اسلام و قرآن در معرض خطر
اولین توطئه و برنامه در دستور کار، حذف موازین اسلامی و دینی از قانون و مقررات کشور بود.
این نقشه با بهکارگیری تز استعماری قدیمی جدایی دین از سیاست شروع شده بود و تمام امکانات رسانهای به کار گرفته شده بود تا افکار عمومی را به این باور برسانند تا فاصله دین از سیاست در جامعه رایج شود و تا حدودی موفق شده بودند که حضرت امام در این رابطه نکات بسیاری را متذکر و در مواردی خطر حذف احکام اسلام و قرآن را یادآور شدند و در اعلامیه شدیداللحنی اعلام کردند: «هدف اجانب، قرآن و روحانیت است. دستهای ناپاک اجانب با دست این قبیل دولتها قصد دارد قرآن را از میان بردارد و روحانیت را پایمال کند.»
حضرت امام خمینی(ره) برای مقابله با دسیسههای عوامل استکبار که رژیم شاه در دست اجرا داشت با ابتکار جدید مسئله تحریم عید نوروز ۴۲ را طرح کرد و ابتدا در نشستی با علما و مراجع تقلید موضوع را در میان گذاشت که مورد تأیید و استقبال آنها قرار گرفت و سپس در تاریخ ۲۳ اسفند ۴۱ با صدور نامهای خطاب به علمای سراسر کشور خطر طرح نابود کردن اسلام و قرآن را گوشزد کرد و مرقوم فرمود: «اینجانب عید نوروز را به عنوان عزا و تسلیت به امام عصر(عج) جلوس میکنم و به مردم اعلام خطر مینمایم. مقتضی است حضرات آقایان نیز همین رویه را اتخاذ فرمایند تا ملت مسلمان از مصیبتهای وارده به اسلام و مسلمین اطلاع حاصل نمایند.»
طرح پیشنهادی امام مورد استقبال علما قرار گرفت. برخی بهصورت فردی و عدهای بهصورت جمعی مجالس عزا برپا کردند و گروههای هوادار مراجع مانند موتلفه اسلامی اعلامیههای صادره را در سراسر کشور توزیع کردند و در راهپیماییها با شعار «اسلام پیروز است، استبداد محکوم است» از مواضع علما و روحانیون حمایت کردند.
طرح سرکوب روحانیت
تنها جریان قاطع و انقلابی که در برابر خواست و توطئههای آمریکاییها ایستاد، روحانیون و طلاب حوزههای علمیه و مساجد و منابر بودند.
مراسمی در مدرسه فیضیه پیرو اعلامیههای علما مبنی بر تحریم عید که مصادف با شهادت امام جعفر صادق(ع) بود، برگزار شد و همانند آن در قم و تهران و سایر شهرها برپا شد. طرح سرکوب آن را در صورت کار قرار دادند و سرلشکر پاکروان، رئیس ساواک وقت با تلگرافی به کلیه سازمانهای امنیت سرتاسر کشور ابلاغ کرد که «احتمال دارد بعضی از وعاظ در مساجد هنگام وعظ با توجه به اینکه جمعه دوم فروردین که مصادف با رحلت امام جعفر صادق(ع) است، مطالبی بر خلاف مصالح کشور ایراد و اذهان عمومی را مشوب سازند.»
وی به همین علت از ساواکهای تابعه خواست با تشریک مساعی مأموران و مسئولان انتظامی محل «در مقابل وعاظ محرک در مساجد نیز دستهجاتی وجود داشته باشند که با ذکر صلوات مانع اظهارات نامناسب آنان بشوند.»
اسناد و مدارک بسیاری وجود دارد که گویای برنامهها و توطئههای ساواک در اینباره است. آنها میخواستند محافل و مجالس روحانیت را به هم بزنند و علاوه بر آن اسناد دیگری وجود دارد که گویای سرکوبی همراه با خشونت آنهاست که گاهی منجر به جنایت میشد.
ساواک گزارشی نزد شاه میبرد و شاه دستور میدهد که شدت عمل بیشتر شودد و در نتیجه با دستور شاه سرهنگ مولوی رئیس ساواک تهران مأمور میشود با نیروهایش روانه قم شود و با این هدف از همان اول صبح فضای عمومی قم ملتهب میشود. شاهدان عینی در خاطراتشان تعداد نفرات و وضعیت آنها را توضیح دادهاند، برخی با ذکر ۵۰۰ کماندو و با ماشینهایشان شرح مبسوطی از آن روزها ارائه کردهاند.
و چه جنایتی در مدرسه فیضیه انجام دادند. در حمله نیروهای اعزامی از تهران به مدرسه فیضیه طبق ادعای رژیم دهها نفر مجروح شدند و یک نفر نیز کشته شد، طبق اعلامیههای حوزههای علمیه چندین نفر از طلاب را در حد مرگ مضروب ساختند که پس از مدتی درگذشتند، تعداد زیادی مفقودالاثر شدند، این فاجعه داستان غمانگیزی دارد که هنوز بسیاری از مطالب آن پنهان و ناگفته مانده است. مشابه همین جریان در مدرسه طالبیه تبریز انجام گرفت.
اولتیماتوم شاه و طرح مهاجرت مراجع تقلید
رژیم شاه با این سرکوب اهداف سیاسی و توطئه دیگری را دنبال میکرد، قصد داشت با این سرکوب و فشارها پایگاه اجتماعی حوزههای علمیه را تضعیف کند و همچنین مرجعیت را در موضع انفعال قرار دهد و از طرفی با فشار روحی و روانی، علما و مراجع تقلید ناراضی از ایران به نجف بروند. شاه از بازتاب واقعه سرکوب مدرسه فیضیه و طالبیه قصد چنین بهرهبرداری داشت. در حالی که ایران به یکی از قویترین پایگاههای مرجعیت تشیع تبدیل شده بود. بهخصوص هنگامی که آیتاللهالعظمی حاجسیدمحسن حکیم، علما و مراجع تحت فشار را، به نجف دعوت کرد. پیرو این دعوت رژیم شاه هم اولتیماتوم داده و تهدید کرده بود. حضرت امام برای هماهنگی و وحدت نظر، مراجع قم را به یک نشست فرا خواند و تصمیم گرفته شد طی پیامی مهاجرت به نجف را رد کنند و حضرت امام طی تلگرافی خطاب به آیتالله حکیم مرقوم فرمودند: «امید است با وحدت کلمه علمای اعلام اسلام و مراجع وقت ـ کثّرالله أمثالهم ـ حفظ استقلال مملکت و قطع دست اجانب را نموده، از حریم اسلام و قرآن کریم دفاع کرده، نگذاریم دست خیانت به احکام مسلّمه اسلام دراز شود. ما میدانیم با هجرت مراجع و علمای اعلام ـ أعلَیالله کلمتَهم ـ مرکز بزرگ تشیع در پرتگاه هلاکت افتاده و به دامن کفر و زندقه کشیده خواهد شد و برادران ایمانی عزیز ما در شکنجه و عذاب الیم واقع خواهند شد. ما میدانیم با این هجرت، تغییرات و تحولات عظیمی روی خواهد داد که ما از آن بیمناکیم. ما عجالتاًً در این آتش سوزان به سر برده و با خطرهای جانی صبر نموده، از حقوق اسلام و مسلمین و از حریم قرآن و استقلال مملکت اسلام دفاع میکنیم و تا سر حد امکان مراکز روحانیت را حفظ نموده، امر به آرامش و سکوت مینماییم.»
محرم و شعله انقلاب عاشورایی
در آستانه ماه محرم، امام خمینی و روحانیون تصمیم داشتند برای آگاهی به مردم اهتمام جدیتری کنند و ایام ماه محرم و مظلومیت شهادت حضرت اباعبدالله(ع) را با مردم مسلمان و مظلوم تحت ستم رژیم شاه پیوند دهند.
با نزدیک شدن ماه محرم ساواک طرحی تهیه کرده بود تا اقدامات احتمالی روحانیون را خنثی کند و با صدور پیامی به کلیه ساواک اعلام کرده بود: «با مدیران مساجد و بانیان مجالس سوگواری تماس گرفته و از آنان خواسته شود که به وعاظ و روضهخوانهای خود توصیه نمایند فقط در اطراف مطالب دینی صحبت و از اهانت به مقامات و تحریک مردم خودداری کنند… قبل از محرم به سردستهها تذکرات لازم داده شود که مراقب حفظ مقررات و نظم دسته خود باشند.»
حضرت امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) در یک پیام مهم و انقلابی طرح توطئه رژیم را برملا میکنند و یک هفته پیش از آغاز محرم با صدور اعلامیهای مهم تمام نقشههای ساواک خنثی میشود. بهخصوص آنجایی که مرقوم فرمودند: «این التزامات علاوه بر آنکه ارزش قانونی نداشته و مخالفت با آن هیچ اثری ندارد، التزامگیرندگان مجرم و قابل تعقیب هستند… آقایان بدانند که خطر امروز بر اسلام کمتر از خطر بنیامیه نیست… خطر اسرائیل و عمال آن را به مردم تذکر دهید. در نوحههای سینهزنی از مصیبتهای وارده بر اسلام و مراکز فقه و دیانت و انصار شریعت یادآور شوید…»
اعلامیه امام باوجود همه نقشهها و اخطارهای رژیم تأثیر خود را گذاشت. ساواک در گزارش خود آورده بود: «حتی روش آن عده از گویندگان مذهبی را نیز که کمتر وارد جنجالهای سیاسی میشدند، تغییر داده و چون خود را به موجب فتوای آیتالله خمینی شرعاً مسئول میدانند شروع به انتقاد و تحریک کردهاند… در دو سه روز اخیر (۵ تا ۸ محرم) اغلب بیانات وعاظ پیرامون مسائل جهاد و لزوم مقاومت در برابر دولت، آزادی، حادثه مدرسه فیضیه، تسهیلاتی که برای مسافرت جاسوسان بهائی به لندن فراهم شده، افکار عده کثیری از طبقات مختلف مردم متدین را بر ضد مقامات عالیه و زمامداران کشور به هیجان آورده است.» در ایام ماه محرم رژیم هیجانات عاشورایی مردم را پیشبینی کرده بود، رئیس ساواک دستور داده بود فهرستی از اسامی و مشخصات روحانیون تهیه شود تا پس از عزاداری تصمیمات لازم درباره آنها اتخاذ شود. با تمام شدن روز عاشورا ساواک به مدت سه روز ۵۷ نفر از روحانیون و وعاظ را دستگیر و زندانی کرد.
شعلههای انقلاب عاشورایی شهرهای تهران، قم، مشهد و سایر شهرها را فرا گرفته بود و امام همچنان برنامه سخنرانی داشتند که توطئههای دیگری رقم خورد.