نماینده حماس در این گفتوگو معتقد بود که تحولات دهه اخیر در منطقه بویژه تحولات در جهان عرب به نفع نیروهای مقاومت بوده و تاثیری اساسی در مبارزه این جنبش با رژیم صهیونیستی داشته است. وی همچنین روابط ایران و حماس را راهبردی و استراتژیک میداند و بر این باور است هیچ موضوعی نباید در این روابط راهبردی اختلال ایجاد کند.
در طول یک دهه اخیر چه تغییراتی در ساختار، رویکرد و عملکرد حماس ایجاد شده و پیامدهای داخلی و منطقهای و بینالمللی آن چه بوده است؟
بیشک 10 سالی که سپری شده است، 10 سال سرنوشتساز و تاثیرگذار در سرنوشت امت اسلامی بود. دهه اخیر با حمله عراق به کویت آغاز شد که پیامد آن عملیات صحرا بود و پس از آن نیز ما شاهد جنگ آمریکا بودیم که آن هم به جنگ بر ضد تروریسم موسوم شد که نشان از سرگشتگی سیاستهای آمریکا در منطقه داشت. در این دوران همه ملاحظه کردند که چگونه آمریکا محدود و منزوی شد و آن برتریجویی و سلطهطلبی و هژمونی که آمریکا در منطقه دنبال میکرد محدودتر شد. بحران اقتصادی نیز یکی از شاخصهای تحولات در این دهه است. اما تحول اساسیای که درخصوص امت اسلامی رخ داد انقلابهای اخیر است.
آیا خود حماس تغییری در رویکردهایش نداشته است؟
در هر حال حماس به عنوان بخشی از مقاومت است و در نوک پیکان و خط مقدم دفاع از امت اسلامی قرار دارد. حماس در دهه اخیر در عرصههای مختلف متحول شده است. ابتدا در بخش خدمات اجتماعی و خدمترسانی به شهروندان اقدام کرد و توانست کمکهای خوبی به آحاد ملت فلسطین داشته باشد و در حوزه تربیت و اندیشه نیز اقدام کرد. حماس با تمرکز و تاکید بر قشر جوان این نکته را برای آنان روشن کرد که مشکل اساسی آنها مشکلات داخلی نیست، بلکه مردم فلسطین با اشغالگری روبهرو هستند که نه تنها باید در برابرش برای استقلال کشورشان مبارزه کنند، بلکه باید در برابر آن متحد و قدرتمند باشند و با همدلی و وحدت دشمن را شکست داده و برمشکلات داخلی فایق آیند.همچنین از دیگر حوزههایی که حماس در آن فعال است عرصه تحولات داخلی است. حماس در حال رشد و نمو است و بتدریج مقبولیت آن در جامعه فلسطین بیشتر میشود. در انتخابات سندیکایی، شهرداریها و آخرین انتخابات که پارلمانی سال 2006 بود حماس حرف اول را زد.
آخرین نشست حماس و تشکیلات خودگردان در مصر نتیجهای نداشت. آینده این اتحاد چه میشود و با توجه به حوادث اخیر و حمله به غزه توقع شما از تشکیلات خودگردان چیست؟
اگر اجازه دهید من سوال را کمی تعدیل کنم. اگر صحبت از تشکیلات حاکم در فلسطین میشود، این تشکیلات حاکم ما هستیم، چرا که ما برنده انتخابات بودیم. از سوی دیگر طرف مقابل بود که نپذیرفت وارد حاکمیت شود و با تشکیل یک حکومت اتئلاف ملی مخالفت کرد. با توجه به تحولات پیش آمده در جهان عرب در حال حاضر وضع فرق کرده است. اگر بخواهیم نگاه منصفانه و واقعبینانهای به این مساله داشته باشیم، میتوانیم مدعی شویم که ما هر چه که در زمینه مصالحه و آشتی لازم بود انجام دادیم اما متاسفانه طرف مقابل ما در تصمیم گیریهای سیاسی از استقلال برخوردار نبود و حاضر نشد که با برادران خود بر سر یک میز بنشیند.
موضع کشورهای عربی بعد از انقلابهای بیداری اسلامی نسبت به فلسطین چطور شده است و انتظارات حماس از این کشورها چیست؟
میتوان تحولی را که قبل و بعد از این انقلابها رخ داد، مشاهده کرد. برای مثال در روز دوم بعد از تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه ما شاهد سفر نخست وزیر مصر به غزه بودیم. او در کنار نخستوزیر منتخب مردم فلسطین، اسماعیل هنیه یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار کرد و این کنفرانس زیر بمباران انجام شد. این به آن معناست که اگر آنها حمایتهای همه جانبه ندارند اما آمادگی خود را برای ارائه هر نوع کمکی به همنوعان و هم کیشان خودشان در فلسطین ابراز داشتند. چنین توقعی از نظام سابق مصر نمیرفت. همچنین ما شاهد سفر وزیر خارجه تونس به غزه بودیم. از جمله اتفاقاتی که در همان روزهای اول تجاوز رژیم صهیونیستی روی داد، تشکیل یک هیات نظارتی از اتحادیه عرب بود. اظهارنظرهایی که سران کشورهای عربی و راهبران عرب به شکل رسمی کردهاند نیز بسیار امیدوارکننده بود. فرا خواندن سفیر مصر از سرزمینهای اشغالی یک پیشگامی است. با وجود این انتظار ما بیش از اینهاست.
به نظر شما در وضع کنونی کشوری همچون مصر چه نقشی میتواند ایفا کند و انتظار مردم فلسطین چیست؟
القدومی: رژیم صهیونیستی حتی برای یک روز، غارتگری، تجاوز و جنگ را علیه ملت فلسطین متوقف نکرده است
با توجه به پیوندهای تاریخی و جغرافیایی که ما و مصر را به یکدیگر نزدیکتر ساخته است، نگاه ویژه و انتظارات بیشتری از این کشور داریم. خواسته اول ما از این کشور این است که توجه ویژهای به مسائل داخلی خود داشته باشد تا به لحاظ اقتصادی و نظامی با ثبات وقدرتمند و مستقل باشد. از سوی دیگر نباید توجه به مسائل پیرامونی خود را مغفول بدارند و در راس این امور البته آرمان فلسطین قرار دارد. آنها باید در نظر داشته باشند رژیم صهیونیستی به شکل بالقوه به لحاظ امنیتی و سیاسی برای منطقه خطر محسوب میشود و تهدید این رژیم شکل علنی به خود گرفته است.
ارزیابی شما از تهاجم رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین و نوار غزه چیست؟ آیا در صورت ادامه چنین تجاوزاتی ما شاهد گسترش حملات موشکی بر ضد رژیم صهیونیستی به لحاظ کمی و برد موشکی خواهیم بود؟
ما بر این نکته تاکید داریم که رژیم صهیونیستی حتی برای یک روز، غارتگری، تجاوز و جنگ را علیه ملت فلسطین متوقف نکرده است. اینکه با اشغالگری، مردم را از کشور آبا و اجدادی خودشان محروم میکند قابل تحمل نیست و مقاومت با اشغالگری مبارزه میکند. در حقیقت مقاومت، یک عکسالعمل نسبت به اشغالگری است. تهاجم اخیر رژیم صهیونیستی به غزه اهدافی را دنبال میکند. این رژیم انتخابات را پیش رو دارد و از نظر نتانیاهو و حزب راستگرا و افراطی لیکود، شخصی در این انتخابات موفق است که بتواند بیشتر بکشد و بیشتر ویران کند. در عین حال این رژیم صهیونیستی بود که جنگ را با ترور احمد الجعبری، فرمانده ارشد شاخه نظامی حماس شروع کرد، اما با واکنش نیروهای مقاومت روبهرو شد و همانطور که به آن اشاره شد موشکهای ما حتی به مقر حکومتی و پارلمان رژیم صهیونیستی رسید. موضوع توسعه دامنه جنگ و درگیری نیست، مساله اینجاست که دشمن صهیونیستی، خود تجاوز را آغاز کرد و صد البته ریخته شدن خون پسران، دختران و فرزندان ما برایمان دردآور است. این دشمن بود که به ما حمله کرد و ما چارهای جز مقاومت در برابرش نداریم. دشمن ما باید بداند که غزه و ملت فلسطین ناتوان نیستند و پاسخ کوبندهای به دشمن میدهند.
توان نظامی مقاومت برای مقابله با تهاجم جدید رژیم صهیونیستی را چطور ارزیابی میکنید؟
مساله موازنه قوا نیست، بلکه مساله اصلی این است که ما صاحبان حق هستیم و به ما تجاوزشده و ما این حق را برای خود محفوظ میداریم که به این تجاوز پاسخ دهیم. پاسخ ما به گونهای است که بازدارندگی ایجاد کرده و میکند. ما یک جنگنده اف-16 و یک پهپاد شناسایی صهیونیستها را سرنگون کردیم. همچنین خودروهای نظامی و زرهی آنها را از کار انداختیم. هدفگیری و نشانهگیری ما در این زمان بسیار دقیق بود و توانستیم به شبکه ارتباطات و تلفنهای همراه و بیسیم دشمن نفوذ کنیم. موفقیتهایی هم در جنگ سایبری و الکترونیک داشتیم و رزمندگان ما موفق شدند به شبکه ارتباطی و تلفنهای همراه 5000 سرباز صهیونیست وارد شوند و برای آنها پیامکهایی به زبان عربی بفرستند که در این پیامکها به آنها هشدار داده شد دچار اشتباه شدهاند. در جنگ سایبری نیز بسیاری از سایتها و پایگاههای اینترنتی صهیونیستها را از کار انداختیم. ما مدعی نیستیم که قدرتمندیم، ولی توانستهایم با همین بضاعتی که داریم به نوعی بازدارندگی ایجاد کنیم.
ارزیابی شما از روابط فعلی ایران و حماس چیست و تا چه اندازه به نقشآفرینی ایران در سیاستهای خاورمیانه معتقدید؟
بی شک جمهوری اسلامی ایران نقش بسزایی در کمکرسانی به مردم فلسطین داشته ودارد و رابطه ما با جمهوری اسلامی ایران یک رابطه استراتژیک است. قطعا ایران در زمینه سیاست خارجی و نگاه به خاورمیانه، موضوع فلسطین را در سرخط سیاستهای خود قرار میدهد. با توجه به دشمنی رژیم صهیونیستی با ایران و همچنین با عنایت به باورهایی که مردم ایران از مظلومیت مردم فلسطین دارند، مفهوم مظلومیت بخوبی در اندیشه و خرد ایرانیان متجلی شده و آنها به سخنان مقتدا و مولای خود حضرت علی(ع) که فرمودهاند باید خصم ظالم و یاور مظلوم بود عمل میکنند. رابطه ما با ایران از دو دهه فراتر رفته است و ایران از هیچ کمکی به ما دریغ نکرده است.
در تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به غزه پاسخهای حماس به این تجاوزها، بحثهایی در خصوص ایرانی بودن برخی موشکهای حماس مطرح شد. نظر شما در این باره چیست؟
شما میدانید که رژیم صهیونیستی همواره تلاش میکند تا دیگران بخصوص گروههای اسلامگرا و ایران را در این باره متهم کند. دشمنی میان ایران و رژیم صهیونیستی به قوت خود باقی است که به ریشه وجودی و ستمگری این رژیم برمیگردد. من مایل نیستم که وارد مسائل نظامی شوم، چرا که این موضوع در حیطه ماموریت من نیست، اما ایران اسلامی در تمام ابعاد و آنچه که در توانش بوده به مردم غزه کمک کرده است و هیچگاه از ابراز این کمکها دریغ نکرده است.در بحث سوریه و درگیریهای اخیر در این کشور، ایران همواره اعلام کرده که ایران، سوریه، حماس و حزبالله در خط مقاومت قرار دارند.
اما در این میان برخی از موضعگیریهای حماس، حکایت از نوعی جدایی میکند. در این زمینه توضیح میدهید؟
ما و جمهوری اسلامی دارای روابط راهبردی هستیم و عامل مشترک بین ما دشمنی با رژیم صهیونیستی است. با وجود این همه میدانند که میان ما و برادرانمان در جمهوری اسلامی ایران در رابطه با مسائل و تحولات سوریه اختلاف نظر وجود دارد، اما نظر برادران ایرانی ما در رابطه با سوریه برای ما محترم است. آنها به صلاحدید خود در خصوص ارتباطشان با سوریه تصمیم میگیرند و ما هم موضعگیریهای خاص خودمان را در ارتباط با سوریه داریم. با این حال ما نمیخواهیم ابهاماتی در این باره پیش بیاید و باقی بماند. روابط دوجانبه ما با ایران بسیار خوب و راهبردی است و یک دشمن مشترک داریم، اما در مسائل دیگر ممکن است که اختلاف نظر داشته باشیم که این امر طبیعی است. ایران برای نظرات خود دلایلی دارد و ما هم همینطور، اما این نظرات نباید با روابط راهبردی ما تداخل پیدا کند.
کتایون مافی - جامجم