پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي / استان سيستان و بلوچستان پهناورترين استان کشور با تنوع گسترده قومي و مذهبي است. جدا از دو قوم بومي اين استان يعني زابلي(شيعه) و بلوچ که بيشتر اهل سنت هستند (البته بلوچهاي منطقه بزمان، دلگان، احمدآباد راسک و... شيعه هستند) مهاجراني از سراسر کشور نيز در اين استان زندگي ميکنند که خراسانيها، کرمانيها و يزديها بيشترين جمعيت غير بومي آن را تشکيل ميدهند. همچنين اقليتي خارجي مانند هندي (سيکها) پاکستاني و افغاني نيز در اين استان از گذشتههاي دور زندگي ميکنند. اين تنوع قومي و مذهبي، همواره و بهويژه پس از انقلاب مورد توجه دشمنان منطقهاي و فرامنطقهاي کشورمان براي اجراي طرحهاي شيطانيشان بوده و هست.در اين نوشتار سعي دارد به علل ناامنيها، بهويژه گروگانگيري اخير در اين استان با نگاهي کارشناسانه بپردازد.
آنهايي که از نزديک سيستان و بلوچستان را ميشناسند و از تحولات سياسي، اقتصادي و فرهنگي و مذهبي آن آگاه هستند، ميدانند، برخلاف برخي تبليغات سوء درباره سيستان و بلوچستان، اين استان استاني امن است. اما ظاهراً برخي ناامنيهاي پراکنده در اين استان که به دلايلي چون؛ مرزي بودن آن، تنوع قومي و مذهبي، بحث مواد مخدر و...سبب شده که چهره اين استان در باور بسياري از کساني که خارج از اين استان زندگي ميکنند، چهرهاي ناامن نمايانده شود و متأسفانه همين موضوع هم سبب عدم پيشرفت و توسعه در اين استان شده است. به طوري که اين استان به لحاظ وجود صنايع مادر و بزرگ و توسعه اقتصادي و... همواره جزء استانهاي آخر جدول است.
دلايل زيادي وجود دارد که ثابت ميکند ناامنيهاي هر از چندگاه در اين استان فقط منشأ برونمرزي و خارجي دارد. اعتراضات بسياري از مردم و علما و بزرگان بلوچ به اقدامات تروريستي ريگي معدوم، قتلعام مردم و علماي اهل سنت بلوچ توسط گروهک جندالشيطان، نقش برخي تروريستهاي افغاني و پاکستاني در ناامنيهاي اين استان و... همه و همه نشاندهنده اين نکته مهم است که گروهکهاي تروريستي در اين استان فاقد جايگاه مردمي هستند. پس ادعاي حمايت آنان از قوم بلوچ و اهل سنت در اين استان، ادعايي دروغين بيش نيست و جالب اينکه، وقتي از ريگي معدوم پرسيدند چرا بلوچها(اهل سنت) را به خاک و خون ميکشي، بدين مضمون پاسخ داد که شايد آنان به لحاظ زبان و لباس و ... بلوچ باشند، ولي خائن هستند پس بايد کشته شوند. اما درباره همين خاستگاه بيروني گروهکهاي تروريستي در اين استان و گروهک جديدالتأسيس جيشالعدل ذکر چند نکته مهم قابل توجه است. اول اينکه، بنا بر اسناد و شواهدي که در اعترافات ريگي معدوم و برادرش عبدالحميد و ديگر تروريستهاي دستگير شده تاکنون به دست آمده، پشت پرده همه اين گروهکهاي تروريست (که از ابتداي پيروزي انقلاب و با نامهاي مختلف ظهور و بروز پيدا کردهاند) دست چند کشور بهخوبي مشهود و آشکار است. کشورهاي آمريکا، انگليس، عربستان، قطر و سازمان اطلاعات ارتش پاکستان(ISI) عمده کشورهاي حامي اين گروهکهاي تروريستي در شرق کشور هستند.
نکته دوم اينکه، در بين کشورهاي مذکور، عربستان نقش بسزايي در حمايتهاي مالي و تسليحاتي از اين گروهکهاي تروريستي دارند، بهطوري که کمتر گروهک تروريستي در شرق کشور بوده و هست که عربستان پشت پرده حمايت از آن نباشد. نقش عربستان در ناامنيهاي اخير اين استان نيز بسيار برجستهاست پخش گزارش درخواست پنج سرباز ايراني از شبکه «العربيه» وابسته به شاهزادگان سعودي مؤيد آن است همچنين افزايش سفرهاي مقامات سعودي به همسايه شرقي ايران(پاکستان) و بستن قرادادهاي اقتصادي و نظامي با دولتمردان اين کشور فقير و از طرفي، با توجه به اينکه بسياري از تروريستهاي القاعده منطقه که مورد حمايت عربستان هستند، پاکستاني دارند و از سوي ديگر، وابستگي بسياري از حوزههاي علميه پاکستان به لحاظ فکري، اعتقادي و مالي به عربستان، همگي نشان از آن دارد که نهتنها گروهک تروريستي جيشالعدل (وابسته به القاعدهمورد حمايت عربستان) که تمام گروهکهاي تروريستي منطقه به خاندان آلسعود وابستهاند، که البته و با توجه به دشمنهاي آشکار و پنهان آلسعود با ايران وابستگي جيشالعدل به عربستان، دور از انتظار هم نيست. ظاهراً آلسعود براي ايجاد ناامني در شرق ايران، برنامهريزيهاي زيادي کرده که هوشمندي و دقت دستگاههاي اطلاعاتي و امنيتي و همچنين دستگاه ديپلماسي کشور را ميطلبد. البته در اين ميان، نبايد از نقش سازمان اطلاعات ارتش پاکستان(ISI) نيز به سادگي گذشت. چراکه اين سازمان که گفته ميشود عربستان در آن نفوذ زيادي دارد، همواره پشت پرده حمايتهاي ميداني، لجستيکي و مالي و تسليحاتي اين گروهکها بوده است و اين را در اعترافات ريگي معدوم نيز شاهد بوديم. از اينرو دستگاه ديپلماسي کشور بايد ضمن تشديد فشار بر دولتهاي عربستان و پاکستان و آمريکا و... اسناد اعترفات ريگي معدوم و ديگر تروريستهاي دستگير شده را به مجامع حقوقي و دادگاهي بينالمللي ارسال کند.تا با اين کار و پيگيري جدي آن، اين کشورها از ادامه حمايت از اين گروهکهاي تروريستيدست بکشند.
ضمن اينکه جمهوري اسلامي بنا بر قانون «دفاع مشروع» که در اسناد بينالملي نيز به آن اشاره شده، اين حق را دارد که در تعقيب تروريستهايي که از خاک پاکستان به ايران وارد شده و دست به گروگانگيري سربازان ايراني زدهاند، متقابلاً وارد خاک پاکستان شده و اين تروريستها را تعقيب و مجازات نمايد!
و آخر اينکه، در بحث امنيت اين استان، نقش نيروهاي بومي اين استان بسيار حائز اهميت است، همان سياستي که شهيد شوشتري به آن اعتقاد داشت و با اين کار توانست جلوي بسياري از شرارت اشرار منطقه را بگيرد. ادامه روند استفاده از نيروهاي بومي در نگهباني و حفاظت از مرزها، قطعاً در کاهش ناامنيها در اين استان موثر خواهد بود. معتقديم که اگر مواردي که گفته شد، انجام نگيرد، بايستي همچنان آماده ناامنيهاي هر از چندگاه و بيشتر در اين استان پهناور بود و همچنان نيز بر اين باوريم که ناامنيهاي سيستان و بلوچستان، صرفاً خاستگاه بيروني و خارجي دارد.