آیتالله محمد علی تسخیری
دبیر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی
اندیشه تقریب بین مذاهب اسلامی به گونه شایستهای انتشار یافته و علما و اندیشمندان از چهار سوی جهان اسلام به آن روی آوردهاند و کنفرانسهای بینالمللی و سمینارهای منطقهای و محلی پیرامون آن برگزار میشود که نمونههائی از آن را در کشورهای ایران، سوریه، اردن، الجزایر، بحرین و مالزی و حتی در روسیه و کانادا و غیره شاهد بودهایم و کتابهای روزافزونی در این جهت به چاپ رسیده و میرسد و بخشهای دانشگاهی نیز در این جهت شکل میگیرند نظیر دانشگاه جهانی مالزی و حتی دانشگاههایی بدین منظور پایهگذاری میشوند همچون دانشگاه جهانی مالزی و دانشگاه جهانی اهلبیت(ع) در اردن، ایران و دانشگاه مذاهب اسلامی تهران و سازمانهای تربیتی و علوم «ایسیسکو» نیز تقریب میان مذاهب را مهمترین هدف خود قرار داده است و مجمع فقه بینالمللی اسلامی دارای کمیته ویژهای از علما به نام «شیعه تقریب بین مذاهب اسلامی» میباشد که همگی حاکی از استقبال وسیع از این اندیشه است.
ما میتوانیم این استقبال و پذیرش اندیشه تقریب را به خاطر مسائلی بدانیم که مهمترین آن عبارتند از:
1- منطقی بودن این اندیشه اصولاً جزء سرشت انسانها است و با منطق گفتگوی سالم میان انسانها سازگار است.
2- برخوردار بودن از ریشههای اسلامی پایدار. چرا که اسلام نسبت به انجام گفتگوی سالم تاکید داشته و تئوری و پایهها و هدفها و شرطهای آن را مشخص و بر کشف وجه اشتراک با دیگران و همکاری با آنها را تاکید کرده است که این مسئله جنبه کلی دارد. اما جنبه خصوصی آن مربوط به این است که مذاهب اسلامی در وحدت منبع فهم و قانونگذاری وجه مشترک دارند که از کتاب قرآنکریم و سنت پیامبر اکرم(ص) و سرانجام از فصل مشترک وسیعی از نظر تاریخی و قانونگذاری برخوردارند.
اسلام این راه را با دعوت به وحدت تاکید مینماید. چرا که این موضوع بزرگترین ویژگیهای این امت به شمار میرود. این اخوت روی برادری گرم اسلامی که ناگستنی است استوار است.
3- حمله سبعانه دشمنان به این امت و روزافزونی روند توطئه روی هویت و موجودیت این امت، که این توطئهها میان مسلمان و غیر مسلمان و منطقهای با منطقهای دیگر تفاوتی قائل نیست. نیروهای متخاصم برای شکست این امت با هم کشمکش دارند که این موضوع امت اسلامی را بر آن میدارد تا ضمن متحد شدن با هم اختلافهای جزئی را به فراموشی بسپارند و موضع عملی واحدی را برای مقابله با چالشهای سرنوشتساز در پیش بگیرند. که خداوند متعال در قرآنکریم میفرمایند: «والذین کفروا بعضهم اولیاء بعض الا تفعلوه تکن فتنه فی الارض و فساد کبیر».
4- پیوستن شماری از علمای بزرگ و اندیشمندان بزرگ مصلح به این دعوت که موجب اغنا و نیروی آن گردیده و زمینه نفوذ آن را در دلها و عقلهای آدمیان را فراهم کرده است. و این همان چیزی است که ما دوست داریم درباره آن مقدار بیشتری صحبت کنیم. علامه قمی به لحاظ انجام دیدار با علمای ازهر شریف با گوش شنوا و دلهای باز و پشتیبانی شایسته روبرو میشود که زمینه را برای ایجاد دارالتقریب در قاهره به تاریخ ربیعالاول سال 1368 هجری قمری موافق با سال 1949 فراهم ساخت.
طولی نکشید که شمار زیادی از اندیشمندان و دعوت کنندگان به اسلام بدان پیوسته و به محض انتشار نخستین شماره مجله «رساله الاسلام» که مجله پیشتاز در این راه است با استقبال وسیع نویسندگان و صاحب نظران ممتاز روبرو گشت به نحوی که 60 شماره این مجله که طی 23 سال انتشار یافت، هم اکنون به یک منبع وسیع و سرشار اطلاعات و همچون دایرهالمعارفی هموارکننده راه برای تحقق وحدت اسلامی تبدیل شده است.
اسامی تنی چند از شخصیتهای تقریبی:
در اینجا به یادآوری نام تنی چند از شخصیتهای در گذشته که در تقریب مذاهب اسلامی نقش بسزایی داشتهاند اکتفا میکنیم (با توجه به اینکه دهها نفر از این گونه شخصیتها منادی وحدت در قید حیات هستند). در آغاز نام شخصیتهای سنیمذهب را می –نویسیم و پس از آن شخصیتهای شیعه، و به ذکر برخی فعالیتها و آثار آنها اکتفا میکنیم:
1- امام شیخ محمود شلتوت (شیخالازهر):
وی یکی از برجستهترین دعوت کنندگان به تقریب میان مذاهب است که به فتوای معروف خود که اساس متینی برای برادری میان اهل تسنن و تشیع گذاشت شهرت پیدا کرد، و نگرش منفی مذاهب را به یک دیگر برداشت. وی «رحمه الله علیه» در تصوراتش به میزان زیادی موضوعی و پیوسته خواستار موضوعیت بودهاند مثلا وی در مورد مرحوم طبرسی که یکی از علمای بزرگ امامیه بود و یکی از کتابهای وی «مجمعالبیان» است میگویند:
ایشان تا حدود زیادی توانستهاند دلسوزی و خلوص نیت علمی را بر عاطفه مذهبی خود چیره نمایند. ما نمیبینیم که وی در همراهی این عاطفه افراطی از خود نشان دهد و هیچگاه علیه مخالفان خود و مذهب خود نمیتازد.
وی میافزاید (نخستین وظیفه مسلمانان که بر رهبران و علمای آنها نیز واجبتر است داد و ستد فرهنگی و دانش و پرهیز از سوءظن و بدگمانی و دهنکجی و قطع رابطه و طعنه زدن و دشنام گفتن به یکدیگر است.
2- امام شیخ عبدالمجید سلیم شیخالازهر
او نیز یکی از بزرگترین دعوت کنندگان به وحدت اسلامی و تقریب بین مذاهب بود. و نخستین شماره «رساله الاسلام» با بیانیه مهم ایشان مزین گشته بود که در آن توضیح دادهاند که مسئله تقریب میان مذاهب ریشههای عمیق در تاریخ ما و در میراث فرهنگی ما دارد و در آن میگویند: (اصحاب رسولالله(ص) و تابعین شایسته آنها و امامان ما رضوانالله علیهم با هم اختلاف نظر پیدا میکردند و با هم بحث و صحبت یکدیگر را رد میکردند و با بهترین روش درباره نظر خود بحث میکردند و با حکمت و موعظت به راه خدا دعوت میکردند و نشنیدهایم که یکی از آنها دیگری را به بدی متهم نماید ولی طولی نکشید که مسلمانان از این راه منحرف و نسبت به اختلاف نظرهای خود، تعصبهای خشک و دور از تفاهم نشان دادند. مرحوم شیخ عبدالمجید سلم نخستین کسی بود که به آیتالله بروجردی نامه نوشت و از وی به خاطر پشتیبانی از تقریب تشکر کرد. آیتالله بروجردی نیز با تمام احترام به وی جواب میداد و او را به عنوان شخصی که خود را وقف خدمت به امت اسلامی کرده است توصیف میکرده. مرحوم قمی در خاطرات خود مینویسد مرحوم شیخ سلیم در نظر داشت همان قتوایی را که شلتوت صادر کرد ده سال پیش از آن صادر نماید ولی دستهای خبیث توفانی پیرامون این موضوع برانگیختند که دلها را به درد آورد از این رو مرحوم آیتالله کاشف الغطاء بیانیه شیخ سلیم را یک فتح مبین دانستند که بر زبان این عالم بزرگ و با مسئولیت جاری شد.
3- امام شیخ البشری شیخ الازهر
جایگاه رفیع ادیبانه مرحوم شیخ سلیم البشری از مکاتبات وی با مرحوم شیخ عبدالحسین شرف الدین که در کتاب «المراجعات» به چاپ رسیده است مشخص میشود که مرحوم شرف الدین ایشان را «جزء مبرزین و برجستگان برخوردار از عقل گسترده و اخلاقی نیکو و دلی زنده و دانشی وسیع و جایگاهی رفیع که زعامت دینی را به حق و اهلیت پیدا کرده بود.
وی در نخستین نامه که برای شرف الدین نوشتهاند مینویسد «و ما انا فیما ارفعه بباحث عن عتره او متتبع عوره ولابمفند او مندد و انما انا نشاد ضاله و بحاث عن حقیقه»
من در کار خود دنبال خطاگیری و یا عیبجویی و یا تخطئه و یا محکوم نمودن نیستم بلکه من دنبال گمشده خود در جستجوی حقیقتم.
4- امام شیخ محمد مصطفی مراغی
وی یکی از پیشتازان این راه است و یکی از نخستین دعوت کنندگان به گشودن باب اجتهاد و جواز تقلید از غیر از امامان چهار گانه اهل تسنن به شرطی که نقل از غیر از آنها صحیح باشد. و خواهان تدریس فقه مقارن در دانشگاه الازهر بود. وی درباره وحدت میگوید با کمی تأمل متوجه میشویم که اسلام منادی وحدت در همه واجبات است چرا که وحدت پایه و اساس اصلاح زندگی دنیوی و اساس عزت و اقتدار است.
5- استاد حسن بنا – پایهگذار جنبش اخوان المسلمین
نقش این انسان اندیشمند جنبشی بزرگ در پایهگذاری (دارالتقریب) و حمایت از آن و نشر اندیشه آن شناخته شده و درخشان است.
حتی نامگذاری دارالتقریب با پیشنهاد وی بوده و مناسک حج با مذاهب پنجگانه را به چاپ رساند و در فصل حج میان حجاج پخش شد. مرحوم حسن بنا در همان سال به مکه مشرف شد و با آیتالله کاشانی رهبر جنبش ملی کردن نفت ایران دیدار کرد.
6- علامه محقق شیخ محمد ابو زهره:
وی درباره وحدت اسلامی مقالات زیادی نوشتهاند که در آن تاکید میکند نخستین گام وحدت از نظر عملی وحدت اندیشه و وحدت روانی میان ملل اسلامی در سالیه وجود یک هیئت علمیه فعال در تقریب میان فرقههای اسلامی و جلوگیری از بروز کشمکش میان سرزمینهای اسلامی و مسلمانان به زبان واحدی که زبان عربی است خود را معرفی نمایند.
7- شیخ محقق علی الخفیف
وی یکی از پایهگذاران جماعت تقریب که در یکی از مقالههای خود در ذیل آیه شریفه 24 سوره توبه (قل ان آباوکم ...)میگوید: مسلمانان با این آیه ایمان آوردند که اثر آن در درون و کار آنان ظاهر میشود و همچنین ایمام آوردند با آیههای که درباره پراکندگی به خاطر اختلاف در دین نازل شده است: (ان الذین فرقوا دینهم و کانوا شیعاً لست منهم فی شیء».
8- علامه شیخ محمد محمد مدنی:
وی جزء نخستن کسانی بود در این جنبش حضور داشته و در راه آن جهاد کردهاند. و از نظر اندیشه و عاطفه با شیخ قمی رابطه نزدیک داشت تا جایی که قمی هنگامی که خبر تصادف شیخ مدنی را شنید از خداوند خواست که جان او را فدای این شیخ کند. مرحوم مدنی چندین مقاله علمی در مجله «رساله الاسلام» نوشتهاند که در آن پیوسته طالب وحدت شدهاند امام شرف الدین وی را «قهرمانی از قهرمانان اندیشه و علم و جهاد و حسن البلاء و علامه کثیر الادراک دانستهاند. و همچنین جزء پایهگذاران دارالتقریب قاهره بوده و تا آخر عمر شریف خود در راه تحقق این هدف فعالیت مینمود.
9- علامه شیخ محمد سرور الصبان:
ایشان از رجال بلند پایه دولت عربستان سعودی است. وی نامهای به امام عبدالمجید سلیم به مناسبت بازگشت وی به ریاست دانشگاه الازهر مینویسد که در آن از تلاشهای ایشان و کوششی که در راه تقریب میان مذاهب انجام داده است ستایش میکند و مرحوم سلیم در پاسخ به وی میگوید:
هیچ اسلامی در امت صورت نمیگیرد چه دلهای مردم به هم نزدیک و فرزندان آن امت با هم متحد و همکاری نمایند و بر کار نیک و پرهیزکاری و فراموش کردن عوامل تفرقهانگیز).
10- امام شیخ حسنین محمد مخلوف
وی «رحمهالله علیه» میگفت: (من از مومنان به اندیشه تقریب مذاهب و عمل کنندگان در این جهت بوده که همه مسلمانها مزایا و نتایج آن را احساس کنند).
11- مرحوم شیخ عبدالمتعال صعیدی
وی موسسههای سودمند و با ارزش زیادی درباره تقریب نوشته است که میگوید: تقریب میان مذاهب اسلامی جزو والاترین هدفها است و تنها راه بازگشت مسلمانان به عظمت گذشته خود میباشد.)
12- مجاهد تونسی سید محبی الدین القلیبی
وی حرفهای تازهای درباره وحدت ارائه کردهاند ایشان در پاسخ به سئوالی نظر خود را پیرامون اختلاف میان اهل تسنن و شیعه جملهای گفت که مورد اعجاب آیتالله کاشانی قرار گرفت که میگوید: من مسلمانم چیزی جز اسلامی که محمد(ص) از خداوند آوردهاند نمیدانم. و آن همان چیزی است که باید مسلمانان پیرامون متحد شوند اما جز آن چنانچه کسی چیزهایی داشته باشد برای خودش نگه دارد.
13- مرحوم شیخ محمود فیاض
استاد در ازهر شریف وی آسانترین وسیله برای وحدت کلمه و عزیز داشتن مسلمانان را در تقریب میان مذاهب داشت چرا که این تقریب دعوت به همکاری در کار نیک پرهیزکاری است.
14- امام ابوالاعلی مودودی
وی همچون کوهی بلند و دعوت کننده به اسلام فراگیر و مخالف تعصب و تقلید کورکورانه بود و با دعوتهای تفرقه انگیز در ستیز بود و شهادتین را معیار برادری میان مسلمانان میداشت.
15- مرحوم شیخ محمد غزالی
وی نیز جزء پیشتازان بود که اندیشه وحدت را در همه جا مطرح مینمود و در این راه مجاهد و مبارز بود و به اصلاح اندیشهها و دلها و تقریب میان مذاهب دعوت مینمود و فقه را فقه دعوت و نه فقه تفرقه قرار داد.
16- مرحوم استاد احمد امین
ایشان میگوید: (چنانچه رویدادهایی که میان آنها (اهل تسنن و شیعه) از زمان علی(ع) تاکنون روی داده است بشماریم شمار آنها به چندین کتاب میرسید که همه این رویدادها اختلاف و خون بوده است و چنانچه این تلاش در راه اصلاح به کار گرفته میشد مسلمانان به عالیترین مراتب شکوه میرسیدند.
17- استاد شیخ محمد عرفه
18- استاد شیخ یاسین سویلم طه از علمای ازهر.
19- استاد محقق دایرهالمعارف محمد فرید وجدی
20- استاد نویسنده بزرگ عباس محمود عقاد که تائید وی از مرحوم امام شلتوت باشکوه بود.
21- استاد محمد عبدالله دراز
وی تشکیل جماعت تقریب را سرآغاز عهد و دوران تازهای برای مسلمانان دانست.
22- استاد حامد حفنی داوود
نوشتههای ایشان در این باره باشکوه است. وی مثلاً میگوید: (ما امروز میخواهیم که نگاه اهل تسنن به شیعیان امامیه نگاهی فقهی خالص باشد و از تعصبها دور باشد و به اختلافهای فقهی موجود میان ما و آنها همچون نگاه ما به اختلافات موجود میان حنفیها و مالکینها و شافعینها و حنبلینها باشد.
23- استاد محمد فکری ابوالنصر
وی تاکید مینماید که علمای هر مذهب در صورت خلوص نیست نسبت به خداوند میتوانند به وحدت موردنظر دست یابند.
آنچه گذشت نام گروهی از علمای اهل تسنن بود و شمار دیگری نیز وجود دارند که حرکت وحدت و تقریب میان مذاهب را پشتیبانی نموده که نتوانسیم نام همه آنها را در اینجا درج نماییم.
اما علما و اندیشمندان شیعه که پشتیبانی این حرکت بودهاند نیز بسیارند که نمیتوانیم نام همگی آنها را در اینجا متذکر شویم لذا به ذکر اسامی تنی چند از آنها اکتفا میکنیم.
24- حضرت آیتالله العظمی بروجردی
وی یکی از علمای بزرگ شیعه و مرجع عالی قدر آنها و پیشقراول دعوت کنندگان به تقریب میان مذاهب اسلامی بود.
وی در این زمینه گامهای عملی برداشت و فعالیت این حرکت را پشتیبانی نمود و از این جنبش با دقت پیگیری میکرد تا جایی که در بستر مرگ به آن وصیت کرد.
وی در بسیاری از اوقات مطالعات فقه مقارن را تشویق مینمود و در زمینه مطالعات تاریخی خواستار منتقل نمودن بحث از مرجعیت سیاسی اداری پس از رسول اکرم(ص) به مرجعیت علمی شد. وی بحق پیشتاز تقریب خواهان بود.
25- امام خمینی (قدس سره)
موضعهای امام خمینی پیرامون وحدت، بیشمار است. وی در این باره این گفته مشهور را بیان داشتهاند که: کسانیکه میان اهل تسنن و شیعه تفرقه میاندازند نه شیعه هستند و نه سنی، و نیز فرمودهاند: «انقلاب اسلامی بحمدالله شاهد هر گونه اختلاف میان اهل تسنن و تشیع نبوده و باید همگی با محبت و برادری با هم زندگی کنند».
مکتب اندیشه و فقهی و سیاسی وی چنین ویژگی داشته و پیرامون وی این گونه پرورش یافتهاند از آن جمله آیتالله خامنهای دومین رهبر انقلاب اسلامی، وی در آغاز رهبری خود دستور تشکیل مجمع جهانی تقریب میان مذاهب اسلامی را صادر نمود.
26- آل کاشفالغطا
ما این عنوان را ترجیح دادیم تا توضیح دهیم که این خاندان سرشناس به علما و شخصیتهای خود خاندان وحدت بودهاند. گفته میشود که در قرنهای اخیر 25 مجتهد بزرگ در این خاندان و نبوغ یافتهاند که در سرلوحه آنها شیخ جعفر صاحب کتاب (کشفالغطاء) که در دائرهمعارف فقهی است قرار دارد.
وی گامهای عملی بزرگی در جهت تقریب بین مذاهب برداشت. فرزند وی شیخ موسی نیز به اصلاح میان در دولت عثمانی و صفوی شهرت دارد و فرزند دیگر وی شیخ حسن و علامه بزرگ شیخ محمد حسین کاشفالغطاء نیز یکی از پیشتازان بزرگ در حرکت تقریب بود، و گامهای وی در این زمینه بسیار شهرت دارد.
وی به خطبههای و بیانیهها و کتابهائی که طی 40 سال در واقع این تلاشها دربرگیرنده دایرهالمعارفی برای وحدت است.
27- امام سید عبدالحسین شرف الدین
شهرت وی بیش از شناخته شدن ایشان است که این شهرت ناشی از جانبداری از وحدت و نوشتههای با ارزش این عالم بزرگ در این زمینه است که کتاب (الفصول المهمه فی توحید الامه) از آن جمله است. وی ارتباط بسیار نزدیک با علمای ازهر شریف داشته و کتاب مراجعات ایشان بهترین گواه این مطلب است.
28- آل حکیم
خاندانی ریشهدار که نیاکان آن از قرن دوم هجری در عراق سکونت گزیدند از این خاندان دانشمندان زیادی برخاستند و فداکاریهای فراوانی از خود نشان دادهاند که در سرلوحه آنها آیتالله سید محسن حکیم و سید محمدتقی حکیم و آیتالله شهید محمدباقر حکیم قرار دارند. و در واقع من خود را ناتوانتر از آن میدانم که حق این خاندان محترم و با کرامت را در این زمینه ادا نمایم.
آیتالله حکیم بویژه در زمینه وحدت اسلامی تلاشهای عالمانه و فقیهانه و جهاد پیگیری داشتهاند. علاوه بر جهاد در زیر پرچم خلافت عثمانی نقش بسزایی در پشتیبانی از پایهگذاری دارالتقریب در قاهره ایفا کرده و پشتیبان وحدت ملت عراق و همبستگی میان عرب و کرد و شیعیان این کشور بود. آیتالله سید محمدتقی حکیم همچون کوهی بلند در زمینه تقریب بین مذاهب نقش داشت و کتاب «واصول صول فقه المقارن» در این زمینه خود گواهی کافی بر این مطلب است.
آیتالله سید محمدباقر حکیم نیز شهید وحدت بودند، ایشان در پایهگذاری مجمع جهانی تقریب بین مذاهب نقش ایفا نمود و به مدت ده سال ریاست این مجمع را عهدهدار شد و کتابهای بسیاری تالیف نمود وی کنفرانسهای بسیار و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی باشکوهی از خود دادهاند و سرانجام پس از اقامه نماز جمعه در نجف اشرف ترور شد.
29- امام سید ابوالقاسم خوئی
وی رهبر حوزه علمیه نجف اشرف بودند و با مطالعات با ارزش خود در کتاب (البیان فی تفسیر القرآن) خدمات بزرگ به تقریب اراده نمود و بحث عالی وی درباره (صیانت قرآن از تحریف) که در «رساله الاسلام» به چاپ رسیده است و اثر بزرگی در این زمینه به جای گذاشت و این روح را در فرزندان و شاگردان خود دمید که ما شاهد فعالیت خوبی از سوی فرزند شهید ایشان حجتالاسلام سید عبدالمجید خوئی در زمینه تقریب میان مذاهب اسلامی بودهایم از آن جمله برگزاری کنفرانس بزرگی در سوریه به منظور دسترسی به یک استراتژی مشخص در این مورد بودهایم.
30- علامه سید هبهالدین شهرستانی
وی دانشمندی محقق و مجاهدی توانا در پشتیبانی از جنبش تقریب میان مذاهب بودهاند.
31- امام شهید سید محمدباقر صدر
یک بار دیگر خود را ناتوانتر از آن میدانم که درباره استاد شهید بزرگ آیتالله صدر مطلبی بنویسم که سزاوار ایشان باشد. وی همچون کوهی بلند و امامی دلسوز برای مسئله امت و وحدت بود. وی همان گونه که نویسنده بزرگ رفعت سید احمد درباره ایشان گفته است بوده است: (وی از نظر اندیشه و رفتار الگویی نشان داد که تأثیر آن فراتر از مرزهای جغرافیائی (عراق) بوده است و الگوگیری از سیرت این امام شهید نیازمند آن است که تأکید کنیم این سیرت کشمکش میان حق و باطل بوده است.
وی به تمام معنی این واژه پادشاه این رسالت. همه نوشتههای ایشان طرحی اندیشه و پیکار برای بازگشت اسلام به صحنه و و به اوج رساندن بیداری اسلامی مبارک بوده نه و اگر غلو نکرده باشم میتوانم بگویم که نوشتههای ایشان در این زمینه منحصر بفرد است.
با شکوهترین نوشته وی پیام ایشان به ملت عراق برای قیام ضد رژیم صدامی بود وی در آن میگوید: طاغوت و پیروان او تلاش میکنند که به فرزندان شایسته سنی ما بگویید که مسئله مسئله شیعه و سنی است تا اهل تسنن را از مبارزه ضد دشمن مشترک جدا کند. میخواهم به شما ای فرزندان علی و حسین و فرزندان ابوبکر و عمر بگویم که کشمکش موجود میان شیعه و حکومت سنی نیست. حکومت سنی که خلفای راشدین نمایندگی آن را داشتند بر پایه اسلام و عدل بود. و حضرت علی برای دفاع از آن شمشیر زد و در جنگهای ارتداد همچون یک سرباز زیر پرچم نخستین خلیفه ابوبکر جنگید. ما نیز زیر بیرق اسلام در هر رنگ مذهبی که باشد خواهیم رزمید.
او را همین افتخار بس است که کتاب «اقتصادنا» نوشته ایشان هم اکنون در کشورهای اسلامی بدون توجه به مذهب نویسنده آن تدریس میشود. و بانکها و صندوقهای اسلامی که شمار آن به چند صد رسیده است از تئوری بانک بدون ربای الهام میگیرند و کتاب «پایههای منطق استوار» همچون خورشیدی در آسمان منطق اندیشه جهانی میدرخشد و اندیشه ایشان هم اکنون بیداری اسلامی را همه جا هدایت مینماید.
32-علامه شیخ محمدتقی قمی
وی بحق نخستین حرکت دهنده در این جنبش و اولین سازمان دهنده و سازنده چهارچوب آن بودهاند. دکتر آذرشب ایشان را به عنوان مردی که روش مرحوم سید جمالالدین را در درهم شکستن موانع منطقهای و مذهبی میان مسلمانان ادامه دادهاند توصیف نمود، و امام شلتوت درباره ایشان میگوید «آن عالم مجاهد که درباره خود و مشکلاتی که در راه دعوت مواجه بود سخن نمیگفت و او نخستین کسی بود که این دعوت را مطرح کرد و به خاطر آن به این کشور ازهر شریف مهاجرت کرد. و با این دعوت زندگی کرد و از زمان کاشتن بذر آن با امید به برکت خدا در کنارش باقی ماند و خود را متعهد به آبیاری و توجه به آن نمود که این موضوع ناشی از نبوغ خدادادی و خلوص نیست و علم سرشار و شخصیت نیرومند و شکیبا و ثابت قدم وی در برابر ناملایمات روزگار بوده است. من بلاغتی فراتر از این بیان پیرامون شخصیت مرحوم قمی و جهاد وی سراغ ندارم.
33- علامه سید محسن امین
وی علاوه بر بزرگ بودن در جهاد و علم سودمند رادمرد بزرگی از بزرگان وحدت و تقریب، و توضیح دهنده خوب برای این هدف بود که میگویند آنچه طرفین باید خواستار آن شوند (همکاری و جستجوی دلایل علمی و پایبندی به آداب اسلامی و پرهیز از حرکات زشت و نفرتآور است) وی با خرافات و سنتهای غلط رایج میان مردم مبارزه کرد و به خاطر آن با ناملایمات فراوانی روبرو شد.
34- علامه شیخ محمدجواد مغنیه
وی نیز یکی از بزرگان وحدت بودهاند. وی کتاب معروف «الفتن علی المذاهب الخمسه» خود را جهت تحقیق برای دسترسی به تفاهم نگاشتهاند و مقالات از روی در مجله رساله الاسلام، در این زمینه درج گردیده است که این مقالات نظیر سخن پیرامون اصول شیعه و (فقیه) و جایگاه امامیه میان اشاعره و معتزله و سخن شایسته وی با عنوان (الخلاف لایمنع الانصاف) و غیره.
35- مرحوم علامه شیخ محمدصالح مازندارنی
نوشتهها و رسائل ایشان حاکی از روح بزرگ و دلسوز این دعوت است وی درباره (رساله الاسلام) میگویند که این مجله در برگیرنده (گزیدههای زیبای علم و ادب) میباشد و نیز میگویند: (مجتهدان باید روش صحابه را که بخش اعظم آن در کتابهای صحاح ششگانه اهل تسنن با روشهای اهلبیت که بیشتر آن در جوامع هشتگانه امامیه نوشته شده است جمع نمایند بیآنکه شیعه سنی شود و یا سنی به شیعه تبدیل گردد.
وی درباره شیخ عبدالمجید سلیم پس از درگذشت ایشان فرمودهاند: (وی در تمامی زمان انجام وظیفه راهنمایی با گفتار خوش به صراط عزیز و حمید بودهاند).
36- علامه شیخ مسلم حلی
وی مقالههای زیبایی در مجله رساله الاسلام دارند که تاکید کننده عمق این راه و مخالفت وی با روایات جاهلی است.
37- وکیل دادگستری اندیشمند توفیق الفکیکی، وی کتابهایی در این زمینه نوشتهاند.
38- علامه شیخ عبدالکریم زنجانی
وی تلاشهای بزرگی در این زمینه ایفا کردهاند ایشان سفر معروف خود را به فلسطین و مصر به گونهای زیبا نوشتهاند.
39- علامه شیخ محمدعلی ناصر عاملی
وی سخن زیبایی و موثری در این زمینه دارند.
ما ضمن اکتفا به این مقدار یادآور میشویم که:
1- اشاره گذرایی به این مطلب داشتهایم که لازم بود به طور مفصل در این باره قلم فرسایی کنیم چون هدف ما یادآوری این مطلب است که موفقیت این حرکت علاوه بر دیگر مسائل ناشی از پیوستن این بزرگواران به این جنبش بوده است.
2- ما در این جا تنها به ذکر مرحومان اکتفا کردهایم در حالی که شمار فراوانی از بزرگانی که در قید حیات هستند و در این جهاد نقش بسزایی داشتهاند از ذکر آنها خودداری کردهایم.
3- ما روی یک مقطع زمانی خاصی که نیمه دوم قرن بیستم میلادی است توجه داشتهایم که در غیر این صورت سخن به درازا میکشید.
از خداون متعال میخواهیم که ما را جزء عاملان و شرکت کنندگان در موفقیت این حرکت مقدس و مبارک قرار دهد تا در تعمیق بیداری اسلامی و تحقق وحدت اسلامی که ویژگی قرآنی مهم این امت آمرزیده است ایفای نقش نماییم.