ویروس سیاست
«تبحر خارقالعاده» علیآبادی برای رواج «سیاست» در نهادهای تحت مسئولیتش یکی از مهمترین تواناییهای سرپرست وزارت نفت به شمار میرود؛ از یاد رفتنی نیست تصمیمهای خلقالساعه سازمان تربیت بدنی که در سفرهخانههای لوکس تهران و محفلهای پردود راهی ورزش کشور میشد و دست آخر آن میشد که نباید میشد. چند سال قبل وقتی رئیس سازمان ورزش پس از یک سال اختلاف شدید با محمد دادکان برخلاف قوانین فیفا با استناد به اساسنامهای که مدتها بود فدراسیون جهانی نسبت به اصلاحش هشدار میداد، او را برکنار کرد، این اقدامش را حقی قانونی برای خود میدانست و به همین دلیل هم بود که مدام افراد منتسب به او فریاد میکردند و شعار میدادند: «فیفا هیچ غلطی نمیتواند بکند»؛ ماجرایی که نقطه پایانش تعلیق فوتبال ملی و تشکیل کمیته انتقالی شد، درست به عکس آنچه سازمان ورزش ادعا میکرد.
علیآبادی حتی آنچه در روزهای مجمع رخ داد و تلاشش برای حذف رقیبان از حضور در مجمع فوتبال را سیاسی نمیدانست. آنچه آنها سیاسی میدانستند تلاشهای یک جبهه منتقد سیاسی بود که به فیفا اطلاعات میفروخت.
البته بعد هم سروصداهایی درباره یک پرونده بلند شد و به دنبال آن بود که صلاح دیده شد علیآبادی با ورزش خداحافظی کند.
علیآبادی چگونه به نفت رسید؟
همرزم قدیمی محمود احمدینژاد در جبهههای غرب کشور در شرایطی از سازمان تربیت بدنی کنار رفت که کلید ریاست کمیته ملی المپیک را تحویل گرفت و برای حضور در وزارت نیرو نتوانست اعتماد نمایندگان مجلس را کسب کند. البته نباید از خاطر برد که در زمان تعیین ترکیب کابینه دهم از سوی رئیس دولت با توجه به تأکید بهکارگیری علیآبادی در ترکیب کابینه و نگرانی از واکنش منفی مجلس نسبت به وی که ریشه در کارنامه مدیریت ورزشی وی داشت، دو گزینه برای ورود علیآبادی به کابینه پیش روی وی قرار گرفت، اول ورود به تیم نفتی کشور و قرار گرفتن زیر سایه مسعود میرکاظمی و دوم مطرح شدن به عنوان جانشین فتاح وزیر نیرو در دولت دهم. گزینه اول را علیآبادی نپذیرفت و حاضر نشد در سایه وزیر سابق بازرگانی به وزارت نفت وارد شود؛ وزارتخانهای که انتظار داشت خود بر مسند وزارتش تکیه بزند. در نهایت بهرغم هشدارهایی که به علیآبادی داده شد، وی در ترکیب کابینه به عنوان وزیر پیشنهادی نیرو به مجلس رفت و یکی از سه وزیری شد که نتوانست از مجلس رأی اعتماد بگیرد. بعد از این ناکامیچانهزنیها برای ورود به تیم میرکاظمی آغاز شد ولی این بار به دلیل شروطی که میرکاظمی برای ورود وی در ترکیب تیم نفتی مطرح کرده بود علیآبادی در مقابل در بسته قرار گرفت.
اما قبل از آنکه مذاکرات به نتیجه برسد جریان مطرح شدن علیآبادی به عنوان مدیرعامل شرکت ملی نفت به مطبوعات کشیده شد و همین مسئله باعث ناخشنودی میرکاظمیشد. دراین بین از چندی پیش به دلیل حضور علیآبادی در سفرهای نفتی احمدینژاد همچون مراسم افتتاح پالایشگاه نفتی آبادان، حدس و گمانها برای نشستن علیآبادی بر مسند مدیریت نفت، بالا گرفت. اگرچه این پیشبینیها بیشتر معطوف به ریاست شرکت ملی نفت ایران میشد اما حالا طی حکمی علیآبادی بالاخره پس از دو سال تأخیر بر مسند نفت تکیه میزند.
متأسفم همین
انتصاب رئیس سابق سازمان شیلات برای نفتیها و غیرنفتیها غیرقابلتحمل است به نحوی که رئیس کمیسیون انرژی مجلس با بیان اینکه نمیتوان کسی را ولو به عنوان سرپرست وزارت نفت معرفی کرد که زبان مفاهمه مشترک با بدنه وزارت نفت را نداشته باشد، گفت: این بدترین انتخاب برای صنعت نفت و گاز است و این تصمیمات کشور را به مخاطره میاندازد.
حمیدرضا کاتوزیان با اشاره به معرفی علیآبادی به عنوان سرپرست وزارت نفت اظهار داشت: «حوزه نفت و گاز یک حوزه کاملاً تخصصی است که آقای علیآبادی هیچ تخصص و تجربهای در این زمینه ندارد و انتخاب وی برای سرپرستی نفت قابلتأمل است.»
وی به سوابق علیآبادی اشاره و تصریح کرد: «علیآبادی شاید یک مهندس عمران خوب باشد اما نمیتواند سرپرست خوبی برای وزارت نفت باشد. موضوع نفت و گاز مرتبط با عمران نیست و شاید از کل فعالیتهای نفت و گاز کمتر از 5 درصد فعالیتها عمرانی باشد.»
وی خاطرنشان کرد: «بخش نفت و گاز با مسائل دیپلماتیک و سیاسی و اقتصادی مرتبط است. ما این مباحث را در دوران آقای میرکاظمیهم مطرح کردهایم. وزیری که میخواهد وزارت نفت را اداره کند، باید بر موضوعات کاری تسلط داشته باشد، شاید نباید یک کارشناس پتروشیمی خوب باشد اما حداقل باید فعالیت پتروشیمی را خوب درک کند، به تولید آشنا باشد و بر مشکلات این صنعت مسلط باشد، شرایط جهانی را بشناسد، اما آقای علیآبادی هیچ کدام از این ویژگیها را ندارد. انتصاب آقای علیآبادی به عنوان سرپرست نفت شاید بهترین انتخاب آقای احمدینژاد باشد اما اگر از منظر ملی نگاه کنیم، ضمن احترام به شخصیت آقای علیآبادی، این بدترین انتخاب برای صنعت نفت و گاز کشور و شرایط موجود است و این تصمیمات کشور را به مخاطره میاندازد.» کاتوزیان با طرح این سؤال که اساساً ویژگیهای علیآبادی نسبت به میرکاظمی چیست، گفت: «باید دید آقای علیآبادی چه برتری نسبت به آقای میرکاظمیدارد. به هرحال فردی به دلایل و نقایصی عزل میشود، اما فردی که جایگزین میشود باید در نقاط ضعف فرد برکنار شده، قوت داشته باشد تا شاهد مشکلات قبلی نباشیم. سؤال این است که آقای علیآبادی چه ویژگی و چه برتری نسبت به آقای میرکاظمی داشته که وزیر قبلی با آن عجله کنار گذاشته میشود، وزارت نفت برای مدتی بلاتکلیف میماند و در نهایت فردی معرفی میشود که هیچ ارتباطی با نفت ندارد!» رئیس کمیسیون انرژی مجلس اظهار داشت: «آقای میرکاظمیاگر با ورود به حوزه نفت و گاز از صفر شروع کرد و در دو سال مطالعاتی انجام داد و با فراز و فرودهایی که داشت، تجربیاتی کسب کرد، حال آقای علیآبادی باید از زیر صفر شروع کند. با این انتخاب نوعی عقبگرد را در وزارت نفت شاهدیم. با این تصمیمات وزارت نفت را در تنگناهایی قرار میدهیم و برای کشور که هزینههایش با نفت پوشش داده میشود و بخش عظیمی از درآمدش از نفت است، ایجاد مخاطره میکنیم.»
به هر حال پرچمهای مخالفت در حالی از سوی بهارستانیها در حال اهتزار است که از بدنه نفت هم خبر میرسد نارضایتی گستردهای از حضور علیآبادی، صنعت 103 ساله نفت را فرا گرفته است و تنها چیزی که موجب دلگرمی نفتیها میشود این است که مسیر انحرافی موقت است، نه کوچه بن بست.