تاریخ انتشار : ۰۸ آبان ۱۳۹۱ - ۱۲:۴۹  ، 
کد خبر : ۲۴۴۴۴۹

تهدیدات امنیتی فرا روی انقلاب اسلامی و راههای مقابله با آن...

علی‌ باقی نصرآبادی ـ دکتر محمدرضا احمدی / اعضاء هیأت علمی پژوهشکده تحقیقات اسلامی چکیده: توسعه و پیشرفت جامعه و برخورداری از فرصت‌ها و ظرفیت‌های لازم اجتماعی و فرهنگی همواره نیازمند بهره‌مندی از حداقلی از امنیت است. امنیت از مقولات بسیار مهم و رایج حیات بشری از گذشته‌های دور تا امروز بوده که ضمن پشت سر نهادن تحولات عمده در گذر زمان، نه تنها اهمیّت آن کاهش نیافته، بلکه هر روز بر اهمیّت آن افزوده گشته و ابعاد وسیع‌تری یافته است. لذا برای همه کشورها امنیت از مسائل ملی محسوب می‌شود و هیچ دولتی نیست که به امنیت ملی کشور خود بی‌توجه باشد، زیرا عدم توجه به آن نظام سیاسی و حکومتی آن کشور را به سراشیبی سقوط و نابودی می‌کشاند. از همین رو امنیت ملی فی‌نفسه جزو اهداف ثابت و پایدار سیاست داخلی و خارجی دولت‌ها است. بنابراین نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران تأمین و تداوم امنیت را در جامعه ایران مستلزم مقابله جّدی با عناصر تهدیدزای داخلی و خارجی دشمنان می‌داند. در این راستا مقاله حاضر بر آن است با تبیین نظری و راهبردی از تهدیدهای فراروی نظام اسلامی، راه‌حل برون‌رفت از آسیب‌ها و تهدیدهای متوجه انقلاب اسلامی را ترسیم نماید. کلیدواژه: تهدیدات، آسیب‌ها، امنیت، نظام، انقلاب اسلامی، تهاجم فرهنگی. مقدمه: بشر از آغاز آفرینش، برای حفظ ذات و صیانت نفس خویش، طریقی را می‌جسته است که موجبات این مهم را فراهم آورد. این شیوه حفظ ذات و صیانت نفس در حقیقت همان مفهومی است که در عرف سیاسی از آن به «امنیت» تعبیر می‌شود. برقراری امنیت، نحوۀ تداوم و استمرار آن از آرزوها و خواسته‌های حیاتی و اصلی بشر است. امنیّت هم به عنوان هدف و هم به عنوان وسیله برای انسانها مطرح است. بدین ‌معنی که یک رشته اقدامات و تلاشهای جوامع بشری برای تحقق این مهم در راستای اهداف کلان معنی و مفهوم می‌یابد و از سوی دیگر، برقراری آن پیش‌نیاز اصلی و شرط اصلی تحقق سایر اهداف مهم چون توسعه،‌ آزادی و عدالت می‌باشد. تهدیدات یکی از مقولاتی است که همزاد نظام‌های سیاسی است. همۀ نظامهای سیاسی با دو مقوله همواره درگیر هستند، «امنیت» و «تهدید». بودن یکی در نبودن دیگری است. امنیت در واقع نبود و فقدان تهدید است و وجود تهدید به منزله تقلیل و خالی بودن ثبات و امنیت است. برای همه کشورها امنیت از مسائل ملی محسوب می‌شود و هیچ دولت و کشوری نیست که به امنیت ملی خود بی‌توجه باشد. زیرا عدم توجه به آن نظام سیاسی را به سراشیبی سقوط و نابودی می‌کشاند. از همین رو امنیت ملی فی‌نفسه جزو اهداف ثابت و پایدار سیاست داخلی و خارجی دولت‌ها است، اگرچه ابزار تأمین و راه رسیدن به آن متأثر از شرایط متحول نظام بین‌المللی، شرایط منطقه‌ای و اوضاع حاکم بر امور داخلی کشورها، در حال دگرگونی است. بنابراین، همه واحدهای سیاسی جهت برخورداری از «امنیت ملی» و از بین بردن «تهدیدات»، راهبرد امنیت ملی را برای خود ضروری می‌دانند. راهبردی امنیت ملی با توجه به شرایط و امکانات، توانایی‌ها و عناصر قدرت و برآورد از آسیب‌ها و تهدیدات تدوین می‌شود. و در بردارندۀ اصول و مبادی است که چارچوب‌ کلان و سمت و سوی فعالیت‌های یک نظام را طی دوره‌ای خاص مشخص می‌سازد. از سوی دیگر، به منظور اجرایی شدن این راهبرد، «برنامه‌های امنیتی» نیز از ضروریات می‌باشد. برنامه امنیتی که توسط حکومت‌ها تدوین می‌شود، در حقیقت تعریف راهبرد امنیتی در چارچوب مقتضیات زمانی و مکانی کشور می‌باشد. پس از تهیه برنامه امنیتی، روش‌های اجرایی برنامه‌های امنیتی تحت عنوان سیاست‌های امنیتی مدنظر قرار می‌گیرد. در همه مراحل فوق این نکته حائز اهمیت است که درک و شناخت از مقوله تهدیدات در راهبردها و برنامه‌های امنیتی از اهمیّت بسزایی برخوردار است. از آنجا که انقلاب اسلامی از ابتدای پیروزی تاکنون همواره با توطئه‌ها و تهدیدهای گوناگونی از سوی دشمنان مواجه بوده است وجوب و تبیین تهدیدات و آسیب‌های فراروی نظام جمهوری اسلامی بیش از پیش آشکار است.

1. بررسی‌‌های مفهومی
1-1. تهدید (threat)
«تهدید» که در زبان فارسی به معنای ترساندن و بیم دادن آمده،1 در فرهنگ دفاعی ـ امنیتی این‌گونه تعریف می‌شود:
قابلیّت‌ها، نیات و گاه اقدام دشمنان بالقوه و بالفعل برای ممانعت از دستیابی موفقیت‌آمیز خودی به علائق و مقاصد امنیّت ملّی به نحوی که ثبات سیاسی و امنیت ملی کشور به خطر افتد.2
و از نظر اصطلاحی در فرهنگ حفاظتی:
تهدید به هرگونه شرایطی گفته می‌شود که وقوع آن امنیت، اهداف با ارزش‌ را به مخاطره انداخته و یا کاهش می‌دهد.3
و در اصطلاح سیاسی:
هر اقدام و تحرک بالقوه و احتمالی سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی که موجودیت و اهداف حیاتی یک فرد یا نهاد یا کشور را به خطر بیندازد، تهدید محسوب می‌شود.4
به طور کلی مقام معظم رهبری تهدیدات را شامل خطراتی می‌داند که متوجه جهان اسلام است و از ورای مرزهای داخلی همراه با رعب و تطمیع می‌آیند.5
2-1. آسیب (path)
آسیب در قاموس فارسی به معنای آزار، گزند، درد، رنج، صدمه، زیان و خسارت است.6 و در اصطلاح عبارت است از:
کلیه نواقص و یا کاستی‌هایی که جنبۀ داخلی دارند و از ناحیه درون به تضعیف ضریب امنیتی جامعه می‌پردازند.7
بنابراین اگر به علل مختلف (توانمندی دشمن و یا ضعف سیستم حفاظتی خودی) تهدید عملی گشته و امنیت اهداف کاهش یابد، خسارت وارده به عنوان «آسیب» تلقی می‌شود.
3-1. خطر (danger)
آیا خطر همان تهدید است؟ بسیاری مفهوم «خطر» و «تهدید» را مترادف هم به کار می‌برند و هیچ‌گونه تمایزی بین این دو نمی‌بینند، در حالی که تفاوت ظریفی میان خطر و تهدید وجود دارد. خطر در لغت نزدیکی به هلاکت و نابودی است. از همین رو، خطر چیزی نیست مگر تهدید بالفعل. بنابراین وقتی تهدیدات از شکل ذهنی خود خارج گردد و به اصطلاح بیخ گوش هدف قرار گیرد و عینیت پیدا کند، زمانی است که خطر پدیدار می‌گردد.8
4-1. بحران (crisis)
بحران یکی دیگر از مفاهیمی است که ارتباط بسیار زیادی با «تهدید» دارد. چون بحران‌ها حاصل عوامل تهدیدساز هستند و هر قدر تهدیدات سطوح ارزش‌های حیاتی یک نظام را هدف قرار دهند، به تبع وضعیت بحرانی نیز شدیدتر می‌شود. از بحران تعاریف مختلفی ارائه شده است از جمله:
هرگاه پدیده‌ای به طور منظم جریان نیابد و حالتی از نابسامانی ایجاد شود یا نظمی مختل گردد و یا حالتی غیرطبیعی پدید آید، بحران مطرح می‌شود. بوجود آمدن شرایط غیرمعمول یا غیرمتعارف در جریان حرکت سیستم یا نظام.9
یکی از تعاریف مناسب و گویا از بحران مربوط به تعریفی است که واژه بحران را معادل فرصت خطرناک، یعنی ترکیبی از تهدید و فرصت دانسته است.10 تعاریف فوق نشان می‌دهد که تهدید یکی از ویژگی‌های ذاتی بحران‌ها است.
5-1. امنیت (security)
امنیت از مقولات بسیار مهم و رایج حیات بشری از گذشته‌های دور تا امروز بوده و ضمن پشت سر گذاشتن تحولات عمده در گذر زمان، نه تنها اهمیّت آن کاهش نیافته، بلکه هر روز بر اهمیّت آن افزوده گشته و ابعاد وسیع‌تری یافته است. امنیت دارای مفهومی سهل و ممتنع است، بدین معنی که احساس ضرورت آن در ابعاد مادی و معنوی بسیار ساده و آسان است و اساساً کسی را نمی‌توان یافت که منکر این اصل ضروری برای حیات بشر در عرصۀ فردی و اجتماعی و همچنین ملی و بین‌المللی باشد. امّا در مقام تبیین، تشریح و تحلیل، این موضوع بسیار متنوع و پیچیده است. جوزف نای (Joseph Nye) معتقد است اقتصاددانان و دانشمندان علوم سیاسی به قدر کافی به پیچیدگی مفهوم امنیّت از جمله نقش محوری آن در پیشبرد و تعیین سایر ارزشها توجه نکرده‌اند.11
ارائۀ معانی بی‌شمار برای امنیت از سوی دانشمندان گویای ابهام‌آمیز بودن آن است. بدیهی است برای تبیین تهدیدات و چالش‌های امنیتی لازم است درک مشترکی از مفهوم امنیت وجود داشته باشد. لذا در اینجا ذکر چند تعریف اساسی در خصوص مفهوم امنیت به عنوان پایۀ مباحث بعدی اشاره می‌شود. ریشه «امنیت» در لغت از امن، استیمان، ایمان و ایمنی و به مفهوم اطمینان و آرامش در برابر خوف، ترس، رعب، نگرانی و ناآرامی است. امنیت دارای ابعاد عینی و ذهنی و روانی است به عبارت دیگر، امنیت هم شامل اطمینان و آرامش فیزیکی و هم آرامش روحی و روانی است. با توجه به این دو بعد:
امنیت عبارت از حفاظت در برابر خطر (امنیت عینی)، احساس ایمنی (امنیت ذهنی) و رهایی از تردید (اعتماد به دریافت‌های شخصی) می‌باشد.12
جان مورز (John E.Morz) امنیت را به معنی رهایی نسبی از تهدیدات زیان‌بخش می‌گیرد.13 آرنولد ولفرز (Arnold Walfers) می‌گوید:
امنیت در بعد عینی آن به معنی نبود تهدید برای ارزشهای کسب شده است و در بعد ذهنی مشتمل است بر فقدان هراس از اینکه ارزشهای مزبور مورد حمله قرار گیرد.14
2. ابعاد امنیت
درباره امنیت ابعاد گوناگونی مطرح است از جمله این ابعاد عبارتند از:
1-2. امنیت فردی (Individual security)
امنیت و آرامش یک فرد را به عنوان یک عضو جامعۀ بشری مد نظر قرار می‌دهد.
2-2. امنیت ملی (National security)
به مجموعه توانایی‌ها و سیاست‌ها و تصمیم‌گیری‌های یک ملت برای حفاظت از خود و ارزش‌های داخلی در مقابل تهدیدات خارجی گفته می‌شود.15 به عبارتی دیگر این امنیت ناظر به امنیت و آرامش یک ملت در محدودۀ جغرافیایی خاصی با علائق، اهداف، ارزش‌ها و منافع مشترک خاص است.
3-2. امنیت بین‌المللی (International security)
این امنیت نحوۀ ترابط و تعامل مسالمت‌آمیز قدرت‌ها و دولت‌ها به مثابۀ بازیگران اصلی روابط بین‌الملل را مشخص می‌کند.
4-2. امنیت جهانی (World security)
این نوع امنیت ناظر به تأمین امنیت جهانی و مراقبت از مصالح و منافع جامعۀ جهانی و بشریت به مفهوم خاص خود در زیستگاه زمینی آن را مورد توجه قرار می‌دهد.16
5-2. مبانی و زمینه‌های تهدیدات
هر جامعه‌ای متشکّل از اجزاء مختلف و پایداری است. تهدید نسبت به هر یک از آنها ماهیت تهدیدات را تشکیل می‌دهد. ماهیت تهدیدات به قرار زیر هستند:
1-5-2. تهدید نظامی (Military threats): تهدید نظامی ملموس‌ترین نوع تهدید است. این تهدید اغلب همه عوامل تشکیل‌دهنده کشور را (سرزمین، جمعیت، حکومت و حاکمیت) را مورد هدف قرار می‌دهد. به عبارتی نیّات، توانایی و اقدامی که به صورت ناآرامی، اقدام مخلّ امنیت، اغتشاش، ایجاد رعب و وحشت در جو عمومی، آشوب، شورش و کودتا ظاهر می‌شوند.17
2-5-2. تهدید اجتماعی و فرهنگی (Social and cultural threats): این تهدیدات از جمله تهدیدات نرم است که معطوف به هویت و ارزش‌های جامعه است. از مصادیق این تهدیدات می‌توان به اعتیاد، نفوذ فرهنگ بیگانه، استحاله فرهنگی، تعارض نسل‌ها و شکافهای اجتماعی بی‌اعتمادی، ابتذال و فساد، تضعیف باورهای دینی، رفاه‌زدگی و رشد مادی‌گرایی و... اشاره کرد.
3-5-2. تهدیدات سیاسی (Poliltical threats): این تهدیدات معطوف به ثبات قدرت سیاسی است. مهم‌ترین موارد این تهدید می‌تواند شامل کاهش مشروعیت و مقبولیت، مشارکت و نفوذ یک نظام سیاسی، عدم وحدت و انسجام رهبری سیاسی نفوذ قدرتمندان اقتصادی بر مصادر سیاسی، براندازی و تغییر رژیم... باشد.
4-5-2. تهدیدات اقتصادی (Economic threats): این تهدید نسبت به دیگر تهدیدات ماهیتی پیچیده و چند وجهی دارد. حربه‌های کارآمد قدرت‌های بزرگ در قبال دولت‌های مخالف ابزار تحریم اقتصادی است که می‌تواند تهدیدی علیه امنیت ملی کشور محسوب شود.18
5-5-2. منابع تهدیدات:
منابع تهدید دارای دو بخش داخلی و خارجی است که عبارتند از:
الف. تهدیدکنندگان داخلی: مهم‌ترین تهدیدگران یا کارگزاران داخلی سرمایه‌داران قدرتمند اقتصادی، گروههای سیاسی معاند و محارب هستند که از درون مرزهای یک کشور، امنیت ملی را از طریق نافرمانی مدنی، تحریم انتخابات، شورش، خرابکاری در مراکز مهم اقتصادی و نظامی به خطر می‌اندازند.
ب. تهدیدکنندگان خارجی: این تهدیدکنندگان بیشتر در قالب همسایگان، سلطۀ بین‌المللی، سازمان‌های بین‌المللی و شرکت‌های چند ملیتی بروز می‌کنند و از خارج یک کشور، امنیت ملی آن کشور را به خط می‌اندازند.19
3. سطوح تهدیدات
انقلاب شکوهمند اسلامی ایران از بدو پیروزی تاکنون با انواع تهدیدات مواجه بوده است. مجموعه تهدیدات انجام گرفته علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی سه هدف اساسی را دنبال می‌کرد که عبارتند از سرنگونی نظام جمهوری اسلامی، تغییر رفتار ایران در زمینه‌های داخلی و خارجی و تضعیف توانمندی‌ها و جلوگیری از قدرت‌یابی جمهوری اسلامی ایران. در نتیجه تهدیدات گذشته تاکنون در سه سطح تهدیدات سخت، نیمه سخت و نرم قابل شناسایی و بررسی است.
1-3. تهدیدات سخت
این تهدیدات در دهه اول انقلاب اسلامی در صدر اولویت‌های دشمنان داخلی و خارجی نظام قرار داشت، که شامل حمله نظامی، ترور، کودتا، براندازی و خرابکاری می‌شود. اولین تهدید سخت تجزیه جمهوری اسلامی ایران از طریق گروههای تجزیه‌طلب بود. کودتای نظامی دومین عملیات براندازانه علیه جمهوری اسلامی بود که توسط گروهک‌های ضد انقلاب با حمایت کشورهای خارجی بویژه آمریکا طراحی شد. ترور و بی‌ثبات‌سازی سومین تهدید سخت علیه نظام اسلامی در دهه اول انقلاب محسوب می‌شود.
2-3. تهدیدات نیمه‌سخت
مهم‌ترین تهدید نیمه سخت در طی دوران گذشته تحریم‌ها و محاصره‌های اقتصادی ایران بود که توسط آمریکا از ماههای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد و به تدریج روند تصاعدی پیدا کرد.
3-3. تهدیدات نرم
اگرچه در دهه اول انقلاب اسلامی تهدیدات نرم با هدف استحاله فرهنگی و سیاسی مورد توجه دشمنان داخلی و خارجی ایران بود، لکن این تهدیدات از زمان پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در اولویت اول دشمنان قرار گرفت. در این دوره نیز ضد انقلاب و مخالفان نظام اسلامی به این نتیجه رسیدند که بهترین برخورد و واژگونی نظام ایران استحاله فرهنگی و سیاسی و نفوذ جهت براندازی است.20
4. آسیب‌ها و تهدیدهای داخلی یا تهدیدهای درون‌مرزی
1-4. اختلاف‌افکنی
یکی از توطئه‌ها و تهدیدهای دشمن، ایجاد اختلاف میان ایران و سایر کشورهای اسلامی است. در واقع بهترین ابزار و وسیله‌ای که دشمن در اختیار دارد، این است که بین مسلمین اختلاف ایجاد کند. بهر‌ه‌گیری دشمن از سلاح تفرقه و اختلاف یکی از شیوه‌های کهن و تاریخی دشمنان اسلام در نابودی، انحراف و کند کردن مبارزات و نهضت‌های آزادی‌بخش می‌باشد. حضرت علی(ع) درباره مبارزه با عناصر اختلاف‌افکن می‌فرماید:
آگاه باشید هر کس مردم را به تفرقه و جدایی دعوت کند او را بکشید، هر چند زیر عمامه من باشد!21
حضرت امام خمینی(ره) مهم‌ترین عامل پیروزی انقلاب اسلامی را وحدت کلیه اقشار و گروهها می‌داند و تفرقه و اختلاف را به عنوان یک تهدید مهلک برای انقلاب و نظام اسلامی دانسته و می‌فرماید:
اگر دست واحد شدیم، هیچ‌کس نمی‌تواند به ما ضرری بزند. آن روز به ما ضرر می‌خورد که خلل در وحدت ما پیدا بشود... .22
مقام معظم رهبری ایجاد اختلاف را زمینه‌ساز نفوذ دشمن می‌داند:
یک ملت هر چه قدرتمند و ثروتمند باشد، اگر اختلافات در بین آنها ریشه گرفت و آتش اختلافات مشتعل شد، بدبخت و بیچاره خواهند شد... .23
تقریباً تمامی دستگاههای تبلیغی دنیا ـ آنهایی که نسبت به مسائل ایران اهتمام دارند ـ امروز همتشان را در این متمرکز کرده‌اند که ثابت کنند در دستگاههای اصلی نظام جمهوری اسلامی اختلاف عمیق است... امروز هر حرکتی که نمایش دودستگی و اختلاف عمیق و توأم با تضاد باشد و هر حرکتی که مسئولان نظام و مجریان کشور و مدیران زحمتکش و دلسوز و خدمتگزار را تضعیف بکند حرکتی برخلاف مصالح این ملت و بر ضد خواسته‌های اسلام و امام بزرگوارمان است.24
2-4. تهاجم فرهنگی (Cultural Invasion)
از دیگر تهدیدات و آسیب‌هایی که امنیت فرهنگی جامعه اسلامی ما را در معرض خطر جدی قرار می‌دهد، هجمه‌های همه‌‌جانبه فرهنگی بیگانه به باورها، ارزش‌ها، آداب و سنن و اصول اخلاقی جامعه است. دشمنان کینه‌توز اسلام و انقلاب برای در هم شکستن ارکان فرهنگی یک ملت با برنامه‌ریزی‌های دقیق و روش‌های متعدد و کارساز، به حوزۀ فرهنگی ملت مورد نظر هجوم می‌برند و آنان را از آن ارزش‌ها به کلی جدا می‌سازند، به عبارتی دیگر در میان توطئه‌های رنگارنگ بیشترین چشم‌داشت دشمن در حوزۀ فرهنگی است، اگرچه از ابزارها و راههای دیگر هم به خوبی بهره می‌جوید، اما تسلط در حوزۀ فرهنگی او را یقیناً در دستیابی به اهداف شومش قوت بیشتری می‌بخشد، چرا که کار فرهنگی اگرچه آثار خود را در دیر هنگام بروز می‌دهند، امّا نتایج آن برای دشمن کارساز و در حقیقت تأمین مقاصد است. به همین خاطر فشار در عرصۀ فرهنگ به مراتب بیشتر است. از منظر مقام معظم رهبری؛‌
الان، یک کارزار فکری و فرهنگی و سیاسی در جریان است. هر کس بتواند بر این صحنۀ کارزار و نبرد تسلط پیدا کند، خبرها را بفهمد، احاطۀ ذهنی داشته باشد و یک نگاه به صحنه بیندازد، برایش مسلّم خواهد شد که الآن دشمن از طرق فرهنگی، بیشترین فشار خود را وارد می‌آورد.25
در نگاه معظم‌له تهاجم فرهنگی تلاش و عزم اصلی دشمن است؛
امروز دشمن، جبهۀ وسیعی را با استفاده از ابزارهای مؤثر خطرناک و کارآمد و نیز با بهره‌گرفتن از علم و تکنولوژی تشکیل داده است تا جمهوری اسلامی را هدف یک یورش همه‌جانبۀ فرهنگی قرار دهد. مقابله با این تهاجم بسیار خطرناک و ویرانگر نیازمند هوشیاری و... است.26
بدون تردید تهاجم فرهنگی از بیرون و کم‌توجهی به فرهنگ و تفکر اسلامی در داخل، رخنه فرهنگ غرب را مهیا می‌سازد و تداوم تأثیرپذیری جامعه از فرهنگ‌های بیگانه توجه دشمنان جمهوری اسلامی ایران را به راهبرد فروپاشی از درون زیاد می‌کند. از سوی دیگر، شکل‌گیری گرایشهای غیرهمسو با فرهنگ عمومی کشور در مراکز آموزشی و یکسری محافل روشنفکری در تسریع اشاعه فرهنگ غربی و غرب‌گرایی در سطوح مختلف کمک می‌کند.
3-4. جنگ روانی (psychological warfare)
جنگ روانی امروزه بخش مهمی از فعالیت‌های سیاسی، نظامی، اقتصادی، اجتماعی و تبلیغاتی کشورهای استعماری و استکباری را تشکیل می‌دهد. این فعالیت تحت پوشش سازمانهای اطلاعاتی در سطح ملی و بین‌المللی دارای کارگروههای گوناگون می‌باشد و هدف عمده آن تخریب و تضعیف روحیه حریف یا دشمن و تغییر در نگرش و تصمیم آنهاست که با شیوه‌ها، ابزارها و سیستم‌های مختلف اعمال می‌گردد. کارشناسان سیاسی و جامعه‌شناسی در تعریف جنگ روانی گفته‌اند که:
جنگ روانی تلاش و کوششی است نظام‌دار و برنامه‌ریزی شده برای تخریب یا تضعیف روحیۀ حریف یا دشمن.27
در جنگ روانی، بزرگ‌نمایی نقاط ضعف و کوچک‌نمایی نقاط قوت در کنار بزرگ‌نمایی آرزوها و خواست‌ها و کوچک‌نمایی امکانات و دستاوردها از روش‌های القای غم و یأس می‌باشد. در راستای القای یأس و ناامیدی سعی می‌شود تا فرد و جامعه در جریان حرکت به سوی هدف خود و آرمانهایش در مقاطع گوناگون و به طور مکرر و پیوسته احساس شکست نموده معتقد به ناتوانی گردد. اکنون نیز استکبار جهانی با همدستی ایادی داخلی می‌خواهد به همان شیوه سلطۀ خود را اعاده کند. مقام معظم رهبری می‌فرماید:
امروز آمریکایی‌ها از لحاظ دیپلماسی و سیاست خارجی در موضع ضعف‌اند در موضع قدرت نیستند. می‌خواهند در حال ضعفشان همان هیبت ابرقدرتی را علیه ما و در مقابل ملت ایران به کار ببرند.28
اتکال به خداوند تبارک و تعالی، خودباوری و بازگشت به هویت دینی29 خویش، شجاعت بهره‌گیری از ابزارها و توانمندی‌های داخلی در جهت عزت و اقتدار ملی همراه با شناخت نقاط ضعف دشمن، بهترین راه مقابله با جنگ روانی است.
4-4. ناهنجاریهای اجتماعی (Social normlessness)
هر جامعه‌ای ارزش‌های فرهنگی خاص خود را دارد. اگر رفتار مردم با ارزش‌های جامعۀ خود همخوانی داشته باشد، آن رفتارها «بهنجار» است و اگر رفتار آنان مخالف ارزش‌های جامعۀ خود باشد، «نابهنجار» محسوب می‌شود.30 رفتار نابهنجار خارج از حد معمول و طبیعی جامعه و مغایر با انتظارات و توقع مردم است.31 گسترش نابهنجاری‌ اجتماعی می‌تواند برای انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی آسیب‌های دیگری در پی داشته باشد که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.
1-4-4. افزایش طلاق: تمدنِ صنعتی امروز پیامدهای خاصی به دنبال دارد. از جمله آنها تزلزل و سستی بنیادهای خانواده و کاهش عاطفه و محبت در میان افراد آن است. لذا اگر زمینه‌های استمرار تشکیل خانواده و زندگی مشترک به هر دلیلی ادامه نیابد و منجر به جدایی زوجین شود، پدیده مذموم طلاق رخ می‌دهد.32 متأسفانه جامعه امروز ایران شاهد پدیدۀ روزافزون طلاق است.
آمارها نشان می‌دهند که در سال 1379 در ازای هر 12 ازدواج یک طلاق و در سال 1380 در برابر هر 6/10 ازدواج یک مورد طلاق ثبت شده است.33 پدیده طلاق خود منجر به ناهنجاریهای مانند اعتیاد، فساد، افسردگی، سردرگمی فرزندان، بحران تربیت و حتی فرار کودکان از خانه می‌شود. بنابراین، طلاق یکی از آسیب‌های جدی جامعه و فرهنگ ایران به شمار می‌رود. برخی از عوامل طلاق عبارتند از: بیکاری، اعتیاد، فساد، نزاع‌های خانوادگی، دخالت‌های ناروای اطرافیان، چشم و هم‌چشمی و توقعات بیش از حد توان و... .34
2-4-4. گسترش اعتیاد: امروزه مواد مخدر به عنوان یکی از اصلی‌ترین عوامل جرم‌زا در کشور ما شناخته شده است. بسیاری از مشکلات و بحران‌های خانوادگی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی معلول این پدیده شوم و خطرناک می‌باشد، به گونه‌ای که 60 درصد زندانیان کشور را متهمین و مجرمین مستقیم مواد مخدر تشکیل می‌دهند. ابتلای اسارت‌بار به ماده مخدر که از نظر جسمی یا اجتماعی زیان‌آور شمرده می‌شود «اعتیاد» نام دارد. بر همین اساس، قربانی هر نوع وابستگی دارویی یا روانی به مواد مخدر، «معتاد» شناخته می‌شود.35 همچنین مهم‌ترین عوامل گرایش به اعتیاد را پایین بودن سطح تحصیلات، فقدان اعتماد به نفس، بیکاری و ناسازگاری والدین برشمرده‌اند.36
3-4-4. مُدگرایی: مُد، تبی است که امروز اوج گرفته و فردا فرو می‌نشیند. «مد»های غربی است که باعث از بین رفتن ارزش‌های واقعی فرهنگ جامعه می‌گردد.37 مد (Fashion) شامل دگرگونی‌هایی است که زود رواج می‌یابند و عمری نسبتاً محدود دارند،38 به عبارتی راه و روش موقتی است که طبق ذوق و سلیقه اهل زمان، طرز زندگی، لباس پوشیدن و غیره را تنظیم می‌کند.39
اگر گرایش به مد مطابق فرهنگ بومی و سنتی و براساس میل به نوگرایی باشد، رفتاری مناسب است، امّا اگر از حد اعتدال خارج و به افراط کشیده شود و یا به تقلید افراطی از فرهنگ غیربومی ‌بینجامد، رفتاری نامناسب و نابهنجار محسوب می‌شود. مدگرایی افراطی در کشور ما از آن جهت آسیب و تهدید فرهنگی به شمار می‌رود که مطابق با فرهنگ بومی نیست و با ارزش‌های اسلامی نیز در تضاد است.
مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان و دانشگاهیان کشور فرمودند:
بنده با مد خیلی موافقم، جزو آدم‌هایی هستم که به مد گرایش دارم، اما مُدی که از داخل جوشیده باشد نه چیزی که از بیرون بیاید.40
4-4-4. خانه‌گریزی: از آسیب‌های اجتماعی جدی جامعه ایران که امروزه بعضی خانواده‌ها با آن دست به گریبان‌اند فرار نوجوانان و جوانان از کانون گرم خانواده است. فرار نوعی رفتار ناسازگارانه است که فرزندان مرتکب آن شده و بدون اجازه والدین یا وصی قانونی، خانه را ترک می‌کنند.41 این پدیده در شهرهای بزرگ مانند تهران نمایان‌تر است و چون شامل دختران نیز می‌شود آسیب‌ها و تهدیدات آن جدی‌تر می‌شود.
آسیب‌شناسان اجتماعی برخی از عوامل فرار از خانه را مشکلات اقتصادی، درک نکردن فرزندان از سوی والدین، سخت‌گیری‌های نامعقول، فراهم نشدن تفریحات سالم، اختلاف با پدر و فرار از کتک خوردن، عشق و عاشقی، اختلاف با نامادری و ناپدری و مشکلات ازدواج می‌دانند.42
5-4. گسست فرهنگی نسل‌ها
در روزگار ما مفهوم گسست‌های بین نسلی (Seperation Generations) بی‌تردید با بحران هویت (Identity crisis) پیوند و ارتباط وثیقی دارد، زیرا بحران هویت حالتی است غیرعادی که بر اثر نداشتن شناخت کافی و واقعی از خود، جامعه و فرهنگ و دیگران شکل می‌گیرد و این عامل زمینۀ دور شدن تدریجی دو یا سه نسل پیاپی از یکدیگر را از حیث جغرافیایی، عاطفی، فکری و ارزشی فراهم نموده و وضعیت جدیدی را به نام «گسست نسل‌ها» ایجاد می‌کند، در این وضعیت غالباً نوجوانان و جوانان می‌کوشند تا آخرین پیوندهای وابستگی خود را از والدین یا نسل بالغ بگسلند. لذا تغییر در ارزش‌ها، نظام ارزشی و شیوه‌های رفتاری زمینه‌های فرهنگی و در نتیجه ظهور فاصله بین نسل‌ها، امروزه بیش از هر زمانی در بسیاری از جوامع از جمله کشور ما بویژه بعد از اتمام جنگ تحمیلی به چشم می‌خورد.43
بنابراین، از جدی‌ترین آسیب‌هایی که رکن مردمی انقلاب اسلامی را تهدید می‌کند، موضوع گسست فرهنگی نسل‌هاست، از این رو دشمنان انقلاب نیز یکی از سرمایه‌گذاری‌های اصلی را در برنامه‌های درازمدت تهاجم فرهنگی خویش انقطاع فرهنگی نسل جدید44 از ارزش‌ها و آرمان‌ها و اهداف انقلاب اسلامی قرار داده‌اند. مقام معظم رهبری (مدظله) در این‌باره می‌فرماید:
نسل جوان در حال تباه شدن تدریجی به وسیلۀ دشمن است و ما نباید بگذاریم و باید حفظ کنیم نسل جوانی را که اگر جنگ بود باید دفاع کند و اگر حادثه‌ای در داخل بود باید حضور پیدا کند.45
بنابراین، مسئولان و مدیران فرهنگی نظام باید از یک سو برای حفظ فرهنگ انقلاب و ارزش‌های آن و انتقال به نسل جدید برنامه‌ریزی دقیق و حساب شده نمایند و از سوی دیگر باید با عملکرد صحیح خود نسل جوان امروز را با فرهنگ انقلاب اسلامی و ارزش‌های آن آشنا نموده و بر مبنای آن تربیت کنند تا انقلاب اسلامی از تهدیدات داخلی و خارجی مصون ماند.
6-4. سازمانهای غیردولتی (Non – Governmental Organizations)
یکی از برنامه‌های که گروههای داخلی از یک سو و جریانات خارجی درصدد ایجاد و توسعه آن جهت پیشبرد اهداف سازمانی و حزبی خود هستند، سازمانهای غیردولتی و به اصطلاح NGOها است واژۀ «غیردولتی» ذاتاً و به طور تلویحی متضمن معنایی منفی است. این سازمانها می‌توانند هر سازمانی را که خارج از حیطه و شمول دولت‌ها باشد، شامل شوند. نقطۀ اشتراک همۀ سازمانهای غیردولتی این است که خارج از حوزه فعالیت دولتها عمل می‌کنند و چالشی در مقابل آنها به شمار می‌روند. بدین‌ترتیب می‌تواند تهدیدی نسبت به حاکمیت دولت‌ها باشند.46
رویکرد فزاینده گروههای سیاسی بویژه مخالفان به چنین نهادهایی می‌تواند این نهادها را در آینده به عنوان پایگاهی قابل تأثیرگذار بر عرصه سیاسی تبدیل نمایند. شاید بهترین تعبیر این باشد که این‌گونه سازمانها را از یک سو مهم‌ترین عامل برای کلید زدن نافرمانی مدنی تلقی کنیم و از سوی دیگر قایق‌های یدک‌کش در عرصۀ بین‌المللی بدانیم که می‌توانند حرکت پوپولیستی (توده‌ای) را در سطح جهان نهادینه سازند.
5. آسیب‌‌ها و تهدیدهای خارجی یا تهدیدهای برون‌مرزی
1-5. جهانی‌سازی (Globalism)
میل به جهانی شدن (Globalization) و تلاش برای جهانی‌سازی یا جهان‌گرایی (Globalism) و جهان‌شمولی (Universalization) سابقه‌ای بس طولانی دارد، ولی در دهه‌های پایانی قرن بیستم پا به عرصۀ گفتمانهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی گذاشت و توانست در مدت کوتاهی جزء فراگفتمانهای عصر حاضر قرار گیرد و توجه اندیشمندان جهان را به سوی خود جلب کند. با توجه به مجموعه تعاریف دانشمندان غربی دربارۀ جهانی‌سازی و ماهیت آن می‌توان گفت که جهانی کردن کشورها چیزی جز استیلای نظام سرمایه‌داری جدید بر ملل ضعیف نیست، طرحی است وابسته به صحنه‌سازیهای غرب استعمارگر، تلاشی است جهت گسترش و توسعه فرهنگ اروپایی و الگوهای آمریکا.47
بنابراین غرب در فرایند جهانی‌سازی، هژمونیک شدن (برتری‌طلبی) فرهنگ لیبرال را تعقیب می‌کند.48 مهم‌ترین تهدیدهای جهانی‌سازی در دو عرصه سیاسی و فرهنگی ـ اجتماعی قابل بررسی است. در عرصۀ سیاسی پدیده جهانی‌سازی به ویژه با ملاحظه محوریّت آمریکا، تهدیدکننده سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است، زیرا سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی برگرفته از آموزه‌های دینی و بر پایه استقلال، اتکا به توان و قابلیت‌های ملی و عدم وابستگی به قدرتهای بزرگ است که این آرمان‌ سیاسی با تحقق بیش‌تر جهانی‌سازی در تضاد است و سیاست‌های خارجی جمهوری اسلامی را با تهدیدات جدی مواجه می‌سازد. در اینجا به مهم‌ترین این تهدیدها اشاره می‌کنیم:
1-1-5. مخدوش کردن استقلال سیاست خارجی ایران: از ویژگی‌های اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، حفظ روحیه استقلال است، امّا «کسینجر»، نظریه‌پرداز مشهور آمریکا مدعی است: جهانی‌سازی یعنی همان آمریکایی‌ شدن جهان و برقراری سلطه سیاسی آمریکا در سراسر دنیا.49 تحقق این سلطه در نظام بین‌الملل و کشورهای منطقه تهدیدی برای خدشه‌دار استقلال دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران به شمار می‌رود.
2-5-5. نفی ایدئولوژی در سیاست خارجی ایران: آمریکا به عنوان رهبر جهانی‌سازی ـ که در حال حاضر جهانی‌سازی با شیوه و الگویی آمریکایی که الگوی مسلط است همخوانی دارد ـ تلاش می‌کند که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس ارزش‌های دینی شکل نگیرد.50
3-5-5. هدایت سیاست خارجی ایران بر اساس منافع اقتصادی: سردمداران پدیده جهانی‌سازی می‌کوشند تا دیدگاههای سیاست خارجی ایران را بر منافع اقتصادی ـ نه ارزش‌ها و اصول انقلاب ـ استوار سازند تا از این رهگذر همراهی فراوانی بین تصمیم‌گیری‌های سیاست خارجی ایران و غرب پدید آید.51
4-5-5. تضعیف اقتدار و امنیت ملی: در فرایند (process) جهانی‌سازی، شمار بسیاری از دولت‌ها در تأمین رفاه عمومی مردم ناتوان می‌شوند و این ناتوانی بحرانهای اجتماعی می‌آفریند در نتیجه، امنیت ملی کشورها و اقتدار دولت‌ها به خطر می‌افتد.52 اگرچه غرب در روند جهانی‌سازی، دنبال استیلای فرهنگ خود بر جهان است، امّا چالش‌ها و مشکلات فراوانی در عرصۀ فرهنگ دارد که به صورت جدی آن را تهدید می‌کند. مهم‌ترین تهدیدات فرهنگی و اجتماعی جهانی‌سازی را موارد زیر بر شمرده‌اند:
الف. استیلای فرهنگی غرب: جهانی‌سازی فرهنگ به معنای گسترش فرهنگ آمریکا در عرصۀ جهان، به منظور یکسان کردن سبک زندگی در سراسر دنیا است. این فرایند می‌تواند بسیاری از کشورها را با چالش جدی رو به رو کند و فرهنگهای بومی و محلی ملت‌ها را در معرض نابودی‌ قرار دهد، لذا جهانی‌سازی فرهنگ غربی هویت را از بین می‌برد و بحران هویت ایجاد می‌کند و این بحران نوعی احساس غربت را در ملت‌ها به وجود می‌آورد.53 یکسان شدن و مشابه شدن فرهنگ جهان با «محوریت سلطۀ فرهنگی آمریکا» اثرات زیان‌باری را به دنبال دارد از جمله:
الف. سلطۀ فرهنگی آمریکا
آمریکایی‌ها با این نگرش فرهنگی که آنها بهترین مردم دنیا و انسان واقعی هستند،54 در پی به دست گرفتن رهبری ایدئولوژیکی جهان می‌باشند. فرهنگ غربی که نگاه تک ساحتی و ماد‌ی‌گرایی به انسان دارد همه دغدغۀ خود را صرف بهره‌وری از دنیا می‌کند. در صورت تسلط چنین فرهنگی، ارزش‌های معنوی در معرض چالش قرار می‌گیرد.
ب. جنگ تمدنی و فرهنگی
رهبران جهانی‌سازی برای حاکمیت فرهنگ خود در پی نابودی تمدنهای کهن و اصیل از جمله تمدن اسلامی‌اند. به اعتقاد شماری از اسلام‌شناسان مسیحی، غرب یک احساس برتری تهاجمی و گستاخانه نسبت به جهان اسلام دارد55 و با فرایند جهانی‌سازی بر شدت این تهاجم افزوده است.
ج. غربی‌سازی فرهنگ
در فرایند جهانی‌سازی، غربی‌ها به دیگر ملت‌ها از جمله مردم ایران القا می‌کنند که تنها راه توسعه کشور پیروی از فرهنگ غرب است. از این رو «سرژ لاتوشه» معتقد است که:
جهانی‌سازی را باید غربی‌سازی نامید و فرایندی است که به صحنه‌سازیهای غرب استعمارگر وابسته است.56
توصیه آنان این است که مرزها را بردارید، دیوارها را جمع کنید و از فرهنگ غرب الگو بگیرید.
6. جنگ رسانه‌ای
جنگ رسانه‌ای علیه ایران شکل دیگری از تهدیدات موجود و آتی علیه ایران است. رسانه‌ها مهم‌ترین ابزار جنگ نرم است. بنیادی‌ترین تعریف از جنگ رسانه‌ای (Media War) استفاده از رسانه‌ها برای تضعیف کشور هدف و بهره‌گیری از توان و ظرفیت رسانه‌ها (اعم از مطبوعات، خبرگزاری‌ها، رادیو، تلویزیون، اینترنت و اصول تبلیغات) است. اگرچه جنگ رسانه‌ای عمدتاً به هنگام جنگ‌های نظامی کاربرد بیشتری پیدا می‌کند، امّا این به آن مفهوم نیست که در سایر مواقع جنگ رسانه‌ای در جریان نبوده و یا مورد استفاده قرار نمی‌گیرد.
جنگ رسانه‌ای تنها جنگی است که حتی در شرایط صلح نیز بین کشورها به صورت غیررسمی ادامه داشته و هر کشوری از حداکثر توان خود برای پیشبرد اهداف سیاسی خویش با استفاده از رسانه‌ها بهره‌گیری می‌کند. سربازان جنگ رسانه‌ای متخصصان تبلیغات، استراتژیست‌های تبلیغات بین‌المللی و کارگزاران رسانه‌ها هستند.57 در این‌باره دانشمندان علوم ارتباطی عقیده دارند که:
آنان که بیش از همه دربارۀ جنگ آینده فکر می‌کنند، می‌دانند که بخشی از مهم‌ترین نبرد فردا در میدان جنگ رسانه‌ها رخ خواهد داد.58
غرب مدت‌هاست که سرمایه‌گذاری قابل توجهی در خصوص راه‌اندازی و حمایت از رسانه‌های مخالف ایران کرده است. راهبرد طراحی شده توسط آمریکا پیش از شروع جنگ علیه عراق، نمونه بسیار برجسته‌ای از جنگ رسانه‌ای به موازات جنگ نظامی به شمار می‌رود. طراحان جنگ رسانه‌ای نه لزوماً ژنرال‌های پادگان‌نشین، بلکه پروفسورهای کالج‌ها و دپارتمان‌های رسانه‌ای در دانشگاههای معتبر هر کشور می‌باشند.
جنگ رسانه‌ای، جنگ بدون خونریزی، جنگ آرام و جنگ بهداشتی و تمیز تلقی می‌شود، جنگی که بر صفحات روزنامه‌ها و میکروفون‌ رادیوها، صفحات تلویزیون و عدسی دوربین‌ها جریان دارد. هدف جنگ رسانه‌ای اگرچه در نهایت تغییر کارکرد و عملکرد دولت‌ها است، اما به طور ملموس به جای هدف قرار دادن مستقیم دولت‌ها، ملت‌ها را هدف بمباران خود قرار می‌دهد.59
غرب پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به موازات تهدیدات سخت و نیمه سخت، تهدیدات نرمی علیه نظام اسلامی به راه انداخت. در حال حاضر 30 شبکه تلویزیونی و ماهواره‌ای ضدانقلاب برای ایران، برنامه پخش می‌کنند. عمده این شبکه‌ها در آمریکا مستقرند و از حمایت جدی این کشور برخوردارند. این رسانه‌ها سعی دارند با ابزارهایی چون اتهام، بزرگ‌نمایی و دیوصفت جلوه دادن دشمن، قطبی‌کردن دنیا و سرانجام تحریف ذهنی مخاطبان ارزش‌های کشور رقیب را تضعیف و در نهایت مضمحل نمایند.
7. محاصره نظامی آمریکا
اصلی‌ترین دشمن خارجی نظام جمهوری اسلامی ایران آمریکا است که با استقرار نیروهای نظامی و ایجاد پایگاه در تمامی کشورهای پیرامونی ایران به صورت عینی و ملموس تهدیدات نظامی خود را علیه امنیت و منافع ملی کشورمان آغاز کرده است. آمریکا برای شکست انقلاب اسلامی و یا محدود کردن آن از سیاست «سد نفوذ یا تحدید نفوذ»60 استفاده می‌کند.
با پایان یافتن جنگ تحمیلی هشت ساله تهدیدات نظامی آمریکا علیه نظام اسلامی نه تنها کاهش نیافت، بلکه شدت بیش‌تری به خود گرفت. لذا برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی در طی سالهای اخیر با حضور در آبهای خلیج‌فارس و جمهوری‌های تازه استقلال یافته همسایه ایران با حجم نفرات و تجهیزات و سطح و کیفیت استحکامات خود افزود. بر این اساس این حضور می‌تواند اصلی‌ترین تهدید نظامی با ایران از سوی آمریکا باشد.61
8. قرار گرفتن در فهرست تهاجمی مسیحیان صهیونیست

گروهی از سرمایه‌داران یهود در قرن نوزدهم میلادی برای در اختیار گرفتن شاهرگهای حیاتی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ملت‌های غیریهود و بسط حاکمیت یهودیان بر دنیا، نحله فکری غاصبانه صهیونیسم را راه‌اندازی نمودند. مسیحیان نیز براساس آموزه‌های دینی مسیحیت معتقد به بازگشت مجدد و ظهور آن حضرت از بیت‌المقدس هستند. طی دهه‌های گذشته شماری از پیروان مسیحیت در میان هیأت حاکمۀ ایالات متحده در رأس حاکمیت این کشور قرار گرفته‌اند.
در نظرگاه این افراد، مسلمانان موجودات شرور هستند، رفتار آنان شرارت‌آمیز است لذا «محور شرارت» نامیدن62 و تهدید نظامی ایران در کنار عراق و کره شمالی از سوی بوش پسر پس از حمله نظامی به افغانستان و عراق حکایت از آن دارد که در دیدگاه بوش، ایران نیز موجودی شرور است که باید از میان برود، در نتیجه قرار گرفتن ایران در لیست تهاجمی آمریکا و اظهارات تهدیدآمیز پی در پی مقامات آمریکایی بیانگر تهدید جدی علیه ایران است.
9. پروژه خاورمیانه بزرگ
یکی از حساس‌ترین و پرتنش‌ترین مناطق بحرانی دنیا، منطقۀ استراتژیک خاورمیانه است. این منطقه به عنوان حلقه اتصال سه قارۀ آسیا، اروپا و آفریقا از گذشته دور مورد توجه غربی‌ها بوده است. از نظر استراتژیکی، خاورمیانه، بر این سه قاره مسلط است. خاورمیانه مرکز پیدایش سه دین بزرگ اسلام، مسیحیت و یهودیت است. از سوی دیگر این منطقه بزرگترین خریدار اسلحه در جهان و مهم‌ترین بازار فروش اسلحه ایالات متحده آمریکا است به همین جهت این منطقه به دلیل بالا بودن جذب تولیدات جنگی آمریکا برای آمریکا اهمیت راهبردی دارد.
بنابراین، آمریکا پس از جنگ جهانی دوم تسلط بر این منطقه را برای دستیابی به منافع ملی خود ضروری و اجتناب‌ناپذیر دانست. علت اصلی مداخله‌گرایی آمریکا در مناطق و حوزه‌های مختلف نظام بین‌الملل بویژه خاورمیانه را باید ناشی از سلطه‌جویی و هژمونی‌طلبی آن کشور در برخورد با موضوعات سیاست بین‌الملل و بازیگران مؤثر در آن دانست. در حال حاضر از منظر قدرتهای بزرگ، خاورمیانه «هارتلند جهان» (قلب جهان) به حساب می‌آید و تسلط بر آن تسلط بر جهان را به ارمغان می‌آورد.63
منطقه خاورمیانه با تهدیدهای زیادی روبه‌رو است از جمله؛‌
1. ناکافی بودن رشد اقتصادی و خدمات عمومی و رفاهی به بدتر شدن وضعیت امنیت فردی انجامیده است.
2. وجود زرادخانه‌های پیشرفته در خاورمیانه بر ساختار روابط امنیتی بین کشورهای خاورمیانه تأثیر داشته است.
3. مسابقات تسلیحاتی جدید در خاورمیانه، پیامدی جز عدم توازن بین بخش رفاه اجتماعی و بخش نظامی از یک سو و افزایش ناامنی اقتصادی نخواهد داشت.
4. به‌رغم اهمیت استراتژیک خاورمیانه، مکانیزم‌های مؤثری برای همکاری امنیتی ـ دفاعی در این منطقه وجود ندارد.64
وجود این تهدیدات منطقه خاورمیانه را با چندین پارادوکس (paradox of complex) پیچیده مواجه نموده که عبارتند از:
1. لاینحل ماندن و به تأخیر افتادن تشکیل حکومت مستقل و پایدار فلسطینی.
2. وابستگی آمریکا به منابع انرژی خاورمیانه و حمایت همه‌جانبه آن از رژیم اسرائیل.
3. افزایش تدریجی نظامی‌گری در سطح منطقه خاورمیانه.
4. کم هزینه بودن برخورد نظامی و تحقیر هویتی مردم و دولت‌های خاورمیانه‌ای توسط قدرتهای جهانی.65
براساس این رویکرد تبدیل منطقه استقرار کشورهای مسلمان یعنی خاورمیانه به منطقه‌ای صددرصد آمریکایی طرحی است از سوی دولتمردان آمریکا که این وضعیت آینده کشورهای اسلامی از جمله ایران را با تهدید و چالشی بسیار سخت مواجه خواهد ساخت.
10. گسترش ناتو
تاکنون سیاست اصولی ناتو پیشرفت به سمت شرق و افزایش همکاری با کشورهای آسیای مرکزی بوده است. در حال حاضر همۀ کشورهای آسیای مرکزی در قالب طرح مشارکت برای صلح با ناتو همکاری دارند. برای ناتو، آسیای مرکزی دروازه ورود به شرق در حال توسعه است.66 گسترش ناتو به شرق به دنبال اهدافی صورت می‌گیرد که عبارتند از:
1. گسترش ناتو به سمت شرق در آستانه ورود به قرن بیست و یکم از این جهت معنا می‌یابد که این پیمان در وهلۀ اول مایل است با روسیه به یک تعادل استراتژیک دست یابد و سپس در منطقه آسیا، خصوصاً در خاورمیانه امتیازات مهمی را از آن خود سازد. ناتو تنها به دنبال اهداف سیاسی و نظامی نیست، بلکه در گسترش حوزه نفوذ خود اهداف اقتصادی را نیز مدنظر دارد.67
2. یکی از اهداف حیاتی و بسیار مهم ناتو بخصوص آمریکا، حضور در حیات خلوت روسیه یعنی جمهوری‌های بازمانده از شوروی سابق در آسیای مرکزی و قفقاز است.
3. هدف دیگر ناتو از گسترش به سوی شرق تسلط بر منابع قابل توجه نفتی در قزاقستان و دیگر کشورهای نفت‌خیز در حوزۀ خزر است.
4. هدف دیگر آمریکا از گسترش ناتو به شرق مهار ایران، از راه منطقه استراتژیک قفقاز و آسیای مرکزی است. از یک طرف با قدرت بحری خود در خلیج‌فارس و از طرف دیگر با قدری برّی خویش در آسیای مرکزی و قفقاز، ایران را در فشار خود قرار دهد و مانع همگرایی کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز با ایران خواهد شد و نقش ارتباطی ایران به عنوان پل کشورهای حوزۀ خزر به خلیج‌فارس را خنثی خواهد ساخت. و نهایت آنکه با تسلط ناتو بر این منطقه، نقش اُپک در بازار جهانی نفت کاهش خواهد یافت و کشورهای صادرکننده نفت غیر اُپک قدرت بیشتری خواهند گرفت و بازار انرژی از انحصار کشورهای صادرکننده نفت اپک تا حدودی خارج خواهد شد که در نتیجه اقتصاد کشورهای غربی در خصوص عرضۀ مداوم انرژی احساس امنیت بیشتری خواهد کرد.68
بنابراین غرب بر آن است که گستره نفوذ و سلطه خود را از طریق ناتو به دنیای اسلام ادامه دهد و دژ مستحکمی در برابر جریانات اسلام‌گرا قرار گیرد و در نهایت حفظ و تقویت اسرائیل را مدنظر دارد.
11. واگرایی قومی69 (Ethnical of disintegration)
اگر همنوایی، همدلی و همزیستی مسالمت‌آمیز و برادرانه را قاعده کلی حاکم بر مناسبات اقوام ایرانی بدانیم، در برهه‌هایی نیز بر این روابط سطوح مختلفی از تنش، منازعه و بحران حاکم شده است. وقوع منازعات قومی در کردستان، آذربایجان، ترکمن صحرا، بلوچستان و خوزستان پس از پیروزی انقلاب اسلامی از مهم‌ترین چالش‌های نظام جمهوری اسلامی در دهه اول بوده است که آثار و عواقب زیان‌باری را بر این مناطق و بر ساحت سیاسی کشور و نیز بر روابط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اقوام وارد کرده است.70
پتانسیل‌ها و عوامل واگرایی اقوام علیه امنیت ملی کشورمان عبارتند از:
1-11. استقرار اقوام مشابه در مناطق همجوار کشورهای همسایه
امروزه بخشی از اقوام ترک، کرد، بلوچ و عرب در ایران و بخشی از آنها در مناطق همجوار دیگر کشورها ساکن هستند. هر چند وجود این اقوام در همسایگی ایران می‌تواند موجب نفوذ فرهنگی ایران شود، امّا به صورت معکوس موجب دخالت بیگانگان در امور داخلی ایران شده است و معمولاً افکار ناسیونالیستی و تجزیه‌طلبی از همین مناطق وارد می‌شود.
برای مثال می‌توان به مقر گروههای تجزیه‌طلب کُرد مثل حزب منحله دمکرات در مناطق کردنشین شمال عراق، جنبش ملی بلوچستان ایران موسوم به «جمبا» در بلوچستان، جنبش خلق عرب در عراق و پان‌ترکیست در جمهوری آذربایجان و ترکیه اشاره کرد.71 وجود کانون فعال بحران‌های قومی و مذهبی در جداره‌های همسایگان ایران مثل هندوستان، گرجستان، روسیه، لبنان، فلسطین اشغالی و دیگر نقاط خاورمیانه ممکن است کل منطقه را در شعله‌های آتش فتنه غوطه‌ور ساخته و به سرعت با بحران‌های واگرایی قومی، مذهبی مواجه سازد.72
2-11. دخالت بیگانگان
مسئله تکثر قومی و مذهبی کشور زمانی که با اهداف و مطامع استعماری بیگانه و دشمنان همراه شود از اهمیّت و حساسیت فوق‌العاده‌ای برخوردار می‌شود و تنوع و ناهمگونی فرقه‌ها و اقلیت‌های قومی و مذهبی از مهم‌ترین ابزار آنها محسوب می‌شود. با نگاهی به حوادث و رخدادهای تاریخ معاصر کشور، ردپای نفوذ و مداخلۀ بیگانگان را در آشوب‌های قومی مشاهده می‌کنیم.73
3-11. موازی بودن شکاف قومی با شکاف‌های مذهبی و زبانی (شکاف متراکم)
شکاف‌ها و تعارض گروههای متنوع نقش مهمی در میزان ثبات یا ایجاد بی‌نظمی و ناامنی کشور دارد. این شکاف‌ها و تعارضات ممکن است متقاطع یا موازی، فعال یا غیرفعال، واحد یا متعدد باشند. تعداد گروهها، موازی بودن آنها و فعال شدن شکاف‌ها و موجب اختلاف با سایر مناطق و دولت مرکزی و در نتیجه بی‌ثباتی و ناامنی می‌گردد که در ایران قابل مشاهده است. زیرا، در اغلب مناطق قومی‌نشین کشور، تضاد قومی و نژادی با تضاد زبانی و تفاوت مذهبی همراه است، بالطبع اگر این تضادها فعال شود و شکاف‌ها عمیق گردد موجب ناامنی خواهد گردید.74
12. راهبردهای مناسب جهت همگرایی قومی
راهبردهای مناسب برای انسجام اجتماعی و جلوگیری از فعالیت گرایش‌های قومی عبارتند از:
1. ارائه طرح مفهوم شهروندی به جای ما ـ دیگری ـ قومیت و...
2. توسعه نهادهای مشارکتی و گشودن باب مذاکره؛‌
3. پرهیز از سرکوب و تبدیل نقش سرکوبگرانه دولت به رأفت و رحمت؛
4. جلوگیری از بسط محرومیت در پست‌های سیاسی، حمایت‌های اقتصادی و...
5. نفی الگوی دولت معیوب و رسیدگی به همه کشور.
6. خشکاندن فضای ذهنی محرومیت و اقدام عملی برای برنامه‌های محرومیت‌زدایی.75
خلاصه و نتیجه‌گیری
1. برآیند تهدیدهای امنیتی فراروی نظام اسلامی چند سویه است. از یک سو تهدیدهای دشمن چه در عرصه تئوری و چه در عرصه عمل به فقر،‌ بیچارگی، تبعیض بیشتر در کشور دامن زده و از سوی دیگر ایران را از دورن و بیرون در معرض کاستی و خطرها قرار می‌دهد.
2. کشورهای اسلامی بویژه ایران از فرصت‌های فراوان و ظرفیت‌های بالایی برای مقابله با تهدیدات دشمن برخوردار می‌باشد.
3. برای مقابله با تهدیدهای داخلی و خارجی و به منظور بهره‌گیری از فرصت‌ها و ظرفیت‌ها راه‌حل‌هایی چون عملیاتی و اجرایی کردن هر یک از این راه‌حل‌ها بخشی از مشکلات و تهدیدهای کشور را برطرف می‌سازد. بدون شک طبقه‌بندی کردن راه‌حل‌ها و پیمودن راه براساس آن سودمندتر است. سرآغاز هر طبقه‌بندی، اصلاح فردی و اجتماعی قرار دارد که در پرتو اصلاح فردی و اجتماعی است که می‌توان مشکلات و تهدیدات نظام اسلامی را دید. استفاده درست از سرمایه‌های داخلی و خارجی، به کارگیری سیاستمداران دین‌دار، برگزیدن راه‌حل‌های بومی و دور افکندن اختلافات و توسل به مسائل مشترک.
4. رویکرد حاکم بر تهدیدات داخلی و خارجی از سوی دشمنان بیشتر بر تهدیدات نرم با هدف واژگونی نظام ایران،‌استحاله فرهنگی و سیاسی و نفوذ جهت براندازی است.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات