تاریخ انتشار : ۱۳ مهر ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۸  ، 
کد خبر : ۲۶۱۱۶۸

نقد حکومت «اردوغان» در خیابان‌های ترکیه (بخش ششم و پایانی)

اشاره: اینکه اردوغان و اردوغانیسم در پایان راه است یا خیر، پرسشی است که مردم ترکیه در آینده‌ای نه چندان دور به آن پاسخ خواهند داد، اما واقعیت این است که ناظران مسائل ترکیه، نشانه‌های افول اقبال خط مشی وی را هم اینک مشاهده می‌کنند. آنان بر این باورند که پس از مخالفت‌های گسترده مردمی با سیاست‌های اردوغان که امروزه در خیابان‌های ترکیه قابل مشاهده است و بخش اعظم اعتراضات، متوجه سیاست منطقه‌ای نادرست وی است، اردوغان و حزب عدالت و توسعه هرگز نمی‌توانند مانند 10 سال گذشته، بدون در نظرگرفتن رأی مخالفان، به راه خود بروند. در بخش پایانی مقاله، با خوانندگان به مرور این موضوع از دید کارشناسان سیاسی می‌پردازیم.

کمک‌های نظامی آمریکا به گروه‌های تروریستی مسلح سوریه وایجاد منطقه پرواز ممنوع که ترکیه تلاش بسیار داشت علیه سوریه اعمال شود، تغییر عرصه نظامی و منطقه‌ای را به دنبال خواهد داشت و به متحد و یکپارچه کردن«دوستان سوریه» که درپس رهبری آمریکا ممکن است اختلافات عمیق خودراکنارگذاشته وحل کنند، کمک خواهد کرد.اما دخالت نظامی مستقیم آمریکا تنها عاملی است که می‌تواند، طرف‌های معارض سوری رابرای اقدام متحد علیه نظام سوریه درکنارهم گرد آورد .

جنگ‌های کویت وبوسنی درس ‌های خوبی دراین خصوص به شمار می‌آیند، چون ارزش فرماندهی و رهبری آمریکا دراین گونه موارد به خوبی به اثبات رسیدودر خصوص سوریه،این رهبری می‌تواندکفه ترازورابه سود معارضان سوری سنگین کندو پوشش دیپلماتیک مناسبی برای ترکیه فراهم سازد.تهدید آمریکا به دخالت مستقیم نظامی در سوریه می‌تواند تا حدودی ازتب وتاب روسیه برای دخالت دربحران سوریه بکاهدواین ازمیزان فشارها برترکیه که ازبیم روسیه دراتخاذ برخی اقدامات درقبال سوریه مردد نشان می‌داد، خواهد کاست،چون روسیه دشمن تاریخی ترکیه به شمار می‌آید وتنها کشورمنطقه است که از توانمندی وقدرت اقتصادی ونظامی بیشتری نسبت به ترکیه برخوردار است واین موجب شده تا ترک‌ها از ��وس‌ها ورویارویی به تنهایی با آنها بیم داشته باشند.

در این میان،قانع کردن روسیه به چشم پوشی از سوریه امری محال وغیرممکن نشان می‌دهدوتنها راه برجای مانده،ایجاد منطقه حائل درشمال سوریه در طول مرزهای ترکیه است تا به این طریق امکان حمایت از مناطقی که معارضان مسلح کنترل آنها را در دست دارند، فراهم شود.این منطقه حائل باید مورد حمایت نیروی هوایی آمریکا و نیروهای همپیمان منطقه‌ای و بین المللی،علیه سوریه باشدودراین شرایط، از یک سو گروه‌های مسلح خواهند توانست عملیات تروریستی خود علیه نظام سوریه را ازاین منطقه تدارک ببینند و از سوی دیگراین منطقه به ترکیه کمک خواهد کرداز طریق گروه‌های تروریستی مسلح، بار دیگر بحران را به داخل سوریه انتقال دهد و به جای اینکه این کشوربه پناهگاه گروه‌های تروریستی تبدیل شود، این مناطق حائل هستند که به مقرومأمن گروه‌های تروریستی تبدیل خواهند شد.

به نظر می‌رسید این سیاست با حمایت‌های منطقه‌ای از جمله اردن مواجه شود که ازتشکیل مناطق حائل درجنوب سوریه که با اردن دارای مرزهای مشترک است،بهره‌مند می‌شد.

این درحالی است که مشارکت آمریکا دراین اقدامات، یکی از مهمترین تردیدهای موجود درباره توجه والتزام آمریکا به سوریه رادرمیان کشورهای همپیمان مخالف سوریه ازبین می‌بردوترکیه را از درگیرشدن بیش ازپیش دربحران سوریه نجات می‌دهد، به ویژه آنکه دراین برهه، درگیری بیش ازپیش ترکیه در بحران سوریه، موفقیت‌های اقتصادی آن را برباد می‌دهد،اما سئوال اساسی اینجاست که آیاآمریکادرشرایطی که مشروعیت دولت اردوغان ازنگاه مردم این کشورزیرسئوال رفته،حاضربه پرداخت چنین هزینه ای برای ترکیه هست؟

پایان «اردوغانیسم»

بر خلاف تلاش آنکارا برای توطئه خارجی خواندن ناآرامی‌های کنونی در ترکیه، ریشه‌های اصلی این بحران ، کاملا داخلی است. «لیلى نقولاالرحبانی» نویسنده عرب، در مقاله‌ای تحت عنوان «اردوغانیسم آغازِ پایان» نوشت: آنچه که بسیارجالب توجه است ، این است که اردوغان درحال چشیدن همان سمی است که خود در چشاندن آن به برخی سران عرب نقش داشته است.از این مسخره‌تر، اظهارات اردوغان علیه جوانان معترض کشورش است. او این جوانان را گروهی تندرو خواند و گفت که کشورش با یک توطئه خارجی مواجه است. این دقیقا موضعی است که «حسنی مبارک» ، رئیس‌جمهورسابق مصر و «بن علی» رئیس ‌جمهور فراری تونس اعلام کردند. درآن موقع اردوغان به این سران درس می‌دادوازآنها می‌خواست که به مطالبات مردم خودگوش فرادهندوازقدرت کناره‌گیری کنند.

نویسنده درادامه تاکید می‌کند: صرف‌نظر از اظهارات اردوغان که درآن ازواژه‌های«توطئه»،«خیانت»و«تهدید» استفاده شد، اعتراض‌ها‌ی استانبول قطعا زاده یک توطئه خارجی نیست،هرچند برخی دولت‌های منطقه‌ وجهان ازاین امرخشنودند که به برخی ازآنهااشاره می‌شود.

کشورهای عربی: سوریه و عراق به شدت ازدخالت‌های ترکیه در امور خودشکایت دارند و معتقدند آنکارا به دنبال ایجاددرگیری مذهبی دراین کشورهاست،اما درمقابل،تلاشی نیزبرای مقابله به مثل انجام نمی‌دهند.دراین میان،عربستان سعودی کاملاازتلاش‌های ترکیه - قطربرای کنارگذاشتن نفوذتاریخی سعودی‌ها درمنطقه عربی وجایگزینی آن با نفوذ اخوان المسلمین که رژیم‌های حوزه خلیج فارس راتهدید می‌کند، ناراضی است.

ناتو و آمریکایی‌ها: آنها نیز می‌خواهند اردوغان به اندازه طبیعی خود باز گردد. به ویژه که او توهم سلطنت عثمانی را که بر کشورهای عربی دوردست نیز سلطه داشت وهمه درخدمت این سلطنت بودند، درسرمی‌پروراند وهمین مسئله می‌توانست درمسیروروند حل و فصل مطلوب آمریکایی‌ها برای بحران سوریه مانع باشد، زیرا آنکارا تلاش می‌کرد شروطش را بر همپیمانان خود تحمیل وآنها را به دخالت نظامی در سوریه وادار کند؛ در حالی که این مسئله با منافع ملی آمریکا در تناسب نبود.

بااین وجود، اعتراض‌های کنونی در ترکیه دارای دلایل وانگیزه‌های کاملا داخلی است.درواقع سیاست‌های اردوغان، بافت‌های مختلف جامعه ترکیه از جمله احزاب سیاسی لائیک،‌اسلامی و.. را ناراضی کرده است. از جمله این دلایل عبارت است از:

1-دیکتاتوری حزب «عدالت و توسعه» وعدم توانایی معارضان ترکیه در مهار موج رو به تندروی و طغیان اردوغانیسم موجب شد تا جوانان انقلابی به سرعت وارد میدان شوند، بدون اینکه حتی منتظر فراخوان‌های حزبی ازاینجا و آنجا شوند. ضمن اینکه اتهامات زیادی درباره فساد علیه اعضای حزب عدالت و توسعه نیزوجود داشت وگزارش‌هایی موجود بود که نشان می‌داد شهرداراستانبول وداماد اردوغان در پروژه ساخت‌وساز میدان تکسیم ذینفع هستند وهمین مسئله موجب منفجر شدن اوضاع شد.

2- عامل دیگر عبارت است ازخشم مردم ازسیاست‌ خارجی آنکارا به ویژه حمایت علنی آن از گروه‌های مسلح سوریه در سایه گزارش‌های موجود درباره ناامنی قابل توجه ایجاد شده در مرزهای ترکیه - سوریه و پناه دادن ترکیه به جنگجویان تندرو وجنایتکاران القاعده واقدام دولت درسانسورنقش«جبهة ‌النصرة» سوریه در انفجارهای «ریحانلی». درچنین شرایطی اردوغان نظر سنجی‌های داخلی صورت گرفته درباره سیاست‌های آنکارا در سوریه را نادیده می‌گیرد و به مخالفت71 درصدی ترک‌ها با سیاست‌هایش در سوریه بی توجهی می‌کند، در حالی که از این میزان، 32 درصد وابسته به حزب عدالت و توسعه هستند.

 3- اردوغان مانند مرسی و حزبش درمصر، تلاش کرد بافت وساختاراجتماعی وفرهنگی جامعه ترکیه را به سرعت از نظرزیرساختی تغییر دهد.

این درحالی است که این امور به چندین دهه زمان نیاز داشت. اردوغان زمانی که متقاعد شدترکیه عضو اتحادیه اروپا نمی‌شودودیگربه دلیل قرض‌هاومشکلات اقتصادی واسلام‌هراسی شدید دراروپا،این اتحادیه تمایلی به عضویت ترکیه ندارد، تلاش کردخودرابه عنوان رهبر، به جهان اسلام تحمیل کند.

به همین دلیل به طور شتابزده وبدون هیچ بینشی،تلاش کرد ویژگی‌های جامعه فرهنگی ترکیه را تغییر دهدوهشدارهای مربوط به پیامدهای سیاست‌هایی راکه به شکاف درجامعه ترکیه منجر می‌شود، نادیده گرفت.

4 - اردوغان مانند حکام عرب پیش ‌ازخود، طرح دوستی با آمریکا را ریخت و سیاست‌های آن را در منطقه اجرا کرد تا واشنگتن نیزدرمقابل، محدود کردن آزادی‌ها،ارعاب روزنامه‌نگاران، پاکسازی گسترده ارتش،‌دستگیری افسران وتضعیف نقش ارتش ترکیه را نادیده بگیرد؛ارتشی که محرک اصلی بسیاری از سیاست‌های ترکیه طی دهه‌های گذشته بوده است.

رکود اقتصادی ترکیه: درحالی که طی سال‌های گذشته رشد مناسبی دراقتصاد ترکیه صورت گرفته بودودرسال 2011،این رشدبه 8.8 درصدرسیده بود،ناگهان درسال 2012 بسیار پایین آمدوبه 2.2 درصد کاهش یافت. این مسئله برگروه‌های فقیرومتوسط به ویژه جوانان دانشجوفشار زیادی وارد آورد.به این ترتیب می‌توان نتیجه گرفت که اعتراض‌های ترکیه دارای دلایل داخلی متعدد و این مسئله با خشنودی طرف‌های مختلف درجهان مواجه است وبه نظر می‌رسد آمریکا نیز برای دخالت و حمایت از همپیمانانش آمادگی نداردوحتی گمشده خودرادرتحولات کنونی ترکیه می‌بیند.

اگر اردوغان بتواند ایستادگی کند،در نهایت ازاین معرکه، ضعیف خارج خواهد شد واگر نتواندازآن خارج شود، کشورهای دیگرکرسی ترکیه درعرصه خاورمیانه جدیدرابه خود اختصاص خواهند داد. در هردوحالت نیزمحور«اخوانی» که ترکیه در راس آن قرارگرفته و بر ویرانه‌های دیکتاتوری های عربی بنا نهاده شده، ناتوان وناکام خواهد شد و این مسئله موجب می‌شود یکی پس از دیگری، به نفع اسرائیل امتیاز ‌دهی کنند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات