صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۹ آذر ۱۳۹۲ - ۱۰:۰۹  ، 
کد خبر : ۲۶۳۰۴۹

بازی جدید صهیونیست‌ها با مهره القاعده


قاسم غفوری

غرب آسیا(خاورمیانه) همچنان از کانون‌های اصلی بحران در جهان است که سرنوشت این منطقه را در هاله‌ای از ابهام قرار داده است. در کنار تمام تحولات منطقه یک نکته قابل توجه است و آن رویکرد صهیونیست‌ها به مقوله حملات و تهدیدات القاعده علیه این رژیم است. صهیونیست‌ها در جولان سوریه، بارها ادعای مقابله با گروه القاعده از جمله النصره را مطرح کرده‌اند. در سینای مصر نیز آنها بر این ادعایند که گروه‌های تکفیری و تروریستی علیه امنیت این رژیم اقدام می‌کنند و حتی تل‌آویو برای سرکوب این گروه‌ها حاضر به نادیده گرفتن حذف برخی بندهای توافقنامه کمپ دیوید و پذیرش افزایش نیروهای مصری در سینا شده‌اند. در مرزهای لبنان با سرزمین‌های اشغالی نیز صهیونیست‌ها ادعای شلیک موشک به شهرک‌ها را مطرح کرده‌اند، در حالی که همزمان اعلام کرده‌اند این اقدام از جانب حزب‌الله نبوده، بلکه از سوی گروه‌های القاعده صورت گرفته است. 
در کنار این امور، محافل رسانه‌ای و نظامی صهیونیست‌ها ادعا کرده‌اند که این رژیم با تهدیدات جهانی گروه‌های تروریستی و تکفیری مواجه است و باید به مقابله با آنها بپردازد. 
حال با توجه به وضعیت حساس منطقه و نیز این حقیقت که در طول سال‌های گذشته گروه‌های القاعده هرگز اقدامی علیه رژیم صهیونیستی صورت نداده و با حمله به جبهه مقاومت، همراه و مطیع صهیونیست‌ها بوده‌اند، این سوال مطرح است که چرا صهیونیست‌ها ادعای حمله القاعده را مطرح کرده‌‌اند؟
الف) اهداف داخلی: صهیونیست‌ها همواره از اصل دشمن‌سازی برای حفظ انسجام داخلی و عدم فروپاشی از درون تقلا می‌کنند، چرا که گسست اجتماعی این رژیم چنان است که با کوچک‌ترین تلنگری فرو خواهد ریخت. صهیونیست‌ها که در برابر مقاومت ناتوان هستند، آشکارتر شدن هراس‌شان از مقاومت را شکستی با پیامدهای سنگین می‌دانند، از این رو برآنند تا با دشمن‌سازی ظاهری که البته توان مقابله با آن را دارند، ضمن پنهان‌سازی توانایی‌های مقاومت، ادعای احیای توان نظامی و اطلاعاتی خود را مطرح سازند تا شاید بتوانند از فروپاشی بیشتر خود جلوگیری کنند.
در همین حال آنها با مشغول داشتن افکار عمومی به مسئله القاعده و تروریسم به اشغالگری خود در قدس، کرانه باختری سرپوش نهاده‌اند، در حالی که ادامه محاصره غزه را نیز توجیه می‌کنند. ادعاهای ارتش مصر مبنی بر تخریب تونل‌های فلسطینی‌های غزه به عنوان مقر گروه‌های تکفیری و القاعده، بهانه‌ای برای صهیونیست‌ها شده تا ادامه محاصره غزه را توجیه کنند. 
ب ) اهداف خارجی: صهیونیست‌ها در طرح خود به دنبال نظامی‌گری در منطقه و نیز حذف انفرادی دشمنان خود در قالب جوخه‌های ترور در سراسر جهان هستند. جنایاتی که این رژیم همواره به صورت مخفی و آشکار صورت داده است که از ترور رهبران گروه‌های مقاومت گرفته تا ترور دانشمندان هسته‌ای ایران و... در کنار تروریسم دولتی این رژیم مشاهده می‌شود. صهیونیست‌ها با ادعای مبارزه با تروریسم و القاعده برآنند تا مشروعیت ظاهری به ترورها و نظامی‌گری خود در منطقه و عرصه جهانی بدهند. جالب توجه آنکه، آنها با ادعای مبارزه با تروریسم، جنایات خود را اقدامی مقدس برای صلح دانسته و خواستار همراهی سازمان ملل و غرب با آنها می‌شوند. این امر نیز مطرح است که کشورهای مرتجع عربی با ادعای مبارزه با تروریسم رویکردهای خود به رژیم صهیونیستی و سازش با این رژیم را توجیه می‌کنند.
ج) توطئه علیه مقاومت: نکته بسیار مهمی که در لوای ادعای صهیونیست‌ها مشاهده می‌شود طراحی آنها برای ایجاد جبهه‌های جدید علیه مقاومت است. در حال حاضر ملت‌های منطقه، مقاومت با محوریت جمهوری اسلامی ایران، سوریه و حزب‌الله لبنان و گروه‌های فلسطینی را محور مقابله با رژیم صهیونیستی می‌دانند و هر روز گرایش‌ها به مقاومت بیشتر می‌شود. اکنون این سناریو مطرح است که صهیونیست‌ها با ادعای تهدید شدن از سوی القاعده برآنند تا چنان وانمود سازند که گروه‌های جدیدی در منطقه ایجاد شده‌اند که در برابر این رژیم قرار دارند و صرفاً مقاومت دشمن این رژیم نمی‌باشد. نکته مهم در این حوزه آنکه رسانه‌های عربی و غربی نیز گروه‌های مذکور را تحت حمایت عربستان معرفی می‌کنند. این فضاسازی‌ها چندین اصل را برای صهیونیست‌ها در پی دارد. نخست آنکه، آنها گروه‌های مقاومت را مساوی گروه‌های تروریستی معرفی می‌کنند که عملاً تخریب چهره جهانی مقاومت و توجیه‌کننده مقابله غرب با آن است. این امر زمانی آشکارتر می‌شود که آمریکا و اروپا حزب‌الله را در لیست گروه‌های تروریستی قرار داده‌ و بر مقابله با آن تأکید کرده‌اند. 
دوم آنکه، صهیونیست‌ها با معرفی برخی گروه‌های القاعده به عنوان دشمن برآنند تا میان افکار عمومی منطقه در حمایت از مقاومت شکاف ایجاد کنند تا پشتوانه مردمی مقاومت را تقلیل دهند. نکته مهم آنکه آنها چنان القا می‌کنند که این گروه‌ها می‌توانند آزادکننده جولان سوریه و شبعای لبنان از اشغال باشند تا مردم را به حمایت از این گروه‌ها در سوریه و لبنان سوق دهند. صهیونیست‌ها به دنبال ایجاد پایگاه مردمی برای القاعده در سوریه و لبنان هستند. سوم آنکه صهیونیست‌ها برآنند تا با برجسته‌سازی نقش عربستان در حمایت از گروه‌های القاعده به اصطلاح مدعی مخالفت با صهیونیست‌ها، میان کشورها و ملت‌های منطقه و حتی فلسطینی‌ها درباره رویکرد به عربستان و ارکان مقاومت شامل ایران، سوریه و حزب‌الله شکاف ایجاد کنند و منطقه را درگیر تقابل داخلی سازند. چهارم آنکه، صهیونیست‌ها برآنند میان مقاومت و گروه‌های القاعده درگیری ایجاد کنند تا مقاومت را گرفتار درگیری‌های منطقه‌ای سازند تا از اصل مبارزه با صهیونیست‌ها دور شود. القاعده همواره به دنبال انحصار قدرت است و مقاومت نیز پذیرنده آن نیست که همسو با گروه‌های تروریستی معرفی شود. به‌ویژه اینکه، گروه‌های تروریستی و القاعده از متحدان و دست‌پرورده‌های صهیونیست‌ها هستند که مانند این رژیم دست‌شان به خود هزاران مسلمان بی‌گناه آغشته است. صهیونیست‌ها برآنند تا این گروه‌ها، جنگی نیابتی را علیه مقاومت به راه اندازند تا طرح تضعیف و مشغول‌سازی مقاومت به حاشیه‌ها به جای پرداختن به دشمن اصلی یعنی رژیم صهیونیستی را اجرایی سازند. 
نتیجه‌گیری: در جمع‌بندی کلی از آنچه ذکر شد می‌توان گفت که صهیونیست‌ها با ادعای تهدید شدن از سوی القاعده و گروه‌های تروریستی برآنند تا جنایات خود علیه فلسطینی‌ها و منطقه را توجیه کنند، در حالی که همزمان از این گروه‌ها برای لطمه زدن به مقاومت بهره‌برداری می‌کنند. توطئه‌ای که راهکار مقابله با آن نیز حفظ ارزش‌های مقاومت و دور نشدن از اصل مبارزه با رژیم صهیونیستی به عنوان دشمن اصلی منطقه است؛ دشمنی که با نابودی آن عملاً جنگ با مهره‌های دست‌پرورده آن نظیر القاعده نیز با پیروزی مقاومت همراه خواهد بود. 

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات