پایگاه بصیرت؛ گروه بین الملل: در ادامه بررسی تأثیر انقلاب اسلامی بر بیداری اسلامی، خبرنگار گروه بین الملل بصیرت به سراغ یکی از کارشناسان مطرح کشورهای عربی، دکتر حسین یوسف هاشم الموسوی، رفته است. دکتر هاشم الموسوی معاون سابق وزیر نیروی کار در کشور عمان است. وی پژوهشگر نسب شناسی در دفتر دادستان کل کانادا و به عنوان استاد در دانشگاه پژوهش های نوین و برنامه ریزی شهری شیخ زاید –امارات متحده عربی- فعالیت دارد. وی همچنین عضو انجمن زمین شناسی و نجوم عمان و عضو سابق انجمن تاریخ آمریکا و انجمن سیاست آمریکا نیز می باشد. دکتر هاشم الموسوی در زمینه مسائل خاورمیانه با نشریات و خبرگزاری های منطقه به صورت مستمر فعالیت دارد.
بصیرت: ارزیابی شما از انقلاب 1979 در ایران به رهبری امام خمینی(ره) چیست؟
دکتر موسوی: پاسخ به این سوال چندان هم آسان نیست، زیرا سوال در مورد حادثه ای سرنوشت ساز است که تمام دنیا را تکان داد. اول: کسی نمی تواند تصور کند که یک شخصیت کهن سال و ساده بتواند تخت شاهنشاهی ستمکار را واژگون کند. دوم: نظام شاهنشاهی دارای یک قدرت خارجی بود که تمام کشورهای منطقه از آن در هراس بودند و نیروی امنیتی داخلی که هر معترضی را نابود می کرد. سوم: نظام شاهنشایی مورد تایید و حمایت همه جانبه همه نظام های استعمارگر و در رأس آن ها ایالات متحده آمریکا بود. چهارم: دارای قدرت اقتصادی بزرگ و نظم داخلی دقیق بود. پنجم: شاه یک شخص مقتدر و بانفوذ بود و خود را وارث شاهان قدیم ایران می دانست و خود را شاهشاهان آریایی می نامید.
با همه این ها این انسان متواضع و کهنسال (امام خمینی (ره)) توانست این تصویر را با اراده ای غیر قابل توصیف در هم بکشند و این اراده ای نبود جز اراده ای الهی و حیدری.
انقلاب اسلامی یک پیچ تاریخی نه فقط برای ایران بلکه برای کشورهای منطقه خلیج فارس، خاورمیانه، آسیای میانه به صورت مستقیم و بر دیگر کشورهای اسلامی و کشورهای غیر اسلامی که برای آزادی و نجات از بندگی تلاش می کنند، مانند آفریقای جنوبی و ونزوئلا به شمار می رود. این انقلاب کرامت و بزرگواری و حق انتخاب زندگی بزرگوارانه را به ملت های اسلامی بازگرداند، غارت ثروت های آن ها را توسط قدرت های استکبارجهانی پایان داد.
مهمترین موضوعی که انقلاب اسلامی به اثبات رساند این بود که اسلام نمی تواند با رژیم های پادشاهی فاسد و ستمگر زندگی و همزیستی کند. یک جمهوری تأسیس شد که مردم، رهبران و نمایندگان خود را با آزادی کامل انتخاب می کنند این همان چیزی است که موجب سست شدن پایه های نظام های پادشاهی شد که با اسلام تجارت می کردند. و نظام های دیکتاتوری که پس از این انقلاب آشکارا با آن به دشمنی برخاستند.
این انقلاب آزادی و کرامت پایمال شده توسط رژیم شاهنشاهی و ثروت های غارت شده از سوی شرکت های غربی را به ملت ایران بازگرداند و علی رغم جنگ ها و تحریم های تحمیلی، یک بنای تمدنی جدید و بزرگ را بنا نهاد و به تسلط استعمارگران بر بخش بزرگی از جهان پایان داد و امکانات بزرگی را برای ملت ایران فراهم ساخت. (همان ملتی که عظمت تاریخی خود را در زمینه های علمی، فرهنگی، اقتصادی، صنعتی و معنوی خود بازیافت.) این ملت مصداق سخن رسول الله (ص) است که می فرماید "لَو كانَ العِلمُ في الثُريّا لأدرَكَهُ رَجُلٌ مِن فارِس".
بی شک احیای برادری، یاری مظلوم، پاسداری از کرامت انسانی، برقراری عدالت و احترام به سایر ادیان از مهمترین مبادی و ارزش هایی است که انقلاب اسلامی آن را زنده ساخت و مهمترین اقدام این انقلاب تعطیل کردن سفارت رژیم صهیونیستی و دادن آن به فلسطینیان بود به حکم این که آن ها تحت ظلم حکومت ظالمی قرار گرفته اند.
عدالت در میان ملت ایران برقرار شد و تفاوتی در حقوق و مسئولیت های افراد ملت بویژه زنان وجود نداشت. دین های دیگر را مورد حمایت قرار داد و پیروان آن ها را مانند دیگر شهروندان ایرانی به شمار آورد و آزادی اعتقاد به آن ها را و همه حقوقی که دیگر شهروندان داشتند را برای آن ها محترم شمرد و این همان چیزی است که اسلام به آن اذعان دارد. این حوادث تاثیر بزرگی بر ملت های اسلامی و همه دنیا و تاثیر عظیمی در ترسیم تصویر روشن از اسلام داشت.
بصیرت: تاثیر انقلاب اسلامی بر بیداری ملت های مسلمان به چه صورت بوده است؟
دکتر موسوی: نباید تاثیر حکومت های مرتجع و قدرت های استعمارگر و صهیونسیم جهانی را بر مقدرات ملت های مسلمان و تلاش برای زشت نشان دادن چهره انقلاب اسلامی و معرفی آن به عنوان یک جنبش صرفا شیعی که اهل سنت را هدف گرفته است، از نظر دور داشت. بسیاری نیز این خدعه را باور کرده و خواسته دشمنان اسلام برای تفرقه میان ملت های اسلامی را ترویج کردند. و برخی را به تندروی تا حد ارتکاب جنایت در حق شیعه در هر جایی وادار ساخت. ولی بسیاری از ملت های اسلامی اهداف کشورهای مرتجع، صهیونیسم و سلطه طلب را درک کردند و از انقلاب اسلامی حمایت و آن را ستودند و امیدوارند در صورتی که بتوانند راه آن را ادامه دهند. این ملت ها چشمان خود را به روی واقعیتی گشودند که تا دهه های پیش ناشناخته بود و دانستند که اگر ملت ایران توانسته است هیمنه استکبار جهانی را به چالش بکشد، آن ها نیز می توانند با اراده، همت و ایمان این کار را انجام دهند و این همان چیزی است که صهیونیسم را به وحشت انداخته است.
بصیرت: انقلاب ایران چه تاثیری بر تحولات و قیام های جهان عرب در تونس و بحرین و مصر داشته است؟
دکتر موسوی: انقلاب اسلامی ایران فقط بر تونس، مصر و بحرین تاثیر نگذاشته است، بلکه بر تمام جهان عرب تاثیر گذاشته است. اگر حمایت ایران از سوریه نبود نمی توانست مقاومت کند، در مورد لبنان نیز این گونه است به طوری که پشتیبانی ایران از مقاومت اسلامی لبنان به رهبری حزب الله بیشترین سهم را در پیروزی بر اسراییل و آزادسازی لبنان از اشغال رژیم صهیونیستی داشت و این بسیار مهم است. انقلاب اسلامی از الجزایر در جنگ نفتی حمایت کرد. اما در تونس، بحرین و مصر علی رغم وجود عوامل و انگیزه های محلی برای ایجاد انقلاب، انقلاب اسلامی ایران این تصویر را در اذهان ایجاد کرد که می توان مانند امام خمینی بر ستمگران پیروز شد. علی رغم اینکه تحریف بسیاری در انقلاب ها به ویژه در تونس و مصر روی داد و این انقلاب ها مصادره شد ولی در پایان در مسیر صحیح قرار خواهند گرفت. در بحرین نیروهای ملی و مردمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی از جهت معنوی قدرت یافتند، هرچند که از طرف آل خلیفه به این مبارزه ملی برچسب مذهبی چسبانده شد و ادعا می کنند که این مبارزه با تحریک ایران آغاز شده است ولی دنیا این را نمی پذیرد و با این ادعاها قانع نمی شود. گزارش بسیونی (رييس کميته حقيقت ياب پادشاه بحرين) نیز ثابت می کند که ایران هیچ دخالتی در بحرین ندارد.
بصیرت: چه تشابهات و تفاوت هایی بین انقلاب اسلامی ایران و انقلاب های اخیر کشورهای عربی وجود دارد؟
دکتر موسوی: بله این انقلاب ها با انقلاب اسلامی ایران تشابه بسیاری دارند، زیرا انقلاب های عربی از طریق کودتای نظامی ایجاد نشده اند، بلکه یک جنبش مردمی است که تاحدودی به جنبش مردم ایران شباهت دارد و مردم بی سلاح برای مبارزه با طاغوت به خیابان ها می ریزند و آن را ساقط می کنند، مانند آنچه ملت ایران کرد. چنین مبارزه ای را ملت های عربی نمی توانستند مگر پس از پیروزی انقلاب اسلامی. دیگر مشابهت انقلاب های عربی با انقلاب ایران این است که ایران آزادی و استقلال آن ها را محترم می شمارد، مقاومت اسلامی لبنان و فلسطین مقابل صهیونیسم غاصب و مقاومت سوریه و عراق در مقابل دشمن را تایید می کند و این موارد به میزان زیادی در نزد ملت های بیدارشده و فرهیخته عربی وجود دارد. ملت های عربی امروز نگاهشان به ایران است و از روابط میان کشورهای خود و جمهوری اسلامی ایران علی رغم دخالت های عربستان و دیگر مزدوران و با وجود همه مشکلات و سنگ اندازی ها حمایت می کنند./
با تشکر از جناب دکتر هاشم الموسوی که وقت خود را در اختیار پایگاه بصیرت قرار دادند.
مصاحبه از: یوسف شفیعی