صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۹ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۱:۲۸  ، 
کد خبر : ۲۶۴۹۳۵
عدم کفایت اجتهاد مصطلح برای رهبری جامعه

احزاب سیاسى ایران (بخش دویست و سی‌ و يكم)

تألیف: لطفعلی لطیفی پاکده ـ مقدمه: در ادامه آشنایی با دیدگاه­های حزب موتلفه اسلامی، در این شماره به بررسی برخی دیگر از دیدگاه­های این حزب درخصوص اجتهاد، مسئله زنان و سنت و مدرنیسم می‌پردازیم.

عدم کفایت اجتهاد مصطلح
اجتهاد از مهم‌ترین ویژگی‌های مکتب تشیع است که به این مکتب قدرت رو‌یا‌رویی با مسائل نو را عطا می‌کند. اجتهاد به معنای استنباط احکام و تعالیم ناب اسلامی از منابع معتبر است. مجتهد، برای اداره جامعه اسلامی، باید از مسائل سیاسی ـ اجتماعی روز نیز آگاهی داشته باشد و نبض تفکر و نیاز آینده جامعه را در دست گیرد و به تعبیر امام خمینی (ره): «اجتهاد مصطلح برای اداره جامعه کافی نیست. حوزه‌ها و روحانیت باید نبض تفکر و نیاز آینده جامعه را همیشه در دست خود داشته باشند و همواره چند قدم جلوتر از حوادث، مهیای عکس‌العمل مناسب باشند.»(۱)
رهبری جامعه، علاوه بر اجتهاد مرسوم و مصطلح در حوزه‌های علمیه، شرایط دیگری را هم می‌طلبد؛ در این باره، امام خمینی (ره) می‌فرماید: «اجتهاد مصطلح در حوزه‏ها کافى نیست، بلکه یک فرد اگر اعلم در علوم معهود حوزه‏ها هم باشد، ولى نتواند مصلحت جامعه را تشخیص دهد و یا نتواند افراد صالح و مفید را از افراد ناصالح تشخیص دهد و به‏طور کلى در زمینه اجتماعى و سیاسى فاقد بینش صحیح و قدرت تصمیم‌گیرى باشد، این فرد در مسائل اجتماعى و حکومتى مجتهد نیست و نمى‏تواند زمام جامعه را به دست گیرد.»(۲)
در این‌باره، دیدگاه مؤتلفه چیست؟ آیا به اجتهاد اعتقاد دارد و اگر اعتقاد دارد آیا اجتهاد سنتی را کافی می‌داند و یا به اجتهاد از نوعی دیگر اعتقاد دارد؟ در مرامنامه جدید مؤتلفه می‌خوانیم: «حزب با اعتقاد به دین مبین اسلام و حاکمیت قوانین الهی و استنباط احکام از چهار منبع قرآن، سنت، اجماع، و عقل از طریق اجتهاد پویا و منطبق با زمان و حاکمیت ولایت‌فقیه در نظام حکومتی اسلام تأسیس می‌شود.»(۳)
تعبیر اجتهاد پویا و منطبق با زمان تعبیر غیرمستقیمی از این دیدگاه است که اجتهاد مصطلح در حوزه‌ها به تنهایی برای رهبری اجتماع کفایت نمی‌کند. مؤتلفه در این باره، تمایل چندانی نشان نمی‌دهد تا خیلی با صراحت سخن بگوید. این امر چه بسا ناشی از ارتباط صمیمانه‌ای باشد که بین مؤتلفه و مراجع معظم تقلید وجود دارد. چیزی که هست این است که رابطه مؤتلفه بیشتر با مراجعی است که یا خود ولی‌فقیه و یا از حامیان رهبری هستند. این نکته نیز نشان می‌دهد در اندیشه مؤتلفه اجتهاد مصطلح کفایت نمی‌کند.
مؤتلفه به شدت تحت تأثیر اندیشه‌های امام خمینی(ره)، مقام معظم رهبری، شهید آیت‌الله مطهری و شهید آیت‌الله بهشتی قرار دارد و به لحاظ سیاسی نیز با جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز تهران پیوندهای وثیقی دارد و هیچ‌یک از این دو جامعه نیز اجتهاد مصطلح در حوزه‌ها را به تنهایی برای رهبری جامعه کافی نمی‌دانند.
بر اساس قرائن بالا، به ویژه آنچه از مرامنامه مؤتلفه نقل شد، می‌توان اطمینان یافت که مؤتلفه اجتهاد مصطلح را برای رهبری جامعه کافی نمی‌داند.
زنان
زنان، نیمی از جامعه ما را تشکیل می‌دهند. اینکه دیدگاه یک حزب درباره زنان چگونه باشد بسیار با اهمیت است. در این‌باره، مؤتلفه چگونه می‌اندیشد؟ در مرامنامه جدید مؤتلفه می‌خوانیم: «زنان می‌توانند با رعایت موازین اسلامی در فعالیت­های سیاسی شرکت نمایند و ضمن مشارکت در توسعه سیاسی، حافظ حقوق مادی و معنوی پیش‌بینی شده خود در قوانین اساسی و عادی باشند.»(۴)
آیا این دیدگاه در عملکرد مؤتلفه هم ظهوری داشته است؟ پاسخ مثبت است. مؤتلفه در عمل نیز به نقش زنان بها داده است. پنج نفر از اعضای شورای مرکزی مؤتلفه، زن هستند. به‌علاوه حدود سی درصد از اعضای مؤتلفه را خواهران تشکیل می‌دهند. درست است که چنین نسبتی، تساوی نیست، اما با توجه به این که زنان در کشور ما کمتر به کارهای سیاسی علاقه نشان می‌دهند آمار خوبی است.
محمدنبی حبیبی شرح مفصلی از دیدگاه مؤتلفه درباره زنان را مطرح کرده است. او می‌گوید قرآن مجید در سوره مبارکه نساء اشاره دارد به اینکه: «ما همه شما را از یک نفس واحد آفـریـدیم و مـاهیت زن و مرد هیچ تفاوتی با یـکـدیـگـر نـدارند.
... حضرت امام خمینی(ره) واقعاً در پـیـروزی نهضـت اسلامـی برای زنان اهمیت ویــژه‌ای قـائل بـودنـد و در بـسـیـاری از موارد... اثر وجودی زنان را بالاتر از اثر وجودی مردان بیان کردند.
«... ما نقص فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی زنان را نقص شـرکـت در بـرنـامـه‌هـای مـنـسـجم و حـزبی مـی‌دانـیم و بـر اهـمـیـت جذب بانوان تأکید داریم، همچنین می‌باید در حوزه مطالعات و تـحقیقات زنان طرح موضوع داشته باشیم و بــا تـحـقـیــق و پــژوهــش در ایــن زمـیـنـه بـه دستاوردهای بهتری برسیم.»(۵)
مبحث مهمی که لغزشگاه برخی احزاب سیاسی است، مقررات اسلامی درباره زنان است. مؤتلفه از این جهت هم مشکل ندارد. سیده فاطمه فخر، مسئول زنان حزب مؤتلفه اسلامی در این‌باره می‌گوید: «زنان می‌توانند... سعی در عملی ساختن قوانین مفید و لغو شدن قوانین دست و پاگیر نمایند تا با خواست خداوند در سایه قوانین و مقررات اسلام ناب محمدی همه مسلمانان، بلکه همه جهان در حیات طیبه‌ای زندگانی را ادامه دهند.»‌(۶)
الگوی مؤتلفه، برای زنان کیست؟ سیده فاطمه فخر، مسئول سازمان زنان مؤتلفه، پس از مردود شمردن دیدگاه‌های متحجرانه و نیز دیدگاه‌های فمینیستی درباره زنان، از الگوهای زیر یاد می‌کند:
آسیه همسر فرعون و مادر موسی(ع) به‌عنوان نمونه‌های‌ پایداری و استقامت در مقابل کفر.
مریم(س) مادر حضرت عیسی(ع) به عنوان نمونه استقامت و پاکدامنی.
ملکه سبا، ... تصمیمات حکیمانه او، و فطرت پاک و حق پذیر او.
حضرت خدیجه(س).
حضرت زهرای مرضیه(س) اسوه و الگوی زنان نیز در تمام صحنه‌های متصور برای نقش‌آفرینی یک زن.
حضرت زینب(س) که در یاری اباعبدالله‌الحسین(ع) و پیام‌رسانی خون شهدای کربلا درخشش خاصی دارند.(۷)
حاصل آنکه دیدگاه مؤتلفه درباره زنان، بسیار تحت تأثیر دیدگاه‌های امام خمینی(ره) درباره زنان است.
سنت و مدرنیسم
مقصود از سنّت، پیروی از آداب و عقاید قدیمی‏تر به جای آداب و عقاید نوتر یا متفاوت با نوع قدیمی است.(۸) به زبان ساده‏تر، پایبندی به آداب و رسوم و عقاید اصیل اجتماعی را سنت می‏گویند. در مقابل، مقصود از مدرنیسم عبارت است از نوگرایی در ایده‏ها و روش­ها، تمایل به متفاوت بودن با رسوم سنتی و پایبندی به رفتارها یا عقاید جدیدی که لزوماً مورد پذیرش اکثریت اعضای جامعه نیست. مدرنیسم در صنعت به معنای استفاده از آخرین فناوری، طرح­ها و مواد اولیه است.(۹)
مؤتلفه در خصوص سنت و مدرنیسم راه میانه را می‌پوید. بررسی جامع مرامنامه جدید مؤتلفه که قسمت‌های مهم آن در بخش سیاست­ها ذکر شده است، مهم‌ترین پشتوانه این مدعاست. علاوه بر این، نظرات برخی اعضای برجسته مؤتلفه راه‌گشاست. دکتر هومن حسن‏زاده، از اعضای برجسته مؤتلفه، در شرح آرمان شهر انقلاب اسلامی می‏گوید: «آرمان شهر انقلاب اسلامی، جامعه‏ای است که در آن بشر به اوج توانایی‏های مادی خود در عرصه علم و تکنولوژی و اقتصاد و رفاه می‏رسد، بدون آنکه به تخریب طبیعت و محیط زیست و بر هم زدن چرخه اکولوژی و از بین بردن منابع نسل­های آینده بپردازد و از سوی دیگر در محیطی آکنده از عدالت و معنویت، زمینه را برای رشد بشریت و گسترش اخلاقیات و عشق و محبت راستین بین انسان­ها را فراهم آورد.»(۱۰)
این ایده‏آل، نشان می‏دهد که مؤتلفه از مدرنیسم گریزان نیست، بلکه مدرنیسم را در کنار سنت­های صالحی نظیر عدالت، معنویت و اخلاق می‏طلبد. این نکات به زبان­های مختلف در سخنان برخی سران مؤتلفه تکرار شده است: «اگر می‏خواهید نسل آینده را تربیت کنید باید در تفکر این باشید که این نسل برای پنجاه تا صد سال آینده چه نیازهایی دارد، ... باید توجه داشته باشیم که براساس قرآن و وحی، مقتضیات زمان، توانایی انسان­ها و آخرین پیشرفت­های دانش و تجربه بشری و دهه سوّم انقلاب که در پیش است، این ذهنیت را در فکر عزیزان دانشجو و اساتید دانشگاه تقویت کنند.»(۱۱)
نکات فوق نشان می‏دهد که مؤتلفه به آخرین پیشرفت‌های دانش و تجربه بشری، مقتضیات زمان و آینده‏نگری که هم از مظاهر مدرنیسم محسوب می‏شوند توجه دارد، امّا همزمان از ق��آن و وحی نیز سخن می‏گوید، یعنی از سنت­ها و اصالت­ها خود را جدا نکرده است. سرانجام اینکه در مجموعه عملکرد مؤتلفه نیز نکته‏ای مشاهده نشده است که خلاف ابعاد صحیح ��درنیسم باشد.(۱۲)
پی‌نوشت‌ها در دفتر نشریه موجود است.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات