صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۲ آبان ۱۳۹۱ - ۱۲:۳۰  ، 
کد خبر : ۲۵۰۱۰۸
گفت‌وگوی صبح صادق با رئیس موسسه «بهداشت معنوی» پیرامون آسیب‌شناسی عرفان‌های نوظهور و فرقه‌های انحرافی

بی‌تردید خلأ معرفت صحیح زمینه‌ای برای پیدایش عرفان‌های کاذب است

مقدمه: در دهه های اخیر نظام سلطه برای تسلط بر باورها و ارزش های مردم به تولید فرقه های شبه معنوی روی آورده است تا اهداف و ارزش های خود را به نام معنویت برای مردم درونی سازد. امروز در جامعه شاهد بروز فرقه های نوظهوری هستیم که با تکیه بر روح معنویت خواهی مردم و سودجویی از این احساسات سعی می کنند جوانان را به دام خویش کشیده و به امیال خود دست یابند. بیشتر این نوع عرفان های نوپدید از جانب دشمنان به خصوص آمریکا و رژیم صهیونیستی هدایت می شود، لذا روشنگری فرهنگی در این زمینه می تواند از آسیب های مخرب آن جلوگیری کند. جوانی که در پی آرامش و معنویت است هنگامی که با آموزه های اسلام مأنوس نباشد، طبیعی است که آرامش درونی خود را در جای دیگر جست وجو می کند. فرقه های نوظهور که با رنگ و لعاب جنسی و شهوتی جوانان را به سوی خود می کشاند، در گسترش بی حیایی و بی دینی در جامعه موثر است. به منظور بررسی بیشتر آسیب های عرفان های نوظهور و به عبارت بهتر عرفان های کاذب و نقش آنان در جامعه با حجت الاسلام والمسلمین «حمیدرضا مظاهری سیف» موسس و رئیس موسسه بهداشت معنوی،گفت وگویی انجام دادیم که مشروح آن در پی می آید.

* پس از رویکرد جوامع به مادیات و کنار زده شدن دین در برخی جوامع، امروز شاهد گرایش دوباره آنان به معنویت هستیم، به گونه ای که برخی صاحب نظران از این پدیده با عنوان «انفجار معنویت» یاد می کنند. بفرمایید دلیل رویکرد جوامع به معنویت و رواج عرفان های نوظهور چیست؟
** انسان مدرن که به سختی دور از معنویات نگه داشته می شد و در تمدنی زندگی می کرد که غیر از جهان و زندگی مادی برای چیز دیگری ارزش قائل نبود، حریص و عجول و عنان گسیخته به معنویات روی آورده و همانند مردمانی که در قحطی به سر می برند و انبار نانی یافته اند، سنت های کهن عرفانی و معنوی را برگرفته و هرکس تکه یا تکه هایی از مکاتب مختلف را چنگ زده و می کوشد روح تشنه خود را با آن سیراب کند.
این جریان های معنویت گرا طیف بسیار متنوعی را شامل می شود که از عرفان ادیان ابراهیمی گرفته تا استفاده از موادمخدر و روابط جنسی را دربرمی گیرد. در واقع هر چیزی که به نوعی فرصت فرار از چارچوب های جامعه مدرن و رویگردانی از هنجارهای تمدن مادی و سرمایه داری را فراهم کند، معنویت شناخته می شود، به گونه ای که «میلتون» یکی از محققان جامعه شناسی ادیان نوپدید از ظهور چهار هزار مکتب و فرقه عرفانی و معنوی در جهان غرب خبر داده است.
* به نظر شما آیا در این وانفسا که دشمن در عرصه ترویج فرقه های انحرافی از هر حربه ای استفاده می کند، مطالعه و پژوهش پیرامون معنویت های نوظهور الزامی و ضروری نیست؟
** در دنیای امروز که مرزهای فرهنگی کم رنگ شده و سواره نظام و پیاده نظام رسانه ای، ابرفرهنگ غرب را در جهان می گستراند، جهان اسلام نیز از حضور این جریان های هزار رنگ به دور نمانده است. از این رو مطالعه نقادانه این فرقه ها، به ویژه آنها که در ایران پرکارترند، ضروری است و کوتاهی در این امر زیان های جبران ناپذیری را به فرهنگ و سایر ساحت های حیات اجتماعی وارد خواهد کرد.
 *برخی صاحب نظران به جای نقد این فرقه های انحرافی، ارائه عرفان اسلامی را به تنهایی کافی می دانند؛ آیا شما با آن دسته، هم عقیده هستید؟
** نقد مستقل این جریان ها از چند جهت ضروری است؛ نخست اینکه، این فرقه ها به دلیل نفوذ در فرهنگ مسلمانان تعالیم و روش های خود را با برخی از آموزه های اسلام معرفی و ادعا می کنند ما همان چیزی را می گوییم و می خواهیم که عرفان اسلامی می جوید! تنها زبان و شیوه ما امروزی، متفاوت و مردمی تر است.
به همین دلیل لازم است تفاوت ها و کاستی های این جریان های معنویت گرا نقادی و تبیین شود تا از این تشبیه جلوگیری و این شبهه را برطرف کند. دوم اینکه، عرفان اسلامی برای ارائه مطالب خود نیازمند شناخت زبان و مخاطب شناسی امروزی است و نمی توان با خواندن آثار گذشته به تنهایی با جامعه امروزی ارتباط برقرار کرد و تحفه ایی محبوب و دلنشین به جامعه فرهنگی ارمغان داد.
این درحالی است که معنویت های نوظهور با اینکه اهداف و محتوای مناسبی ندارند، اما معمولاً ادبیات سهل و دلپذیری را به کار می گیرند، از این رو آشنایی با آن، استادان و پژوهشگران عرفان اسلامی را برای بازخوانی و بازتولید عرفان اسلامی برای مخاطب امروزی توانمند می کند. سومین دلیل شناخت عرفان های نوظهور نیز، شناخت نقاط ضعف و کاستی های آنها است. این شناخت کمک می کند که در ارائه امروزین عرفان اسلامی و بازتولید تعالیم و آموزه های آن براساس شرایط مخاطب معاصر به بیراهه نرویم و آسیب های نوآوری در این حوزه را کاهش دهیم.
* یک مقداری بحث را به سمت و سوی عوامل پیدایش معنویت های نوظهور سوق دهیم. در این راستا هم تحلیل خود را ارائه فرمایید؟
** شیدایی فطری، نخستین عامل پیدایی این معنویت ها است، زیرا همه انسان ها فطرتی الهی دارند که همواره آنها را به سوی خداوند فرامی خواند و این صدایی است که هیچ گاه خاموش نمی شود و نوری است که فروغ آن افول نمی کند. فطرت همان بعد ملکوتی و روحانی انسان است که در عالم «الست» به ربوبیت خدا اقرار کرده است.
کسی که کتاب فطرت را مطالعه کند به خدا می رسد و فطرت هادی درونی و دعوت رسای خداست که از درون هر انسان برمی خیزد و او را به سوی مقصد حقیقی فرا می خواند، اما بیشتر مردم طبیعت مادی خود را با هویت حقیقی خود اشتباه می گیرند و فراموش می کنند که هویت اصیل آنها منوط به فطرت و بعد ملکوتی وجودشان است.
اگر مردم فطرت الهی خویش را در نظر نگیرند و مقتضیات آن را با مقتضیات طبیعت از هم بازنشناسند، از هدایت های فطری محروم و در تمنیات طبیعی گرفتار می شوند، در این صورت فریفته اموری خواهند شد که مطلوب حقیقی و مورد تمنای فطرت نیست.
* آیا فرقه سازی در کشور با هدف خاصی صورت می گیرد یا صرفاً علاقه به مباحث عرفانی و خلأ باورهای اصیل دینی سبب آن شده است؟
بدون تردید خلأ معرفت صحیح زمینه ای برای پیدایش فرقه های کاذب است، اما عوامل مختلفی در این زمینه اثر می گذارند که در این میان عوامل سیاسی و اهداف تفرقه افکنانه از اهمیت بیشتری برخوردار است.
* نقش صهیونیست ها در تبلیغ مکاتب انحرافی همچون شیطان پرستی و کابالا چیست؟ صهیونیست ها چه طرح هایی در این خصوص اجرا کرده اند و چه اهدافی را دنبال می کنند؟
** کابالیست های یهودی معتقدند که شیطان خطا نکرده است و فقط مأموریت آشنا کردن انسان با خدا را داشت. داستان گوساله سامری در قرآن نشان می دهد که این قوم همه چیز را در سایه انحراف قرار می دهد. از طرفی هم بنابر آیه 102 سوره بقره انواع سحر و جادو میراثی است که از سوی شیاطین به واسطه قوم بنی اسرائیل در میان بشر به جا مانده است. کسانی که رموز و بخت گشایی و طلسم در ایران انجام می دهند به نوعی میراث خوار شیاطین هستند، زیرا کابالیست های یهودی به این مسائل بسیار بها می دهند و دیدگاه های خاصی دارند. این قوم تفسیر خاصی از جهان هستی دارند. تفسیر آنها از خلقت با قرآن کاملاً متفاوت است.
بنابراین می توان گفت جهان بینی شان از اساس اشکال دارد. آرمان هایی که کابالیست های یهودی برای خود ترسیم کرده اند موجب خدشه دار شدن انسانیت می شود. آنها معتقدند که خداوند همه کس و همه چیز را برای آنها خلق کرده، به همین دلیل از همه چیز برای به سلطه درآوردن انسان ها استفاده می کنند حتی از معنویت! بنابراین ما کابالیست های یهودی را دوست انسان نمی دانیم. دلیل دشمنی ما با رژیم صهیونیستی به دلیل این است که این رژیم بر اسطوره های کابالیستی تمرکز کرده است و ما به لحاظ عقیدتی و استراتژیکی نقطه مقابل این قوم هستیم.
* در پایان بفرمایید رسانه ها چگونه در زمینه عرفان های نوظهور اطلاع رسانی کنند تا از آسیب تبلیغ ناخواسته این جریانات انحرافی مصون بمانند؟
** یک اصل را باید در مورد اطلاع رسانی درباره فرقه ها رعایت کرد و آن بیان واقعیت آنها است. این جریان ها که به نام معنویت و دین و عرفان فعالیت می کند به اندازه کافی زشتی و پلیدی دارند که اگر به روشنی تبیین شود نقش بازدارنده ای خواهد داشت. بدون شک باید جذابیت های آنها نیز گفته شود تا افراد در مواجهه با این فرقه ها گمان نکنند که آنچه پیشتر شنیده اند واقعی نبوده است.
تنها کاری که ما باید انجام دهیم این است که جذابیت های آغاز کار را در کنار پلیدی هایی که در نهایت، افراد وارد شده به این فرقه ها، به آن خواهند رسید را نشان دهیم. اگر این جذابیت ها در کنار آن سرانجام ناکام کننده و پلید قرار گیرد، رسالت اطلاع رسانی رسانه به درستی انجام شده و افراد آگاهانه با این جریان ها و مبلغان آنها برخورد خواهند کرد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات