تاریخ انتشار : ۰۹ فروردين ۱۳۹۰ - ۱۱:۲۶  ، 
کد خبر : ۲۱۱۸۳۴
به بهانه درگذشت نجم‌الدین اربکان اولین نخست‌وزیر اسلامگرای ترکیه

ترکیه لائیک و رنسانس اسلامی


سعید کاویان‌نژاد
بدون شک اسلام موضوع اصلی در بستر تحولات دوران عثمانی و در طول دوران جمهوری ترکیه بوده است از طرف دیگر اسلام در ساخت هویتی ترکها نقش کلیدی ایفا می‌‌کند رشد حضور اسلامگرایان با پشتوانه مردمی بسیار بالا در دولت لائیسم ترکیه و خارج شدن اسلام از انزوا در کشوری که نزدیکترین مرزها را با تمدن غربی دارد، بیانگر پیدایش دوران جدیدی از موج اسلام‌‌خواهی در منطقه است.
یکی از پیامدهای جنگ جهانی دوم شکل‌‌گیری خاورمیانه جدید است در این میان نقش استعمار پیر [انگلیس] در بوجود آمدن کشورهای کوچک جدید التأسیس در این قسمت از نقشه جغرافیا غیر قابل کتمان است اما اتفاق مهم دیگری که بوقوع پیوست از بین رفتن امپراطوری عثمانی و تشکیل کشور ترکیه است. تحولات رخ داده در دوره فروپاشی امپراطوری عثمانی به اندازه‌‌ای مهم تلقی می‌‌شود که اگر شناخت متمرکز و نظام یافته‌‌ای از این دوره وجود نداشته باشد فهم مباحث اخیر اجتماعی سیاسی ترکیه تقریباً غیر ممکن خواهد بود. با جدا شدن متصرفات عثمانی بر اساس معاهده سور در سال 1922.م /1301.ش و نهایتاً امضای عهدنامه لوزان با متفقین در سال 1923.م/ 1302.ش سرزمین آناتولی از سایر سرزمینهای عثمانی جدا شده و به عنوان دولت مستقل شناخته شد این پدیده به قدری در جهان اسلام و کشورهای عربی حائز اهمیت می-باشد که می‌‌توان ریشه‌‌ بسیاری از کنشها و رفتارهای اسلامگرایانه درمنطقه را در آن جستجو کرد. خلیفه عثمانی اگرچه مطابق روایات سنی قریشی نبود و طبیعتاً غیرعرب اما در روزگاری که ممالک عربی و اسلامی هم با عقب ماندگی دست و پنجه‌ نرم می‌‌کردند و هم با یوغ استعمار ، این خلافت مظهر وحدت آنان بود. سیاست ترکی کردن باعث برانگیختن اعراب و واکنش های آنان شد.
نتیجه این سیاست واگرایی بیشتر در داخل قلمرو عثمانی و گسترش ناسیونالیسم عرب شد. به بیانی دیگر، پس از شکست عثمانی و از بین رفتن خلافت، رهبری ترک‌‌ها با علاقه به ترکی کردن جامعه زمینه ساز تحدید هویت جمعی اعراب شدند. بیگانه شدن اعراب مسلمان با ترکها به همراه نفوذ ایدئولوژی غربی به گسترش ناسیونالیسم در خاورمیانه کمک زیادی کرد در چنین فضایی ترکها به رهبری مصطفی کمال پاشا ــ که بعدها خود را آتاترک نامید ــ و به مدد بارور شدن حس ملی‌‌گرایی [در ترکها] نظام جمهوری را در ترکیه بوجود آوردند. وی به کمک روشنفکران و جوانان ترک که در نتیجه انحطاط عثمانی به تنگ آمده بودند و خواستار تحول در عرصه‌‌های اجتماعی سیاسی بودند پایه‌‌های حکومتی را بر مبنای آموزه‌‌های سکیولاریسم بنا نهادکه سالها پس از وی نیز پابرجا ماند. آتاترک و همفکرانش اسلام را نه تنها به عنوان فرهنگ و هویت اصلی مردم قلمداد نکردند بلکه وجود آن را در عرصه‌‌های اجتماعی مانع تحقق آمال خویش می‌‌پنداشتند از این رو تمام تلاش خود را مصروف از بین بردن اسلام و مظاهر آن در جامعه کردند کشورهای فاتح جنگ جهانی نیز از این اقدام پشتیبانی کاملی به عمل آوردند جالب است بدانیم اصطلاح کمالیسم از نظر مفهومی دامنه‌‌ای به مراتب فراتر از صرفاً تغییرات آتاتورک در کشور ترکیه دارد در حقیقت می‌‌توان گفت: کمالیسم نوعی ایدئولوژی است. به نظر استانفور شاو (یکی از مستشرقین مشهور) : در اصول کمالیسم این چنین اظهار می‌‌شود که ترکها اعقاب مستقیم بزرگترین نواده فاتح جهان هستند که در پی ریزی و تکامل تمدن جهانی سهم عمده‌‌ای داشتند، ملی گرایی افراطی ترکها، نظریه زبان خورشیدی را به دنبال داشت بر اساس این نظریه زبان ترکی مادر و ریشه تمامی زبانهای دنیا است ترکها نخستین مردمان بوده‌‌اند و همه دستاوردهای بشری بر مبانی ترکی استوار شده است .1 فی الواقع آتاتورک و همفکرانش تلاش گسترده‌‌ای را در جهت ساختن گذشته‌‌ای پر از شکوه و افتخار برای مردم خود بکار بستند آنان قصد داشتند کشوری ملی بر اساس هویتی صرفاً ملی و قانونی جدای از شریعت بناء نهند تلاش بیهوده‌‌ای که رضاخان نیز درصدد انجام آن برآمد اما این پروژه به دلیل ریشه‌‌های قوی فرهنگ شیعه در جامعه ایرانی همواره محکوم به شکست بوده است.
تغییرات در جامعه ترکیه به سرعت آغاز شد قانون اساسی جدید، نظام آموزشی متفاوت با گذشته، تغییر ظاهر مردان و زنان در اجتماع و...
حال پرسش اساسی این است که آیا منزوی کردن باورهای دینی جامعه‌‌ای که سالها مدیدی مرکزیت جهان اسلام [اهل تسنن] را در کارنامه خود داشته با موفقیت انجام شده یا خیر؟ یا اگر بخواهیم کمی ساده تر مقصودمان را بیان کنیم باید بگوییم آیا جدایی دین از سیاست و دولت در ترکیه امکان پذیر بوده یا نه؟
شاید ساده‌‌ترین راه برای شناخت یک جامعه مشاهده بناهای تاریخی و معماری بکارگرفته شده در اماکن عمومی باشد. در یک جامعه اسلامی شکل مناره‌‌ها و مساجد می‌‌تواند از جایگاه معنویت در آن حکایت کند. هر مسافری که پا به شهرهای ترکیه می‌‌گذارد مدهوش مساجد و بناهای مذهبی آن و تعجیل مردم برای شرکت در نمازهای پنجگانه می‌‌شود به وقت گفتن اذان مساجد مملوو از جمعیتی می‌‌شود که نماز و شعائر اسلامی را نه تنها به عنوان بخشی از اعمال مذهبی خود محسوب می-کنند بلکه بدان بچشم هویت غیر قابل انکارشان می‌‌نگرند با نگاهی جامعه شناختی به ادیانی همچون اسلام و مسیحیت[در اینجا مقصود نویسنده مسیحیت شکل گرفته بر مبنا آموزهای کلیسایی است] درمی‌‌یابیم که تفاوتهای اساسی بین این ادیان وجود دارد درون مایه‌‌های اسلام وجوه افتراق بسیار زیادی با مسیحیت دارد اسلام دین اجتماع است و مؤمنین خویش را به حضوری فعالانه در عرصه اجتماعی فرا می‌‌خواند و به طبع آن فرد مسلمان نمی‌‌تواند نسبت به سیاست که تنظیم کننده روابط اجتماعی درون جامعه و بین جوامع ‌‌است بی تفاوت باشد یا نسبت به احکام و دستورات سیاسی دین خویش بی اعتنایی پیشه کند. درهرصورت گرچه جمعیت ترکیه مسلمان است ، اما ترک‌‌ها مدت مدیدی بود که از جهان اسلام کناره‌ گرفته بودند و دولتمردان این کشور سعی در نزدیک شدن به کشورهای غربی داشتند اما در دهه های اخیر تغییرات زیادی چه در درون جامعه ترکیه و چه در سطح منطقه‌‌ای و فرا منطقه‌‌ای سبب شده است تا شاهد یک چرخش و دگردیسی درسیاست داخلی و خارجی ترکیه باشیم. ابتدا به اختصار به سیر تکوینی احزاب اسلامی در ترکیه می‌‌پردازیم و سپس به عوامل تأثیر گذار منطقه‌‌ای بر رنسانس اسلامی در ترکیه اشاره‌‌ای کوتاه خواهیم داشت.
گرایش مردم ترکیه به احزاب اسلامگرا
خلاء شدیدی که پس از تحولات دهه‌‌های اولیه تشکیل نظام جمهوری وجود داشت احزاب سیاسی را بر آن داشت تا با استفاده از جلب نظر گروه‌‌های مذهبی حمایت مردم را نیز به دست آورند البته باید گفت وجود احزاب راست مذهبی مانند حزب رفاه و فضیلت سبب شد تا برخی تحلیل‌‌گران بیشترین توجه خود را معطوف احزاب سیاسی مذهبی درترکیه کنند و از موقعیت دیگر تشکلهای مذهبی که نقش گروههای میانه را دارند غافل شوند مانند گروههای اهل شریعت و حتی اهل طریقت، طبق نظر شریف ماردین: «اهل تصوف صرف نظر از طریقتهای مختلف، در زمره گروه‌‌های فرعی و کوچکتری قرار دارند که دارای موقیت بسیار بالایی در بین جامعه مذهبی ترکیه هستند و نقش اسلام در سیاست ترکیه بدون در نظر گرفتن کلیه طریقتهای مهم که در مجموعه تصوف، نقش بازی می‌‌کنند قابل فهم نیست.» 2 مسأله طریقتها در جامعه ترکیه قدمتی چندصد ساله دارد که با از بین رفتن عثمانی و روی کار آمدن نظام جمهوری با مش ضد دینی این گروهها به صورت زیرزمینی به حیات خود ادامه دادند مهمترین نقشی که این طریقتها بعد از استقرار نظام جمهوری بازی کردند تأثیر بر روند انتخابات جمهوری ترکیه بوده است از این رو نخبگان سیاسی ناچار به چانه زنی با رهبران و شیوخ شریعتی و طریقتی درجهت کسب حمایت مردم شدند همین قدرت گروههای مذهبی در ترکیه و سعی در جلب نظر مردم برای بدست آوردن آراء دلیل بقاء و نیرومندی احزاب مذهبی در ترکیه شده است. از حدود ۱۹۵۹.م گروهها و جنبش های اسلام گرا قانوناً آغاز به فعالیت کردند.در واقع باید گفت این بازگشت جریان های اسلامی جهت مشارکت در انتخابات از راه معرفی نامزدهای اسلام‌‌گرا نبود بلکه چالش احزاب لائیک با یکدیگر برای کسب آرای گروه‌‌های اسلامی سبب اهمیت یافتن آنان شد.
علاقه مردم ترکیه به احزاب اسلامی زمانی آشکارا قابل فهم بود که حزب عدالت که یک حزب اسلامیست توسط نجم الدین اربکان در سال 1970.م تأسیس شد البته یک سال بعد به اتهام تخطی از اصول لائیک غیر قانونی اعلام شد در جولای ۱۹۸۳.م که فعالیت احزاب دوباره آزاد شد حزب رفاه جایگزین آن شد به رهبری علی ترکمن. بعد از او اربکان به ریاست حزب رفاه درآمد که در ۱۹۸۷ و ۱۹۸۹.م در انتخابات سراسری موفق به کسب آراء فراوانی شد بطوریکه دیگر احزاب ناگزیر به اعتلاف با احزاب اسلامی شدند. در دوره‌‌های مذکور اسلام‌‌گرایان طی یک استراتژی مهم و بلند مدت درصدد برآمدند تا نخبگان تحصیلکرده بیشتری را تربیت کنند و در عرصه های مختلف قدرت سیاسی جای دهند همچون رجب طیب اردوغان نخست وزیر فعلی ترکیه که یک دوران از شاگردان اربکان به شمار می رفت، ولی بعدها از وی جدا شده و حزب عدالت و توسعه را تاسیس کرد. میزان رشد اسلام‌‌خواهی در بین افکار عمومی ترکیه در طی انتخابات پارلمان در ده سال اخیرکاملاً محسوس بوده است همه احزاب کهنه و نو با هر دیدگاه سیاسی و اجتماعی اعم از لائیک تندرو , و ملی گرا , لیبرال , راست گرا و چپ گرای سنتی در بیرون مجلس ماندند و عرصه مجلس فقط برای حضور دو حزب عدالت و توسعه و جمهوریخواه خلق باز شد حزب عدالت و توسعه در حالی به مجلس ترکیه راه یافت که حزب جمهوریخواه از قدیمیترین احزاب ترکیه و به عبارتی تشکیل دهنده جمهوری ترکیه را با خود یدک می‌‌کشید و با انتساب به مصطفی کمال آتاترک خود را پایه گذار رژیم لائیک در ترکیه قلمداد می‌‌کند و امروز اسلامگرایان را رقیب اصلی خود میداند هرچند سران احزاب اسلامی به دلایل مختلف در تلاش هستند تا در مصاحبه های مختلف پسوند اسلامگرا را از عنوان خود حذف کنند اما گذشته و نحوه تکوین و تشکیل آنها عنوان اسلامگرایان نوگرا را همواره به اسمشان می افزاید . کسب درصد قابل قبولی از آراء در انتخابات سالهای اخیر باعث شده تا حزب عدالت و توسعه بتواند بدون نیاز با دیگر احزاب لائیک و جمهوریخواه موفق به تشکیل دولت شود
عوامل منطقه‌‌ای
نوزایی شعارها و عقاید اسلامی در دوره معاصر پدیدة پیچیده‌‌ای است که به نوبه خود ماهیتی اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی دارد اما مهمترین وجه آن بُعد فرهنگیست. امور فرهنگی از آن حیث مهم هستند که پایه و اساس امور سیاسی، موجبات حرکت‌های سیاسی را فراهم می‌آورند. به دیگر سخن امور فرهنگی زمینه ساز امور سیاسی‌‌اند. به این دلیل رنگ و بوی سیاسی به خود می‌گیرند، و شایستگی مطرح شدن را می‌یابند دهه1980.م را می‌‌توان دهه انقلابهای دینی یا مردمی دانست. در حوزه کشورهای اسلامی در دهه 80 میلادی است که جنبش‌های اسلامی مانند انتفاضه شکل گرفته‌‌اند اما پر تأثیرترین اتفاق این مقطع تاریخی وقوع انقلاب اسلامی در ایران بود بازتاب جهانی این انقلاب موجبات تشویق و رشد اسلامگرایی حتی در میان اهل سنت را فراهم کرد بسیاری از جنبشها این انقلاب را سرآغاز تحولات در جهان دانستند اخوان المسلمین بزرگترین جنبش جهان عرب نیز به شدت علاقه خود را به انقلاب اسلامی شیعی ایران ابراز داشت جامعه اسلامی ، احزاب وگروههای اسلامگرای ترکیه نیز به طور ضمنی از انقلاب اسلامی که در همسایگی‌‌شان اتفاق افتاده بود الهام گرفتند نفوذ فرهنگی انقلاب اسلامی بر ترکیه غیر قابل انکار است به طوریکه بسیاری از اندیشمندان متخصص در این حوزه بدان اذعان دارند.
به هر حال پدیده اسلام‌‌خواهی[در عرصه‌‌های سیاسی] در ترکیه از سال‌‌های 1960.م آغاز و به سرعت سیر صعودی پیدا کرد. در مقطعی این روند بوسیله کودتای ارتش کند می‌‌شود اما در نیمه‌‌های دهه 80 مجدداً با همت ایده‌‌الیستهایی همچون اربکان در صحنه سیاسی شکل منسجمی به خود می‌‌گیرد. امروزه گروههای اسلامی از آزادی عمل بیشتری نسبت به گذشته برخوردارند و برای فعالیت سیاسی با محدودیت کمتری مواجه هستند. در فضای سیاست خارجی نیز چند سالیست دولت اردوغان تلاش ویژه‌‌ای را در جهت بازگشت به جهان اسلام آغاز کرده است وجود احمد داوود اوغلو که شخصاً یک تئوریسین اسلامی است در رأس وزارت خارجه ترکیه، دیپلماسی فعال ترکیه در قبال کشورهای اسلامی چون فلسطین، بیانگر این واقعیت است که ترکها در سیاست خارجی خود نیز تلاش مضاعفی را برای بدست گیری سکان رهبری کشورهای اسلامی منطقه شروع کرده‌‌اند. اعزام کاروانهای کمک به غزه، میانجیگری بین ایران و غرب، تهدید اسرائیل به قطع روابط از جمله دلایل این مدعاست.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات