بصیرت :گروه ترجمه - پایگاه اینترنتی آسیاتایمز در مقالهای به قلم پیتر لی در 9 آوریل 2011(20 فروردین) به بررسی سیاستهای چین در قبال تحولات و انقلابهای عربی پرداخته و مینویسد دولت چین برای پرهیز از تأثیرپذیری از انقلابهای عربی و عدم سرایت موج آن به کشورش بیشترین تلاش خود را به کار بسته است. در عین حال، این کشور تلاش میکند تحولات خاورمیانه را پیشبینی کند و در سمت درست تاریخ بایستد و در روند صلح فلسطینیها نیز موضعی منطقی اتخاذ کند. با وجود این، ابتکارعملهای خاورمیانهای چین ممکن است با تشدید بحرانها و خیزشهای مردمی مختل شود. در اواسط ماه مارس، چین نماینده ویژه خود در امور خاورمیانه را به اسرائیل، فسطین، سوریه، لبنان و قطر فرستاد. هدف از این سفرها برجستهسازی اهمیت و محوریت روند صلح فلسطینیها برای امنیت خاورمیانه بود. در واقع، از نظر چین تغییرات ممکن است خالق فرصتها باشد.
نویسنده در ادامه میافزاید به نظر میرسد طرفهای گفتوگوی نماینده اعزامی چین سیاستهای چین را به دقت بررسی کردهاند. در واقع، تقریباً میتوان گفت در پرتو تحولات و اخبار متعدد از تحولات عربی، این سفرها نادیده گرفته شد. رسانههای چینی بر انعکاس این دیدگاه اتفاق نظر داشتند که مسئله فلسطین حتی در چنین شرایط پرآشوبی نباید به حاشیه رانده شود و در واقع نوع سیاست چین در این باره مبین اهمیت فلسطین در تمام شرایط بود.
نویسنده در ادامه میافزاید کشورهای عربی با خشم به صدای دومینوی دموکراتیک بعدی و یا اقدامات نظامی مداخلهجویانه دیگر گوش سپردهاند و در این میان نوع رویکرد چین پرهیز از سیاستهای توطئهگرانه بوده است. چین در تأکید بر اصلاحات دموکراتیک یا مداخله نظامی در خاورمیانه سابقهای ندارد. اما در این میان به نظر میرسد این کشور تلاش میکند برای خود به عنوان تسهیلکننده منطقهای نقشی مؤثر ایفا کند که یکی از آنها روابط حسنه با بازیگران کلیدی مانند ایران، عربستان، اسرائیل و مصر است. تأکید چین بر روند صلح خاورمیانه تا حدی مبتنی بر این سیاست است که این کشور تلاش میکند این فضای پرآشوب و پرتنش و کشتارهای خیابانی به سرنگونی دیکتاتورها و بازگشت آرامش به کشورها بینجامد.