سایت بصیرت، گروه فرهنگی/ «فرشتهها با هم میآیند» جدیدترین فیلم سینمای ایران با محوریت «روحانیت» است. سوژهای که طی یک دهه اخیر وارد سینمای ما شده است. موج فیلمهایی با محوریت شخصیتهای ملبس به پوشش روحانیت با آثاری چون «مارمولک» به کارگردانی کمال تبریزی، «زیر نور ماه» به کارگردانی سیدرضا میرکریمی، «طلا و مس» به کارگردانی همایون اسعدیان، «او» به کارگردانی رهبر قنبری و «سیب و سلما» ساخته حبیب اله بهمنی آغاز شد. در همه این فیلم ها، طلبه ها و روحانیون، شخصیت اول یا قهرمان داستان بودند. البته به جز این آثار، در فیلمهای دیگری چون سه گانه «اخراجیها» و «معراجیها» به کارگردانی مسعود دهنمکی، «طبقه حساس» ساخته کمال تبریزی، «سینه سرخ» به کارگردانی پرویز شیخ طادی، «قلادههای طلا» به کارگردانی ابوالقاسم طالبی، «لطفا مزاحم نشوید» ساخته محسن عبدالوهاب، «استشهادی برای خدا» به کارگردانی علیرضا امینی و ... نیز شخصیت روحانی حضور داشت.
اما طی دو سال گذشته، تصویر روحانیت در آثار سینمایی افزایش یافته است. به طوری که در این زمان محدود، فیلمهای «رسوایی» به کارگردانی مسعود ده نمکی، «پنجشنبه آخر ماه» ساخته ماشاءاله شاهمرادی زاده، «آفتاب، مهتاب، زمین» به کارگردانی علی قوی تن، «گهواره ای برای مادر» ساخته پناه برخدا رضایی (درباره طلبه زن)، «ناخواسته» به کارگردانی برزو نیک نژاد، «حق سکوت» به کارگردانی محمدهادی نائیجی و «فرشته ها با هم می آیند» ساخته حامد محمدی درباره زندگی طلاب و روحانیون ساخته شده است.
نکته قابل توجه درباره این آثار، رویکرد کلیشه ای و شبیه به هم اکثریت این فیلم ها به ملبسان به لباس روحانیت است. البته نمی توان منکر شد که در خیلی از این فیلمها هدف، ارائه تصویری دوست داشتنی از این طیف از جامعه بوده است. یعنی در اغلب آثار فوق، روحانیون با ویژگی های مثبتی چون ساده زیستی، قرار داشتن در کنار قشر مستضعف، علاقه مند به خانواده و همسر و فرزندان، دارای عواطف و احساسات انسانی و پاک بودن به نمایش درآمده اند. اما در این تصویرسازی، مشخصه هایی مثل انزوا، عدم توانایی در برقراری ارتباط با مردم و ضعف در برطرف کردن بحران های زندگی هم دیده می شود. اکثریت فیلم های سینمای ما در یک دهه گذشته برای ترسیم روحانیون و زندگی طلبه ها از همین شاخصه های کلیشه ای به عنوان یک فرمول ثابت استفاده کرده اند.
فیلم «فرشته ها با هم می آیند» هم دقیقا بر مبنای همین کلیشه ها به تصویر کشیده شده است و می توان گفت که هیچ گونه نوآوری و خلاقیتی در نحوه بازآفرینی تصویر روحانیت در این فیلم صورت نگرفته است. حامد محمدی، در نخستین فیلم سینمایی خودش درحالی به موضوع روحانیت پرداخته که وی قبلا با نگارش فیلمنامه «طلا و مس» در این زمینه خودآزمایی کرده و موفق شده بود. این درحالی است که «فرشته ها با هم می آیند» یک کپی ضعیف از «طلا و مس» محسوب می شود. هر چند که این أثر به عنوان فیلم نخست یک کارگردان قابل قبول است، اما انتظار می رفت که حامد محمدی نسبت به «طلا و مس» که فیلمنامه اش را نوشته بود، نوآوری هم نشان دهد. اما همه شاخصه ها و کلیات این دو فیلم به هم شباهت دارند، با این تمایز که «طلا و مس» فیلم قوی تری بود.
داستان این فیلم درباره طلبه جوانی است که زندگی ساده و فقیرانه ای دارد. او تصمیم می گیرد برای بهبود وضع مالی خود، در یک فیلم سینمایی نقشی مشابه شغل خودش یعنی طلبگی را بازی کند. اما این تصمیم با مخالفت همسرش روبرو می شود و روحانی جوان از خیر این کار می گذرد. تا اینکه ناگهان همسرش بچه هایی سه قلو را به دنیا می آورد و زندگی آن ها وارد فاز جدیدی می شود و ...
«فرشتهها با هم میآیند» هم حال و هوا و مضمونی نزدیک به «طلا و مس» دارد. چون روایت و تصویر فیلم، وارد حریم زندگی شخصی یک روحانی جوان می شود. حتی سیر روایت و قصه دو فیلم هم بی شباهت به یکدیگر نیستند. ازجمله، گرفتاری شخصیت محوری فیلم در مشکلات معیشتی و عشق وی به همسرش، نوسان ماجراهای فیلم در حد فاصل کمدی و تراژدی و پایان خوش را می توان برشمرد. البته در فیلم «فرشتهها...» کارگردانی فیلم به مراتب نسبت به فیلمنامه آن جلوتر است. چراکه ما شاهد ساختار بصری نسبتا شسته و رفته ای هستیم که در آن میزانسنها رعایت شده است. کارگردان، در فضاسازی موفق است و توانسته حال و هوایی شاعرانه و در عین حال صمیمی را در فیلم ایجاد کند. نقش آفرینی بازیگران فیلم متعادل و کنترل شده است و در مجموع، آنچه به ساختار فیلم مربوط می شود، قابل دفاع است. اما مشکل اصلی فیلم «فرشتهها...» فیلمنامه اش است. فیلمنامهای که از بار روایی و دراماتیک چندانی بهره مند نیست و بیشتر برای یک تله فیلم یا فیلم کوتاه مناسب است. یعنی در طول فیلم هیچ گره و تعلیقی وجود ندارد و اوج و فرودهای داستان فیلم، بسیار کم است.
اما اهمیت فیلمهایی چون «فرشتهها...» بیش از هر چیز به تصویرسازی آنها از روحانیت وابسته است. با گذشت بیش از 35 سال از پیروزی انقلاب اسلامی و حاکمیت نظام مقدس جمهوری اسلامی به پیشقراولی روحانیون آگاه و بیدارگر اما سینمای ما هنوز هم نتوانست چهره ای آرمانی از این طیف نشان دهد.
همان طور که بیان شد، در فیلم «فرشته��ا...» هم سعی شده تا با بهره از کلیشههای استفاده شده در آثاری که پیش از این به روحانیت پرداخته بودند، این سوژه مهم به تصویر کشیده شود. البته در این فیلم، ضمن تأکید بر وجوه متعالی و مترقی قشر روحانیت، نظیر زندگی ساده و همنشینی با طبقه محروم جامعه، روی ویژگیهای انسانی و علایق زمینی این گروه نیز مانورداده شده است. به همین دلیل هم برای ایفای نقش شخصیت روحانی فیلم از جواد عزتی استفاده شده است. چون که این بازیگر به عنوان یک کاراکتر طنز در ذهن مخاطب نقش بسته است و حضور او در این فیلم، تمهیدی است برای ترسیم چهرهای ساده و صمیمی از یک طلبه. در این فیلم م یبینیم که روحانیون هم مثل طبقه کاگرها و کارمندان و کشاورزها، برای کسب حلال مجاهده میکند، به همسرش عشق میورزد و گاهی با هم دعوا میکنند.
نمایش همه این موضوعات در این فیلم، زیبا و دلچسب از آب درآمده و چهرهای دوست داشتنی از یک روحانی را ارائه داده است. اما این همه برای ترسیم افراد شاغل در صنف تبلیغ دین کافی نیست. واقعیت این است که به هر حال، روحانیت آرمانی و پیشرو، در عین ساده زیستی و پاکدستی اما سیاسی و مبارز است و نمی تواند نسبت به آنچه در جامعه پیرامونش می گذرد بی تفاوت باشد. نمونه چنین شخصیتهایی در روزگار معاصر ما فراوان بوده است. از ابرمردی به نام امام خمینی(ره) تا بزرگانی چون امام سیدعلی خامنهای(حفظه الله)، امام موسی صدر، شهید مطهری، شهید بهشتی و ... آنها هم در میان مردم زندگی می کردند؛ انسان های بزرگی که در خانه های کوچکی می زیستند، مثل مستضعفان. آن ها هم خانواده داشتند و به همسر و فرزندانشان محبت می کردند. اما علاوه بر اینها، رهبران جامعه خویش هم بودند؛ منبر می رفتند و با کفر و طاغوت، شاه و آمریکا هم مبارزه می کردند.
سینمای ما زمانی میتواند چهرهای روشن و «حقیقی» از روحانیت شیعه آرمانگرا ارائه دهد که در کنار همه شاخصههای انسانی روزمره، به وجوه سیاسی و مبارزاتی روحانیت نیز بپردازد.
دانلودفیلم فرشتهها با هم میآیند