شعیب بهمن
در آینده نزدیک باید مسئله همکاری روسیه و اتخادیه اروپا یا در واقع همکاری بین روسیه و آمریکا در زمینه ساخت سامانه مشترک دفاعی ضد موشکی حل شود. برخی از کارشناسان و دیپلماتها اعتقاد دارند که اگر این طرح همراه با مسکو تحقق یابد، آنگاه جنگ سرد و مسابقه تسلیحاتی برای همیشه پایان خواهد یافت و در غیر این صورت، جنگ سرد میتواند به یک جنگ واقعی مبدل گردد. شاید به همین دلیل بود که اجلاس سران کشورهای عضو ناتو و روسیه در ماه نوامبر 2010 در لیسبون، از سوی آمریکا، اروپا و روسیه به عنوان یک رویداد تاریخی نامیده شد. زیرا در آن اجلاس تصمیم گرفته شد که همگرایی بین طرح واشنگتن و بروکسل پیرامون ایجاد سامانه دفاعی ضد موشکی اروپا ایجاد گردد. برای مسکو این اجلاس بسیار مهم بود؛ زیرا دیمیتری مدودف در آنجا پیشنهاد ایجاد سامانه دفاعی ضد موشکی اروپا همراه با روسیه را مطرح کرد. از این رو ناظران، این پیشنهاد روسیه را حادثه بزرگ و نقطه عطف تلقی کردند؛ زیرا در صورت انجام موفقیت آمیز بودن این طرح، آنگاه نخستین قدم تاریخی در راه همگرایی توان نظامی دو کشور که قبلاً دشمن یکدیگر بوند، برداشته خواهد شد. با این حال پس از گذشت چند ماه از اجلاس لیسبون، کاملاً مشخص شده که آن رخداد بزرگ تبلیغی با مشکلات و چالشهای متعددی مواجه است.
سپر دفاع موشکی
در سپتامبر 2009، واشنگتن اعلام نمود که از طرح بوش در خصوص استقرار سامانههای موشکی با رادار زمینی در چک و موشکهای رهگیر مستقر در لهستان امتناع میورزد. در آن زمان دولت اوباما طرح جدیدی ارائه داد که شامل چهار مرحله بود:
مرحله اول با اعزام ناو موشکانداز مونتری به سواحل اروپایی تا پایان سال 2011 عملی خواهد شد. علاوه بر این، استقرار ایستگاه راداری زمینی متحرک نیز در جنوب اروپا تا پایان سال مستقر خواهد شد.
در مرحله دوم طرح که تا پایان 2015 به اتمام میرسد، رادارهای مدرن و تکمیل شده و همچنین سپرهای موشکی SM-3BLOCKIB در رومانی مستقر خواهند شد.
مرحله سوم تا پایان سال 2018 انجام خواهد گرفت و آمریکا باتریهای سامانههای دفاعی ضد موشکی را در لهستان مستقر خواهند نمود.
چهارمین مرحله نیز قرار است تا پایان سال 2020 به انجام برسد و در چارچوب آن، سامانههای دفاعی ضد موشکی SM-3BLOCKIB در اروپا مستقر خواهند شد که قادرند نه فقط موشکهایی با برد متوسط، بلکه موشکهای بالستیکی قاره پیمای MBR با برد 5/5 هزار کیلومتر را نیز رهگیری کنند.
چالشهای روسی- آمریکایی
اگر چه در آغاز کاخ سفید مطمئن بود که این طرح از نظر امنیت مؤثرتر خواهد بود و از طرف اروپاییها و همچنین روسیه با آن مخالفتی نخواهد شد، اما اینک به نظر میرسد روسها به شدت نگران این طرح هستند. نگرانی روسیه به خصوص شامل مرحله چهارم میشود. زیرا سه مرحله اول، امنیت روسیه را به خطر نمیاندازد. در این بین مرحله چهارم که قادر به رهگیری موشکهای بالستیکی قارهپیما با برد متوسط میباشد، میتواند توان بازدارندگی روسیه را به خطر بیندازد.
از این رو اختلاف نظرهایی در خصوص اصول ساخت سپرهای موشکی اروپایی وجود دارد. ناتو اصرار بر ردهبندی عمیق سپرهای موشکی دارد که بر چهار مرحله توسعه آمریکایی این سیستم تکیه دارد. این در حالی است که روسها به اهداف چنین اقدامی شک دارند و معتقدند چنانچه آمریکا در پایان چهارمین مرحله تکامل این سیستمها در سال 2020، دوباره مانند بوش پسر عمل نماید و سپرهای موشکی را در چک و لهستان مستقر کند، آنگاه نیروهای راهبردی بازدارنده هستهای روسیه مورد تهدید قرار خواهند گرفت. بنابراین از نظر روسها 2020 نقطه برگشت ناپذیری خواهد بود؛ زیرا آمریکا قصد دارد سامانههای موشکی SM-3BLOCKIB را که قادر به رهگیری موشکهای بالستیکی قارهپیما هستند، در اروپا مستقر کند. روسها معتقدند سپرهای موشکی آمریکایی مستقر در این منطقه، نه تنها میتوانند موشکهای راهبردی روسیه که از خاک این کشور به سمت شمال غرب پرتاب میشوند را بزنند، بلکه این امکان را به دست خواهند آورد که بتوانند حمله هستهای به اهداف زمینی بکنند.
به همین دلیل روسیه بر ساخت سیستم بخشی از سپرهای موشکی اروپایی که در جهت جنوب قرار گرفته تأکید دارد. روسها معتقدند اگر از نظر ناتو، ایران تهدید واقعی است، پس باید سامانه دفاع ضد موشکی نیز در محلی مستقر شود که امکان تهدید موشکی از آنجا وجود دارد. در عین حال روسها خواستار آن هستند که سیستم اطلاعاتی- تحلیلی، سیستم هشدار دهنده حمله موشکی و مرکز تصمیمگیری براساس حقوق برابر، به صورت مشترک اداره شوند. مسکو در حالی به ارائه این پیشنهاد پرداخته که عملاً برخی از کارشناسان نظامی غربی اعتقاد دارند روسیه در ساخت سپرهای موشکی نمیتواند با ناتو برابر باشد. به عبارت دیگر روسیه نمیتواند از فنون نظامی و سیستمهای تأمین امنیت خودش چیزی به ناتو پیشنهاد کند. زیرا فناوریهای ناتو بسیار پیشرفتهتر از فناوریهای نظامی روسیه هستند. بدین ترتیب اینکه به نظر میرسد وضعیت بسیار پیچیده و دشواری به وجود آمده و طرفین به بنبست سیاسی و دیپلماتیک رسیدهاند. دلیل اصلی این بنبست، به این نکته باز میگردد که روسیه اصرار دارد طرف مقابل مذاکرات، به منظور عدم استفاده سامانههای دفاعی ضد موشکی اروپا علیه موشکهای راهبردی و هستهای روسیه، تضمین حقوقی بدهد. از سوی دیگر اروپاییها معتقدند که هرگونه صدور ضمانت حقوقی در زمینه سامانه دفاعی ضد موشکی در اروپا میتواند حساسیت شدید آمریکاییها را برانگیزد. به خصوص که آمریکا سال آینده شاهد انتخابات ریاست جمهوری است و تصویب چنین سندی یک سال پیش از انتخابات ریاست جمهور می تواند به مثابه برگ برندهای برای جمهوریخواهان و اعمال فشارهای بیشتر بر اوباما باشد. سناتورهای نومحافظهکار آمریکایی تأکید دارند که هیچگاه در مورد ساخت سپرهای موشکی مشترک با روسیه موافقت نخواهند کرد. به اعتقاد آنها آمریکا باید سیستمهای ویژه خود را بسازد که در جهت تأمین امنیت ملی ایالات متحده عمل کنند.
پیشنهاد روسیه و مخالفتها
روسیه همچنان بر پیشنهادی که مدودف در اجلاس لیسبون داد، پافشاری میکند. مطابق با طرح مدودف، روسیه پیشنهاد کرده سپرهای موشکی خود را که قصد دارد اروپا را پوشش دهد، با طرحهای آمریکا ادغام کند. در واقع پیشنهاد دیمیتری مدودف بر ساخت سامانههای موشکی منطقهای استوار بود. در چارچوب سپرهای موشکی منطقهای، روسیه پیشنهاد میکند که مسئولیت دفاع از منطقه شمال غربی یعنی آسمان لهستان و بالتیک و اسکاندیناوی را به مسکو بسپارند. این در حالی است که لیتوانی، لتونی، استونی، لهستان و رومانی به شدت مخالف این ایده میباشند. در واقع دولتهای شرق اروپا از بابت خطر هستهای ایران نگرانی چندانی ندارند،بلکه خطر و تهدید اصلی برای آنها از جانب روسیه است. در واقع آنها نیز همچون خود روسها تصور میکنند که هدف اصلی این طرح روسیه است. به همین دلیل نیز مشتاقانه از طرح سپر موشکی حمایت میکنند.
باید توجه داشت که دوره تسلط شوروی بر اروپای شرقی، تجربهای به شدت منفی برای کشورهیا تابع این کشور و نیز دولتهایی بود که جزو اتحاد جماهیر شوروی بودند و امروز مستقل شدهاند. مردم این کشورها هنوز در حال پشت سر گذاشتن فشارهای آن دوران هستند و هنوز ترس از آن دوران در آنها وجود دارد. نیروهای جناح راست در هر یک از این کشورها از این ترس برای پیشبرد اهداف داخلی خود بهره میبرند. این نیروها در حقیقت از فشارهای مستقیم نظامی و حتی سیاسی روسها هراسی ندارند، بلکه از این میترسند که اروپای غربی با روسیه زد و بند سیاسی کرده و به این ترتیب این کشورها نتوانند تأثیر و نقش چندانی در این زد و بند داشته باشند. به اعتقاد آنها، این امر به هیچ وجه نامعقول نیست. به خصوص که در طول قرون نه چندان دور نیز این زد و بندهای چندین بار صورت گرفته و احتمال اینکه مجدداً این اتفاق بیفتد، بعید نیست. به همین خاطر کشورهای اروپای شرقی علاقهای وافر به ایالات متحده دارند. هدف این ابزار دوستی و علاقه به آمریکا دوگانه است؛ به این معنا که آنها از یکسو خواهان تضعیف اروپای غربی و از سوی دیگر خواستار ایجاد وضعیتی هستند که در آن ایالات متحده به حمایت از اروپای شرقی بپردازد.
بنابراین مشکلات مربوط به ایجاد سامانه دفاع ضد موشکی اروپا، تنها به چالشهای بین روسیه و غرب محدود نمیشود، زیرا بسیاری از سیاستمداران غربی نیز باید به شهرندانشان توضیح دهند که چرا کشورهای عضو ناتو باید در زمینه تأمین امنیت و دفاع ضد موشکی خود، به روسیه که قابل اعتماد نیست و حتی تهدیدی برای آنها میباشد تکیه کنند. این نکتهای است که میتواند نه تنها بسیاری از روسای کشورهای عضو ناتو را با چالش مواجه کند، بلکه احتمالاً شکافهایی را نیز در اروپا به خصوص میان کشورهای شرق و غرب اروپا ایجاد نماید. به خصوص کشورهای شرق اروپا که به تازگی به اتحادیه اروپا پیوستهاند، به شدت نگران هرگونه معامله امنیتی اتحادیه با روسیه هستند.
همچنین برخی از اعضای ناتو نیز با این نکته که به روسیه وضعیتی برابر با دیگر اعضای ناتو اعطا شود، به شدت مخالفت میورزند. آنها معتقدند که کشورهای عضو ناتو به وسیله پنج متن در توافقنامه واشنگتن به هم مرتبط هستند و نمیتوانند امنیت خود را به دست یک بازیگر جدا بدهند. این در حالی است که روسها میگویند اگر این سیستم برای دفاع از تهدیدات حاصله از جنوب و به خصوص ایران است، بنابراین چه فرقی میکند که از بخش شمالی چه کسی دفاع خواهد کرد؟ به عقیده روسها اگر از سمت شمال هیچ تهدیدی وجود ندارد، بنابراین منطقی است که مسئولیت این قسمت به روسیه سپرده شود.
در این بین علاوه بر مجادلات فوق، دلایل دیگری نیز وجود دارند که دستیابی به چنین توافقی را ناممکن میسازند. به این معنا که اصولاً واشنگتن به هیچوجه مایل نیست، هیچ گونه تعهد و ضمانت حقوقی را در خصوص روسیه برعهده گیرد. نباید از یاد برد که آمریکا 10 سال پیش، به طور یکجانبه از توافقنامه محدودیت سامانههای پدافندی موشکی (سندی که در سال 1972 توسط شوروی و آمریکا امضا شده بود) خارج شد.
دورنما
با این اوصاف به نظر میرسد سامانه دفاعی ضد موشکی اروپا یا ایجاد نخواهد شد یا بدون توافق با روسیه شکل خواهد گرفت. اگر غرب نتواند به توافق با روسیه در این خصوص دست یابد، آنگاه روسها طرح استقرار سامانه پدافندی اروپا را بخشی از سامانه پدافندی آمریکا تلقی میکنند و اقدامات واکنشی سختی را در نظر خواهند گرفت. در واقع اگر غرب نگرانیهای روسیه در زمینه ایجاد سامانه پدافندی موشکی در اروپا را نادیده بگیرد، آنگاه همانطور که هم دیمیتری مدودف و هم ولادیمیر پوتین مکرراً اظهار کردهاند، احتمال آغاز مسابقه جدید تسلیحاتی را میتوان پیشبینی کرد. به عنوان نمونه دیمیتری مدودف در پایان ماه ژانویه 2011، اعلام کرد اگر ناتو از ایده ساخت سیستمهای دفاعی ضد موشکی مشترک امتناع ورزد، آنگاه مجموعههای موشکی هستهای در مرزهای غربی روسیه مستقر خواهند شد.
به هر حال باید تا 8 ژوئن 2011 که اجلاس وزرای دفاع کشورهای عضو ناتو در بروکسل برگزار خواهد شد، منتظر ماند و دید که بررسی موضوع سامانه پدافند موشکی به کجا کشیده خواهد شد. در آن اجلاس قرار است وزیر دفاع روسیه نیز حضور داشته باشد. نباید از یاد برد به رغم آنکه واشنگتن میگوید این سامانهها برای جلوگیری از حملات موشکی ایران ایجاد خواهند شد، با این حال همچنان روسها حرف آمریکاییها را باور نکردهاند. ضمن آنکه مقامات کرملین همچنان به بحثهای خود در این ارتباط که آیا اصلاً چنین سامانههایی برای اروپا لازم است یا نه، و اینکه آیا برای اروپا تهدید حملات موشکی وجود دارد یا نه، ادامه میدهند. در مجموع با وجود آنکه احتمال ایجاد چنین سامانهای با توافق روسیه و ناتو کم است، با این حال نباید از یاد برد که این طرح، تنها طرح مشترک جدی بین روسیه و ناتو محسوب میشود و به نمادی از همکاریهای این دو تبدیل شده است.