کشورهای اروپایی در حالی با هزینه های میلیاردی به دنبال تشدید جنگ اوکراین هستند و از سوی دیگر نیز با حاشیه سازی برآنند تا افکار عمومی را از ریزش کابینه رژیم صهیونی و البته جنایات گسترده آن در غزه و اشغالگریاش در لبنان و سوریه به حاشیه ها معطوف سازند که همزمان مواضع آنها با محوریت ادعای رویکرد مذاکراتی با ایران تشدید شده است. هر چند که ترامپ عنوان می کند که تمام تاسیسات هستهای ایران تخریب شده است، اما اروپایی ها ادعا دارند که این توقف بیش از 6 ماه دوام ندارد و ایران دوباره فعالیت خود را از سر میگیرد در حالی که ایران نباید به سلاح هستهای دست یابد. اروپایی همزمان نیز تهدید به اجرای مکانیسم ماشه میکنند. در همین راستا نیز آکسیوس در خبری مدعی شده بود که هفته آینده میلادی مذاکرات ایران و سه کشور اروپایی در مکانی در اروپا برگزار خواهد شد.
در همین حال مقامات اروپایی دائما تهدید میکنند که در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات مکانیسم ماشه یا همان بازگشت تحریمهای سازمان ملل را اجرایی خواهند کرد و حتی فرانسه تاریخ 9 شهریور را برای این مسئله عنوان کرده است. همچنین وزیر خارجه آلمان وادفول ادعا کرد که اروپا «قاطعانه مصمم است که همه تلاش خود را برای دستیابی به راهحل دیپلماتیک از طریق مذاکره به کار گیرد» اما همچنین آماده است در صورت شکست مذاکرات، با فعالسازی مکانیسم ماشه، تحریمهایی علیه ایران اعمال کند.
این تحرکات در قبال ایران در حالی صورت میگیرد که اولا شواهد امر نشان میدهد که عملا اجرایی سازی مکانیسم ماشه یک امر خلاف قانون است، چرا که با خروج آمریکا عملاً برجامی وجود ندارد که بند مکانیسم ماشه بخواهد اجرا شود. ثانیاً پس از 10 سال نظام بینالملل تغییر کرده است و صف بندیهای جدید جهانی چنان است که دیگر اجرای تحریمها علیه ایران معنایی ندارد، چرا که از یک سو ایران بر اساس تحریمهای آیسا آمریکا همچنان تحریم است که تفاوتی با تحریمهای سازمان ملل ندارد و از سوی دیگر در صف بندی جهانی بسیاری از کشورها بویژه چین، روسیه، بریکس، شانگهای، اوراسیا و عدم تعهد که بالغ بر اکثریت جمعیت جهان میباشند در کنار ایران و ضد غرب هستند و عملاً تحریمها را اجرا نخواهند کرد. بویژه آنکه جنگ غزه نیز نشان داد که نهادهای بینالمللی رسماً کارکرد خود را از دست دادهاند و ضمانت اجرایی ندارند. لذا عملاً واژه بازگرداندن تحریمها یک دروغ و فریب برای باج خواهی است. در اصل غرب با ادعای مکانیسم ماشه بر آن است تا ایران را گرفتار توافقی جدید نماید که بروز رسانی مکانیسم ماشه و تحریمها و محدودیتها علیه ایران باشد تا به واسطه آن اعمال فشارها بر ایران، حتی چین، روسیه و بریکس اجرایی شود. لذا خطر فعال شدن مکانیسم ماشه از تمدید آن کمتر است. چنانکه 10 سال پیش خطر امضای برجام برای ایران بیشتر از امضا نشدن آن بود که متاسفانه با امضای برجام هزینههای بسیاری بر کشور تحمیل شد.
در این شرایط نکته اساسی آن است که در مقطع کنونی اصرار غرب بر احیای مذاکرات را در دو جنبه اصلی میتوان ارزیابی کرد. نخست آنکه بازگرداندن مدیرکل آژانس و بازرسان غربی به تأسیسات هستهای ایران به یکی از اولویتهای کنونی اروپا بدل شده است. این در حالی است که اقدام مقتدرانه ایران در تعلیق همکاریهای داوطلبانه با آژانس، پس از ترورها و خرابکاریها و حمله به تأسیسات هستهای توسط آمریکا و رژیم صهیونی، واکنشی مشروع و قانونی بوده است. تلاش غرب برای بازگرداندن این افراد، نه از سر نگرانی هستهای بلکه به قصد برآورد خسارات وارده به توانمندیهای دفاعی و بررسی امکان تکرار سناریوهای تجاوزکارانه آینده صورت میگیرد. این امر زمانی بیشتر نمود می یابد که از یک سو یوهان وادفول وزیر امور خارجه آلمان روز جمعه از ایران خواست تا همکاری کامل با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را از سر گیرد و از سوی دیگر گروسی مدیر کل آژانس از حمایتهای آمریکا برای بازگشت او و بازرسان آژانس به ایران استقبال کرد.
دوم آنکه نکته قابل توجه در تحولات روزهای اخیر زنجیرهای از اتهام زنیها و اعمال فشارها علیه ایران توسط آمریکا و مهرههای اروپایی آن و البته طراحی کاخ سفید برای تحقیر سازی ایران با دیپلماسی التماسی است تا جایگاه منطقهای و جهانی ایران را تخریب نمایند.
در اقدامی نخ نما شده که پیش از این نیز چندین مرتبه تکرار شده بود فرماندهی مرکزی ایالات متحده (سنتکام) از توقیف بیش از ۷۵۰ تن تجهیزات نظامی ارسالی از ایران، شامل صدها موشک کروز پیشرفته، موشکهای ضدکشتی و ضدهوایی و صدها موتور پهپاد توسط نیروهای یمنی به رهبری ژنرال طارق صالح خبر داد، بازگشایی دوباره اتهامات واهی درباره پرونده امیا علیه ایران، تکرار ادعای نخ نما شده درباره «ناپدید شدن» یک تبعه آمریکایی به نام رابرت لوینسون در حدود ۱۸ سال قبل در مکانی نامشخص در آسیای جنوب غربی و حتی اعمال تحریم علیه سفیر ایران در پاکستان با این ادعای واهی، گزارشهای نهادهای اطلاعاتی انگلیس مبنی بر افزایش یافتن خطرات امنیتی ایران، چین و روسیه برای این کشور، بازی اروپاییها با مکانیسم ماشه چنانکه وزارت خارجه فرانسه خبر داده که دیپلماتهای ارشد اروپایی روز پنجشنبه به «سید عباس عراقچی» همتای ایرانی خود گفتهاند که درصورت عدم پیشرفت در زمینه توافق هستهای ایران تا پایان تابستان، برای بازگردانی تحریمهای سازمان ملل علیه تهران، مصمم هستند، اعمال تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران و... در نهایت به یک نقطه ختم میشود و آن پازل چینی آمریکاییها برای گرفتار سازی ایران در دیپلماسی التماسی و تحقیر سازی است.
نکته قابل توجه در تحولات روزهای اخیر زنجیرهای از اتهام زنیها و اعمال فشارها علیه ایران توسط آمریکا و مهرههای اروپایی آن و البته طراحی کاخ سفید برای تحقیر سازی ایران با دیپلماسی التماسی است تا جایگاه منطقهای و جهانی ایران را تخریب نمایند..
این طراحی برای تکرار سرنوشت مقامات کشورهایی که در کاخ سفید با ترامپ دیدار و تحقیر شدهاند زمانی بیشتر نمود می یابد که از یک سو ترامپ اخیرا مدعی شده ایرانیها به شدت دنبال مذاکره با من هستند، اما من عجله ای برای مذاکره ندارم و از سوی دیگر تمی بروس،سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بار دیگر با تکرار ادعاها و توجیه حمله این کشور به تاسیسات هسته ای ایران در میانه مذاکرات، توپ را به زمین تهران انداخت و مدعی شد ما عجله ای برای مذاکره نداریم، اما دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا «انتطار دارد، آنها مذاکره را آغاز کنند چون به نفع آنها است.» این رویکرد تحقیر آمیز به دیپلماسی از سوی آمریکاییها در حالی است که تهران تاکید دارد که هرگز در میان تهدید و فشار هیچ مذاکرهای شکل نخواهد گرفت در عین آنکه ایران در هر میدانی که باشد آمریکا را شکست میدهد چه میدان نظامی و چه میدان دیپلماسی. به هر حال غرب باید در نظر داشته باشد که دیپلماسی روی ریل واقعبینی حرکت خواهد کرد، نه تهدید و نه ارعاب! زبان فشار و مکانسیم ماشه، دروازه مذاکره را قفل میکند. جنگ 12 روزه و حملات آمریکا ثابت کرد ایران اهل عقبنشینی نیست؛ احترام یا تنش، انتخاب با آنهاست. غرب باید دریابد که ایران گرفتار بازی مذاکره تحقیر آمیز، بازی بازگشت بازرسان آژانس و نیز سناریوی خودکشی از ترس مرگ یا همان تمدید مکانیسم ماشه از ترس اجرایی شدن آن نخواهد شد و دستان ایرانیان روی ماشه است و هیچ هراسی از گزینه نظامی ندارند و تسلیم نمیشوند.