پایگاه بصیرت، در باب فواید امر به معروف و نهی از منکر و نقش آن در حفظ سلامت و تثبیت امنیت جامعه سخنهای فراوانی بیان شده و ضرورت توجه و تحقق فراگیر آن همواره مورد تأکید مسئولین و علمای دین قرار داشته است، اما چنانچه قرار باشد علت کمتوجهی جامعه نسبت به این فریضه الهی را مورد واکاوی و بررسی قرار دهیم، قبل از هر چیز باید «مترقیترین اصل اسلامی یعنی امر به معروف و نهی از منکر» را به درستی شناخته و سپس علت محجوریت آن را جویا شویم، چرا که بیشک شناخت درست از این موضوع و آگاهی از آثار مطلوب آن بر سلامت و امنیت جامعه، میتواند نقش تأثیرگذاری در ترویج و تعمیم این واجب اسلامی داشته باشد.
معنا و مفهوم امر به معروف و نهی از منکر:
رهبر فرزانه انقلاب(دامه برکاته) در خطبههای نماز جمعه تاریخ 25/9/79 در بیان تعریف بخش همگانی امر به معروف و نهی از منکر یعنی امربه معروف و نهی از منکر زبانی میفرمایند: «البته ما بايد تأسّف بخوريم از اينكه معناى امر به معروف و نهى از منكر درست تشريح نمىشود. امر به معروف، يعنى ديگران را به كارهاى نيك امر كردن. نهى از منكر، يعنى ديگران را از كارهاى بد نهى كردن. امر و نهى، فقط زبان و گفتن است. البته يك مرحلهى قبل از زبان هم دارد كه مرحلهى قلب است و اگر آن مرحله باشد، امر به معروفِ زبانى، كامل خواهد شد.»
ایشان در ادامه افزودند: «اگر معناى امر به معروف و نهى از منكر و حدود آن براى مردم روشن شود، معلوم خواهد شد يكى از نوترين، شيرينترين، كارآمدترين و كارسازترين شيوههاى تعامل اجتماعى، همين امر به معروف و نهى از منكر است و بعضى افراد ديگر درنمىآيند بگويند «آقا! اين فضولى كردن است»! نه؛ اين همكارى كردن است؛ اين نظارتِ عمومى است؛ اين كمك به شيوعِ خير است؛ اين كمك به محدود كردنِ بدى و شرّ است؛ كمك به اين است كه در جامعهى اسلامى، گناه، هميشه گناه تلقّى شود.»
فلسفهی تأکید اسلام بر اجرای امر به معروف و نهی از منکر:
از بدو خلقت بشر؛ اراده الهی بر آن استوار بوده تا انسان برای انتخاب مسیر زندگی و گزینش راه حق و باطل آزاد و مُخَیر باشد و همین اختیار عمل سبب شده تا این موجود سرکش و برتریجو، گاه با اتکاء به قدرت ایمان و تقوای خود در مسیر درست و گاه در اسارت هوای نفس و خودخواهی، در ورطه تباهی و گناه گام برداشته و محیط اطراف خود را گرفتار ناهنجاریهای رفتاری خود سازد.
اگرچه خداوند برای نجات انسان از این گرفتاری، با ارسال پیامبران(ص) اسباب هدایت آنها را نیز مهیا ساخته، اما با گسترش جوامع و نفوذ شیطان بر دل و جان افراد، به تدریج دامنه فساد بر روی زمین افزایش یافت و به موازات آن تقابل بین حق و باطل نیز شدت گرفت و جبهههای جدیدیتری در این مسیر گشوده شد.
رهبر معظم انقلاب(دامه برکاته) در بيانات خود در ديدار با مسئولان صدا و سيماى جمهورى اسلامى ايران در تاریخ 7/5/69 در این رابطه میفرمایند: «دنياى امروز، يك دنياى سرشار از فساد و غرقهى در فساد است؛ اينكه اصلاً مُنكِر [نفیکننده] ندارد. لازم نيست كه آدم آخوند و مقدسمآب باشد، تا بگويد اين دنيا، دنياى فاسدى است. دنيا، دنيايى است كه در آن، سياست در خدمت دوشيدن و داغ كردن انسانهاست؛ دنيايى است كه در آن، پول براى قشر عظيمى كه قدرت هم در دست آنهاست معبود و مطلوب نهايى است و هيچكدام از ايدهآلهاى بشرى براى آنها مطرح نيست. اين كمپانىداران و اين ادارهكنندگان سياست و اقتصاد دنيا را نگاه كنيد؛ اينها چه كسانى هستند؟ آيا براى اينها، آرمانهاى بشرى يكذره مطرح است؟».
ایشان بار دیگر در تاریخ 26/2/75 در آستانهى ماه محرم در ديدار روحانيون و مبلغان، میافزایند: «بديهى است كه در جامعه، فساد به وجود مىآيد. هيچ اجتماع بشرى نيست كه در آن، فساد به وجود نيايد. اين فساد، چگونه بايد برطرف شود؟ بعضى كسان تا چشمشان به مظاهر فساد مىافتد، مىگويند «پس مسئولين كجايند كه بيايند فساد را از بين ببرند؟!» غالباً فسادى را كه به چشم مىبينند فرياد برمىآورند و سراغ از مسئولين مىگيرند. اما آن فسادى كه به چشم ديده مىشود، خيلى كوچكتر از فسادهايى است كه با چشم ظاهرى در كوچه و بازار و خيابان نمىشود ديد. كسانى كه واردند، مىدانند و مىفهمند كه فسادهاى كلان، اغلب از ديدهها پنهان است. لذا محيط جامعه بايد به گونهاى باشد كه اگر در آن فسادى پديدار شد، فرصت رشد پيدا نكند و زود از بين برود. مثل جريانهاى عظيم آب.»
ایشان امر به معروف و نهی از منکر را همانند جریان رودخانهای میدانند که در مسیر خود هر چیز فاسدی را از بین میبرد، حال تصور کنید در جامعه ما با شرایط کنونی دنیا چنین جریانی وجود نداشته باشد و ناهنجاریهای اخلاقی و رفتاری به قدری گسترش یافته و تکرار شود که به یک عادت عمومی تبدیل شود و جای هنجار و ناهنجار و گناه و ثواب با یکدیگر عوض شود، آیا در چنین جامعهای میتوان به ثبات امنیت و سلامت، رشد و بهبود شرایط و تحقق عدالت امید داشت؟
راز و فلسفه تأکید اسلام بر این اصل را باید در همین نکته جستجو کرد. همانگونه که رهبر معظم انقلاب (دامه برکاته) در خطبههای نماز جمعه تاریخ 25/9/79 این موضوع را اینگونه مورد اشاره قرار میدهند: «بدترين خطرها اين است كه يك روز در جامعه، گناه به عنوان ثواب معرفى شود؛ كار خوب به عنوان كار بد معرفى شود و فرهنگها عوض شود. وقتىكه امر به معروف و نهى از منكر در جامعه رايج شد، اين موجب مىشود كه گناه در نظر مردم هميشه گناه بماند و تبديل به ثواب و كار نيك نشود. بدترين توطئهها عليه مردم اين است كه طورى كار كنند و حرف بزنند كه كارهاى خوب كارهايى كه دين به آنها امر كرده است و رشد و صلاح كشور در آنهاست در نظر مردم به كارهاى بد، و كارهاى بد به كارهاى خوب تبديل شود. اين خطرِ بسيار بزرگى است.»
ایشان در جریان سخنرانی29/8/87 نیز خطاب به شركتكنندگان در هفدهمين اجلاس سراسرى نماز میفرمایند: «يك چنين چيزى در وجود انسانها هست. همهى انسانها مبتلا به اين پيل مست در درون وجود خودشان هستند كه بايد اين را مهار كنند.»
در واقع اسلام برای تضمین سلامت جامعه و رهایی و در امان ماندن انسان در برابر این توطئه و خطر عظیم، راهبرد اصولی و اساسی امر به معروف و نهى از منكر را پیشبینی کرده است و این همان اصلی است که مبنای شکلگیری حادثه عظیم عاشورا بوده است، امام خامنهای(مدظله العالی) در خطبههای نماز جمعه تاریخ 19/3/74 در این رابطه نیز میفرمایند: «پس مىتوانيم اينطور جمعبندى كنيم، بگوييم: امام حسين(ع) قيام كرد تا آن واجب بزرگى را كه عبارت از تجديد بناى نظام و جامعهى اسلامى، يا قيام در مقابل انحرافات بزرگ در جامعهى اسلامى است، انجام دهد. اين از طريق قيام و از طريق امر به معروف و نهى از منكر است؛ بلكه خودش يك مصداق بزرگِ امر به معروف و نهى از منكر است. البته اين كار، گاهى به نتيجهى حكومت مىرسد؛ امام حسين براى اين آماده بود. گاهى هم به نتيجهى شهادت مىرسد؛ براى اين هم آماده بود.»
ایشان در تاریخ 21/4/74 در ديدار فرماندهان و اعضاى نيروى انتظامى با اشاره به این نکته که: «اگر مؤمنين، پرهيزكاران، باتقواها، آشنايان به معارف، معتقدين و پايبندان به ارزشهاى الهى و اسلامى، احساس كردند كه محيط اجتماعى براى آنها محيط راحت و مطلوب و قابل تنفّسى است، معلوم مىشود كه در اين جامعه، ارزشهاى الهى حاكم است.» ایشان در ادامه میافزایند: «نظام اسلامى بايد تضمين كند كه ارزشهاى الهى حاكم باشد. آيهى مباركهى (الّذين ان مكّنّاهم في الارض اقاموا الصّلاة و آتُوا الزّكاة و امَروا بالمعروف و نَهوا عن المنكر)، ناظر به همين معناست؛ چون اگر در محيطى، حكّام، فرمانروايان و زمامداران، مردم را به نيكى امر كردند و از بدى بازداشتند و نماز را اقامه كردند، در آن محيط ارزشها رشد مىكند.» در واقع چگونگی ارزیابی حاصل کار و نقش اثرگذار این فریضه بر جامعه را مورد اشاره قرار میدهند.
ضرورت و اهمیت امر به معروف و نهی از منکر:
امروز موضوع امنیت و سلامت اخلاقی و رفتاری جامعه و نقش اساسی و مهم آن در رشد و پیشرفت همه جانبه کشور موضوع انکارناپذیری است که کمتوجهی به آن میتواند، استمرار حیات نظام را در معرض خطر قرار داده و عواقب ناگواری برای جامعه و مجموعه کشور در پی داشته باشد، این مؤلفهها در شرایطی مورد تأکید قرار دارند که نظام اسلامی از بدو تولد، همچنان آماج هزاران توطئه خُرد و کلان در ابعاد و موضوعات مختلف قرار داشته و گاهی سوء مدیریت در بخشهایی از ارکان و اجزای دولت(نظام حکومتی) بر این مشکل دامن زده است.
بيانات تاریخ 7/5/71 مقام معظم رهبرى در ديدار علما و روحانيان نیز ناظر بر همین موضوع است که: «امروز عليه ما، تهاجم نظامى نيست. ....... امروز فقط جنگ نظامى نيست؛ اما همه تهاجمهاى ديگر، با شدّت كمسابقهاى وجود دارد. در مقابل اين تهاجم، اين جامعه اسلامى، بايد زنده، هوشيار، آسيبناپذير، پراميد، آماده مقاومت، آماده ضربه زدن و به صورتِ يك موجود زنده مقاوم بماند و مقاومت كند. اين، چگونه ممكن است؟ اين است كه بنده موضوع امر به معروف و نهى از منكر را مطرح كردم. موضوع امر به معروف كه موضوع جديدى نيست.»
شکی نیست که کمتوجهی به اصل راهبردی امر به معروف و نهی از منکر، نه تنها دستاوردهای عظیم انقلاب اسلامی را تحتالشعاع قرار میدهد، بلکه مشکلات را تشدید و روز به روز ناهنجاریها را مضاعف میسازد و شاید به همین دلیل است که رهبر معظم انقلاب در پیام تاریخ 8/3/68 ضمن تأکید بر توجه به ارزشهايى مانند: تقوى، توكل به خدا، عدالت، امانتدارى، مردمدارى، دورانديشى، اعتماد به نفس، تكيه بر ابداع و ابتكار، سعهى صدر، مسؤوليتپذيرى و وظيفه شناسى در تأیید صلاحیتها میفرمایند: «امروز بايد جلوههاى درخشان تحول بزرگ كشور و مردم ما به وضوح در هر گوشهى نظام ادارى مشهود و عيان گردد و با بهكار بستن امر به معروف و نهى از منكر، شيوهها و رفتارهاى در خور تحسين و تشويق رواج يابد و ضمناً با خطاكاران، سهلانگاران و اقدام كنندگان عليه منافع نظام جمهورى اسلامى و حقوق مردم صريح و قاطع برخورد شود.» بنابراین این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که میتواند از بروز عوامل موجد ناهنجاریها در ابعاد مختلف پیشگیری نماید.
مقتدای مسلمین جهان در خطبههاى نماز جمعهى تهران در تاریخ 25/9/79 نیز با اشاره به اهمیت تقوای در مسائل فردی، اهمیت امر به معروف و نهی از منکر را از جنبه اجتماعی مورد تأکید قرار داده و میفرمایند: «البته در مسائل فردى، تقوا بسيار زياد مورد توصيهى امير المؤمنين(ع) است؛ اما در زمينهى مسائل اجتماعى شايد هيچ خطابى به مردم شديدتر، غليظتر، زندهتر و پُرهيجانتر از خطاب امر به معروف و نهى از منكر نيست. امر به معروف و نهى از منكر، يك وظيفهى عمومى است.»
امر به معروف و نهی از منکر واجب عقلی، شرعی و قانونی:
در جمهوری اسلامی ایران با استناد به منابع اسلامی، انجام این واجب الهی در قانون اساسی به عنوان یک وظیفه همگانی شناخته شده و در سه بخش شامل؛ مردم بر مردم، مردم بر دولنمردان و دولتمردان بر مردم تعریف شده است، اما تعمق در معنا و مفهوم امر به معروف و نهی از منکر و بررسی نتایج و دستاوردهای اجرای آن، بیانگر این است که صرفنظر از حکم شرعی و قانونی، این راهبرد از نظر عقلانی نیز آثار مثبت فوقالعادهای برای جامعه به همراه دارد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در پيام تاریخ 23/8/79 به نخستين اجلاس پژوهشى امر به معروف و نهى از منكر این نکته را اینگونه یادآوری میکنند: «هرچند فريضهى امر به معروف و نهى از منكر يكى از بزرگترين واجبات اسلامى است و توصيه به آن در قرآن و گفتارهاى پيامبر خدا (صلّى الله عليه و آله و سلّم) و امير مؤمنان و ديگر امامان: داراى لحنى كمنظير و تكاندهنده است، ولى اگر كسى از اين همه چشمپوشى كند و تنها به نداى خرد انسانى گوش بسپرد، بازهم بىشك اين عمل سازنده را فريضه و تكليف خواهد شمرد. به نيكى خواندن و از بدى برحذر داشتن را كدام خِرَدِسالم، ستايش نمىكند؟ و كدام انسان خيرخواه و حسّاس، از آن روى مىگرداند؟»
ایشان قبلاً نیز بارها در ملاقات اقشار مختلف این موضوع را متذکر شدهاند، از جمله؛ در تاریخ 19/4/79 در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران فرمودند: «يك نكته را هم مىخواهم يادآورى كنم و آن نظام امر به معروف و نهى از منكر است. امر به معروف و نهى از منكر واجب حتمى همه است»
از نظر اسلام این فریضه الهی اصلیترین عامل تضمین کننده سلامت و امنیت جامعه بهشمار میرود و از همینرو اجرای آن به قدری دارای اهمیت است که حد وجوب آن معادل نماز اعلام شده و حتی در سطحی به مراتب بالاتر از جهاد قرار گرفته است. بيانات 22/4/71 امام خامنهای (دامه برکاته) خطاب به فرماندهان گردانها، گروهانها و دستههاى عاشوراى نيروهاى مقاومت بسيج سراسر كشور نیز، مؤید همین نکته است، آنجا که میفرمایند: «امر به معروف هم مثل نماز، واجب است. در نهج البلاغه مىفرمايد: «و ما اعمال البر كلها و الجهاد فى سبيل الله عند الامر بالمعروف و النهى عن المنكر الا كنفثة فى بحر لجى.» يعنى امر به معروف و نهى از منكر، در مقياس وسيع و عمومى خود، حتى از جهاد بالاتر است؛ چون پايهى دين را محكم مىكند. اساس جهاد را امر به معروف و نهى از منكر استوار مىكند.» و در ادامه مجدداً تأکید میکنند: «چندى پيش گفتم: همه امر به معروف و نهى از منكر كنند. الآن هم عرض مىكنم: نهى از منكر كنيد. اين، واجب است. اين، مسئوليت شرعى شماست. امروز مسئوليت انقلابى و سياسى شما هم هست.»
امر به معروف و نهی از منکر وظیفه همگانی و همیشگی:
قبلاً اشاره شد که از نظر اسلام امر به معروف و نهی از منکر همانند نماز یک واجب شرعی محسوب شده و در سطحی حتی بالاتر از جهاد قرار دارد و این مفهوم بدان معناست که فریضه امر به معروف و نهی از منکر زبانی به عنوان یک تکلیف الهی به زمان و مکان خاص یا افراد مشخصی اختصاص ندارد و لذا این موضوع خودبهخود بر ویژگی همگانی و همیشگی بودن این واجب الهی دلالت دارد.
بررسی پيام تاریخ 10/3/69 رهبری که به مناسبت اولين سالگرد ارتحال حضرت امام خمينى(ره) انتشار یافت این نکته را مورد تأکید قرار میدهد، آنجا که میفرمایند: «تمامى آحاد ملت مسلمان، در حفظ و حراست از احكام نورانى آن و سعى در گسترش و تعميق آن در جامعه، داراى وظيفهاى بزرگند. امر به معروف و نهى از منكر كه يكى از اركان اساسى اسلام و ضامن برپاداشتن همهى فرايض اسلامى است، بايد در جامعهى ما احيا شود و هر فردى از آحاد مردم، خود را در گسترش نيكى و صلاح و برچيده شدن زشتى و گمراهى و فساد، مسئول احساس كند.»
شاهکلید و علت این همه تأکید رهبر معظم انقلاب(مدظله العالی) در این خصوص را میتوان در این بخش از پيام ایشان، بهراحتی درک کرد: «ما هنوز تا يك جامعهى كاملًا اسلامى كه نيكبختى دنيا و آخرت مردم را بهطور كامل تأمين كند و تباهى و كجروى و ظلم و انحطاط را ريشهكن سازد، فاصلهى زيادى داريم. اين فاصله، بايد با همت مردم و تلاش مسئولان طى شود و پيمودن آن، با همگانى شدن امر به معروف و نهى از منكر آسان گردد.»
بیانات رهبری در سخنرانى تاریخ 19/10/68 در ديدار با جمع كثيرى از اقشار مختلف مردم قم، نیز ناظر بر این موضوع است که: «ما بايد خود را به سرچشمهى اسلام برسانيم تا زندگى به تمامى شيرين شود. قرآن كريم مىفرمايد: «الّذين ان مكّناهم فى الارض اقاموا الصّلاة و آتوا الزّكاة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنكر». من مىخواهم اين واجب فراموششدهى اسلام را به ياد شما و ملت ايران بياورم: امر به معروف و نهى از منكر. همهى آحاد مردم بايد وظيفهى امر كردن به كار خوب و نهى كردن از كار بد را براى خود قائل باشند.»
بيانات تاریخ 29/7/91 امام خامنهای در مراسم ديدار قشرهاى مختلف مردم بار دیگر این موضوع را به این شکل مورد تأکید قرار داده است: «بعضى از مردم به اينجا تلفن زدند، نامه نوشتند و سفارش كردند كه «آقا! شما گفتيد نهى از منكر. سيل پشتيبانىها هم انجام گرفت. اما عملًا كارى نشد!» عملًا چه كار مىخواستيد بشود؟ مگر لازم است كه اينجا هم دولت وارد شود يا دستگاه قضائى مستقيماً وارد شود؟ خود مردم بايد وارد شوند. خود مردم بايد نهى كنند. ....... مباشرِ كار، خود مردم مىتوانند باشند و بايد باشند. بخش عمدهى قضيه، اينجاست. جوان رزمنده، خانوادهى شهيدداده، خانوادهى ايثارگر، خانوادهى اهل انفاق، مؤمنين نمازخوان و روزه بگير و مسجد برو، دلسوزان انقلاب، روشنفكران علاقهمند به مفاهيم اسلامى و انقلابى؛ همهى اينها بايد در صحنه باشند.»
مقام معظم رهبرى(مد ظله العالی) در ديدار تاریخ 7/5/71 علما و روحانيان اهمیت این نکته را اینگونه یادآوری میکنند: «اين، تكليف هميشگى مسلمانان است. جامعه اسلامى، با انجام اين تكليف زنده مىماند. قوام حكومت اسلامى، با امر به معروف و نهى از منكر است.» و در ادامه نقش اقشار مختلف در اجرای این فریضه را اینگونه بیان میکنند: «يك كارمند شريف هم، در محيط كار خود مىتواند نهى از منكر كند. يك كاسب مؤمن هم، در محيط كار خود مىتواند نهى از منكر كند. يك هنرمند هم، با وسايل هنرى خود، مىتواند نهى از منكر كند. روحانيون در محيطهاى مختلف، يكى از مهمترين عوامل نهى از منكر و امر به معروفند. ..... كار هم كار همه است. اينطور نيست كه مخصوص عدّه خاصى باشد. البته هركس وظيفهاى دارد.»
ایشان در تاریخ 15/8/70 در ديدار با گروه كثيرى از دانشجويان و دانشآموزان، با اشاره به نقش جوانان در این زمینه، اضافه میکنند که: «پيغمبر اكرم فرمود: جوانان در محيط خودشان، امر به معروف و نهى از منكر كنند. چرا اين واجب امر به معروف، امر به كارهاى خوب در جامعهى اسلامى هنوز اقامه نشده است؟ نگوييد به من چه؛ او هم نمىتواند بگويد به تو چه؛ اگر هم گفت، شما اعتنا نكنيد.»
همانگونه که اشاره شد از نظر اسلام انجام این فریضه به گروه یا قشر خاصی اختصاص ندارد و به همین دلیل رهبر انقلاب در ديدار تاریخ 13/4/86 گروه كثيرى از زنان نخبه در آستانهى سالروز ميلاد حضرت زهراى اطهر(سلاماللهعليها) میفرمایند: «اسلام وقتىكه مىگويد: «و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولياء بعض يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر»، يعنى مؤمنين و مؤمنات در حفظ مجموعهى نظام اجتماعى و امر به معروف و نهى از منكر همه سهيم و شريكند؛ زن را استثناء نكرده. ما هم نمىتوانيم زن را استثناء كنيم. مسئوليت ادارهى جامعهى اسلامى و پيشرفت جامعهى اسلامى بر دوش همه است؛ بر دوش زن، بر دوش مرد؛ هركدامى به نحوى برحسب توانائىهاى خودشان.»
طبیعی است که در این رابطه نه تنها مسئولان نظام نیز از این اصل مستثنی نیستند، بلکه وظیفه سنگینتری را بر عهده دارند، همچنانکه رهبر انقلاب(مد طله العالی) در تاریخ 19/4/79 در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران فرمودند: «يك نكته را هم مىخواهم يادآورى كنم و آن نظام امر به معروف و نهى از منكر است. امر به معروف و نهى از منكر واجب حتمى همه است؛ فقط من و شما به عنوان مسئولان كشور وظيفهمان در باب امر به معروف و نهى از منكر سنگينتر است.»
ایشان با توجه به اهمیت مشارکت عمومی در این زمینه، در جلسه يازدهم تفسير سوره بقره در تاریخ 15/8/70، ضمن نهی مردم و مسئولین از بهانهتراشی برای فرار از اجرای این واجب الهی، با بیان این مثال که نمیشود به بهانه امکان غلط نوشتن یا غلط گفتن، کتاب ننویسیم و یا سخنرانی نکنیم، افزدوند: «اين درست است كه براى اينكه مبادا امر به معروف نابجا نكنيد اصلًا دهن باز نكنيد؟ يا براى اينكه چشمتان به نامحرم نيفتد اصلًا به خيابان نرويد؟! اين كه زندگى نشد، بايد شما حركت كنيد، مبارزه كنيد راه برويد و در صحنهى زندگى مواظب باشيد لغزشى به شما دست ندهد. و الا هر كسى در خانهاش بنشيند تا لغزشى به او دست ندهد، اين لغزش دست ندادن قيمتى ندارد، اين تقواى در سكون است و ما نمىگوئيم هيچ ارزشى ندارد چون هركس برود در خانهاش بنشيند از اين جهت كه گناهى نكرده خوب است، اما يك گناه ديگر مرتكب شده و آن اينست كه فعاليت اجتماعى نكرده، نهى از منكر نكرده، كارنكرده، تلاش نكرده.»
امر به معروف و نهی از منکر برای همه در تمام سطوح:
امر به معروف و نهى از منكر نه تنها یک وظیفه همگانی است، بلکه در مورد همه افراد جامعه و در تمام سطوح قابل اجراست، یعنی هم مردم نسبت به دولتمردان، هم دولتمردان نسبت به مردم و هم مردم نسبت یکدیگر، حتی در سطح خانواده در این زمینه مسئولیت دارند و این نکته در بیانات 25/9/79 رهبری در خطبههای نماز جمعه، اینگونه نمود مییابد: «البته امر به معروف و نهى از منكر حوزههاى گوناگونى دارد كه باز مهمترينش حوزهى مسئولان است؛ يعنى شما بايد ما را به معروف امر، و از منكر نهى كنيد.»
در همان سخنرانی در مورد اجرای این فریضه در محیط خانواده نیز اینگونه بیان میکنند: «در محيط خانواده هم مىشود نهى از منكر كرد. در بعضى از خانوادهها حقوق زنان رعايت نمىشود؛ در بعضى از خانوادهها حقوق جوانان رعايت نمىشود؛ در بعضى از خانوادهها، بخصوص حقوق كودكان رعايت نمىشود. اينها را بايد به آنها تذكّر داد و از آنها خواست. حقوق كودكان را تضييع كردن، فقط به اين هم نيست كه انسان به آنها محبّت نكند؛ نه. سوء تربيتها، بىاهتمامىها، نرسيدنها، كمبود عواطف و از اين قبيل چيزها هم ظلم به آنهاست.»
تکرار، همدلی و همراهی راز اثربخشی امر به معروف و نهی از منکر:
رهبر انقلاب(دامه برکاته) امر به معروف و نهی از منکر را معجزه اسلام میدانند و معتقدند اگر اینکار توسط همه انجام بگیرد و به یکی دو نفر محدود نشود و بارها توسط افراد مختلف گفته شود، قطعاً اثرگذار خواهد بود و روحاً فرد خاطی را مغلوب خواهد کرد و حداقل باعث خواهد شد، تا خاطی دیگر در اَنظار عمومی مرتکب چنین منکری نشود و طبیعی است همین مقدار نیز میتواند از ترویج و تعمیم منکر جلوگیری نماید.
بنابراین؛ این که یکی بترسد، یکی خجالت بکشد، یکی نگران فحاشی مخاطب باشد و یکی گفتن را بیتأثیر بداند و بیتفاوتی اختیار کند، این واجب الهی هرگز فرصتی برای اجرا و اثربخشی پیدا نخواهد کرد و منکرات، روز به روز گسترش و شرایط بدتر خواهد شد، از همینروست که ایشان تأکید میکنند؛ که شما نمىگوييد، خيال مىكنيد كه اگر بگوييد، نمىشود. امتحان كنيد، باید گفته شود، باید تجربه شود، حتی اگر دوتا فحش هم به شما بدهند، براى خاطر امرِ خدا تحمّل كنيد تا نتیجه مثبت و معجزهآسای آن را ببینید.
امام خامنهای در جلسهى پرسش و پاسخ با مديران مسئول و سردبيران نشريات دانشجويى در تاریخ 4/12/77 در این رابطه میفرمایند: «يكى از عواملى كه در جامعه از بديها جلوگيرى مىكند، نهى از منكر و منكر ساختن منكر است. نگذاريم «منكر» «معروف» و «معروف» «منكر» شود. نهى از منكر كردن، مثل اين است كه بگوييد آقا چرا اين كار را مىكنى؟ اين چه حركت بدى است كه انجام مىدهى؟ يك نفر بگويد، دو نفر بگويند، ده نفر بگويند؛ بالاخره طرف مجبور مىشود ترك كند؛ يعنى اگر بارها گفته شد، روحاً مغلوب مىگردد. من همين امر به معروف و نهى از منكر زبانى را و لو به شكل خيلى راحت و آرام و بدون هيچ خشونت و دعوايى واقعاً يكى از معجزات اسلام مىدانم. مثلًا يك نفر كار خلافى مىكند، مىگويند آقا شما اين كار را نبايد مىكردى. اين مطلب را بگو و برو. مىگويد او برمىگردد دوتا فحش به من مىدهد. خيلى خوب؛ حالا دوتا فحش هم به شما بدهد؛ براى خاطر امر خدا تحمّل كنيد. اگر نفر دوم هم بگويد آقا شما بايد اين كار را نمىكردى؛ بدانيد اگر دعوا هم بكند، دعوايش كمتر از آنى است كه با نفر اوّل كرده است. نفر سوم و نفر دهم و نفر بيستم هم همينطور. بنابراين، اگر نهى از منكر باب شد و تا نفر بيستم رسيد، شما خيال مىكنيد آن آدم ديگر آن كار را تكرار خواهد كرد؟ نهى از منكر واقعاً معجزه مىكند. فقط هم زبانى؛ يديش در اختيار حكومت است؛ يعنى اگر جايى بايد با گناهكار به صورت يدى و مجازاتى برخورد كنند، فقط دستگاههايى از حكومت هستند كه مسئول اين كارند؛ مردم نبايد بكنند. اما زبانى چرا؛ خيلى هم اثر دارد.»
ایشان مجدداً در جلسهى پرسش و پاسخ دانشگاه تهران در تاریخ 22/2/77، ضمن بر حذر داشتن آمران و ناهیان از برخورد فیزیکی، بر ضرورت اجرای همگانی و تکرار این فریضه به این شکل تآکید میکنند که: «شما شرعاً بههيچوجه موظّف به برخورد فيزيكى با منكر نيستيد؛ شما فقط موظّف به گفتن هستيد. شما چهكار داريد؛ حرف خود را بگوييد. شما نمىگوييد، خيال مىكنيد كه اگر بگوييد، نمىشود. امتحان كنيد، بگوييد؛ بارها هم بگوييد. البته يك نفر بگويد، معلوم است كه اثر نمىكند. ديگران را وادار كنيد بگويند. خودِ گفتن، اثرش به مراتب از مشت بيشتر است؛ حتّى گاهى از اخم هم اثرش بيشتر است؛ بااينكه اخم اثر سازنده دارد و مثل مشت نيست.»
و در همان جلسه موضوع را اینگونه تشریح میکنند: «تعجّب نكنيد. من به شما عرض مىكنم كه تأثير امر و نهى زبانى اگر انجام گيرد از تأثير مشت پولادين حكومتها بيشتر است. من چند سال است كه گفتهام امر به معروف و نهى از منكر. البته عدّهاى اين كار را مىكنند؛ اما همه نمىكنند. همه تجربه نمىكنند، مىگويند آقا چرا اثر نمىكند؛ تجربه كنيد. منكرى را كه ديديد، با زبان تذكّر دهيد. اصلًا لازم هم نيست زبان گزنده باشد و يا شما براى رفع آن منكر، سخنرانى بكنيد. يككلمه بگوييد: آقا! خانم! برادر! اين منكر است. شما بگوييد، نفر دوم بگويد، نفر سوم بگويد، نفر دهم بگويد، نفر پنجاهم بگويد؛ كى مىتواند منكر را ادامه دهد؟»
و در نهایت یادآور میشوند که: «بعضى گفتهاند كه بايد احتمال تأثير وجود داشته باشد. من مىگويم احتمال تأثير همه جا قطعى است؛ مگر در نزد حكومتهاى قلدر، قدرتمندان و سلاطين. آنهايند كه البته حرف حساب به گوششان فرونمىرود و اثر نمىكند؛ اما براى مردم چرا. براى مردم، حرف اثر دارد.»
بنابراین از نظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، تکرار این فریضه، شاهکلید رفع ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی است، همچنان که در مراسم ديدار قشرهاى مختلف مردم در تاریخ 29/7/71 نیز فرمودهاند: «بزرگترين حربه در مقابل گناهكار، گفتن و تكرار كردن است. اينكه يك نفر بگويد اما ده نفر ساكت بنشينند و تماشا كنند، نمىشود. اگر يكى دچار ضعف نفس بشود، يكى خجالت بكشد و يكى بترسد، اينكه نهى از منكر نخواهد شد.»
آثار مثبت امر به معروف و نهی از منکر بر جامعه:
رهبر عظیمالشأن انقلاب(دامه برکاته) در جریان خطبههای نماز جمعه 25/9/79، در یک جمعبندی کلی اولین دستاورد امر به معروف و نهی از منکر را ترویج نیکی و اجتناب از بدی در جامعه دانسته و میفرمایند: «بنابراين اوّلين فايدهى امر به معروف و نهى از منكر همين است كه نيكى و بدى، همچنان نيكى و بدى بماند. از طرف ديگر، وقتى در جامعه گناه منتشر شود و مردم با گناه خو بگيرند، كار كسى كه در رأس جامعه قرار دارد و مىخواهد مردم را به خير و صلاح و معروف و نيكى سوق دهد، با مشكل مواجه خواهد شد؛ يعنى نخواهد توانست، يا به آسانى نخواهد توانست و مجبور است با صرف هزينهى فراوان اين كار را انجام دهد. يكى از موجبات ناكامى تلاشهاى امير مؤمنان با آن قدرت و عظمت در ادامهى اين راه، كه بالاخره هم به شهادت آن بزرگوار منجر شد، همين بود. روايتى كه مىخوانم، روايتِ تكاندهنده و عجيبى است. مىفرمايد: «لتأمرنّ بالمعروف و لتنهون عن المنكر او ليسلّطنّ الله عليكم شراركم فيدعو خياركم فلا يستجاب لهم»
ایشان نه تنها آثار مثبت انجام این فریضه را بر جامعه مترتب میدانند، بلکه معتقدند اجرای این حکم الهی بر خود آمران و ناهیان نیز تأثیر وضعی مثبت بر جای خواهد گذاشت، به همین دلیل در تاریخ 23/8/79 طی پیامی خطاب به نخستين اجلاس پژوهشى امر به معروف و نهى از منكر میفرمایند: «هنگامى كه به اين وظيفه عمل شود، به تعداد آمران و ناهيان، دعوت به خير در ميان مردم صورت مىگيرد، و بىگمان لبيكگويانِ به اين دعوت نيز كم نخواهند بود. اين فراخوانى، بهگمان زياد بر خود داعيان نيز نشانهى نيك بر جاى مىگذارد و از دو سو راه صلاح را هموار مىسازد. كار نيكى كه مخاطب خود را به آن امر مىكنيم و رفتار زشتى كه وى را از آن برحذر مىداريم، هرچه بزرگتر و تأثير اجتماعى يا فردى آن ژرفتر و ماندگارتر باشد، امر به معروف و نهى از منكر ما ارزشمندتر است و چنين است كه عمل به اين وظيفه، تضمينكنندهى دوام و استحكام حكومت صالحان است، و رهاكردن و به فراموشى سپردن آن، زمينه سازِ سلطهى اشرار و نابكاران.»
رهبر انقلاب قبلاً نیز در بيانات تاریخ 19/4/79 در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران این نکته را یادآور شده بودهاند که: «چنانچه امر به معروف باشد و شما وظيفهى خودتان بدانيد كه اگر منكرى را در هر شخصى ديديد، او را از اين منكر نهى كنيد، آنگاه اين نظام اسلامى، هميشه تروتازه و باطراوت طراوت و شاداب مىماند.»
رهبر معظم انقلاب در بیان آثار اجرای فراگیر و همگانی این فریضه، در سخنرانی26/2/75 در ديدار روحانيون و مبلغان با ایشان، مجداً امربه معروف و نهی از منکر همگانی را به یک رودخانه بزرگ تشبیه نموده و میفرمایند: «رودخانههاى عظيم دنيا را مشاهده مىكنيد؟ هرچه در اين رودخانهها آلودگى و كثافت بريزند، كمى آنطرفتر، تلاطم آب، سر به سنگ كوبيدن آب و حركت آب، مواد مضر را از بين مىبرد و در عوض، مواد حياتى توليد مىكند. محيط جامعه، بايد اينگونه باشد. بايد چنان زلال باشد كه اگر كسى قطرهى فسادى هم در آن چكاند، خودِ جامعه، آن را هضم كند و از بين ببرد. چگونه امكانپذير است؟ با امر به معروف، با نهى از منكر و با دعوت به خير. قرآن مىفرمايد: «ادع الى سبيل ربّك بالحكمة.» حكمت، حكمت، حكمت.»
ایشان در سخنرانى تاریخ 19/10/68 در ديدار با جمع كثيرى از اقشار مختلف مردم قم، یکی دیگر از نتایج مثبت امر به معروف و نهی از منکر را اینگونه بیان میکنند: «اين، تضمينكنندهى حيات طيبه در نظام اسلامى خواهد بود. عمل كنيم تا آثارش را ببينيم.» و در پیام10/3/69 که به مناسبت اولين سالگرد ارتحال حضرت امام خمينى(ره) صادر نمودند، یکی دیگر از آثار مطلوب انجام این فریضه را اینگونه مورد اشاره قرار دادند: «امر به معروف و نهى از منكر كه يكى از اركان اساسى اسلام و ضامن برپاداشتن همهى فرايض اسلامى است.......».
رهبر انقلاب مجدداً در بيانات تاریخ 29/7/71 در دیدار قشرهاى مختلف مردم با رهبر انقلاب میفرمایند: «اين، آن چيزى است كه قوام كشور و استقلال كشور را حفظ خواهد كرد. و الّا ما دشمن زياد داريم. چرا دشمن تا امروز نتوانسته است مويى از سر اين ملت كم كند و به اين كشور ضربه بزند؟ بحمد اللّه ايران اسلامى، با قدرت و صلابت كامل، در مقابل همهشان ايستاد و ايستاده است. چرا؟ ايران كه همان ايران صد و پنجاه سال قبل است! اين، به خاطر احساس وظيفهى شما، به خاطر همين حضور شما، به خاطر همين روحيهى حزباللهى شما و به خاطر اين است كه زن و مرد مسلمان، تا همه جا حاضرند از ايمان و اسلام و انقلابشان دفاع كنند. اينهاست كه اين كشور را حفظ كرده است. مگر طور ديگرى مىشود اين كشور را، با اين همه دشمن و بدخواه كه چشم طمع به منابع زيرزمينى و بازارهاى آن دوختهاند، حفظ كرد؟! مگر مىشود در مقابل آنها، بدون اين روحيه مقاومت كرد؟! اينگونه است كه كشور حفظ مىشود؛ با امر به معروف و نهى از منكر.»
با عنایت به تأکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب(دامه برکاته) به نظر می رسد راز حفظ بقاء اسلام و انقلاب در اجرای درست این راهبرد بزرگ اسلامی نهفته است و علت تقابل دشمن را نیز باید در همین نکته جستجو کرد، همچنانکه در جریان دیدار تاریخ 26/2/75 با روحانيون و مبلغان، این اصل را عامل بقاء اسلام معرفی کرده و میفرمایند: «عوامل بقا را در اسلام مشاهده كنيد! يكى از عوامل بقا، همين عاشوراست. يكى از عوامل بقا، امر به معروف و نهى از منكر است. بديهى است كه در جامعه، فساد به وجود مىآيد. هيچ اجتماع بشرى نيست كه در آن، فساد به وجود نيايد. اين فساد، چگونه بايد برطرف شود؟»
به این ترتیب در نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی، مهمترین آثار اجرای این فریضه الهی عبارتند از:
1. نزد افکار عمومی جامعه نيكى و بدى، همچنان نيكى و بدى باقی خواهد ماند،
2. از بروز منکرات و تخلفات پیشگیری شده و در نتیجه هزینههای مقابله با منکر کاهش خواهد یافت،
3. علاوه بر مخاطبین، بر خود داعيان نيز نشانهى نيك بر جاى مىگذارد،
4. نظام اسلامى را هميشه تروتازه و باطراوت طراوت و شاداب نگه میدارد،
5. مواد مضر [ناهنجاریهای رفتاری و اخلاقی] در جامعه را از بين مىبرد و در عوض، مواد حياتى توليد مىكند،
6. برپایی فرايض اسلامى و بقاء اسلام را ضمانت میکند و در نهایت قوام و استقلال كشور را حفظ خواهد كرد.
پیامدهای کمتوجهی و بیتفاوتی نسبت به امر به معروف و نهی از منکر:
طبیعی است، همانگونه که انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر میتواند آثار و نتایج مثبت به همراه داشته باشد، کمتوجهی و بیتفاوتی نسبت به آن نیز، با عوارض و پیامدهای نامطلوب فراوانی همراه است، رهبر معظم انقلاب در موارد مختلف از جمله در خطبههاى نماز جمعهى 13/12/72 با استناد به آیات و روایات اسلامی اینگونه به موضوع میپردازند: «لا تتركوا الامر بالمعروف و النّهى عن المنكر. امر بمعروف و نهى از منكر را هرگز ترك نكنيد كه اگر ترك كرديد؛ فيولّى عليكم شراركم. آنجا كه نيكى، دعوتكننده و بدى، نهىكننده نداشته باشد، اشرار بر سر كار مىآيند و زمام حكومت را در دست مىگيرند. اگر مردم به مذموم شمردن بدها و بديها عادت نكنند، بدها بر سرِ كار مىآيند و زمام امور را در دست مىگيرند. ثم تدعون. بعد شما خوبها دعا مىكنيد كه خدايا، ما را از شرّ اين بدها نجات بده! فلا يستجاب لكم. خدا دعاى شما را مستجاب نمىكند.»
مجدداً در خطبههای نماز جمعه 25/9/79 در این رابطه میفرمایند: «بايد امر به معروف و نهى از منكر را ميان خودتان اقامه كنيد، رواج دهيد و نسبت به آن پايبند باشيد. اگر نكرديد، خدا اشرار و فاسدها و وابستهها را بر شما مسلّط مىكند؛ يعنى زمام امور سياست كشور به مرور به دست امثال حَجّاج بن يوسف خواهد افتاد! همان كوفهاى كه امير المؤمنين در رأس آن قرار داشت و در آنجا امر و نهى مىكرد و در مسجدش خطبه مىخواند، به خاطر ترك امر به معروف و نهى از منكر، به مرور به جايى رسيد كه حَجّاج بن يوسف ثقفى آمد و در همان مسجد ايستاد و خطبه خواند و به خيال خود مردم را موعظه كرد! حَجّاج چه كسى بود؟ حَجّاج كسى بود كه خون يك انسان در نظر او، با خون يك گنجشك هيچ تفاوتى نداشت! به همان راحتى كه يك حيوان و يك حشره را بكشند، حَجّاج يك انسان را مىكشت. يكبار حَجّاج دستور داد و گفت همهى مردم كوفه بايد بيايند و شهادت بدهند كه كافرند و از كفرِ خودشان توبه كنند؛ هركس بگويد نه، گردنش زده مىشود! با ترك امر به معروف و نهى از منكر، مردم اينگونه دچار ظلمهاى عجيب و غريب و استثنايى و غيرقابل توصيف و تشريح شدند. وقتىكه امر به معروف و نهى از منكر نشود و در جامعه خلافكارى، دزدى، تقلّب و خيانت رايج گردد و بتدريج جزو فرهنگ جامعه شود، زمينه براى روى كار آمدن آدمهاى ناباب فراهم خواهد شد.»
از بیانات رهبری میتوان چنین استنباط کرد که خودداری از انجام فریضه امر به معروف و نهی منکر در گام نخست منجر به فساد و تباهی جامعه و به تبع آن فساد حکومت یا بر سر کار آمدن افراد فاسد منجر میگردد و این موضوع را در خطبههاى نماز جمعه 19/3/74 با این بیان تشرح میکنند: «دو نوع انحراف داريم. يكوقت مردم فاسد مىشوند- خيلى وقتها چنين چيزى پيش مىآيد- اما احكام اسلامى از بين نمىرود؛ ليكن يكوقت مردم كه فاسد مىشوند، حكومتها هم فاسد مىشوند، علما و گويندگان دين هم فاسد مىشوند! از آدمهاى فاسد، اصلًا دين صحيح صادر نمىشود. قرآن و حقايق را تحريف مىكنند؛ خوبها را بد، بدها را خوب، منكر را معروف و معروف را منكر مىكنند! خطّى را كه اسلام- مثلًا- به اين سمت كشيده است، صد و هشتاد درجه به سمت ديگر عوض مىكنند! اگر جامعه و نظام اسلامى به چنين چيزى دچار شد، تكليف چيست؟
طبیعی است که در چنین جامعهای بیدینی و انکار خدا در ردیف حقوق فردی قرار خواهد گرفت، دروغگویی جنبه شوخی و تفریح پیدا خواهد کرد، رانتخواریِ مسئولین یک حق قانونی جلوه داده خواهد شد، از رشوه به عنوان حق مشارکت، پول چای، شیرینی و امثال آن نام برده خواهد شد، کمکاری و کمفروشی در کسب و کار به یک امر عادی تبدیل میگردد، نداشتن دوست دختر برای پسران و نداشتن دوست پسر برای دختران عقبماندگی تلقی میشود و تعرض به حریم زنان و دختران در جامعه مورد بیتفاوتی رهگذران قرار میگیرد.
ایشان در جمع فرماندهان، مسئولان و پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و نيروى انتظامى و جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى در تاریخ 5/10/74، در این رابطه یادآوری میکنند که: «يكى از مسائلى كه عامل اصلى چنين قضيهاى [ناهنجاریهای اجتماعی] شد، اين بود كه رواج دنياطلبى و فساد و فحشا، غيرت دينى و حسّاسيتِ مسئوليت ايمانى را گرفت. اينكه ما روى مسألهى فساد و فحشا و مبارزه و نهى از منكر و اين چيزها تكيه مىكنيم، يك علّت عمدهاش اين است كه جامعه را تخدير مىكند. همان مدينهاى كه اوّلين پايگاه تشكيل حكومت اسلامى بود، بعد از اندك مدّتى به مركز بهترين موسيقىدانان و آوازخوانان و معروفترين رقّاصان تبديل شد؛ تا جايى كه وقتى در دربار شام مىخواستند بهترين مغنّيان را خبر كنند، از مدينه آوازه خوان و نوازنده مىآوردند!»
بنابراین از نظر رهبر انقلاب؛ اجتناب از امر به معروف و نهی از منکر عوارض و پیامدهای زیر را به همراه دارد:
1. منکرات ترویج یافته و افراد جامعه فاسد میشوند.
2. مردم كه فاسد مىشوند، حكومتها هم فاسد مىشوند.
3. در نتیجه علما و گويندگان دين هم فاسد مىشوند.
4. از آدمهاى فاسد، اصلًا دين صحيح صادر نمىشود. قرآن و حقايق را تحريف مىكنند.
5. خوبها را بد، بدها را خوب، منكر را معروف و معروف را منكر مىكنند.
6. زمينه براى روى كار آمدن آدمهاى ناباب فراهم خواهد شد.
7. موجب میشود اشرار بر سر كار بیایند و زمام حكومت را در دست بگيرند.
8. در چنین وضعیتی؛ خدا اشرار و فاسدها و وابستهها را بر مردم مسلّط مىكند.
9. بروز این وضعیت، جامعه را تخدير مىكند و مانع از رشد پیشرفت کشور میشود.
10. در چنین جامعهای خدا دعاى بندگانش را نیز مستجاب نمىكند.
نهی از منکر فقط مبارزه با بدحجابی نیست:
امروز هرگاه سخن از امر به معروف و نهی از منکر میشود، بلافاصله ذهنها و نگاهها به سمت مبارزه با بدحجابی سوق پیدا میکند و این در حالی است که اولاً متأسفانه برخی افراد و حتی برخی از دستگاهها در گذشته عملکرد مناسبی در این زمینه نداشتهاند و ثانیاً به تعبیر رهبر معظم انقلاب، این موضوع تنها یک جزء نسبتاً کوچک از ناهنجاریهای اخلاقی و رفتاری در جامعه به شمار میرود، بنابراین محدود ساختن این راهبرد بزرگ اسلامی به یک موضوع خاص، را باید ظلم نسبت به اصلی دانست که سلامت جامعه در ابعاد و موضوعات مختلف را هدف خود قرار داده است.
مقتدای مسلمین جهان در ديدار علما و روحانيان در تاریخ 7/5/71، در این رابطه میفرمایند: «شایعه كردن؛ كه در ايران بناست از اين به بعد، نسبت به زنهاى بدحجاب، اينطور عمل شود! اين واجبِ به اين عظمت را، كه قوام همه چيز به آن است، بياورند در دايرهاى محدود، در خيابانهاى تهران؛ آن هم نسبت به چند نفر زنى كه وضع حجابشان مثلًا درست نيست. اين است معناى امر به معروف؟! اين است معناى حضور نيروهاى مؤمن در صحنههاى گوناگون جامعه؟! قضيه، بالاتر از اين حرفهاست. تخلّفها يك اندازه و يك نوع نيست. تخلّفها، تخلّفهاى فردى نيست. بالاترين تخلّفها، آن تخلّفها و جرايمى است كه پايههاى نظام را سست مىكند. نوميد كردن مردم، نوميد كردن دلهاى اميدوار، كج نشاندادنِ راه راست، گمراه كردن انسانهاى مؤمن و بااخلاص، سوءاستفاده كردن از اوضاع و احوال گوناگون در جامعه اسلامى، كمك كردن به دشمن، مخالفت كردن با احكام اسلامى و تلاش براى به فساد كشاندن نسل مؤمن. امروز دستهايى تلاش مىكنند تا فساد را به صورت نامحسوس نه آن طورى كه شما در خيابان آن را ببينيد و بفهميد و مشاهده كنيد به شكلهاى گروهكى، ترويج كنند و جوانان را به فساد بكشانند؛ پسرها را به فساد بكشانند؛ مردم را به بىاعتنايى بكشانند. منكرات اينهاست؛ منكرات اخلاقى، منكرات سياسى، منكرات اقتصادى. همه جا، جاى نهى از منكر است. يك دانشجو هم، در محيط درس مىتواند نهى از منكر كند. ......... نمىشود، اين واجبِ بزرگ الهى را در دايرههاى كوچك، محدود كرد.»
ایشان مجدداً در مراسم ديدار قشرهاى مختلف مردم در تاریخ 29/7/71 میافزایند: «گناهكار هم فقط بدحجاب نيست كه بعضى فقط به مسألهى بدحجابى چسبيدهاند. اين، يكى از گناهان است و از خيلى از گناهان كوچكتر است. خلافهاى فراوانى از طرف آدمهاى لاابالى در جامعه وجود دارد: خلافهاى سياسى، خلافهاى اقتصادى، خلاف در كسب و كار، خلاف در كار ادارى، خلافهاى فرهنگى. اينها همه خلاف است. كسى غيبت مىكند، كسى دروغ مىگويد، كسى توطئه مىكند، كسى مسخره مىكند، كسى كمكارى مىكند، كسى ناراضىتراشى مىكند، كسى مال مردم را مىدزدد، كسى آبروى مردم را بر باد مىدهد. اينها همه منكر است. در مقابل اين منكرات، عامل بازدارنده، نهى است؛ نهى از منكر. بگوييد: «آقا، نكن.» اين تكرار «نكن»، براى طرف مقابل، شكننده است.»
به تعبیر ایشان در خطبههای نماز جمعه 25/9/79: «نهى از منكر هم فقط نهى از گناهان شخصى نيست. تا مىگوييم نهى از منكر، فوراً در ذهن مجسّم مىشود كه اگر يك نفر در خيابان رفتار و لباسش [حجابش] خوب نبود، يكى بايد بيايد و او را نهى از منكر كند. فقط اين نيست؛ اين جزء دهم است.»
ایشان در همین سخنرانی عرصههای امر به معروف و نهی از منکر را اینگونه معرفی میکنند: «نهى از منكر در همهى زمينههاى مهم وجود دارد؛ مثلًا كارهايى كه افراد توانا دستشان مىرسد و انجام مىدهند؛ همين سوءاستفادهى از منابع عمومى؛ همين رفيقبازى در مسائل عمومى كشور، در باب واردات، در باب شركتها و در باب استفاده از منابع توليدى و غيره؛ همين رعايت رفاقتها از سوى مسئولان. يكوقت دو نفر تاجر و كاسبند و باهم همكارى و رفاقت مىكنند، آن يك حكم دارد؛ يكوقت است كه آن كسى كه مسئول دولتى است و قدرت و اجازه و امضاء در دست اوست، با يك نفر رابطهى ويژه برقرار مىكند؛ اين آن چيزى است كه ممنوع و گناه و حرام است و نهى از آن بر همهى كسانى كه اين چيزها را فهميدهاند در خود آن اداره، در خود آن بخش، بر ما فوق او، بر زيردست او واجب است؛ تا فضا براى كسى كه اهل سوءاستفاده است، تنگ شود.»
برخی از مصادیق مورد اشاره رهبری در این سخنرانی عبارتند از: «منكراتى كه در سطح جامعه وجود دارد و مىشود از آنها نهى كرد و بايد نهى كرد، از جمله اينهاست: اتلاف منابع عمومى، اتلاف منابع حياتى، اتلاف برق، اتلاف وسايل سوخت، اتلاف مواد غذايى، اسراف در آب و اسراف در نان. ما اين همه ضايعات نان داريم؛ اصلًا اين يك منكر است؛ يك منكر دينى است؛ يك منكر اقتصادى و اجتماعى است؛ نهى از اين منكر هم لازم است؛ هركسى به هر طريقى كه مىتواند؛ يك مسئول يك طور مىتواند، يك مشترى نانوايى يك طور مىتواند، يك كارگر نانوايى طور ديگر مىتواند. طبق بعضى از آمارهايى كه به ما دادند، مقدار ضايعات نان ما برابر است با مقدار گندمى كه از خارج وارد كشور مىكنيم! آيا اين جاى تأسّف نيست؟! همهى اينها منكرات است و نهى از آنها لازم است. طبق نهج البلاغه، امير المؤمنين نهى از اينها را يكى از محورهاى اصلى توصيههاى خود قرار داده است. در باب مسئولان، آنطور مشى كردن و عمل كردن و دستور دادن و قاعده معيّن كردن؛ در باب عموم مردم هم آنها را وادار كردن به حضور، به فعاليت و به احساس مسئوليت در مسائل اجتماعى، با همين امر به معروف و نهى از منكر.»
ایشان در ادامه با ذکر چند مثالِ عملیاتی در مورد امر به معروف و نهی از منکر عملی، متذکر میشوند که: «وقتىكه شما براى كمك به نظام اسلامى مردم را به نيكى امر مىكنيد مثلًا احسان به فقرا، صدقه، رازدارى، محبّت، همكارى، كارهاى نيك، تواضع، حلم، صبر و مىگوييد اين كارها را بكن؛ هنگامى كه دل شما نسبت به اين معروف، بستگى و شيفتگى داشته باشد، اين امر شما، امر صادقانه است. وقتى كسى را از منكرات نهى مىكنيد مثلًا ظلم كردن، تعرض كردن، تجاوز به ديگران، اموال عمومى را حيف و ميل كردن، دست درازى به نواميس مردم، غيبت كردن، دروغ گفتن، نمّامى كردن، توطئه كردن، عليه نظام اسلامى كار كردن، با دشمن اسلام همكارى كردن و مىگوييد اين كارها را نكن؛ وقتىكه در دل شما نسبت به اين كارها بغض وجود داشته باشد، اين نهى، يك نهى صادقانه است و خود شما هم طبق همين امر و نهيتان عمل مىكنيد.»
با اینحال نباید فراموش شود که موضوع حجاب اسلامی در جای خود حائز اهمیت است و شاید به همین علت است که رهبر انقلاب در ديدار اعضاىِ انجمنهاى اسلامى ادارات، كارخانهها و بيمارستانهاى سراسر كشور در تاریخ 4/6/71 فرمودند: «من بخصوص تأكيد مىكنم، نسبت به رفتار زن و مرد و پوشش زنان در داخل ادارات. بعضى شكوه دارند؛ گله دارند. خانوادههاى شهدا و زنان مؤمن به ما شكايت مىكنند. به اينجا تلفن مىكنند، نامه مىنويسند، يا ما را كه مىبينند، مكرر مىگويند كه رفتار بعضى از زنان جامعهى ما، رفتار مناسب و شايستهى شأن زن مسلمان نيست. با اصلاح اين زنانى كه در ادارات مشغول كارند، بخش عمدهاى از اين موضوع، اصلاح مىشود.»
با اتکاء به رهنمودهای رهبری؛ بالاترين تخلّفها، آن تخلّفها و جرايمى است كه پايههاى نظام را سست مىكند. سیاهنمایی، نوميد كردن مردم، نوميد كردن دلهاى اميدوار، كج نشاندادنِ راه راست، گمراه كردن انسانهاى مؤمن و با اخلاص، سوءاستفاده كردن از بحرانها و اوضاع و احوال گوناگون در جامعه اسلامى، كمك كردن به دشمن، مخالفت كردن با احكام اسلامى و تلاش براى به فساد كشاندن نسل مؤمن، منکرات و خلافهاى سياسى، منکرات و خلافهاى اقتصادى، منكرات اخلاقى، كارهايى كه افراد توانا دستشان مىرسد و انجام مىدهند (رانتخواری)؛ سوءاستفادهى از منابع عمومى، رفیقبازی از سوى مسئولان و سایر افراد در مسائل عمومى كشور، در باب واردات، در باب شركتها و در باب استفاده از منابع توليدى و غيره، خلاف در كسب و كار، كمكارى، خلاف در كار ادارى، پنهان کردن نواقص کاری، نادیده انگاشتن و اغماض بازرسان و ناظران در مورد تخلفات مجریان امور، دزدی اموال عمومی یا اموال مردم، اتلاف منابع عمومى، اتلاف منابع حياتى، اتلاف برق، اتلاف وسايل سوخت، اتلاف مواد غذايى، اسراف در آب و اسراف در نان، اموال عمومى را حيف و ميل كردن، خلافهاى فرهنگى، غيبت كردن، دروغ گفتن، مسخره کردن، ریختن آبروی مردم، گرانفروشی، احتکار، تقلب، ناراضىتراشى، ظلم كردن، تعرض كردن، تجاوز به ديگران، دست درازى به نواميس مردم، نمّامى كردن، توطئه كردن، عليه نظام اسلامى كار كردن و همكارى كردن با دشمن اسلام، برخی از مصایق منکرات بهشمار میروند.
نهی از منکر توأم با امر به معروف:
نکته دیگری که مورد تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی(مد ظله العالی) قرار دارد، این استکه در انجام این فریضه نباید فقط منکرات را مورد توجه قرار داد، بلکه امر به معروف نیز دارای اهمیت است و این نکته را در خطبههای نماز جمعه 25/9/79 اینگونه مطرح میکنند: «در مسألهى امر به معروف و نهى از منكر، فقط نهى از منكر نيست؛ امر به معروف و كارهاى نيك هم هست. براى جوان، درس خواندن، عبادت كردن، اخلاق نيك، همكارى اجتماعى، ورزش صحيح و معقول و رعايت آداب و عادات پسنديده در زندگى، همه جزو اعمال خوب است. براى يك مرد، براى يك زن و براى يك خانواده، وظايف خوب و كارهاى بزرگى وجود دارد. هركسى را كه شما به يكى از اين كارهاى خوب امر بكنيد به او بگوييد و از او بخواهيد امر به معروف است.»
بيانات تاریخ 16/5/90 ایشان در ديدار مسئولان نظام جمهورى اسلامى ايران نیز بر همین مسئله ناظر است، آنگاه که میفرمایند: «دربارهى اشخاص، نقاط مثبت را، نقاط خوب را افشاء كنيم، منتشر كنيم. از كسى، از مسئولى كار خوبى سراغ داريد، اين را بيان كنيد و بگوئيد.»
شیوه و روش امر به معروف و نهی از منکر:
یکی از مهمترین مباحث حوزه امر به معروف و نهی از منکر، به شیوه اجرای این حکم الهی اختصاص دارد، چرا که اثربخشی این راهبرد، مستلزم رعایت آداب و اصولی است که اگر مورد کمتوجهی قرار گیرد، نهتنها نتیجه مثبت نخواهد داشت، بلکه پیامدهای منفی و متناقض برجای خواهد گذاشت و این موضوعی است که هر دو جنبه بیرونی و درونی آن، به اَشکال مختلف و به دفعات در بيانات رهبر انقلاب مورد اشاره قرار گرفته است.
امام خامنهای در سخنرانی29/8/87، خطاب به شركتكنندگان در هفدهمين اجلاس سراسرى نماز در رابطه با بعد درونی امر به معروف و نهی از منکر میفرمایند: «بعضى خيال مىكنند، الصّلاة تنهى عن الفحشاء و المنكر، معنايش اين است كه اگر نماز خواندى، ديگر فحشا و منكر از بين خواهد رفت؛ نه، معنايش اين است كه وقتى نماز مىخوانى، آن واعظ درونىِ تو كه با نماز جان گرفته، او مرتب به تو از بدىِ فحشاء و منكر مىگويد. و گفتن و تكرار كردن و بر دل فروخواندن، طبعاً اثر دارد و دل را خاضع و خاشع مىكند. لذاست مىبينيد نماز تكرار بايد شود. روزه، سالى يكبار؛ حج، عمرى يكبار؛ نماز، هر روز چند بار بايد تكرار شود. اهميت نماز اينجاست.»
ایشان توجه به بعد درونی را لازم اما ناکافی دانسته و در موارد مختلف از جمله در سخنرانى 19/10/68 در ديدار با جمع كثيرى از اقشار مختلف مردم قم، مراحل امر به معروف و نهی از منکر را به این شکل مطرح میکنند: «امر به معروف، يك مرحلهى گفتن و يك مرحلهى عمل دارد. مرحلهى عمل، يعنى اقدام با دست و با زور. اين مرحله، امروز به عهدهى حكومت است و بايد با اجازهى حكومت انجام بگيرد و لا غير. اما گفتن با زبان، بر همه واجب است و همه بايد آن را بدون ملاحظه انجام بدهند.»
رهبر انقلاب(دامه برکاته) در تاریخ 11/5/80 پس از مراسم تنفيذ حكم رئیس جمهور وقت، ضمن تقبح قانون شکنی به بهانه نهی از منکر، آحاد جامعه را به اجرای این فریضه توصیه و در عین حال از برخورد فیزیکی برحذر داشته و میفرمایند: «البته اين هيچ مجوّز آن نيست كه كسانى به بهانهى اينكه اطمينانشان سلب شده، قانونشكنى كنند. قانونشكنى جرم است. تخلّف از قانون و خروج از مدار قانونى براى مقابله با هر چيزى كه به نظر انسان منكر مىآيد- بدون اجازهى حكومت- خودش يك جرم است؛ مگر نهى از منكر زبانى، كه بارها گفتيم نهى از منكر زبانى جايز و واجب و وظيفهى همه است و در هيچ شرايطى هم ساقط نمىشود؛ اما آنجايى كه نوبت اجرا و عمل برسد، همه بايد طبق قوانين عمل كنند. هيچچيزى مجوّز اين نيست كه بگويند چون نيروى انتظامى و قوّهى قضائيّه عمل نكردند، خودمان وارد ميدان شديم؛ نخير، آن روزى كه لازم باشد مردم براى حادثهاى خودشان وارد عمل شوند، رهبرى صريحاً به آنها خواهد گفت.»
امام خامنهای (مد ظله العالی) در بیانات 15/8/70 در ديدار با گروه كثيرى از دانشجويان و دانشآموزان، در این رابطه متذکر میشوند که: «چرا كسانى از گفتن ابا مىكنند؟ يك عده بر اثر ضعف نفس از گفتن ابا مىكنند، يك عده هم خيال مىكنند كه گفتن فايدهيى ندارد؛ بايد با دست جلو بروند! نه، زبان از دست خيلى مهمتر است. امر به معروف و نهى از منكر را اقامه كنيد.» و در ادامه بر این موضوع تأکید میکنند که: «بعضى خيال مىكنند تا منكرى ديده شد، بايد با مشت به سراغش بروند! نه، ما سلاحى داريم كه از مشت كارگرتر است. آن چيست؟ سلاح زبان. زبان از مشت خيلى كارگرتر و نافذتر و مؤثرتر است؛ مشت كارى نمىكند.»
رهبر انقلاب در جلسهى پرسش و پاسخ دانشگاه تهران در تاریخ 22/2/77 در مورد اینکه آیا برخورد فیزیکی برای آمران و ناهیان دانشجو مجاز است، میفرمایند: «نه. شما شرعاً بههيچوجه موظّف به برخورد فيزيكى با منكر نيستيد؛ شما فقط موظّف به گفتن هستيد. ...... بههرحال، در نهى از منكر، اگر برخورد فيزيكى لازم باشد، كار حكومت است، نه كار مردم؛ مگر وقتىكه حكومت اجازه دهد و كسى را مأمور كند. ...... بنابراين، پاسخ من اين شد كه بهترين روش براى شما كه از من سؤال كرديد، زبان است.« و در همان جلسه در پاسخ به سوألی مشابه، اینگونه پاسخ میدهند: «بستگى به اين دارد كه چه كسى بخواهد برخورد كند. اگر شما بخواهيد برخورد كنيد، زبان است. شما به غير از زبان، هيچ تكليف ديگرى نداريد. نهى از منكر براى مردم، فقط زبانى است. البته براى حكومت، اينطور نيست. اگر منكر بزرگى باشد، برخورد حكومت احياناً ممكن است برخورد قانونى و خشن هم باشد؛ ليكن نهى از منكر و امر به معروفى كه در شرع مقدّس اسلام هست، زبان است؛ انّما هى اللسان.»
ایشان در تاریخ 22/2/82 در جلسهى پرسش و پاسخ دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتى نیز، با حد و مرز قائل شدن بین برخورد فیزیکی با مفهوم قاطعیت در این زمینه، مطلب را در قالب این سوأل مطرح میکنند که: «قاطعيت يعنى چه؟ يعنى برخورد فيزيكى و جسمانى؟ اينكه درست نيست و ما اصلًا اين را توصيه نمىكنيم؛ اما گفتن و تذكّر دادن، خوب است. چه اشكال دارد با اخلاقِ خوب تذكّر دهند؟»
این مفهوم با بیانات تاریخ 29/7/71 رهبری اینگونه تکمیل میشود: «منتها من دو تذكر به شما جوانان عزيز در هرجاى كشور كه هستيد مىدهم. اولًا امر به معروف و نهى از منكر يك واجب است كه رودربايستى و خجالت برنمىدارد. ما گفتيم: اگر ديديد كسى مرتكب خلافى مىشود، امر كنيد به معروف و نهى كنيد از منكر. يعنى به زبان بگوييد. نگفتيم مشت و سلاح و قوت به كار ببريد. اينها لازم نيست. خداى متعال كه اين واجب را بر ما مسلمانان نازل فرموده است، خودش مىداند مصلحت چگونه است. ما هم تا حدودى حكم و مصالح الهى را درك مىكنيم.
بيانات تاریخ 23/1/78 ایشان در ديدار علما و روحانيون و مبلغان نیز ناظر بر همین موضوع است: «در خصوص امر به معروف و نهى از منكر حديثى ديدم كه از جمله چيزهايى كه براى آمر به معروف و ناهى از منكر ذكر مىكند، «رفيق فيما يأمر و رفيق فيما ينهى» بود. آن جايى كه جاى رفق است كه غالب جاها هم از اين قبيل است انسان بايد با «رفق» عمل كند؛ براى اينكه بتواند با محبّت آن حقايق را در دلها و در ذهنها جا بدهد و جايگزين كند. تبليغ براى اين است؛ براى زنده كردن احكام الهى و اسلامى است.»
ایشان در تاریخ 19/4/79 در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران، شیوه کار را اینگونه بیان میکنند: «به بايد از شيوهها و وسايلِ مناسب استفاده كنيم؛ ........ امر به معروف و نهى از منكر فقط طبقهى عامهى مردم نيستند؛ حتى اگر در سطوح بالا هم هستند، شما بايد به او امر كنيد؛ نه اينكه از او خواهش كنيد؛ بايد بگوييد: آقا! نكن؛ اين كار يا اين حرف درست نيست. امر و نهى بايد با حالت استعلاء باشد. البته اين استعلاء معنايش اين نيست كه آمران حتماً بايد بالاتر از مأموران، و ناهيان بالاتر از منهيان باشند؛ نه، روح و مدل امر به معروف، مدل امر و نهى است؛ مدل خواهش و تقاضا و تضرّع نيست. نمىشود گفت كه خواهش مىكنم شما اين اشتباه را نكنيد؛ نه، بايد گفت آقا! اين اشتباه را نكن؛ چرا اشتباه مىكنى؟ طرف، هركسى هست بنده كه طلبهى حقيرى هستم از بنده مهمتر هم باشد، او هم مخاطب امر به معروف و نهى از منكر قرار مىگيرد.»
رهبر معظم انقلاب(دامه برکاته) در ديدار اعضاى انجمنهاى اسلامى ادارات، كارخانهها و بيمارستانهاى سراسر كشور در تاریخ 4/6/71 ضمن تاکید بر ضرورت رعایت حجاب اسلامی از سوی بانوان شاغل در ادارات، شیوه مورد نظر را به این شکل مورد تأکید قرار میدهند: «اين بانوان مسلمانى كه در اداراتند، بايد رفتارشان، لباسشان، زيشان و منششان مسلمانى باشد؛ و شما در اين زمينه تكليف و مسئوليت داريد. البته با روش اسلامى؛ با همان شيوهاى كه نهى از منكر اسلامى دارد و نه با روشهاى غير اسلامى و خشونتهاى نادرست.»
فرمانده معظم کل قوا در ديدار فرماندهان گردانها، گروهانها و دستههاى عاشوراى نيروهاى مقاومت بسيج سراسر كشور، در تاریخ 22/4/71 نیز بر همین نکته تأکید میکنند: «البته من عرض مىكنم قبلًا هم گفتهام در جامعهى اسلامى، تكليف عامهى مردم، امر به معروف و نهى از منكر با لسان است؛ با زبان. اگر كار به برخورد بكشد، آن ديگر تكليف مسئولين است. آنها بايد وارد شوند. اما امر به معروف و نهى از منكر زبانى، مهمتر است. عاملى كه جامعه را اصلاح مىكند، همين نهى از منكر زبانى است. به آن آدم بدكار، به آن آدم خلافكار، به آن آدمى كه اشاعهى فحشا مىكند، به آن آدمى كه مىخواهد قبح گناه را از جامعه ببرد، مردم بايد بگويند. ده نفر، صد نفر، هزار نفر! افكار عمومى روى وجود و ذهن او بايد سنگينى كند. اين، شكنندهترين چيزهاست. همين نيروهاى مؤمن و بسيجى و حزباللهى؛ يعنى همين عامهى مردم مؤمن؛ يعنى همين اكثريت عظيم كشور عزيز ما؛ همينهايى كه جنگ را اداره كردند؛ همينهايى كه از اول انقلاب تا به حال با همهى حوادث مقابله كردند، در اين مورد مهمترين نقش را مىتوانند داشته باشند.»
آنگاه که قرار است برای حکومت نقشی در این رابطه تعریف شود، سطح و چگونگی انجام کار به این شکل در بيانات 11/5/80 رهبری (پس از مراسم تنفيذ حكم رئیس جمهور وقت)، تشریح میشود: «يك جريان فساد هم فسادهاى اخلاقى و رواج منكرات است. با اين هم بايد مقابله و مبارزه كرد. ما خوب مىدانيم، اين جزو تعاليم اسلام است كه با زبان و تبيين بايد مردم را با فضايل اخلاقى آشنا كرد و از منكرات دور نگه داشت. اين به جاى خود درست؛ اما با شيوع منكرات و با تظاهرِ به آن بايد مقابله كرد. اسلام مرتكبِ منكر را نصيحت و هدايت مىكند؛ اما حد هم براى او مىگذارد. با صِرف زبان و توصيه نمىشود كارى كرد. قدرت نظام بايد جلوِ سيرِ فحشا و فساد را بگيرد. اجازه ندهيد كه هوسهاى يك عدّهى معدود و يك گروه كوچك و اندك در داخل جامعه، موجب اغواى ذهن و فكر دختر و پسر جوان و مرد و زن مؤمنى شود كه هيچ انگيزهى فسادى ندارند. شما بايد جلوِ آنگونه افراد را بگيريد. همهى مسئولان بخشهاى مختلف كشور در اين زمينه مسئولند. اجازه ندهيد عدّهاى با تكيه به نام آزادى- كه واقعاً بايد بر عنوان مظلوم آزادى گريست كه چه سوءاستفادههايى از اين نام مىشود- منكرات و فحشا و بىبندوبارى را در جامعه رايج كنند. عكسالعملِ آن اين است كه عدّهاى به نظام بدبين شوند؛ مثل اوّل مشروطه.»
با این همه ایشان در تاریخ 16/5/90 در ديدار مسئولان نظام جمهورى اسلامى ايران متذکر میشوند که حتیالمقدور نباید حرمتها شکسته شود: «نقطهى مقابل: اگر چنانچه نقطهى منفىاى سراغ داريد، اين را افشاء نكنيد. افشاء نكردن معنايش اين نيست كه نهى از منكر نكنيد؛ چرا، به خود آن كسى كه به كارش اشكالى وارد است و بايد ايراد گرفته شود، گفته بشود؛ اما افشاء كردن اين چيزها مصلحت نيست. در اين باره صحبتهاى زيادى هست.»
به این ترتیب عصاره کلام رهبری در مورد شیوه امر به معروف و نهی از منکر همگانی را میتوان در دو واژهی «اقدام زبانی» و «لحن ملایم و مناسب» در حد گفتن با زبان خوش و رفتن بدون درگیری و به عبارت دیگر، پرهیز از مجادله و برخورد فیزیکی خلاصه کرد. البته اثرگذاری امر به معروف و نهی از منکر هنگامی مضاعف خواهد شد که اولاً خود آمر به معروف مورد نظر آراسته و یا ناهی از آن منکر مبرا باشد، ثانیاً به آنچه انجام میدهد، قلباً اعتقاد داشته و به تعبیر دیگر مصداق «سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند» باشد.
ویژگیهای آمر به معروف و ناهی از منکر:
رهبر معظم انقلاب در بیان ویژگیهای آمران به معروف و ناهیان از منکر در جلسهى پرسش و پاسخ دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتى در تاریخ 22/2/82 به این موارد اشاره میکنند: «ديروز حديثى را براى جمعى مىخواندم كه آمر به معروف و ناهى از منكر بايد خودش به آنچه دارد امر و نهى مىكند، هم عالم باشد و هم عامل. «رفيق لمن يأمر و رفيق لمن ينهى»؛ با رفق و مدارا امر و نهى كند. امر و نهى، يعنى دستور دادن- بكننكن- غير از تمنا كردن است؛ اما همين را با رفق، مدارا و محبّت- نه با خشونت- انجام دهد. به نظرم اينطورى بايد عمل شود.»
ایشان در تاریخ 22/4/71 در ديدار فرماندهان گردانها، گروهانها و دستههاى عاشوراى نيروهاى مقاومت بسيج سراسر كشور، نیز این ویژگیها را اینگونه توصیف کردهاند: «چه كسى مىتواند از اين فضيلتها دفاع كند؟ آن جوان مؤمنى كه دل به دنيا نبسته، دل به منافع شخصى نبسته و مىتواند بايستد و از فضيلتها دفاع كند. كسى كه خودش آلوده و گرفتار است كه نمىتواند از فضيلتها دفاع كند! اين جوان بااخلاص مىتواند دفاع كند. اين جوان، از انقلاب، از اسلام، از فضايل و ارزشهاى اسلامى مىتواند دفاع كند.»
الزامات مشارکت در اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر:
بدیهی است اجرای حکم عظیم امر به معروف و نهی از منکر، مستلزم رعایت الزاماتی است که کمتوجهی به آنها میتواند، اثربخشی این راهبرد را تحتالشعاع قرار دهد، رهبر انقلاب در مراسم ديدار قشرهاى مختلف مردم در تاریخ 29/7/71، نکته اول در این رابطه را به این شکل مطرح میکنند: « اين نكتهى اول؛ كه نهى از منكر، اراده و تصميم و قدرت و شجاعت لازم دارد، كه بحمد اللّه، در قشرهاى مردم ما و در زن و مرد ما وجود دارد. بايد آن را به كار بگيريد. منتظر نباشيد كه دستگاهها بيايند و كارى بكنند.»
بدیهی است؛ این نکته با فرض بر این است که آمر و ناهی، به شناخت لازم از موضوع دست یافته باشند و این همان نکتهای است که امام خامنهای(مد ظله العالی)در جلسهى پرسش و پاسخ دانشگاه تهران در تاریخ 22/2/77 به این شکل از آن یاد میکنند: «البته به شما بگويم عزيزان من! منكر را بايد بشناسيد. چيزهايى ممكن است به نظر بعضى منكر بيايد؛ در حالى كه منكر نباشد. بايد معروف و منكر را بشناسيد. واقعاً بايد بدانيد اين منكر است.»
از نظر رهبری؛ شناخت موضوع و حضور مردم در صحنه، از دیگر ملزومات کار محسوب میشوند و این نکته را در ديدار تاریخ 7/5/71 علما و روحانيان، اینگونه بیان میکنند: «قوام حكومت اسلامى و بقاى حاكميت اخيار، به اين است كه در جامعه امر به معروف و نهى از منكر باشد. امر به معروف فقط اين نيست كه ما، براى اسقاط تكليف، دو كلمه بگوييم. آن هم در مقابل منكراتى كه معلوم نيست از مهمترين منكرات باشند. وقتى يك جامعه را موظّف مىكنند كه آحادش بايد ديگران را به معروف امر و از منكر نهى كنند، اين به چه معناست؟ چه وقت ممكن است آحاد يك ملت آمر به معروف و ناهى از منكر باشند؟ وقتىكه همه، به معناى واقعى در متن مسائل كشور حضور داشته باشند؛ همه كار داشته باشند به كارهاى جامعه؛ همه اهتمام داشته باشند؛ همه آگاه باشند؛ همه معروفشناس و منكرشناس باشند. اين، به معناى يك نظارت عمومى است؛ يك حضور عمومى است؛ يك همكارى عمومى است؛ يك معرفت بالا در همه است.»
در ادامه؛ به ضرورت شناخت و آگاهی افراد و اقشار از نقش، جایگاه و مسئولیتشان در این رابطه، تأکید میکنند: «من در پيام تشكّرى كه منتشر شد، عرض كردم: قشرهاى مختلف، بايد جايگاه خود را در امر به معروف و نهى از منكر، پيدا كنند. هركس جايگاهى دارد. كجا بايد نهى از منكر كنيد؟ شما در مقابل كدام منكر مىتوانيد مقاومت كنيد و بايستيد؟ كدام را مىشناسيد؟ كار، كار مردمى است. البته، علماى دين بايد مردم را هدايت و راهنمايى كنند؛ كيفيّت نهى از منكر را بيان كنند و منكر را براى آنها شرح دهند.»
نکته دیگری که در این زمینه در توصیههای رهبری به چشم میخورد، لزوم توجه به رخنه و نفوذ دشمن برای جلوگیری از مخدوش ساختن ماهیت این واجب الهی و تخریب چهره آمران و ناهیان است و لذا در ديدار فرماندهان گردانها، گروهانها و دستههاى عاشوراى نيروهاى مقاومت بسيج سراسر كشور در تاریخ 22/4/71 تأکید میکنند: «البته جوان حزباللهى هم بايد باهوش باشد. بايد چشمهايش را باز كند و نگذارد كسى در صفوف او رخنه كند و به نام امر به معروف و نهى از منكر، فسادى ايجاد نمايد كه چهرهى حزب اللّه را خراب كند. بايد مواظب باشيد. اين، به عهدهى خودتان است. من يقين دارم و تجربههاى اين چند سال هم نشان داده تا نيروهاى مؤمن و حزباللهى براى انجام كارى به ميدان مىآيند، يك عده عناصر بدلى و دروغين، با نام اينها در گوشهاى فسادى ايجاد مىكنند تا ذهن مسئولين را نسبت به نيروهاى مؤمن و حزباللهى و مردمى چركين كنند. مواظب باشيد. مسألهى امر به معروف و نهى از منكر، مثل مسألهى نماز ا��ت. ياد گرفتنى است. بايد برويد ياد بگيريد. مسئله دارد كه كجا و چگونه بايد امر به معروف و نهى از منكر كرد؟»
نقش و وظیفه مسئولین و دستگاههای حکومتی:
همانگونه که اشاره شد؛ امر به معروف و نهی از منکر وظیفه متقابلی است، که هم مردم و هم مسئولین در قبال اجرای درست آن مسئولیت دارند، اما رهبر معزز انقلاب(دامه برکاته)، در ديدار با جمعى از روحانيون، ائمهى جماعات و وعاظ نقاط مختلف كشور در تاریخ 14/12/70، این وظیفه را قبل از هر کس دیگری، متوجه روحانیون و علما میدانند و میفرمایند: «تكليف به عهدهى ماست. ..... البته براى اصلاح مفاسد، همه بايد از طرق معقول خودش كار كنند. امر به معروف و نهى از منكر يك واجب اسلامى است و بايد در ميان مردم رايج بشود.
در عینحال ایشان ضمن گلایه از کوتاهی برخی از مسئولین در این زمینه، در ديدار فرماندهان گردانها، گروهانها و دستههاى عاشوراى نيروهاى مقاومت بسيج سراسر كشور در تاریخ 22/4/71، یادآور میشوند: « به من نامه مىنويسند؛ بعضى هم تلفن مىكنند و مىگويند: «ما نهى از منكر مىكنيم. اما مأمورين رسمى، طرف ما را نمىگيرند. طرف مقابل را مىگيرند!» من عرض مىكنم كه مأمورين رسمى چه مأمورين انتظامى و چه مأمورين قضائى حق ندارند از مجرم دفاع كنند. بايد از آمر و ناهى شرعى دفاع كنند. همهى دستگاه حكومت ما بايد از آمر به معروف و ناهى از منكر دفاع كند. اين، وظيفه است. اگر كسى نماز بخواند و كس ديگرى به نمازگزار حمله كند، دستگاههاى ما از كداميك بايد دفاع كنند؟ از نمازگزار يا از آن كسى كه سجاده را از زير پاى نمازگزار مىكشد؟ امر به معروف و نهى از منكر نيز همينطور است. امر به معروف هم مثل نماز، واجب است. در نهج البلاغه مىفرمايد: «و ما اعمال البر كلها و الجهاد فى سبيل الله عند الامر بالمعروف و النهى عن المنكر الا كنفثة فى بحر لجى.» يعنى امر به معروف و نهى از منكر، در مقياس وسيع و عمومى خود، حتى از جهاد بالاتر است؛ چون پايهى دين را محكم مىكند. اساس جهاد را امر به معروف و نهى از منكر استوار مىكند. مگر مأمورين و مسئولين ما مىتوانند آمر به معروف و ناهى از منكر را با ديگران مساوى قرار دهند؛ چه رسد به اينكه نقطهى مقابل او را تأييد كنند!؟»
رهبر معظم انقلاب(مد ظله العالی) در مراسم ديدار قشرهاى مختلف مردم در تایخ 29/7/71 نیز، «در این رابطه فرمودند: «بنابراين، وظيفهى ما، مسئولين، قانونگذاران و مجريان است كه راه و زمينه را براى اجراى اين واجب الهى هموار و فراهم كنيم. امروز بحمد اللّه مجلس شوراى اسلامى، مجريان، مسئولين كشور و دستگاه قضائى، همه از خود اين ملتند. مبادا در گوشه و كنار، يا در دستگاه انتظامى يا قضائى، كسانى باشند كه راه را جلو آمر به معروف و ناهى از منكر سد كنند! مبادا كسانى باشند كه اگر كسى امر به معروف و نهى از منكر كرد، از او حمايت نكنند، بلكه از مجرم حمايت كنند! البته خبرهايى از گوشه و كنار كشور، در بعضى از موارد به گوش من مىرسد. هرجا كه بدانم و احساس كنم و خبر اطمينانبخشى پيدا كنم كه آمر به معروف و ناهى از منكر، خداى نكرده مورد جفاى مأمور و مسئولى قرار گرفته، خودم وارد قضيه خواهم شد.»
ایشان مجدداً در همین سخنرانی متذکر شدند که: «البته دولت، مجلس شوراى اسلامى، دستگاه قضائى و نيروى انتظامى، موظفند كه ناهى از منكر را پشتيبانى كنند. اين، وظيفهى آنهاست.»
چنانچه با نگاه دقیق و عمیق علت جوسازی دشمن علیه اصل اسلامی و راهبردی امر به معروف و نهی از منکر را مورد بررسی قرار دهیم، در خواهیم یافت که تنها عامل عداوت و کینه ورزی دشمن را تنها میتوانددر تأثیر این راهبرد اساسی بر سلامت جامعه جستجوکرد.»
هدف و علت پریشانی دشمن در مواجهه با راهبرد امر به معروف و نهی از منکر:
با این توصیف به سادگی می توان علت نگرانی دشمن از اجرا و نهادینه شدن اصل اسلامی امر به معروف و نهی از منکر و چرایی تقابل با آن را فهمید. رهبر انقلاب در بيانات 16/3/75 در ديدار با اقشار مختلف مردم و ميهمانان خارجى شركتكننده در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خمينى(ره)، علت ترس و نگرانی دشمن در این زمینه را در قالب این عبارت بیان میکنند: «درست توجّه كنيد كه اين چقدر مهمّ است. مسلمانان خصوصيتى دارند كه مىتوانند ارادهى خود را در حركت عالم مؤثّر كنند. به خاطر چه؟ به خاطر احكام نورانى اسلام؛ بلكه به خاطر روحيّات و خلقيّاتى كه اسلام به مسلمانان مىدهد؛ مثل ظلمستيزى و كنار نيامدن با بدى و فساد، مثل امر به معروف و نهى از منكر و جهاد فى سبيل الله، كه جهاد فى سبيل الله ميدان گسترده و عرض عريضى دارد و مخصوص صحنهى نبرد روياروى جسمانى نيست، بلكه جهاد داخل خانهها هم ممكن است و همه جا انسان مىتواند با دشمن خدا جهاد كند؛ اگر اراده داشته باشد و اگر بداند بايد چه كار كند.»
ایشان در بیانات 9/8/75 به مناسبت روز مبارزه با استكبار جهانى، ضمن بیان ضرورت شناخت دشمن و اهداف وی از مقابله با این فریضه اسلامی، توصیه میکنند: «دشمن را بشناسيد، ادامهى صفوف دشمن را در داخل كشور بشناسيد، روشهاى دشمنى را بشناسيد، تبديل شده و ترجمهشدهى آن روشها در داخل كشور را هم بشناسيد. در داخل دانشگاه، در داخل دبيرستان، در متن جامعه، در فعّاليتهاى كشور، در مطبوعات و در تبليغات، ادامهى حضور استكبار را بشناسيد. استكبار مىخواهد در اين كشور و در ميان اين ملت، ايمانِ عميق نباشد، سرگرمى به شهوات باشد، «معروف» اسلامى نباشد و آنچه از نظر اسلام «منكر» است، رايج باشد. استكبار مىخواهد در داخل كشور، تنبلى و بيكارگى باشد، سازندگى و ابتكار و اصلاح امور اقتصادى و اجتماعى و فرهنگى مردم نباشد. استكبار مىخواهد پيشرفت علم و دانش در كشور نباشد، تحقيقات نباشد، كلاسِ درس نباشد.
امام خامنهای(دامه برکاته) در تاریخ 26/2/75 در ديدار روحانيون و مبلغان، با اشاره به برخی از مصادیق و محصولات غیر اخلاقی دشمن که علیرغم صرف هزینه بالا، عمدتاً به شکل رایگان یا با قیمت ارزان و برای بیاثر کردن و کمرنگ ساختن موضوع امر به معروف و نهی منکر در جامعه توزیع میشود، علت را اینگونه تشریح میکنند: «عوامل استكبار، امروز فيلم بد درست مىكنند، نوار بد درست مىكنند، حرفهاى بد درست مىكنند، شعر بد مىگويند، داستان بد مىنويسند و اين همه را، در داخل كشور، بين نوجوانان، جوانان و مردم عادّى پخش و منتشر مىكنند و يا از طريق ماهواره، رواج مىدهند. اين مورد اخير- ماهواره- واقعاً گنداب فسادى است كه تيرهاى زهرآگين خود را به سمت ملتها و كشورها هدفگيرى مىكند. بحمد اللّه سال گذشته، مجلس شوراى اسلامى، با حسن فهم قضيه، ماهواره را ممنوع كرد. با اين همه، اگر در جامعه، به دستور اسلام و فرمودهى قرآن عمل شود، هيچكدام از ابزار و عوامل فساد، نمىتواند كمترين اثرى بكند.
به معناى دقيقتر، توجّه از جوانب مختلف و امر به معروف و نهى از منكر، نمىگذارد دشمن پيروز شود. اين است كه جامعهى اسلامى، يك جامعهى ماندگار است. اين است كه «انّا نَحْنُ نَزَّلْنا الذِّكْرَ وَ انّا لَهُ لَحافِظُونَ.» اين است كه «وَ لَيَنْصُرَنَّ اللهُ مَنْ يَنْصُرُهُ.» اين است كه «وَ الّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا.» اينها تعارف نيست كه خدا با ما كرده است. حال، قدرتمندان دنيا عربده بكشند و عليه نظام جمهورى اسلامى تهمت بزنند. بحمد اللّه اينجا بناى مستحكمى است. بنايى است كه هركس با آن زورآزمايى كند، دست و پنجهى خودش را زخمى و مجروح خواهد كرد. امروز همهى عوامل بقا و حيات، در نظام اسلامى هست. كسانى هم كه گاهى اوقات نسبت به بعضى از كارهاى دينى و شعارهاى اسلامى، اعتراض دارند و نِق مىزنند كه «آقا؛ شما هم ديگر شورش را درآورديد! دائم راجع به ارزشهاى اسلا��ى مىگوييد! فلان شعار ديگر چيست و فلان كار ديگر كدام است؟!» در واقع حرف دشمن را تكرار مىكنند. دشمن مايل نيست كه اسلام به طور كامل پياده شود؛ چون اگر اسلام به طور كامل پياده شد، آسيبناپذير مىگردد. حال، براى اينكه آسيبپذير شود، بايد چه كار كنند؟ بايد ناقصش كنند. بايد يك گوشهاش را نگذارند عمل شود. مثلًا نسبت به «لايحهى قصاص» و «قانون مجازات»، جنجال آفرينى كنند.»
ایشان در تاریخ 1/11/71 خطاب به مسئولان و كارگزاران نظام، با یادآوری این نکته که آنها با دیگران دشمنی ندارند میافزایند: «اما با جمهورى اسلامى چرا. با شخصيتهايش هم دشمنند، با ملتش هم دشمنند، با دولتش هم دشمنند، با رئيسجمهورش هم دشمنند، با مجلسش هم دشمنند، با احكام قضائى و مسئولين قضايىاش هم دشمنند. با هرچه كه اين نظام را سرپا نگه مىدارد، دشمنند. حتى با شعارهاى شما هم دشمنند. آنها شعار امر به معروف و نهى از منكر را تمسخر مىكنند؛ شعار حزباللهىگرى را تمسخر مىكنند و شما را متهم مىنمايند. اما حقيقت اين است كه همان امر به معروف و نهى از منكر و همان حركت حزباللهى و همان پايبندى به اصول است كه مىتواند در مقابل انحرافها و خطاهاى فاحش دنياى امروز بايستد. هيچچيز ديگر نمىتواند. ملتها هم اين را مىخواهند.»
فرمانده معظم کل قوا در ديدار فرماندهان گردانها، گروهانها و دستههاى عاشوراى نيروهاى مقاومت بسيج سراسر كشور در تاریخ 22/4/71، شگرد دشمن را به این شکل افشا میکنند: «دشمن از راه اشاعهى فرهنگ غلط فرهنگ فساد و فحشا سعى مىكند جوانهاى ما را از ما بگيرد. كارى كه دشمن از لحاظ فرهنگى مىكند، يك تهاجم فرهنگى، بلكه بايد گفت يك شبيخون فرهنگى يك غارت فرهنگى و يك قتل عام فرهنگى است. امروز دشمن اين كار را با ما مىكند.» و متقابلاً در ديدار با گروه كثيرى از دانشجويان و دانشآموزان، در تاریخ 15/8/70 راهکار رهایی از این دام فریبنده را با این عبارت مورد تأکید قرار میدهند: «نگذاريد در جوامع جوان چه در مدرسهها، و چه در دانشگاهها كار به فساد بكشد. اين مراكز براى دشمن هدف است. بدانيد كه نسل جوان اين جامعه و اين ايران اسلامى زنده است؛ دشمن هم اين را بداند. با بودن شما جوانان مؤمن، حجت بر ما تمام است.»
با عنایت به بیانات رهبری، مهمترین علل دشمنی استکبار با این راهبرد اسلامی عبارتند از:
1. دشمن میخواهد، در بین مسلمین سرگرمى به شهوات ترویج شود.
2. دشمن از راه اشاعهى فرهنگ غلط فرهنگ فساد و فحشا سعى مىكند، جوانهاى ما را از ما بگيرد.
3. دشمن میخواهد، «معروف» اسلامى نباشد و آنچه از نظر اسلام «منكر» است، رايج باشد.
4. چون پیشرفت مسلمین برای استكبار قابل تحمل نیست، مىخواهد در داخل كشور، تنبلى و بيكارگى باشد.
5. دشمن تمایل دارد، سازندگى و ابتكار و اصلاح امور اقتصادى و اجتماعى و فرهنگى مردم نباشد.
6. استكبار مىخواهد پيشرفت علم و دانش در كشور نباشد، تحقيقات نباشد، كلاسِ درس نباشد.
7. استكبار مىخواهد در اين كشور و در ميان اين ملت، ايمانِ عميق نباشد، تا اقدامات خصمانهاش اثر بیشتری داشته باشد.
8. دشمن مايل نيست كه اسلام به طور كامل پياده شود، چون اگر اسلام به طور كامل پياده شد، آسيبناپذير مىگردد.
9. مسلمین از طریق امر به معروف و نهی از منکر میتوانند، ارادهى خود را در حركت عالم تأثیرگذار کنند و دشمن این را نمیخواهد.
10. دشمن میخواهد، امر به معروف و نهی از منکر نباشد چون، همان امر به معروف و نهى از منكر و همان حركت حزباللهى و همان پايبندى به اصول است كه مىتواند در مقابل انحرافها و خطاهاى فاحش دنياى امروز بايستد.
کلام آخر اینکه؛ در این مسیر قبل از هر چیز باید، حساب ناهنجاریهای ناشی از اعمال گروهی از مسلمین که چهره اسلام را مخدوش ساخته، از حساب اسلام جدا کنیم، چرا که اسلام نه تنها با اینگونه رفتارها موافق نیست، بلکه همواره در مقام مبارزه با آن قرار داشته و تأکید دین بر اجرای امر به معروف و نهی از منکر، گواهی بر این مدعاست. ثانیاً در بیشتر موارد، رفتار و عملکرد مبتنی بر اصول و ارزشهای اسلامی، از سوی مؤمنین نه تنها آثار و تبعات رفتارهای نادرست مسلمین را خنثی خواهد کرد، بلکه از بروز بسیاری از رفتارهای نامطلوب نیز پیشگیری خواهد نمود. و ثالثاً باید اثربخشی این راهبرد را باور و با اجتناب از بیتفاوتی نسبت به مسائل جامعه، کارآیی آن را اثبا نماییم.