دکتر مهدی زریباف / رئیس مرکز مطالعات و مبانی مدلهای اقتصادی
بروز الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت همان طور که مقام معظم رهبری فرموده اند، بالاترین جایگاه را در میان برنامه ها، اسناد و راه بردهای ملی کشور با خود به همراه دارد و تمامی برنامه های بالادستی کشور می بایست در چارچوب این الگو، جهت داده شوند. ابعاد و عمق الگوی ایرانی-اسلامی پیشرفت به دهه های متوالی مربوط می شود و برنامه ریزی بلندمدت کشور را سامان دهی می کند.
افزون بر این، رهبر معظم انقلاب در ارتباط با الگوی اسلامی- ایرانی بر گسترده بودن ابعاد الگو از لحاظ عرضی نیزاشاره کرده اند، بدین معنا که بخش های تشکیل دهنده این الگو بایستی ابعاد فکر، علم، معنویت و زندگی را دربرگیرد.
این 3 مؤلفه؛ یعنی بعد طولانی مدت، جایگاه والا و ابعاد عرضی مربوط به الگوی اسلامی- ایرانی در کنار هم، ارزشی را که مقام معظم رهبری برای این الگو قایل هستند، روشن می سازد و نشان می دهد که چنین الگویی، زمینه ساز تحولی اساسی در داخل کشور خواهد بود چرا که جایگاهی متعالی در تصمیم گیری ها، قوانین و تنظیم انتظامات کشور برای آن در نظر گرفته شده است.
از سوی دیگر الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت از جنبه خارجی نیز اثرگذار خواهد بود. هدف انقلاب اسلامی حرکت به سمت تمدن سازی اسلامی و بازیابی هویت فرهنگ اسلام و مسلمانان در سراسر جهان است. برای تحقق این اهداف، درگام نخست باید الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت را تدوین کنیم و سپس در مسیر تحقق آن گام برداریم. اگر می خواهیم که به عزت و اقتدار نظام اسلامی در سده های اول اسلام، دست پیدا کنیم و عقب ماندگی تمدن اسلامی از آن جایگاه ها و موقعیت های ممتاز را جبران کنیم، نیازمند الگوی پیشرفت هستیم.
حقیقت دیگری که اهمیت و ضرورت مدل و الگو را تأیید می کند، این مطلب است که به هر حال در اداره کشور و تحقق آرمان های اقتصادی و اجتماعی انقلاب اسلامی موفق نبوده ایم و به تعبیر مقام معظم رهبری حرکات و تصمیمات زیگزاگی و متناقض دولت ها، هزینه بسیار سنگینی برای نظام و مردم به وجود آورده است. بنابراین یکی از ضروریات الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت این است که این الگو می تواند، هماهنگ کننده نظام تصمیم گیری و مدیریتی کشور باشد.
ابعاد و جنبه هایی که به آن ها اشاره شد نشان می دهد بحث الگوی پیشرفت، حرکتی اساسی در تاریخ انقلاب اسلامی و حرکت ملت ایران خواهد بود.
یکی از ابعاد مهم الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، بازه زمانی آن است. 10، 20، 30، 40 یا 50سال، بازه زمانی الگو چند سال می باشد؟ قاعدتاً گستره زمانی الگوی پیشرفت برحسب ظرفیتی است که در تدوین الگو گنجانده، خواهد شد.
اگر ظرفیت الگوسازی، بالا دیده شود آن گاه می توان پذیرفت که این الگو برای افق درازمدت تری مفید است. بنابراین گستره زمانی الگوی پیشرفت به ظرفیتی که نخبگان کشور در تدوین الگو تولید می کنند مربوط و وابسته، خواهدبود.
واقعیت دیگری که در ارتباط با الگوی پیشرفت، اهمیت دارد و جزو برکات آن محسوب می شود، گرد هم آمدن و مفاهمه تمامی نخبگان، خواص و نیروهای داخل نظام از حوزه و دانشگاه تا دستگاه های اجرایی در تدوین آن است. روند تدوین الگوی پیشرفت می تواند مفاهمه ای میان این بخش ها ایجاد کند و این نیروی عظیم را از پراکندگی نجات دهد. بنابراین برای تدوین الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت و تحقق منویات مقام معظم رهبری باید ابعاد آن را به طور شفاف دنبال کرد، اهمیت آن را درک و از بالاترین ظرفیت ها برای تدوین الگو استفاده کرد تا توانمندی آن در بهترین اندازه قرار گیرد.
در هر صورت، الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت جنبه های مختلف اقتصادی، سیاسی و روان شناسی... را که ابعاد متعارف جهانی یک الگو است را دربر می گیرد اما ابعاد پیچیده تر و خاص تری هم چون جهان بینی توحیدی، انسان سازی و تربیت انسان را نیز شامل می شود که نیاز به نوآوری فراوانی دارد.
برای مدت زمان تدوین الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، از هم اکنون نمی توان مدت معینی را تعیین کرد. البته می توان دوره آزمون و خطایی را متصور شد که الگوی پیشرفت با بازخورد از جامعه، معایب خود را تکمیل کند. بنابراین مهم این است که به سمت تدوین الگو حرکت کنیم که برحسب اقتضائات اسلامی و ملی، این الگو تکمیل خواهد شد. بی گمان این ظرفیت وجود دارد که الگویی ایرانی- اسلامی برای 100 یا 200سال تدوین کرد اما شاید بهتر باشد در مراحل اولیه، الگو را برای 2تا 3دهه تدوین و چشم انداز آن را بسیار دور نبینیم.
یکی از مواردی که در تدوین الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، مؤثر خواهد بود، بحث آینده پژوهی است. بدین معنا که اهداف و آرمان های نظام اسلامی را به طور عمیق و اساسی در الگو گنجاند. استفاده از پژوهش های مربوط به آینده نظام اسلامی به طور حتم به غنای الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، خواهد افزود.
مبانی نظام اسلامی که لاجرم باید در تدوین الگوی پیشرفت مدنظر قرار گیرد، همان جهانی بینی الهی و توحیدی است. درمورد واژه پیشرفت که مورد تأکید مقام معظم رهبری است، وظیفه ما است که به تبیین آن بپردازیم. وجه تمایز الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت، در توجه به این مبانی و مفاهیم به اهداف است.
الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت در هیچ جای دنیا مشابه نداشته و برای الگوبرداری باید به دوران حکومت اسلامی پیامبر (صلی الله علیه و آله) و حضرت علی (علیه السلام) بازگردیم، باید بخشی از الگوی پیشرفت را از آن زمان گرفت و با اوضاع فعلی مطابقت داد از یاد نبریم که اکنون، مدعی حکومت دینی هستیم و تمام حرف و کلام انقلاب اسلامی نیز این بوده که مبانی اسلامی وارد عرصه اجتماعی شود و از این لحاظ وجه تمایز الگوی مدنظر ما با الگوهای توسعه موجود در دنیا، مشخص می شود.
جهان بینی الهی به وحدانیت خداوند معتقد است حال آن که نظام سکولار جایگاهی برای خداوند در زندگی بشر در نظر نمی گیرد و این مبنا در الگوهای توسعه آن ها تبلور یافته که ما باید از آن دوری کنیم. بنابر این امکان کپی برداری از الگوهای توسعه موجود در سطح اجمال، وجود ندارد و باید برای تدوین الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، کارها را از پایه آغاز کرد. البته در مسیر تولید و تأمین می توان از روش های دیگران کمک گرفت و چگونگی طراحی را آموخت اما خود الگو را نمی توان کپی کرد یا از نمونه مشابهی تقلید کرد چرا که اساساً مشابهی برای الگوی، مدنظر ما وجود ندارد.
تصمیم گیران ما متأسفانه عادت کرده اند به دنباله روی از غربی ها و همواره به دنبال کپی برداری از نظام غربی باشند اما در بحث الگوی اسلامی -ایرانی پیشرفت به هیچ وجه نباید گذاشت این رویه تکرار شود. تصمیم گیران و برنامه ریزان ما باید باور کنند که خداوند در آن ها توانایی ایجاد و طراحی الگو را قرار داده و چرا باید همواره دنباله روی متفکران خارجی باشند؟
وقتی انقلاب اسلامی را که به عقیده متفکران غربی ناشدنی بود، به پیروزی رساندیم و حرف جدیدی در سطح دنیا زدیم چگونه نتوانیم الگوی پیشرفت خودمان را داشته باشیم.
وقتی مقلد باشید، هیچ چیز بلد نباشید، جز آموزه های غرب و علم را فقط درچارچوب ادبیات کلاسیک و نئوکلاسیک غرب بدانید، خیلی طبیعی است که این توهم بر شما غالب شود که شرایط برای تدوین یک الگوی بومی پیشرفت فراهم نیست و اتفاقاً حرف ما بر همین طرز تفکر است.
در ضمن نباید ایراد فاحش الگوهای غربی را از یاد برد که هم اکنون به بحران های وخیم، منتهی شده است، حال ما چگونه از این الگوها پیروی کنیم. در حالی که نظام های خودشان رابه بیچارگی کشانده و بحران اقتصادی را بر آن ها عارض ساخته است. به طور حتم اظهار نظرهایی که علیه الگوی بومی پیشرفت مطرح خواهد شد نوعی شعار و ناشی از ضعف درونی افراد و خودباختگی آنان در برابر مظاهر پیشرفت غربی است و گرنه پیام انقلاب اسلامی از روزی که مطرح شد، با نظام حاکم بر دنیا متفاوت بود و این تفاوت نشانه ای آشکار است از این که ما راهی جدا به دنیا عرضه کنیم.
نظام توحیدی بر این اعتقاد است که همه چیز از خداوند آغاز می شود و افکار، اعمال، رفتار و رویه های فردی و اجتماعی باید در راه خدا باشد. در نظام هستی، انسان تنها موجودی است که اختیار دارد و می تواند در محدوده ای، مجموعه روابط خویش را تنظیم کند که به سمت هدایت برود یا ضلالت. این دیدگاه با تفکر غربی که انسان را حیوان فرض می کند و عرصه اختیار را فقط در لذات و گمراهی می داند و کاری با درستی ندارد، کاملا متفاوت است. بنابراین در الگوی پیشرفت نیز باید این مبانی اعتقادی متجلی شود و مگر می شود طراحی را مدون کرد اما مبانی فکری و اعتقادی طراحان را در آن نگنجاند؟
هر الگویی، مبنای تئوریک دارد و مبنای تئوریک ما با غرب و نظام سکولار آن متفاوت است. پیشرفت در الگوی اسلامی دو پایه دارد، مادیات، معنویت و این دو با هم تناقض ندارند. بنابراین نمی توان بر پایه مکاتب فکری غربی شروع کرد به تدوین الگوی پیشرفت و آن گاه انتظار به دست آمدن یک الگوی اسلامی را داشت مثل این است که ریشه درخت سیب را در خاک بکاریم و انتظار بار آمدن میوه گلابی را داشته باشیم.
در الگوی پیشرفت مدنظر با دنیای پس از مرگ، تکامل بشر و سعادت در دنیا و آخرت باید دیده شود حال آن که در مکتب فکری غرب پایان زندگی انسان، مرگ او است و انسان با مرگ به پایان خط تاریخ می رسد و برپایه این تفکر، درستی یا نادرستی رفتار و کردار در این دنیا و رعایت حقوق دیگران معنا ندارد، پس نظریه پیشرفت و تکامل در تعالیم اسلامی با نظام فکری غرب به طور مبنایی متفاوت است مرزهای تربیتی ایران اسلامی با سایر نقاط جهان بسیار فرق دارد. در نظام غربی تلاش بر این است که در الگوهای اقتصادی، جایگاهی برای بحث های تربیتی، اجتماعی و هدایتی نبینند. الگوهای آن ها صرفا جنبه اقتصادی دارد. بنابراین الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت الگوی بی بدیل و بدون مشابه است.
یک سؤال مطرح است که چرا تا به حال برای تدوین الگوی پیشرفت، اقدام نکرده ایم؟ پاسخ به این سؤال خود یک آسیب شناسی درباره نظام برنامه ریزی و جامعه نخبگان ما است. متأسفانه نخبگان ما به این بحث اعتقاد نداشتند، مدیران یا توانایی نداشتند و یا فرصت نکردند و بعضی اوقات نیز شیطنت دشمنان و خارجی ها سبب این تأخیر شده، البته بحث شتاب و شتاب زدگی در تدوین الگوی پیشرفت همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند، خود نوعی شیطنت است؛ ما اکنون در آغاز راه تدوین الگو هستیم و نباید انتظار تدوین فوری و پرشتاب آن را داشته باشیم.