
در عصر امروز و حتی دهههای آتی پیشرو در آن وکلا هرچه پیش میرویم، یکی از ابزارهای تاثیرگذار در روابط بینالملل و حتی بر جهان امروز، موضوع انرژی و به ویژه نفت و گاز و نیاز روزافزون در جوامع و کشورهای مختلف جهان بر این منابع حیاتی و مهم است. در این مسیر روسیه از چندین سال گذشته تا به امروز با ایجاد مسیرهای مختلف خطوط لوله گاز به منظور صادرات این انرژی مهم به کشورهای مختلف و همسایه خود، در مناطق مختلف از جمله در کشورهای عضو سیآیاس (کشورهای مستقل مشترکالمنافع شوروی سابق) و همچنین برخی از کشورهای دیگر در اروپای شرقی و غربی، اقدام به ایجاد بازارهای صادراتی مهم و قابل توجه برای خودش در این عرصه نموده است.
مهمتر این که وابستگی قابل توجهی را در این کشورها به گاز صادراتی خود ایجاد نموده و در حقیقت در این راستا اقدام به شکلدهی یک کانون مهم صادراتی با محوریت انرژی گاز و به دستگیری مونوپل صادراتی آن را نموده است. البته در داخل خود روسیه نیز تمامی فعالیتهای مهم در عرصه گاز همگی در قالب شرکتی به نام گاز پروم جمع گردیده و تمرکز یافته است. برخی کارشناسان انرژی در جهان معتقدند که: در حال حاضر قدرت شرکت گاز پروم روسیه به مراتب تاثیرگذارتر و قدرتمندتر از قدرت اتحاد شوروی سابق و تاثیرگذاری آن در زمان دوران جنگ سرد (در برخی موارد و در عرصه روابط بینالملل) شده است. حکومت فعلی روسیه به رهبری پوتین سعی دارد تا با واگذاری و تمرکز کل موضوع گاز به شرکت گاز پروم ـ که طی یک پروسه چند ساله به انجام رسیده است ـ ضمن انحراف دادن نوک پیکان حملات متوجه خود در بحث گاز و صادرات آن، موضوع را به گاز پروم به عنوان یک شریک تجاری مستقل و جدا از دولت روسیه، ترانسفر نماید، تا مشکل جدیای را در این عرصه متوجه خود نگرداند. این موضوع به ویژه در حرکتهای دو سال اخیر روسیه در بالا بردن قیمت گاز صادراتی خود به کشورهای مختلف و حدود 5 برابر نمودن بهای گاز صادراتی این کشور ـ از حدود 50 دلار به حدود240 دلار در هر هزار متر مکعب ـ نمود عینی به خود یافته و به مرور و در پایان قراردادهای قبلی با کشورهای مختلف و تمدید و یا امضای قراردادهای جدید با آنها، در حال اجرا شدن است.
در حال حاضر شرکت گاز پروم با سیاستها و اقدامات عملی خود، بر رفتار کرملین تاثیرگذاری مستقیمی را به ویژه بر روی رفتار دولتمردان روسیه دارد. حضور عناصری نظیر: چرنومردین و چوبایس در گاز پروم خود منجر به عملکردها و تاثیرگذاریهای سیاسی این شرکت گردیده است. در واقع بالا بردن قیمت گاز نیز در این مسیر صورت پذیرفته است، چرا که در صورت پایین بودن قیمت گاز، علاوه بر عدم صرفه اقتصادی، با توجه به تورم بالای حاکم و روزافزون در اقتصاد جهانی، این انرژی به عنوان یک ابزار جهانی و حتی تاثیرگذار در روابط روسیه با کشورهای دیگر اثر کمرنگتری را داشته و نمیتوانست مورد توجه بیشتر و آنچه که امروزه دارد خودش را نمایان مینماید، قرار گیرد. در واقع هرگونه حرکت روسیه در این مسیر تا صرفه قابل توجه اقتصادی نداشته باشد، نمیتواند آنطور که باید و شاید خودش را نشان داده و تاثیرگذاری جدیای را داشته باشد. ضمن این که روسیه با دارا بودن بزرگترین ذخایر ثابت شده گاز در جهان هم به صورت بالقوه و هم به صورت بالفعل میتواند حرف اول را در این عرصه زده و تا سالیان سال در آینده نیز بزند. روسها معتقدند که بحث آینده انرژی و امنیت آن ـ به ویژه در عرصه گاز ـ در دست آنها است. با قیمت پایین، روسیه نمیتواند چنین ادعایی را داشته باشد. این امر مستلزم بالاتر بردن قیمت گاز و به تبع آن بالا بردن جایگاه روسیه به لحاظ اقتصادی و سیاسی در جهان میباشد. موضوعی که هماکنون مدتی است به صورت جدی و عملی در دستور کار آنها قرار دارد و آنها در این مسیر به هیچکس و حتی نزدیکترین متفق سیاسی خودشان یعنی بیلو روس، نیز ترحم ننموده و گذشت نمینمایند و آرام آرام و طی چند سال آتی سعی خواهند نمود تا این موضوع را نزد تمامی مشتریان گاز خود جا انداخته و حکمفرما سازند.
البته در اینجا توجه به این نکته ضروری است که شدت یافتن موضوع تعیین بهای گاز مابین روسیه و بیلو روس بیشتر یک نوع نمایش میباشد، چرا که روابط دو کشور در سطح عملی و در مقطع فعلی (در تمامی سطوح و ابعاد) بسیار بالا بوده و راهبردی میباشد. در حقیقت پوتین قصد دارد تا با اجرای این سناریو با نزدیکترین متفق سیاسی خود، این مساله را به سایر کشورهای مشتری گاز روسیه نیز تعمیم دهد (به ویژه در مجموعه سیآیاس). البته این پروسه در سال گذشته و از اوکراین و گرجستان شروع شده و یکی یکی شامل حال سایر کشورهای طرف حساب روسها خواهد شد. ارائه گاز به قیمت واقعی و افزایش قیمت آن و پذیرش این مساله از سوی کشورهای مشتری گاز روسیه، بدون شک منجر به بالا رفتن وابستگیهای بیشتر این کشورها به روسیه خواهد شد.
پوتین در دوره ریاست جمهوریاش در روسیه بر دو شعار محوری تکیه داشته و دارد:
اول ـ ایجاد ثبات سیاسی و اقتصادی در روسیه و دوم ـ ارتقای جایگاه روسیه در جهان امروز و معادلات بینالمللی که وی در طی این دوره و تا به امروز هم در حوزه سیاست با به دستگیری امور مناطق وابسته به روسیه و هم در حوزه اقتصاد با توجه به عزل و نصبهای انجام شده در گاز پروم و شکلدهی شاکله آن بر مبنای خواست خودش، توانسته است قدرت و اقتدار را در این جمهوری فدراتیو در دست خود بگیرد.
در بحث گاز به واسطه فصل سرما و نیاز مشتریان به گاز روسیه، روسها حداکثر بهرهبرداری را تا به امروز به نفع خودشان نموده و حتی به جهت وجود فصل سرما در این عرصه یکهتازی نیز مینمایند.
نتیجه این که:
ـ در واقع با بال و پر دادن به موضوع گاز و در کانون توجه قرار گرفتن شرکت گاز پروم در روسیه و تعیینکننده بودن آن در روابط روسیه با برخی از کشورها، اینگونه مطرح است و عدهای از تحلیلگران سیاسی و اقتصادی در روسیه بر این عقیده اعتقاد و باور دارند که: پوتین قصد دارد تا با مهیا ساختن زمینه لازم در این عرصه و بالا بردن تاثیرگذاری و نفوذ گاز پروم در معادلات داخلی و خارجی روسیه، پس از اتمام دومین دوره ریاست جمهوریاش در سال 2008 میلادی، ریاست و یا هدایت پشت پرده گاز پروم را خود شخصا برعهده بگیرد دو سکاندار هدایت آن در مسیر تعیین شده و شکل گرفته (در طی سالهای قبل توسط خود وی) گردد.
ـ تا بدینگونه و این دفعه با به دستگیری سکان هدایت گاز پروم به ادامه حیات سیاسی و اقتصادی خود در روسیه ـ به عنوان یکی از افراد کلیدی تاثیرگذار و بازیگر اصلی در عرصه داخلی و خارجی و حتی سطح بینالمللی ـ ادامه دهد.
ـ طرح و انتشار طرحهای دیگر نظیر بحث ایجاد "اوپک گازی"، نیز در واقع اقدامی در جهت تحکیم موقعیت روسیه و گاز پروم و حرکتی که در جهت ایجاد ثبات و تثبیت طرح پوتین در این راستا است.
رویایی که پوتین با تحقق آن، رویای پادشاهی بر گاز جهان با استفاده از گاز پروم را در سرش میپروراند.