صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۳۹۱ - ۱۳:۱۹  ، 
کد خبر : ۲۵۲۱۷۶
با رسول خلیفه سلطانی، دبیر انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران:

قفل فولادی تحریم را می‌شکنیم


پایگاه بصیرت:صنعت فولاد به عنوان یکی از صنایع پایه و مادر در توسعه کشور اکنون مانند اکثر بخش‌های تولیدی کشور از قیمت ارز تاثیر یافته و وضع متلاطم و غیرثابتی دارد.رسول خلیفه سلطانی، دبیر انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران با تحلیل وضع فعلی این صنعت به دولت توصیه می‌کند سیاست‌های تجاری‌اش را که برای جلوگیری از نوسانات افزایشی قیمت ارز تعیین شده است، تغییر دهد. این مقام صنفی از لزوم توجه به چرخه بالادستی صنعت فولاد یعنی اکتشاف و استخراج سنگ‌آهن از معادن کشور سخن گفته و به دولت توصیه می‌کند علاوه بر برطرف‌کردن ضعف مهم خود در اکتشاف و استخراج معادن جدید سنگ‌آهن و سرمایه‌گذاری شایسته در این دو بخش، سیاست‌های تعرفه‌ای خود درباره خام‌فروشی را نیز مورد تجدیدنظر قرار دهد، چرا که با بهره‌برداری از ظرفیت جدید تولید فولاد که هم‌اکنون در حال احداث است، کشور بزودی از نظر سنگ‌آهن با کمبود مواجه خواهد شد. خلیفه‌سلطانی در این گفت‌وگو درباره مسائلی چون کیفیت محصولات فولادی موجود در کشور، نظم‌دادن به کنترل کیفی واردات این محصول و تاثیر تحریم‌ها بر بخش‌های گوناگون این صنعت بزرگ سخن می‌گوید.
وضع تولید و قیمت فولاد در بازارهای جهانی در ماه‌های طی شده از سال‌جاری میلادی چگونه بوده است؟ آیا وضع این بازار بر وضعیت بازار فولاد ایران تاثیرگذار خواهد بود؟
وضع بازار جهانی فولاد سال‌جاری میلادی در مجموع رو به رکود بوده است. البته معمولا در ماه‌های پایانی سال میلادی این رکود در صنعت فولاد اتفاق می‌افتد. امسال نیز شاهد هستیم با کاهش تقاضای فولاد چین به عنوان یکی از بزرگ‌ترین مصرف‌کنندگان فولاد جهان، بازار جهانی فولاد رکود همراه با کاهش قیمت‌ها را تجربه می‌کند. بررسی آخرین تحلیل‌های قیمتی بازار فولاد جهانی در دو بخش محصولات طویل و میانی نشان می‌دهد به رغم ارائه تخفیف از سوی تامین‌کنندگان فولاد، قیمت‌ها همچنان به آرامی در حال کاهش هستند. خریداران از خرید دست کشیده و در انتظار کاهش بیشتر قیمت‌ها مانده‌اند. بازار ترکیه ـ ‌همسایه ایران ـ‌ هنوز ضعیف است و تمایل بازار این کشور در جهت خنثی‌کردن افزایش قیمت محصولات فولادی حرکت می‌کند و در مجموع شرایط معاملات نامساعد ارزیابی می‌شود. از سوی دیگر قیمت ورق گرم (نوعی از محصولات فولادی) چین با توجه به بهبود سریع موجودی انبار تولید‌کنندگان و برهم خوردن عرضه و تقاضا روند نزولی دارد. به طوری که تامین‌کنندگان ورق گرم در تلاشند تا پس از یک دوره بلندمدت کاهش قیمت، بتوانند قیمت‌ها را ثابت نگاه دارند. با این حال آنها معتقدند قیمت محصولات فولادی در بازارهای جهانی با توجه به رشد واردات سنگ‌آهن برای اولین بار طی پنج ماهه اخیر افزایش خواهد یافت. به نظر می‌رسد دو یا سه ماه زمان برای به ثبات رسیدن بازار نیاز باشد. چرا که فعالان بازار جهانی معتقدند عرضه بیش از حد سنگ‌آهک و زغال‌سنگ به عنوان دو ماده پایه‌ای و بالادستی تولید فولاد، باعث بر هم خوردن تعادل عرضه و تقاضا و کاهش قیمت آن شده است.
این کاهش قیمت در محصولات فولادی نیز به چشم می‌خورد؟
همان‌گونه که می‌دانید محصولات فولادی به چند دسته تقسیم می‌شوند.بیلت‌یا محصولات طویل، محصولات تخت مانند انواع ورق‌های سرد و گرم فولادی و آهن قراضه. نگاهی کلی به وضع قیمتش اکثر این محصولات نیز حکایت از کاهش قیمت دارد. به عنوان مثال این روند کاهش قیمت در محصولات فولادی طویل به چشم می‌خورد. به طوری که قیمت آن به 535 دلار در هر تن رسیده است. با این حال متقاضیان این محصول انتظار دارند این قیمت تا 513 دلار در هر تن نیز کاهش یابد. در بخش ورق‌های فولادی، تولیدکنندگان ورق گرم در چین میزان کاهش قیمت‌های خود از 41 دلار در هر تن را به 12 دلار رسانیده‌اند. در سایر محصولات فولادی نیز کم و بیش همین وضع حاکم است.

وضع تولید و تجارت فولاد در 9 ماهه امسال در ایران چگونه است؟

وضع بازار فولاد ایران با بازار دنیا متفاوت است، ولی بررسی روند قیمتی اکثر محصولات فولادی نشان می‌دهد قیمت‌ها از اردیبهشت امسال تا آبان به طور آرام و پیوسته افزایش یافته است. این امر در قیمت انواع ورق روغنی، ورق سیاه، میلگرد ساده و آجدار، نبشی و ناودانی و تیرآهن به چشم می‌خورد. به عنوان مثال بررسی قیمت متوسط انواع تیرآهن نشان می‌دهد قیمت این محصول از چهارم اردیبهشت امسال که 12 هزار و 958 تومان بوده در اواخر آبان به 17 هزار و 157 تومان رسیده است. ابتدا رشد قیمت‌ها گاه بیش از اندازه بوده و بعضا تعدیل هم شده است، ‌اما در مجموع به آرامی شاهد افزایش قیمت تمام محصولات فولادی بوده‌ایم.

یعنی در حالی که قیمت جهانی فولاد روبه کاهش بوده، قیمت‌ها در بازار ایران رشد یافته است.

تا حدی همین طور است.

وضع صنعت فولاد کشور در این مدت چگونه بوده است؟

در 9 ماهه گذشته از سال ما با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کردیم و می‌کنیم. می‌دانید که 30 تا 35 درصد نیاز کشور به شمش فولاد از خارج وارد می‌شود. این واردات رقم بزرگی است و روشن است مشکلات واردات شمش فولادی چه مسائلی را برای کارخانجات ایجاد کرده است. اما مشکل فقط همین نبود. بحث ارز هم هست. نوسانات قیمت ارز برای ما مشکلات زیادی درست کرد. به اینها اضافه کنید مسدود شدن صدور ال سی (اعتبار اسنادی بانکی)‌ مدت‌دار را در نتیجه این مشکلات خرید و واردات اعتباری نیازهای صنعت فولاد تبدیل به خرید نقدی شد. قیمت‌های داخلی نیز متاثر از قیمت‌های جهانی گردید. چرا که عرض کردم وابستگی 35 درصدی به واردات، عدد درشتی است که بازارهای داخلی و همچنین تولیدکنندگان را متاثر می‌کند.

لذا اکنون شاهد هستیم قیمت فولاد داخلی فراز و نشیب‌های زیادی را تحمل کرده و اکنون قیمت فولاد در ایران زیر قیمت بازار جهانی و حداکثر در مرز آن حرکت می‌کند. این فرآیند باعث شده است که صرفه واردات فولاد خام به کشور کاهش پیدا کند و در نتیجه روند واردات مواد اولیه به کشور تحت تاثیر قرار گیرد. روشن است این کندی واردات مواد اولیه روی افزایش قیمت بازارهای داخلی تاثیر می‌گذارد و به آن نوسان می‌دهد. این در حالی است که ما در تلاش هستیم ارز به نرخ مبادله‌ای در مرکز مبادلات ارزی دریافت کنیم تا شاید بتوان مقداری از این نوسانات را کنترل کرد.

اما نکته مهم‌تر آن است که هم‌اکنون در کشور ما کار احداثی زیادی در زمینه صنعت فولاد در حال انجام است و بیشتر این کارها را بخش خصوصی با سرمایه خودش انجام می‌دهد. به طور دقیق هم‌اکنون 30 میلیون تن ظرفیت کارخانجات مختلف تولید فولاد در بخش‌های مختلف زنجیره تولید در حال احداث است که ظرف سه تا سه سال آینده با بهره‌برداری می‌رسد.

بهره‌برداری از این ظرفیت تولیدی، هم می‌تواند وابستگی کنونی قیمت‌های داخلی به قیمت جهانی را کم کند و هم وضع تولید داخل را متوازن نماید، اما مساله اینجاست که مشکلات کنونی موجود در صنعت فولاد که عرض کردم، سرعت پیشرفت این پروژه‌های احداثی را کم کرده است؛ یعنی هم از بعد سرمایه‌گذاری و هم از بعد واردات. روشن است کارهایی مانند ورود ماشین‌آلات به کشور نیاز به ارز و گشایش ال‌سی دارد. چنین مشکلاتی سرعت احداث این ظرفیت تولیدی را کند کرده است. توجه داشته باشیم ممکن است در سال‌های آینده تولید جهانی فولاد کم شود، لذا باید وابستگی ما به واردات فولاد از خارج کاهش یابد و بتوانیم نیاز خود را در داخل تامین کنیم. سیاستگذاران حتما توجه دارند که حتی در داخل کشور نیز نیاز به مصرف فولاد‌ رو به افزایش است و پروژه‌های متعددی در سطح ملی احداث می‌شود که سرانه مصرف فولاد کشور را بالا می‌برد. مانند آنچه اکنون درباره مسکن مهر شاهد هستیم. لذا از هر جهتی که به مساله نگاه کنید باید تلاش کنیم مشکلات موجود طوری حل شود که این 30 میلیون تن ظرفیت تولید فولاد به سرعت به بهره‌برداری رسیده و مشکلات از پیش‌پای آن برداشته شود، بویژه آن که دولت روی این بخش سرمایه‌گذاری نکرده و این سرمایه‌گذاری متعلق به بخش خصوصی است، اما فقط دولت باید روند به ثمر رسیدن این سرمایه‌گذاری‌ها را تسهیل کند که به نظر منطقی می‌آید.

ظرفیت تولید فولاد کشور هم اکنون چقدر است؟

به طور کلی ایران در رتبه 17 تولید فولاد جهان قرار دارد و سال گذشته در کشور 5‌/‌14 میلیون تن فولاد تولید شده است. براساس افق پیش‌بینی شده در سال 1404، تولید فولاد کشور باید به 50 میلیون تن برسد.

همچنین آمار رسمی نشان می‌دهد در هشت ماهه امسال تولید فولاد کشور 9‌/‌6 میلیون تن جلوتر از پیش‌بینی‌ها بوده و تولید نسبت به سال گذشته افزایش یافته است. از سوی دیگر باید توجه داشت مصرف فولاد در کشورها نیز یکی از شاخص‌های توسعه‌یافتگی محسوب می‌شود. یعنی هر قدر میزان مصرف فولاد به ازای‌ هر نفر بالاتر باشد، آن کشور توسعه‌یافته‌تر و از نظر درآمدی قوی‌تر است. به عنوان مثال در کشورهایی که از لحاظ اقتصادی ضعیف هستند، میزان مصرف فولاد به ازای هر نفر زیر 100 کیلوگرم است، اما در کشورهای توسعه‌یافته این میزان تا 300 کیلوگرم افزایش می‌یابد. در ایران نیز ما از این حیث وضع مناسبی داریم به طوری که در سال 90 میزان مصرف سرانه فولاد ما به ازای هر نفر 288 کیلوگرم بوده است.

همچنین اگر از منظر تولید ناخالص داخلی به موضوع فولاد نگاه کنید، خواهید دید تولید فولاد 8‌/‌1 درصد تولید ناخالص داخلی کشور را تشکیل می‌دهد.

وابستگی ایران به واردات فولاد بیشتر در چه زمینه‌هایی است؟

عمدتا ما در دو بخش نیاز به واردات داریم؛ بخش اول مواد اولیه تولید یعنی شمش فولاد است که با ورود ‌آن به کارخانه تبدیل به محصولات فولادی مانند میلگرد، نبشی، تیرآهن و ... می‌شود.

اما بخش دوم نیاز ما به قطعات و فناوری برمی‌گردد. یعنی بیشتر قطعات و ابزاری که در صنعت فولاد و کارخانجات استفاده می‌شود، اصولا ساخت داخل ندارد. قطعات و فناوری‌های برق و الکترونیک، ابزار دقیق مکانیکی و حساس، بلبرینگ‌ها، الکترود و کوره‌های قوس الکترونیکی مثال‌هایی در این باره هستند که باید از خارج وارد کشور شوند.

این سرمایه‌گذاری‌هایی جدیدی که اشاره کردید برای تولید 35 میلیون تن فولاد در حال انجام است، آیا نیاز کشور به واردات فولاد خام یا شمش را از میان خواهد برد؟

بله. سرمایه‌گذاری‌های انجام شده در همین خصوص است. یعنی ما با بهره‌برداری از این ظرفیت‌ها دیگر نیاز به واردات شمش نخواهیم داشت. بخش خصوصی دقیقا متوجه است که باید سرمایه‌گذاری خود را در فرآیند تولید شمش فولاد انجام دهد و می‌داند اگر شمش در داخل تولید شود علاوه بر کسب ارزش افزوده، هنگام تلاطم قیمت ارز و مسائل این‌چنینی در تامین نیاز داخل وقفه‌ای به وجود نمی‌آید.

لذا به این سمت رفته‌ایم که فرآیند تولید فولاد خام یعنی تبدیل سنگ آهن به شمش فولادی را تقویت کنیم. چراکه در این حالت عرضه محصولات فولادی چون تختال، ورق، تیرآهن و ... حالت ثبات به خود می‌گیرد.

وضع فروش این اضافه فولاد تولیدی در شرایطی که کشور دچار رکود تورمی است، چگونه خواهد بود؟ آیا برای آن بازاری وجود وارد؟ توجه دارید که اوضاع ساخت و ساز و معاملات مسکن به عنوان یکی از بزرگ‌ترین مصرف‌کنندگان فولاد، راکد است.

رکود تورمی یک وضع دائم و پایدار نیست. سال‌هاست که در اقتصاد ایران چنین وضعی وجود دارد و فراز و نشیب هم داشته است، اما این فراز و نشیب‌ها مقطعی است و همیشه وجود دارد. برای سرمایه‌گذاری این‌چنینی شما باید به افق‌ها نگاه کنید. در سال‌های طی شده، همان گونه که عرض کردم، رکود تورمی وجود داشته، اما همزمان مصرف سرانه فولاد هم رشد کرده و از 190 کیلوگرم به ازای هر نفر به بالای 280 کیلوگرم رسیده است. سرمایه‌گذاری‌های بخش خصوصی در صنعت فولاد با همین منحنی رشد تنظیم شده است. یعنی ما پیش‌بینی می‌کنیم به‌زودی مصرف سرانه فولاد کشور حتی به 350 کیلوگرم برسد که از برخی کشورهای پیشرفته هم بیشتر است.

توجه دارید که رشد سرانه مصرف فولاد از 190 به 280 کیلوگرم فقط طی کمتر از یک دهه اتفاق افتاد و اکنون نیز همان وضع ادامه دارد. پیش‌بینی ما این است که طی سال‌های پیش رو صنعت ساختمان و صنایع ماشین‌سازی‌ها رشد کند. در کنار اینها سرمایه‌‌گذاری دولت در پروژه‌های عمرانی افزایش یابد. می‌دانید که بیشترین مصرف فولاد در صنعت ساختمان و ماشین‌سازی است که با سرمایه‌گذاری مشترک دولت (بیشتر) و بخش خصوصی (کمتر) می‌چرخد، لذا به تناوب این رشد سرمایه‌گذاری رشد مصرف فولاد و بزرگ‌تر شدن بازار آن پیش‌بینی می‌شود.

قیمت و نوسانات قیمتی ارز اکنون یکی از مسائل مهم تولید و صنعت کشور است که طبیعتا روی صنعت فولاد نیز تاثیر گذاشته است. این تاثیر چگونه بوده است؟

طبیعی است که رشد قیمت ارز بر رشد قیمت فولاد و محصولات فولادی تاثیر گذاشته و باعث شده قیمت محصولات در داخل کشور افزایش یابد. همچنین رشد قیمت ارز باعث از صرفه افتادن واردات شده است، زیرا هزینه واردات افزایش پیدا می‌کند و بعضا کارخانجات داخلی نمی‌توانند از واردکننده خرید کنند. از سوی دیگر صادرات محصولات فولادی هم با وضع عوارض صادراتی از رونق افتاده و صادرات محصولات فولادی نیز به صرفه نیست. در چنین شرایطی باید بگویم صنعت فولاد قفل شده است و این به نفع کشور نیست.

این عوارض صادراتی چقدر است و چرا وضع شده است؟

این عوارض 40 درصد است. یعنی شما به ازای هر کیلوگرم ارزش صادرات فولاد باید 40 درصد آن را به دولت بپردازید. چنین عوارضی باعث شده اصولا قیمت صادرات فولاد ایران از قیمت‌های جهانی بالاتر برود و به صرفه نباشد، آن هم در شرایطی که قیمت‌های جهانی انواع محصولات فولادی تقریبا رو به کاهش می‌رود. در این حالت فقط تولیدکنندگان داخلی از این قفل شدن ضرر می‌کنند. آن گونه که وزارت صنعت، معدن و تجارت گفته، هدف از وضع این عوارض، تامین نیاز داخل به فولاد و محصولات فولادی است. این یک سیاست تجاری منحصربه‌فرد است که ممکن است در کوتاه‌مدت لازم باشد، اما امیدواریم در بلندمدت ادامه پیدا نکند. چراکه ادامه قفل شدن صنعت فولاد به سود اقتصاد ملی نیست. اقتصاد مثل آب روان است. یعنی هم باید ورودی و هم باید خروجی داشته باشد. ورودی صنعت فولاد واردات و خروجی آن هم صادرات محصولات فولادی است. این ورود و خروج باید ادامه پیدا کند تا این صنعت زنده بماند. ما قبول داریم که وزارت صنعت، معدن و تجارت نگران تامین نیاز داخل است. ما نیز در این راه حداکثر همکاری را خواهیم کرد، اما توجه داشته باشید که ادامه این سیاست باید تا جایی باشد که دولت از تامین نیاز داخل اطمینان حاصل کند و امیدواریم این اطمینان حاصل کردن زیاد دور نباشد. باید زودتر عوارض صادرات فولاد یا برداشته شود یا به نحو قابل توجهی کاهش یابد تا جریان صادرات به صرفه شده و برقرار شود.

بحث بعدی موضوع تحریم‌هاست. تحریم‌های غرب علیه ایران چه تاثیری بر صنعت فولاد کشور گذاشته است؟

آثار تحریم‌ها را می‌توان در کاهش حجم ورودی فولاد خام به کشور مشاهده کرد به طوری که این حجم حدود 20 درصد کاهش یافته است. همچنین صادرات ما نیز کاهش یافته است. در مجموع می‌توان گفت توازن تجاری صنعت فولاد بر هم خورده است. البته این نکته را نیز توجه داشته باشید که بر هم خوردن شرایط اقتصادی خریداران و مشتریان صنعت فولاد ایران چه در داخل و چه در خارج کشور در این امر بی‌تاثیر نبوده است، اما به هر حال مساله اصلی این است که تحریم‌ها ورودی و خروجی صنعت فولاد را دچار چالش کرده است. اثر دیگر تحریم‌ها را می‌توان در تامین قطعات یدکی صنعت فولاد جستجو کرد. الان وضع طوری شده که بسیاری از کارخانجات در تامین قطعات یدکی خود مشکل دارند و این قطعات به سختی تامین می‌شود. اگر وقفه طولانی در تامین این قطعات ایجاد شود، حتی ممکن است تولید در برخی کارخانجات فولادی متوقف شود. الان وضع طوری است که شما باید مواد اولیه تولید و قطعات یدکی را به دو یا سه برابر قیمت قبل بخرید. حالا قیمت یک بحث است و مشکل ورود بحث دیگری است. برای ورود خریدها به کشور باید از مسیرهای فرعی اقدام کنید و چند فروشنده و واسطه را در نظر بگیرید تا کار انجام شود، بدیهی است این روش هزینه‌ها را بالا می‌برد به طوری که گاه قیمت یک قطعه یکهزار تومانی تا وارد کشور شود به 3000 تومان افزایش پیدا می‌کند.

اقداماتی که بخش خصوصی برای مقابله با این تحریم‌ها انجام می‌دهد، چیست؟

هنری که بخش خصوصی در این باره به خرج می‌دهد، آوردن قطعات یدکی و مواد اولیه صنعت فولاد به داخل کشور است. یعنی هنر ما این است که بالاخره هر طور شده این وسایل را وارد کشور می‌کنیم. اما مساله اینجاست که حجم مالی و همچنین فیزیکی خریدهای صنعت فولاد سنگین است و راه‌های خرید هم حتما باید رسمی باشد. لذا مواقع بسیاری بوده که با کمبود مواجه شده‌ایم. اما عرض کردم با تمام این مسائل روند واردات متوقف نشده و صنایع فولاد به طور عادی به کار خود ادامه داده و خواهد داد.

بسیاری صنایع و تولیدکنندگان از تخصیص ارز به نرخ مبادلاتی توسط مرکز مبادلات ارزی گلایه‌مند هستند. شما هم چنین گلایه‌هایی را دارید؟

متاسفانه بله. ارز به نرخ مبادلاتی اکنون به میزان کافی به صنایع فولاد تخصیص داده نمی‌شود. حالا تامین ارز از سایر راه‌های دیگر را هم معلق کرده‌اند و این کار را مشکل کرده است. لذا دولت یا باید خودش ارز مبادلاتی مورد نیاز را تامین کند که دست‌کم در این روزها ارز زیادی از این مرکز بیرون نمی‌آید یا این‌که بتوان از سایر راه‌ها ارز مورد نیاز را تامین کرد. به هر حال این سیاست ارزی باید تغییر کند. یعنی سیاست ارزی به همراه سیاست تجاری که بر وضع کردن عوارض قرار گرفته باید تغییر کند، زیرا ارائه کار با این شرایط دشوار است و مقدور نیست.

چندی پیش وزیر صنعت، معدن و تجارت از بورس کالا به دلیل نقشی که در گران کردن برخی مواد پایه تولید داشت، ‌انتقاد کرد. کارخانجات فولادی و پتروشیمی‌ها اصلی‌ترین عرضه‌کنندگان در بورس کالا هستند. به نظر شما آیا بورس کالا در گرانی‌های اخیر نقش داشته است؟

این‌که بورس مستقیما در گرانی‌ها نقش داشته یا مثلا عمدی وجود داشته که کالایی در این بورس گران شود، قبول ندارم. بورس که مقصر رشد قیمت نیست. بورس خود تعیین‌کننده قیمت براساس شرایط اقتصادی است. این شرایط موجود است که قیمت را افزایش داده و بورس فقط ابزار محاسبه و اعلام این قیمت است، مانند شاهین ترازو. بورس بالانسی بین عرضه و تقاضا ایجاد و از تصادم آن‌قیمت تعیین می‌کند. لذا اعتقادی ندارم که بورس کالا باعث رشد قیمت شده است. البته بحث نظارت بر عملکرد بورس را رد نمی‌کنم. اما خود بورس فی‌نفسه نقشی در تعیین قیمت ندارد. مثلا فرض کنید عرضه کالایی در بورس کم شود، این باعث نوسان قیمتی در بورس خواهد شد و اصولا ساختار قیمت در اقتصاد همین است.

اما اتفاقا یکی از استدلال‌های وزیر صنعت، معدن و تجارت این بود که برخی عرضه‌کنندگان، کالای خود را در خارج از بورس عرضه کرده‌اند و این امر باعث کمبود و رشد قیمت‌ها در بورس شده است.

حتی اگر هم برخی تولیدکنندگان کالای خود را به بورس کالا نیاورند، این وظیفه دولت است که نظارت بکند تا این عرضه صورت گیرد. این که به بورس ربطی ندارد. بورس به عنوان یک بازار شفاف براساس ورود و خروج کالا یا همان عرضه و تقاضایش تعیین قیمت می‌کند. بورس که مسئول عرضه‌کنندگان کالا نیست. این دولت است که باید نظارت کند یا حتی طوری سیاستگذاری کند که مثلا فولاد مبارکه یا ذوب‌آهن، چاره‌ای جز عرضه محصولات خود از کانال بورس کالا نداشته باشند، اما این‌که ما خود بورس را زیر سوال ببریم مانند ضرب‌المثل گردن زدن آهنگری در بلخ و شوش است. این را هم اضافه کنم که به نظر من چاره‌ای جز تن دادن به مکانیسم قیمتی بورس نداریم؛ چرا که با استفاده از این مکانیسم است که همه چیز شفاف خواهد شد.

با توجه به مسائلی که درباره صنعت فولاد گفتید آیا اکنون محصولات فولادی با تاخیر به دست مردم نمی‌رسد، مثلا این طور نیست که برای دریافت این محصولات از کارخانه صف وجود داشته باشد؟

صف که مطمئنم وجود ندارد. اما اگر تاخیری در تحویل وجود داشته باشد حاد و طولانی نیست. کارخانجات فولادی اکنون به‌طور عادی کار می‌کنند و به‌طور عادی نیز محصولات خود را در زمان مقرر تحویل خریدار می‌دهند.

اگر برای حل مشکلات فعلی صنعت فولاد بخواهید چند پیشنهاد اولویت‌دار به دولت بدهید، این پیشنهادات کدامند؟

آنچه از دست دولت برمی‌آید و به‌عنوان درخواست در شرایط حاضر مطرح است، سایر مشکلاتی است که صنایع دیگر هم دارند. ما هم مثل سایر صنایع مشکلات عامی داریم. اما درباره اولویت باید بگویم بزرگ‌ترین مساله ما جریان نقدینگی است که دولت باید برای آن فکری بکند. تامین مواد اولیه صنعت فولاد، نقدینگی ارزی و ریالی زیادی می‌خواهد که دولت باید مکانیسم‌هایی برای تامین و به جریان انداختن آن پیش‌بینی کند. مثلا شما نگاه کنید در بخش صنعت نورد تا 85 درصد جریان نقدینگی صرف خرید مواد اولیه می‌شود؛ لذا تامین این نقدینگی برای فولادی‌ها مساله بزرگی است. موضوع دیگر بحث تحریم و آثار تحریم‌هاست. مراودات مالی و بازرگانی صنعت فولاد سنگین است؛ لذا دولت باید به مشکلات واردات و تامین نیازهای صنعت فولاد توجه ویژه‌ای بکند. نباید عملکرد مرکز مبادلات ارزی طوری باشد که ما دچار خودتحریمی بشویم. لذا تامین مواد اولیه صنعت فولاد باید یکی از اولویت‌های کاری دولت باشد. موضوع دیگر تجدیدنظر در سیاست‌های جدید تجاری کشور و برداشتن عوارض وضع شده برای صادرات فولاد است. حداقل این عوارض را می‌توان برای خود تولیدکنندگان حذف کرد. یعنی تولیدکننده‌ای که خود می‌خواهد محصولش را صادر کند، عوارض ندهد. حالا اگر این عوارض برای تجار می‌خواهد وجود داشته باشد، بحث دیگری است. صادرات برای واحدهای تولیدی می‌تواند سوپاپ اطمینانی برای خروج بازار از این شرایط رکودآور باشد.

یکی از مسائلی که معمولا افکار عمومی به آن توجه دارد، بحث کیفیت محصولات فولادی وارداتی است. بارها شایعه شده که این محصولات از کیفیت لازم برخوردار نیست؛ آیا واقعا همین‌طور است؟

اول باید اشاره کنم که شرایط صنعت فولاد ایران به لحاظ فناوری تولید، دانش فنی، نیروی انسانی و همچنین استانداردهای ملی، خوب و قابل قبول است؛ لذا از این جهت کیفیت محصولات فولاد داخلی خوب و مناسب است. اما درباره محصولات وارداتی مشکلی که وجود دارد، هرج و مرج در استانداردهای وارداتی و نبود چارچوب مشخص برای تضمین کیفیت است. باید کاری کرد که بتدریج سازمان استاندارد برای سر و سامان دادن به این استانداردها فکری بکند. ما نیز به عنوان انجمن تولیدکنندگان فولاد آمادگی خود را برای همکاری در تدوین و بازنگری در این استانداردهای وارداتی اعلام کرده‌ایم تا به قول معروف کار نظم و نسق بگیرد. همان‌گونه که استاندارد برای تولید داخلی فولاد چارچوب‌های روشن و شفافی دارد، برای واردات نیز باید این‌گونه باشد. البته در داخل هم به قول معروف برخی تولیدکنندگان زیرپله‌ای هستند که مقررات استاندارد تولید فولاد را مخدوش کرده یا نادیده می‌گیرند و لذا باید حمیت به خرج دهیم تا به تولید این‌گونه‌ای فولاد پایان دهیم.

یعنی محصولات فولادی وارداتی به کشور استاندارد و قابل استفاده هستند؟

بله. ما واردات بی‌کیفیت نداریم. فقط این واردات باید نظم و نسق پیدا کند. به این معنی که رویه‌های وارداتی باید اصلاح شود. البته ناگفته نماند که برای نظارت بر محصولات موجود در بازار نیز اقداماتی را آغاز کرده‌ایم که به‌موقع خودش اعلام خواهد شد.

چرا تولیدکنندگان فولاد کشور بیشتر کار خود را صرف تولید محصولات فولادی از شمش‌های آماده و وارداتی می‌کنند و به تولید شمش کمتر توجه دارند؟

این ایراد قبلا وجود داشت، اما با سرمایه‌گذاری‌های جدیدی که برای افزایش ظرفیت 35 میلیون تنی تولید فولاد کشور انجام شده، اتفاقا روی چرخه تولید شمش کار زیادی صورت گرفته است؛ به این معنی که زنجیره‌ای که به اکتشاف، استخراج، تولید کنسانتره و گندله مربوط است، در نظر گرفته شده است. درواقع ما به قسمتی از این چهار مرحله که در نهایت به تولید شمش منتهی می‌شود، ورود پیدا کرده‌ایم. البته در بخشی از این فرآیند، کار دست ما نیست و دست دولت است. در بخش اکتشاف باید قوانین معادن به نحوی اصلاح شود که معادن و ذخایر جدید سنگ آهن کشف و مورد استفاده قرار گیرد. الان شرایط توسعه صنعت فولاد طوری پیش می‌رود که ما در آینده نزدیک نیاز به سنگ آهن بیشتری خواهیم داشت، اما اکتشاف معدن در کشور لنگ می‌زند و بودجه کافی به آن تخصیص نمی‌یابد. اگر معدن جدید و کافی داشته باشیم، بقیه چرخه را که تبدیل سنگ آهن استخراجی به کنسانتره و سپس گندله است بخش خصوصی انجام می‌دهد. موضوع الان اکتشاف و استخراج سنگ آهن است که عرض کردم آن هم نیاز به اصلاح قانون معادن دارد.

اما الان که ما تعداد زیادی معادن فعال سنگ آهن داریم‌؟

معادن بزرگ سنگ آهن ما چهار، پنج عدد بیشتر نیست. گل‌گهر، جلال‌آباد، چادرملو و سنگان در خراسان رضوی. بقیه معادن ما کوچک است و زیاد قابل محاسبه نیست، ما باید معادن بزرگ دیگری را به معادن فعلی اضافه کنیم تا میزان استخراج سنگ آهن کشور افزایش یابد.

ظاهرا الان صادرات سنگ آهن هم عوارض صادراتی آنچنانی ندارد؟

بله، صادرات سنگ آهن خام عوارض ندارد که باید برای آن عوارض وضع شود. می‌توان به دولت پیشنهاد طرحی را داد که براسا‌س آن به صاحبان معادن خصوصی بگوید هر قدر از سنگ آهن خام به سمت فرآوری و تبدیل آن به کنسانتره یا گندله پیش برود، از معافیت برخوردار شود. اگر تولیدکننده سنگ آهن فرآوری شده بدهکار شد، از محل عوارض صادرات سنگ آهن خام، بدهی او بخشیده بشود، کم‌کم می‌توان یک صندوق تاسیس کرد که حاصل آن حمایت از فرآوری سنگ آهن و جلوگیری از خام‌فروشی خواهد بود. توجه داشته باشید که به صرف تعیین عوارض نمی‌توان جلوی خام‌فروشی را گرفت تا افراد را تشویق به سرمایه‌گذاری و حضور در مراحل فرآوری سنگ آهن خام کرد. الان ماجرا کمی برعکس است، یعنی صادرات سنگ آهن خام عوارض ندارد، اما صادرات کنسانتره یا گندله 40 تا 50 درصد عوارض دارد. چرا این‌طور است؟ باید برای صادرات سنگ آهن خام عوارض بگذارند و کاهش یا حذف آن را منوط به فرآوری کردن آن بکنند. اگر این معادله در صنعت فولاد ایجاد شود، خواهید دید جلوی خام‌فروشی گرفته شده و ضمن تولید ارزش افزوده بالا، رونق و اشتغال و سرمایه‌گذاری زیادی در کشور تولید خواهد شد.

جام جم

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات