موضوع هستهای
در پی تصویب تحریمهای یکجانبه اتحادیه اروپایی علیه جمهوری اسلامی ایران اعلام شد ژاپن و کره جنوبی هم در حال بررسی اعمال تحریمهای احتمالی یکجانبه میباشند. پیشتر استرالیا برخی تحریمهای یکجانبه را اعمال کرده بود. با توجه به همپیمانی آمریکا با ژاپن و کره جنوبی و نیز سفرهای متعدد استوارت لوی (طراح تحریمها علیه ایران در وزارت خزانهداری آمریکا) به کشورهای مختلف، میتوان نتیجه گرفت آمریکا دور جدیدی از فشارهای دیپلماتیک بر همپیمانان خود برای اجرای قطعنامههای تحریم شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی ایران و در صورت امکان اعمال تحریمهای یکجانبه را آغاز کرده است.
این اتفاق به خاطر آن است که دور قبلی تحریمها در عمل با مشکلاتی مواجه بود. به تعبیری تصویب تحریمها یک موضوع است و توانایی اجرای آنها موضوعی دیگر. واقعیت امر آن است که عدهای از کشورها نمیخواهند به منافع تجاری و اقتصادی خود در ایران لطمه بزنند و به تعبیری بازار ایران را از دست بدهند. همزمان خبرهایی اعلام شد مبنی بر توقف اموال برخی بانکهای ایرانی در اروپا. اما ترکیه، چین و حتی روسیه کشورهایی بودند که در یک ماه گذشته نشان دادند تمایلی به همراهی با تحریمهای آمریکا و متحدان آن نداشته و میخواهند از فرصت تحریم برای افزایش حضور خود در بازارهای ایران استفاده کرده و احتمالا جایگزین اروپاییها شوند. این تمایل به حدی بود که اخباری در مورد هشدار کاخ سفید به ترکیه مبنی بر لزوم فاصله گرفتن از تهران منتشر شد.
اما همزمان با تلاش آمریکا برای همراه کردن متحدان خود با تحریمها، جمهوری اسلامی ایران در اواخر مردادماه 1389، فرایند سوختگذاری به نیروگاه اتمی بوشهر را آغاز کرد و اعلام شد تا شهریورماه این کار تمام شد و چند ماه بعد برق تولیدی در این نیروگاه هزار مگاواتی وارد شبکه برق کشور میشود. براساس توافقهای قبلی میان ایران و روسیه قرار است روسیه ضمن تامین سوخت این نیروگاه آب سبک، پسماندهای هستهای را نیز به روسیه منتقل کند. میلههای مصرف شده در رآکتورهای هستهای قابلیت آن را دارند که بازفرآوری شده به پلوتونیوم تبدیل شوند و جمهوری اسلامی برای اثبات نیات صلحآمیز خود با انتقال میلههای مصرف شده به روسیه موافقت کرد. نیروگاه هستهای بوشهر با فناوری افقی روسیه ساخته شده است.
هر چند سطح ایمنی رآکتورهای روسی در حد رآکتورهای اروپایی و آمریکایی نیست، از زمان حادثه چرنوبیل روسها سطح ایمنی رآکتورهای خود را افزایش دادهاند. از طرف دیگر حوادث مربوط به رآکتورها در همه کشورها از جمله آمریکا، ژاپن و فرانسه هم رخ داده است و از اینرو طرح ایمنی رآکتور بوشهر بیشتر از آنکه فنی و واقعی باشد سیاسی است. آغاز سوختگذاری رآکتور بوشهر تا حدی به فروکش کردن تنشهای لفظی ایجاد شده در روابط ایران و روسیه در ماههای اخیر کمک کرد. بعید نیست روسها برای جبران حمایت خود از قطعنامه 1929 و به دست آوردن رضایت ایران، سوختگذاری رآکتور بوشهر را آغاز کرده باشند.
با اینکه اخباری در مورد مخالفت آمریکا با این اقدام روسیه منتشر نشده، علائمی نیز در مورد رضایت آمریکا دیده نمیشود. آمریکاییها در زمان بوش پسر، طرحی را پیشنهاد کردند که براساس آن کشورها در صورتی میتوانستند به فناوری رآکتور هستهای دست یابند که از حق داشتن چرخه سوخت در داخل صرفنظر کنند. قرارداد آمریکا با امارات برای ساخت رآکتور هستهای تا سال 2020 شامل چنین شرطی است. اما بسیاری از کشورها این شرط را ناقض روح پیمان منع اشاعه (NPT) میدانند. آغاز به کار نیروگاه اتمی بوشهر میتواند نقطه شروع عملی رنسانس هستهای در منطقه باشد.
منظور از رنسانس هستهای توجه مجدد بسیاری از کشورهای دنیا به برق هستهای و راهاندازی مجدد نیروگاههای هستهای میباشد. آلمان، رومانی، ایتالیا و سوئد از جمله کشورهایی هستند که با وجود تعطیل کردن نیروگاههای هستهای در گذشته اعلام کردهاند این نیروگاهها را مجددا آماده کار خواهند کرد. افزون بر این ویتنام، اندونزی، مالزی، الجزایر، مصر، اردن، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، ترکیه و برخی کشورهای دیگر هم عزم خود را برای ساخت و راهاندازی نیروگاههای هستهای اعلام کردهاند.
مدتی پیش از راهاندازی نیروگاه بوشهر، وزیر خارجه ایران برای پیگیری طرح مبادله سوخت در استانبول با وزرای خارجه ترکیه و برزیل دیدار کرد و طرفها اعلام کردند همچنان علاقهمند پیگیری این طرح هستند. در پی این دیدار طی نامهای به آژانس، آمادگی خود را برای مذاکره با گروه وین اعلام کرد و در مورد پرسشهای فنی این گروه گفت، طی مذاکرات به آنها جواب خواهد داد. با وجود خبرهای اولیه در مورد برگزاری مذاکره میان ایران و گروه وین تا اواخر مردادماه تا زمان نوشتن این مطلب این مذاکرات آغاز نشده است. هنوز ارتباط میان آغاز سوختگذاری در رآکتور بوشهر و طرح مبادله سوخت چندان معلوم نیست.
به عبارت دیگر نمیتوان حدس زد آغاز به کار رآکتور بوشهر انگیزه گروه وین را برای پیگیری و عملی کردن طرح مبادله سوخت کاهش خواهد داد یا افزایش. در تحولی دیگر در سیاست هستهای، جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد ساخت سومین مرکز غنیسازی اورانیوم در داخل را آغاز میکند. هنوز در مورد مکان این کارخانه جدید چیزی گفته نشده است. برخی اخبار تایید نشده نیز حکایت از آن داشت ایران تعداد سانتریفیوژهایی را که برای غنیسازی اورانیوم تا 20 درصد نصب کرده بود افزایش داده است. برای تایید صحت این خبر، باید منتظر گزارش پارلمانی آژانس در شهریورماه بود.
سیاستهای منطقهای
چند روند در روابط ایران با کشورهای منطقه در ماه گذشته قابل مشاهده بود:
1- تکرار آمریکا در مورد دخالت ایران در امور داخلی عراق و افغانستان
2- بهبود روابط ایران با ترکیه و عمان
3- شیطنت برخی روزنامهها و رسانههای کشورهای غربی خلیجفارس در مورد وجود شبکههای حامی ایران در این کشورها
4- تداوم تحرکات رقبای ایران در صحنه داخلی لبنان برای تضعیف حزبالله
5- فعالتر شدن سوریه، متحد منطقهای ایران در صحنه عربی.
جو بایدن، معاون رئیسجمهور آمریکا، در اظهاراتی در اوایل شهریور اعلام کرد در مورد نفوذ ایران در عراق اغراق میشود. وی ادعا کرد؛ ایران 100 میلیون دلار برای تاثیرگذاری بر انتخابات پارلمانی عراق خرج کرده است اما سندی در این مورد ارائه نداد. این اظهارات در حالی صورت میگیرد که گروههای سیاسی در عراق در تشکیل دولت دچار بنبست شدهاند. سفرهای مکرر جوزف بایدن به عراق نشان میدهد وی درصدد ایفای نقش ویژهای در امور عراق بوده و احتمالا به عنوان هماهنگکننده سیاست نهادهای مختلف آمریکایی در عراق عمل میکند. گفته میشود وی مشوق نوری المالکی برای ائتلاف با ایاد علاوی و فهرست العراقیه است.
اظهارات بایدن پس از آن صورت گرفت که برخی بازیگران سیاسی مخالف جمهوری اسلامی ایران در عراق در مورد اظهارات سفیر جدید ایران در عراق، جنجال رسانهای به پا کرده و حتی خواستار اخراج وی شده بودند. داناییفر، در نخستین مصاحبه مطبوعاتی خود گفته بود ایران حق دارد کسانی را که دم از مداخله ایران در عراق میزنند محاکمه کند. علاوی که پیشتر برای جلب حمایت ایران مواضعی متعادل اتخاذ کرده بود، اینبار خواستار اخراج سفیر ایران شد که میتواند نشانهای از عدم تمایل تهران برای استقبال از طرحهای وی باشد.
روابط ایران و ترکیه در مردادماه نیز روند رو به بهبودی داشت. در خبری که هنوز تایید نشده، رسانههای ایرانی از جمله سایت تابناک اعلام کردند ترکیه، ایران را از فهرست تهدیدات خاص خود خارج کرده است. منبع این سایت روزنامه حریت بود اما در این گزارش از گزارش بازنگری امنیتی ترکیه سخن گفته شده که احتمالا همان ارزیابی امنیتی است.
صحت این خبر از آنجایی مورد تردید است که ترکیه سالها پیش این کار را انجام داده و شورای امنیت ملی ایران را از فهرست کشورهایی که تهدیدی برای امنیت ملی ترکیه محسوب میشوند، خارج کرده است. در خبری دیگر اعلام شد هواپیماهای بدون سرنشین رژیم صهیونیستی در فضای ترکیه در حال جاسوسی از ایران بودهاند که این خبر هم از دقت کافی برخوردار نبود اما در عین حال دولت ترکیه هم توضیحی در این مورد نداد. گفته میشود این هواپیمای جاسوسی بدون سرنشین عکسهایی را که میگیرد، به تلآویو میفرستد و ترکیه پس از آن این عکسها را دریافت میکند. افزایش فروش بنزین از سوی ترکیه به ایران نیز خبر قابل تاملی بود، زیرا پیشتر اعلام شده بود برخی شرکتهای نفتی، فروش بنزین به ایران را محدود کردهاند.
در تحولی دیگر نیروهای امنیتی ترکیه در ایران به صورت همزمان با اعضای گروه پ.ک.ک و پژاک درگیر شدند که نتیجه آن شهادت سه نیروی امنیتی ایران و کشته شدن برخی از اعضای دو گروه فوق بود. در چند ماه اخیر پ.ک.ک شدت عملیات خود در داخل خاک ترکیه را افزایش داده است و از اینرو همکاری ایران در مقابله با گروههای فوق، اهمیت ویژهای برای ترکیه دارد. وضعیت حزبالله و احتمال اعلام حکم دادگاه بینالمللی رسیدگی به ترور رفیق حریری دیگر موضوع مهم سیاست منطقهای ایران در مردادماه بود. داستان از آن جایی آغاز شد که برخی منابع اعلام کردند در حکم دادگاه مزبور چند تن از اعضای حزبالله به دست داشتن در ترور حریری متهم شدهاند. حزبالله این کار را توطئهای علیه خود میدانست و لذا دست به کار شد.
افشای دست داشتن رژیم صهیونیستی در پشت پرده ماجرا اصلیترین هدف حزبالله بود و لذا در وهله نخست ماهیت بعضی افرادی که در لبنان برای رژیم صهیونیستی جاسوسی میکردند افشا شد که پیامد آن فرار یکی از نظامیان لبنانی از این کشور بود. گفته میشد این افراد در لبنان برای رژیمهای صهیونیستی جاسوسی میکردهاند و احتمالا در ترور حریری دست داشتهاند. مدتی بعد سیدحسن نصرالله در کنفرانس مطبوعاتی خود ضمن نشان دادن اعترافات بعضی افراد، فیلمی را نشان داد که حاکی از تعقیب خودروی حامل رفیق حریری از سوی سرویسهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی بود.
همزمان با این اتفاق بازیگران تاثیرگذار در عرصه لبنان از جمله ایران، سوریه و عربستان هم برای جلوگیری از بیثبات شدن احتمالی صحنه لبنان وارد عمل شدند. بشار اسد به همراه ملک عبدالله سفری به لبنان داشت. از سوی دیگر دکتر ولایتی مشاور مقام معظم رهبری در امور بینالملل نیز راهی لبنان شده با مقامات این کشور و از جمله میشل سلیمان رئیسجمهور لبنان دیدار کرد. ناظران، همراهی بشار اسد با ملک عبدالله را الزاما به معنای فاصله گرفتن سوریه از ایران نمیدانند، زیرا روابط دو طرف در حدی نیست که بتوان به راحتی آن را تغییر داد. آمریکا و اروپا سالهاست میکوشند سوریه را با وعدههای مختلف از ایران دور کنند، اما این امر تاکنون محقق نشده است.
در شرق و در رابطه با پاکستان، سیل در این کشور و آواره شدن میلیونها نفر باعث شد موضوع ارتباط احتمالی بعضی عناصر دولت پاکستان با گروه تروریستی ریگی برای مدتی به فراموشی سپرده شود. رحمان ملک، وزیر کشور پاکستان در اواخر مردادماه از ایران دیدار و خواستار کمک ایران به سیلزدگان پاکستان شد. غربیها میگویند کمکهای ارسالی به جای اینکه به دست مردم آسیبدیده برسد دست گروههای افراطی در داخل دولت پاکستان میافتد، به همین خاطر وزیر کشور پاکستان گفت کشورهای کمککننده میتوانند بر نحوه خرج کردن کمکهای خود نظارت کنند.
پاکستان همسایهای است که ایران نمیتواند آن را نادیده بگیرد. احتمال اینکه دولت پاکستان در سالهای پیشرو به یک دولت ورشکسته تبدیل شود وجود دارد و تحقق این امر آسیبهای امنیتی جدیای متوجه جمهوری اسلامی ایران خواهد کرد. ایران از ابتدای تاسیس پاکستان روابط دوستانهای با آن داشته و این روابط تاکنون ادامه پیدا کرده است.
در حوزه خلیجفارس، بعضی از روزنامههای کویتی که ظاهرا از سوی عربستان پشتیبانی میشوند از احتمال تشعشعات هستهای رآکتور بوشهر سخن گفتند. پیشتر بعضی روزنامههای منطقه از تشکیل شبکههای مورد حمایت ایران در این کشورها خبر داده بودند. با توجه به طرح چنین ادعاهایی در چند ماه گذشته به نظر میرسد گروههای ضد ایرانی در کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس فعالتر از گذشته شدهاند و نوعی هماهنگی نیز بین آنها وجود دارد. به عنوان مثال در تیرماه، امارات بعضی مواضع ضد ایرانی اتخاذ کرده بود و در مردادماه کویت و بحرین به این قافله پیوستند.
از زمان درگیری شیعیان حوثی یمن با حکومت علی عبدالله صالح، موجی از تبلیغات ضد ایرانی در کشورهای کوچک حاشیه خلیجفارس به راه افتاده که رقبای منطقهای ایران هم آن را تقویت میکنند. البته قطر و عمان در این میان استثنا هستند. کما اینکه در مردادماه سال جاری یادداشت تفاهمی در مورد همکاریهای نظامی میان ایران و عمان امضا شد. در میان کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس ایران بهترین روابط را با عمان دارد و این رابطه تاکنون استمرار داشته است. کشورهای کوچک شبهجزیره عربی کم و بیش نگران سلطه عربستان بر شبهجزیره هستند هر چند از بیان آشکار این نگرانی اجتناب میکنند.
ایران و قدرتهای بزرگ
رکود روابط ایران با اتحادیه اروپایی در پی تصویب تحریمهای یکجانبه شدیدتر از گذشته شد، مخصوصا اینکه ژاپن هم به تقلید از اتحادیه اروپایی از احتمال اعمال تحریمهای فراتر از شورای امنیت علیه ایران سخن گفت. با وجود کاهش نسبی اظهارات ضد ایرانی مقامات اصلی اتحادیه اروپایی، در عمل اتفاق مثبتی در رویکرد اتحادیه اروپایی رخ نداده است. قرار است این اتحادیه در مورد اجرایی شدن بعضی تحریمها در شهریورماه تصمیم بگیرد. توقیف اموال بانک صادرات و ملت از اخبار مهم در روابط ایران و اتحادیه اروپا بود.
مقامات آمریکایی نیز در حال آغاز موج جدیدی از تبلیغات روانی هستند که احتمالا در ماههای پیشرو شدیدتر خواهد شد. شدیدترین اظهارات از آن مایک مولن بود که بار دیگر از روی میز بودن همه گزینهها در برابر ایران سخن گفت. مقامات جمهوری اسلامی در واکنش به این تهدیدات اعلام کردند پاسخ ایران به هر نوع ماجراجویی، دامنهای فراتر از منطقه خواهد داشت.
اعلام فروش حدود 60 میلیارد دلار تسلیحات از طرف آمریکا به عربستان نیز قابل تأمل بود. ناظران معتقدند اوباما در داخل با فشارهای زیادی مواجه است و برای پیروزی دموکراتها در انتخابات میاندورهای کنگره در نوامبر (آبان) سال جاری نیازمند اتخاذ بعضی مواضع تند در قبال ایران برای راضی کردن لابیهای صهیونیستی است که نفوذ خاص در کنگره آمریکا دارند. زیرا واضح است که آمریکا از نظر توان نظامی در شرایطی نیست که بتواند جنگ دیگری را آغاز کند. از اینرو کوبیدن بر طبل جنگ بیشتر مصرف داخلی دارد. شاید با توجه به همین امر است که آمریکا تلاش میکند کارآمدی تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران را با همکاری متحدان خود و مخصوصا اروپاییها افزایش دهد.
انتظار میرود روابط ایران با روسیه در صورت آغاز به کار نیروگاه بوشهر، در قیاس با چند ماه گذشته تا حدی بهتر شود، هر چند نمیتوان از روسها انتظار داشت خط سیر مشخصی در سیاست خارجی خود دنبال کنند. بعضی ناظران معتقدند عواملی که در سالهای گذشته باعث نزدیکی ایران و روسیه به یکدیگر میشدند تا حد قابل توجهی تضعیف شدهاند و روسیه مثل گذشته به ایران نیاز ندارد و لذا مساله فقط نزدیکی روسیه به آمریکا نیست. اگر چنین تحلیلی درست باشد نباید انتظار داشت روابط ایران و روسیه به روزهای دهه 90 برگردد.