تاریخ انتشار : ۰۷ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۲:۲۵  ، 
کد خبر : ۲۵۴۱۰۲

انقلاب اسلامی در مطبوعات (بخش دوم)

محمد حیدری اشاره: معرفی و تشکیل کابینه دولت موقت، تسخیر پادگان‌های نظامی و سفارت آمریکا، ورود عرفات به ایران و تأسیس حزب جمهوری اسلامی، مهم‌ترین مباحث این قسمت از گزارش «انقلاب اسلامی در مطبوعات» است که بخش نخست آن پیش‌تر از نظرتان گذشت.

پانزدهم بهمن‌، شهردار تهران به حضور امام‌خمینی(ره) رفت و استعفا کرد. همان روز جلسه مهمی با حضور اعضای شورای انقلاب و عده‌ای از شخصیت‌ها، در حضور امام خمینی(ره) تشکیل شد. «مهدی بازرگان» در این گفت‌وگوها معتقد بود که مذاکرات با ارتش و دولت برای انتقال قدرت باید به طریق مسالمت‌آمیز دنبال شود.
روز بعد اطلاعات در گزارشی نوشت: «مهندس مهدی بازرگان به عنوان یک شخصیت سیاسی مورد اعتماد امام‌خمینی در آینده حرکت انقلابی مردم، نقش ویژه‌ای خواهد داشت. ... براساس آن‌چه در محل سکونت امام شایع بود، مهندس بازرگان سمت نخست‌وزیری را در دولت موقت انقلابی عهده‌دار خواهد بود». به این ترتیب در حالی که دولت بختیار هم‌چنان مقاومت می‌کرد و پیروزی هنوز قطعی نشده بود ایران نیمه اول بهمن‌ماه را پشت سر گذاشت.
در حالی که احساس می‌شد پیروزی انقلاب نزدیک است پرسش‌های بسیاری درباره مقوله‌هایی همچون: چگونگی اداره حکومت آینده، حقوق زنان، فعالیت احزاب، آزادی، معنی جمهوری، فعالیت مطبوعات، اقتصاد اسلامی و بسیاری مباحث دیگر در بین مردم مطرح می‌شد. صاحب‌نظران با عقاید و دیدگاه‌های مختلف سعی در پاسخ‌گویی به این پرسش‌ها داشتند و به این صورت اختلاف در اندیشه‌ها نمودار می‌شد.
روزنامه اطلاعات، در اول بهمن ماه، با چاپ مقاله‌ای با عنوان «پیامدهای ورود امام خمینی» با امضای نامشخص «ع.ب» نوشت: «بزرگترین مساله روز، آزادی بیان و قلم و فعالیت اجتماعی برای جناح‌های غیرمذهبی است که این ایام دچار مشکلاتی شده است... جناح تند مذهبی همه حرکت را سهم خود می‌داند و متقابلا می‌خواهد که جناح‌های چپ تند را مهار کند... خبر ورود امام خمینی(ره) این مقابله‌ها را که می‌رفت به برخورد بیانجامد، ظاهرا به عقب انداخته است».
این «برخورد» که اطلاعات پیش‌بینی می‌کرد تا چند ماه پس از پیروزی انقلاب نیز چندان گسترده نشد و بیشتر در بحث‌ها و مناظره‌های لفظی باقی ماند، اما پس از آن بود که اختلافات به آرامی گسترش یافت و حوادث بسیاری در پی داشت.
امام خمینی(ره)، چند روز قبل از ورود به ایران، در مصاحبه با روزنامه «السفیر» بیروت در مورد این پرسش که آیا در جمهوری اسلامی آینده، پوشیدن چادر برای زنان اجباری خواهد بود یا نه، جواب داد: «زن مسلمان به دلیل تربیت اسلامی خود پوشیدن چادر را انتخاب کرده است، در آینده زنان آزاد خواهند بود که در این باره خود تصمیم بگیرند. ما فقط لباس‌های جلف را ممنوع خواهیم کرد».
اما پوشش زنان، یکی از مسایلی بود که مطرح می‌شد. اول بهمن‌ماه کیهان مصاحبه‌ای با «سید‌ابوالحسن بنی‌صدر» به عنوان یکی از نزدیکان امام منتشر کرد. وی در این مصاحبه اعلام کرد که حکومت اسلامی به رای عمومی گذاشته خواهد شد و در پاسخ به این پرسش که طرح اسلام درباره سامانه اقتصادی چیست؟ بیان داشت: «هم اقتصاد مارکسیستی و هم کاپیتالیستی براساس «ندرت» استوار است و کار اقتصاد در این دو سامانه این است که منابع «نادر» را به مهم‌ترین نیازها اختصاص دهد.
اما اسلام می‌گوید در طبیعت از همه چیز به اندازه کافی وجود دارد... از نظر ما، علم اقتصاد معنی متفاوتی پیدا می‌کند. «ندرت» از بین می‌رود و جامعه‌ای با «وفور» اقتصادی به وجود می‌آید». وی در پاسخ به این سوال که آیا «سرمایه» را بدون «سود» می‌توان در نظر گرفت؟ گفت: «بله این ممکن است... به سرمایه در اسلام نفع تعلق نمی‌گیرد، سود به «کار» تعلق می‌گیرد، یعنی کسی که کار می‌کند، می‌تواند کار خود را تبدیل به سرمایه کند».
«آزادی» نیز مقوله‌ای مهم برای جولان اندیشه‌ها بود. اطلاعات مصاحبه‌ای با امام خمینی(ره) منتشر کرد که در آن اعلام کرد: «شما اگر حکومت اسلامی را ببینید خواهید دید که دیکتاتوری در اسلام وجود ندارد». «سیدمحمود طالقانی» هم در روز دوم بهمن‌ماه در مسجد هدایت درباره آزادی سخن گفت و در قسمتی از سخنانش که کیهان آن را منتشر کرد آمده بود، «قرآن می‌گوید خدا را عبادت کنید تا از بندگی هر بنده‌ای، هر پدیده‌ای و هر قدرتی آزاد شوید، اصل، «آزادی» است.
مکتب‌هایی هم که در دنیا پیش آمد، در انقلابات هم، پیش از مساله اقتصاد و مساله توزیع ثروت، مساله، «آزادی» بود. آزادی به ضمیمه «قسط» یعنی توزیع عادلانه... ملت ما آزادی می‌خواهد... درست می‌فهمید؟ می‌فهمید حرف من چیست؟»
طالقانی در مصاحبه دیگری که اطلاعات آن را منتشر کرد در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران که پرسید: با این انقلاب که باعث نابودی اقتصاد کشور شده آیا نتیجه‌ای ‌عاید خواهد شد که ارزش آن را داشته باشد؟، گفت که او آزادی را فوق اقتصاد می‌داند و فقط کشورهای غربی هستند که اقتصاد را فوق آزادی می‌دانند.
چهارم بهمن‌ماه، کیهان، متن سخنان «سیدمحمدحسین بهشتی» در تحریریه کیهان را منتشر کرده و از وی به عنوان یکی از روحانیون مبارز تهران نام برد. بهشتی در قسمتی از سخنان خود گفته بود: «با صراحت اعلام می‌کنم اسلام، دین آزادی است و ما هیچ‌گاه به عنوان یک گروه مسلمان، آزادی هیچ‌کسی را سلب نکرده و نخواهیم کرد... ای هموطن مارکسیست یا ماتریالیست، لیبرالیست و یا اگزیستانسیالیست و دیگر ایسم‌ها، و ای هموطن مسلمان رزمنده، همه با هم... مبارزه ارزنده‌ای را آغاز کرده‌ایم. جلو برویم... مطمئن باش با کمال آزادی، در فضای پاک از هر نوع سانسور و دیکتاتوری (نه دیکتاتوری تاج و نه دیکتاتوری عمامه و نعلین)، بهترین زندگی برادرانه را خواهیم داشت.»
«مهدی بازرگان» نیز در مصاحبه با هفته‌نامه ایتالیایی «ریناشیتا» درباره حکومت اسلامی سخن گفت. در قسمتی از سخنان وی که کیهان آن را منتشر کرد آمده بود: «در اسلام، مذهب از امور اجتماعی جدا نیست... در اسلام تفتیش عقاید و تحمیل عقیده وجود ندارد. اسلام دینی انعطاف‌پذیر و همه‌جاگیر است. و هر نوع عقیده‌ای را در برابر خود می‌پذیرد... به اعتقاد شیعیان، شکل مذهبی و چارچوب حقوقی یک دولت اسلامی رسما تعیین نشده و یا این که مورد تایید عمومی قرار نگرفته است.
با این حال از سی سال پیش تاکنون مقالات و آثاری در این باره در داخل و خارج ایران منتشر شده که در آنها مسایل اجتماعی، اقتصادی، اداری، سیاسی و ایدئولوژیک مربوط به یک رژیم اسلامی مطرح شده... اسلام پیش از آن که به شکل دولت بیاندیشد به محتوا و عصاره آن می‌اندیشد، شکل‌های نظام کشور، می‌تواند بنا به شرایط زمان، مکان و ملت مربوطه، تغییر کند.
آن چه مهم است درستی و اقبال مقامات، همکاری آگاهانه آنان برای تأمین رفاه مردم، امنیت و نظم، و بخصوص اداره مترقیانه امور عمومی در راه خداوند است. خصوصیات عمده حاکمان باید عدالت، درستی و پاکیزگی و صلاحیت آنان باشد. در شرایط خاص دوران ما شکل جمهوری دموکراتیک، پذیرفته‌ترین شکل حکومت به نظر می‌رسد. ... در چنین حکومتی دخالت دولت فقط برای تامین صلح و نظم و حفظ منافع جامعه و اداره امور عمومی صورت می‌گیرد».
اما «ناصر مکارم‌شیرازی» حکومت اسلامی را به گونه‌ای دیگر تفسیر می‌کرد. وی در مقاله‌ای که در یازدهم بهمن در کیهان منتشر شد، اصول اساسی حکومت اسلامی را سه موضوع دانست: «حق مشارکت مردم»، «استفاده از صاحب‌نظران هر رشته» و «نظارت فقیه» و «صادق قطب‌زاده» در مصاحبه‌ای با لوموند اظهارنظر کرده بود که «دولت اسلامی، به معنی حکومت روحانیون نیست».
نیمه دوم بهمن ماه سال 1357 با حادثه مهمی آغاز شد. روزنامه اطلاعات که صبح دوشنبه شانزدهم بهمن‌ماه 57 با تیتر «بازرگان، نخست‌وزیر حکومت انقلابی» منتشر شده بود، در توضیح خبر، آن را «احتمالی» دانسته، نوشته بود که این موضوع، همان روز مشخص خواهد شد. ساعت پنج‌ونیم بعدازظهر، امام خمینی(ره) در یک کنفرانس مطبوعاتی شرکت کردند.
در این کنفرانس پس از آن که ابراهیم یزدی، به حاضران خوش‌آمد گفت، امام خمینی(ره) طی سخنانی اظهار داشت: «دولت موقت را تعیین کردیم و چون جناب آقای مهندس مهدی بازرگان را سال‌های طولانی است که از نزدیک می‌شناسم و مردی است، فاضل، متدین از لحاظ دیانت، امین به ملت و ملی، و بدون گرایش به چیزی که خلاف مقررات شرعی است، من ایشان را معرفی می‌کنم، که ایشان رئیس دولت باشد... و من باید یک تنبه دیگری هم، بدهم و آن این که، من که ایشان را حاکم کرده‌ام، یک نفر آدمی هستم که به واسطه ولایتی که از طرف شارع مقدس دارم این را قرار داده‌ام.
ایشان واجب‌الاتباع است، ملت باید از او اتباع کند، یک حکومت عادی نیست، یک حکومت شرعی است، باید از او اتباع کند. مخالفت با این حکومت، مخالفت با شرع است...» و سپس از مردم خواستند تا از طریق مطبوعات و تظاهرات آرام، درباره دولت بازرگان نظر بدهند. پس از سخنان امام‌خمینی(ره) ، «اکبر هاشمی رفسنجانی» متن فرمان ایشان را قرائت کرد که در آن آمده بود: «... جناب آقای مهندس مهدی بازرگان، بنا به پیشنهاد شورای انقلاب، برحسب حق شرعی و حق قانونی، ناشی از آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران، که طی اجتماعات عظیم و تظاهرات وسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبری جنبش، ابراز شده است و به موجب اعتمادی که به ایمان راسخ شما به مکتب مقدس اسلام و اطلاعی که از سوابقتان در مبارزات ملی و اسلامی دارم، جنابعالی را بدون در نظر گرفتن روابط حزبی دلبستگی به گروهی خاص، مامور تشکیل دولت موقت می‌نمایم.
تا ترتیب اداره مملکت و خصوصا انجام رفراندم و رجوع به آرای عمومی ملت درباره تغییر نظام سیاسی کشور به جمهوری اسلامی و تشکیل مجلس موسسان از منتخبین مردم، جهت تصویب قانون اساسی نظام جدید و انتخاب مجلس نمایندگان ملت بر طبق قانون اساسی جدید را بدهید...»
پس از انتشار این خبر، شاپور بختیار، اعلام کرد: «هر کس اکثریت داشت، حکومت می‌کند». روز بعد صدها هزار نفر از مردم در سراسر کشور به خیابان‌ها آمده، در حمایت از بازرگان به راهپیمایی پرداختند. به گزارش اطلاعات «سیل جمعیت در کشور یک‌صدا فریاد می‌زد: بازرگان، حکومتت مبارک». مهدی بازرگان در یک گفت‌وگوی مطبوعاتی اظهار داشت: «کابینه من، کابینه خیالی نیست» و در عین حال کیهان هم از قول شاپور بختیار نوشت: «دولت موقت را تا شوخی است می‌پذیرم.»
دوشنبه، دو خبر دیگر نیز منتشر شد. یکی اشغال نظامی وزارتخانه‌های «آموزش و پرورش»، «بهداری و بهزیستی»، «امور خارجه» و «امور اقتصادی» به وسیله ارتش و دیگری خبر دستگیری، علی‌اصغر حاج‌سید جوادی به وسیله فرمانداری نظامی تهران که فردای همان روز معلوم شد ماموران موفق به دستگیری وی نشده‌اند و او متواری شده است.
هفدهم بهمن‌ماه، کیهان خبر داد که جامعه روحانیت تهران، مردم را دعوت کرده است، که روز پنج‌شنبه در حمایت از مهدی بازرگان راهپیمایی کنند. روز بعد مهدی بازرگان در یک مصاحبه مطبوعاتی وعده داد که وزرای دولت موقت را به زودی معرفی خواهد کرد. ابراهیم یزدی هم مهم‌ترین اقدام دولت را به دست گرفتن زمام امور، از طریق کارکنان و کارمندان اعتصابی در وزارت‌خانه‌ها، ادارات و موسسات دولتی دانست.
نوزدهم بهمن‌ماه، حکومت لیبی دولت بازرگان را به رسمیت شناخت. همان روز میلیون‌ها نفر در سراسر کشور با راهپیمایی‌های گسترده از دولت منتخب امام خمینی(ره) پشتیبانی کردند. کیهان شعار اصلی این راهپیمایی‌ها را «درود بر خمینی، سلام بر بازرگان» عنوان می‌کرد. اطلاعات هم گزارش داد که هفت وزرات‌خانه «بهداری» ، «دارایی»، «امور خارجه»، «دادگستری»، «آبادانی و مسکن»، «آب و برق» و «اطلاعات به اشغال کارمندان طرفدار دولت بازرگان درآمده است.
به این ترتیب دولت شاپور بختیار در آستانه سقوط قرار گرفت. در این حال بود که بختیار طی سخنانی اعلام کرد: «من و بازرگان، می‌توانیم توافق کنیم» و سپس گله کرد که: «بسیاری از این رهبران، در پانزده سال گذشته، همواره طرفدار قانون اساسی بوده‌اند، حتی آیت‌الله خمینی نیز، پانزده سال پیش طی تلگرامی به نخست‌وزیر وقت و وزیر دربار خواسته بودند که قانون اساسی به طور کامل اجرا شود و هر نوع دست‌اندازی و سرپیچی از مواد قانون اساسی را خیانت می‌‌دانستند. بیچارگی من این است که از قانون دفاع کرده‌ام.»
کیهان در آن روز تصویری از رژه نیروهای مسلح در مقابل امام خمینی(ره) منتشر کرد که باعث شگفتی همگان شد. «بزرگ ارتشتاران» در واکنش به چاپ این عکس، با انتشار اعلامیه‌ای آن را جعل دانست. چندی بعد کیهان اعلام کرد که این عکس به وسیله امام خمینی(ره) هم تأیید شده است.
جمعه شب، تهران ناگهان حالت عادی خود را از دست داد و نگرانی بر مردم شهر حاکم شد. ساعت حدود نه شب ناگهان در شرق تهران تیراندازی‌های مکرری به گوش رسید که به دنبال آن مردم از خانه‌ها بیرون ریختند و فریادهای الله‌اکبر فضای شهر را پر کرد. حوادث در دو منطقه از شرق تهران به وقوع پیوسته بود. به گفته شاهدان عینی، سربازان داخل پادگان دوشان‌تپه، با گفتن الله‌اکبر، از مردم کمک خواستند و علت کمک خواستن این عده، حمله یک دسته از افراد گارد جاویدان به داخل پادگان و تیراندازی به طرف سربازان بود.
از سوی دیگر در پادگان نیروی هوایی هم تیراندازی شد و میان افراد نیروی هوایی و گارد درگیری به وجود آمد. آن شب شایع بود که تعدادی از همافران را در پادگان نیروی هوایی، اعدام کرده‌اند. به گزارش اطلاعات، سیل جمعیت از نقاط مختلف تهران برای کمک به مدافعان پایگاه نیروی هوایی سرازیر شد که تا ظهر روز شنبه، درگیری‌ها ادامه داشت و 63 کشته بر جای گذاشت.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات