
انسجام اجتماعی، همگرایی فرهنگی و وحدت ملی را نشانه رفتند
گروه پژوهشهای سیاسی - وجود مشکلات و شکافهای اجتماعی، طبیعت هر جامعهای محسوب میشود و گریزی از آن نیست. این شکافها واقعیتهایی هستند که در همه کشورها با شدت و ضعف وجود دارند اما نکته مهم آن است که شکافهای فعال در جوامع صفبندیهایی را شکل میدهد و در به قدرت رساندن گروهها و احزاب و گفتمانها مؤثر است. از سوی دیگر برخی مشکلات اجتماعی حالت خفته و نیمهپنهان دارد و شکاف حاشیهای محسوب میشود اینجا محلی است که به ویژه در انتخاباتهای مختلف، گروههای سیاسی قدرتطلب، نه به منظور شناسایی و یا چارهاندیشی معضلات بلکه برای استفاده از نیروی «فنری» این شکافها، از این مشکلات سوءاستفاده میکنند.
تئوری «آرای خاموش» - که البته در این انتخابات به توهم «آرای خاموش» تبدیل شد – از دوم خرداد 76 به بعد همواره مورد استفاده ابزاری گروههای اصلاحطلب قرار میگرفت. از سوی آنها اینگونه وانمود میشود که اقلیتی وجود دارد که عموماً تمایلی به شرکت در انتخابات ندارند و عدم حضور آنها هم دلیلی بر نارضایتی آنها از نظام و انقلاب و حکومت به معنای کلان آن یعنی اصل جمهوری اسلامی است. اصلاحطلبان همواره ادعا میکردند که این اقلیت اگر به صحنه بیایند به دلیل گرایشات خود به اصلاحطلبان رأی خواهند داد و بدین صورت بود که آنها شکستهای پی در پی خود در انتخابات را – از سال 76 تا 88 – بر عدم حضور پایگاههای مردمی خود منتسب میکردند.
اما بعد از چیزی حدود یک دهه تحلیل و تفسیر بر روی تئوری آرای خاموش، انتخابات دهم نه به صورت ذهنی و خیالی بلکه به صورت عینی و مصداقی و شفاف، خط بطلانی بود بر سادهانگاریهای تحلیلی. انتخابات شورانگیز و حضور حداکثری با رای 40 میلیونی و مشارکت 85 درصد رقم خورد و آراء به اصطلاح خاموش نه تنها به سبد اصلاحطلبان ریخته نشد بلکه رأی اکثریت اقلیت خاموش به نامزدی که در پیگیری آرمانهای انقلاب صراحت بیشتری داشت، اختصاص یافت. اما تأملی دقیقتر روشن میکند از اساس، تقسیمبندیها و دوگانهانگاریها مبنای خطای تئوری آرای خاموش بود. گرچه دلخوری و دلگیریهایی از سوی بخشهایی از مردم وجود دارد اما دوگانههایی چون (مذهبی و غیرمذهبی) و (طرفدار نظام، مخالف نظام) برای مردم ایران که به تعبیر امام خمینی(ره) بهترین امتها و بهتر از امت صدر اسلام هستند، با هدف تعمیق اختلافها، ایجاد شکاف یا فعال کردن شکاف صورت میگرفت.
در حکومت اسلامی ثروتمند به داشته خود تفاخر نمیکند و قشر متوسط هم حسادتی نسبت به ثروت دیگران ندارد. اما اصلاحطلبان با سوءاستفاده از تمایلات طبیعی قشر ثروتمند با ایجاد فضایی هیجانی و احساسی، توجه دولت نهم و احمدینژاد به مستضعفان را نوعی حقارت برای آنها القا کردند و با سیل تخریبها و تهمتها، دولت اصولگرای نهم را دولت نکبت نامیدند و سعی کردند با تولید تنفر مصنوعی (شبیه جهالتهای تعصبات رنگی آبی و قرمز) برای مطامع سیاسی خود، نمدی ببافند. دوگانه (تنفر و تقدس)، (احمدینژاد، موسوی (به طور دقیقتر: هاشمی))، (قشر متوسط، اشراف)، (نخبه، توده) از جنبههای مختلف علاوه بر مصنوعی بودن به صلاح سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جامعه اسلامی نبود.
چون تقوای سیاسی و تقوای جمعی نبود از سوی گروهی به هر قیمتی ستاندن برگ رأیی روا بود، از سویی میرحسین را نخستوزیر امام و مدافع ولایت فقیه نشان میدادند و در جای دیگر منافقانه رأی به میرحسین را رأی به مخالفت با ولایت فقیه میدانستند. اما همه این موارد در پازل دشمن بود چون: «لازم است همه مراقبت کنند از اینکه انتخابات هیچگاه مایه: «انشقاق»، «دشمنی»، «خصومت و تقابل»، «تقار» و «کدورت» نشود و همه مکلفاند از «هویت جمعی»، «نظام اسلامی» و «اتحاد ملی و وحدت کشور» دفاع و پاسداری کنند.»
موضعگیری خواص و نخبگان نیز در حوادث پس از انتخابات از آن جهت حساس و تأثیرگذار بود که برای مقابله با طرحی که وحدت ملی و انسجام اجتماعی را هدف گرفته است، باید صدای واحدی از سوی مؤثرترین آرایش سیاسی کشور شنیده میشد. عدم موضعگیری و موضعگیری دوپهلو و غیرشفاف هر دو در فضای فتنه ناصواب بود. از سویی برخی از خواص علمی و فرهنگی کشور با وجود معترض بودن به اغتشاشات، ماهها سکوت کردند و دلیل سکوت چند ماهه خود را این عنوان داشتند که «امر سیاسی در زندگی ما پرانتز است»! و از طرف دیگر عدهای از صاحب منصبان سیاسی با اظهارات نسنجیده خود، بر بهانهگیری سران لجوج و جهول فتنه افزودند.
بازخوانی 9 دی از مواضع خواص نه با نیت مچگیری و شماتت بلکه انشاءالله با نیت انذار و درسآموزی صورت میگیرد. محاسبه مواضع دیروز البته یکی از ملاکهای وضعیت حال است اما چه بسا که امثال زهیر بن قینها که در جنگ صفین مردود و ساکت بودند در صحنه بعدی، در فتنه کربلا، سردار سرافراز باشند و چه بسا که امثال شمر، جانباز فتنه صفین، در امتحان بعدی اول خبیث صحنه شوند...
تیم حرفهای آشوب: ترکیبی از عناصر مسئلهدار امنیتی و آقازادههای سیاسی
31 خرداد: در درگیریهای این روز آشوبطلبان با ایجاد یک خط حائل فرضی به شمال... جنوب یا شرق... غرب در نقطههای تماس، روغنریزی کرده تا طرف مقابل هنگام تلاش برای دستگیری آنها با مشکل لغزندگی مواجه شده و از دیگر سو با زمینگیر شدن آنها امکان مقابله آسانتر فراهم شود. همچنین در بخشهایی که آنها در نقطه تهاجم هستند، نیروها به 3 لایه تقسیم میگردند. لایه اول پرتابهای خشن را در دستور کار داشته و با سنگ و آجر به تهاجم میپردازند. همچنین نیروهای این لایه مجهز به گاز اشکآور برای کور کردن دید افراد روبهروی خود میباشند.
لایه دوم نیز که سعی شده عمدتاً از حامیان باشند، تولید سروصدا، ایراد شعارهای تند و تهییجآمیز برای مردم تماشاچی را در دستور کار دارند. لایه سوم نیز که مسلح به سلاحهای سرد همچون شمشیر، قمه، نیمچه و پنجه بوکس هستند رعب و وحشت را پیگیری کرده و هنگامی که لایه اول نیروهای مقابل را زمینگیر کردند این لایه به ضرب و شتم آنان میپردازند. همچنین گفتنی است نیروهای این لایه مسلح به سلاح گرم بوده و گلوله مستقیم از میان جمعیت به سوی مردم شلیک میکنند. چگونگی توزیع سلاحها نیز در نوع خود قابل توجه است. براساس اخبار دریافتی در سطح شهر گزارش شد که افرادی با رجوع به بازار، خریدهای عمدهای از چاقو، قمه، اسید و اکلیل سرنگ انجام دادهاند.
گفتنی است این خریدها در اماکن امن آنها نگهداری و به همراه برخی از سلاحهای گرم خریداری و قاچاق شده دپو و توزیع گردیدند. اخبار به دست آمده بیانگر آن است که این دپوها و توزیعها در بخشهای مختلف شهر و در پوشش برخی صنوف همچون آرایشگاه زنانه صورت میگیرد. همچنین سلاحهای گرم تهیه شده شامل، کلت ماکاروف، کلت 45 برونینگ و... میباشد. از دیگر سو تهیه یک نوع «کوکتل مولوتوف» از کشور سوئد در نوع خود قابل توجه است. این کوکتل مولوتوف که دو جداره میباشد دو زمانه نیز بوده و «حرارتزا» و «آتشزا» میباشد. شاهدان عینی تاکید کردهاند با پرتاب این «کوکتل مولوتوف» علاوه بر ایجاد آتش، حرارت آن به حدی است که آسفالت خیابان را کاملاً مذاب میسازد. گفته میشود تهیه این سلاح توسط فرزندان یکی از چهرههای سیاسی انجام شده است.
کمیته عملیات روانی – رسانهای گرچه تا هنگام انتخابات از طریق برخی سایتها و وبلاگها به عملیات روانی و اطلاعرسانی به حامیان خود مشغول بود، اما با توجه به مسدود شدن رسانههای خود برای تجمعات از طریق email، پخش اعلامیه و تراکت در سطح شهر و نیز ارتباط چهره به چهره بهره میگرفت. همچنین طبق هماهنگی صورت گرفته پوشش درگیریها از طریق صدای آمریکا و بیبیسی فارسی نیز انجام میشود. مضاف بر اینکه مسؤولیت استقرار فیلمبرداران و تأمین فضای ایزوله برای انجام ماموریت این افراد نیز در زمره مأموریتهای آنان میباشد.
در این میان به عنوان نمونه دستگیری یک اکیپ فیلمبرداری در خیابان مفتح شمالی بوده که مجهز به دوربین فیلمبرداری فوق حرفهای، لپتاپ و فرستنده ماهوارهای بوده است. این اکیپ که دوربین خود را روی یک سه پایه در بالای پشت بام قرار داده بودند، تصاویر خود را به شبکههای ماهوارهای ارسال میکردند. گفتنی است افراد این اکیپ که در حال فرار دستگیر شده بودند، کارت خبرنگاری شبکههای خارجی را به همراه داشتهاند.
نظر رهبری فصلالخطاب است اما مصاحبه نمیکنم!
خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، پس از فرمایشات مهم مقام معظم رهبری در نماز جمعه تهران در خصوص تجمعات خیابانی حامیان برخی کاندیداها پس از انتخابات ریاست جمهوری، در تماسی یا حجتالاسلام و المسلمین محمود دعایی عضو مجمع روحانیون مبارز و مدیرمسئول روزنامه اطلاعات، نظر وی را در خصوص این سخنان رهبری و اینکه آیا پس از فرمایشات رهبر انقلاب برگزاری تجمع مجمع روحانیون مبارز صحیح است یا خیر، جویا شدیم که وی اظهار داشت: مصاحبه نمیکنم؛ نظر رهبری فصلالخطاب است. براساس این گزارش، مجمع روحانیون مبارز از چند روز گذشته بر روی پایگاه اطلاعرسانی خود، خبری مبنی بر درخواست مجوز از وزارت کشور برای راهپیمایی عصر روز شنبه و در حمایت از میرحسین موسوی مخابره کردند.
گفتگوی ویژه جنجالی که به ناچار بخشهایی از آن سانسور شد
دکتر علی لاریجانی، به عنوان رییس مجلس شورای اسلامی با تأخیری 10 روزه به حوادث پس از انتخابات واکنش نشان داد. در برنامه زنده تلویزیونی گفتگوی ویژه خبری شبکه 2، لاریجانی مطالبی را عنوان داشت که مورد استقبال فراوان روزنامهها و سایتهای حامی اغتشاش قرار گرفت و به ناچار تمام و یا قسمتهایی از آن از سوی رسانههای انقلابی، سانسور شد. فیالمثل خبرگزاری فارس این اظهارات جنجالی را انعکاس نداد و اکثر خبرگزاریهای رسمی نیز موارد تنشزای آن را حذف کردند. به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما با اشاره به روند برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، اظهار داشت: ما در قوه مقننه بنای دخالت در انتخابات قوه مجریه را نداشتیم و بیطرفی را در این رابطه بهتر میدانستیم.
وی با بیان اینکه انتخابات 22 خرداد به لحاظ مشارکت مردم و عکسالعمل صاحبنظران خارجی نسبت به این مسئله، بازتاب خوبی در جهان داشته است، افزود: هر چند که به طور طبیعی در تهران شاهد حضور صدها هزار نفر در خیابانها بودیم که به نوعی در خصوص نتیجه انتخابات با یکدیگر مناقشه داشتند اما منتقدان نتیجه انتخابات، باید مرز خود را با آشوبگران جدا کنند. رئیس مجلس شورای اسلامی با انتقاد از آشوبگران ادامه داد: بدون شک باید کسانی که در خیابانها اقدام به آتش زدن مغازههای مردم کرده و به پلیس و نیروهای بسیج که حافظ کشور هستند، صدمه میزنند را از مرز منتقدان نتیجه انتخابات جدا کرد.
لاریجانی با اشاره به مواضع اخیر مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه هیچ یک از کاندیداهای انتخابات اخیر خارج از دایره نظام نیستند، تصریح کرد: هیچ کدام از کاندیداها حاضر نیستند به اموال عمومی صدمه بخورد و بنده مطمئن هستم که کاندیداها از وضعیت پیش آمده راضی نیستند؛ در این شرایط همه کسانی که احساس میکنند اشکالاتی در خصوص نتیجه انتخابات مطرح است باید شکایت خود را به شورای نگهبان ارائه کنند و در همین چارچوب همه مردم هم باید بدانند که مسئولان نظام به خواستههای آنها توجه میکنند. وی افزود: برخی از مناقشات به بعضی از افراد شورای نگهبان که در انتخابات موضعگیری کردهاند برمیگردد که به نظر من اگر برخی اعضای شورای نگهبان در خصوص نامزدها اعلام موضعگیری نمیکردند، بهتر بود اما همه باید بدانند که اعضای شورای نگهبان افرادی متدین هستند که حاضر نیستند حقوق هیچ نامزدی ضایع شود.
رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه باید سیاسیون و کاندیداها مرز خود را از آشوبگران جدا کنند، ابراز داشت: برخیها که ممکن است رأی هم نداده باشند با سواستفاده از فضای موجود اقدام به اغتشاش و سلب امنیت عمومی میکنند که باید با آنها برخورد شود؛ چه معنایی دارد که کسانی به کوی دانشگاه حمله کنند؟ حتی اگر با هر شعاری باشد و امکانات مردم را به آتش بزنند که اینها به دنبال اهداف دیگری هستند و قطعا باید با آنها برخورد شود. لاریجانی با بیان اینکه اگر کاندیدایی مطالباتی داشته باشد باید در فضای امنیت آن را پیگیری کند و اگر فضای امن حاکم نباشد هیچ مطالبهای پیگیری نمیشود، یادآوری شد: نیروهای انتظامی و بسیج تلاش میکنند که امنیت را برپا کنند و این امنیت به خاطر خود مردم است؛
شکی نیست که نظام ما که نظامی براساس رأی مردم است، هیچگاه نمیخواهد خفقان ایجاد کند و کسانی که نظری دارند چه خوب است همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، بتوانند در مناظرهها نظرات خود را ارائه کنند لذا مناظرهها باید امتداد داشته باشد. رئیس مجلس خاطرنشان کرد: همه باید اطمینان داشته باشند که نظام ما نظامی نیست که به خواهد به رأی مردم لطمه وارد کند. از این رو همه باید تلاش کنیم که فضای آرام و آرمش ایجاد شود چرا که در فضای آرام است که میتوان مطالبات را پیگیری کرد. لاریجانی افزود: همیشه شورای نگهبان به عنوان ناظر اگر تخلفی صورت گرفته پس از بررسی اعلام نظر کرده است. البته مکانیزمهای قانونی، فضایی ایجاد کرده که جلوی تقلب را بگیرد لذا با فریاد کردن تقلب و غبارآلود کردن فضا و کشاندن به خیابانها، خوب نمیتوان موضوع را پیگیری کرد؛ اگر ما نقصی میبینیم نباید قانون را زیرپا بگذاریم و به نفع همه ملت است که قانون چه در این انتخابات و چه در مسائل دیگر رعایت شود و به نام حقوق ملت نباید قانون را زیر پا گذاشت.
البته باید به سخن مردم که در تظاهراتها شرکت کردهاند هم گوش کرد. وی از حضور محسن رضایی در شورای نگهبان استقبال کرد و توصیه نمود که سایر احزاب سیاسی و کاندیداها نیز روش او را در پیش بگیرند. رئیس مجلس در ادامه سخنان خود در خصوص مداخلات برخی کشورها و برخی افراد مانند نخستوزیر کشورهای انگلیس و آمریکا در امور داخلی ایران اظهار داشت: اینکه رسانههای خارجی در این خصوص تحریکآمیز کار میکنند یک دلیلش این است که رادیو و تلویزیون ما باید در این خصوص شفاف عمل کند و یکطرفه نباشد تا دیگر نیازی به رسانههای خارجی نباشد. وی ادامه داد: مسئله دیگر این است که برخی سیاستمداران خارجی مانند آمریکاییها و انگلیسیها در این مورد حرفهای گستاخانهای را اظهار داشتند و به نحوی سمتگیری کردند و برای حقوق بشر در ایران سینهچاک کردند.
لاریجانی خاطرنشان کرد: من به اوباما و رؤسای کشورهای فرانسه، انگلیس و آلمان میگویم که شما بیآبروتر از آن هستید که در مسائل ایران دخالت کنید و مردم ایران به خوبی شما را میشناسند. ما در گذشته شاهد بودیم که در زمان شاه حکومت به دستور کارتر مردم را سرکوب میکرد، رئیسجمهور فرانسه باید بداند که کشورش در زمان جنگ به عراق هواپیمای جنگی اجاره میداد کاری که در هیچجا سابقه ندارد و سلاحهای شیمیایی را فرانسه به عراق داد و انگلیس که بیآبروتر از اینها هست و در هر شیطنتی که در ایران وجود دارد دست انگلیس دیده میشود. وی تصریح کرد: ما یک خانواده هستیم و ممکن است اختلافاتی داشته باشیم و خودمان بلدیم این مشکل را حل کنیم. اینکه مقام معظم رهبری میفرماید همه این 40 میلیون نفر در دامن انقلاب هستند یک واقعیت است.
لاریجانی با اشاره به انقلاب مخملی اظهار داشت: حرفهایی که در خصوص انقلاب مخملی میزنند به نظر من مردم ما اینقدر متحد هستند که انقلاب مخملی نمیتواند در ایران بروز پیدا کند. البته اطلاعاتی بوده که عدهای میخواستند از فضا و شوک پس از انتخابات استفاده کنند ولی مردم ما از یک هوشیاری خوبی برخوردارند و اجازه نمیدهند انقلاب مخملی در ایران بوجود بیاید. لاریجانی در پایان در خصوص شرایط کنونی جامعه اظهار داشت: شرایطی که امروز بوجود آمده، هم میتواند تهدید به حساب آید و هم فرصت و اگر ما به قانون توجه کنیم میتواند یک فرصت باشد و این اول و آخر تاریخ کشور ما نیست بلکه یک حادثه است.
چرا اظهارات لاریجانی اشتباه بود؟
این اظهارات سبب شد روزنامه وطن امروز در مطلبی با عنوان «کارگردان و نقشهای انتخاباتی» این تحلیل را که هاشمی رفسنجانی پشت پرده تمام اتفاقات پس از انتخابات است را تبیین کرده و یا سوتیتر «دُر غلطان» پروژه، به تحلیل نقش علی لاریجانی در این میان بپردازد: «اگرچه محسن رضایی با اقدامات اعتراضی تمامی همت خود را برای تقویت اعتراضات میرحسین موسوی گمارد اما از آنجا که او نیز یکی از اضلاع مثلث کاندیداهای شکست خورده است، نمیتواند تاثیرگذاری فراوانی در افکار عمومی داشته باشد. اینجاست که طراح اصلی، ماجرا را به گونهای دیگر چاره میکند. لاریجانی سال گذشته در 2 نوبت با برگزاری همایش 30 سال قانونگذاری و نیز حذف بند هدفمند شدن یارانهها شائبه تضعیف جایگاه انتخاباتی احمدینژاد (گزینه مورد توافق اصولگرایان) و همراهی خود با هاشمی رفسنجانی و حضور در «اردوگاهی دیگر» را در اذهان ایجاد کرد.
به نظر میرسد این بار نیز لاریجانی عهدهدار نقش دیگری در راستای تضعیف احمدینژاد شده و نمود عینی آن در اظهارات غیرمسئولانه وی در برنامه گفتوگوی ویژه خبری شنبه شب آشکار شد. لاریجانی در این گفتوگو تمامی ادعاهای موسوی، کروبی، رضایی، باراک اوباما، دیوید میلیبند، آنگلا مرکل، ایهود باراک، شیمون پرز، بنیامین نتانیاهو، سیانان، بیبیسی فارسی، VOA و... را از تلویزیون جمهوری اسلامی ایران و از جایگاه ریاست مجلس شورای اسلامی علیه دولت، شورای نگهبان، سپاه و بسیج تکرار کرد!! لاریجانی در این گفتوگو در راستای اظهارات موسوی که شورای نگهبان را حامی احمدینژاد و فاقد وجاهت قانونی معرفی میکند، اعضای این شورا را تلویحا متهم به جانبداری از یک کاندیدا کرد؛
به رغم گزارشات نهادهای امنیتی منکر حضور دنبالههای منافقین در آشوبهای خیابانی شد؛ تشابه آشوبهای عصر شنبه، 30 خرداد با آشوب منافقین در 30 خرداد 60 در حمایت از بنیصدر را بشدت تقبیح کرد، از همه تاسفانگیزتر نتیجه انتخابات را برای «توده»مردم «غیرمترقبه» خواند و تلویحا ماجرای حمله عناصر مشکوک به کوی دانشگاه را منتسب به بسیج کرد! همچنانکه گفته شد، میرحسین موسوی به واسطه فقدان ادله محکمهپسند برای زیر سؤال بردن انتخابات، در مرحله سقوط فجیع افتاده و هیچ عاملی نمیتواند وی را از این ورطه خارج سازد جز تکرار ادعاهای غیرقابل اثبات او از یک جایگاه قانونی و تأثیرگذار. به عقیده برخی آگاهان سیاسی، لاریجانی در واقع سعی داشت موسوی (جبهه ضداحمدینژاد) را از وضعیت نامطلوب در افکار عمومی تا حدودی نجات دهد یعنی اینکه اظهارات لاریجانی که ریاست مجلس شورای اسلامی را برعهده دارد، تلاشی بود در جهت تقویت جبهه مخالفان نتایج و تقویت ادعاهای موسوی که در روزهای اخیر هزینههای هنگفتی را به نظام تحمیل کرده و مغایرتی آشکار با بیانات و رهنمودهای رهبری در نماز جمعه اخیر تهران داشت.
حمله لاریجانی به شورای نگهبان که پاسدار آرای مردم است و در شرایط فعلی تعیین میزان اعتبار انتخابات را برعهده دارد، نیز بسیار قابل تأمل است. شاید لاریجانی به بهترین نحو طرح اتاق فرمان را اجرا کرده باشد و به همین خاطر اظهاراتش بر صفحات نخست تمامی روزنامههای مخالف قرار گرفت تا برای افکار عمومی به طور غیرمستقیم اینگونه القا شود که رئیس مجلس نیز موافق ایده «تقلب» در انتخابات است. هر چند لاریجانی هیچگاه چنین ادعایی را مطرح نکرده اما جملات دوپهلوی او این زمینه را به خوبی مهیا کرد.
رسانههای حامی جریان اصلاحطلبی که به واسطه فقر ادله موسوی، اقدام به حرکات خندهداری از جمله دادن شماره تلفن و شماره فکس برای مخاطبان در جهت کسب اطلاعات از چگونگی برگزاری انتخابات و گزارش تخلفات پس از 10 روز از برگزاری انتخابات و با وجود داشتن بیش از 55 هزار ناظر اصلاحطلب پای صندوقهای رای میکردند اینک برای مانور بر ادعای تقلب در انتخابات، به اظهارات لاریجانی استناد میکردند!»
رادیو اسرائیل: از کشته شدن نترسید!
در بحبوحه اغتشاشات، عقبه رسانهای فتنه با گزارشهایی مغلوط و جهتدار قصد بزرگنمایی صحنه واقعی را داشتند. مثلا بیبیسی فارسی گزارش کرد: «درگیریهای روز شنبه 30 خرداد در خیابان انقلاب، میدان انقلاب، خیابان آزادی، خیابان اسکندری، خیابان فرصت، صادقیه، خیابان کارگر شمالی، بلوار کشاورز، میدان ولیعصر، گیشا، ستارخان، پل حافظ، میدان توحید و نقاط دیگر گزارش شده بود. شاهدان عینی گزارش داده بودند که پلیس در مواردی برای متفرق کردن تظاهرکنندگان از گاز اشکآور و ماشینهای آبپاش استفاده کرده است.» اما از سوی دیگر رادیو اسراییل مروج به اصطلاح شهادتطلبی شده بود: «اگر صدها نفر ایرانی نیز کشته شود نباید تظاهرات را رها کرد، از کشته شدن نترسید باید این درگیریها و تظاهرات تا سرنگونی دولت احمدینژاد ادامه یابد.»
همچنین رویترز گزارش داد: «مریم رجوی و ابوالحسن بنیصدر همزمان با این اتفاقات به شدت فعال شدهاند و میتینگهایی با موضوع ایران بعد از انتخابات برگزار کردند. رجوی 20 ژوئن در شمال پاریس در حمایت از آنچه که او اپوزیسیون ایرانی میخواند سخنرانی کرد. همزمان بنیصدر نیز در برلین در با موضوع "ایران پس از انتخابات" سخنرانی کرد.» شبکه خبری العربیه نیز از کمکهای پزشکی برخی سفارتخانههای خارجی در تهران به آشوبگران خبر داد. در همین شرایط بود که سازمان غیرمشروع مجاهدین انقلاب اسلامی ایران در بیانیهای اعلام داشت: «سازمان مجدداً تأکید میکند دولت برآمده از انتخاباتی که صحت و سلامت آن از سوی بخش عظیمی از ملت ایران مخدوش و مردود اعلام شده و بر موج گسترده اعمال خشونت علیه شهروندان شکل میگیرد فاقد وجاهت قانونی است.»
از سوی دیگر روزنامه صهیونیستی جروزالم پست نوشت: «شیمون پرز رئیس اسرائیل اعلام کرد: "مبارزه با رهبران ایران مهمتر از برنامه هستهای این کشور است. این غیرممکن است که بدانیم کدام یک اول ناپدید میشود غنیسازی اورانیوم یا رژیم درمانده. اما امید آن است که نخست، رژیم ناپدید شود."»
مسئله ساده جمعیت شناور و مشارکت بیش از 100 درصدی
علیاصغر شریفیراد جانشین ستاد انتخابات کشور اعلام کرد: "عوامل اجرایی برگزاری انتخابات در هر دورهای و از جمله انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری شامل عوامل اجرایی، نماینده فرماندار، هیات نظارت از سوی شورای نگهبان، عوامل انتظامی و نمایندگان کاندیداهاست و در مجموع بیش از 14 تن با ترکیب متفاوت که ممکن است هر یک از آنها با گرایش خاصی از سلیقه و نظر خاص باشند در هر شعبه أخذ رأی از ابتدای زمان آغاز رأیگیری تا شمارش و جمعبندی نهایی حضور دارند و در نهایت با امضای خود بر صحت اطلاعات مندرج در فرم 22 (فرم شمارش آرا در شعبه) شهادت میدهند و بواقع نمیتوان در هر شعبه عوامل خدومی را که برای برگزاری مطلوب انتخابات به میدان آمدهاند متهم به تقلب و تخلف کرد." وی در خصوص مشارکت بالای 95 تا 100 درصد در برخی از شهرهای کشورمان بیان کرد: "در دورههای متعدد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری شاهد مشارکت بیش از صد در صد در مناطق مختلف کشورمان بودیم و این تنها محدود به این دوره از انتخابات نمیشود بطوری که در دوره ششم مجلس شورای اسلامی که مشارکت حدود 54 درصد بود در 64 حوزه شاهد آرای بالاتر از 95 تا صد در صد بودیم و در انتخابات مجلس هشتم که میزان مشارکت معادل 55 درصد بود نیز در 49 حوزه شاهد مشارکتی در همین سطح (بالای صد در صد) بودیم و این میزان در انتخابات ریاست جمهوری نهم که مشارکت معادل 62 درصد بود نیز وجود داشت که در 42 حوزه مشارکت بالای 90 درصد رقم خورد و وقتی در این دوره از انتخابات مشارکتی حدود 85 درصدی یعنی بیش از 22 درصد نسبت به انتخابات گذشته را شاهد بودهایم در 40 حوزه مشارکت بالای 95 تا صد در صد را داشتیم که این رویه انتخابات در تمامی دورهها بوده و عمده این مسائل نیز در هر دوره بواسطه جمعیت شناور هر منطقه است."
موسوی جوهره خود را نشان میدهد
آیتالله محمد یزدی رییس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در جمع خبرنگاران اظهار داشت: "شورای نگهبان وظیفهای ندارد تا از کاندیداها دعوت کرده و سخنان آنها را بشنود، ولی به پیروی از رهبر معظم انقلاب برای روشن شدن افکار عمومی توسط شورای نگهبان برای حضور در جلسه رسمی از کاندیداها دعوت به عمل آمد." وی افزود: "شورای نگهبان در این انتخابات نمیتواند بدعت جدیدی ایجاد کند چون در کشور در سالهای آینده نیز باید انتخابات دیگری برگزار شود." رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در خصوص موضعگیری میرحسین موسوی و اقدامات وی پس از مشخص شدن نتیجه انتخابات اظهار داشت: "میرحسین موسوی دارد جوهره خود را معرفی میکند و مردم ما به اجبار به کسی رای نداده و رای همه مردم اختیاری بوده است."
وی با اشاره به مطرح شدن تبلیغات از سوی شخصیتها در هنگام رایریزی گفت: "یکی از شخصیتهای نزدیک به آقای موسوی هنگام انداختن رای خود به تبلیغ پرداخته و اعلام کرده بود که اگر آقای موسوی رای نیاورد، انتخابات دچار مشکل است، خود آقای موسوی نیز زمانی که هنوز صندوقها باز نشده بود، اعلام پیروزی کرده و در صورتی که این کار خلاف قوانین است."
وی نظارت شورای نگهبان بر انتخابات را یک نظارت کامل و دقیق عنوان کرد و افزود: "از زمانی که کار نامنویسی نامزدها آغاز میشود تا پایان شمارش آرا شورای نگهبان در همه امور انتخابات نظارت دقیقی دارد." وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به موضعگیری میرحسین موسوی پس از مشخص شدن نتیجه آرا گفت: "موسوی باید به احمدینژاد تبریک میگفت و دورههای بعد را حفظ میکرد، اینکه 24 میلیون نفر در انتخابات اشتباه کردند، هیچ عاقل و غیرعاقلی این حرف را نمیپذیرد، منشأ شبهههای ایجاد شده نادانی برخی از افراد است و شورای نگهبان شبههها را تا آخر رفع میکند."
آقای موسوی اگر رای آورده بودی اجازه ابطال را میدادی؟
عسگراولادی دبیر کل جبهه پیروان خط امام و رهبری در گفتوگویی با اظهار تاسف از صدور بیانیه جدید میرحسین موسوی گفت: "رئیسجمهور آمریکا و برخی سران اروپایی اغتشاش و شورش را برای مخدوش کردن رای 40 میلیونی مردم فداکار ایران تجویز میکنند و به عمال خود دستور میدهند به زن و بچه مردم در خیابانها تعرض کنند. آیا دستور آنها را به فارسی ترجمه کردن و در بیانیه خود آوردن تاسفبار و تاثرآور نیست؟!" وی با طرح سؤالی از میرحسین موسوی گفت: "بنده سوال میکنم اگر شما رای آورده بودید اجازه میدادید طرفداران رقیب شکست خورده به خیابان بیایند و بگویند انتخابات را ابطال کنید و آنقدر تکرار کنید تا انتخاب قانونی شکسته شود؟"
نفس تشکیل کمیته صیانت از آراء جرم بود
دکتر فیروز اصلانی استاد حقوق دانشگاه تهران در گفتگو با فارس، گفت: "طبق نص صریح قانون، نظارت بر انتخابات و اعلام صحت و سلامت آن وظیفه قانونی شورای نگهبان است اما آقای موسوی اقداماتی را قبل از برگزاری انتخابات با تشکیل کمیته صیانت از آرا انجام داد که به نوعی دخالت در انتخابات و اخلال در برگزاری انتخابات محسوب میشود." وی تاکید کرد: "تشکیل کمیته صیانت از آرا براساس ماده 33 قانون انتخابات ریاست جمهوری از مصادیق اخلال در انتخابات است و به واسطه حکم صادره برای اعضای کمیته صیانت از آرا و دیگر اقدامات، مصداق کامل جرم است."
مجاهدین خلق به سبک همیشگی وارد میدان شدند
1 تیرماه 1388: شلوغی و آشوب عناصر منافقین در سطح شهر همچنان ادامه دارد. آشوبها شب هنگام تشدید میشود و کار به آتش زدن سطل زبالهها، مغازهها و خانههای مردم تهران نیز کشیده شده است. اما تنشآفرینی در سایر شهرها موفق نبوده و بیگانگان به طور عمده بر ایجاد آشوب در تهران متمرکز شدهاند. استراتژی عناصر فتنه جو همان استراتژی منافقین صدر انقلاب است. اتوبوس حامل مردم را متوقف، مسافران آن را پیاده کرده و در سطح شهر آتش میزنند. به نیروهای بسیج و هر که شمایل حزباللهی دارد حمله و تمامی سعی خود را کردهاند که خیابانهای شهر را برای مردم ناامن و برای فتنهجویان، مأمن امنی برای عقدهگشاییهای 31 ساله خود سازند.
بطلان توهم رای خاکستری
به گزارش خبرگزاری فارس، حجتالاسلام حمید رسایی انتخابات دهم را نیازمند یک بازخوانی دوباره دانست و اظهار داشت: همیشه از ابتدای انقلاب اسلامی شاهد مشارکتهای بالای سیاسی در حد و اندازه خودش بودهایم که اولین مشارکت سیاسی بالا مربوط به رفراندوم جمهوری اسلامی بود که در آن تب و تاب انقلاب و اعتقادات راسخ مردم، 98 درصد آنها به پای صندوقهای رای حاضر شدند، چون موضوع حیثیتی مینمود کما اینکه، در انتخابات 22 خرداد 88 هم موضوع حیثیتی بود.
رسایی در ادامه با تاکید بر اینکه ما در دوران سازندگی شاهد کاهش مشارکت سیاسی به ویژه در دوران 4 ساله دوم بودیم، گفت: اگر بخواهیم علت و عوامل این کاهش مشارکت را دنبال کنیم دلیلی جز دوری از آرمانهای اصیل امام و انقلاب نمیبینیم و متاسفانه در آن زمان کسی این موضوع را درک نکرد و به ویژه آن جریانی که خود را سینهچاک ولایت نشان میداد، از این دوری از آرمانها دفاع کردند و کار به جایی رسید که در دوم خرداد 76 شاهد رقابت بین دو فکر سیاسی بودیم که یکی خودش را ذوب در ولایت میدانست و فکر دیگر که شعار ولایت فقیه را از شعارهای انتخاباتی خودش حذف کرده بود و حتی بعدها مکشوف شد که اصلا اعتقادی به ولایت فقیه ندارد.
وی تصریح کرد: البته عدهای در این موضوع شک داشتند، ولی امروز کاملا روشن و شفاف شد که این جریان سیاسی اصلا معتقد به ولایت فقیه نیست و سمبل و رئیس این گروهک و این جریان امروز در خیابانها آشوب و جنجال میکند در حالی که ولایت فقیه با یک اظهارنظر مشخص در خطبههای نماز جمعه، حتی برای این آدم طرد شده بعد از انتخابات آغوشش را باز کرد که اینها را برگرداند به دامن انقلاب، اما ثابت کردند که بازگشتنی نیستند.
این نماینده مجلس شورای اسلامی در ادامه در خصوص انتخابات سال 76 خاطرنشان کرد: در خرداد 76 هر چند رقابت بین دو جریان سیاسی بود ولی متاسفانه و دو جریان سیاسی از مواضع اصیل انقلاب بیبهره بودند، آنان معتقد بودند ما یک رأی سیاه، یک رای سفید و یک رای خاکستری داریم و این ادبیاتی است که سالهای مکرر از زبان اینها چنین واژههایی را شنیدهایم و شاهد بودهایم که کاندیداهای این جریانهای سیاسی برای به دست آوردن قدرت در هر کدام از این رایها خیمهای به پا کردند.
وی تصریح کرد: بدین ترتیب جریان چپ کمکم در رای سیاه خیمه زد و با فریاد و صدا زدن سعی کرد که از آرای خاکستری یارگیری کند، جریان راست هم در رای سفید خیمه زد ولی معتقد بود که باید تا لب مرز بیاید و آنجا فریاد بزند و از آرای خاکستری تعدادی را جذب کند، این در حالی بود که واقعا هر دو جریان در اشتباه بودند و اصلا تقسیمبندی آرای مردم ایران به سیاه، سفید و خاکستری، اشتباه فاحشی بود که سیاسیونی که باد در دماغ دارند، مرتکب شدند.
نماینده مردم تهران با بیان اینکه دوره چهار ساله اخیر در دولت نهم، چنین صفبندیهایی را به هم زد و نشان داد که رقابتهای کاذب بین چپ و راست و اصلاح و اصولگرا جواب نمیدهد چرا که به طور کلی این نگاه به مردم ایران نگاه غلطی است، اظهار داشت: اینکه ما یک قشر خاکستری داریم که اکثریت جامعه را تشکیل میدهند و باید به گونهای دوپهلو صحبت کنیم تا این قشر را جذب کنیم، این نظریه را دولت نهم باطل کرد و آن هم با حضور شبانهروزی در میدان کار و صداقت و اصرار بر ارزشها و آرمانها و در عین حال کار کردن برای مردم، یعنی دولت نهم نرفت شکم خویش را گنده کند و از آن طرف از ارزشها حرف بزن، ویژهخواری و رانتخواری را حذف کرد و همچنین از امام و رهبری و اصولگرایی خرج نکرد.
رسایی افزود: هنری که دولت نهم و شخص احمدینژاد داشت و در انتخابات دهم و در مناظرهها آن را به اوج رساند، رقابت را از اصلاحطلب و اصولگرا به سوی مرفهین بیدرد و دردمندانی که میسوزند، برد و به گونهای رقابت را در مبارزه با فساد آورد و با این کار خود مقداری جریان اصولگرایی را غربال کرد، لذا جبهه گستردهای از درون علیه احمدینژاد شکل گرفت، البته من نمیخواهم بگویم همه کسانی که مخالف احمدینژاد بودند جزء مرفهین بیدرد بودند، نه اینگونه نبود و بعضی هم برمیگشت به انتقاداتی که روی مواضع فرهنگی دولت نهم داشتند که عمدتا بخش حوزههای علمیه از این منظر اعتراض داشتند.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: هر چند به اصطلاح شاخصهای این جریان هم نهایتا در جمعبندی و ارزیابی گزینهها به احمدینژاد رسیدند، کما اینکه در بررسی صندوق آرای مراجع بیشترین آرا مربوط به وی است اما بخشی از جبههبندی کرد و واقعا هزینه کرد و اصول را خیلی ارزان فروخت، طاقت مبارزه با فساد را نداشت و نمیتوانست در برابر این صفبندی مقاومت کند و هزینه آن را پرداخت نماید و از این رو شروع به مخالفت و کارشکنی کرد. این نماینده مجلس تصریح کرد: در میدان رقابت صفبندی جدیدی به شکل مبارزه با فساد، سکوت در برابر فساد و رضایت و حمایت از فساد مفسدین شکل گرفتند و به اصطلاح قشر خاکستری جامعه که پیش از این ناامید شده بود و دلخوشی نداشت و بیشتر شعارها و خرج کردن از ارزشها را میشنید، به سمت صف مبارزین با فساد گرایش پیدا کرد.
رسایی با بیان خوابنما شدن بعضی از اشخاص سیاسی گفت: حسن روحانی در نطقی گفته است که در انتخابات ده میلیون افزایش رای داشتیم، پس سهم ما کجاست! این رای، رای خاموش بوده است که به پای صندوقها آمده است. ایشان فکر میکند آرای خاموش ارثیه پدری است و باید این رای خاموش به نفع جریان آنها به صندوق ریخته میشد، چون معتقدند این آرای ضدانقلاب بوده است، بنابراین ما که شعارهای ضدانقلابی دادیم، طبیعتا باید به ما رای میدادند، چرا به ما رای ندادند؟!
این نماینده مجلس خطاب به آنها افزود: شما مردم را ضد انقلاب کرده بودید، مردم ضدانقلاب نبودند و این ناشی از عملکرد دو طرفه شماها بود که دکان دو نبش باز کرده بودید و یک سال به اسم اصولگرا سالی دیگر به نام اصلاحطلب خود را جا میزدید و بالا میآمدید! وی در ادامه در خصوص فرمایشات مقام معظم رهبری افزود: به رغم اینکه مقام معظم رهبری در خطبههای نماز جمعه به آنها پناه داد و آبرویشان را خرید و سعی نمود آنها را حفظ نماید، میرحسین بیانیه میدهد و مجددا در این بیانیه بر آشوب و بلوا و به هم ریختن به خیابان کشاندن ترغیب میکند، این در حالی است که میبینید همه دولتهای استکباری و شبکههای صهیونیستی و منافقین از او حمایت میکنند، همه اینها ناشی از این است که ایشان از قبل هم اعتقادی نداشته است و مسئولین نظام و شورای نگهبان و حتی مردم را فریب داده است.
رسایی افزود: من یقین دارم اگر بر فرض محال و غیرممکن انتخابات مجددی بخواهد برگزار شود و باز موسوی شرایط احراز صلاحیت را داشته باشد که ندارد، هرگز آن آرای قبلی را دیگر نمیآورد. این نماینده مجلس شورای اسلامی در ادامه با اشاره به نامه هاشمی رفسنجانی به مقام معظم رهبری گفت: در این نامه تهدیدآمیز و توهینآمیز که بدون سلام و والسلام بود، آمده است "معالاسف شما صلاح را در سکوت دیدید" ولی در پایان مینویسد "من این موارد را محضر رهبر انقلاب گفتهام و هر گونهای که صلاح میدانید عمل کنید."
ما هنوز امیدواریم که خطبههای پدرانه رهبر معظم انقلاب با سکوت بعضیها مواجه نشود، و یادمان نمیرود که امام(ره) فرمود: "هاشمی زنده است تا نهضت زنده است و نگفت نهضت زنده است تا هاشمی زنده است." نهضت تا زمانی زنده است که به فرموده امام پشتیبان ولایت فقیه باشیم، زنده بودن نهضت یعنی زنده بودن ولایت فقیه و زنده بودن آقای هاشمی یعنی زنده ماندن نهضت، در حالی که نامه هاشمی به معنی بر شاخه نشستن و سپس بریدن آن درخت است! چرا ما باید فکر کنیم که کسی هستیم؟!
وی افزود: انقلاب اسلامی در حال پوست انداختن است و برای این پوست انداختن باید درد بکشیم و خون بدهیم و چارهای جز این نیست، البته باید همه تلاشها صورت پذیرد تا این پوستاندازی با حداقل هزینه و کمترین فشار بر سینه دردآلود رهبری باشد. رسایی گفت: در این برهه حساس ملاک احمدینژاد نیست بلکه او یک سرباز کوچک رهبری بوده است و نباید راه را گم کنیم چرا که اگر احمدینژاد موفق است، ناشی از اطاعت از رهبری بوده است و اگر خودبینی و خودپسندی و مثل بعضیهای دیگر باد دماغ داشت، این موفقیتها را کسب نمیکرد.
شرایط برای تعقیب قضایی میرحسین مهیا است
علی شاهرخی رئیس کمیسیون قضایی و نماینده مردم کوهدشت در مجلس شورای اسلامی در گفتگویی با اشاره به اغتشاشات اخیر در تهران اظهار داشت: راهپیماییهای غیرقانونی و بیانیههای تحریکآمیز موسوی منشاء اغتشاشات و آشوبهای اخیر شده است. وی با بیان اینکه اغتشاشات اخیر خسارات مالی و جانی در پی داشته است، افزود: باید با این عمل مجرمانه که خلاف امنیت و حرام شرعی و قانونی است برخورد لازم و قاطع صورت بگیرد. شاهرخی با اشاره به بیانیههای اخیر موسوی ادامه داد: اظهارنظر و بیانیههای مجرمانه موسوی که موجب تشویق و تحریک افکار عمومی شده است، جرم محسوب میشود.
رئیس کمیسیون قضائی مجلس با بیان اینکه بیانیههای موسوی اعمال خلاف منافع ملی و عمومی و زیر سئوال بردن نظام محسوب میشود، گفت: شرایط لازم برای تحت تعقیب قضایی موسوی مهیا شده است. وی با اشاره به این که در قانون نحوه اعتراض کاندیدای معترض مشخص شده است، گفت: متأسفانه موسوی برخلاف مسیر قانونی، با راهپیماییهای غیرقانونی و بیانیههای تحریکآمیز درصدد ایجاد اهرم فشار به نظام و زورگوئی به نظام است.
شاهرخی با بیان اینکه در سی سال گذشته نظام به هیچ گروهی باج نداده است، تصریح کرد: اگر انقلاب اسلامی میخواست در مقابل زورگوئیها کوتاه بیاید باید در مقابل استکبار جهانی و آمریکا کوتاه میآمد، اما موسوی احساس میکند که با زور گفتن به نظام میتواند خواستههای غیرمنطقی خود را تحمیل کند.
بافتههای ذهنیام از شما، به هم ریخت
"جمال شورجه" کارگردان سینمای ایران در نامهای سرگشاده با عنوان "نامهای از یک برادر کوچک به برادر بزرگتر / به کجا چنین شتابان؟!"، انتقادات فراوانی را به رفتار انتخاباتی "میرحسین موسوی" بعد از اعلام نتایج انتخابات، مطرح کرد. در این نامه آمده است: "جناب آقای میرحسین موسوی، قبول کن که گول خوردی و ماندهای که چگونه در این باتلاقی که خود با دست خود – البته با حمایت و تشویق گرگهای در لباس میش که اطرافت را احاطه کردند – در آن گیر کردهای و نمیتوانی از آن بیرون بیایی. ماندهای که چگونه با طنابی که همین دوستان همچون برادران جناب یوسف(ع) به چاه افتادی که بیرون آمدن از آن تنها با عنایت خداوند ممکن است و آن هم با توبه و اعتراف به خطاهای گذشته که البته خود همین هم باز توفیق و عنایت خداوند را میطلبد.
گمان میکردم که یک فرد فرهنگی و فرهیخته اهل قلم و بوم نقاشی و کاغذ که سالها پرنده خیال خود را روی بومهای نقاشی به پرواز درآورده تا به آواز قناری در آن، دل تنهایی ما را شاد کند، روبهرویم. شما بهتر از من میدانی که حسد، حرص و کین آفت جان هنرمند است و هنر با این پیرایهها فاسد میشود و از بین خواهد رفت. هنرمند همیشه تاریخ پیامبر رحمت و مهربانی و صلح و دوستی و مبشر عشق و الفت بوده و خواهد بود.
اما در این چند مدت، بافتههای ذهنیام از شما، به هم ریخت. شما را در حصار و زندان سیاست اسیر دیدم. سیاست هم اگر با اخلاص و صمیمیت و فارغ از دوز و کلک و دغل باشد، میتواند همچون شهید بزرگوار مدرس و مولای او امیرمؤمنان علی(ع) انسان را رستگار بکند اما اگر آغشته به دنیا و عافیت و قدرتطلبی و هوای نفس شد، تا ثریا میرود دیوار کج!"
با وجود تخریبها و زحمتها، محصول جنگ روانی به نفع مردم تمام میشود
حجتالاسلام و المسلمین مهدی طائب در گفتوگویی در مورد اغتشاشات پس از انتخابات گفت: مسئولیت اصلی اتفاقات ناگوار تجمعهای اخیر از جمله تخریب اماکن مذهبی، به آتش کشیدن بانکها، تعرض و ایجاد رعب در مردم، تخریب اموال عمومی، برهم زدن امنیت مردم، آتش زدن وسائط نقلیه عمومی و خونهای ریخته شده بر عهده میرحسین موسوی است. زیرا مطالبات شخصیاش را بجای راهکارهای قانونی از کف خیابان دنبال کرد.
وی با بیان اینکه این ناآرامیها به اعتقاد من از توده مردم نبود و اکثریت مردم از این ناآرامیها کنار هستند، افزود: این اللهاکبرهای آنها بیشتر یک عملیات روانی است اما یک مسئله بسیار روشن است و آن اینکه خواستهای که امروز مطرح شده خواسته باطل و خودساختهای است و آنچه که میخواهند با زور و فشار به آن برسند خواستهای مقابل خواسته مردم است. وی ادامه داد: امروز آرام آرام حاشیه افرادی که در این اعتراضات شرکت میکنند، کاسته شده چون مردمی که بر اثر یک عملیات روانی فکر میکردند واقعا در انتخابات تقلب شده است، فهمیدهاند که این یک فرضیه باطل بوده است.
طائب با اشاره به اینکه مردم ما اگر قرار بود با فشار، جبر و زور زیر خواسته باطل بروند 200 هزار شهید در مقابل حملات وحشیانه صدام و آمریکا نمیدادند و اصولاً پا در عرصه انقلاب نمیگذاشتند، افزود: این آشوبگران باید بدانند که شکست خورده هستند و درست است که یک سری تخریبها و زحمتها و فراز و نشیبهایی را ایجاد میکنند، اما خیلی بهتر است که از محصول جنگ عراق علیه ایران عبرت بگیرند. این استاد دانشگاه تصریح کرد: درست است که 8 سال جنگ با عراق مشقتهای بسیار برای ما داشت، اما فرآیند آن فرآیندی مثبت برای ما بود و ایرانیان را آبدیده و کارآزموده کرد و وارد فضاهایی کرد که قبل از جنگ اصلاً به آن توجه نمیکردند.
وی ادامه داد: یعنی ما در طول جنگ فهمیدیم باید عالم باشیم، باید صنعت را رشد دهیم و نیازهای اساسی که باید بسازیم چیست و آنها باید از این تجربه درس بگیرند. درست است که برای مردم ایران سختی به وجود میآورند، اما فرآیند این قضیه باز به نفع مردم ما خواهد شد و نسل جوان که میگفتند ما جنگ ندیدهایم و دوران تهاجم منافق را درک نکردهایم و به نظر آنها کار آسانی بود، اما امروز با تحرک منافقین قدیم و جدید روبرو شدهاند.
استعمار نو در پی انقلاب رنگی است
سیدمرتضی نبوی مدیر مسئول روزنامه رسالت و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، گفت: تاریخ به ما آموخته است که استعمارگران کهنه و نو نمیخواهند کشور ما، ایران پیشرفته امن و با ثبات باشد. منافع استعماری آنها در گلآلود بودن وضع کشور است تا بتوانند به مقصود برسند. سابقه اشغال ایران، دخالتها، کودتاها، جنگ تحمیلی و حوادث تروریستی این مساله را به خوبی برای ملت ما روشن کرده است که یکی از اهداف پلید استعمار انگلیس و آمریکا ایجاد درگیریهای داخلی و خانگی است. وی در ادامه با بیان اینکه انتخابات یکی از جلوههای مردمسالاری است که از طریق آن مردم با حضور در پای صندوقهای رای سرنوشت خود را رقم میزنند، اظهار کرد: هر چه سطح مشارکت بالاتر و رقابت جدیتر باشد انتخابات و مردمسالاری از عیار بهتری برخوردار است و انتخابات دهم ریاست جمهوری در ایران از این نظر بینظیر است و ظرفیت بالای مردمسالاری دینی را به نمایش گذاشت.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخش دیگری از سخنانش، گفت: اما دموکراسیهای لیبرال به ویژه آمریکا و انگلیس امروز از همین ابزار برای به زیر کشیدن دموکراسیهای نوپا یا با سابقه در کشورهایی که دولتهای مستقل دارند و منافع نامشروع آنها را تأمین نمیکنند، استفاده میکنند. اسم بیمسمای این عمل، انقلاب رنگی یا مخملی است، در هر کشوری رنگها را انتخاب میکنند، برای ایران با مطالعه روی فرهنگ بومی کشور رنگ سبز و به عنوان شعار، شعارهای مذهبی و انقلابی را انتخاب کردند، برای هدایت این جریان تلویزیون فارسی بی.بی.سی چند ماه قبل از انتخابات راهاندازی و محمولههای رنگ سبز وارد کشور میشود، انقلاب رنگی چه اهدافی را دنبال میکند؟ مطالعه روی نمونههایی که آمریکا یا سایر کشورهای غربی در گرجستان، اوکراین و بعضی کشورهای دیگر مثل کشور خودمان پیاده کرده یا خواستهاند اجرا کنند بسیار عبرتآموز است.
وی افزود: در بزنگاه انتخابات که احساسات مردم در اوج خود قرار دارد و رقابت و صفکشی خیلی جدی است، از قبل وقوع تقلب در انتخابات را مطرح میکنند، اگر جریانی که مورد طمع غرب است در انتخابات پیروز شد، مقدمهای میشود برای فتح سنگر به سنگر خاکریزهای حکومت و تغییر ماهیت رژیم (مانند تغییر قانون اساسی و...) در غیر این صورت با استفاده از احساسات طرفداران نامزد شکست خورده اعتراضهای خیابانی و اردوکشی خیابانی راه میافتد که حق مردم ضایع شده و باید انتخابات ابطال گردد، با ادامه اردوکشی تلاش میکنند نظام سیاسی را تسلیم یا امتیازهای فراوان بگیرند، در مورد انتخابات اخیر همین حوادث اتفاق افتاد و اعتراضها شروع شد و سروکله اوباما، کلینتون، مرکل، کوشنر و... پیدا شد.
مدیر مسئول روزنامه رسالت تصریح کرد: بنده اصلاً نمیخواهم بگویم در بین کاندیداهای ما آدمهای وابسته به غرب وجود داشتند یا مردم عزیزی که به آنها رای دادند قصد انقلاب رنگی داشتند، حتماً در بین رایدهندگان به کاندیداهایی که موفق نشدند، انسانهای متدین و ملی فراوان وجود دارد؛ منتهی با تبلیغات انحرافی از احساسات پاک مردم سوءاستفاده شد و مردم را به خیابانها کشیدند و راه سوءاستفاده برای سردمداران انقلابهای رنگی باز شد.
شورشی برای احیاء غربزدگی شبه مدرن
شهریار زرشناس در گفتوگویی به بررسی اغتشاشات پس از انتخابات اخیر تهران پرداخت و گفت: به اعتقاد من، یک طبقه از دولتمردان که من آن را «طبقه ممتاز بروکراتیک» میگویم، طی 26 سال گذشته در ایران شکل گرفت که رئیسجمهور از آنها به «حلقه سبز قدرت» یاد کرد. وی با اشاره به اینکه این طبقه به نوعی تبدیل به اشرافیت سیاسی و اقتصادی شدند، افزود: آنها برای خودشان منافع و امتیازاتی را داشتند و تدریجا علاوه بر اینکه یک مجموعه حکومتی بودند، دارای یک هویت سیاسی و فکری و فرهنگی شدند و در افق شبه مدرنیته قرار گرفتند.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: اما در واقع انقلاب اسلامی رویدادی بود که در مقابل فراماسیون غربزدگی شبه مدرن در ایران رخ داد و در تقابل و کنار زدن این غربزدگی بود، اما این جریان و آدمها که من به آن «طبقه ممتازه بروکراتیک» میگویم، تدریجا در افق احیای غربزدگی شبه مدرن قرار گرفتند یعنی علاوه بر مسائل اقتصادی هویت سیاسی و فکری هم پیدا کردند. زرشناس ادامه داد: این گروه تا سال 84 به صورت یک مجموعه نیرومند در ساختار قدرت حضور داشتند و طبقه نوظهور سرمایهداری را ایجاد کرده بودند.
کلیت سرمایهداری در ایران هم از اینها حمایت میکرد و عمدتاً سرمایهداری بزرگ لیبرال ایران و سرمایهدار کوچک از اینها حمایت میکرد. این نویسنده ادامه داد: در سال 84 با انتخاباتی که پیش آمد و با روی کار آمدن احمدینژاد این حلقه آنها ضربه خورد و برخی از این جریانات حذف و کنار گذاشته شدند و اگرچه موقعیت این گروه «طبقه ممتازه بروکراتیک» کاملاً از بین نرفت، اما ضربه خورد و این گروه تلاش کردند به هر ترتیبی که هست در انتخابات سال 88 نگذارند که این جریان اصولگرایی که در واقع، احیای آرمانها و شعارها و هویت انقلاب بود، مجدداً در قوه مجریه به قدرت برسد، چون احساس میکردند اگر این جریان دوباره در قوه مجریه به قدرت برسد با فضایی که در جامعه ایجاد میکند و با تکیه بر نیروی تودهای و حمایتی مردمی که دارد میتواند ضربات بیشتری بر این گروه «ممتازه بروکراتیک» وارد کند.
وی ادامه داد: بنابراین آنها تمام تلاش خود را به کار بستند تا نگذارند این جریان که احمدینژاد نمایندگی آن را میکند، مجدداً به قدرت برسد و برنامهریزی کرده بودند که از طریق پیروز شدن در قوه مجریه در عین حال که امتیازات ویژه خاص خودشان را احیا میکنند، ضرباتی هم بر جریانات انقلاب وارد کنند و پروسه سکولاریسم سیاسی را بسط دهند. زرشناس تصریح کرد: این گروه در مسائل اقتصادی و سیاسی موفق شده بودند سکولاریسم را بسط و گسترش دهند و جریان سرمایهداری شبه مدرن در ایران را بازسازی و در نهادهای فرهنگی و آموزشی یک روند سکولار را حاکم کرده بودند.
وی با اشاره به اینکه این گروه حتی در عرصه سیاست هم جسته و گریخته عناصر سکولار خود را وارد کرده و در مناطق حساس قرار داده بودند، خاطرنشان کرد: اینها قصد داشتند این بار با پیروزی در انتخابات پروژه خود را به صورت سکولاریسم سیاسی ادامه دهند و چه بسا اگر موفقیت را به دست میآوردند، میرفتند به سمت اینکه راس نظام را هم تحت فشار و مورد حمله قرار دهند. این نویسنده تصریح کرد: بنابراین این حرکتها تاوان و هزینهای است که ما برای بازگشت به ارزشها و آرمانهای انقلاب میپردازیم و در واقع، احیای ارزشها و آرمانهای انقلاب در این مقطع این هزینهها را دارد. زرشناس در پایان خاطرنشان کرد: میرحسین موسوی امروز بازیچه دست جریان لیبرالیسم و سکولاریسم در ایران قرار گرفته و انگیزهای را که مطرح میکند، منظور واقعی او نیست.
هزار بار هم انتخابات برگزار شود، نمیپذیرند
محمدجواد لاریجانی در مورد حوادث پس از انتخابات تصریح کرد: این انتخابات بسیار پابرجا و با آثار ماندگار است و آنهایی که ساز بطلان انتخابات را میزنند، خودشان را باطل میکنند چون انتخاباتی با این عظمت، باطلشدنی نیست. وی ادامه داد: هر کاندیدایی میتواند اعتراضاتی داشته باشد، اما بعضیها قبل از خود رأیگیری معتقد بودند این انتخابات در خطر و باطل است؛ از همه اینها گذشته، اگر کسی نه برگزارکننده را قبول داشته باشد، نه ناظر را قبول داشته باشد و نه مقامات بالاتر را قبول داشته باشد، هزار بار هم انتخابات برگزار شود، اگر خودش انتخاب نشود، نتایج را قبول نمیکند؛ بنابراین این از لحاظ داخلی یک مناقشه کور است.
لاریجانی اظهار داشت: اما جهت مهم این مساله در داخل نیست بلکه این اهمیت دارد که آمریکا و انگلیس و دولی که دشمن ما هستند، در حال سوق دادن جریان به سمت انقلاب مخملی برای اصلاحات آمریکایی هستند و این را نباید فراموش کرد؛ آنها دلشان برای رأی مردم نسوخته؛ تمام دوستان دولت آمریکا در منطقه، دیکتاتور هستند و اصلا آمریکا بزرگترین دشمن دموکراسی در منطقه است و انگلیس هم همینطور است.