باید احمدی نژاد را از سر راه خود برداریم.
تاجزاده در تاریخ 11/1/88: اگر امروز انتخابات برگزار شود موسوی باخته است. ما اگر نتوانیم فضا را به هم زنیم باخته ایم و اگر بنا را بر این بگذاریم که یک اصلاح طلب پیروز شود به جایی نمیرسیم مگر اینکه شعارمان تغییر احمدی نژاد باشد. باید از موسوی با هدف تغییر احمدینژاد حمایت کنیم.
تاجزاده در تاریخ 28/8/87: آنطوری که من شنیده ام آقای هاشمی هم میخواهد آقای احمدی نژاد به هر شکلی بیفتد.
موسوی خوئینیها در تاریخ 26/8/87: این یارو (احمدی نژاد) نمیفهمد که ما خودمان یک رضا خان (رهبری). آن یکی ما را کافی است و او نمیتواند رضا خان دوم باشد.
موسوی خوئینیها در تاریخ 26/2/88: مهم این است احمدی نژاد نباشد، حالا اگر شمر هم شده مشکلی نیست.
مجید انصاری در تاریخ 16/3/88: .... احمدی نژاد یک مناظره با محسن رضایی دارد که من میخواهم با رضایی صحبت کنم و بگویم شما تا حالا چهره خوبی از خود نشان دادهای و اگر احمدی نژاد خواست شما را وارد بحثهای کلی کند، بگو که بابا شما مردم را با این صحبتها خسته کردن، جنابعالی مسئول دولت هستی و به عنوان یک شهروند و نه کاندیدای ریاست جمهوری باید پاسخ دهی.
موسوی خوئینیها در تاریخ 14/2/88: ما نسبت به میر حسین انتقاد شدیدی داریم ولی چکار کنیم که دیگر کسی را نداریم. چون در درجه اول اصل بر آن است که احمدی نژاد نباشد.
تاجزاده در فروردین 88:آقای موسوی برای ما نامزد تغییر است. همه معتقدیم آقای احمدی نژاد باید تغییر کند.
حسین مرعشی: تنها چیزی که برای ما اهمیت دارد فقط رأی نیاوردن احمدی نژاد است. ما آماده ایم از هر کسی که پتانسیل رأیآوری داشته باشد حمایت کنیم مشروط بر اینکه احمدی نژاد رأی نیاورد.
بازگشت به قدرت با هر هزینه
بهزاد نبوی: آخرین راه ادامه اصلاحات و تلاش برای تبدیل وضع موجود به وضع مطلوب از طریق انتخابات است و تا وقتی این راه باز باشد راهی مناسبتر از آن مطلوب نیست. اگر نتوانیم به قدرت بازگردیم برای همیشه از تاریخ سیاسی کشور حذف میشویم و این بار باید هر کاری که لازم است باید انجام دهیم.
امین زاده: موضوع سهم خواهی بیشتر از قدرت نبوده است بلکه تلاش برای حضور بیشتر در قدرت است و همیشه تأکید کرده ام راه حضور بیشتر در قدرت همراهی با جامعه در حوزه سیاسی است.
موسوی خوئینیها در تاریخ 26/8/87: تجربه نشان داده است که مردم میخواهند به کسی رأی بدهند که نمادی از تقابل با حکومت در او وجود داشته باشد.
موسوی خوئینیها در تاریخ 19/12/87: با این وضعیت که بر سر ما آمده است یک راه این است که پایمان را کنار بکشیم که راه خوبی نیست. در نتیجه ما باید حضور داشته باشیم و نیروها و گروههایمان را نگه داریم که این کار فایده دیگری هم دارد که طرف مقابل خیالش راحت نشود که اصلاح طلبان از صحنه بیرون رفتند. آنها باید فکر کنند که اگر هنوز یک نیروی تأثیرگذار نیست که بیاید اوضاع را متحول کند اما یک نیروی مزاحم هست که نمیگذارد آنها هم کاری بکنند در نتیجه ما باید گروههای دارای جمعیت مان را تشویق بیشتری بکنیم.
علیرضا رجایی در جلسه مشارکت مرداد 87: اصل حضور در قدرت یک اصل ضروری است و استراتژی ما شرکت در انتخابات است.
همسویی با طراحی بیگانگان و ترویج نافرمانی مدنی
رمضان زاده: عمده مشوقین آقای موسوی را همان انجمن های«دین و اقتصاد»و «زیست مسلمانی» که به تعبیر مهندس موسوی «حلقه اصلی» یاران ایشان بودند شکل دادند. آقایان بهزادیان نژاد، باقریان، مؤمنی، برادران بهشتی، تاجیک، رباطی، کرمی و واعظ مهدوی که بعداً شریف زادگان، زنگنه و مظاهری به آنان اضافه شدند.
عرب سرخی: این ستاد(قیطریه) متشکل از گروههای 88، هنرمندان و دانشجویان که عمدتاً در سطح شهر تهران فعالیت تبلیغاتی انجام میداد، بود. به عنوان نمونه موج سبز راهآهن تا تجریش. این ستاد در برخی استانها نیز ستاد فرعی داشت. جبهه اصلاحات مسئولیت تشکیل این ستاد را به آقای امینزاده سپرده بود و من و آقای نبوی به عنوان نمایندگان سازمان در آن شرکت میکردیم.
هدایت آقایی: ستاد قیطریه روز دوشنبه 18/3/88 از حالت ستادی و حالت فکری و سیاسی به عملیاتی تبدیل شد و بخشهای مختلف عملیاتی پیشبینی شکست را کرده بود تا برنامه ریزی کند.
الف ش: در جلسه روز شنبه مورخ 23/3/88 با آقای تاج زاده... و تعدادی از دوستان دیگر در ستاد ائتلاف اصلاح طلبان در محل ستاد، آقای تاجزاده با حالتی بهت زده و خاص حضور داشتند. از ایشان دو سؤال مطرح کردم. سؤال اول:اوضاع رأی آقای موسوی مطرح است؟ ایشان گفتند:رأی آقای موسوی خوب نیست و آقای احمدی نژاد در دور اول پیروز انتخابات خواهد بود.
سؤال دوم: بهنظر شما تقلب شده که ایشان پاسخ دادند:من با همه استانها جز استان اردبیل تماس گرفته ام، نتایج اعلام شده با نتایجی که ما داشتیم هیچ تفاوتی نمیکند و تقلبی صورت نگرفته است.
رمضان زاده: در جلسه 23/3/88 بحث درخواست تجمع برای طرفداران مهندس موسوی، ایجاد جبهه مقاومت مدنی، تشکیل جبهه مقاومت نخبگان، تحقیر طرفداران احمدی نژاد در جشن پیروزی در انتخابات واستفاده ازعکس موسوی توسط طرفداران مطرح شد.
تاج زاده: من با اصل اعتراض و تظاهرات مسالمتآمیز در اعتراض به رفتارهای غیر قانونی موافقم. من در این زمینه اول معتقد به پیمودن راههای قانونی غیر مردمی هستم دوم اگر افاقه نکرد موافق انجام اعتراضهای مردمی و تشنج و درگیری هستم. موافق حق استفاده خود برای انجام تظاهرات یا تعطیلی یک روز کلاسها در اعتراض به اقدام غیر قانونی در انتخابات هستم و معتقدم این کار باید توسط اشخاص حقیقی و حقوقی انجام شود.
ابطحی: تحلیل مرکز تحقیقات استراتژیک (مجمع تشخیص مصلحت) این بود که آقای خامنهای فقط با ریختن مردم در خیابانها خواهد ترسید. همچنین بخش سیاست خارجی مرکز با وجود واعظی، موسوی و بانک همین استراتژی را به خارج منتقل میکردند که در ایران باید مقاومت کرد تا رهبری بترسد و تسلیم شود.
آقای خاتمی، روحانی، موسوی، هاشمی و کروبی مهمترین نقش را در نگهداری مردم در خیابانها داشتند.چون این به این معنا است که بشود خیابانها را از وجود هواداران خالی نکرد که اگر یک مرتبه مهندس موسوی من در فلان جا خواهم بود بتوانند همه را به آنجا بکشانند.
موسوی خوئینیها در تاریخ 26/3/88: میبایست از قضیه ابطال انتخابات فراتر برویم و این یک راه جدیدی است و این جمعیت به عنوان بازیکنان این جریان هستند. باید هزینهها آنقدر بالا برود که حتماً انتخابات ابطال شود چون معنی ابطال فراتر از بحث ریاست جمهوری است یعنی حاکمیت را مجبور به عقب نشینی کردیم، از مردم میتوان خواست به اشکال مختلف به مخالفتهای مدنی بپردازند در قدم اول باید انتخابات ابطال و سپس شورای نگهبان عوض شود.
مهدی هاشمی خطاب به محسن امینزاده در تاریخ24/3/88: پیگیری کنید 120 نفر از اساتید دانشگاه شریف استعفا دهند.
موسوی خوئینی ها: رهبری این اعتراض به حاکمیت با مهندس موسوی است. کاری نکنید این قضیه ظرف یک هفته بسته شود، اگر مهندس بتواند این حرکت را به روشی آرام اما مستمر تبدیل کند خیلی مفید است.
مهدی درویش به نقل از موسوی در تاریخ 23/3/88: ما تا آخر ایستادهایم. حالا نوبت ماست که کودتای سفت کنیم.
جواد مظفردر جلسه دفتر مشارکت مرداد 87: ما دچار یک مشکل هستیم که اگر بخواهیم نرم نرمک و دموکراتیک یا خیلی در چارچوب نظام حرکت کنیم مشکل حل نخواهد شد.
مهدی درویش بعد از راهپیمایی 25/3/88: با یکی دو روز نمیشود باید یکی دو هفته تجمعات ادامه پیدا کند. اینها باید سفت بایستند تا انتخابات دوباره برگزار شود.
زهرا اشراقی در تاریخ 23/3/88: این عین کودتاست. یک انقلاب عظیم مردمی در راه است. قطعاً موسوی کوتاه نخواهد آمد.
فاطمه کروبی در تاریخ 19/1/87: حال که نظام مجلس هشتم را اینگونه رقم زد، ما هم باید به آنها بفهمانیم که در چنین شرایطی قدرت عکسالعمل داریم و این توان را داریم که فضا را تند کنیم.
هدایت الله آقایی: استراتژی ابطال را باکشیدن مردم به خیابانها و سپس به درگیری کشاندن آنها در دستور کار داشتند، به شکلی که در روز دوشنبه قبل از انتخابات وقتی وی به تهران بازگشته و وارد ستاد قیطریه شده است با تغییر فضای سیاسی به فضای عملیاتی مواجه شده که بسیار تعجب نموده است.
موسوی خوئینیها در دیدار علی محمد حاضری در تاریخ 26/3/88 اظهار میدارد: آیا با این اوضاع میتوان مردم را به مدت یک الی سه ماه در خیابانها و در جلوی چشم همه مردم دنیا نگاه داشت. میبایست از قضیه ابطال انتخابات فراتر برویم و این یک راه جدیدی است و این جمعیت الان به عنوان بازیکنان این جریان هستند. ما باید در موضوع تخلفات انتخاباتی ابتدا از آقای خامنهای شروع کنیم که برق از سر شورای نگهبان میپرد. آیا این حضور مردمی میتواند به اعتصاب و تحصن بینجامد؟برای آقای خامنهای ابطال انتخابات به معنای این است که باید یک عقب نشینی را شروع کند که معلوم نیست ته آن به کجا کشیده میشود. کاری نکنید که این قضیه ظرف یک هفته بسته شود. اگر مهندس بتواند این حرکت را به روشی آرام اما مستمرتر تبدیل کند خیلی مفید است.
جلسه کمیته سیاسی ستاد موسوی پس از اغتشاشات: در حال حاضر دو نظر در میان اعضای اصلی ستاد وجود دارد. دیدگاه اول معتقد است مطالبات مردم از مجاری قانونی پیگیری شود و در مورد نتیجه انتخابات واقعیت را بپذیریم. دیدگاه دوم معتقد است باید مردم را در صحنه خیابانها نگه داشت. مهندس موسوی بهدلیل داشتن یکسری رفتارهای شخصیتی متأسفانه به دیدگاه دوم نزدیکتر است.
شهاب طباطبایی: «...آقای علی هاشمی و امینزاده معتقد بودند اگر آقای موسوی نخواهد کاری بکند یا عقب بکشد، نمیتوان قضیه را رها کرد و باید ما نقشی داشته باشیم و کاری بکنیم. آقای هاشمی گفت خود آقای موسوی باور دارد که پیروز است و هرچه غیر از این را نمیپذیرد و ما هم باید همین را پیش بگیریم و حتی با تجمع و اعتراض علنی هم شده باید این کار را بکنیم.»
جهانبخش خانجانی در تاریخ 23/3/88: دولت احمدینژاد چون بنا به تقلب رأی آورده و الان نامشروع است و هر کس از او طرفداری کند نیز نامشروع است... فردا قرار است همه ماشینها با پارچه مشکی بر روی آنتنها و با روشن کردن ضبط ماشین و پخش صدای قرآن در سطح شهر حرکت نمایند، باید جوی ایجاد نمود تا تکلیف همه چیز معلوم شود....ظاهراً پیامبر دیگری آمده و توانسته معجزه کند و اینگونه آرای موسوی را به آرای احمدی نژاد تبدیل کند... در انتخابات تقلب شده و این آرایی است که از قبل مهندسی شده است.»
حمزه کرمی در تاریخ 23/3/88: «تمام اسم احمدینژاد و میرحسین موسوی را عوض کردهاند، یعنی تقلب گسترده... آقای موسوی بیانیه داده و جنگ هنوز ادامه دارد... این کاری که تمام شده نظام قطعاً برای آن هزینه پس میدهد یعنی نیروهایش مأیوس میشوند، تازه اگر جنگ و درگیری خیابانی نشود.
عرب سرخی: سازمان مجاهدین حضور آرام و مسالمتآمیز مردم در خیابانها و در اعتراض به روند برگزاری انتخابات و اعلام نتایج آن را تأیید میکرد و مکرراً بر همه این اجزا تأکید داشت.
اردوکشی خیابانی قبل و بعد از انتخابات
بهزادیان نژاد: در تاریخ 12/3/88 طی دستورالعملی از کلیه استانها میخواهد که حامیان موسوی را به صورت سازماندهی شده از چند شب قبل از انتخابات به خیابانها بیاورند.
تاج زاده: در جلسه ستاد قیطریه 21/3/88 آقای علی هاشمی میگفت که تجمع مردم در جمعه 22/3/88 در یک نقطه خاص خوب است. پیشنهاد کرد تجمع میتواند در میدان انقلاب یا جایی دورتر از وزارت کشور انجام شود بعضی نیز نگران بودند که اگر جمعه شب تجمع صورت نگیرد مجریان تقلب خواهند کرد. اگر در نتایج انتخابات و شمارش آرا تقلبی صورت میگرفت این آمادگی هم در اصلاح طلبان و هم در مردمی که به آنان رأی داده بودند وجود داشت که میتوان با فراخوان رسمی و علنی مردم را به یک اجتماع میلیونی اعتراضی دعوت کرد.
ابطحی: عصر جمعه که به ستاد قیطریه حمله شده بود و بعد از اینکه اعلام شد چند هزار نفری جلوی ستاد قیطریه رفته بودند به من زنگ زد [تاج زاده] و گفت زمینه کاملاً آماده است ما قصد داریم از خیابانها حسابی استفاده کنیم.کسی که به تز نگهداری مردم در خیابانها بسیار اهمیت میداد تاجزاده بود و چون ابزار جوانان ستادها را در اختیار داشت این تز عملیاتی میشد.
تاجر نیا: در جلسه 23/3/88 توسط حزب مشارکت تصمیماتی درخصوص برگزاری تجمع در سطح شهر تهران نظیر: مقابل وزارت کشور، استفاده از پارچه سیاه برای تجمع کنندگان، صدور بیانیه در اعتراض به نتیجه اعلام شده زودهنگام و هماهنگی با ستاد آقای موسوی گرفته شده است.
هدایت الله آقایی: جلسهای در تاریخ 21/3/88 با حضور مسئولین مناطق تشکیل شد که سر منشأ این غائله و اغتشاشات در همین جلسه با حضور بیش از 20 نفر از جمله علی هاشمی، خانیکی و خانم توحیدلو بود که تصمیم به برگزاری تجمع در شب شنبه مورخ 23/3/88 گرفته شد.
علی دورانی، مسئول ائتلاف اصولگرایان حامی موسوی در تاریخ 23/3/88: ... اگر امشب وضعیت مشخص نشود، حضور مردم را قطعاً در خیابانها و جلوی وزارت کشور خواهیم داشت و درگیریهایی در سطح خیابانها اتفاق خواهد افتاد.
مجید نیری در جلسه ستاد موسوی در تاریخ 21/3/88: فردا بشدت تقلب خواهد شد. شما و ما باید ممانعت کنیم. هرگونه که هست فردا شب در مقابل وزارت کشور تجمع خواهیم کرد.
محتشمی پور: اگر ما بتوانیم از این تشکیلات 50 هزار نفری (ناظرین) پس از انتخابات استفاده کنیم، بسیار مؤثر خواهد بود چون این افراد آموزش دیده، جوان و بانشاط هستند.
ابطحی: از وقتی خبر پیروزی آقای احمدی نژاد اعلام شد، شروع به سازماندهی اینکه همه را به ستادها بکشانند کردند. موسوی به تاجزاده اعلام کرده بود که امشب شب طلایی را در قیطریه بگذرانیم. تاجزاده گفت چند هزار نفر را تا پایان انتخابات نگه میداریم و توی بزرگراه صدر میفرستیم تا از آنجا به تمام شهر منتقل شود.
شهاب الدین طباطبایی درجلسه پارک جمشیدیه در تاریخ 24/3/88 با حضور تعدادی از عناصر فعال ستاد 88 و اصولگرایان حامی موسوی با هدف سازماندهی لازم تجمع مورخه 25/3/88: (دوشنبه) از انقلاب تا آزادی و تلاش در راستای متقاعد نمودن آقایان خاتمی و موسوی جهت حضور در راهپیمایی مذکور با این توجیه که عدم حضور نامبردگان باعث این تلقی خواهد شد که احساسات مردم بازیچه قرار گرفته است.
ابطحی: ستاد اصلاح طلبان اینها همه از قبل برای آوردن آدم توی خیابانها برای این گذاشته بودند که پیشبینی یک طراحی از قبل آماده شدهای برای آن شب داشته باشند. اگر هم پیروز میشدند به عنوان جشن تبدیل میکردند به یک رو کم کنی احمدی نژاد و شلوغ بازی و این حرفها. شما اگر کارهای براندازی قبل از انتخابات را ببینید و این را تقاضا دارم یک مقدار بیشتر توجه کنید این بود که اولین بار بود آقای خاتمی به فکر لشکر انسانی برای انتخابات افتاده بود، این خیلی مشکوک بود این دفعه اولین بار بود که چهار تا لشکر انسانی درست شد لشکر انسانی که اولی موج سوم بود. در این دفعه آقای خاتمی و ستادشان نیرو جمع کردند، نیرو به درد شب تظاهرات میخورد. جبهه مشارکت، سازمان مجاهدین، گروه88، موج سوم، یاری نیوز، ستاد قیطریه، اینها گرچه خیلی نظریه پردازی نمیکردند یعنی طرفدار همان نظریه آقای موسوی و خاتمی و هاشمی بودند که در صورت پیروزی با جشن و در صورت شکست با بزرگ کردن تقلب کار را دنبال کنند اما اینها بیشتر نیروی انسانی داشتند. مجمع روحانیون مبارز هم جلسه فوق العاده گذاشت که در آن آقای سیدمحمد خاتمی گفت که در جلسه آقای [مهندس میرحسین ] موسوی و هاشمی[رفسنجانی] و حسن آقا [خمینی] قرار گذاشتهاند که موسوی را حمایت کنند و موسوی پیامهای خودش را منتشر کند و مردم را در خیابان نگهدارد که حتماً تجدید انتخابات و یا حتی تجدید شمارش انتخابات اگر صورت بپذیرد پیروزی مهمی برای هاشمی، خاتمی و موسوی است.
معتقد بودند رهبر تا تجدید انتخابات و یا حداقل تجدید شمارش چند شهر مهم موافقت میکنند. خود همین کار موفقیت آنهاست و میتوانند رهبری را تا حد فراوانی تضعیف کنند و موسوی را به عنوان رهبر مدنی جامعه جا بیندازند.
محمد خاتمی: باید فضای عمومی شهر و خیابانها را در حال آمادهباش نگهداشت که مهندس موسوی بتواند با کمک ماها از این فضا استفاده کند.
یک عضو سازمان مجاهدین انقلاب: تصمیم داریم در صورت محرز شدن تخلفات در انتخابات در سطح بالایی تجمعات اعتراض با رفتار مدنی در کشور را در شبهای آینده داشته باشیم.
امین زاده در گفتوگو با ابطحی در تاریخ 22/3/88: اوضاع ما بسیار خوب است و ما در کل دور اولی هستیم. اگر غیر از این بشود داریم برنامهریزی میکنیم تا مردم بریزند بیرون و اعتراض کنیم.
ابطحی در تاریخ 23/3/88: ما در جلسه مجمع روحانیون در خصوص آرا صحبت کردیم و پیشنهاد داریم باید از طریق آقای خاتمی به موسوی گفته شود تا تجمع را به صورت هدفمند انجام دهند. (واجا)
هدایت آقایی خطاب به خانجانی در تاریخ 23/3/88: اعتراض مردم را مدیریت کنید. جنبش مدنی سبز راه بیندازید. یک ندا بدهید همه مردم حاضر هستند.
هدایت آقایی در تاریخ 23/3/88: ما کار خودمان را کردیم. حالا نوبت شما جوانان است. باید با بستن دستبندهای سبز تجمع و اعتراض کنیم. آقای موسوی میخواهد اعتراضات را گسترده کند.
بهزادیان نژاد در تاریخ 29/3/88 در پاسخ سؤال فردی از کرمانشاه که میپرسد آیا فردا راهپیمایی در تهران هست یا نه؟ موضوع برگزاری راهپیمایی را تأیید نموده و عنوان میدارد: حتماً آن چیزی که اعلام کردهاند را اجرا میکنند، که مخاطب در جواب عنوان میکند: فهمیدم. پس ما الان حرکت میکنیم به سمت تهران.
محمد عطریانفر: در این چهار سال خلاصه کارهای مصطفی تاجزاده این بود که در حرفها و نوشتههایش بروز میکند؛ این عناوین است که همه مشکلات را به رهبری بیندازیم، احمدینژاد را عامل رهبری بدانیم، اجماع علیه احمدینژاد درست کنیم، گروههای سیاسی مخالف را متحد کنیم، برای انتخابات اخیر هم فضای خیابانی را سامان دهیم برای تقلب و یا جشن.
عفت مرعشی در موقع رأی دادن در مصاحبه با خبرنگاران: «چنانچه غیر از آقای موسوی رأی بیاورد، در انتخابات تقلب شده است. اگر تقلب کردند بریزند توی خیابانها.»
تاجزاده در نشست شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب چند هفته قبل از انتخابات: «(مقام معظم) رهبری به این رضایت نخواهند داد که آقای موسوی رأی بیاورد لذا کاری خواهند کرد که احمدی نژاد رأی بیاورد. وی در نهایت گفت ما اگر احساس کردیم تقلب صورت گرفته، 50 تا 100 هزار نفری را جلو وزارت کشور بیاوریم تا نتوانند تقلبشان را عملی بکنند.»
تلاش جهت بهرهبرداری ابزاری از علما و نخبگان
محتشمی پور در تاریخ 24/3/88: تعدادی از آدمها در قم در منازل مراجع بنشینند تا صدای آنها به مقامات برسد. این فرهنگ تحصن باید تا ابطال مطرح شود.
موسوی تبریزی در تاریخ 31/3/88: ما باید کاری کنیم که مردم در صحنه باشند. پیشنهاد دوستان ما این است که یک روز مشخص شود که علمای قم بیایند و در یک مراسم شرکت کنند و در آن روز مثلاً الله اکبر بگویند یا قرآن بخوانند. دوستان ما با مراجعی مثل آقای صانعی، {...} و حتی {...} صحبتهایی کردند که حداقل اثر آن این بود که دیگران نتوانستند از آنها تأیید بگیرند.
محمد خاتمی در تاریخ 14/4/88: خوب است یک استفتایی از آقای {...} یا {...} بگیریم که آیا کشتن افرادی که راهپیمایی غیرقانونی انجام میدهند جایز است. آنها هم قاطع بگویند جایز نیست. اثر این از هزار بیانیه بیشتر است.
مهدی هاشمی در تاریخ 19/3/88 به موسوی پیغام میدهد که نظر مراجع در خصوص جایز نبودن تقلب در انتخابات را مطرح کند.
محمد مقدم عضو مجمع روحانیون مبارز، گزارش دیدار با علمای قم مانند وحید خراسانی، زنجانی و موسوی اردبیلی در تاریخ 14/4/88: ما به آقای {...} گفتیم در حقیقت باید برای دفاع از دین و مرجعیت وارد عرصه شوید و صحبت آقای مهندس موسوی – حکمیت مراجع- را هم مطرح کردیم و گفتیم که آن اعتمادی که باید جامعه نسبت به نهادهای موجود مثل شورای نگهبان و شخصیتهای درون نظام داشته باشد دیگر وجود ندارد و طبیعتاً این مراجع هستند که باید بیایند و مسئله حکمیت را مطرح کنند. آقای {...} هم در کل مثبت صحبت کرد و گفت من حتی به تنهایی حاضرم نسبت به آنچه که دوستان به نتیجه برسند اقدام کنم.
موسوی خوئینیها در تاریخ 29/4/88: قطعاً ما امروز از مراجع و علمای بزرگوار انتظار داریم همواره پیشکسوت، پیشرو و جلودار باشند.
موسوی خوئینیها در تاریخ 27/11/87: میگویند نظر آقای {...} و {...}هم با آقای خاتمی موافق است. نظرم این است که آقای خاتمی دیداری با آنها داشته باشد و وضع کشور را تشریح کند و آنها را متقاعد کند تا نظر مثبت خود را به رهبری اعلام کنند.
محمد مقدم پس از پایان جلسه شورای مرکزی مجمع روحانیون در تاریخ11/5/88: پیشنهاد من این است که یک متن ملایم ولی اعتراضی تهیه کنیم و از علما منجمله آقای اردبیلی، صانعی و دیگران امضا بگیریم. موضوع بیانیه و نامه هم میتواند به خود آقای خامنهای باشد و یا نه. اگر بتوانیم 300 – 200 امضا جمع کنیم خیلی خوب میشود و میشود افرادمان را تقسیم کرده و شروع به جمعآوری امضا کنیم.
در جلسه مورخ 11/12/87 موسوی خوئینیها، انصاری و سایرین مطرح کردند که وظایف کمیته امور روحانیون به شرح ذیل است:
1- تشکیل ستاد اعزام روحانیون جمعیت تبلیغ انتخاباتی 2- مذاکره با علمای سطح اول و دوم حوزه و سایر شهرستانها 3- ارسال نامه و تماس تلفنی با ائمه جمعه و جماعات در نقاط مختلف کشور 4- ارسال بولتنها و جزوات از خدمات دولت خاتمی به حوزههای علمیه و مقایسه آن با دولت نهم 5- تبری جستن از بسیاری از افراد مانند آغاجری، شبستری، سروش و... و رد مطالب آنها 6- ایراد مطالب اعتقادی در سخنرانیها.
رضا خاتمی در گفتوگو با کحال زاده: محتشمی پور آماری را که از کمیته صیانت از آرا در وزارت کشور قبل از اخراج ناظرین به دستش رسیده به قم برده است. در شمارش آرا 19 میلیون موسوی و 8 میلیون احمدی نژاد بوده است. آقای صانعی فتوا داده که کار کردن با این دولت حرام است.
کمیته صیانت از آرا و سناریوسازی تاکتیک ها
عطریانفر: آقای بهزاد نبوی بحث ضرورت استفاده از فرصت قانونی نامزدهای انتخاباتی که بر نحوه شمارش آرا حق نظارت دارند تأکید داشت و بدین لحاظ خود، مسئول پیگیری آنچه که مطرح مینمود شد. نهایتاً برای این اقدام خود نامی تحت عنوان کمیته صیانت از آرا تعریف کرد و از طریق سازمان مجاهدین انقلاب دنبال مینمود.
نبوی: پیش ازتشکیل ستاد آقای خاتمی من داوطلب شدم سوابق مربوط به این کمیته را بررسی کنم. نشستهای اولیه درمنزل ما بود ولی نشستهای کمیته رسمی درستاد آقای خاتمی برگزارمی شد. بحث صیانت از آرا همیشه و خصوصاً پس از آنکه احساس میشد وزارت کشور و شورای نگهبان هم موضع هستند در بین اصلاح طلبان مطرح بود. در ستاد آقای موسوی محتشمی پور مسئول کمیته مزبور بود وبنده همکاری مستقیمی در جذب نیرو در تهران با این کمیته داشتم.
امینزاده: بحث صیانت از آرا در زمان نامزدی آقای خاتمی درجلسهای به ریاست آقای دکتر عارف مطرح شد در آن جلسه آقای یونسی به عنوان مسئول پیشنهاد گردید که بعد ایشان عنوان کرد قاضی است و نمیتواند چنین فعالیتی داشته باشد.امینزاده در مورد نظر آقای خاتمی گفت ایشان با تشکیل کمیته موافق بودند ومعتقد بودند که مسئول آن باید شخصیتی باشد که بتواند مشکلات را با شورای نگهبان حل کند و حساسیتهای سیاسی در مورد وی وجود نداشته باشد.
نبوی: از اعضای ستاد موسوی اطلاع پیدا کردم که کمیته صیانت از آرا یک سیستم طراحی کرده که براساس آن هریک از نمایندگان نامزد در شعب میتوانند با ارسال کدهایی از طریق sms وضعیت شعبه خود را در اختیار ستاد مرکزی قرار دهند تا کمیته از وضعیت نمایندگان خود در سراسر کشور مطلع شود.
تاجزاده: دو نامزد اصلی این انتخابات از طرف اصلاح طلبان قبل و بعد از تأیید صلاحیت بارها درباره سلامت انتخابات اظهار نگرانی کردهاند وحتی کمیته مشترکی برای صیانت از آرا تشکیل دادند.
مهدی هاشمی در گفتوگو با حمزه غالبی در تاریخ 12/2/88: در مورد صیانت از ارا برنامه خوبی تهیه کرده ام که به شما میدهم و میگویم چه کسانی را در استانها بگذارید و هر استان چه تعداد نیرو میخواهد و چه به آنها بگویید و چگونه توجیه کنید. یک دستورالعمل کتبی میدهم و همه آدم هایش را معرفی میکنم.
ابطحی: برای باخت احتمالی برنامه ریزی کرده بودند که از ماهها قبل مسئله تقلب را مطرح کنند، ستاد صیانت از آرا تشکیل دهند که اگر رأی نیاوردند از آنها استفاده کنند تا حداقل انتخابات را به مرحله دوم بکشانند.
مهدی هاشمی در گفتوگو با بیژن زنگنه در تاریخ 20/3/88: همه چیز را برای صیانت از آرا آماده کرده و یک اتاق جنگ درست کردهام.
عملیات روانی
علی هاشمی: چون نتایج نظر سنجیها به مهندس موسوی ارائه میشود و در جهت گیریهای وی مؤثر است، ما در یک نظرسنجی در شهر تهران 5 درصد به آرای ایشان اضافه کرده بودیم که روحیه ایشان و ستادش خراب نشود.
مهدی هاشمی در تاریخ 16/3/88: این مطلب را که حاج آقا به همه از جمله مرعشی گفته که رأی موسوی 55 درصد است،من به حاج آقا گفتهام.
زهرا رهنورد در تاریخ 19/3/88 در همایش اریکه ایرانیان: اگر تقلب صورت پذیرد و قیامتی برپا شود، مسئول آن ستاد انتخابات وزارت کشور است.
رمضان زاده: در حزب اقدام خاصی درمورد نظرسنجی صورت نمیگرفت. نظرسنجیهای انتخاباتی توسط مؤسسهای مربوط به دانشگاه آزاد که توسط مهدی هاشمی اداره میشد انجام میگرفت.
امین زاده: آقای علی هاشمی معمولاً نتایج نظرسنجی را مستقیماً به موسوی و بهزادیان نژاد منعکس مینمود وحتی گاه این نتایج بدون اینکه ما مطلع میشدیم به اطلاع آنان میرسید. آقای هاشمی از طرف کارگزاران به بهزادیان نژاد تعهد داده بود که بطور مکرر نتایج را به آنان اعلام کند این اقدام با هزینه کارگزاران انجام میشد.
امین زاده: من از جمله کسانی بودم که معتقد بودم احتمال تقلب منتفی نیست به تصور من آنچه باعث واکنش شدید نسبت به نتیجه انتخابات شد ذهنیت احتمال به تقلب نبود بلکه انتظار ایجاد شده برای پیروزی مهندس موسوی بود، انتظاری که عوامل مختلفی مثل نظرسنجیها در مهندس موسوی ایجاد کرده بود.
امین زاده: علاوه بر نظر سنجیهای کارگزاران ستاد موسوی یک قرار داد با مؤسسه ایسپا داشت که چندین نظر سنجی برای ستاد انجام داده بود همچنین گروهی نیز در هفتههای آخر نظرسنجی مستقل برای ستاد انجام میداد نظر سنجی علی هاشمی حدود 17 تا 18 میلیون برای مهندس موسوی پیشبینی میکرد.
نبوی در تاریخ 24/3/88: محتشمی پور خاصیتش مصاحبه کردن است پس چرا در مصاحبه نمیگوید ما را در هیأتهای اجرایی راه نمیدهند، باید فضا را شلوغ کرده و با خبرنگاران داخلی و خارجی مصاحبه کنید و بگویید وزارت کشور قانون را رعایت نمیکند.
امینزاده درجلسه شب انتخابات: از آقای علی هاشمی خواستم نتیجه نظر سنجی رابگوید؛ او گفت مشخص شده که آقای موسوی با 17 یا 18 میلیون در دوره اول برنده میشود اگر جز این نتیجه اعلام شود حتماً تقلب شده است.سپس شهاب طباطبایی گفت پیشنهاد میکنم حامیان مهندس موسوی جمعه شب در جایی جمع شوند منظورش این بود که این اجتماع نشان دهنده حساسیت آنان نسبت به اعلام نتیجه انتخابات باشد.
رمضان زاده: همانگونه که قبلاً هم نوشتم این بیانیه (حزب مشارکت) احساسی است و فاقد مستندات است و فقط در فضای ذهنی ناشی از قطعی تصور کردن پیروزی ناشی میشود. مطابق آنچه وزیر کشور گفته است، آقای مهندس موسوی در حدود 90 درصد صندوقها نماینده داشتهاند، اعتراض باید مستند به گزارش این مجموعه که حدود 40 هزارنفر بودهاند باشد تا بتوان آن را در نظر گرفت به نظر من تاکنون مستندی مبنی بر وجود تخلف تأثیرگذار در انتخابات ارائه نشده است و نمیتوان با کلیات نتیجه انتخابات را مخدوش کرد. این بیانیه از منطق سیاسی مستندی حکایت نمیکند و قابل قبول نیست.
تاج زاده: آقای علی هاشمی در جلسه ستاد قیطریه مورخه 21/4/88 رأی اول مهندس موسوی را اعلام کرد و اینکه آقای موسوی پیروز این انتخابات خواهد بود. واساساً نگرانی از تقلب و اینکه باید کاری کنیم که نتایج را تغییر ندهند ناشی از همین ارزیابی بود.....آنچه جوانان را آرام میکرد این بود که اگر تقلب شود مردم را به راهپیمایی دعوت خواهیم کرد جمعه شب که نتایج اعلام شد به همه گفته شد کاری انجام ندهید جز آنکه مهندس موسوی بگوید.
تاجرنیا در جلسه 23/3/88 جبهه مشارکت: والله کودتا شده، آقای مهندس موسوی نامه تندی زده است و قرار بود از روزنامه اطلاعات راه بیفتد به سمت وزارت کشور که به خاطر خطرهای جانی که برای ایشان داشته برنامه را کنسل کرده است.
ابطحی: برای انتخابات دو سناریو را با هم پیش میبردند یکی پیروزی در انتخابات که عمدتاً با نظر سنجیهای مختلف که مسئول اصلی آن مهدی هاشمی بود صورت میگرفت تا مرتب به مردم القا کنند که حتماً موسوی برنده است. برای این سناریو نیروهای ستاد توسط رسانه هایشان خود را آماده جشن بزرگ روز شنبه کرده بودند.
فائزه هاشمی: الان این اعتراضات باید ادامه پیداکند اگر مردم بفهمند که تقلب به این وحشتناکی صورت گرفته کوتاه بیا نیستند.
موسوی خوئینیها در تاریخ شنود28/4/88: ما نباید خدشهای را که بر انتخابات افتاده رها کنیم و نامشروع بودن این دولت بر آمده از این انتخابات را پیگیری کنیم. این فرصت خوبی است. وظیفه ماست که به گوش مردم برسانیم که انتخابات مخدوش و دولت نامشروع است.
موسوی خوئینیها دراطلاعیه 20/3/88: اکنون که متأسفانه برگزار کنندگان انتخابات و ناظران منسوب به شورای نگهبان آشکارا و یا در نهان از حامیان رئیس جمهور فعلی هستند، بشدت نگرانی از عدم سلامت انتخابات در میان مردم گسترش یافته است.
فاطمه هاشمی طی صحبت با افراد مختلف به نظر سنجی مهدی هاشمی اشاره کرده و معتقد است چنانچه موسوی مرحله اول پیروز نشود، در انتخابات تقلب صورت گرفته است.
موسوی خوئینیها در تاریخ 22/7/87: اگر مشاهده شد تقلبی صورت بگیرد یا باید مردم را در جریان گذاشت یا باید یک روش جایگزین را به مردم معرفی نمود که احساس کنند با این روش میتوانند به حق خود برسند.
موسوی خوئینیها در تاریخ 18/3/88: اگر احساس مردم این باشد که احمدی نژاد رأی ندارد ولی رأی بیاورد، آثار و تبعات سیاسی این مشکل به دوش آقای خامنهای خواهد بود.
هدایت الله آقایی: جبهه اصلاحات در هر صورت میخواست پیروز انتخابات باشد یا با به دست آوردن رأی اکثریت یا با ابطال انتخابات. لذا شعار «اگر تقلب نشود موسوی پیروز است» را قبل از انتخابات طرح نموده که این خط را بطور مشخص،شخص آقای تاجزاده از طریق روزنامهها و سایتها پیگیر بود و ستاد آقای موسوی خط پیروزی حتمی وی را با کمک سایت کلمه،جمهوریت و قلم نیوز به جامعه القا نمود در حالی که واقعیت امر چنین نبود.
اگر جواب نگرفتیم برای حفظ افراد و آراء خودمان بگوییم آراء خودمان بگوییم آراء شما را به نام دیگری ثبت کردهاند ولی غافل از تدابیر رقیب و طرف مقابل بودیم و تحلیل ما تحقق نیافت،لذا خط ابطال را دنبال و شعار ابطال انتخابات را داده ایم.(بازجویی واجا)
بحث خط ابطال و عبور از قانون در جلسه یک هفته قبل از انتخابات با حضور آقایان امین زاده، شهاب الدین طباطبایی،تاج زاده، عطریانفر،هادی خانیکی،خانم توحید لو،طاهری،دکتر ابطحی (کارشناس کامپیوتر) و 17 نفر دیگر مبنی بر احتمال تقلب زیاد و اینکه باید پاسخ برای مردم داشته باشیم توسط تاجزاده مطرح گردید.
رمضانزاده درگفتوگو با سایت نوروز در تاریخ 20/3/88: به نظر من آقای احمدی نژاد و هواداران ایشان به دلیل اینکه مطمئن شدهاند انتخابات به ضرر آنان شده است و آقای موسوی پیروز میدان خواهد بود، سعی میکنند با دستکاری در آرا نتیجه انتخابات را به نفع خود تغییر دهند.
حسین مرعشی در تاریخ 4/3/88 : فقط باید مراقب یک نکته بود و آن تقلب بسیجیان است زیرا سابقه داشته مثلاً اینکه با استفاده بروند چند دفعه رأی بدهند. بسیجیان توان تقلب را دارند بخصوص اگر به آنها بگویند وظیفه دارید.
زهرا اشراقی: این یک کودتا است. یک انقلاب عظیم مردمی در راه است قطعاً موسوی کوتاه نخواهد آمد. بیانیه محکم و خوب داده است و مردم را به ایستادگی دعوت کرده است.
محمد علی ابطحی: «روز شنبه 23/3/88 دوستان مشاوران آقای سیدمحمد (خاتمی) که معمولاً دوشنبهها جلسه دارند، به جلسه فوقالعاده دعوت شدند. افراد جلسه رضا خاتمی، تاج زاده، ماجدی، خانیکی، صادق خرازی، صدر، شریعتی، قاسمزاده، خوشرو، موسوی لاری، صفدر حسینی، امینزاده و حسین واله بودند. آقای خاتمی موضوع اینکه جامعه نتیجه آرای انتخاباتی را نپذیرفته را مطرح کرد و اصرار داشت که باید تقاضای ابطال انتخابات و یا لااقل ابطال آن در بعضی شهرستانها را داشت و اصرار میکرد که مهندس موسوی را در شرایط فعلی نباید تنها گذاشت و باید از او پشتیبانی کرد.
بهمن احمدی امویی،مدیر سایت خرداد نو: از طریق فضای مجازی عملیات روانی و اقدامات تحریکآمیز انجام داده و در اغتشاشات پس از انتخابات حضور فعال داشته. متهم ارتباطات گستردهای با خارج از کشور از جمله فرانسه و ژاپن داشته و متن بیانیه جعلی پرسنل وزارت کشور را از خانجانی اخذ و پس از اصلاح در سایت خود منتشر نموده است و از همین طریق بحث تقلب را طرح کرده است.
جلسه 30/7/87 سازمان مجاهدین انقلاب تاج زاده: «...{...} نظرش این بوده که در انتخابات گذشته تقلب صورت گرفته پس باید با توجه به سمت ایشان بهعنوان رئیس مجلس {...} با وی در این خصوص صحبت کنیم.» باقری: «...ما باید مسائل زیادی از جمله بحث تقلب را مطرح کنیم.»
جلسه 10/9/87، محسن میردامادی: «...آنها نه تنها به دنبال تخلف هستند بلکه به دنبال افزایش آرا هستند. به نظر من این برخوردها مردم را تحریک میکند.» محسن آرمین: «...به نظر من حتماً چیزی پشت پرده هست، آنها قصد دارند انتخابات را با یک تقلب سازمان یافته مدیریت کنند.»
مجید نیری،قائم مقام جواد امام در ستاد تهران موسوی در تاریخ 25/10/87: «...همین الآن رأی آقای موسوی را اگر آقای خاتمی کاندیدا نشود، بالاتر میدانم البته میتوانند با تقلب آن را تغییر بدهند.»
کیان تاجبخش: آقای تاجزاده در یک مصاحبه در مجله شهروند امروز به این سؤال که اگر نهایتاً رأی اعلام شده کاندیدای مورد حمایت حزب شما مورد قبول شما نباشد چه میکنید، پاسخ دادند که دو گزینه وجود دارد یکی اینکه مردم را به تجمع جلوی وزارت کشور و میدان آزادی دعوت کنیم یا رأی اعلام شده را قبول کنیم.
محمد علی ابطحی: بحث تقلب یک بحثی بود تقریباً از حدود یک سال و خوردهای پیش که بحث اولیه انتخابات مطرح شده بود بحث تقلب هم همزمان با آن مطرح شد.
محمد عطریانفر: شاید بیش از هشت ماه پیش بود که مصطفی تاجزاده در جلسات ما پیشنهاد کرد که قبل از هر چیز بحث تقلب را در دستور کار قرار دهید.
هدایتالله آقایی: شایعه تقلب از ماهها قبل توسط شخصیتها و فعالین سیاسی نیز دامن زده شد، سخنان آقای هاشمی مبنی بر حضور بالای مردم به منظور سلامت انتخابات در نمازجمعه تهران، سخنان کروبی در حداقل سه سفر استانی، ایرادات موسوی لاری، تاجزاده و مبلغ به عزل و نصبهای وزارت کشور با تداعی بحث تقلب....در این دوره تقلب به گونهای دیگر مطرح شد، در این دوره یقیناً اتاقهای فکری برای القای سازمان یافته طرح تقلب در میان ستادها و حامیان نامزدها فعال بوده است و اوج روند پیشرفت پروژه، اعلام صریح آقای محتشمی پور در خصوص ابطال انتخابات بود.
به خاطر دارم در آخرین جلسه ستاد اصلاح طلبان به ریاست امینزاده که در آن شرکت داشتم موضوع اصلی این بود که اگر تقلب شد روز بعد از انتخابات چکار کنیم؟ یعنی موضوع تقلب در صورت شکست قطعی شده بود و فقط چه نوع حرکتی و چه نوع تجمعی موضوع بحث بود....افرادی چون آقایان تاجزاده و امینزاده دارای ذهن سیال و استراتژیک بودند... انتقادات تند و احتمال تقلب را مطرح میکردند. آقای تاجزاده در جلسه پنج شنبه (21/3/88) ستاد قیطریه با مرور به فعالیتهای انجام شده گفت: همه شواهد نشان میدهد ما پیروز انتخابات هستیم اما رقیب ما میخواهد به هر قیمتی این پیروزی را از چنگ ما بیرون بیاورد و پیشنهاد کرد که اگر نتیجهای غیر از پیروزی مهندس موسوی از صندوقها بیرون آمد، حتماً تقلب شده و باید همه آماده باشیم تا در یک تجمع مردمی و اعتراضآمیز مقابل وزارت کشور حضور یابیم. وی زمان مناسب را غروب شنبه دانست. نهایتاً در جلسه رأیگیری شد که مقابل ستاد میرهادی تجمع و از آنجا به وزارت کشور بروند. در همان جلسه ستاد قیطریه هیچ دلیلی نداشت که در بین مسئولان مناطق القای تقلب شود، طبیعی است که جوانان پرشور هستند و طرح موضوع به این صورت مخرب خواهد بود. در هر حال این هدف سیاسی یا پیروزی در صندوق یا پیروزی در خیابان را زمانی مطمئن شدم که شعار ابطال را از اشخاص مختلف شنیدم که طرح شعارهایی چون رأی من کو؟ نیز یادآور شعارهای انقلابهای مخملی است... شعار ابطال یعنی مقابله با نظام و طرح خواسته سیاسی مرحلهای.
مصطفی طلوعی: بچههای 88 در نظر داشتند جمعه 22 خرداد یک تجمع در پارک لاله ساعت 9 شب به بهانه دعای توسل برپا کنند تا اگر احساس کردیم نتایجی که در حال اعلام است و نشان میدهد دستکاری شده و تقلب شد و نتایجی که ما تخمین میزدیم نیست، این تجمع بتواند تبدیل شود به یک تجمع گستردهتر. در ادامه بلافاصله علی هاشمی گفت، حتماً باید این تجمع باشد و اگر حالا در پارک لاله نباشد چون نزدیک وزارت کشور است، ببرید میدان انقلاب ولی حتماً باید یک چنین تجمعی باشد و باید یک دفاع جانانه کرد.
شهاب طباطبایی: آقای علی هاشمی و امینزاده معتقد بودند اگر آقای موسوی نخواهد کاری بکند یا عقب بکشد، نمیتوان قضیه را رها کرد و باید ما نقشی داشته باشیم و کاری بکنیم. آقای هاشمی گفت خود آقای موسوی باور دارد که پیروز است و هرچه غیر از این را نمیپذیرد و ما هم باید همین را پیش بگیریم و حتی با تجمع و اعتراض علنی هم شده باید این کار را بکنیم.
مصطفی طلوعی: هاشمی نظرش این بود که اگر نتایج، چیز دیگری باشد حتماً دستکاری شده است، وقتی این موضوع را گفت آقای سینکی اعتراض کرد و گفت که این طور هم بیان نکنیم که حالا نتایج اگر دلخواه ما نشد حتماً تقلب شده است که بعد خود علی هاشمی برگشت به علی سینکی گفت که میترسی صدایت را بشنوند بعد علی هاشمی گفت این نتایج، نتایجی است که به نظر من خیلی نزدیک به واقعیت است. با توجه به اینکه در سال 84 انجام دادهایم، پس اگر این طور نباشد قطعاً یعنی دستکاری شده است و باید یکسری کارهایی انجام دهیم.
سعید شریعتی: شریفزادگان در جلسه قیطریه 21/3/88 میگفت آنچه مهم است اتفاقاتی است که ما باید پس از انتخابات مورد ارزیابی قرار دهیم از جمله ممکن است نتایج اعلام شود و مردم به هر طریق این نتایج را نپذیرند و معترضانه به خیابانها بیایند و با آنها برخورد خشن شود.
جلسه ستاد جویبار موسوی در شب انتخابات در تاریخ21/3/88: عصر روز پنجشنبه عوامل ستاد انتخاباتی تهران جلسهای در ساختمان جویبار (نزدیک وزارت کشور) برگزار نمودند. در این جلسه همه اعضا در صحبتهای خود نسبت به پیروزی آقای میرحسین موسوی اظهار اطمینان نمودند و در خاتمه این جلسه، مجید نیری روی کاغذ مینویسد که: «جلسه ما تحت شنود است؛ فردا بشدت تقلب خواهد شد و ما باید ممانعت کنیم، هر طور که هست فردا شب در مقابل وزارت کشور تجمع خواهیم داشت.» در این جلسه مسئولین ستادهای موسوی در مناطق تهران موظف شدند حداقل 30 نفر را جمعه شب در مقابل ستاد جویبار اعزام کنند. همچنین روز جمعه ساعت 15 نیز آخرین جلسه هماهنگیها در ستاد جویبار برگزار میگردد.
محسن میردامادی: سرگروهها تعدادی از افراد شورای مرکزی بودند که تمایل به اینکار داشتند، کاری که به نام سازمان رأی شناخته شد تنها جذب افرادی بوده است که هرکدام در روز انتخابات میتوانند چند رأی را با خود همراه کنند.ایده اولیه کار را خود من مطرح کردم... بحثهای اولیه آن از شکست در انتخابات شورای دوم بود... آن زمان انتخابات شورای سوم در سال 1385 که بحث مجدد و جدیتر مطرح شد.سازمان رأی از حزب بوده ولی همکاری با آن مشروط به عضویت در حزب نبود چون قصد داشت روی اصلاح طلبان بطور عام کار کند.در مورد لایه ها،لایه اول آن جمعی بودند که در انتخابات شوراها فعال بودند ولی به تدریج ریزش پیدا کرد و پس از انتخابات مجلس هم بازکاهش انگیزه وجود داشت و ریزش داشت... تحت عناوینی مثل طرح سنبله که هرکس باید هفت نفر را جذب کند یا طرح بصیرت که هرکس باید دو نفر را جذب کند...
صدور بیانیههای تحریک آمیز
رمضان زاده: بیانیه مشارکت نتیجه همان جلسه 23/3/88 میباشد من هم در آن جلسه خواهان صدور بیانیه اعتراضی بودهام عدم پیروزی آقای موسوی برای من غیر قابل قبول بود.
مجید انصاری در تاریخ 28/4/88: ما باید در نیمه شعبان یک بیانیه بدهیم و در آن دولت را نامشروع اعلام کنیم. مباحث نماز جمعه را نیز ذکر کنیم تا بتوانیم مردم را تحریک نماییم.
در تاریخ11/5/88 بیانیه به گونهای باشد که دفاع از افراد باشد، باید همه این کارها و بازداشتها و دادگاهها اعتباری ندارد و عقاید افراد همان است که در خارج از زندان گفتهاند. بیانیه باید بهنحوی مطرح شود که اعتبار ساقط شود. پیشنهاد من این است که با توجه به نزدیک شدن به ماه رمضان، مجمع یک بیانیه جامعی تهیه کند و مواضع خودش را در آن بیانیه بیاورد.
خاتمی در تاریخ 23/3/88: ما باید امشب یک بیانیه بدهیم مبنی بر این که ما این نتیجه را نمیپذیریم و پیشنهاد ابطال انتخابات را مطرح کنیم. ما دیگر نمیتوانیم به هیچ دلیلی مردم را در صحنه بیاوریم. چرا دیگر از مردم بخواهیم که رأی دهند و باید حرفهایمان را به مردم بزنیم.
محتشمی پور در تاریخ 8/4/88: میبایست بیانیه جدیدی داد و در آن درخواست کرد که عاملان کشتارها چه از نیروهای مسلح و یا لباس شخصیها محاکمه شوند و یک تیم تحقیق زیر نظر مراجع قم کار کارشناسی کند.
موسوی لاری در تاریخ 28/4/88: در انتهای بیانیه اینگونه بیان شود: ای ملت شریف ایران به انتخابات مخدوش و به دولت برآمده از آن صحه نگذاریم و در این راه گام نخست باید پیشنهادهای آیتالله هاشمی تلقی شود.
موسوی خوئینیها در تاریخ16/3/88: به نظر من باید متنی ملایم (خطاب به رهبری) بنویسیم و در ابتدای آن یک زیارت جامعه (کنایه) بخوانیم و از علاقهمندی به ایشان بنویسیم و اشاره کنیم که کاری که رئیسجمهور (بحث هاشمی در مناظره) انجام داد در شأن ریاست جمهوری کشور نیست.
مجید انصاری در تاریخ21/4/88: متنی با این محتوا قابل توجه دوستانی که به راهپیمایی و تجمع نیازمندند، حماسهای دیگر در راه است، نماز جمعه 26 تیر ماه به امامت آقای هاشمی در تهران موج سبز بهپا خاست.
سید محمد خاتمی به همراه مجید انصاری متن تند و تحریکآمیز بیانیه شماره سه مجمع روحانیون مبارز را تهیه و تنظیم کردند، این بیانیه به علت عبارات تند و اصطلاحات توهینآمیز فضای رسانهای را ملتهبتر کرد و بستری برای اقدامات آشوبگرانه شد.
اقدام مجید انصاری: ارسال بیانیه تند شماره سه مجمع روحانیون به شبکه بی.بی.سی فارسی به منظور انتشار به شکل زیر نویس با ادعای اینکه با توجه به اینکه شبکههای داخلی و سایتها فیلتر هستند باید از شبکههای خارجی بهره جست.