خطر گسترش ناامنی و تروریسم، دولت لیبی و کشورهای شمال آفریقا را به هراس انداخته و حتی ممکن است با وجود تجربه ناموفق پیشین، دوباره پای نیروی نظامی خارجی را به این کشور باز کند.«معمر قذافی» رهبر کشته شده لیبی، بارها ادعا کرده بود وزنه ای برای صلح و ثبات در منطقه شمال آفریقا است.آن روزها گرچه بسیاری از رهبران جهان گفته های قذافی را می شنیدند و شاید در پنهان و آشکار به آن می خندیدند، اما اینک سه سال پس از مرگ او در جریان نبرد با گروه های شبه نظامی و قبایلی که به کمک های تسلیحاتی و اطلاعاتی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) پشتگرم بودند، بی ثباتی و ناامنی فزاینده لبخند را بر لبان سیاستمداران سرزمین منا (خاورمیانه و شمال آفریقا) خشکانده است.
تنش در لیبی آنچنان بالا گرفته که مرجعی داخلی در اتحادیه آفریقا از نمایندگان الجزایر، تونس، مصر، سودان و چاد برای خروج لیبی از بحرانهای امنیتی تشکیل شده است.نخستین برنامه «دلیتا محمد دلیتا»، نخست وزیر پیشین جیبوتی پس از تعیین شدن به عنوان فرستاده ویژه اتحادیه آفریقا در لیبی، 10 روز به لیبی، سودان، مصر، الجزایر و چاد سفر کرد.وی 23 تیرماه و در پایان سفر خود به تونس رفت تا در نشست وزرای امورخارجه کشورهای همسایه لیبی شرکت کند؛ نشستی که ترجیع بند همه گفته ها در آن، نگرانی از اوضاع نابسامان لیبی و چاره اندیشی برای خروج از بحرانهای امنیتی و مهار روند رو به گسترش بی ثباتی، تروریسم و قاچاق سلاح از این کشور بود.
تونس، الجزایر، سودان، مصر، چاد و نیجر هرج و مرج لیبی در دوران گذار و انتقال قدرت را تهدیدی برای خود دانستند؛ آن هم در شرایطی که غیبت هیات لیبیایی برای شرکت در نشست، بر نگرانی های همسایگان مهر تایید میزد.
وزیر امورخارجه لیبی و هیات همراه در پی درگیری گروه های مسلح نزدیک فرودگاه طرابلس نتوانستند برای شرکت در نشست تونس، کشور را ترک کنند.
گروه «اتاق عملیات انقلابیهای لیبی» و شبه نظامیان «زنتان» از 22 تیرماه در این منطقه درگیر شده اند و همچنان پرتاب راکت به فرودگاه طرابلس که تاکنون به آسیب دیدن 90 درصد هواپیماها منجر شده است، ادامه دارد.
گروه شبه نظامی زنتان از شهری در حومه جنوب غربی طرابلس سر بر آوردند و بیشترین شهرت خود را پس از دستگیری «سیف الاسلام قذافی» پسر معمر قذافی، به دست آوردند.این گروه با وجود همه کشمکش ها با دولت و نهادهای بین المللی، همچنان سیف الاسلام را در اختیار دارد. کنترل فرودگاه نیز تا پیش از این به دست اعضای گروه زنتان بود.گروه های لیبرال در دولت و کنگره ملی لیبی از این شبه نظامیان پشتیبانی می کنند.
از سوی دیگر، برخی سیاستمداران به ویژه «نوری ابوسهمین» رئیس کنگره ملی لیبی (مجلس این کشور)، پشت پرده تشکیل گروه اتاق عملیات انقلابیهای لیبی قرار دارند که پارسال با هدف تامین امنیت پایتخت راه اندازی شد؛ امری که همان زمان نیز با مخالفت «علی زیدان» نخست وزیر پیشین، همراه بود.
اسفندماه 1392 و پس از رای کنگره ملی درباره برکناری زیدان، «عبدالله الثنی» وزیر دفاع وقت لیبی، اداره دولت موقت را در دست گرفت اما وی هم نتوانست در برقراری امنیت گامی پیش برد.شهرها و بندرگاه های نفتی به اشغال گروههای شورشی درآمد، قبایل گوناگون از جدایی و استقلال دم زدند و مناطق شرقی و غربی (مرز الجزایر و تونس) به جولانگاه تندروهای تکفیری تبدیل شدند.
همچنین از اردیبهشت ماه «خلیفه حفتر» ژنرال پیشین ارتش لیبی، با شعار مبارزه با تندروهای تکفیری و گروه های اسلامگرا مانند اخوان المسلمین برخی فرماندهان نظامی را گرد خود آورد و با استفاده از سلاح های سنگین، بالگردهای نظامی و حتی هواپیماهای جنگی عملیات «کرامت لیبی» در شرق و پایتخت کشور را کلید زد.
این در حالی است که گروههای تندرو تکفیری از مدتها پیش لیبی را عرصه ای مساعد برای گسترش نفوذ خود می دانند؛ به گونه ای که 23 تیرماه تارنمای تونسی «آفریکن منیجر» نوشت: القاعده و گروه «دولت اسلامی عراق و شام» (داعش) می خواهند در سرزمین لیبی دولت خلافت اسلامی را بنیان نهند.به نوشته این رسانه، دستگاههای اطلاعاتی غربی پس از رصد فعالیت این گروهها از ایجاد اردوگاههای پیشرفته در خاک لیبی به منظور آموزش هزاران داوطلب از سراسر جهان خبر داده اند.
به هر روی، اقدام های ژنرال حفتر در لیبی گرچه با هشدارهای نخستین دولت همراه بود اما پس از مدتی دیگر از واکنش های تند به او خبری نبود.
همه این فراز و نشیبهای امنیتی با مداخلهها و پشتیبانیهای سیاستمداران لیبی از گروه های گوناگون قومی و مسلح پررنگ تر شد و سرانجام «احمد معیتیق» 4 خردادماه در نشست کنگره ملی که 107 نفر از 200 نماینده در آن حاضر نبودند، با 78 رای مثبت مسئول تشکیل دولت تازه شد؛ امری که چند روزی به دلیل مخالفت الثنی با تحویل دادن قدرت، تنش هایی آفرید.
به هر روی، دولت معیتیق اینک برای پایان دادن به خشونتها به فکر درخواست از نهادهای بین المللی برای مداخله نظامی افتاده است.23 تیرماه نشست اضطراری دولت برگزار و پس از آن بیانیه ای صادر شد که به نوشته خبرگزاری فرانسه، هدف از درخواست برای مداخله نظامی نهادهای بین المللی، «جلوگیری از آشوب و ناآرامی و ایجاد شرایط برای بازسازی نهادهای قانونی و در صدر آنها ارتش و پلیس» عنوان شده است.
این تصمیم دولت، بار دیگر پای طرف های خارجی را به لیبی خواهد کشاند؛ تجربه ای که در گذشته به دنبال سرازیر شدن سلاح به این کشور همه گروههای شبه نظامی را بیش از پیش به توهم قدرت دچار کرد.
یکی از پیامدهای مداخله پیشین ناتو در لیبی، ناآرامی های شمال کشور مالی و آغاز جنگ داخلی با همان تسلیحات اهدایی غرب بود.از سوی دیگر، در شرایطی که قبایل و شبه نظامیان مسلح مهمترین عامل ادامه تنشها در لیبی هستند و حتی تلاشها برای برگزاری گفتگوهای ملی به جایی نرسیده است، چگونه می توان به پیروزی عوامل خارجی در مبارزه با ناامنی امید داشت؟هر کدام از این گروههای نظامی و قبیلهای در دولت و کنگره ملی نمایندگان و همپیمانانی خونی دارند. با مخالفتها و کارشکنیهای احتمالی آنان چه باید کرد؟
در صورت ارائه این درخواست و پذیرش «احتمالی» نهادهای بین المللی ممکن است نیروی نظامی از سازمان ملل متحد، اتحادیه آفریقا یا دیگر سازمان های منطقهای به لیبی فرستاده شود. این امر، هزینههای مالی و انسانی زیادی در بر خواهد داشت. چگونه باید این هزینه ها تامین شود؟ پاسخ ویرانیها و کشتارها را چه کسی میدهد؟
در این صورت، اگر شبه نظامیان یا قبایل گوناگون برای همراهی با نیروی خارجی اعلام آمادگی کنند و به روی هم میهنان خود سلاح بکشند، پس از پایان درگیری ها چه سهمی از قدرت می طلبند و چگونه می توان آنها را خشنود و از جنبه ای دیگر کنترل کرد؟
«مبارزه با تروریسم» بهانه ای است که طرابلس می تواند با بهره گیری از آن، نظر غرب را با خواسته خود همراه کند. در این صورت، قرار است کشورهای غربی در ازای ارائه هر گونه خدماتی چه دستمزدی بگیرند؟ بر سر نفت معامله خواهد شد یا منابع طبیعی و معادن اورانیوم و سنگ های گرانبها؟
پاسخ به پرسش های بالا نشان میدهد دولت لیبی یا به دلیل فشار زیاد ناشی از ناامنی، به گزینه درخواست از نهادهای بین المللی برای مداخله نظامی در کشور رسیده است یا میخواهد طی یک بازی روانی، اندکی نزد کنگره ملی، گروه های مسلح، ارتشیان، روسای قبایل، نظامیان پیشین و تندروهای تکفیری قدرت نمایی کند.
به هر روی، تصمیم گیری درباره رفتن به این راه و سپس جلب نظر و گرفتن پاسخ مثبت این نهادها و همسایگان و ورود به مرحله عملیاتی، زمانی دراز میطلبد که بی تردید، نه فقط به سود لیبی نیست بلکه موازنه قدرت منطقه را که می تواند به طور درونزا برقرار شود، نیز بر هم خواهد زد.
در لیبی چه خبر است
از زمان سقوط معمر قذافی در اکتبر سال ۲۰۱۱، لیبی دستخوش ناآرامی و بی قانونی بوده است. شمار زیادی از گروههای شبه نظامی، کنترل بخشی از کشور را در دست دارند و دولتهای متعددی که یکی پس از دیگری روی کار آمدهاند از برقرار کردن نظم و قانون عاجز بودهاند.فاروق چوتیا، خبرنگار
بی بی سی در گزارشی درباره اینکه چرا هرج و مرج در لیبی حاکم است، به سئوالات مطرح در این باره پاسخ گفته است :
چه گروههایی لیبی را کنترل میکنند؟
در عالم واقعیت هیچ کس و مشکل دقیقا همین است. رقمی نزدیک به ۱۷۰۰گروه شبه نظامی گوناگون، که هر کدام از آنها اهداف خاص خود را دنبال میکنند، در این کشور فعال هستند. ولی پول و قدرت هدف مشترک همه آنهاست. در دوران مبارزه علیه حکومت معمر قذافی این گروههای مسلح برای خود قدرت و نفوذی کسب کردند و بسیاری از آنها حاضر نیستند این شرایط تغییر کند. به نظر میرسد که همه این گروهها اکنون میکوشند به قدرت و حوزه نفوذ خود بیافزایند.
این گروهها از نظر سیاسی و جهانبینی نیز با یکدیگر اختلافات زیادی دارند. برخی از آنها اسلام گرا و گاه بسیار تندرو هستند، برخی دیگر جدایی طلب و قوم گرا هستند و برخی دیگر سکولار و لیبرال هستند. علاوه بر این به نظر میرسد که گروههای شبه نظامی براساس تقسیمات منطقهای و قومی شکل گرفتهاند و این شرایط را انفجاری تر کرده است. برخی نگران هستند که درآینده لیبی نیز درگیر یک جنگ داخلی شود.
مگر این گروهها یک زمانی متحد نبودند؟
تنها زمینه اتحاد آنها نفرت از حکومت معمر قذافی و مبارزه برای سرنگونی آن بود. شورش مسلحانه علیه حکومت سابق یک رهبری واحد نداشت. گروههای شبه نظامی در شهرها و مناطق مختلف لیبی هر یک به شکل مستقل میجنگیدند.برخی از این گروهها مدعیاند که در دوره مبارزه با حکومت سابق هزینه بیشتری دادهاند و بنابراین باید امتیاز بیشتری به آنها داده شود. در کشوری مثل لیبی که همواره تحت حکومتهای دیکتاتوری بوده فرهنگ و سنتهای دموکراتیک ریشه ندارند. به این دلایل گروههای شبه نظامی هیچگاه نتوانستند به توافق برسند و یک حکومت جدید را بر مبنای حاکمیت قانون بنا کنند.
در نتیجه از زمان سقوط رژیم قذافی تاکنون در لیبی پنج حکومت مختلف روی کار آمده است. در ژوئن امسال دومین انتخابات دموکراتیک از زمان سقوط رژیم سابق برگزار شد ولی این انتخابات نیز به برقراری ثبات در این کشور کمکی نکرد.
آیا لیبی کمک خارجی دریافت کرده؟
میزان این کمکها بسیار کم است. آمریکا قول داده که به دولت جدید برای یافتن تسلیحات به غارت رفته در روزهای پس از سقوط حکومت سابق و به خصوص تسلیحات و موشکهای ضد هوایی کمک کند.
اما به گفته برخی از کارشناسان امور امنیتی و دفاعی، لیبی اکنون یک بازار اسلحه بزرگ است. اسلحههایی که در لیبی خریداری میشوند در کشورهای منطقه پخش شده و بخشی از آنها به دست گروههای شورشی افتاده است. هیچ اقدامی برای میانجیگری توسط غرب، جامعه عرب و یا اتحادیه آفریقا در سطوح عالی برای حل بحران لیبی صورت نگرفته است.
دلیل آن چیست؟
به نظر میرسد که غرب و جامعه عرب به بی ثباتی در سوریه و مصر و اکنون بحران عراق توجه بیشتری نشان میدهند.
اتحادیه آفریقا نیز در لیبی نفوذ کمی دارد. این اتحادیه با حمایت سازمان ناتو از شورش مسلحانه علیه حکومت قذافی مخالف بود و سیاستمداران و مقامات حکومت جدید لیبی به این اتحادیه اعتماد ندارند.
با این وجود کشورهای آفریقایی بیشتر از سایرین در مورد تشدید و تداوم آشوب در لیبی نگران هستند و معتقدند که ممکن است اوضاع در کشورهای مالی و نیجر را بی ثبات کند .تسلیحاتی که از زرادخانههای حکومت معمر قذافی تاراج شد اکنون به صحرای سینا، نوار غزه و حتی سوریه قاچاق میشوند.
پس از بسته شدن فرودگاه شهر طرابلس تحت تاثیر نبردهای مسلحانه گروههای رقیب، دولت لیبی میگوید از جامعه بینالمللی درخواست کمک خواهد کرد. اما همزمان سازمان ملل متحد در یک اقدام ناخوشایند، به دلیل شرایط امنیتی کشور کارمندان خود را از لیبی خارج کرد. هنوز مشخص نیست که دولت فعلی لیبی چه نوع کمکهایی را از جامعه بینالمللی درخواست خواهد کرد و چه کشورهایی حاضر خواهند شد به لیبی کمک کنند.
ژنرال خلیفه حفتر کیست؟
او در سال ۱۹۶۹به روی کار آمدن معمر قذافی کمک کرد و در عملیات نظامی گسترده لیبی در کشور چاد که در سالهای دهه ۸۰روی داد نقش مهمی داشت. بعدها او مورد غضب معمر قذافی قرار گرفت و به آمریکا مهاجرت کرد. او در دوران مبارزه مسلحانه علیه حکومت سابق به لیبی بازگشت و یک گروه شبه نظامی تشکیل داد که برخی از حامیان حکومت سابق، افسران نیروی هوایی و کادر نیروی انتظامی سابق را در برمیگیرد. از نگاه بسیاری از مردم لیبی او شخصیت مرموزی است که تاکنون بی ثباتی زیادی به وجود آورده است. پایگاه اصلی او در بنغازی است ولی نشان داده که حوزه نفوذ و عملیات گروه تحت فرمان او شهر طرابلس را نیز در بر میگیرد.
نظر مردم لیبی چیست؟
بسیاری از مردم لیبی در هراس دائم زندگی میکنند و هر زمانی که زد وخوردهای مسلحانه روی میدهد در نقاط امن تر پناه میگیرند. آنها احساس میکنند که مثل سایر کشورهای منطقه از جمله مصر و تونس، آرزوی آنها برای آزادی و یک حکومت بهتر برباد رفته است. اما اوضاع در لیبی از مصر یا تونس بسیار آشوب زدهتر است و یکی از دلایل آن این است که برخلاف نمونه مصر، در جریان قیام علیه قذافی ارتش این کشور از هم گسیخت.
علاوه بر این در لیبی هیچگاه احزاب سیاسی با سابقهای مثل اخوان المسلمین در مصر و یا النهضه در تونس، وجود نداشته که از منافع طرفداران خود دفاع کنند.
در چنین اوضاعی عملا دولتهایی که در لیبی تشکیل میشوند به نوعی گروگان گروههای شبه نظامی هستند. در حقیقت دولت لیبی با پرداخت حقوق بسیاری از نفرات گروههای شبه نظامی امیدوار است که آنها موضع خود را تغییر داده و به یک ارتش ملی بپیوندند. ولی از شرایط چنین برمیآید که این تلاش بعید است به نتیجه برسد.