تاریخ انتشار : ۲۹ بهمن ۱۳۸۶ - ۱۶:۱۰  ، 
کد خبر : ۲۱۹۰۲

جایگاه جنگ روانی در سیاست خاورمیانه امریکا علیه ایران

مقدمه در این نوشتار به بررسی نقش و جایگاه جنگ روانی در استراتژی امنیتی ایالات متحده علیه ایران می‌پردازیم، به ویژه این که در سال‌های اخیر، محیط اطراف ایران به شدت امنیتی شده و کشورهای بیگانه و به خصوص امریکا حضور چشمگیری در کشورهای همسایه ایران پیدا کرده‌اند. سخنان مقام معظم رهبری در ابتدای سال 1386 ، نشانه‌ای گویا برای اثبات این مدعا است، ایشان در سخنان خود اشاره کرده‌اند که بیست و هفت سال است آمریکایی‌ها با ملت ایران در چالش هستند. ابزارشان هم عبارت است از تهدید، ارعاب، تبلیغات، جنگ روانی، دلسرد کردن مردم و.... لذا به صورت ویژه از آنجا که بیشترین تقابل ایران در عرصه امنیتی با آمریکاست سعی نموده‌ایم تا تمرکز اصلی بحث حاضر را بر روی اهداف عملیات روانی آمریکا علیه ایران قرار داده و به بررسی جنبه‌های مختلف آشکار و پنهان این جنگ خاموش بپردازیم.

گفتار اول-نقش و جایگاه دیپلماسی عمومی در استراتژی امنیتی ایالات متحده

در یک نگاه کلی می‌توان جنگ روانی را در دو سناریوی مختلف تحلیل کرد. یا جنگ روانی ابزار اصلی امریکا برای مدیریت جنگ نرم علیه ایران و ابزاری برای تغییر رفتار ایران تلقی می‌شود یا ابزاری مقدماتی است برای مهیا شدن شرایط جهت اقدام نظامی علیه ایران. با استناد به شواهد و مدارک فعلی می‌توان نوع اول جنگ روانی امریکا را بیشتر محتمل دانست و آن را روندی طولانی برای به چالش کشیدن حاکمیت ایران دانست، که در نهایت منجر به براندازی حکومت اسلامی از داخل شود.

برای تحلیل فضای دشمنی آمریکا علیه ایران می‌توان به سند امنیت ملی امریکا استناد کرد. در سند امنیت ملی 2006، دولت امریکا از ابزارهای جنگ روانی برای افزایش فشار سیاسی علیه ایران استفاده کرده است، که مصادیق آن عبارتند از: مبارزه با استبداد و تروریسم و حمایت از گسترش آزادی، حقوق بشر، صلح و تجارت آزاد.

در ذیل هر یک از این مفاهیم نیز نام ایران به چشم می‌خورد. در موارد متعدد در این سند نام ایران به عنوان کشوری مستبد ذکر شده و این در حالی است که کشورهای مختلفی که بعضی از آنها نیز در همسایگی ایران می‌باشند، بعضاً با سیستم‌های پادشاهی قدیمی و قوانین غیرمدرن در خصوص زنان اداره می‌شوند. در این سند ابزارهای متعدد سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک برای پایان دادن به استبداد پیشنهاد شده است. در مجموع می‌توان محورهای مختلف تقابل امریکا با ایران را چنین دانست:

- حمایت آشکار از صداهای مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران توسط بالاترین سطوح تصمیم‌گیری در آمریکا.

- تعمیق و گسترش تحریم‌ها علیه ایران به صورت هوشمند،

- مخدوش و بدنام کردن چهره‌ی جمهوری اسلامی و مقامات ایرانی در خارج از کشور و در مجامع بین‌المللی در قالب کمک به تروریسم با پروژه‌هایی مانند طرح مجدد دادگاه میکونوس و آرژانتین و دستگیری دیپلمات‌های ایرانی در عراق به اتهام خرابکاری

- تلاش برای محدود کردن روابط کشورها و سازمان‌های بین‌المللی با ایران

- تلاش برای مشروعیت بخشی، گسترش و توانمندسازی سازمان‌های غیردولتی ایرانی مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران

- دخالت گسترده در امور داخلی ایران در محور انتخابات، حقوق بشر، زنان، رسانه‌ها و مذاهب

- آموزش عناصر و تشکل‌های خارج‌نشین مخالف نظام و حمایت سیاسی و مالی از آنها

- تحدید نفوذ ایران در منطقه

- ممانعت از دستیابی ایران به فناوری‌های نوین

- تبلیغ و ترویج دو گانگی حاکمیت در ایران

- راه‌اندازی جنگ عقیدتی و ایدئولوژیک در منطقه

- تخریب ارکان نظام جمهوری اسلامی و تلاش برای انحلال برخی نهادها مانند سپاه و بسیج

- فعال سازی و حمایت از شبکه‌های رسانه‌ای ضد ایرانی

دولت آمریکا مصوباتی در خصوص اختصاص بودجه به منظور مداخله در امور ایران نیز به تصویب رسانده است. در این راستا تصویب بودجه 5/1 میلیون دلاری در سال 2004 بودجه 3 میلیون دلاری در سال 2005 با هدف کمک به سازمان‌های غیردولتی فعال در زمینه‌های مطبوعات و حقوق بشر و بودجه 75 میلیون دلاری در سال 2006 که رایس زمینه مصرف آن را در حوزه رسانه‌های ایران، سازمان‌های غیردولتی، آموزش و اینترنت اعلام نمود، قابل ذکر هستند. در کنار همه اینها وزارت خارجه دولت آمریکا در اکتبر سال 2006 اقدام به راه‌اندازی دفتر امور ایران در دبی نمود و علت آن نیز جایگاه مهم ایران در میان اولویت‌های اصلی سیاست خارجه آمریکا عنوان شد.

در بخش اقتصادی و اعمال تحریم‌ها، دولت آمریکا همچنان قانون «داماتو» مبنی بر تحریم ایران و لیبی را تمدید کرده و در سال 2006 آن را در قالب «قانون حمایت از آزادی ایران» تعریف نمود.

نقش و جایگاه دیپلماسی رسانه‌ای (عمومی) در سیاست خاورمیانه‌ی آمریکا

دیپلماسی رسانه‌ای در اصل به دو روش اعمال می‌شود، یکی تاسیس رسانه‌های ویژه و با اهداف تعریف شده است و دیگری هدایت جریان رسانه‌های موجود در کشور یا در سطح جهانی به سمت اهداف مطلوب.

رسانه دیداری و شنیداری:

جنگ روانی آمریکا علیه ایران با استفاده از رادیو را شاید بتوان یکی از قدیم‌ترین ابزارهای مورد استفاده آمریکا دانست که از سال 1980 با عنوان «صدای آزاد ایران» فعالیت‌های خود را شروع کرد. در زمان حاضر عملیات روانی آمریکا علیه ایران اغلب از طریق دو شبکه رادیویی با عنوان‌های رادیو فردا و رادیو صدای آمریکا صورت می‌گیرد. رادیو فردا پس از اشغال عراق در سال 2003 با پیام جورج بوش راه‌اندازی شد که اعلام کرده بود این رادیو باید افکار عمومی ایران را علیه نظام جمهوری اسلامی برانگیزاند و آنان را برای حمایت از اقدامات احتمالی آمریکا آماده نماید. در یک تحلیل انجام شده از برنامه‌های این دو رادیو (که می‌توان آن را به شبکه‌های تلویزیونی ماهواره ضد ایران نیز تعمیم داد) مشخص شد که چندین موضوع داخلی بیش از همه مورد توجه آنها قرار داشته است. این موضوعات عبارتند از مردمی نبودن حکومت، بی‌کفایتی مسئولان کشور و جنگ قدرت بین مسئولان کشور.

در واقع عملیات روانی رادیویی امریکا تلاش کرده است تا به مخاطبان خود القا کند، که اولاً جمهوری اسلامی ایران فاقد مشروعیت است و توجهی به خواسته‌های مردمی ندارد، دوماً مسئولان بیش از آنکه در پی تحقق خواسته‌های مردمی باشند، درگیر چالش و کشمکش با یکدیگر برای کسب قدرت سیاسی هستند.

در بعد بین‌المللی نیز حمایت از تروریسم، تلاش برای تولید سلاح‌های هسته‌ای، مداخله در امور کشورهای دیگر و عامل تشنج در خاورمیانه، مهمترین نکات مورد توجه رادیوهای بیگانه بوده است.

همچنین بررسی برنامه‌های پخش شده این دو رادیو نشان می‌دهد که روش‌های مختلفی را برای رسیدن به اهداف تبلیغاتی خود دنبال کرده‌اند این روش‌ها به صورت خلاصه به شرح زیر هستند

الف) ایجاد ابهام: که در این روش سعی می‌شود با ارائه اطلاعات ناقص و نادرست در زمینه رهبران و نهادهای کشور ذهن مخاطبان به چالش کشیده شود.

ب) الگودهی: که در این روش با معرفی و تجلیل از شخصیت‌های مختلف سینمایی و خوانندگان لس آنجلسی و برجسته‌سازی موفقیت‌های آنها سعی می‌شود الگوهای کاذبی به جوانان و نوجوانان ایرانی معرفی شوند.

ج)‌نفی و اثبات: در این روش سعی می‌شود پیام‌های رقیب نفی و شیوه مطلوب خویش جایگزین شود برای مثال مشکلات زندگی در ایران و تحت حاکمیت جمهوری اسلامی مطرح می‌شود و در ادامه به برجسته‌سازی زندگی در یک حکومت لیبرال دموکراسی پرداخته می‌شود.

د) استناد مکرر: ذکر یک خبر از منابع متعدد برای اعتمادسازی در مخاطبان نیز از روش‌هایی است که توسط این رادیوها استفاده می‌شود. برای نمونه برای اثبات شکنجه در زندان‌های ایران با چندین وکیل صحبت می‌شود و طی چند تماس تلفنی با زندانی‌ها به اصطلاح آزاد شده اعتماد مخاطبان جلب می‌شود.

هـ ) بزرگنمایی: استفاه از یک حادثه برای توجیه ناکارآمدی سیاسی، امنیتی، انتظامی و ... برای نمونه این رادیوها در پی اعلام خبر یک تصادف خونین جاده‌ای، آن را بهانه‌ای برای ساعت‌ها برنامه جهت تبلیغ ناکارآمدی حکومت اسلامی قرار می‌دهند. به این موارد می‌توان بزرگنمایی آمار بیکاران (حتی تا 30 درصد ،بیش از حد نشان دادن آمار طلاق، خودکشی، کودک آزاری، تعداد زندانیان، دختران فراری و برجسته‌سازی اعتراضات صنفی را نیز اضافه کرد.)

و) استناد مجازی: استناد به آماری که در عمل امکان بررسی صحت و سقم آن وجود ندارد. برای نمونه اعلام این خبر که «سطح روابط اجتماعی مردم به خاطر مشکلات معیشتی پس از انقلاب کاهش یافته است.

ز) استناد به آمار نادرست: اشاره به آمار نادرست که پیگیری صحت آنها نیز مشکل است، از ابزارهای جنگ روانی رادیوهای بیگانه به حساب می‌آیند. برای نمونه اشاره صدای آمریکا به خبری با این مضمون که «شواهدی در دست است که بعد از انقلاب پنج میلیون متخصص و تحصیلکرده از کشور خارج شده‌اند».

ح) سرایت و همرنگی: الغای همرنگی و همراهی مردم با آنچه مورد نظر رادیوهای بیگانه است از تاکتیک‌های دیگر در این حوزه است برای نمونه اشاره به این که «کمتر کسی در انتخابات شرکت می‌کند» «مردم از روحانیون بیزارند» «دیگر کسی تمایل به حکومت اسلامی ندارد» و ...

ط)دروغ بزرگ: که در این مورد به صورت خاص خبرهایی مبنی بر دستیابی ایران به کلاهک هسته‌ایی در دو یا پنج سال آینده مطرح می‌شود.

ی) نامگذاری": در این روش برای پدیده‌ها اشخاص و نهادها نامهایی انتخاب می‌شوند که بار هیجانی و عاطفی شدیدی دارند برای مثال مفهوم محور شرارت، انتخابات فرمایشی، ارتجاع مذهبی، بنیادگرایی اسلامی، آپاراتاید مذهبی و سپاه قدس در عملیات روانی آمریکا به کرات استفاده می‌شود.

ک) حذف و تحریف آگاهانه: دست چین نمودن اخبار داخلی و خارجی ایران و تغییر و تحریف آنها از تکنیک‌های رایج رادیوهای امریکایی ضد ایرانی است یک مثال متاخر، تحریف سخنان وزارت دفاع ایران مبنی بر «انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست و کسی نمی‌تواند ما را از آن محروم کند» است که اینگونه بیان شد: «استفاده از فناوری هسته‌آی حق ماست و با هرکس بخواهد این حق را از ما سلب کند مقابله می‌کنیم».

ل) جمع‌آوری جزئیات یک دست: جمع‌آوری تکه‌های پراکنده حول یک موضوع و طرح آن به صورت کذب یا تحریف شده نیز از تکنیک‌های رایج رسانه‌های بیگانه است. در این زمینه برای تخریب وجهه یک شخصیت، سخنان پراکنده وی جمع‌آوری و همراه با سخنان کذب و تحریف شده پخش می‌شوند که به علت شیوه ماهرانه تدوین، کمتر کسی متوجه جعلی بودن آنها می‌شود.

براساس تحلیل صورت گرفته بر عملکرد رادیوهای بیگانه می‌توان اهداف اصلی آنها بر علیه ایران را به این شرح دانست:

1- ایجاد نگرش منفی در مردم بر علیه نظام و مسئولان

2- القای یاس و ناامیدی در مردم

3- تهییج اقوام علیه نظام

4- ترغیب مردم به انجام کنش‌های اعتراض‌آمیز

5- تضعیف روحیه‌ی نیروهای حامی نظام

6- ایجاداختلاف بین نظامیان

7- تشدید اختلاف‌های گروه‌های درون نظام

8- القای ناکارآمدی نظام اسلامی

9- تقویت روحیه، سازماندهی، و یکپارچه‌سازی گروه‌های اپوزیسیون

10- ایجاد نگرش منفی در مردم نسبت به روحانیت

11- ترغیب مردم به عدم مشارکت سیاسی

12- تضعیف ارزشها و هنجارهای دینی

13- تحریک کشورها دیگر علیه ایران و شکل دادن به افکار عمومی جهانی در راستای اهداف آمریکا

شکل دادن به افکار عمومی جهانی و ایجاد یک دشمن خیالی برای مردم از اهداف مهم رسانه‌های دشمن بر علیه ایران در سطح بین‌المللی است و مصادیق مختلف و اهمیت آن را به خوبی در جریان جنگ خلیج فارس و اشغال عراق می‌توانیم مشاهده نماییم. از طرف دیگر ایران توانسته است الگوی جدید از حکومت اسلامی با ویژگی‌های متعدد دموکراسی را تحت عنوان «مردم سالاری دینی» به نمایش بگذارد که می‌تواند الهام بخش بسیاری از جنبش‌های اسلامی در کشورهای دیگر باشد و تاکنون نیز بوده است.

گفتار دوم- محورهای جنگ روانی آمریکا علیه ایران

مهمترین موضوعاتی که ایالات متحده از آنها در جهت گسترش جنگ روانی علیه ایران استفاده می‌کند عبارتند از:

1- پرونده هسته‌ای ایران

تلاش برای خطرناک نشان دادن فعالیت‌های هسته‌ای ایران، جهت دهی افکار عمومی جهان در سطح شهروندان و مسئولان برای ایجاد یک جبهه واحد علیه ایران، نشان دادن ایران به عنوان یک کشور منزوی، ایجاد وحشت در کشورهای هسمایه ایران نسبت به فعالیت‌های هسته‌ای ایران، ایجاد حساسیت نسبت به عملکردهای ایران بر ضد محیط زیست، ادعای این که ایران به علت نفت و گاز فراوان نیازی به انرژی هسته‌ای ندارد و ... از محورهای اصلی جنگ روانی آ‌مریکا بر ضد برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران است.

هدف جنگ روانی آمریکا در این قضیه نیز دست کشیدن ایران از حق طبیعی خود برای دستیابی به چرخه سوخت هسته‌ای و جلوگیری از تبدیل شدن ایران به یک قدرت منطقه‌ای است.

2- ایجاد آشوب و احساس ناامنی

آشوبها از نظر منشا خود به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم می‌شوند، که نوع خارجی آن نوع ابزار جنگ روانی دشمن علیه یک کشور قلمداد می‌شود. ایجاد آشوب و احساس ناامنی در یک کشور می‌تواند زمینه مناسب را برای کاهش مشروعیت نظام، کاهش حمایت‌های مرمی، تردید نسبت به کفایت مسئولان، پذیرش نقش قدرت منجی و در نهایت تضعیف حاکمیت و پایه‌های نظام فراهم نماید. البته شورشها ابعاد متغیری دارند و می‌توانند از شورش مسلحانه و خشن یک اقلیت بزرگ در کشور مانند کردها، سنی‌ها یا اعراب تا آشوب‌های مقطعی مانند آشوب‌های واقعه دانشگاه تهران و شادی‌های بعد از فوتبال را در برگیرند.

در بحث علل اصلی شورش‌ها با تمرکز بر علل خارجی می‌توان دو گروه قدرت‌های خارجی (غرب) و اپوزیسیون خارج از کشور را عوامل اصلی ایجاد شورش‌های ساختگی در کشور دانست.

3- تشدید چالش‌های ایران در عرصه بین‌المللی

برای نمونه می‌توان به تلاش برای تغییر نام خلیج فارس به خلیج عربی، تغییر نام برخی جزایر ایرانی مانند «کیش» به «قیس» و جزیره «لاوان» به «شیخ شعیب» و تشکیک در حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه اشاره نمود. این موارد علاوه بر این که مشغولیت‌های زیادی را برای دستگاه سیاست خارجی کشور ایجاد می‌کند. در ایجاد ممانعت برای بهبود روابط ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس و شرکت ایران در ائتلاف‌های شکل گرفته در این منطقه نیز موثر واقع شده و در نوع خود کمکی به امریکا در راستای سیاست خود برای انزوای ایران ارزیابی می‌شوند.

4- حمله نظامی به ایران

یکی از ابزارهای جنگ روانی امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران، تهدید به حمله نظامی به ایران پس از افغانستان و عراق است. طرح چنین حملاتی که از سوی محافل نظامی امریکا ارائه می‌شود، طیف وسیعی از اقدامات نظامی از قبیل عملیات ایذایی علیه جمهوری اسلامی ایران تا اعمال فشارهای دریایی و حمله به مراکز هسته‌ای کشور را در برمی‌گیرد.

از سوی دیگر برخی طرح‌های دیگر نقش کشورهای خارجی مانند اسرائیل و حتی کشورهای همسایه ایران را برای کمک به تغییر رژیم یا حملات نظامی هدفمند مورد تاکید قرار می‌دهند. آمریکا در این حوزه از جنگ روانی خود چندین هدف را دنبال می‌کند. طرح این مسائل منجر به فعالیت‌های گسترده ایران در زمینه صنایع دفاعی و به روز رسانی تجهیزات نظامی خود خواهد شد که با تحمیل هزینه‌های اضافی به بودجه کشور، گامی در جهت تعمیق مشکلات اقتصادی محسوب می‌شود. از سوی دیگر با دامن زدن به رقابت تسلیحاتی در منطقه، اهمیت و ضرورت حضور آمریکا در خلیج فارس و حفظ پایگاه‌های این کشور مورد تاکید قرار گرفته و همواره خطر ایران برای تهدید کشورهای منطقه و جهان مورد استفاده تبلیغاتی قرار می‌گیرد.

5- جنگ روانی علیه ایران در ارتباط با روند صلح خاورمیانه

یکی از زمینه‌های دلایل عمده فعالیت‌های روانی امریکا علیه ایران استنباط مقامات این کشور از چگونگی مخالفت جمهوری اسلامی با روند صلح اعراب و رژیم صهیونیستی است. در همین رابطه، همکاری این کشور با سوریه و حزب الله لبنان معنا پیدا می‌کند. با توجه به این موضوع است که هر زمان در تحولات خاورمیانه کوچک‌ترین نفوذ‌پذیری از ایران دیده می‌شود دستگاه‌های تبلیغاتی با بوق و کرنا سعی می‌کنند آن را به شدت بزرگنمایی کنند. موضوع کشتی کارن که رژیم صهیونیستی در ماه ژانویه 2002 آن را در بندر عقبه توقیف کرد نشانه بارزی بر دیدگاه فوق است. رژیم صهیونیستی ادعا می‌کرد که آن کشتی حامل 50 تن اسلحه برای فسطینی‌ها بود.

تبلیغات ضد ایرانی در آمریکا در ارتباط با صلح خاورمیانه به گونه‌ای است که به مخاطبان این طور القا می‌کند که اولاً ایران مسئول نتیجه بخش نبودن روند صلح میان رژیم صهیونیستی و اعراب است و ثانیاً بدون حمایت‌های مختلف ایران فعالیت‌های گروه حماس، جهاد اسلامی، حزب الله لبنان و ... علیه این رژیم اصلاً صورت نمی‌پذیرفتند.

6- ابزارهای مکمل امریکا برای تاثیرگذاری مطلو‌ب‌تر جنگ روانی علیه ایران

- فشارهای اقتصادی: شامل تحریم‌های اقتصادی و فناوری، جلوگیری از ورود به سازمان‌های اقتصادی و نهادهای بین المللی اقتصادی مطرح در سطح جهانی، اختلال در بازارهای تک محصولی کشور، ناامنی بازارهای سرمایه‌گذاری و ترویج مصرف گرایی و بالا بردن سطح توقعات مردم.

- فشار نظامی: شامل تهدیدات نظامی و تسلیحاتی برای گرفتن انرژی فراوان از کشور است که انواع مختلفی دارد. فشار به صورت تهدیدهای مستقیم نظامی مانند نقض حریم سرزمینی کشور،مانورهای نظامی برای به رخ کشیدن برتری‌های تسلیحاتی و تقویت همکاری برای تشکیل جبهه مخالف، فروش تسلیحات پیشرفته به کشورهای رقیب و همسایه خصوصاً کشورهای حاشیه خلیج فارس و تحریم تسلیحاتی برای فشار بر روند به روز رسانی تسلیحات و اختلال در بودجه دفاعی کشور

فشارهای سیاسی- دیپلماتیک که در دو قالب کلی رسمی و غیررسمی قابل ارزیابی هستند. فشارهای دیپلماتیک رسمی در دو جهت فشار برای عدم همکاری کشورهای دیگر با ایران در زمینه‌های مختلف و ایجاد فضای مسموم بر علیه کشور در سازمان‌های بین المللی نمود پیدا می‌کند. دیپلماسی غیررسمی که در ظاهر قابل رویت نیست، در قالب رویکردهای مختلف لابی‌گری (مانند لابی‌ صهیونیست‌ها علیه ایران)، دیپلماسی عمومی (جهت دهی به افکار عمومی از طریق برگزاری همایش‌ها، اعطای بورس‌های تحصیلی و کمک‌های اقتصادی و فرهنگی ) و دیپلماسی رسانه‌ای تقسیم می‌شود.

گفتار سوم - مزیت‌های امریکا در اتخاذ جنگ روانی علیه ایران

در این گفتار به مجموعه دلایلی که جنگ روانی را به ابزارهای مطلوب برای دنیای غرب و به خصوص امریکا علیه ایران تبدیل کرده است اشاره می‌کنیم. هر یک از این فرصت‌ها برای دشمنان در واقع تهدیداتی هستند که جمهوری اسلامی ایران با آنها مواجه است و لذا ذکر آنها می‌تواند در تبدیل این تهدیدها به فرصت و استفاده مناسب از آنها برای اقدامات متقابل موثر باشد. این دلایل عبارتند از:

- جنگ روانی سلاحی غیر مستقیم است که بر شناخت روانی و ذهنی استوار است و لذا می‌توان از راه دور به اهداف خود دست یافت.

- امریکا در نظم نوین جهانی بر دستگاه‌های قانونگذار و اجرائی بین المللی حاکمیت دارد و در این زمینه می‌تواند قوانین و محدودیت‌های خود را بر رسانه‌های جهانی اعمال نماید و به راحتی مرزهای کشورهای دیگر را در نوردد،

- در جنگ روانی نیازی به دخالت مستقیم و استفاده از نیرو‌های مسلح نیست و این فرصت برای امریکاست تا چهره خشن و منفور خود را بدون عوارض جانبی زیبا جلوه دهد.

- هزینه عملیات روانی به مراتب کم‌تر از درگیری‌های نظامی است و چون هزینه و فایده اساس تحلیل‌های آنها را تشکیل می‌دهد، چنین اقداماتی مطلوبیت بیشتری برای مردم آن کشورها خواهد داشت،

- جنگ روانی در مقایسه با عملیات نظامی از امکان مانور زیادی برخوردار است، اهداف آن مستمر است و تاثیر گذاری آن بدون آن که با مقاومتی از سوی کشور هدف مواجه شود بیشتر خواهد بود،

- استفاده از ابزارهای سخت نظامی موجب خلق احساسات کینه توزانه و تقویت حس مقاومت در شهروندان طرف مقابل می‌شود. در حالی که جنگ روانی به علت تداوم، سهولت و انعطاف خود امکانات بیشتری را برای مهاجم فراهم می‌سازد.

- در جنگ‌های خشونت‌بار، حمایت از غیر نظامیان به یکی از مسائل و ضرورت‌های اصلی طراحان جنگی تبدیل شده است و این محدودیت‌های فراوانی را در مسیر پیروزی ایجاد می‌کند. اما در جنگ روانی مرزها از بین رفته و کل جامعه مورد هدف قرار می‌گیرد.

- دستیابی به هدف در جنگ روانی در هر زمان و مکانی ممکن است، چرا که شیوه‌های مورد استفاده در عملیات روانی به گونه‌ای طراحی شده‌اند که مخالفتی با آرزوها، گرایش‌ها، نیازها و تمایلات بشری نداشته باشند.

بنابراین مشخص می‌شود که جنگ روانی امریکا بر علیه ایران جنگی نیست که تنها از سوی سازمان‌ها و مراکز نظامی به راه انداخته شود. عملیات روانی تمام تلاش‌ها و فعالیت‌های غیر نظامی، نظامی، اقتصادی، اجتماعی و اطلاعاتی را بر می‌گیرد و مقابل با آن نیز نیازمند هماهنگی و همکاری تمامی نهادهای مرتبط با آن است که در گفتار بعد به آن اشاره می‌شود.

گفتار چهارم - پاد استراتژی جمهوری اسلامی ایران در قبال جنگ روانی ایالات متحده

مهم‌ترین راهکارهای جمهوری اسلامی ایران برای خنثی سازی جنگ روانی ایالات متحده در دو فاز تبلیغاتی (رسانه‌ای) و مقاومت در برابر فشارهای عملی امریکا قابل بررسی است.

1- فاز تبلیغاتی

ابزارهای سنتی و نوین ارتباطی مانند رادیو، تلویزیون و اینترنت، مهمترین نقش را در پیشبرد عملیات‌های روانی ایفا می‌کنند و همچنان که ابزارهایی برای تهاجم محسوب می‌شوند، قابلیت استفاده به عنوان سپرهای دفاعی را نیز دارند. رهبر معظم انقلاب در این باره می‌فرمایند: : آنها [دشمنان] غافلند از این که این ابزارهای می‌توانند مورد استفاده ما هم قرار گیرند. یعنی وقتی اینترنت به وجود آمد، یک ابزار اختصاصی نبود. ما هم می‌توانیم از آن استفاده کنیم. یعنی یک راه دو طرفه است. ما هم باید دنبالش برویم تا استفاده کنیم...»

- رادیو و تلویزیون: کار ویژه رسانه‌های بیگانه پر نمودن خلاهای موجود در سیستم رسانه‌ای کشورهای دیگر، جایگزین نمودن خود با رسانه ملی و کاستن از مطلوبیت رسانه‌های داخلی است. در این مورد بررسی جنگ روانی امریکا علیه عراق قابل ملاحظه است. در دوران پیش از حمله به عراق و در دوره تصرف این کشور، رادیو‌های موج کوتاه، اینترنت و تلویزیون‌های ماهواره‌ای توانستند به خوبی نیاز مردم عراق به اخبار را که از طریق رسانه‌های ملی تامین نمی‌شد پوشش دهند. در همین راستا برنامه‌های مفرح، موسیقی و ... نیز برای ارضای مخاطبان به کار گرفته می‌شد.

برای تکرار نشدن سناریوی جنگ روانی امریکا علیه عراق برای ایران، باید جمهوری اسلامی جهت حفظ جایگاه رسانه‌ ملی و اقدامات ضد تبلیغی موثر چندین راهکار را مد نظر داشته باشد:

1- تقویت بنیه اطلاعاتی و خبری کشور با پوشش مناسب اخبار و موضوعات مختلف،

2- استفاده از شیوه ضد تبلیغی، در این زمینه از آن جا که دشمن از ترفندهایی مانند تحریف، بزرگ نمایی، دروغ و ... استفاده می‌کند، رسانه‌های داخلی می‌توانند با افشاگری حرفه‌ای ترفندهای تبلیغاتی آنها، تاثیر تبلیغات آنها را به صفر برسانند و حتی دشمن را مجبور به عقب نشینی نمایند. در این عملیات ضد تبلیغ علاوه بر رسانه‌های داخلی می‌توان از رسانه‌های بی‌طرف جهانی یا کشورهای دوست نیز استفاده کرد و با استفاده از تمهیداتی سخنان خود را از زبان آنان به گوش افکار عمومی دنیا رساند. در چندین مورد صدا و سیمای جمهوری اسلامی و برخی نهادهای دیگر در این راستا اقداماتی را انجام دادند که مناسب است، این روند به صورت منظم و همگام با تحولات منطقه و تغییر در تاکتیک‌های دشمنان دنبال شود.

علاوه بر اقدامات ایجابی فوق الذکر که برای تقویت ظرفیت‌های کشور لازم است، اقدامات سلبی به منظور مبارزه با رادیوهای بیگانه نیز ضروری است. مذاکرات سیاسی و اقدامات لازم برای برچیدن پایگاه‌های رادیویی دشمن در خاک کشورهای همسایه و در جوار مرزهای ایران، مبارزه اصولی با عرضه و تقاضای آنتن‌های ماهواره‌ای و ... از این گونه اقدامات هستند.

- اینترنت: در مورد اینترنت نیز باید زمینه‌های نوعی پدافند و حتی جهاد مجازی را فراهم نمود. در راستای جنگ روانی در محیط اینترنت لازم است برای استفاده از پتانسیل‌ اینترنت که با هزینه‌های کم، قدرت عظیم را از لحاظ فکری ایجاد می‌کند، تمهیدات لازم اندیشیده شود. ایجاد امکانات برای استفاده همگانی و مناسب از اینترنت و ایجاد وبلاگ‌هایی برای بیان نظریات مختلف و ایده‌های گوناگون متناسب با ارزش‌های حکومتی از مواردی است که تدوین سیاست جامع اینترنت در کشور را ضروری می‌سازد. برای یک نمونه موفق جهاد مجازی می‌توان به حمله اینترنتی به نشریه «نشنال جئوگرافیک» در جریان تحریف نام خلیج فارس اشاره کرد که در نهایت منجر به عقب نشینی و عذر خواهی این نشریه شد.

در این زمینه می‌توان با فراهم نمودن زمینه مناسب برای حضور جدی‌تر وبلاگرهای اصولگرا و ارزشی و برقراری ارتباط میان آنها در موضوعات مختلف قرآنی، مهدویت، اسلام سیاسی و ... آینده روشنی را متصور شد. این ذهنیت و احساس مسئولیت باید در محیط‌های دینی و علمی مانند حوزه‌ها و دانشگاه‌ها از طریق مختلف و با همکاری نهادها و ارگان‌های گوناگون و برگزاری جشنواره‌ها و مسابقات متعدد تقویت شود.

- یکی از دیگر از اهداف مورد نظر در این قسمت باید خنثی نمودن تبلیغات دشمن در شکل‌ دهی به افکار عمومی دنیا باشد. راه اندازی وب سایت‌های مختلف برای نشان دادن دیدگاه‌های تحلیلی ایران نسبت به مسائل جهانی و نشان دادن جنبه‌های زیبای فرهنگ ایرانی در همین راستا ارزیابی می‌شوند. در مورد اینترنت نیز نباید از اقدامات سلبی غفلت نمود. ضرورت مدیریت صحیح و جامع بر نحوه استفاده مردم و خصوصا جوانان و نوجوانان از اینترنت، مبارزه با سایت‌های ضد حکومتی و ضد دینی با اعمال روش‌های مدون جهت فیلترینگ و نابودی کردن سایت‌های معاند با استفاده از کارشناسان خبره و متعهد و ... نیز از اهمیت بالایی برخوردار هستند.

- رسانه های ویژه: نکته قابل توجه دیگر استفاده از رسانه‌های ویژه توسط ایران برای تاثیر گذاری بر افکار عمومی دنیاست. منظور از رسانه‌های ویژه هر ابزار خاص و غیر معمولی است که می‌توان برای تبلیغ از آنها استفاده کرد. برای نمونه بسته‌های غذایی و بهداشتی با مارک پرچم ایران یا جمله‌ای در حمایت ایران، می‌تواند در تقویت جایگاه ایران در افکار عمومی موثر واقع شود. در این خصوص زمینه‌های مختلفی برای کمک‌های بشر دوستانه ایران به کشورهای دیگر وجود دارد و مناسب است تمهیدات مناسب و هدفمندی برای حضور در چنین صحنه‌هایی فراهم شده و سپس با تبلیغات مناسب، جنبه‌ روانی آن تقویت شود.

اما نکته مهم و اساسی در بحث راهکارهای ایران برای مقابل با جنگ روانی امریکا از طریق رسانه‌ها، برنامه ریزی هدفمند و هوشمندانه برای عملکرد رسانه‌های ملی و خصوصا صدا و سیمای کشور است. در این زمینه لازم است گروه‌های کارشناسی دائم، برای رصد و پیگیری اقدامات معاندانه رسانه‌های بیگانه تشکیل شود. و به صورت منظم با تحلیل‌ فضای کلی آنها، ضمن کشف اولویت‌های اصلی جنگ روانی دشمن، هدایت‌های لازم را برای جهت‌دهی به برنامه‌های صدا و سیما، متناسب با مقتضیات روز فراهم نمایند. برای نمونه اگر در دوران کنونی تمرکز اصلی رسانه‌های بیگانه بر مردمی نبودن و عدم مقبولیت مسئولان کشوری متمرکز شده است، لازم است رسانه‌های داخلی نیز به صورت هدایت شده به مقابله بپردازند و با انعکاس اقدامات صورت گرفته از جانب دولت، کار آمدی حکومت را به نمایش بگذارند و اعتماد عمومی را به ارکان نظام تقویت نمایند.

از سوی دیگر باید بودجه و تمهیدات لازم برای تقویت صدا و سیمای مراکز استان‌های مختلف کشور خصوصا مناطق مرزی در نظر گرفته شود تا بتوانند با تولید برنامه‌های متنوع، جذاب و مطلوب مردم منطقه، از حضور رسانه‌های بیگانه بکاهند و اعتماد مردم را به رسانه ملی بیشتر جلب نمایند. البته در یک نگاه کلان‌تر باید سیاست‌های مشخص و مدونی برای عملکرد مناسب صدا و سیمای مراکز استان‌ها در راستای تقویت هویت ملی ایران و انسجام اسلامی تدوین و ابلاغ شود و با بازخورد مناسب عملکرد مدیران مسئول، در راستای اتحاد و وحدت کلمه همه اقلیت‌ها تلاش شود.

شاید بتوان بهترین ابزار را در این خصوص دامن زدن به مشترکات دانست. توضیح بیشتر این که جلب مشارکت مردم در خصوص نیاز مشترک (تاسیس کارخانه، رفع بیکاری)، دشمن مشترک (امریکا و اسرائیل)، منافع مشترک (خلیچ فارس، توسعه منطقه، شهر و در نهایت کشور) و نشاط مشترک (انرژی هسته‌ای، افتخارات علمی) می‌تواند در راستای انسجام هویت ملی و ترمیم شکاف‌های قومی، دینی، نژادی، مذهبی و ... موثر واقع شود.

از مجموع آنچه گفته شد می‌توان نتیجه گرفت که در فاز اصلی جنگ روانی امریکا علیه ایران یعنی، تبلیغات، لازم است تا توجه همه نهادها مسئول در کشور به موضوع جلب شود. امروزه دیگر نمی‌توان جنگ روانی را تنها مخصوص نیروهای نظامی دانست. جنگ روانی خصوصا در بعد تبلیغاتی خود نیازمند مساعدت و همکاری نهادهای کلان کشور، و تدوین سیاستی جامع و اصولی برای همه آنهاست، به نحوی که تمام مسئولان و دستگاه‌ها جایگاه خود را شناخته و به صورت مکمل در راستای خنثی نمودن تلاش‌های دشمنان گام بردارند.

2- فاز مقاومت در مقابل فشارهای عملی امریکا

نکته مهم در این خصوص این است که راهکارهای مقابله با فشارهای امریکا بر ایران باید براساس استراتژی‌های بلند مدت و مستمر تدوین و اجرا شود. همانگونه که از بررسی انواع فشارهای عملی مشخص می‌شود، اصلی‌ترین هدف دشمن زیر سوال بردن کار آمدی نظام و ایجاد احساس نارضایتی در مردم به همراه تاثیر گذاری بر افکار عمومی دنیاست. لذا هر گونه مقابله با این اهداف باید بر تقویت پایه‌های اقتصادی، فرهنگی، نظامی و سیاسی کشور و کنترل افکار عمومی داخلی و خارجی‌ با هدف رسیدن به چشم انداز مطلوب جمهوری اسلامی مبتنی باشد. در ادامه به تفکیک توضیحات بیشتری ارائه می‌شود.

- در بعد فشارهای اقتصادی: در این بخش پیگیری مجدانه دستگاه دیپلماسی کشور برای عضویت در سازمان‌های بین المللی اقتصادی و همکاری‌های دو یا چند جانبه با کشورهای همسایه می‌تواند در خنثی نمودن تلاش‌های امریکا برای اجرای سیاست‌های خود مبنی بر همه چیز بدون ایران مفید واقع شود. از سوی دیگر جدیت در اجرای برنامه‌های ابلاغ شده در اصل 44 مبنی بر واگذاری‌ها و تمامی سیاست‌هایی که در نهایت اتکای اقتصاد ایران به نفت را کاهش می‌دهد می‌تواند آسیب‌ پذیری ایران از نوسانات سیاسی قیمت نفت را کاهش دهد. همچنین تنویر افکار عمومی جهان در نشان دادن اهتمام جمهوری اسلامی به رعایت امنیت سرمایه گذاری‌های خارجی و دعوت از ایرانیان مقیم خارج از کشور برای سرمایه گذاری‌های مولد نیز گام مفیدی در خنثی نمودن فشارهای اقتصادی دشمن در راستای جنگ روانی خود ارزیابی می‌شود. اما مهمترین وظیفه در بعد اقتصادی، کنترل سطح توقعات مردم است در این خصوص باید چه در رسانه‌ها و چه از طریق عملکردها و اظهار نظرات مقامات رسمی و مسئول، تناسب سطح توقعات مردم و امکانات دولتی رعایت شود.

- در بعد فشارهای نظامی: آنچه در زمینه‌ تقابل نظامی ایران و امریکا مشخص است این است که به علت تفاوت در هزینه‌های نظامی و توانمندی‌های اقتصادی دو کشور، ایران نمی‌تواند همگام با این کشور به مسابقه تسلیحاتی مشغول شود. در همین راستا به نظر قرار گرفتن استراتژی دفاعی کشور بر مبنای جنگ نامتقارن، مناسب‌ترین شیوه برای مقابله با تهدیدات نظامی دشمن بوده است. در این استراتژی که بر گرفته تاکتیک‌های جنگ نامتقارن، جمهوری اسلامی ایران توانسته است تاکنون اقتدار نظامی خوبی را از خود به نمایش بگذارد و سطح مناسبی از بازدارندگی را ایجاد نماید. همچنین دستگاه دیپلماسی کشور باید تلاش‌های خود برای عضویت در سازمان‌های امنیتی منطقه را پیگیری نماید و با اجرای سیاست‌های تنش زدایی و اعتماد سازی تلاش‌های امریکا برای ایجاد رقابت در منطقه را خنثی نماید.

- در بعد فشارهای سیاسی - دیپلماتیک: مقابله با فشارهای امریکا در این بعد نیز همت دستگاه سیاست خارجی و مقامات ارشد نظامی جمهوری اسلامی را می‌طلبد. در مقابله با فشارهای رسمی سیاسی بر ایران، وزارت خارجه کشور موظف است به تقویت ارتباطات خود با کشورها و سازمان‌های بین المللی مستقل ادامه دهد و از سوی دیگر از رقابت‌ میان قدرتها موجود در دنیا با رعایت حفظ عزت ایرانی و اسلامی استفاده نماید تا بتواند مانع شکل گیری فضای مسموم جهانی علیه کشور شود. اما در بعد دیپلماسی غیر رسمی نیز تقویت گروه‌های لابی ایرانی در امریکا با حمایت‌های مادی و معنوی و هدایت آنها در راستای کمک به اهداف جمهوری اسلامی مهم و ضروری است و از سوی دیگر حضور ایران در عرصه‌های مختلف بین المللی در زمینه‌های مختلف علمی، فرهنگی و کمک‌های بشر دوستانه نیز حائز اهمیت است.

- کنترل افکار عمومی: در این راستا چند عامل نقش اساسی را دارند. اولین گزینه وجود حسگرهای قومی در جامعه است. تاثیر گذارترین نهادها برای این اقدام وزارتخانه‌های اطلاعات و کشور و همچنین موسسات علمی و پژوهشی هستند که به صورت منظم و هدفمند می‌توانند فضای کلی حاکم بر جامعه و نگاه مردم به عملکردهای نظامی را بررسی و گزارش نمایند. اما این داده‌ها باید در یک گروه کاری مشترک از نهادهای موثر بر افکار عمومی (فراتر از نهادهای نظامی) تبدیل به برنامه و سیاست‌های اجرائی شوند. برای این منظور شورای عالی امنیت ملی می‌تواند نقش مکمل را ایفا نموده و هماهنگی‌های لازم را میان نهادهای مرتبط فراهم نماید.

هدف این همکاری نیز هدایت مناسب افکار عمومی در راستای اهداف کلان یا مقطعی نظام است همچنین تدوین راهکارهایی برای آشنایی منظم هدف این همکاری نیز هدایت مناسب افکار عمومی در راستای اهداف کلان یا مقعطی نظام است. همچنین تدوین راهکارهایی برای آشنایی منظم و مستمر توده مردم و مسئولان با روش‌های مدون جنگ روانی دشمن نیز می‌تواند از وظایف این گروه کاری باشد.

جمع بندی و نتیجه گیری

مهم‌ترین راهکاری جمهوری اسلامی ایران برای خنثی سازی جنگ روانی ایالات متحده عبارتند از:

تقویت بنیه اطلاعاتی و خبری رسانه‌های کشور جهت پاسخگویی به نیازهای مردم به اخبار و اطلاعات روز دنیا و کشور.

- تقویت بنیه تبلیغی کشور در همکاری و تعیین نقش برای دستگاه‌های مختلف.

- استفاده از شیوه‌های ضد تبلیغی.

- اقدامات عملی برای کنترل مطلوب و حضور رسانه‌های بیگانه در کشور.

- فراهم نمودن تسهیلات و اجرای برنامه‌های مدون، مشخص، بلند مدت و منعطف برای کنترل اینترنت و استفاده از آن علیه دشمن.

- استفاده از رسانه‌های ویژه و غیر معمول.

- لذا پیشنهاد می‌شود، در شورای عالی امنیت ملی، کمیته‌ای برای هماهنگی تمام نهادهای کشور در راستای دفاع در مقابل جنگ روانی دشمن تشکیل شود تا این کمیته بتواند با استفاده از نظرات نخبگان کشوری و لشکری، سند استراتژیک تبلیغاتی و ضد تبلیغاتی کشور را تدوین نماید و با تائیدات هوشمندانه رهبر معظم انقلاب، به همه دستگاه‌ها و نهادها ابلاغ شود. از سوی دیگر باید نهادهای متولی بحث تبلیغات، مانند سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان فرهنگ و ارتباطات، صدا و سیما، وزارت ارشاد، وزارت اطلاعات و دستگاه‌های مرتبط نظامی نیز تحت یک تشکیلات منسجم، اقدامات خود را وحدت ببخشند. حتی با شرایط فعلی و با توجه به اینکه اساس مقابل امریکا با ایران بر جنگ روانی استوار شده است، شاید بتوان در آینده مانند برخی کشورهای دیگر تشکیل یک سازمان قوی یا وزارتخانه را برای این امر مهم پیشنهاد کرد.

- تهیه و ابلاغ سیاست‌های مشخص و بدون ابهام برای عملکرد مناسب رسانه ملی و صدا و سیمای محلی مرکزی استان‌های مختلف کشور برای تقویت هویت ملی و انسجام اسلامی.

- تشکیل کمیته و کار گروه مشترک توسط شورای عالی امنیت ملی برای هماهنگی میان نهادهای مختلف و تقویت سازمان‌های مرتبط به موضوعات تبلیغات و دفاع در مقابل جنگ روانی دشمن، برای حرکت هماهنگ، هدفمند، استراتژیک و منعطف در مقابل دشمن و حتی در نهایت تشکیل سازمان و نهادی خاص برای جنگ(دفاع) روانی در سطح کلان نظام (فراتر از نهادهای نظامی).

- تلاش برای رسیدن به اهداف سند چشم انداز و مقابله با فشارهای عملی امریکا در ابعاد اقتصادی، نظامی، سیاسی و اجتماعی - فرهنگی.

- کنترل افکار عمومی توسط یک نهاد مشخص و مرتبط با صدا و سیما و استفاده از تمامی دستگاه‌های مرتبط مانند وزارت اطلاعات، وزارت فرهنگ و ارشاد، وزارت علوم، وزارت کشور و ... برای تصدی نقش حسگر در جامعه و تجمیع اقدامات.

با توجه به مواد فوق نقش دستگاه قانونگذاری کشور نیز قابل توجه است. قطعا مدیریت دفاع در مقابل جنگ روانی امریکا علیه ایران نیازمند هزینه و زیر ساخت‌های فنی و رسانه‌‌ای قوی و متعددی است که باید با اختصاص بودجه و تصویب قوانین مناسب آن را تقویت نمود. تصویب بودجه مناسب و قوانین متقن و دارای ضمانت اجرا برای کنترل رسانه‌های بیگانه و همچنین استفاده از اینترنت و رسانه‌های ویژه نیز مواردی هستند که از یکسو هماهنگی دستگاه‌های مختلف را می‌طلبند و از سوی دیگر بر اهمیت بیشتر نقش مجلس تاکید می‌کنند.

در این راستا شایسته است، مجلس شورای اسلامی حمایت‌های سیاسی - مالی لازم از نهادهایی که می‌توانند تبعات منفی جنگ روانی مخالفان را خنثی یا تضعیف نمایند پس از بررسی عملکرد قبلی آنان - را مورد توجه قرار دهد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات