وحید مژده
از مدتها قبل شایعاتی بر سر زبانها بود که ملا عبیدالله آخند، معاون ملا محمد عمر و وزیر دفاع زمان حاکمیت طالبان در زندانی در کراچی جان باخته است. بهخصوص که زندانبانان به خانواده وی از مدتها قبل گفته بودند که دیگر برای دیدار او به زندان مراجعه نکنند زیرا شخصی با این نام و نشان دیگر در این زندان نیست اما طالبان به این امید بودند که شاید ملا عبیدالله زنده باشد و پاکستانیها با پنهان کردن او، قصد وارد آوردن فشار بیشتر بر طالبان را دارند. حتی بعد از اینکه گفته شد او در اوایل سال 2010 در اثر بیماری قلبی درگذشته است، باز هم در افشای این خبر تردید داشتند.
بعد از اینکه آمریکا فهرستی از طالبان را به مقامات پاکستانی سپرد تا زمینه سفر آنان به قطر را فراهم کنند، ژنرال شجاع پاشا رییس سازمان اطلاعات پاکستان«آیاسآی» با این افراد ملاقات کرد. او ضمن اینکه طالبان را به دلیل تماس مخفیانه و مستقل با آمریکا مورد انتقاد قرار داد، دلایلی برای عدم اعتماد بر آمریکا بر شمرد. او گفت که «شما شناختی از آمریکا ندارید. آمریکا هرگز دست دوستی صادقانه به سوی مسلمانان دراز نمیکند. ما پاکستانیها، آمریکا را بهتر میشناسیم زیرا دهها سال است که با آنها کار میکنیم. دشمنان آمریکا از شر این کشور مصونتر از دوستانش هستند...»
مولوی شهابالدین دلاور، رییس هیات طالبان که اطمینان داشت چون نامش در فهرست دادهشده از آمریکا به پاکستان است و بنابراین دستگیر نخواهد شد، در جواب گفت که صبر ما هم اندازهای دارد. او به همکاری پاکستان با آمریکا در جنگ علیه طالبان اشاره کرد و زندانی بودن دهها طالب در زندانهای پاکستان را نشانی از عدم صداقت پاکستان در دوستی با طالبان دانست. او مخصوصا نگرانی طالبان را از عدم اطلاع درست از سرنوشت ملاعبیدالله، ملا برادر، ملاترابی و دیگران ابراز کرد؛ در رابطه به دفتر قطر، مولوی دلاور به رییس آیاسآی گفت که طالبان نمیتوانند برای ابد یک گروه جنگی بوده و از رفتن به سوی مذاکره و تفاهم بینیاز باشند.
در جواب، ژنرال پاشا در توجیه این اقدامات پاکستان سخنانی گفت که بیشتر جنبه دلجویی از طالبان را داشت. او گفت که ملاعبیدالله در اثر سکته قلبی در زندان درگذشته است. «به نظر میرسد پاکستانیها به این دلیل مرگ او را سکته قلبی عنوان میکنند که بیماری قلبی موجب مرگ ناگهانی میشود و به این ترتیب آنها خواستند به طالبان بگویند که ملا عبیدالله کسالت خاصی نداشت و مرگ ناگهانی او امکان کمک به او را ناممکن کرد.» شجاع پاشا به هیات طالبان اطمینان داد که در بهبود شرایط زندگی سایر زندانیان طالبان توجه صورت خواهد گرفت و برای نشان دادن حسن نیت در این مورد، اجازه داد تا هیات طالبان با ملا برادر آخند در زندان کراچی دیدار کنند.
آنها در زندان کراچی به دیدار ملا برادر رفتند. در این دیدار، ملا برادر به هیات طالبان گفت که او ماههاست در یک سلول انفرادی به سر میبرد و وضع مناسبی ندارد. او از شرایط ناگوار زندان به خصوص از عدم تماس با دیگران و بیاطلاعی از خانوادهاش شکایت کرد. طالبان، ملابرادر را در جریان مذاکراتی که به ایجاد دفتری برای آنان در قطر منجر شد، قرار دادند.
در ملاقات بعدی، نمایندههای طالبان موضوع وضع ناگوار زندانیان طالبان را با مقامات پاکستانی در میان گذاشتند. پاکستانیها وعده دادند که به زودی تعدادی از زندانیان زندان کویته را هم به زندان کراچی منتقل و همه را در یک بند باهم یک جا خواهند کرد و امکان تماس آنان را با خانوادههایشان فراهم خواهند کرد. به این ترتیب، توافق طالبان به مذاکره با آمریکا در قطر، برای آنان نخستین دستاورد را به ارمغان آورد؛ آنها اکنون میتوانند با صراحت بیشتر با پاکستانیها صحبت کنند و این تصمیم، این امید را در میان آنان تقویت کرد که از این به بعد، دید پاکستان نسبت به آنها تغییر کند و یک دید صرفا ابزاری نباشد. این اطمینان موجب میشود که سخنگوی طالبان در اعلام مرگ ملا عبیدالله، در چگونگی مرگ او ابراز شک میکند و احتمال مرگ او در اثر شکنجه در زندان را رد نمیکند. این لحن گفتار طالبان در برابر پاکستان تازگی دارد و برای مقامات پاکستانی خوشایند نیست.
این احتمال وجود دارد که ملا عبیدالله از رازهای مهمی مطلع بود که افشای آن میتوانست برای پاکستان زیانبار باشد. او از زمان حاکمیت طالبان، وزیر دفاع بود و با مقامات پاکستانی از نزدیک آشنایی داشت. این مساله در میان طالبان این شک را به میان آورده است که شاید ملا عبیدالله کشته شده باشد. اما ملا عبیدالله آخند که بود؟ ملا عبیدالله فرزند ملا یار محمد در سال 1343 در ولسوالی ژیری ولایت قندهار به دنیا آمد. او مانند ملا محمد عمر، رهبر طالبان، از قوم هوتک بود. ملا عبیدالله در آغاز جوانی به صف جهاد علیه اتحاد شوروی پیوست و در جبهه «تلفام» به فرماندهی ملا صادق آخند جهاد را آغاز کرد؛ جبهههایی که در آن زمان به جبهه طالبان شهرت داشت و بعضی از شخصیتهای دیگر طالبان از جمله ملا عبدالسلام ضعیف نیز در آن به جهاد پرداختند. این جبهه مربوط به حرکت انقلاب اسلامی به رهبری مولوی محمد نبی محمدی بود. بعد از سرنگونی رژیم دکتر نجیب، ملاعبیدالله سلاح بر زمین نهاد و به مدرسه برگشت اما با به میان آمدن جنبش طالبان، او از نخستین کسانی بود که به این گروه پیوست. ملا عبیدالله در دوران جهاد با روسها بارها مجروح شد و در جنگ با نیروهای احمدشاه مسعود در شمال کابل نیز به سختی جراحت برداشت. در جنگ علیه اسماعیل خان در غرب افغانستان، او توسط نیروهای اسماعیل خان دستگیر شد اما بعد از مدت کوتاهی در نتیجه مبادله اسرا آزاد شد.
ملاعبیدالله بعد از رسیدن طالبان به کابل، به وزارت دفاع برگزیده شد. جالب است که او برخلاف بسیاری از وزرای دیگر طالبان، حساسیتی نسبت به کادرهای قبلی که از رژیمهای گذشته در این وزارت باقی مانده بودند، نداشت و تلاش نکرد تا آنها را به دلیل کار با دولتهای قبلی حتی رژیم کمونیستی، از کار برکنار کند.
حتی زمانی که ملا محمد عمر دستور داد تا زنان از ادارات دولتی برکنار شوند، ملاعبیدالله اجازه نداد تا یگانه ژنرال زن در دوران طالبان خانم «سهیلا صدیق» از کار در وزارت دفاع برکنار شود. قدرت ملا عبیدالله مانع از آن بود که در این رابطه به او اعتراض کنند. از این نظر او را میتوان شخصیت متفاوت از سایر رهبران طالبان به شمار آورد.
بعد از سقوط طالبان، او به عنوان معاون ملامحمد عمر و فرمانده نظامی این گروه برگزیده شد. ملا عبیدالله از جمله رهبران طالبان بود که تمایل به عملکرد مستقل داشت و به همین دلیل نمیتوانست مورد اعتماد پاکستان باشد. او تلاش داشت تا رابطه طالبان تنها منحصر به پاکستان نباشد. در ژانویه 2007 او در سفری به کویته مرکز بلوچستان پاکستان، از طرف مقامات پاکستانی دستگیر شد. شایعاتی وجود داشت که او بدون اطلاع مقامات پاکستانی، قصد داشت تا با یک تاجر اسلحه معاملهای پنهانی انجام دهد. ماه ژانویه در افغانستان سرمای زمستان است و جنگها فروکش میکند. ملا عبیدالله برای جنگ در موسم گرما آماده میشد. هرچند ملاعبیدالله از سال 2007 به بعد درگیر جنگهای طالبان با نیروهای خارجی نبود اما با توجه به نقش او در جنبش طالبان، مرگ او در زندان پاکستان، میتواند نفرت از پاکستان را در میان طالبان تشدید کند.
فرماندهان نظامی طالبان به این دلیل که خود در صف اول در جنگ قرار میگیرند، معمولا عمر زیادی ندارند. مرگ کسانی چون ملا عبیدالله در جایی جز میدان جنگ، میتواند یک استثنا باشد.
تعداد زیادی از افراد بلندپایه طالبان در زندانهای پاکستان به سر میبرند که با مرگ ملا عبیدالله، نگرانی در مورد سرنوشت آنان در میان طالبان افزایش یافته است.
طالبان طی یک اعلامیه، ضمن اینکه مرگ ملاعبیدالله را یک ضایعه بزرگ میخوانند از حکومت پاکستان خواستهاند تا روشن کنند که چرا بعد از دو سال خبر مرگ او به اطلاع خانوادهاش رسانده شده و در عین حال آنان صلیبسرخ بینالمللی را نیز متهم میکنند که به وضع زندانیان طالبان در پاکستان هیچ توجهی نداشته است.
از افراد بلندپایه طالبان که در زندانهای پاکستان زندانیاند، استاد یاسر مسوول کمیته دعوت در جنبش طالبان، ملا احمد والی بغلان، ملا جنت گل والی پروان، ملا یونس والی زابل، ملا عبدالرحیم والی هلمند، والی کندز طالبان (این والیها از جانب طالبان بعد از سال 2001 تعیین شده بودند) انوار الحق مجاهد فرمانده جبهه توره بوره و پسر مولوی محمد یونس خالص، مولوی محمد جان از فرماندهان مولوی جلال الدین حقانی، ملا جهانگیروال منشی رهبر طالبان در امور نظامی و بسیاری دیگر هستند که به قول طالبان، تعدادشان به بیش از 50 نفر میرسد و تعداد زیادی از آنان بیش از پنج سال را در زندانهای پاکستان بدون محاکمه سپری کردهاند.