تاریخ انتشار : ۱۸ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۴:۳۳  ، 
کد خبر : ۲۶۵۳۶۳
مشاور عالی آیت‌الله جنتی مطرح کرد

قانون اساسی نیازمند اصلاح است

گفت‌وگو از: داریوش غفاری، محسن طاهرزاده - اشاره: گروه سیاسی – کدخدایی فارغ‌التحصیل دانشگاه هال انگستان است و علاوه بر اینکه عضو هیئت عالی حل اختلاف قواست در دوره‌هاس متعددی به عنوان حقوقدان شورای نگهبان فعالیت داشته است. در دوران برگزاری یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری خبرساز بود و درباره احراز یا عدم احراز صلاحیت‌ها نیز ار طریق رسانه‌ها به مردم گزارش می‌داد. اگر چه با اتمام مهلت قانونی عضویت وی، مجلس شورای اسلامی برای تمدید دروه کوی موافقت نکرد، اما تا ماه گذشته عهده‌دار معاونت امور اجرایی و انتخابات شورای نگهبان بود و سرانجام با حکمی از سوی دبیر شورای نگهبان به عنوان مشاور عالی دبیر شورا در امور سیاسی و حقوقی منصوب شد

برای پاسخگویی شفاف شورای نگهبان نیازمند قانون هستیم

* یکی از موضوعاتی که در افکار عمومی مطرح است و شما هم به آن اشاره کرده اید، این است که شورای نگهبان تا پاسخگویی مطلوب فاصله دارد. شما به عنوان کسی که در پاسخگویی به مردم سابقه دارید و تاکید مقام معظم رهبری هم بر پاسخگویی بوده است، بفرمایید ساز و کاری که شورای محترم نگهبان برای این کار انتخاب کرده است، چیست و شما چه پیشنهادی در این خصوص دارید؟

** در باره نهادهای حکومتی، با عنایت به حساسیت هایی که در هر جامعه هست، ضرورت دارد نهادها و سازمان ها گزارش های قابل قبولی به جامعه ارائه کنند و ارتباط قابل قبولی با مردم داشته باشند که معمولا از طریق رسانه ها انجام می شود و باید با توجه به منافع و امنیت ملی تا جایی که امکان دارد، شفاف سازی کنند.

طبیعی است که در کشور ما هم چنین وضعیتی را انتظار داریم، اصولا یکی از مطالبات انقلاب اسلامی ما پاسخگویی مقام ها و نهادها بوده است.

در رژیم ستم شاهی شاهد بودیم که مردم در جریان امور قرار نمی گرفتند. آنچه حضرت امام(ره) به عنوان ابزاری موثر در پیروزی انقلاب به کار گرفتند، همین اطلاع رسانی بود که نشان می دهد هم از نظر مباحث عملی و هم از نظر تئوری، حضور مردم نقش تعیین کننده ای دارد و در یک نظام موثر نیازمند اطلاع رسانی به مرم هستیم.

شورای نگهبان نیز همچون بقیه ساختارهای اساسی نظام این رویکرد را باید داشته باشد، البته تا کنون داشته است و نمی خواهم بگویم در گذشته نبوده است، اما باید به یک نقطه مطلوب برسد.

تا جایی که امکان پذیر بود، تلاش کردیم اطلاع رسانی و حضور در رسانه ها را داشته باشیم و همچنین در حد امکان در موضوع انتخابات و صلاحیت ها، مطالب را با خود افرادی که ذی نفع هستند مطرح می کردیم.

در مباحث تقنینی و ارتباطی که با دولت، مجلس و قوه قضاییه وجود دارد، هم تلاش بر این بوده است که به یک مرحله از شفافیت برسد و بتواند یک نمره قابل قبولی در افکار عمومی داشته باشد.

ارتباط با رسانه ها را داشته و تلاش کرده ایم، مشروح مذاکرات مربوط به نظارت تقنینی و مصوبات مجلس، دولت و یا دیوان عدالت اداری را به نوعی منتشر کنیم.

* در موضوع انتخابات نیز رویکرد همین بوده است؟

** البته در انتخابات موانعی وجود دارد، چون با قوانینی مواجه هستیم که امکان و اجازه بیان برخی اطلاعات و اخبار را به ما نمی دهد، چرا که حیثیت افراد هم در نظر گرفته می شود، از این نظر که ممکن است اطلاع رسانی و شفاف سازی هتک حیثیت افراد را فراهم کند، قانون ما را از این کار منع کرده است.

پیشنهادم این است که اگر قانون بتواند به گونه ای تنظیم شود که هم مذاکرات شورای نگهبان درباره انتخابات علنی شود و هم حیثیت افراد مخدوش نشود، می تواند در جهت پاسخگویی شورای نگهبان موثر باشد.

این که مردم ببینند که چه اتفاقاتی در شورای نگهبان درباره بررسی صلاحیت افراد می افتد و افراد آزادانه مطالب خود را بدون هیچ گونه حب و بغضی، مطرح می کنند.

اگر آن چه که در پرونده ای هست و نظرات موجود بین اعضای شورای نگهبان و حساسیت های آن ها در بررسی صلاحیت ها و قوانین برای مردم روشن شود و اگر بتوانیم در این زمینه ها گامهایی برداریم و قوانین را با حفظ حریم خصوصی افراد اصلاح کنیم، قطعا در شفاف سازی و پاسخگویی شورای نگهبان کمک کننده است.

* قانونی که می فرمایید باید در کجا تصویب شود؟

** شورای نگهبان، نهاد قانونگذار نیست.

* منظورم اصلاح آیین نامه ها و صدور دستور العمل ها بود.

** بخشی از آن می تواند در چارچوب آیین نامه داخلی شورا حل شود، اما جایی که مربوط به حقوق مردم می شود، حتما نیازمند قانون است که باید مراجع قانونی ما در قانون اساسی آن را تدوین کنند و شورای نگهبان در این زمینه اختیاری ندارد.

در موارد اخلاقی و یا امنیتی، قانون گذار ترتیب خاصی را پیش بینی کرده است که مطالب به چه شکلی در اختیار فرد قرار گیرد، کمیسیون هایی در نظر گرفته شده است که در چارچوب آن کمیسیون ها، اجازه داریم مطالب پرونده را در اختیار فرد داوطلب قرار دهیم.

این ها قانون عادی مجلس است و اگر نیاز به اصلاح باشد باید قوه مقننه این قوانین را اصلاح کند. همان گونه که در بخش هایی هم اصلاح کرده اند، به هر حال اگر قوانین اجازه دهند شورای نگهبان هم تابع خواهد بود.

* چرا جلسات شورا به صورت علنی برگزار نمی شود؟

** قانون اساسی درباره علنی شدن مذاکرات مراجع تصمیم گیری صحبت کرده است، یکی علنی بودن محاکم است و دیگری هم علنی بودن صحن مجلس. مگر در مواردی که لازم است غیر علنی باشد. این قانون درباره سایر مراجع ساکت است و طبیعتا حمل بر این می شود که آن ها نباید علنی شود.

قرینه ای هم که در طول این سی و چند سال داشته ایم موجب این استنباط می شود که نباید علنی باشد، اما ما فکر می کنیم که مشروح مذاکرات در ارتباط با قوانین بحث خاصی ندارد و علنی شدن آن امکان دارد.

در یک دوره ای بخش هایی از آن را در قالب یک برنامه تولیدی تلویزیونی تهیه و پخش می کردیم که گزارش هایی از صحن علنی شورای نگهبان بود. ممکن است انتشار موردی مشروح مذاکرات منعی نداشته باشد، اما در مجموع نیازمند قوانین، مقررات و اصلاح آیین نامه هستیم.

مشروح مذاکرات را هم که چاپ می کنیم. مقام معظم رهبری نیز تاکید فرموده اند و در دیداری نیز که اخیرا خدمتشان بودیم باز هم تاکید فرمودند. البته کمی هم مشکل فنی داریم که درصدد برطرف کردن آن هستند.

در سال های اخیر سالن جلسات را به سیستم های ثبت و ضبط تصویری و صوتی مجهز کردیم و خوشبختانه ماندگار شده است. در بخش های دیگر هم پیاده سازی شده است و انشاء الله به تدریج در اختیار مردم قرار خواهد گرفت.

* نظر دیگر اعضا برای انعکاس بیشتر اخبار شورای نگهبان همچون مصاحبه و گفت وگو با رسانه ها چیست؟

** نظر منفی تا کنون وجود نداشته است، اما وقتی برای هر سازمانی سخنگو تعیین می شود و یا روابط عمومی در نظر گرفته می شود، انتظار این است که انعکاس مطالب و نظرات و دیدگاه های آن مجموعه از این طریق صورت گیرد.

تا کنون منع خاصی در زمینه اطلاع رسانی نبوده است، در گذشته اعضای محترم به من اعتماد داشتند و با نظر لطفشان این وظیفه را به بنده واگذار کرده بودند.

ممکن است در آینده تصمیم بگیرند که نیاز به سخنگو نیست و خود اعضا هر کدام پاسخگو باشند و این تصمیم از جهت قانونی اشکالی ندارد و امکانش هم هست.

* تا کنون سابقه ای نداشته ایم که حتی حضرت آیت الله جنتی به عنوان دبیر شورای نگهبان با رسانه ها گفت و گویی داشته باشد؟

** سابقه بوده، اما خیلی کم بوده است، اما بقیه اعضا گفت و گو داشته اند، حداقل در طول سال، یکی دو نوبت برخی اعضا که اظهار تمایل می کردند، با صدا و سیما یا سایر رسانه ها مصاحبه هایی داشته اند.

می خواهم عرض کنم که شان اعضای محترم شورای نگهبان و خود شورای نگهبان با سایر نهادها متفاوت است و خود آقایان هم شخصا خیلی استقبال نمی کنند نه این که مشکل داشته باشند؛ آن هایی که منعی نداشته و شخصا هم این نگاه را نداشته باشند که مصاحبه نکنند، غالبا می آمدند و گفت و گو انجام می شد که نمونه های آن را در گذشته هم داشته ایم.

* شاهد هستیم از زمانی که جناب عالی از سمت سخنگویی کنار رفته اید تمایل و عجله ای برای انتصاب شخصی به عنوان سخنگوی شورای نگهبان وجود ندارد، علت چیست؟

** البته این را باید خود آقایان اعضا پاسخ دهند. این تاخیر به معنای این نیست که نمی خواهند پاسخگو باشند. شما باید به ویژگی های شخصی افراد هم توجه کنید. هم چنان که در خود خبرگزاری ایرنا هم همه افراد به یک میزان تلاش و توان خبری ندارند هر چند که در یک سازمان خبری کار می کنند.

در مجلس و یا سایر نهادها هم این گونه است. این طور نیست که همه نمایندگان مصاحبه کنند و این در حالی است که مجلس سخنگو هم دارد.

رسانه‌ها راه‌های اصلاح ضعف اطلاع‌رسانی شورای نگهبان را ارایه کنند

* عده ای معتقدند که به خاطر اطلاع رسانی نکردن شورای نگهبان، سوالاتی همواره درباره بررسی صلاحیت ها پیش می آید، به نظر شما اطلاع رسانی بیشتر باعث نمی شود که این سوالات کاهش یابد؟

** بخشی از آن ها را ممکن است حق بدهیم و به این دلیل باشد، اما همه آن ها واقعا این گونه نیست، چون ما تقریبا سعی می کنیم که به تمامی کسانی که اعتراضی دارند و اعتراضشان در شورای نگهبان مطرح شده است به نوعی پاسخ دهیم.

این پاسخگویی ضرورت ندارد که در حضور رسانه ها باشد و ممکن است منع هم داشته باشیم، تقریبا می توانم عرض کنم اکثر کسانی که صلاحیتشان مورد تایید قرار نمی گیرد به نوعی با اعضای محترم شورای نگهبان در تماس هستند و من شخصا این سابقه و تجربه را دارم.

با خود من بسیار زیاد این ارتباط برقرار می شد و با اعضای محترم هم این گونه بود، جالب این است که بعضی از اعضای محترم فقها در قم هستند، معترضین حتی به قم می رفتند و با این آقایان ملاقات می کردند. واقع گرایانه اگر نگاه کنیم، پاسخ افراد داده می شد و نظرات شورای نگهبان بیان می شد.

از جهت رسانه ای هم تا جایی که امکان داشت این کار انجام می شد. واقعیت این است که پاسخگویی انجام می شود. به افکار عمومی هم تا جایی که امکان دارد پاسخ می دهیم، من تا جایی که امکان پذیر بود و منع قانونی وجود نداشت و یا در حریم خصوصی افراد وارد نمی شدیم، توضیحات را به مردم ارائه می کردم.

اگر راه کارهای فراتر از این را بخواهیم اعمال کنیم، نیازمند قانون هستیم. اصلاح مقررات شورای نگهبان را باید داشته باشیم، نظرات جمعی شورای نگهبان را هم باید مد نظر قرار دهیم.

مثلا ما بازخوردی از رسانه ها داشته باشیم که کارهایی که شورای نگهبان داشته است برای اقناع افکار عمومی کافی نبوده است و این کمک خوبی است برای آیندگان شورای نگهبان که رسانه ها بتوانند این ارتباط را برقرار کنند و بگویند که این نحوه پاسخگویی به مردم و گزارش دهی به مردم در این جهات ضعف دارد.

رسانه ها آن جهاتی که ضعف دارد را به شورای نگهبان منعکس کنند و شورای نگهبان هم برای موارد آینده و سال های آتی اصلاح کرده و از آن استفاده کند.

* طبق آن چه که جناب عالی فرمودید، این نکته استنباط می شود که ضعف اطلاع رسانی در شورای نگهبان وجود دارد و برای حل آن نیازمند تغییر قوانین و یا آیین نامه هستیم، این اقدام باید از سوی چه مرجعی پیگیری شود؟

** من عرض کردم که در شورای نگهبان این اراده وجود داشته است و همین تحولاتی که در سال های گذشته اتفاق افتاد، بیانگر این اراده است. مثلا نگاه کنید که دهه گذشته با دهه های قبل متفاوت است، خوب اقتضائات جامعه ما هم یکسان نبوده است. در دوره گذشته سعی کردیم این ارتباط برقرار شود و پاسخگویی انجام شود. حالا ممکن است بگویید کافی نیست.

در این صورت باید راه کاری پیدا کنیم و به نقطه مطلوب برسانیم. اگر پیشنهادها و راه کارهایی وجود داشته باشد قطعا مورد استقبال اعضای شورای نگهبان قرار می گیرد.

من فکر نمی کنم با شناختی که از اعضای شورای نگهبان دارم و در طول مدتی که توفیق همکاری با آن ها را داشته ام در این جهت منع خاصی داشته باشند.

برخی مواقع تمایلات شخصی افراد است و شاید تمایلی به رسانه ای شدن نداشته باشند، این را نمی توان کاری کرد، اما به مفهوم این نیست که نمی خواهند پاسخگو باشند.

جالب است بدانید اعضای شورای نگهبان چقدر به حقوق خصوصی مردم توجه دارند. در سال گذشته فهرستی از مصوباتی را که شورای نگهبان به دلیل نقض حقوق خصوصی افراد بر اساس همین قانون اساسی و شرع خلاف تشخیص داده بودند، منتشر کردیم. اعضای شورای نگهبانی که این قدر به حقوق مردم حساس و پیگیر هستند و به مصوبات مجلس با دیده دقت نگاه می کنند، طبیعتا خیلی منصفانه نیست که بگوییم آن ها مایل نیستند پاسخگو باشند. من فکر می کنم این انگیزه و توجه هست اما هر راه کاری که در چارچوب قوانین و مقررات، منافع ملی و مصالح کلی باشد مورد پذیرش اعضای محترم شورای نگهبان قرار خواهد گرفت.

ممکن است در اصلاح قوانین و آیین نامه هایی که در سال های آینده خواهند داشت این مسایل هم برطرف شود.

شورای نگهبان را با نهادهای دیگر مقایسه کنید، فکر می کنم کمتر از آن ها پاسخگو نبوده ایم، اما ممکن است افرادی در بخش هایی نظر شورای نگهبان را قبول نداشته باشند که این بحث دیگری است . مثل این است که شما به محکمه ای مراجعه می کنید، رای قانونی خلاف نظر شما صادر می شود و آن را قبول ندارید، این حرف دیگری است تا این که نسبت به پاسخگویی و اقناع افکار عمومی اعتراض داشته باشیم.

شورای نگهبان درباره داوطلبانی که شناخت ندارد، باید احراز صلاحیت کند

* بیشتر اعتراضات در انتخابات به موضوع عدم احراز بر می گردد، چون عدم احراز یک تفسیر موسع دارد و شورای نگهبان می تواند در این عنوان خیلی ها را رد صلاحیت کند، در این باره توضیح دهید .

** از نظر حقوقی، برای همه انتخاباتی که شورای نگهبان نظارت آن را بر عهده دارد، قوانینی داریم. در همه این قوانین شرایطی ذکر شده است. این شرایط هم شکلی است و هم ماهوی. مدرک تحصیلی، سن، سابقه خدمت، تجربه و مانند آن که مسایل شکلی است و نیازمند سند است. مثلا برای مدرک تحصیلی نیازمند سندی هستیم که مراجع رسمی صحت این سند را اعلام کنند.

شرایطی هم هست که کیفی است و به ماهیت موضوعات توجه دارد، مثلا حسن شهرت در انتخابات مجلس، رعایت امانت و تقوا در ریاست جمهوری، وثاقت در مجلس خبرگان. وقتی که گفته شده است احراز شرایط، یعنی این شرایط را باید احراز کنیم.

ما در مقام ارزیابی شرایط مندرج در قانون، نیازمند یک سندی هستیم که این ادعای افراد را ثابت کند. در همه مواردی که شرط گذاشته شده است آن مرجع باید تشخیص دهد که شرایط مندرج را دارا هستند و این را باید احراز کند.

درباره شرایط کیفی هم نیازمند این هستیم که به گونه ای اثبات شود و به زبان ما احراز شود. اگر کسی آمد و مدارک را ارایه داد، درباره حسن شهرت باید راهکاری پیدا کنیم، تحقیقات محلی، تحقیق از محل کار، زندگی و سایر مراجع رسمی از جمله این راه کارهاست. این ها هم مثل شرایط کمی باید احراز شود. وقتی که می گوییم شرایط احراز نشد، واژه عدم احراز می آید . یعنی شورای نگهبان به این نتیجه نرسیده است که این فرد همه شرایط مندرج در قانون را دارد.

* در فضای سیاسی این گونه مطرح است که بیشتر اعتراضات به احراز صلاحیت کیفی مربوط است، نظر شما چیست؟

** عدم احراز در جایی است که فرد را نمی شناسیم. توجه کنید، چند اصطلاح داریم. اول این که فرد تایید صلاحیت می شود، دوم این که فرد رد صلاحیت می شود، در این صورت فرد شناخته شده است اما چون مرتکب تخلف یا جرمی شده است رد می شود، یک اصطلاح دیگر هم هست که عدم احراز گفته می شود. در این صورت فرد شناخته شده نیست و نمی دانیم آیا شرایط نسبت به این فرد صادق است یا نه. یعنی ما نسبتی نمی دهیم که این فرد مرتکب تخلف یا جرم شده است، فقط می گوییم که برای ماشناخته شده نیست، همین.

درست است در نتیجه یکی است، اما با کسی که صلاحیتش موردتایید واقع نمی شود خیلی فرق می کند. بسیاری از این افراد با ارائه اسناد به راحتی مسایلشان حل می شود، مشکل ما نسبت به کسانی که عدم احراز درباره آنها اعلام شده خیلی راحت تر است.

ملاک احراز یا عدم احراز صلاحیت، آرای اعضای شورای نگهبان است

* در احراز صلاحیت ها به نظر می رسد که در مواقعی افرادی با صلاحیت های مشخص رد شده اند و افرادی با تقریبا شرایط مشابه تایید شده اند و این شائبه را ایجاد می کنند که بررسی ها وجهه سیاسی دارد، نظر شما در این باره چیست؟

** انتخابات ریاست جمهوری با انتخابات مجلس از نظر دقت اعضا متفاوت است، در انتخابات ریاست جمهوری این دوره تلاش شد تا آیین نامه ای تدوین شود و مهم تر از آن بحث های خوبی برای شرایط اصل 175 قانون اساسی انجام شد. واقعیتش این است که قانون اساسی شرایط ریاست جمهوری را شرایط بالا و با اهمیتی گرفته است، تلقی همه از اول انقلاب تا کنون همین بوده است.

به انتخابات دوره های قبل از سال 76 توجه کنید، تعداد کسانی که ثبت نام می کردند خیلی اندک بودند و این به دلیل همین مساله بود که موضوع به خوبی بین سیاسیون و مردم درک می شد. از یک دوره ای نمی دانم اشتباه است یا نه، تلقی نادرستی از اصل 115داریم، این که هر کسی ایرانی الاصل است و شرایط اولیه را دارد حتی کمتر از شرایط نمایندگی مجلس، می تواند ثبت نام کند و برخی هم مدعی همین بودند، این جا مدرک تحصیلی نمی خواهد در حالی که برای مجلس مدرک تحصیلی شرط است. شرایط دیگری که ساده انگارانه به آن نگاه می شود، در حالی که این اصل روی کیفیت خیلی دقت کرده است.

وقتی بحث امانت و تقوا را به کار می برد، این یک امر بسیار بالای کیفی است، وقتی مدیر و مدبر بودن را می آورد. اینها بحث هایی است که در شورای نگهبان داشته ایم و حاکی از آن است که افراد باید در حد بالایی از شرایط باشند، به همین خاطر در شورای نگهبان بحث می شد که چگونه این کار امکان پذیر است؟

کسانی که دارای سوابق عالی اجرایی و سوابق ممتد اجرایی هستند را می توانیم هم مدیریت، هم مدبر بودن، هم امانت و هم تقوا را استخراج کنیم، از نظر ما سابقه افراد تا حدودی گویای این مسایل است، طبیعتا اگر فرد گمنامی ثبت نام کند مشمول همان عدم احراز می شود.

افراد دیگری که در بحث ریاست جمهوری ثبت نام کردند و به قول شما از سیاسیون بودند و به هرحال افرادی شناخته شده بودند از همه این جهاتی که در اصل یکصد و پانزدهم آمده است در شورای نگهبان بررسی شدند.

آقایان شورای نگهبان خیلی دقت کردند که آیا آن چه در این اصل آمده است برای یک فرد امکان پذیر است یا خیر و بعد رای گیری می شد، ما که دوازده نفر بیشتر نداریم حداقل باید هفت رای مثبت داشته باشند تا بتوانیم این شرایط را احراز کنیم، برخی نامزدها این رای را نداشتند، من که نمی توانم به همکارم و عضو دیگر شورای نگهبان به زور بگویم به آقای زید که شش رای دارد، شما هم رای بدهید.

ممکن است که در بحث ها استدلال کنیم، آقایانی که شما هم از آنها نام بردید، توانایی و صلاحیت دارند، از نظر شما این فرد توانایی و صلاحیت داشته است اما از نظر من عضو شورا شاید این صلاحیت نبوده است یا عضو دیگر شورا نتوانسته است توانایی و صلاحیت این فرد را احراز کند و به همین جهت رای نداده است، بحث دیگری جز اینها نبوده است.

شرایط نسبت به افراد بحث شده است، گاهی وقت ها نسبت به یک فرد بیش از دو تا سه ساعت بحث می شد، شما فقط نتیجه آن را که تایید صلاحیت یا عدم صلاحیت بود، می دیدید.

* کاش می توانستیم مشروح مذاکرات درباره بررسی صلاحیت ها را منتشر کنیم

** این همان آفتی است که عرض کردم که ما نمی توانیم مشروح مذاکرات را منتشر می کنیم. ای کاش اگر منتشر می شد این سوالات شما به خودی خود پاسخ داده می شد و این کمکی به شورای نگهبان بود که ببینید درباره فلان شخص چقدر بحث شده است.

در کنار این ها خود اعضا درباره افراد سوابقی داشتند، مسایلی که گاهی اوقات به ما تکلیف می کردند که در مقام اجرایی و انتخابات هم بودیم که بروید درباره فلان موضوع نسبت به این فرد بررسی و گزارش دهید که این کار انجام می شد.

من خودم آمدم پیشنهاد دادم که اگر آقایان نامزدها می توانند در بحث مدیریت برنامه ای بدهند، برنامه خود را ارائه کنند و یکی از راه های احراز صلاحیت این فرد بود، در این دور ما گفتیم برخی از داوطلبان هم برنامه هایشان را دادند و این برنامه ها در شورا مطرح شد. برخی از آقایان رای دادند و برخی رای ندادند و بر این اساس صلاحیت ها احراز و یا رد شد.

از نظر حقوقی نمی‌توان به رای اعضای شورای نگهبان اعتراض کرد

* آیا این گونه نظر دادن بر اساس استنباط اشخاص، تصمیم گیری بدون وجود یک شاخص و معیار نیست؟

** نه، من عرض کردم که بر اساس سوابقی که افراد دارند این اظهار نظر انجام می شود، اما بدانید در بحث کیفی نظرات متفاوت می شود، من به عنوان عضو شورای نگهبان باید رای بدهم، فردی سابقه اجرایی دارد، معتقدم که ایشان سابقه و مدیریتش خوب بوده و توانایی لازم را دارد، اما ممکن است همکارم معتقد باشد این گونه نیست و به همین دلیل رای مثبت نمی دهد و همین کفایت می کند، چرا که قانون تشخیص را به عهده اعضای شورای نگهبان گذاشته است.

همین شیوه عملکرد در افکار عمومی این تلقی را به وجود آورده است که اعضای شورا هر کسی را که بخواهند تایید صلاحیت می کنند، یا به یک معنی به نوعی انتخابات را مدیریت می کنند، چرا که حتی یکی از نامزدهای تایید صلاحیت شده در مناظره ها گفت که نمی دانم چه شده است که من تایید شده ام؟

** شورای نگهبان حتی گاهی اعضای سابق خود را تایید صلاحیت نکرده است و این نشان دهنده بی طرفی اعضاست. از جهت ساختاری عرض می کنم شما وقتی که یک شرایط کیفی را قرار داده اید، سنجش آن ها بر اساس تشخیص فردی است که رای می دهد، ما ممکن است نسبت به یک فرد گزارشاتی داشته باشیم و نسبت به فردی دیگر گزارشی نداشته باشیم و این تشخیص اعضایی است که رای می دهند.

من این اطمینان را به شما و مردم می دهم که در شورای نگهبان این نگاه که از قبل چینش داشته باشیم و بدانیم چه کسانی می آیند و چه تعدادی حضور دارند، مطرح نبوده و نیست و آقایان اعضا هم عمدتا وقتی که در جلسه مواجه می شوند با اسم یک فرد، پرونده و سوابق را دریافت می کنند و اگر سوابقی نباشد، سوابقی که عضو شورا نسبت به آن نامزد دارد، حلاجی می شود.

این طور نیست که اسم یک نامزد را ببریم و بلافاصله رای گیری کنیم، بلکه سوابق نامزدها کاملا مطرح می شود، بعد آقایان رای می دهند، گاهی نسبت به یک فرد چندین جلسه بحث می شد.

موافق و مخالف نسبت به همین اشخاصی که گفتید، وجود داشت، همان گونه که نمایندگان مجلس حق رای دارند و نسبت به یک لایحه یا طرح موافق یا مخالف رای می دهند. از نظر حقوقی نمی توانید بگویید چرا موافقت یا مخالفت کرده است. ممکن است از نظر سیاسی بتوانید این ادعا را بکنید، اما از نظر حقوقی حق اعتراض به این رای را ندارید چون قانون گفته که نماینده مجلس باید رای دهد و تشخیص وی این بوده است.

در شورای نگهبان هم این گونه است، اساس این رای دادن همان شرایط و مستندات است، وقتی در یک جلسه درباره فردی دو سه ساعت بحث می شد و رای لازم را نداشت، گاهی اوقات برای ما هم نگرانی داشت و همین سوال هم برای ما در درجه اول مطرح می شد.

برای احراز صلاحیت برخی افراد ساعت‌ها بحث می‌شد

* یعنی شما هم بعضی مواقع آرای داده شده را درست نمی دانید؟

** نمی خواهم بگویم درست نبوده است، شاید من رای مثبت داده بودم اما مجموعا رای لازم را به دست نیاورده است، در این حالت باید چه کار کنیم؟ باید اعلام کنیم که فلان شخصی که دارای این سمت ها بوده است، صلاحیت ندارد، می رفتیم با داوطلبان صحبت می کردیم، طبیعتا نامزدها هم مطالبی داشتند و نکاتی مطرح می کردند ما این نکات را به جلسه شورای نگهبان منتقل می کردیم، می گفتیم درباره فلان شخص که یک برداشت اولیه موجود است و احتمال دارد که رای لازم را نیاورد، این مطالب را دارد، دوباره بحث می شد و درباره برخی افراد چندین جلسه صحبت می شد، چون بحث می شد رای نداشتیم ، می آمدیم صحبت می کردیم نظرات آنها را می گرفتیم و پاسخ را به شورا منتقل می کردیم، آقایان شورا بحث می کردند و ممکن بود رای اضافه یا کم شود و نهایتا ممکن بود منجر به عدم احراز شود.

* آیا می توان این موضوع را به عنوان اشتباه در تشخیص یاد کرد؟ مثلا فلان شخص تایید می شود که کشور را دچار بحران می کند؟

** نمی توانیم بگوییم اشتباه در تشخیص بوده است، اما وقتی می توانیم چرا ها را مطرح کنیم که توانایی و اختیاراتی داشته باشیم، شما این چراها را می توانید در نهادهای دیگر نیز شاهد باشید؛ آرای قضایی اشتباه، تصمیماتی که در مجلس به اشتباه گرفته می شود، تصمیماتی که قوه مجریه به اشتباه اتخاذ می کند، موارد زیادی است.

اگر بخواهیم بگوییم شورای نگهبان مشمول این حکم کلی است که البته انسان ها جایز الخطا هستند، بله این را می پذیریم، شورای نگهبان هم که یکی از آن ها من بودم، بنده سراپا اشتباه و تقصیر هستم، اگر بخواهید این حکم کلی را داشته باشید، بله، اما اگر بخواهیم هر مصداقی را بحث کنیم، شاید من در آن صورت بتوانم تحلیل دیگری داشته باشم البته جدای از دوربین و مصاحبه.

حضور افراد با ظرفیت شخصی در مصادر امور فقط هزینه دارد/ حضور احزاب قوی از ضرورت‌های جامعه ماست

* اگر کارکرد حزبی در کشور تقویت شود، فشار شورای نگهبان کمتر نخواهد شد؟

** فکر میکنم این نظر من که مربوط به چند سال قبل است و در دانشگاه هم خیلی بحث کردم در رسانه ها موجود باشد، احزاب هم می توانند به شفافیت و هم به دقت بیشتر کمک کنند، البته خب ممکن است معایبی هم وجود داشته باشد که باید آن را برطرف کنیم اما شیوه هایی که نه الزاما در کشورهای دیگر مرسوم است ولی باید با احزاب کار کنیم.

من معتقدم حضور افراد با ظرفیت شخصی در مصادر امور اجرایی فقط و فقط برای نظام ما هزینه است و هر نظام سیاسی هم این گونه است و اصلا ربطی به نظام ما ندارد، چون یک فردی می آید، همین اسامی که گفتید، این فرد اشتباهاتی دارد و عبور می کند و می رود ، دو دهه دیگر اسمی از این فرد به آن شکل در جامعه نیست و فقط در تاریخ است اما آثار و خسارت های آن را جامعه می پردازد و ماندگار است. اما اگر احزاب به میدان بیایند در مقابل بهره ای که می برند، هزینه هم می دهند، مشکل ما در جامعه این است که افراد از نظام بهره برداری می کنند اما هیچ هزینه ای را نمی دهند، نهایتا کنار می روند، این که هزینه نیست، اگر احزاب باشند به دلیل این که الی الابد می خواهند حضور داشته باشند تلاش می کنند افرادی را معرفی کنند که در مسیر صحیح حرکت کنند و با کمترین هزینه این کار انجام شود.

من با جدیت معتقد هستم و بارها هم عرض کردم که یکی از ضرورت های امروزی جامعه ما این است که احزاب فعال و موثر داشته باشیم نه احزاب تشریفاتی، شکلی و احزابی که از کنار قدرت شکل می گیرند و بعد هم با قدرت هم زایل می شوند بلکه احزابی به مفهوم واقعی بسیار موثر است.

مذاکرات ژنو مسیری است که در چارچوب نظام شکل گرفته است/ همه باید در جهت تقویت آن بکوشند

* شما به عنوان حقوقدان درباره مذاکرات ژنو و توافقات صورت گرفته را چگونه ارزیابی می کنید؟ از یک سو تاییدات مقام معظم رهبری را داشته ایم و به مذاکره کنندگان لقب فرزندان انقلاب دادند و در طرف دیگر خواسته های نمایندگان است و فشار برای افشای جزییات این مذاکرات را شاهد هستیم، مذاکره کننده تاکید دارد که در مرحله ای که نیاز به توافق است اطلاع رسانی می کنیم.

** من تا کنون هرچه رسانه ها اصرار داشتند در این باره مصاحبه نکرد ه ام، الان اولین باری است که عرض می کنم. واقعیت این است که مباحث ژنو را باید نگاه کلی داشته باشیم، این مسیری است که در چارچوب نظام شکل گرفته است و باید همه دستگاه ها، سازمان ها و افراد در جهت تقویت این بکوشند، ما نباید سعی کنیم که این را مخدوش جلوه دهیم و یا به شکلی مانع شویم.

اما از طرف دیگر هم باید دقت کنیم که منافع ملی جمهوری اسلامی ایران فدا نشود، اگر ما به گذشته برگردیم شاید روشن تر بتوانیم پاسخ دهیم، شما قرارداد الجزایر را دارید، این قرار داد در یک فضای بسته شکل گرفت اگرچه در آن زمان مجلس اجازه ای داد، بعد دیدیم که آثار آن چندان مطلوب نبوده است، ممکن است من که مامور به اجرا هستم اشتباه کنم، یعنی هدف اصلی ما خوب بوده است اما اجرا کننده قصور یا تقصیر داشته است و گاهی هم نه ، روند کلی دچار اشکال است.

درباره شفاف سازی که درباره شورای نگهبان هم می فرمایید، این شفاف سازی را نباید محدود کنیم تا جایی که قانون و منافع ملی اجازه می دهد باید این امر را داشته باشیم، محرم ترین افراد ما مردم هستند و به این اعتقاد داریم.

حضرت امام(ره) هر مسئله مهم را با مردم مطرح می کردند حالا جزییات را نه ، جزییات ضرورتی ندارد، دشمن می تواند از آن سوء استفاده کند اما در یک چارچوب مشخص و تعامل قانونی و قانونمند فکر می کنم که دولت محترم و مجلس محترم بتوانند به گونه ای عمل کنند که هم اطلاع رسانی لازم انجام شود و هم نمایندگان مجلس بتوانند که وظایف قانونی خود را انجام دهند ، مشکلی به وجود نخواهد آمد

حق مجلس این است که نظارت داشته باشد و مقدم بر این نظارت ، اطلاع داشتن و اطلاع یافتن از جزییات است، شما می فرمایید که برخی از جزییات محرمانه باید بماند، این را می توانند در جلسه غیر علنی مطرح کنند یا در حد کمیسیون ها مطرح کنند، می خواهم عرض کنم که راه کارهای قانونی برای محرمانه نگاهداشتن موضوع وجود دارد.

ما مشکلی هم داریم که گاهی اوقات مباحثی که محرمانه تلقی می کنیم ، طرف مقابل ما افشا می کند و این آسیب بزرگی است که چطور خدای نکرده مردم را محرم نپنداریم ولی طرف مقابل ما این کار را انجام دهد، معتقدم تا جایی که امکان پذیر است ولو به شکل غیر علنی و محدود، مجلس در کل آن چیزی که مجلس صدق کند نه الزما تک تک نمایندگان باید مطلع باشند، چون باید نظارت کنند، چون اگر مجلس اطلاع نداشته باشد، نظارت که وظیفه مجلس است انجام نخواهد شد اما اگر بخواهد مانع تراشی کند و این که بخواهد موضوع را در رسانه ها مطرح کند و موضوع لوث شود، طبیعتا این کار نباید شود.

ما اجازه نداریم منافع ملی را فدای منافع و نظرات شخصی کنیم. دولت محترم اقداماتی را شروع کرده است و باید این اقدامات پیش رود اما نظارت باید باشد، مراجع نظارتی ما باید بتوانند نظارت کنند و این موجب تقویت خود دولت هم خواهد بود.

چون اگر شما کاری انجام دهید واجازه نظارت ندهید در آینده اگر اتفاقی بیفتد و آسیبی ببیند مشکل صد چندان خواهد شد و می گویند شما خدای نکرده سوء نیت داشته اید که اطلاع رسانی مناسب نکرده اید. من فکر می کنم در مجموع امکان پذیر است، مخصوصا تعاملی که مجلس نهم با دولت یازدهم دارد می توانند چارچوب مشخصی تعین کنند که هم نظارت مجلس صدق کند و هم محرمانه بودن مذاکرات و اقداماتی که صورت می گیرد ، حفظ شود.

در گذشته فقط مذاکره انجام می‌شد / تعامل دولت با مجلس به نفع دولت است

* در این جا دو نکته مطرح است، حدود 10 سال این پرونده در اختیار شورای عالی امنیت ملی بوده است و کمتر نمایندگان درباره این مذاکرات درخواست جزییات می کردند، از طرف دیگر در شرایط فعلی که وزارت امور خارجه فقط اجرای این مذاکرات را به عهده دارد و سیاست های کلی در شورای عالی امنیت ملی اتخاذ می شود، رییس مجلس شورای اسلامی به عنوان عضو حقوقی دراین شورا حضور دارد و از جزییات مذاکرات و توافقات مطلع است، چرا باز هم عده ای از نمایندگان اصرار دارند که همه چیز به ما گفته شود؟

** البته حالا من در مقام مجلس نیستم، اما دو تفاوت وجود دارد، در گذشته فقط مذاکره انجام می شد و به جایی نرسیده بودیم، الان دولت اعلام کرده است که ما توافقی داریم، طبق قانون اساسی توافق نامه ها باید به مجلس برود، حالا توضیحاتی داده شد که این توافق نیست و یک برنامه اقدام است، من در این باره بحث ندارم و در کلاس های دانشگاهی بحث می کنیم که آیا توافق هست یا نه؟ اما به هر حال مرحله ای انجام شده است وبه اصطلاح دیپلمات های ما گام اول انجام شده است . در دوره های گذشته گام اولی صورت نگرفته بود و فقط مذاکره بود

تا جایی که اطلاع داشتم خود دبیر شورا با مجلس و رییس مجلس مذاکراتی داشت و آن ها را از این مذاکرات مطلع می کرد، خاطرم هست نوبت هایی که معاون دبیرخانه وقت به مجلس رفت و در جلسات غیر علنی گزارش هایی می داد، در این حد انجام می شد، اما الان به نتیجه ای رسیده است و گام اول اجرایی شده است و نمایندگان مجلس معتقدند که باید بدانیم چه توافقی صورت گرفته است؟ می گوییم برنامه اقدام مشترک اما شما آمده اید و برنامه اجرایی داده اید که در این تاریخ این اقدامات انجام شود، 200 کیلو تبدیل شود به 100 کیلو، تحریم ها به این صورت برداشته شود، نمایندگان الان بر این مسئله متمرکز هستند که این مراحلی که انجام شده و توافق شده است حد اقل ما مطلع باشیم.

در گذشته فقط مذاکره بود، ضمن این که گاهی اوقات که در جریان بخشی بودم بخشی از این مذاکرات در اختیار مجلس گذاشته می شد.

الان هم فکر می کنم که بهتر است این مباحثی که در رسانه ها برخی از نمایندگان مطرح می کنند و دولت حسب ظاهر مقاومتی دارد، در یک جلسه غیر علنی به پیشنهاد من، جلسه غیر علنی دولت و مجلس بشود خیلی از مباحث گفته شود اگر نمایندگان قانع شدند دیگر این مسایل تمام شود و اجازه داده شود که دولت مراحلش را پیش ببرد حالا چه اتفاقی پیش خواهد آمد مباحث بعدی وآتی ما خواهد بود.

* مقام رهبری نظارت عالیه دارند و آقای لاریجانی هم عضو شورای عالی امنیت ملی است.

** ظاهرا دیگر دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی دیگر به این پرونده کاری ندارد و از دستور خارج شده است و شاید اطلاعاتم اطلاعات ناقصی باشد.

* در مصاحبه ای که با آقای دکتر ظریف داشتیم به صراحت گفتند که سیاست های کلی پرونده هسته ای در شورای عالی امنیت ملی تصویب می شود و وزارت امور خارجه فقط نقش اجرایی دارد.

** بله، به هر حال مجلس هم شاید به سیاست ها اعتراضی نداشته باشند و بخواهند از نحوه اجرا اطلاع داشته باشند، مثلا اگر فردا مجلس موضوع تحقیق و تفحص نسبت به وزارت امور خارجه را مطرح کند، موضوع هسته ای هم یکی از آن ها می شود علیرغم این موضوعی که شما می فرمایید.

حضرت آقا یک نظارت کلی دارند نسبت به همه امور و ممکن است درباره شورای نگهبان هم بتوان این را گفت، اما آیا می توانیم بگوییم که چون حضرت آقا اشراف دارند شورای نگهبان نباید در جزییات پاسخگو باشند؟

قطعا این طور نیست، سیاست های عالی را حضرت آقا وضع می کنند و در جریان هستند، خاطرم هست درباره برخی از نهادهایی که روسای آن ها را مقام معظم رهبری منصوب می فرمودند، ایشان فرمودند که من رییس را منصوب می کنم اما دلیلی نمی شود که همه جزییات کار را در جریان باشم یا ضرورتی نداشته باشد که نهادهای نظارتی بر عملکرد آن ها نظارت کنند.

پیشنهادم این است که در مقابل وظیفه نظارتی مجلس، دولت محترم مقاومت نکند . به این شکل، من فکر می کنم در یک چارچوب و تعامل پیش می رویم، یعنی هم به مجلس اطلاع رسانی شود و مجلس نظارت کند و از آن طرف هم مجلس کمک کند این مسئله را در یک فضای سیاسی تحلیل نکند و مباحث سیاسی را طرح نکنند بلکه در یک مسیر صحیح و آرام پیگیری کنند، مراقبت ها برای همه نهادهای اجرایی ما لازم است وگرنه مجلس وظیفه دیگری ندارد، مجلس فقط وظیفه تقنینی ندارد و وظیفه نظارت هم دارد، من فکر می کنم قابل حل باشد اگر این تعامل بین دولت و مجلس شکل بگیرد.

ممکن است همه انتخابات در یکسال برگزار شود/ تجمیع انتخابات ضروری است

* امسال اولین دوره ای بود که تجمیع انتخابات را داشتیم، ارزیابی شما از تجمیع انتخابات و الکترونیکی کردن انتخابات چیست؟

** در دوره ای که به سمت تجمیع رفتیم، خود من اینجا بودم، پیشنهاد دادیم و دوستان ما در وزارت کشور و مجلس تلاش کردند که این مسئله صورت گیرد، اشکالات قانونی داشتیم همچون اصل 108 برای مجلس خبرگان که مصوبات را به عهده خود خبرگان گذاشته است، اشکالات دیگری هم در قانون اساسی داشتیم که در آن زمان هم برخی از نمایندگان محترم اشاره می کردند مثلا تمدید دوره ریاست جمهوری یا تمدید دوره مجلس که خلاف قانون اساسی بود، نهایتا هم مصوبه ای شد که به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفت و نهایی شد که تجمیع کنیم.

از جهت اقتصادی و اجتماعی مشکلی که داشتیم این بود که با توجه به انتخابات متعددی که داریم، حد اقل در هر سال یک انتخابات برگزار می شد و همه سال ها کشور درگیر یک التهاب اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بود و اصولا دستگاه اجرایی نمی توانستند به وظایف دیگر برسند، این پیشنهاد بود که حداقل بیاییم زمان آن را کم کنیم و به گونه ای تجمیع کنیم که هر دو سال یکبار برگزار شود که هم التهابات سیاسی، اجتماعی را نداشته باشیم و هم هزینه اقتصادی را کاهش دهیم.

یادم هست که در دهه 80 معاون سیاسی وقت وزارت کشور برای انتخابات مجلس اعلام کرد که حدود 100 میلیارد تومان هزینه لازم داریم. این هزینه خیلی سرسام آور است. همه این ها باعث شد که به سراغ تجمیع انتخابات برویم، الان که داریم این شکل را برگزار می کنیم جهات دیگری مطرح می شود از جمله این که اگر دو انتخابات ریاست جمهوری و خبرگان داشته باشیم، انتخابات ریاست جمهوری درگیری بیشتر برای مردم دارد در نتیجه انتخابات خبرگان را تحت الشعاع قرار می دهد، یا انتخابات مجلس و شوراها، انتخابات مجلس یکی دیگر را تحت الشعاع قرار می دهد.

انتخابات آینده ما انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات مجلس خبرگان است، فضای سیاسی چه می شود؟ آیا این مصلحت است که هر دو انتخابات کنار هم قرار بگیرد؟ این بحثی است که به تازگی مطرح شده است و این که آیا دوباره به تفکیک انتخابات برگردیم؟ اگر برگردیم ناچاریم این فاصله ها را به گونه ای دیگر حل کنیم ، یعنی انتخابات را به فاصله چند ماهه برگزار کنیم و در یک سال انتخابات جمع شود و دیگر تا حدود سه سال دیگر کشور آرام باشد و دچار التهابات سیاسی، اقتصادی نشود.

این ها ابعادی است که وجود دارد و الان رفته مجمع تشخیص مصلحت نظام، اگر بخواهد تفکیک شود چون فکر می کنم که مصوبه مجمع داشتیم، نظر مجمع هم شرط است و البته باید نسبت به قوانین دقت بیشتری کنم اما آن چه که در خاطرم هست، مصوب نهایی ما مصوب مجمع بود ونیازمند اصلاح در چارچوب اختیارات مجمع هستیم.

انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا تحت‌الشعاع انتخابات ریاست جمهوری بود

* یعنی از نظر شما انتخابات ریاست جمهوری در سال 92 ، انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا را تحت الشعاع قرار داده بود؟

** به نوعی این طور بود .یعنی ما بازخوردی که گرفتیم از مباحث موجود، همه نگاه ها متوجه انتخابات ریاست جمهوری بود و این را خیلی ها هم بیان می کنند، تحت الشعاع قرار گرفتن انتخابات منجر به این می شود که انتخابات دوم را مردم خیلی توجه نکنند و حتی شاید انتخابات اول را شرکت کنند و در انتخابات دوم شرکت نکنند.

یا این که اگر فضای سیاسی خاصی در انتخابات اول شکل گرفت این فضا بر انتخابات دوم هم اثر بگذارد، این ها اشکالاتی است که گفته شده است، معتقدم به دلایل اقتصادی و همان دلایلی که گفتم باید تجمیع داشته باشیم در غیر این صورت کشور زیان خواهد دید اما این که چگونه باشد، باید منتظر باشیم تا انتخابات آینده هم برگزار شود. اگر آفات یا آسیب هایی که مطرح شده است واقعی است باید به سراغ راه کار سومی غیر ازاین هایی که داشته ایم برویم.

اما بحث انتخابات رایانه ای ، به هرحال انتخابات نیازمند یک زیر ساخت هایی است که این زیر ساخت ها هنوز به خوبی انجام نشده است، یک بخش عمده آن بحث فنی است، در انتخابات هم خدمت دوستان وزارت کشور عرض کردم، چون آن موقع می گفتند که حال که توانستیم کارت سوخت را اجرا کنیم، برای انتخابات هم اجرایی است. من گفتم انتخابات با کارت سوخت خیلی فرق می کند.

انتخابات در یک روز است و در ساعات معینی است و سرنوشت کشور تعیین می شود ، اگر کوچکترین اشتباه و یا اتفاقی بیفتد، شما حوادث سال 88 را دیدید که با یک مسایل کوچک چه بحران هایی داشتیم، اگر در شمارش فنی این اتفاقات بیفتد نظم جامعه به هم میریزد و گرفتار مشکلات عدیده ای می شود.

ما از دوستان وزارت کشور خواستیم که یک بسته امنیتی به همراه برنامه رایانه ای به ما بدهید که این اطمینان حاصل شود اتفاقی نمی افتد، چون اگر در شمارش دستی تخلفاتی بتواند صورت گیرد در شمارش رایانه و برگزاری رایانه ای انتخابات، قطعا این حجم تخلفات گسترده تر خواهد شد و باید اطمینان ما 10 برابر شود از این که هیچ گونه اتفاقی نمی افتد.

راه کارهایی هم دیدیم، در همین دو سه دوره گذشته، دوستان ما در وزارت کشور برنامه هایی می آوردند، کار شناسان ما اشکالات فنی آن را می گفتند و خیلی رو به جلو رفت و انتخابات آزمایشی را انجام دادیم اما باز هم تا انتخابات رایانه ای به مفهوم واقعی خیلی فاصله داشت.

در انتخابات اخیر که پیشنهاد دادیم حوزه های بیشتری به صورت رایانه ای برگزار شود مواجه شدیم با کسری بودجه و کمبود منابع مالی و دوستان ما در وزارت کشور گفتند که به دلیل مباحث مالی نمی توانیم پوشش آن را تامین کنیم و گرنه از نظر فنی به نقاط قابل قبولی بین ما و وزارت کشور رسیده ایم اگر بتوانند تامین اعتبار کنند می توانیم شاهد انتخابات رایانه ای باشیم.

درباره اظهارت مطهری در صحن علنی مجلس اظهار‌نظری نمی‌کنم

* یکی از موضوعاتی که اخیرا مواجه شده ایم درباره اظهارات نمایندگان مجلس در صحن علنی است که با اعلام جرم از سوی دادستانی هم مواجه شده اند، به نظر شما چه حدی از اظهارات جرم نیست؟

** نمی دانم شما تفسیر سال 84 را ملاحظه کرده اید یا نه، آن تفسیری که انجام شد بحث بیان نظرات و مصونیت نمایندگان را مطرح می کند.

آقایان اعضا، مخصوصا فقها، معتقدند که این اصل مواردی که صراحتا یک جرمی اتفاق می افتد را خارج کرده است، یعنی نمایندگان محترم نمی توانند جرایمی که در بخش بیان نظرات متصور است همچون توهین، افترا را به زبان آورند، اگر این اظهارات متضمن این الفاظ مجرمانه باشد، قطعا نمایندگان مصون نیستند و مشمول مصونیت اصل 86 نخواهند بود.

این نظری است که در آن سال ها شورای نگبهان داشته است و هم چنان آن نظر باقی است. ما با اظهار نظر نمایندگان نسبت به یک مصوبه یا یک دستگاه یا نسبت به یک سازمان، مواجه هستیم و یا گاهی اوقات ممکن است الفاظی به کار رود که مصداق توهین و افترا باشد که در قانون مجازات اسلامی ما هست، این را شورای نگهبان معتقد است اگر مصداق جرایم باشد نمی تواند مشمول آن حکم مصونیت باشد.

* یعنی شما می فرمایید اظهار نظر علی مطهری جرم بوده است؟

** من الان هیچ اظهار نظری در این باره نمی کنم.

انحلال یک طرفه مجلس استبدادی است/ اصلاح قانون اساسی امکان پذیر است

* یکی از مواردی که اخیرا مطرح شده است و بعضی از حقوقدانان آن را مطرح می کنند، تصمیم گیری در مقاطع خاصی است که شاید نیاز به انحلال مجلس باشد، در قانون اساسی به نظر می رسد این خلا وجود داشته باشد. آیا شما این نقص قانون اساسی را قبول دارید؟

** بله در قانون اساسی نیست، این بحث در زمان تدوین قانون اساسی هم در حوزه اختیارات رهبری و هم برای رییس جمهوری مطرح شده است.

ما برخی از اصول قانون اساسی را از دیگر کشورها گرفته ایم و این موضوع در قوانین آن کشورها هم هست.

در آن جا در قبال اختیاری که به رییس جمهوری برای انحلال مجلس داده شده است، اختیار متقابلی هم هست یعنی مجلسی است که دولت هم برآمده از همان مجلس است.

بنابراین اگر مثلا در انگلستان نظام پارلمانی داریم و نخست وزیر می تواند پارلمان را منحل کند در واقع خودش را هم منحل کرده است. یعنی این انحلال دو جانبه است.

به همین دلیل وقتی نخست وزیر انگلستان دستور انحلال پارلمان را می دهد باید ظرف سه ماه انتخابات برگزار شود و در این انتخابات جدید ممکن است دولت عوض شود، پس باید به این موضوع دقت شود.

در زمان تدوین قانون اساسی این موضوع مطرح شده است و خبرگان قانون اساسی تشخیص ندادند که این می تواند به نظام ما کمک کند و چون یک طرفه است می تواندخدای نکرده به نوعی از استبداد منجر شود و به همین خاطر از آن گذشته اند و گفتند که چنین چیزی وجود نداشته باشد.

اما الان در اصل 110 قانون اساسی داریم، چون رهبری نظام بعد از اصلاح قانون اساسی در سال 68 وظیفه هماهنگی بین قوا را دارد و در اصل 110 اختیاراتی لحاظ شده است .

مثلا حل معضلات کشور، همین اشاره ای که داشتید، بند 7 اصل 110 یعنی حل اختلاف بین قوای سه گانه که مقام معظم رهبری می توانند داشته باشند و در کنار آن مثلا در چند سال قبل، معظم له دستور تشکیل هیات عالی حل اختلاف را دادند.

این ها راه کارهایی است که در قانون اساسی داریم برای حل اختلافات و مشکلات، در طول این چند سالی که توفیق داشتم در این هیات باشم، گزارشات مختلفی هم از مجلس و هم از دولت می آمد و بررسی می شد، آن نظری که صحیح تر به نظر می رسید به دستگاه های ذیربط اعلام می شد تا بر آن اساس عمل کنند.

راه کار حل و فصل اختلافات را در قانون اساسی داریم ولی این که آیا این راه کار یک سویه باشد یا یک راه کار حذفی باشد، راه کار حذفی را قانون گذاران ما تشخیص ندادند که می تواند کمک کند و به همین جهت هم این موضوع را لحاظ نکردند.

* حضرت آقا در سفری که به کردستان داشتند، نظام پارلمانی را مطرح کردند، به نظر شما آیا این ضرورت وجود دارد که هم نخست وزیری احیا شود و هم نظام پارلمانی اصلاح شود؟

** فکر کنم مقام معظم رهبری در جایی دیگر فرمودند که مقصودم این نبوده است که الزاما در یک زمان کوتاهی این کار انجام شود، اما هر سندی که انسان تدوین می کند با اقتضائات زمان و با گذشت زمان نیازمند بازنگری و اصلاح است از جمله قوانین اساسی که همه کشورها دارند.

اصل این که قانون اساسی نیازمند بازنگری است ممکن است قابل قبول باشد و حرفی هم نیست، اما چگونه و در چه مورادی قابل بحث و نیازمند برگزاری جلسات کارشناسی متعددی است تا ببینیم در مقاطع فعلی باید این اصلاحات انجام شود یا می تواند با تفسیری که شورای نگهبان دارد از آن عبور کنیم؟

با حفظ این نکته که کشورهایی که سابقه قانون اساسی مدون بیشتر از همه کشورها دارد آمریکاست، تعداد اصلاحاتی که در قانون اساسی امریکا به عمل آمده است چون اصلاحات آن موردی بوده است بیش از 27 مورد نیست، شاکله قانون اساسی حفظ شده است اما تعدادی اصلاحات موردی بنا بر اقتضائات زمان به آن وارد شده است.

قانون اساسی بر خلاف قانون عادی همیشه نباید در معرض اصلاح باشد، این خودش یک آفت است. باید جایگاه و قداست قانون اساسی حفظ شود و نباید هر مشکلی که دیدیم به جای این که مشکل را از طرق دیگر مثل اصل 110، تفسیر قانون اساسی، تدوین قانون جدید، راه کار تعامل بین قوای سه گانه حل کنیم به سراغ اصلاح قانون اساسی برویم.

من موافق اصلاح زود هنگام قانون اساسی نیستم اما به هرحال قانون اساسی مثل بقیه قوانین هم نیازمند اصلاح است.

* آیا در مرکز تحقیقات شورای نگهبان درباره ضرورت های اصلاح قانون اساسی و موارد آن، تحقیقی انجام شده است؟

** درباره اصلاح قانون اساسی تحقیقی نداشته ایم اما طبیعتا مرکز تحقیقات شورای نگهبان چون با قانون اساسی سر و کار دارد در زمینه های مختلف کار انجام شده است اما درباره اصلاح قانون اساسی تا کنون موردی نداشته ایم.

اعتراضات باید در چارچوب قوانین باشد/نباید مخالفت با یک قانون را به اعتراض گسترده تبدیل کرد

* یکی از موضوعاتی که بعد از هر انتخاباتی متصور است، اعتراضات مدنی است، آیا در قوانین ما حقی برای اعتراض مدنی در نظر گرفته شده است؟

** در انتخابات یک اعتراض داریم که خود نامزدها مراجعه می کنند و اعتراضاتشان را در چارچوب قوانین مطرح می کنند، مرجعی که صحت و عدم صحت انتخابات بر عهده اش است می تواند اظهار نظر کند، در شورای نگهبان این را داریم.

همین انتخابات مجلس نهم را ملاحظه کنید، به دلیل این که در بعضی حوزه های انتخاباتی مشکلاتی بروز کرده بود، انتخابات آن حوزه ها را باطل اعلام کردیم.

اما اگر برگردیم به این که حالا اگر اختلافی داریم یا اتفاقی افتاده است منجر به یک اعتراض مدنی به قول شما شود این اعتراضات مدنی باید به چارچوب قانون اساسی و یا عادی برگردد.

در آن جا بحث آزادی اجتماعات در ذیل قوانین موجود ما چگونه باید برگزار شود؟ اگر قانون اجازه می دهد طبیعتا منعی ندارد، قوانین عادی ما هم راه کاری تعیین کرده است که مجوزی گرفته شود و اقدامی صورت گیرد.

* گفته می شود که اجتماعات یا اعتراضات مدنی منوط به مجوزی شده است که هیچ گاه صادر نمی شود

** حالا در این دوره از وزیر محترم کشور درخواست کنید که این کار انجام شود، به هر حال ما نیازمند رفتار قانونی هستیم. اولین شرط، ملاحظه قوانین است. اگر قوانین راه کاری برای اصلاح دارد از آن طریق اقدام کنیم، اما به مجرد این که من با یک قانون مخالف هستم آن را به یک تظاهرات مدنی یا عمومی یا اعتراض گسترده تبدیل کنیم، آیا این ضرورت هر جامعه ای هست یا نیست؟ فکر می کنم این ها قابل بحث است که باید در کلاس های درس درباره آن پرداخت.

مسئولیت سخنگویی شورای نگهبان را نخواهم پذیرفت

* به عنوان آخرین سوال، سخنگوی شورای نگهبان در چه زمانی معرفی خواهد شد و آیا شما باز هم سخنگوی شورای نگهبان خواهید بود؟

** بنده بی اطلاعم، درباره خودم قطعا نه، بنده دیگر مایل نیستم که برگردم و تا کنون صحبتی هم با من نشده است چرا که شورا هنوز نفیا یا اثباتا صحبتی نکرده است ولی قطعا من این مسئولیت را نخواهم پذیرفت.

* مگر کار سختی بوده است؟

** این را باید شما بگویید که پشت دوربین قرار گرفتن سخت است یا خیر؟

* از حوصله و پاسخگویی شما بسیار سپاسگزاریم.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات