فاطمه استیری
احمد توکلی؛ سیاستمداری است که معمولاً به نقد منصفانه، مصلحتگرایانه و کارشناسانه در پارلمان و خارج از پارلمان معروف است. «فقط از امام زمان(عج) نمیشود انتقاد کرد» این جمله را باید آیینه تفکرات و مشی سیاستمداری دانست که سالهای سال است با برچسب «اصولگرایی» نقد دولتهای سازندگی، اصلاحطلب، اصولگرا و حال این روزها دولت اعتدالگرا را مشی و پیشه خود قرار داده است؛ سیاستمداری که به اذعان دوست و دشمن به نقد منصفانه، مصلحتگرایانه و کارشناسانه در پارلمان و خارج از پارلمان معروف است.
احمد توکلی متولد 1330 بهشهر، از نخستین روزهای انقلاب به مناصب دولتی ورود کرد و با توجه به سوابق طولانی مبارزات شاهنشاهی با حکم رسمی آیتالله مهدویکنی که ریاست کمیته انقلاب را بر عهده داشت به ریاست کمیته انقلاب اسلامی زادگاهش منصوب شد تا این گونه مسیر ورودش به سیاست و اولین پارلمان نظام جمهوری اسلامی باز شود.
جوان ناشناخته و بیست و چند ساله مازندرانی مسیر ترقی را به سرعت طی کرد و در همان مجلس اول در ترکیب هیأت رئیسه مجلس قرار گرفت. توکلی اما مدت کوتاهی بعد از مجلس اول روانه نهاد دولت شد و سخنگویی دولت شهید رجایی را بر عهده گرفت و بعدها در دولت میرحسین موسوی به عنوان وزیر کار به مجلس معرفی شد و رأی اعتماد گرفت اما ماجرای اختلافات سلیقه راستگراهای سنتی با دولت چپگرای میرحسین موسوی دامان توکلی را نیز گرفت و او را تا استعفا پیش برد.
توکلی بعد از کنار گذاشتن سمت دولتی، قلم به دست گرفت و وجهه رسانهای به خود گرفت و در تیم مؤسس روزنامه رسالت، آن را به اصلیترین ارگان رسانهای منتقد سیاستهای دولت سازندگی و آیتالله هاشمی و بعدها دولت اصلاحات و سیدمحمد خاتمی تبدیل کرد. نقد توکلی به رؤسای جمهور دولتهای سازندگی و اصلاحات او را تا مرز کاندیدا شدن برای ریاست جمهوری و رقابت با آنها نیز پیش برد اما در هیچ یک از این انتخابات (دورههای ششم و هشتم ریاست جمهوری) موفقیتی به دست نیاورد.
مجلس هفتم اما زمانی دیگر برای رجعت او به خانه اولش در بهارستان و پوشیدن ردای سیاست بود. توکلی این بار اما در قامت نماینده تهران وارد مجلس هفتمی شد که اکثریت آن در اختیار اصولگرایان بود؛ مجلسی که دولتی اصلاحطلب را همزمان با خود تجربه میکرد. توکلی آنجا نیز در کنار نمایندگانی چون عماد افروغ، سعید ابوطالب، محمد خوشچهره و دیگرانی از بدنه اصولگرایان به عنوان ژنرالهای این طیف سیاسی وارد میدان نقد دولت اصلاحگرا شد؛ نقدهایی که مرز بین انصاف و افراط در آن به خوبی مشهود بود، شاید از همین رو بود که زمانی به آنها اصولگرایان مستقل و زمانی دیگر اصولگرایان اصلاحطلبان میگفتند.
توکلی که با اظهارنظرهای کارشناسی و تخصصیاش در حوزه اقتصاد همان روزها که به منبع موثقی در بین اقتصاددانان، سیاسیون و رسانهها تبدیل شده بود، با حکم غلامعلی حدادعادل به ریاست مرکز پژوهشهای مجلس رسید تا مسیر حرکتی این مرکز تحت نظارت مجلس در ریل تخصصی بودن و ارائه نظرات و طرحهای کارشناسی قرار گیرد. مجالس هشتم و نهم نیز احمد توکلی را به عنوان نماینده مردم تهران به خود دید.
حکایت احمد توکلی و دولتهای نهم و دهم و رئیس آرادانیاش اما حکایت متفاوتی بود؛ دولتی که زمانی با حمایت اصولگرایانی چون توکلی بر سر کار آمد و در سالهای آخر شدیدترین نقدها را از همان حامیانش شنید. شاید هنر محمود احمدینژاد در این بود که بسیاری از حامیان خود را تبدیل به منتقدان سرسخت خود کرد اما تفاوت توکلی با دیگر منتقدان اصولگرای احمدینژاد در آن بود که هیچ گاه از دایره اعتدال خارج نشد؛ مردی که در دهه چهارم حیات سیاسیاش کلمات را با طمأنینه بر زبان میراند، سبک و سنگین میکند و هر جا که لازم باشد نوک پیکان انتقاداش را به دولت و هر جا لازم باشد به سوی همطیفان خود در پارلمان میچرخاند.
توکلی در اواخر عمر دولت احمدینژاد نیز در جایی که ضرورت حمایت و همراهی با دولت را میطلبید در خط اول قرار داشت و زمانی که هشدار و تذکر به دولت را ضروری میدید باز هم خط اول انتقادات بود.
انتقادات او از دولتیها گرچه بیشتر درونمایه اقتصادی داشته است اما هشدارهای سیاسی را نیز هیچ گاه فراموش نمیکند. آن گونه که زمانی شیوه اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها و تأخیرهای پی در پی دولت پیشین در ارائه لایحه بودجه را دستمایه نقد کرد و زمانی دیگر نسبت به جریان انحرافی شکل گرفته در اطراف رئیسجمهور هشدار داد و حتی برای جلوگیری از قدرت گرفتن این جریان، حضور اصلاحطلبان در صحنه را ضروری شمرد.
سیاستمداری که او را اصولگرای جدی مینامند، حال در روزهایی که دولتی از جنس اعتدال روی کار آمده باز هم همان احمد توکلی سالهای پیشین است؛ مردی که تریبون مجلس را نه جایگاه اظهارات افراطی که محلی برای نقد منصفانه خود قرار داده است.
نطق میان دستورش دیپلماتهای مذاکرهکننده را «وطندوست» و «زحمتکش» خطاب کرد اما به آنها هشدار داد در دامی که شرایط را برای بهرهبرداری طرف غربی مذاکرهکننده فراهم کند، نیفتند؛ دامی که توکلی میگفت میتواند با قدرت تبلیغاتی آنها علیه دیپلماتهای ایرانی به کار برود «توجه کنید که اگر آنها بر شما مسلط شوند، تمام قدرت عملی و تبلیغاتیشان را علیه شما به کار خواهند گرفت و آرزو میکنند که شما از ایمان دور شوید.»
این نماینده تهران همچنین با بیان اینکه ما به عنوان مسئولان نظام نباید همه نظراتمان را علنی ابراز کنیم، نگرانی خود در مسیر اجرای توافقنامه ژنو را در لفافه و کوتاه عنوان کرد؛ اظهاراتی که با بیان آن توکلی تلاش کرد تا خود پایبند به همان مشیی باشد که از دولتیها انتظار داشت.
توکلی در نطق دیروز خود توصیههای منتقدانه خود را «برادرانه» به دولتیها ارائه کرد، آنجا که از رئیس دولت خواست در مسیر همراهی و افزایش روحیه همکاری با مجلس گام بردارد و وعدههایی به مردم ندهد که نیازمند اجماع و مصوبه مجلس است و تصمیمگیری آن در حیطه اختیارات دولت نیست.
او همچنین از اطرافیان دولت خواست که تنها به فکر خدمت صادقانه به مردم باشند.
اشاره او به اظهارات ترکان و یونسی مشاوران رئیسجمهور درباره مجلس آینده بود.
او گفت: مطمئن باشند در این مسیر بدون اقدام انتخاباتی مردم در انتخابات آینده هم به آنها رأی خواهند داد.
وی در زبان انتقاد از احمدینژاد به روحانی نیز نهیب زد که در مسیر استبداد و اقتدارگرایی نیفتد.
خاطره تلاش دولتمردان سابق برای تأثیرگذاری در انتخابات مجلس زمانی خود را نشان داد که آنها تحت یک لیست مستقل در انتخابات شرکت کردند اما نتیجه آن عدم موفقیت بود؛ با این پیشزمینه توکلی گفت: «رئیسجمهوری در سخنرانی دیگری فرمودند کارت زرد مجلس باعث نگرانی دولت نیست.
یک زمانی کسی که معروف به اقتدارگرایی باشد این حرف را بزند تعجبی نیست، از آقای روحانی تعجب است با اینکه مجلس وقتی درباره کارکرد یک وزیر قضاوت میکند و به او کارت زرد میدهد، نشانه آن است که از عملکردش راضی نیست، البته من به کارت زرد رأی ندادم اما از این موضوع راضی نیستم.»
مروری کوتاه بر همین موضعگیریهای توکلی است که شاید بتوان مانند صفارهرندی که روزی در وصف این چهره شاخص اصولگرا نوشت: «اصولگرا مثل توکلی» او را معیار و شاقول مناسبی برای پیرو مشی اصولگرایی معرفی کرد.