دکتر حسین رفیعی
در این مقاله هدف، نقد الگوهای «سیاسی ـ اقتصادی» جهان و ارائه نظرات آیتالله سیدمحمود طالقانی در چارچوب یک الگوی مذهبی (اسلامی) است. طالقانی از بدو فعالیت اجتماعی خود، دغدغه سیاست و اقتصاد را داشته است. در تمام دوران عمر خود (1289 ـ 1358) از دیدگاه یک مجتهد و کارشناس امور دینی به این دو مقوله پرداخته است. سعی خواهد شد که دیدگاههای وی را در یک هیأت ترکیبی که میتواند راهحلی برای کشورهای اسلامی (حداقل) باشد بیان کنیم.
بعضیها در جمهوری اسلامی، از سالیان قبل، اعتقاد داشتند و تبلیغ میکردند که در اسلام الگویی برای اقتصاد و سیاست وجود ندارد. باید از تجارب بشری استفاده کرد و اکثراً، الگوی سرمایهداری حاکم و مسلط بر جهان را ترجیح میدادند و عملاً هم این الگو در بعد اقتصادی از سال 1368 به اجرا درآمده است. هرچند قانون اساسی ایران از این الگوی اقتصادی ـ سیاسی به طور روشن و آشکاری فاصله جدی دارد. تعدادی از متفکران اسلامی ـ در میان روشنفکران و حوزویها نقدهایی بر اقتصاد سرمایهداری و کمونیستی، از قبل از انقلاب داشتهاند و در صدد ارائه یک الگوی اسلامی برآمدهاند که میتوان در دسته اول از نخشب، شریعتی و طالقانی و... و در دسته دوم از مطهری، سیدمحمدباقر صدر، بهشتی و... نام برد. هر دو دسته این بزرگواران معتقد بودهاند که اسلام اگرچه مسائل اقتصادی و سیاسی را کارشناسی و مهندسی نکرده، ولی دارای فلسفه اقتصادی، سیاسی است.
به عبارت دیگر، این متفکران این اراده را داشتهاند که در اسلام میتوان یک الگوی مستقلی از الگوهای مطرح جهانی، که در عین حال ناتوان از حل مشکلات بشر هستند، جستجو کرد. آیتالله طالقانی، یکی از این متفکران است که متقدم بر دیگران در جستجوی حل مشکلات جامعه در چارچوب اسلام بوده و در این نوشتار سعی خواهیم کرد که ابتدا نقد نظامهای جهانی را ارائه دهیم البته با عنایت به دیدگاههای طالقانی و سپس الگوی طالقانی را مطرح کنیم. نظامهای اقتصادی ـ سیاسی مطرح جهان عبارتند از: سرمایهداری، کمونیستی، سوسیال دموکراسی غربی و اخیراً الگوی چینی.
نظام سرمایهداری
نظام سرمایهداری که از بدو تولد آن حدود سیصد سال میگذرد و در چارچوب آزادی فردی و رسمیت یافتن مالکیت، بیان میشود با عنوانهایی چون لیبرالیسم، نئولیبرالیسم، لیبرال ـ دموکراسی و در عملکردهای جهانی تحت عناوینی چون استعمار، امپریالیسم و اخیراً امپراطوری آمریکا تطور یافته است. این نظام که ابتدا در کشورهای پیشرفته صنعتی به وجود آمد در دوران استعمار، امپریالیسم و امپراطوری به کشورهای عقبمانده جهان سرایت کرد و در این کشورها گرچه آزادی اقتصادی را پذیرفت ولی در خیلی از کشورها به دموکراسی پایبند نبود. دیکتاتورهای خشن و وحشتناکی تحت سیطره سرمایهداری در این کشورها شکل گرفتهاند و عملاً اقتصاد، فرهنگ و ارزشهای نظام سرمایهداری، کشورهای عقبمانده جنوب را به خود وابسته کرد. امروزه محققان فراوانی ارتباط شرایط کشورهای عقبمانده را با استعمار، امپریالیسم و امپراطوری اثبات کردهاند. به عبارت دیگر، مسئولیت شرایط جهان امروز کاملاً متوجه این نظام میشود. شرایط جهان امروز، که در چارچوب اعلامیه جهانی حقوق بشر و پروتکلهای تصویبشده، ایراد اساسی دارد عبارتند از:
در شرایط کنونی، نظام سرمایهداری برپایه 4 عنصر فقر (ربا، رانتخواری، تحریم، گرانفروشی، انحصار)، سکس، اعتیاد و خشونت (جنگ، تهاجم، نرمافزاری...) استوار شده تا به حکومت خود در جهان تداوم دهد.
البته باید رابطه فرهنگ، تکنولوژی، تمدن، پیشرفت و... غرب را با سرمایهداری و این 4 عنصر شناسایی کرد که موضوع دیگری است و به بحث، مربوط نمیشود.
1- فقر: فقر پدیدهای جهانی شده است، به طوری که مطالعات (UNDP) به ما میگوید:
در آمریکا (پیشرفتهترین کشور صنعتی جهان) 40 میلیون نفر زیر خط فقر و فاقد هرگونه بیمهایاند.
5/1 میلیارد نفر در جهان روزانه با کمتر از یک دلار زندگی میکنند. (20 درصد جمعیت جهان) و 30 درصد جمعیت بشر در فقر نسبی (3 دلار در روز) به سر میبرند.
بیش از دو میلیارد نفر در خطر کمبود ویتامین آ، ید و آهن هستند که یک میلیارد نفر به این دلیل، مریض و فلج شدهاند. هزینه رفع این کمبودها فقط یک میلیارد دلار است (هزینه جنگ عراق برای آمریکا، تا پایان سال 2009، 5000 میلیارد دلار برآورد شده است).
به دلیل مهاجرت به کشورهای صنعتی، سالانه 500 میلیارد دلار موقعیت شغلی برای نیروی کار کشورهای جنوب از بین میرود.
در کشورهای جنوب 700 میلیون نفر بیکار هستند و هر سال 40 میلیون به آنها اضافه میشود.
2- سکس: امروز نظام سرمایهداری از چیزی به نام «صنعت سکس» سخن میگوید:
2 تا 3 میلیون زن تنفروش در جهان وجود دارد.
800 میلیون نسخه محصولات نسخه محصولات پورنورگرافی، 180 میلیون Link اینترنتی در آمریکا وجود دارد و در لاسوگاس آمریکا بیش از 200 شرکت، این محصولات را تولید میکنند.
250 کانال ماهوارهای انحرافات جنسی را تبلیغ و تجارت فحشاء را سامان میدهند.
فقط درآمد صنعت سکس ژاپن، سالانه 40 میلیارد دلار است.
ویروس HIV در آزمایشگاههای «سیا» سنتز شده است (این موضوع توسط دولت شوروی در دهه 1980 افشاء شد و در مجله اشپیگل مقاله مفصلی چاپ شد)
3- اعتیاد: نظام سرمایهداری نه تنها مبارزه جدی با اعتیاد نمیکند که آن را برای تداوم خود مفید میداند:
1500 میلیارد دلار چرخش تجارت اعتیاد بوده با 200 میلیون معتاد در جهان، این مبلغ حدود تجارت جهانی نفت بوده و از تجارت اسلحه بیشتر است.
مشکل کشاورزان افغانستان را پرداخت کمک برای جلوگیری از کشت تریاک با 400 میلیون دلار میتوان حل کرد. (تولید 8200 تن تریاک از قرار هر کیلو 50 دلار)
سنتز هروئین در دهه 1950 توسط سیا انجام شده است.
قرصهای شیمیایی جدید که سریعاً معتادین را از پا درمیآورند، سنتز مراکز تحقیقات شیمیایی غربی هستند. هزینه تحقیق برای سنتز این ترکیبات و امنیت توزیع آن فقط در حیطه دولتهای غربی ممکن است.
4ـ خشونت: عملکرد نظام سرمایهداری مستقیم و غیر مستقیم تبلیغ خشونت است. هم استمرار نظام سرمایهداری با خشونت و هم تبلیغ خشونت در جوامع بشری در زیر پوشش دموکراسی.
کودتاهای انجام شده در کشورهای اروپایی و جهان سوم در قرن بیستم. بعد از جنگ جهانی دوم، آمریکا در 56 کشور جهان، دخالت مستقیم نظامی و اطلاعاتی داشته است.
جنگهای دوران استعماری در آسیا، آفریقا و آمریکا (نوآم چامسکی کشتار بومیان قاره آمریکا را یکصد میلیون نفر میداند).
فقط آمریکا 000/800/1 زندانی دارد که قربانیان خشونت سرمایهداری هستند.
تهیه فیلمهای سینمایی مبلغ خشونت؛ وادار کردن جوانان به «جرم» و سپس پروندهسازی و زندانی کردن آنها برای تداوم نظام سرمایهداری.
عکسالعمل به نظام سرمایهداری
به هر حال مقابله با عملکرد نظام سرمایهداری قرن 19 و 20 به شکل جنبشهای استقلالطلبانه و ضد امپریالیستی ظاهر میشد در سالهای اخیر به شکل جنبشهای مذهبی نمود پیدا کرده است.
1ـ جنبش میلیشیای آمریکایی؛ 5 میلیون مسلح طرفدار قانون اساسی با مبانی مذهبی و خواهان استقلال ایالات.
2ـ طالبانیسم و القاعدهگری در کشورهای اسلامی.
3ـ فرقه مذهبی آئوم در ژاپن که مردم عادی را در ایستگاه قطار زیرزمین مسموم کردند.
این که امروز، پس از فروپاشی شوروی و شکست سوسیالیسم حکومتی، گرایش بیشتر روشنفکران طرفدار مارکسیسم به یک نوع سوسیالیسم پارلمانی و گرایش تودههای مردم به یک نوع مذهب تهاجمی تروریستی، معطوف شده است، جای خیلی تفکر و تعمق دارد. در جامعه ما، و در منطقه اسلامی ما، اهمیت موضوع دوچندان میشود و تحولات جامعه ایران هم در 30 سال گذشته و گرایشات شدید ظاهراً مذهبی، هم میتواند متأثر از تحولات اقتصادی باشد.
طالقانی و اقتصاد
اهمیت اقتصاد در اسلام از دیدگاه طالقانی
یکی از دغدغههای جدی آیتالله طالقانی از سال 1327 که «اسلام و مالکیت» را چاپ کرد تا 30 تیر 1358، 47 روز قبل از وفاتش، مسائل اقتصادی بوده است. در تفاسیر خود، سخنرانیها، مصاحبهها و منابر، اهمیت امر اقتصاد را بیان کرده ، آن هم با روش مدرن و علمی، و او اولین روحانی است که به مسأله اقتصاد با روش جدید پرداخته است. پس از وی، آیتالله صدر کتاب «اقتصاد ما» را نوشت و آیتالله مطهری کتاب «بررسی اجمالی مبانی اقتصاد اسلامی» را که متأسفانه در ایران شانس انتشار پیدا نکرد. عملاً نظرات اقتصادی یک فقیه که تمام کتابهایش مورد تأیید آیتالله خمینی قرار گرفته بود، سانسور شد! پس از انقلاب، برادران حکیمی 4 جلد از کتاب ارزشمند «الحیات» را به جمعآوری آیات و روایات مربوط به اقتصاد اختصاص دادند و امکانات خوبی را برای محققین فراهم کردند. برادران حکیمی نیز متهم شدند که «چرا آیات و روایات کمونیستی اسلام را جمعآوری کردهاند!» در حالی که اسلام حداقل 1200 سال پیش از کمونیسم ظهور کرده است.
نگاه طالقانی به اسلام، و بالتبع به فلسفه اقتصادی اسلامی از اعتقاد او به جامعیت اسلام برمیخاست که در نظرات او به دمکراسی، آزادی و انساندوستی تبلور یافته و ما به طور فشرده به آن خواهیم پرداخت.
طالقانی به مفهوم کارشناس مسائل اقتصادی و یا کسی که مبانی اقتصاد اسلامی را مهندسی میکند، در اینجا مطرح نیست؛ او، یک «فیلسوف اقتصاد اسلامی» است. او یک مفسر قرآن، مجتهد و کسی است که اقتصاد را سیاسی و فلسفی میبیند.
طالقانی با کار تحقیقی خود در «مالکیت در اسلام»، تفسیر آیات 275 تا 284 سوره بقره، تفسیر آیات 25 سوره حدید، 18 آلعمران و 135 سوره نساء و تفسیر آیه 21 سوره آلعمران و مصاحبه رادیو تلویزیونی دوم خرداد 1358 و گفتوگو با خبرنگاران داخلی و خارجی در اسفند 1357 و سخنرانی میدان بهارستان در 30 تیر 1358، نظرات خود را در مورد «فلسفه اسلامی» و «اقتصاد سیاسی» اسلام، بیان کرده است.
آقای طالقانی صریح و شفاف نظراتش را در رابطه با اساسیترین مبانی اقتصادی جهان امروز بیان کرده است. این مبانی که چارچوب نظری اقتصادی اسلامی را در دیگاه طالقانی بیان میکنند، عبارتند از:
1ـ سرمایهداری 2ـ استثمار 3ـ قسط 4ـ ربا 5ـ مالکیت طالقانی با بیان نظرات خود، دارای یک مکتب اقتصادیست که کموبیش نظرات او در بخش اقتصادی قانون اساسی هم تبلور یافته است، ولی در 30 سال گذشته، امکان اجرای آن پیش نیامده و یا عملاً با تغییر جدی مواجه شده است. ما قبل از این که نظرات آقای طالقانی را در مورد 5 مورد فوقالذکر بیان کنیم، نظری اجمالی خواهیم داشت به شرایط اقتصادی اجتماعی جامعه ایران در وضع فعلی تا مقایسهای باشد با آنچه طالقانی گفته است و آنچه امروز با آن روبرو هستیم.
شرایط اقتصادی ـ اجتماعی ایران:
1ـ گزارش ربع قرن عملکرد جمهوری اسلامی از طرف سازمان مدیریت و برنامهریزی (1356-1381) بیان میکند که تولید سرانه متوسط سالانه 9/0 درصد و درآمد سرانه سالانه متوسط 2/1 درصد رشد منفی داشتهاند. درآمد سرانه از صادرات نفت خام در سال 56، 672 دلار و در سال 81، به 160 دلار کاهش یافته است. توجه داشته باشیم اگر امروز نفت را بشکهای 60 دلار میفروشیم، به لحاظ قدرت خرید، معادل 15 دلار سال 57 است.
2ـ اتلاف سرمایه ملی: معاونت سلامت وزارت بهداشت اعلام کرده که در سال 1380، 4 میلیون سال عمر مردم ایران به دلیل ترافیک و بیماریهای قلبی از دست رفته یعنی 30 میلیارد دلار (هر سال عمر انسان 6 میلیون تومان، یا 7500 دلار ارزش دارد. یاس نو 11/9/82)
3ـ فرار مغزها: فرار مغزها در دوران بعد از انقلاب حدود 400 میلیارد دلار و در سال 1380، معادل 38 میلیارد دلار بوده است. اداره گذرنامه اعلام کرده است که در سال 82، هر روز به طور متوسط 15 کارشناس ارشد، 3/2 دکترا، و 547 نفر با مدرک لیسانس از کشور خارج شدهاند (شرق 6/10/82 و ایران 26/8/83) و صندوق بینالمللی پول اعلام کرد که هر سال 150 تا 180 هزار ایرانی با تحصیلات دانشگاهی از ایران خارج میشوند و آن را معادل خروج 11 میلیارد دلار، برآورد کرده است (دنیای اقتصاد ـ شهریور 1384).
4ـ فرار سرمایه: با ارزش دلار سال 1382، در 40 سال گذشته 3800 میلیارد دلار بوده است. (مؤسسه تحقیقاتی تدبیر اقتصاد، ایران 14/8/82 و شرق 4/9/82)
5ـ قاچاق کالا: در سالهای گذشته بین 10 تا 15 میلیارد دلار بوده است (با این حجم واردات قاچاق سالانه بین 1 تا 5/1 میلیون شغل از دست میرود. یاس نو 23/6/83 و شرق 28/11/83)
6ـ محاسبات مرحوم دکتر عظیمی میگوید 40 درصد نیروی کار ایران، بیکار است و در تولید ملی نقشی ندارد. (یاس نو 25/2/82)
7ـ 4 میلیون معتاد در ایران وجود دارد(3/2/84 شرق).
براساس این تحقیق در سال 1383 مواد مخدر 99472 میلیارد ریال (11 میلیارد دلار)، شامل هزینههای خرید و مصرف مواد، کاهش بهرهوری و مشارکت اجتماعی مصرفکنندگان و قاچاقچیان، هزینههای دولت در زمینه کاهش تقاضا و مقابله با عرضه، هزینههای آسیبهای اجتماعی و... به اقتصاد ایران ضربه زده است. به عبارت دیگر، سهم خسارتهای مواد مخدر به اقتصاد ملی ایران به درآمد ملی 29 درصد و این حدود نصف درآمد نفت و گاز ایران به طور متوسط در سالهای پس از انقلاب است.
8ـ رئیس سازمان جوانان: 40 درصد جوانان دچار آسیب روحی هستند (یاس نو 9/4/82)
9ـ 2 میلیون نفر از جوانان 11 تا 16 ساله ترک تحصیل دارند. (معاون وزارت آموزش و پرورش، جراید 13/7/82) معاون وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد که در سال 1386، 115 هزار دانشآموز ابتدایی پس از ثبتنام ترک تحصیل کردهاند (سرمایه 28/9/86)
10ـ سالانه حدود 7 میلیون جرم اتفاق میافتد (رئیس دادگستری خراسان، شرق 12/7/82). یعنی از هر 7 نفر بالای 15 سال یک نفر مجرم است. ریاست قوه قضائیه در سال 1386، این پروندهها را ده میلیون اعلام کرده است.
11ـ نقش دانایی در تولید ثروت: محاسبات بانک جهانی میگوید که نقش نیروی انسانی در تولید ثروت در ژاپن، ترکیه و ایران به شرح زیر است:
12ـ نقش نیروی انسانی در ژاپن 80 درصد، ثروت فیزیکی 18، ثروت طبیعی 2 درصد. نقش نیروی انسانی در ترکیه 72 درصد، ثروت فیزیکی 15 درصد، ثروت طبیعی 13 درصد. نقش نیروی انسانی در ایران 34 درصد، ثروت فیزیکی 37 درصد، ثروت طبیعی 29 درصد. (دکتر فرشاد مؤمنی فرهنگ اندیشه، سال دوم، شماره هفتم، پائیز 1382)
13ـ خط فقر برای یک خانواده 5 نفری، در سال 1385، 332 هزار تومان در شهرهاست (گزارش نظارتی سال دوم برنامه چهارم. سرمایه 7/6/87). 5/1 میلیون خانوار ایرانی، ماهانه با 43 هزار تومان زندگی میکنند (وزیر رفاه و تأمین اجتماعی، شرق 22/12/83) افراد زیر خط فقر را بین 8 تا 20 میلیون نفر اعلام کردهاند (شرق 23/9/83 و سایت بازتاب کد خبر 21110)
14ـ علیرغم اختلافنظر در مورد بهره بانکی و کاهش ظاهری آن، رئیس کل اسبق بانک مرکزی، نرخ سود در بازار آزاد را بین 30 تا 90 درصد میداند (دنیای اقتصاد 1/11/83)
15ـ 8 میلیون حاشیهنشین در اطراف شهرها وجود دارد که میتوانند بستر خطرناکی برای تحولات غیرقابل کنترل باشند.
16ـ صندوق بینالمللی پول اعلام کرد که تورم ایران در خاورمیانه اول و در جهان، چهارم است. (سرمایه 20/7/1387)
17ـ برنامه محیط زیست سازمان ملل گزارشی در مورد وضعیت پرداخت یارانهها در ایران منشتر کرد که در آن آمده سهم ثروتمندان 87 برابر اقشار کمدرآمد میباشد (سرمایه 12/6/87)
18ـ دولت گندم داخلی را تنی 280 هزار تومان و وارداتی را 400 هزار تومان خریداری کرده است (سرمایه 12/6/87)
19ـ رئیس جدید دیوان محاسبات اعلام کرد که 4 هزار و 500 پرونده مفتوح در دیوان وجود دارد و اگر به طور متوسط در هر پرونده پای سه مدیر درگیر باشد، درگیری 13 الی 14 هزار مدیر در این پروندهها، وجود دارد (اعتماد ملی 24/7/87)
20ـ بارها اعلام شد که 4 هزار نفر مطالبات معوقه بانکها را دریافت کردهاند و بدهی خود را به بانکها نمیپردازند.
طالقانی و ربا
1ـ ربا در میان همه ملل و ادیان، ناپسند و رباخوار مطرود و ملعون بوده است (از عهد عتیق و عهد جدید)
2ـ رباخواری گناه بزرگیست که به آن، بیم خلود در عذاب و جنگ با رسول خدا داده شده است.
3ـ پس از انقلاب صنعتی غرب، سیستم اربابی (فئودالی) به سرمایهداری تبدیل شد و ربا در متن زندگی اقتصادی درآمد. ربا به شکل اضعاف مضاعف درآمد.
4ـ ربا به محاق رفت: (پیچیدگی اقتصاد سرمایهداری، شناخت ربا را مشکل ساخته است).
5ـ دکتر شاخت، اقتصاددان مشهور آلمانی در انجمن اقتصاد دمشق در 1953: «با بررسی ریاضی و دقیق اثبات نمود که بهره و سود خالص همه نیروهای کار و تولید را رباخواران میبرند و دیگران گاه سود و گاه زیان دارند».
6ـ رباخواری منشأ ظلم، بردگی، بروز طبقات متخاصم و انقلابهای خونین میشود.
رفتار عملی آقای طالقانی با رباخواران را میتوان حد نفرت او از این پدیده پلید دانست، به طوری که مهندس عبدالعلی بازرگان (مجله سروش، شهریور 1358)؛ از برخورد سرد و خشن آقای طالقانی با یک طالقانی نزولخوار خبر میدهد که آقای طالقانی را به ناهار دعوت کرده بود.
طالقانی و مالکیت
آیتالله طالقانی نظراتش را در مورد مالکیت چنین جمعبندی میکند:
1ـ منشأ علاقه مالی در انسان و تا حدی در حیوانات غریزی و فطری است.
2ـ هر مال و فرآوردهای که محصول کوشش شخص و صرف نیازهای واقعی فرد و اجتماع شود از آن شخص و وابسته به او و جمعی است که به آن وابسته میباشد، به عبارت دیگر از نظر آقای طالقانی، منشأ مالکیت، کار است. (اصل 46 قانون اساسی هم میگوید: هر کس مالک حاصل کسب و کار مشروع خویش است و هیچ کس نمیتواند به عنوان مالکیت نسبت به کسب و کار خود، امکان کسب و کار از دیگری سلب کند).
(اصل 47 قانون اساسی میگوید: «مالکیت شخصی که از راه مشروع باشد محترم است. ضوابط آن را قانون معین میکند».) و هنوز قانون ضوابط آن را معین نکرده است! آقای طالقانی بلافاصله برای جلوگیری از سوءاستفاده، مفهوم مالکیت از دیدگاه خود را با مالکیت سرمایهداری تفکیک میکند و میگوید: «این گونه مالکیت، نباید با سرمایهداری به مفهوم غربی پس از تحول صنعتی، اشتباه شود، چنانکه بسیاری از نوخاستگان دچار این اشتباه هستند».
طالقانی و سرمایهداری
آیتالله طالقانی ابتدا سرمایهداری را به انواع زیر در ایران تقسیم میکند: (مصاحبه 2 خرداد 1358)
1ـ سرمایهداری وابسته به غرب: همه مردم حتی خود سرمایهدار استثمار میشود. این نوع سرمایهداری پس از برداشتن نفوذ غرب، قهراً از بین خواهد رفت.
2ـ سرمایهداری مربوط به خود غرب: همه چیز، اعم از سیاست، دین و ملیت را زیر نفوذ قرار میدهد که در کشورهای سرمایهداری حاکم است.
سرمایهداری داخلی، بر دو مبناست:
الف ـ زمین و منابع طبیعی: زمین و منابع طبیعی اساساً در اسلام، ملی است. آیتالله طالقانی پیشبینی میکند که با اجرای احکام اسلام، این نوع سرمایهداری هم از بین خواهد رفت.
ب ـ ربا که رباخوار مفسد فیالارض است.
در مورد سرمایهداری غرب، طالقانی میگوید:
1-2 پس از انقلاب صنعتی غرب، سیستم اربابی به سرمایهداری بیبند و بار تبدیل شد.
2-2 درهای دوزخ رباخواری از هر سو گشوده شد.
3-2 تولید، تجارت و حکومت به دست سرمایهداران افتاد.
4-2 برای سود بیشتر به سنن، افکار و اخلاق مردم میتازند تا هرچه بیشتر آنها را آلوده و تجملپرست کنند.
5-2 جنگ برمیافروزند.
6-2 نخست با چهره تعاون، وامهای کمبهره و پس از تخریب سرمایهداران محلی، بهرهها را بالا میبرند، اقتصادهای ملی را بیپایه و مایه میکنند.
7-2 افزایش بیکاری ایجاد میکنند، به هنگام انفجارآمیز شدن وضع اقتصادی، حرکت و رونق کاذب ایجاد میکنند. (دوره رکود ـ رونق سرمایهداری، پل ساموئلسن)
8-2 بهرهکشی از داخل به خارج منتقل میشود (استعمار)
نتیجهگیری از نظرات اقتصای آقای طالقانی
در دیدگاه طالقانی:
1ـ اقتصاد، یک اصل است و خیلی از تحولات جامعه وابسته به آن است، هرچند هدف غائی نیست.
2ـ «فلسفه اقتصاد اسلامی» و «اقتصاد سیاسی اسلامی» وجود دارد و باید آن را فهمید.
3ـ منشأ مالکیت، کار خلاق است (نه رانتخواری، رشوه، گرانفروشی، احتکار...)
4ـ استثمار انسان حرام و برقراری قسط و عدالت واجب است.
5ـ ربا و منابع طبیعی (نفت، زمین...) در ایران منشأ سرمایهداری بوده که اولی حرام و دومی ملی است.
6ـ سرمایهداری غرب و سرمایهداری وابسته به غرب در ایران نامشروع هستند.
7ـ منشأ سرمایهداری غرب، ربای گسترده در تمامی شئون اقتصادی و استثمار انسان از انسان است.
طالقانی و نقد اقتصاد کمونیستی
طالقانی، در نقد اقتصاد کمونیستی و «محو طبقات» در این مکتب و حتی پیش از کتاب میلوان جیلاس به عنوان «طبقه جدید» در کتاب اسلام و مالکیت مینویسد:
«اصول علمی و عملی سوسیالیستها و کمونیستها نیز تاکنون به محو طبقات و امتیازات و تحقق بخشیدن به عدل و آزادی عمومی توفیق نیافته، آنچه مشهور است اینست که در محیط الغای مالکیت فردی و ملی شدن سرمایههای طبیعی و صنایع، سرمایهداران درشت و ریز محو شده یا میشوند، ولی به مقیاس محو آنها طبقه ممتاز اداری «بروکراتیسم» و نظامی «میلتیارسیم» و سرمایهداری دولتی که اختیارات و امتیازات آنها بیش از سرمایهداران «بورژوا»هاست، به شدت رشد مییابند... راه از میان بردن امتیازات و انحصارات حقوقی و طبقهای، انشاء و اجرای قوانینی است که فوق سنن منفور و امتیازات خاص باشد، راهی که مصلحین و خیراندیشان جهان پیش گرفتهاند. انشاء این گونه قوانین و اصول است که به همه خلق، حق آزادی و دخالت در کارها بدهند و با تجربه و نظر در واقعیات اجتماعی به این نتیجه رسیدهاند که اشتراکی به مفهوم وسیع و صحیح، بدون دموکراسی چنان که باید، تحققپذیر و قابل رشد نیست».
این دوراندیشی طالقانی پس از فروپاشی شوروی، برای همگان تأیید شد.
خلاصه و جمعبندی
طالقانی در اقتصاد، معتقد به عدالت اجتماعی و برقراری قسط میباشد، در حیطه سیاسی معتقد به آزادی و الگوی پارلمانی شورایی است و در رفتار اجتماعی، عارفی با تسامح، مدارا و انسانمدارانه است. این ویژگیهای او یک الگوی حکومتی توسعهای را بیان میکند که به شکلی منسجم توسط دکتر شریعتی هم، تحت عنوان «عرفان، عدالت، آزادی» بیان شده است. این الگو را با تأکید بر تفکیک آن با سوسیال دموکراسی غربی میتوان «سوسیال دموکراسی مذهبی» یا «سوسیال دموکراسی اسلامی» نامید. باید اذعان کرد که در 30 سال گذشته به این ویژگیهای ترکیبی طالقانی، توجه نشده است.