تاریخ انتشار : ۰۵ مهر ۱۳۹۱ - ۱۷:۱۲  ، 
کد خبر : ۲۴۶۷۵۱

رفتار بین‌المللی عاریه‌ای عربستان سعودی


رضا رحمتی
رفتار سیاسی عربستان سعودی را در ارتباط با ایران و تحولات خاورمیانه و تلاش هایی که در رویکرد دشمنانه خود نسبت به این کشور در پیش گرفته، می توان با توجه به عدم استقلال حوزه سیاست خارجی و داخلی این کشور به خوبی تبیین کرد. اقدام اخیر عربستان مبنی بر اعدام 18 شهروند ایرانی نشان دهنده اوج خصمانه بودن رویکرد و روابط این کشور با ایران است؛ روابطی که طی 33 سال اخیر سابقه نداشته است.
سوای از نقشی که ایران در تحولات منطقه به خصوص در سوریه و مصر داشته و دارد، رویکرد عربستان نه وابسته به تحولات داخلی و برآورد داخلی از رویدادهای منطقه ای، بلکه متاثر از نوع نگاه مرکز قدرت بین المللی به ایران و مناسبات بین المللی بوده و هست. چنین سیاست خارجی را سیاست خارجی عاریه ای یا استقراضی از مرکز قدرت بین الملل قلمداد می کنیم. حتی در چنین سیاست خارجی، منافع ملی در درجه چندم اهمیت قرار دارد.
گو اینکه فروش نفت کمتر از کف قیمت توسط عربستان مغایر با امنیت و منفعت ملی این کشور بوده و هست، ولی به دلیل وادادگی سیاسی این کشور، این اقدام توسط عربستان برای کنترل تاثیر ایران صورت می گیرد.
چنین رفتارهای سیاسی و سیاست خارجی توسط عربستان طی زمانهایی که رابطه مرکز قدرت با ایران، رابطه متعادلی است، رابطه ای متعادل با ایران را سپری می کند و زمانی که توزیع قدرت با تمایلات ایران مخالفت دارد، مناسبات عربستان در اوج دشمنی قرار می گیرد. به گونه ای که به راحتی می توان تغییرات در کنش و واکنش این کشور را تبیین و تحلیل کرد.
به عبارت شفافتر، سیاست خارجی عربستان نه منبعث از ارزش ها، هنجارها و اراده ملی و نه برگرفته از توان داخلی این کشور، بلکه اقتباسی است از نظم تزریقی مرکز قدرت در نظام بین الملل بوده که مشخص کرده در هر واقعه بین المللی چه واکنشی انجام دهد.
پیوند قدرت این شبه بازیگر با راس هرم قدرت در نظام بین الملل در موزائیک نامتجانس قدرت در خاورمیانه است که تعیین کننده رفتارهای عربستان بوده و هست. از این مطلب می توان به توزیع نامتناسب قدرت در خاورمیانه و خلیج فارس رسید. و به عبارت واضح تر به وادادگی قدرت شیخ نشین های عربی حاشیه این منطقه به نظام بین الملل، پی برد.
سیاست مهندسی شده نظام قدرت بین المللی، به سیاست خارجی اجاره ای واحدهای منطقه کمک شایانی داشته است. به گونه ای که، می توان تمامی کشورهای کنونی منطقه خاورمیانه منهای ایران را محصول تحول در نظام بین الملل پس از جنگ های اول و دوم دانست، می توان چنین ادعا کرد که سرنوشت بسیاری از تحولات کلیدی در این منطقه نیز به شکل و ساختار نظام بین الملل و شیوه کنش و واکنش بازیگران منطقه ای با نظام بین الملل بستگی دارد.
و اما واکنش ایران. در این شرایط سیاست خارجی باثبات، سیاست خارجی ای است که از درایت دیپلماتیک برخوردار بوده و توان بازنمایی منافع ملی را به اندازه کافی داشته باشد. در این شرایط بدون تردید نه تنها اهرم فشار از روی جمهوری اسلامی ایران به طور کلی از بین خواهد رفت، بلکه مسئله ای که با منافع ایران عجین شده به خوبی حل وفصل خواهد شد. در صورتی که چنین موضوعاتی با توجه به منافع ملی، بازنمایی شوند بدون تردید نظام بین الملل حد و مرز خود را در نظر خواهد گرفت و هر از گاهی دست خود را از آستین های استقراضی بیرون نیاورده و دست به چنین اقدام های به دور از آداب دیپلماتیک و سیاسی و نزاکت بین المللی نخواهد زد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات