رضا حقیقتنژاد
در متن و حاشیه بسیاری از پروندههای جنجالی سالهای پایانی دهه 60 و دهههای 70 و 80، حضور روحانی خونسرد، خوشبیان و قاطعی به نام غلامحسین محسنی اژهای خودنمایی میکند. تحقیقات دادگاه مهدی هاشمی و حاشیههای عزل منتظری، پروندههای اقتصادی مانند شرکت ایران مارین سرویس، برادران افراشته و اختلاس 123 میلیاردی فاضل خداداد، دادگاه غلامحسین کرباسچی، روزنامه سلام و محکومیت موسوی خوئینیها، کنفرانس برلین و حکم اعدام یوسفی اشکوری، دادگاه عبدالله نوری، محکومیت محسن کدیور، قتلهای زنجیرهای و محکومیت عمادالدین باقی، زهرا کاظمی، پرونده رکسانا صابری، اتهام جاسوسی به حسین موسویان، داستان ترانه موسوی و... ماجراهای مشهور و پرحاشیهای هستند که محسنی اژهای به عنوان قاضی، رئیس دادگاه، وزیر و حتی شاکی، برجستهترین نقش را برعهده داشته و اینک او در کسوت دادستان کل ماموریتی ویژه برعهده گرفته است. او عضو کمیته سه نفره منصوب رئیس قوه قضائیه برای رسیدگی به ماجراهای رخ داده پس از انتخابات است و در نخستین گام، در مصاحبه مشهور تلویزیونی خویش، همه ادعاهای مهدی کروبی در مورد وقوع تجاوز در کهریزک را رد کرد و سهشنبه هفته گذشته نیز در گفتوگو با روزنامه کیهان، خبر از رسیدگی قطعی به اتهامات مهدی کروبی داد. گویی در رویارویی مشهورترین چهرههای چپگرا، این تنها محسنیاژهای است که میتواند ماموریت را به انتها برساند. جالب آنکه در میان چپها نیز این تنها مهدی کروبی بوده است که در برابر شاخصترین چهرههای راست قدعلم کرده، چه آنکه در روزهای پرتلاطم پس از انتخابات، کروبی یکی از نامههای مشهورش را به محسنیاژهای نوشت، به همان صراحت و تندی نامههایی که در سالهای گذشته به مهدویکنی، جنتی و... نوشته بود.
محسنیاژهای کیست؟
غلامحسین محسنیاژهای، 53 ساله، زاده اژیه، قریهای از توابع اصفهان است. او هم در حوزه درس خوانده است و هم در دانشگاه. از حوزه تا درس خارج ادامه داده و در دانشگاه آزاد، کارشناسی ارشد حقوق بینالملل خصوصی اخذ کرده است. محسنیاژهای از مشهورترین شاگردان مدرسه حقانی است، مدرسهای که 45 سال پیش با اندیشه تاسیس یک نظام جدید آموزشی در حوزه، توسط علی حقانی، یکی از کسبه بازار تهران تاسیس شد. شهید بهشتی، محمدتقی مصباح یزدی، یوسف صانعی و احمد جنتی از دیگر مدرسین شناخته شده این مدرسه بودند. مصباح یزدی بعدها به علت اختلافاتی که با شهید بهشتی و قدوسی بر سر آرای دکتر علی شریعتی پیدا کرد، از این مدرسه جدا شد و موسسه راه حق را بنا گذاشت. در این مدرسه چهرههای معروفی چون روحالله حسینیان، قربانعلی دری نجفآبادی، علی فلاحیان، غلامحسین محسنیاژهای، مصطفی پورمحمدی و غلامحسین کرباسچی تحصیل کردهاند.
سوابق اجرایی
در مرو پرونده مدیریتی و اجرایی محسنیاژهای، سوابقی چون مسئول گزینش وزارت اطلاعات در سالهای 1363 و 1364، نماینده قوه قضائیه در وزارت اطلاعات از نیمه دوم سال 1364 تا 1367، مسئول دادسرای امور اقتصادی تهران در سالهای 68 تا 69، دادستان ویژه روحانیت تهران از سال 1374 لغایت 1376، دادستان کل ویژه روحانیت از سال 1377 تا 1384، مسئول مجتمع قضایی ویژه رسیدگی به جرائم کارکنان دولت از سال 1377 تا 1381، حضور در دیوان عالی کشور و هیات نظارت بر مطبوعات و سرانجام وزیر اطلاعات از 23 مرداد 1384 تا 3 مرداد 1388 به چشم میخورد. او در تاریخ 2 شهریور 1388 از سوی صادق لاریجانی به عنوان دادستان کل کشور منصوب شد. اژهای همچنین در دانشکده وزارت اطلاعات و دورههای آموزشی دادگاههای انقلاب تدریس کرده است.
روزهای شهرت
سه پرونده ویژه اقتصادی را شاید بتوان سرآغاز روزهای شهرت محسنیاژهای دانست. او البته قبل از این در حاشیه پرونده معروفی مانند مهدی هاشمی حضوری موثر داشت ولی پرونده شرکت ایران مارین سرویس، شرکتی که در زمینه سوآپ نفت فعالیت میکرد، برادران افراشته که مشهورترین برج سازان دهه 70 در تهران بودند و اختلاس 123 میلیارد تومانی بانک صادرات که توسط فاضل خداداد، کارمند این بانک و با همدستی مرتضی رفیقدوست، برادر محسن رفیقدوست، رئیس وقت بنیاد مستضعفان و جانبازان صورت گرفته بود، رویدادهایی بودند که قاضی محسنیاژهای، چهره اول آن بود. در هر سه پرونده، به خصوص ایران مارین سرویس و برادران افراشته، طرف اصلی ماجرا وزارت اطلاعات بود که در آن دوران توسط علی فلاحیان، دوست دیرین و هم درس اژهای در مدرسه حقانی اداره میشد. در این میان صدور حکم اعدام برای فاضل خداداد، نام اژهای را بر صفحه اول مطبوعات نشاند. فاضل خداداد، کارمند ساده بانک صادرات در دادگاهی به ریاست محسن اژهای «مفسد فیالارض» شناخته و به اعدام و پرداخت 20277732796 ریال خسارت در حق بانک صادرات محکوم شد. مرتضی رفیقدوست نیز به حبس ابد محکوم شد اما پس از مدتی حبس وی به 15 سال زندان کاهش یافت.
جملهای که در خاطرهها ماند
دومین دوران شهرت شیخ اما به ماجرای بازداشت شهرداران مناطق تهران و در راس آن، غلامحسین کرباسچی، شهردار وقت تهران باز میگردد؛ مردی که چون اژهای از اصفهان آمده بود و روزگاری در مدرسه حقانی درس خوانده بود. ماجرای بازداشت و دادگاه کرباسچی، پس از پیروزی سیدمحمد خاتمی در انتخابات دوم خرداد 76 رخ داد و برخی تحلیلها با استناد به نقش موثر حزب کارگزاران سازندگی در پیروزی محمد خاتمی، آن را نوعی تسویه حساب سیاسی میدانستند. بحثهای کلامی محسنیاژهای و کرباسچی و تکیه کلام مشهور کرباسچی: «بگذارید کلام منعقد شود» اخراج یکی از وکلای کرباسچی از دادگاه، پخش دادگاه از تلویزیون و سرانجام صدور حکم زندان برای شهردار تهران، خاطرههایی فراموش نشدنی از یکی از پرسر و صداترین محاکم قضایی پس از انقلاب هستند. ماجرایی که البته نتوانست کرباسچی را به طور کامل از صحنه سیاست خارج کند و او پس از پایان دوران زندان به صحنه سیاسی بازگشت و در انتخابات دهم هم رئیس ستاد انتخاباتی و مشاور عالی مهدی کروبی شد. شیخی که این بار از سوی محسنیاژهای متهم به دروغگویی علیه نظام شده و نشستهای ناتمام کروبی و اژهای در جلسات مشترک هیات سه نفره قوه قضایی و کروبی، نشان داد که محسنیاژهای چنان جرم مهدی کروبی را گران میداند که حتی به طور علنی آن را اعلام میکند.
صف طویل محکومان
در میان اصلاحطلبان اما تنها کرباسچی نبود که رودرروی قاضی اژهای نشست. موسویخوئینیها، دبیر مجمع روحانیون مبارز نیز زمانی که روزنامه سلام مطلبی مبنی بر تهیه طرح اصلاح قانون مطبوعات توسط سعید امامی را منتشر کرد، راهی دادگاه ویژه روحانیت شد و به پنج سال محرومیت از حقوق اجتماعی و حق انتشار روزنامه محکوم شد. محسن کدیور، روحانی مشهور اصلاحطلب نیز حکمی مبنی بر یک و نیم سال زندان به دلیل تشویش اذهان عمومی از اژهای دریافت کرد. حسن یوسفی اشکوری، دیگر روحانی اصلاحطلب نیز پس از ماجرای معروف کنفرانس برلین که در اردیبهشت 79 رخ داد، به دادگاه ویژه روحانیت نزد محسنیاژهای رفت. جرم نخست او ارتداد بود و زمزمه حکم اعدامش جنجال بسیار برانگیخت و سرانجام به 7 سال زندان و خلع لباس محکوم شد. در ماجرای محکومیت عمادالدین باقی به سه سال زندان نیز که در نوشتههایش علی فلاحیان، وزیر اسبق اطلاعات را به دست داشتن در قتلهای زنجیرهای محکوم کرده بود، محسنیاژهای با ارائه شکوائیهای در 51 صفحه، شاکی اصلی بود. در جریان دادگاه اکبر گنجی هم اژهای اگر قاضی و شاکی نبود ولی گنجی را فاسق خواند و گفت جواب اتهام پراکنیهای گنجی را خواهد داد. آن جواب منتشر نشد ولی اکبر گنجی به پنج سال زندان محکوم شد. صدور حکمهای پیاپی از سوی محسنیاژهای در کسوت دادستان کل ویژه روحانیت در حالی صورت میگرفت که او زمانی در دولت اول خاتمی، در کنار علی یونسی و علی رازینی، عبدالله نوری، موسوی خوئینیها و قربانعلی دری نجفآبادی از جمله کسانی بود که برای تصدیگری وزارت اطلاعات به خاتمی پیشنهاد شده بود. در حاشیه رویدادهای این سالها، یک بار نیز درگیری فیزیکی اژهای با عیسی سحرخیز؛ نماینده مدیران مطبوعات در هیات نظارت بر مطبوعات، سبب شد نام او در حاشیه خبرهای سیاسی ایران برجسته شود.
گزینه اول هیاتهای ویژه
حضور محسنیاژهای در هیات سه نفره لاریجانی برای رسیدگی به مسائل پس از انتخابات نخستین تجربه شیخ نیست. او در پرونده مرگ زهرا کاظمی هم در کنار غلامحسین الهام و ابراهیم رئیسی، مسئولیت بررسی را برعهده گرفت و سرانجام دادستانی تهران را از اتهام قتل مبرا دانست. در آن ماجرا، انتشار خبر مرگ زهرا کاظمی، خبرنگار کانادایی - ایرانی، مدتی پس از بازداشت انعکاس وسیعی در سطح بینالمللی داشت و روابط ایران و کانادا را به شدت تیره ساخت.
دوران وزارت
اژهای، در دوم شهریور 1384 با 217 رای موافق و 51 رای مخالف از مجلس به عنوان وزیر اطلاعات دولت محمود احمدینژاد رای اعتماد گرفت و دوران وزارتش با ناامنیهای داخلی شروع شد. گروگانگیری ماموران انتظامی توسط گروهک جندالله، انفجار بمب در مسجد شیعیان زاهدان در خرداد امسال، فعالیتهای گروهک موسوم به انجمن پادشاهی و انفجار حسینیه وصال شیراز، از جمله مهمترین مسائلی دشواری بود که او در کسوت وزیر اطلاعات از سر گذراند.
پرونده حسین موسویان، متهمان انقلاب رنگی و براندازی نرم یعنی رامین جهانبگلو، هاله اسفندیاری و برادران علایی، ماجرای فرار شهرام جزایری، بازداشت و اعدام علی اشتری، ناپدید شدن سردار عسگری، معاون شمخانی که اخیرا گمانهزنیهایی مبنی بر مرتبط بودن ناپدید شدن او به مسائل هستهای مطرح شد، مرگ زهرا بنییعقوب و سرانجام بازداشت رکسانا صابری به جرم جاسوسی نیز از دیگر ماجراهای پرحاشیهای بوده که محسنیاژهای در سالهای اخیر داشته است. حسین موسویان که سابق بر این معاون حسن روحانی، دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی و عضو تیم هستهای ایران بوده است، عصر دوشنبه 10 اردیبهشت ماه 86 توسط وزارت اطلاعات دستگیر شد. اتهام وی جاسوسی در مورد مسائل هستهای بود. این اتهام البته ثابت نشد ولی این ماجرا واکنشهای بسیاری از چهرهها از جمله هاشمی رفسنجانی را برانگیخت.
رکسانا صابری، خبرنگار آمریکایی ایرانیتبار که به اتهام جاسوسی بازداشت شده بود، بعد از چهار ماه حبس سرانجام در اردیبهشت 88 آزاد شد. علی اشتری در سال 1385 به جرم جاسوسی برای موساد، سازمان اطلاعاتی رژیم صهیونیستی، دستگیر و در آبان 1387 اعدام شد. ماجراهای اژهای در دولت احمدینژاد به همین موارد محدود نبودند. پرتقال اسرائیلی و گرانی در بازار مسکن هم دو ماجرایی بودند که رئیس دولت نهم سخت عقیده داشت طراحی شده از سوی مخالفان است و به خصوص در قضیه گرانی مسکن، اژهای را مامور ساخت که گزارشی از تحرکات مخالفان دولت تهیه کند ولی این گزارش هرگز تهیه یا ارائه نشد. برادران علایی و کیان تاجبخش نیز به براندازی نرم و انقلاب رنگی متهم و محکوم شدند. در واقع تفاسیری که این روزها درباره جنگ نرم علیه نظام رواج دارد، دو سال پیش توسط محسنیاژهای به شدت طرح و پیگیری میشد و دستگیری این چند نفر و افرادی چون جهانبگلو و هاله اسفندیاری نیز در همین راستا صورت گرفت.
روزهای سخت پس از انتخابات دهم
اندک زمانی پس از برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در 22 خرداد، اگر چه وزارت اطلاعات تعداد زیادی از اصلاحطلبان را بازداشت کرد ولی به دلیل آنچه ضعف تحلیل و برخورد نامیده میشد، از سوی بسیاری از هواداران دولت مورد انتقاد قرار گرفت. اژهای البته برای فروکاستن دامنه ماجرا بسیار کوشید و در این راستا دوبار با موسوی نیز دیدار کرد. این دیدارها همانند بازداشتها کفایت نکرد و ماجرا گسترش یافت. اندکی بعد پخش اعترافات از تلویزیون وسعتی تازه به ماجرا بخشید و سرانجام با نامه کروبی به هاشمی مبنی بر تجاوز به برخی زندانیان و کشته شدن چند نفر در بازداشتگاه کهریزک ماجرا به اوج رسید. در همین ایام اما به ناگاه در چهارم مرداد 88، خبر عزل محسنیاژهای توسط احمدینژاد همگان را بهتزده کرد. برکناری او به مخالفتش با انتصاب مشایی به عنوان معاون اول رئیسجمهور ربط داده شد اما احمدینژاد ماجرا را طور دیگری روایت کرد: «موضوع عزل جناب آقای اژهای یک فرآیند دو ساله داشته و ربطی به مساله جاری ندارد. به ایشان در این دو سال، با شواهد مشخص توصیه کردم دو نفر از معاونان خود را تغییر دهد، اما به این کار مبادرت نورزیده است. ضمن اینکه در موضوع هاله اسفندیاری هم خوب عمل نکرد و من به او گفتم که چرا رفتاری میکنید که مورد تمسخر واقع شوید؟ یک پیرزن 70 ساله را گرفتهاید و میگویید میخواهد انقلاب مخملی راه بیندازد در حالی که عاملان انقلاب مخملی کسان دیگری هستند و باید آنها به مردم معرفی شوند. در موضوع پرتقالهای اسرائیلی نیز با وجود اینکه عاملان اصلی این اقدام مشخص بودند به آقای اژهای گفتم که باید با اینها برخورد شود ولی وی گفت نمیتوانیم با آنها برخورد کنیم. همچنین از دو هفته پیش از اغتشاشات، وزارت خارجه اطلاع داد افراد زیادی از انگلیس به ایران میآیند و این کاملا مشکوک است اما وزارت محترم اطلاعات این موضوع را پیگیری نکرد و در اغتشاشات ضعیف عمل کرد که در برخی موارد اهمال مشهود بود. در زمینه تحرکات در ایام پیش از انتخابات، وزارت اطلاعات حتی یک برگ گزارش به من نداد، حتی از برخی بزرگان هم پرسیدم که آیا وزارت به شما در این زمینه گزارشی داده است؟ که گفتند گزارشی دریافت نکردهاند در حالی که مخالفان، یک برنامهریزی چندین ساله برای این انتخابات کرده بودند.»
برای برکناری اژهای تفاسیر دیگری هم روایت شد. به عنوان مثال قاسم روانبخش، شاگرد آیتالله مصباح یزدی دلیل برکناری اژهای را تصفیه برخی عناصر ناهمخوان با انقلاب از وزارت اطلاعات دانست. وی گفت: «برخی کارهای احمدینژاد مانند ماجرای تغییر وزیر اطلاعات از سر هوشمندی است اما بقیه متوجه نمیشوند. هوشمندی اقتضا کرد که وزیر را بلافاصله کنار بگذارد و خود سرپرست وزارتخانه شود تا برخی جریانها را تصفیه کند. غالب بچههای بدنه وزارت اطلاعات بچههای خوبی هستند. اما برخی از کسانی که مسئولیت داشتند، خیلی میانهای با تفکر انقلابی انقلابی نداشتند. بدانید بعضی کارها یک دلیلی دارد. احمدینژاد هوشمندانه عمل کرده است. خود آقای محسن اژهای افتخار میکرد که من آمدهام وزارت و هیچکس را از خارج وارد نکردهام که تغییری ایجاد شده باشد. ممکن است ایشان آدم خوبی باشد، ولی برخی تغییرات نیاز به خود احمدینژاد داشت. برخی مسائل که ما اطلاع نداریم هم همین گونه است. ظاهرش یک چیز است، باطنش یک چیز دیگر است. در موضوع کردان هم یک سری مسائل در حاشیه وجود داشت.»
پس از برکناری
پس از برکناری اژهای، تغییر ریاست قوه قضائیه و حضور لاریجانی در راس این قوه سبب شد اژهای بار دیگر به خانه سابق بازگردد و در کسوت دادستان کل کشور بر صندلی دری نجفآبادی تکیه زند. او در نخستین ماموریتش در هیات سه نفره، سراغ کروبی رفت و به همراه رئیسی و خلفی اظهارات شیخ اصلاحات را مبنی بر وقوع تجاوز در بازداشتگاهها گوش داد. پس از آن اما دادستان کل در صدا و سیما حضور یافت، اظهارات کروبی را دروغ و ماجرای ترانه موسوی را جعلی دانست. او همچنین به صراحت خواستار برخورد با کروبی شد. در روزهای اخیر نیز به تنها او به جد پیگیر این ماجراست که بسیاری از مخالفان کروبی نیز امیدشان به پیگیری محسنیاژهای است.
محسنیاژهای اما در گفتوگوی سهشنبه خویش با روزنامه کیهان، علاوه بر تاکید بر برخورد با کروبی از ماموریت تازهای خبر داده است؛ حل مشکلات فضای سایبر. گویا ماموریتهای حاج آقا را پایانی نیست.