صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۸ دی ۱۳۹۱ - ۱۳:۴۲  ، 
کد خبر : ۲۵۳۱۰۹
صبح صادق بررسی می‌کند

بازگشت توافق ژنو به عرصه تحولات سوریه


هادى محمدى
بیش از چهار ماه پیش تلاش های بین المللی در مورد بحران سوریه به نشست پنج عضو شورای امنیت، قطر، عراق، کویت، دبیرکل اتحادیه عرب و دبیرکل سازمان ملل و وزیر خارجه اروپا و کوفی عنان منجر شد که طی بیانیه ای به توافق ژنو معروف شد.
مفاد این بیانیه و توافق حاصل شده نقطه مقابل توافقاتی بود که تحت عنوان نشست پاریس بر راه حل نظامی و تشدید درگیری ها برای سقوط بشار اسد تأکید می کرد. به همین دلیل آمریکا و فرانسه از همان ابتدا امضای توافق ژنو، تلاش کردند تا با تفسیرهای غیرواقعی، موانع جدیدی در مسیر اجرای آن به وجود آورند و بر کناره گیری بشار اسد اصرار ورزند.
در مفاد توافق ژنو که بر طرح شش ماده ای کوفی عنان تأکید می کرد، چند محور حائز اهمیت بود. ابتدا اینکه، بر یک روند سیاسی و گفتمان ملی بین معارضه و حکومت سوریه تأکید می شد تا ضمن اجرای آتش بس و توقف هرگونه خشونت، یک حکومت انتقالی با حضور طرف های حکومتی و بقیه طرف های معارضه تشکیل شود و در یک توافق دو طرفه برروی اصلاحات همه جانبه، چارچوب های سیاست های جدید در سوریه را پایه ریزی کنند. در طرح و توافق ژنو، مبنای توافق داخلی مورد تأکید بود و اینکه بشار اسد تا پایان دوره ریاستی در سال 2014 در قدرت باقی بماند.
طرف های حامی بحران در سوریه از تلاش های روسیه برای تصویب این طرح در شورای امنیت سازمان ملل جلوگیری کرده و در دو رویکرد موازی، بر تأمین منافع اصلی خود در سوریه اصرار ورزیدند. ابتدا اینکه از بخش های اولیه طرح که توقف خشونت و درگیری بود، عبور کرده و فقط بر روی تشکیل حکومت انتقالی تأکید کردند و درگام دیگر معنای تلویحی توافق ژنو را پایان کار بشار اسد معرفی کردند.
این تلاش ها نتوانست، بر روندهای سیاسی تأثیری بر جای بگذارد و لذا برای محقق کردن شرایط مطلوب در داخل به گسترش درگیری و پروژه های گوناگون برای اشغال حلب، حمص و نهایتآً دمشق روی آوردند. این طرح ها برای آمریکا و غرب و ارتجاع عرب آنچنان اهمیت داشت که مقامات آمریکایی، شکست در حلب را شکست واشنگتن نامیدند.
پروژه اشغال حلب و حمص آنچنان ناکام شد و درگام های اولیه با شکست و توقف همراه شد که برنامه ایجاد منطقه آزاد شده و پرواز ممنوع در حاشیه مرزهای ترکیه هم، نور امید پیدا نکرد.
از آنجا که هزاران نفر از سلفی های تکفیری از 30 کشور جهان در کنار تشکل های وابسته به ارتش آزاد، تجمع وسیعی را برای تدارک اشغال شهرهای اصلی، در لبنان و ترکیه به وجود آورده بودند، اشغال دمشق تحت عنوان «معرکه بزرگ دمشق» برای ماه پایانی تابستان در اولویت قرار گرفت.
تلاش برای اشغال دمشق از محورهای مختلف آزموده شد تا به محله های درونی شهر وارد شوند و این طرح نیز بر اساس آخرین گزارش های میدانی به فراری شدن بیشتر عناصر جبهه النصره و ارتش آزاد به سمت شهر حماه و حمص و حلب و باقی ماندن تعداد اندکی در اردوگاه یرموک و بخش دیگری در شرق و جنوب شرقی دمشق (غوطه شرقی) منتهی شده و هزاران کشته از آنها در روستاها و شهرک های پیرامون دمشق به جای ماند.
پاک سازی داریا و حرستا و دوما و زبدانی و غوطه شرقی طی چند روز اخیر شدت بیشتری پیدا کرده و با توجه به عملیات های گسترده ارتش سوریه در ریف حماه و ریف حمص و حلب که تلفات قابل توجهی به تروریست ها وارد شده، منابع دیپلماتیک و رسانه ای آمریکایی، از این شرایط به عنوان علائمی از اقتدار نظام بشار اسد یاد می کنند.
با اینکه در دو ماه گذشته، یک بازسازی در تشکیلات معارضه خارج به عمل آمده و شورای ملی استانبول به ائتلاف ملی دوحه تغییر نام پیدا کرده و سازمان عریض و طویل تری به خود گرفته ولی مدیریت استانداردهای آمریکایی در این تشکل جدید، با دشواری های متعددی روبه رو شده است.
بر اساس گفت وگوهای روسیه و آمریکا، بزرگ ترین پتانسیل کمی و کیفی تروریست ها که با نام های جبهه النصره و غرباءشام، الاحرارالشام در سوریه فعال هستند در لیست گروه های تروریستی قرار گرفته اند. اگر چه این کار در یک موضع سیاسی- تبلیغاتی از سوی آمریکا بوده ولی طیف سلفی های اخوانی و یا ارتش آزاد و ائتلاف دوحه از آن ناراضی هستند. ارتش آزاد به دلیل فراری و ناپدید شدن سرهنگ ریاض سعد که فرماندهی این ارتش را عهده دار بوده در شرایط انفعالی به سر می برد و برخی شاخه های آن نیز در حومه حمص و حلب با مجموعه های جبهه النصره به شدت درگیر نظامی پیدا کرده و تلفات قابل توجهی در روزهای گذشته بر جای گذاشته اند.
گروه های کوچک و محلی در حلب، ادلب، حمص و حماه برای جدا کردن خود از اقدامات تروریستی وحشیانه که یک منحنی رشد یابنده در حوادث سوریه را ثبت کرده «جبهه اسلامی سوریه» را تشکیل داده اند و خود را از آن مبرا می دانند. این جبهه در بیانیه خود تأکید کرده، از افراد ارتشی و نظامی در درون تشکیلات خود استقبال نمی کند!!
این منحنی نزولی از توانمندی های گروه های مسلح و تروریستی در داخل سوریه از یکسو و اقدامات ارتش سوریه در یک هفته گذشته در حومه دمشق و حمص و حلب و حماه که به موازات سفر اخضر ابراهیمی به دمشق رخ می دهد، از سوی دیگر عنصر روشنی در چانه زنی های سیاسی برای تفسیر توافقات ژنو است.
بر اساس گزارش های منتشر شده، طی نشست دو هفته پیش لاوروف، خانم کلینتون و اخضر ابراهیمی یک جمع بندی اولیه برای تلاش های سیاسی، به عمل آمده است. ابتدا اینکه آمریکا پذیرفته است که با تکیه بر توافق ژنو، بشار اسد در قدرت باقی بماند و راه حل سیاسی را در اولویت رایزنی های خود قرار داده است.
البته این بدان معنا نیست که توجه واقدامات خود در تقویت گروه های مسلح را از اولویت های خود خارج کرده است. در ماه های گذشته یک فشار جدی بر روسیه وارد شده و روسیه و چین را مسئول و عامل حفظ بشار اسد و نظام وی معرفی کرده اند.
از آخرین مواضع روسیه چنین احساس می شود که روس ها برای حفظ پرستیژ بی طرفی خود، نظام بشار اسد را بدون حمایت های روسیه و چین، پایدار می دانند ولی در صحنه عملی نیز در مقابل 6 سیستم پاتریوت ناتو در مرزهای ترکیه با سوریه، 6 سیستم موشکی اسکندر را در مناطق غربی و شرقی و جنوب غربی سوریه مستقر کرده اند و در مقابل استقرار 2000 نیروی آمریکایی، هلندی و آلمانی (و احتمالاً چند کشور دیگر عضو ناتو) حدود پانصد تفنگدار دریایی خود را همراه با مستشاران نظامی در سیستم های موشکی ضدهوایی در سوریه مستقر کرده اند و کمک های دیگری را در حوزه انرژی، مواد غذایی و مالی به حکومت سوریه داده اند.
منابع رسانه ای تلاش کرده اند، سفر اخضر ابراهیمی را با این محتوا معرفی کنند که وی برای تعریف چگونگی باقی ماندن بشار اسد در قدرت (بدون اختیارات!!) و تشکیل حکومت انتقالی به سوریه سفر کرده است. در حالی که مفاد توافق ژنو بر استقلال و تمامیت ارضی و حاکمیت ملی سوریه تأکید دارد و بشار اسد نیز از هر تلاشی که در چارچوب رعایت حاکمیت ملی سوریه و منافع مردم سوریه باشد، استقبال کرده است.
همچنین در مفاد توافق ژنو بر این محور تأکید شده که هرگونه تغییر در سوریه باید براساس گفتمان و توافق طرف های مختلف با یکدیگر باشد.
برخی منابع معتقدند، اخضر ابراهیمی طرح روشنی با خود به سوریه نبرده ولی تلاش می کند تا نگاه آمریکایی و فرانسوی برای حذف بشار اسد و یا اختیارات وی را به آزمون بگذارد. گروه های تروریستی و ائتلاف استانبول و دوحه که از توافق ژنو استقبال نکرده بودند، این بار نیز در آستانه سفر ابراهیمی به دمشق بر موضع قبلی اصرار کرده اند.
اخضر ابراهیمی در دومین سفرش به سوریه به دلیل موضع جانبدارانه و غیر بی طرف درخصوص اقدامات قانونی ارتش سوریه، با رفتار پروتکلی بشار اسد روبه رو شده و وی ادامه مذاکرات را به ولید معلم و دیگر مقامات سوریه واگذار کرده است. اخضر ابراهیمی پس از مذاکره با معارضه داخل و گروه های مسلح و مقامات سوریه و جمع بندی دیدگاه های مطرح شده به مسکو رفته تا امکان طراحی یک نگاه اجرایی را فراهم کند و پس از آن در گزارش به شورای امنیت سازمان ملل، این پروسه سیاسی را کامل کند.
بدیهی است که دیدگاه حکومت سوریه بر اجرای طرح شش ماده ای کوفی عنان به عنوان مقدمه توافق ژنو مطرح است که براساس آن باید گروه های تروریستی، اقدامات خود را متوقف کرده و سپس، امنیت تمامی مناطق را به دست گیرد. مسئله بعدی این است که گروه های تروریستی و القاعده ای جایگاهی در پروسه سیاسی نخواهند داشت و سیر گفتمان ملی بر اساس و منطق توافق سوری : سوری شکل خواهد گرفت.
موانع و چالش های فراوانی که بر سر راه اخضر ابراهیمی وجود دارد، شاید فقط یک شانس چند ماهه برای تلاش های سیاسی وی فراهم کند تا حکومت آمریکا شکل گرفته و راهبردهای موازی با تلاش های سیاسی را نیز فعال تر از پیش دنبال کنند.
گفته می شود در یک نشست سری در ترکیه که بدون حضور قطر و عربستان و با حضور انگلیس، آمریکا، فرانسه و رژیم صهیونیستی از چند هفته پیش شروع شده و قرار است پس از تعطیلات ژانویه ادامه یابد، بررسی سناریوهای ممکن برای جنگ فرسایشی و یا براندازی در سوریه دنبال می شود.
نگاه آمریکا و رژیم صهیونیستی در این نشست ها، در اولویت قرار دادن تجزیه قومی و مذهبی است، حال آنکه ترکیه به شدت از این سناریو وحشت دارد.
صهیونیست ها که نمی توانند به یک حکومت اخوانی در سوریه قانع شوند و توصیه های آمریکایی را قبول ندارند، گزینه تجزیه را ترجیح می دهند ولی در سناریوهای حداقلی، فرسایش نظام و ارتش سوریه، جنگ مذهبی و فتنه شیعه- سنی، تقابل ترکیه و ایران در سوریه، کاهش نفوذ ایران، روسیه در سوریه، استمرار جنگ داخلی و تبدیل آن به جنگ طائفه ای و تشکیل دولت کردی از کردهای عراق، ترکیه و سوریه را نیز از دستور کار خود خارج نکرده اند.
راهبرد مطلوب آمریکا و رژیم صهیونیستی در مأموریت اخضر ابراهیمی این است که با تکیه بر فشار تروریست های داخلی، حکومت انتقالی با حضور بی اثر بشار اسد شکل گیرد و یا اینکه حکومت انتقالی بدون بشار اسد باشد. این راهبردها از طریق یک تلاش رسانه ای و عملیات روانی پر شدت در افکار عمومی پخش می شود این در حالی است که اهرم های فشار داخلی و گروه های تروریست و مسلح فاقد ابتکار عمل و قدرت تسلط بر مناطق هستند و ارتش سوریه، قابلیت های آفندی خود را در چند هفته اخیر و به ویژه چند روز اخیر به موازات سفر اخضر ابراهیمی نشان داده است.
مضافاً اینکه جریان های القاعده ای در سوریه در شرایط فشار داخلی و خارجی قرار گرفته اند و نمی توانند به عنوان بازیگر اصلی در صحنه نظامی و امنیتی سوریه ادامه حضور داشته باشند. چنانچه کم رنگ شدن نقش سلفی های تکفیری در سوریه به اولویت حامیان بحران تبدیل شود، معادله نظامی و امنیتی در داخل سوریه به سرعت در اختیار ارتش و نظام سوریه قرار می گیرد.
از آنجا که عنصر و متغیر اصلی در کسب امتیازات سیاسی به شرایط میدانی سوریه بازمی گردد، این چشم انداز با مطلوبیت های آمریکایی فاصله خواهد داشت و قابلیت مانور سیاسی بشار اسد نیز افزایش می یابد. لذا می توان انتظار داشت تا زمانی که تلاش های اخضر ابراهیمی به نتیجه مطلوب و یا مطلوبیت های آمریکایی و صهیونیستی نزدیک نشود، مسئله حذف القاعده در سوریه، در دستور کار آنها قرار نمی گیرد ولی اهرم های لازم برای مهار آنها و یا بهانه های لازم برای مداخله در سوریه تأمین و حفظ خواهد شد.
پذیرش توافق ژنو، عقب نشینی آشکار حامیان بحران در سوریه است که به چارچوب ها و تلاش های سیاسی اولویت داده و بشار اسد را پذیرفته اند ولی در تلاش مأیوسانه امیدوارند در کنار تبلیغات رسانه ای و روانی، در چگونگی پذیرش بشار اسد چانه زنی کنند.
مضافاً اینکه مبنای توافق ژنو، باید در یک گفتمان و توافق سوری- سوری محقق شود که بدین ترتیب ارزش و اهمیت تلاش های سیاسی ایران برای یکپارچه سازی معارضان وطن پرست و تقویت گفتمان راه حل سوری- سوری و داخلی، آشکار می شود.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات