
پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ يکي از ديرپا ترين مفاهيم زندگي بشري مفاهيم دوست و دشمن است. اين دو مفهوم را مي توان به طور همزمان در عرصه داخلي و خارجي به کار بست.گروهي مفهوم دشمن را انتزاعي و اتوهمي مي دانند و آن را ساخته دست اقتدار مرکزي براي انسجام بخشي به داخل، مشروعيت کاربرد زور، توجيه شکست هاي دخل مي دانند. گروهي از نظريه پردزان مفهوم و دوست دشمن را به هويت کنشگران و افراد نسبت مي دهند. به عبارتي، هويت هاي متخاصم يکديگر را دشمن مي پندارند. صرف نظر از همه اين مباحث، تحليل درست ما را به تمايز حقيقي بين دشمن حقيقي و دشمن ساختگي رهنمون مي سازد. رهبر معظم انقلاب با اشاره به امکان سوء استفاده از مفهوم دشمن تاکيد مي کنند که خداوند در سرتاسر قرآن از واژه شيطان استفاده کرده است تا دشمن آشکار و حقيقي از ياد انسان ها خارج نشود. ايشان گوشزد مي کنند تاکيد بر دسمن به معناي توجيه همه شکست ها و اشتباهات داخلي با مفهوم دشمن خارجي نيست چرا که دشمن دروني در بسياري مواقع خطرناک تر از دشمن خارجي است. با توجه به اين مساله، مقاله حاضر تلاش مي کند تا به مقوله دشمن در انديشه هاي مقام معظم رهبري پرداخته شود.
دشمنشناسي در قرآن کريم
ترديدى نيست که از نظر شيوهي تفکر اسلامى مرگ از زندگى ذلتبار بهتر است، براى ما جز ادامهي پيکار با همهي نيروها و امکاناتمان راهى وجود ندارد تا عزت و شرافت خود و آيندگان را در طول تاريخ با عظمت اسلامى به دست آوريم. قرآن کريم مىفرمايد: «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ يعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيءٍ فِي سَبِيلِ اللّهِ يوَفَّ إِلَيکُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ» يعني: و هر چه در توان داريد از نيرو و اسبهاى آماده بسيج کنيد تا با اين [تدارکات] دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] ديگرى را جز ايشان، که شما نمىشناسيدشان و خدا آنان را مىشناسد، بترسانيد و هر چيزى در راه خدا خرج کنيد پاداشش به خود شما بازگردانيده مىشود و بر شما ستم نخواهد رفت، «يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ ينصُرْکُمْ وَيثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ» يعني: اى کسانى که ايمان آوردهايد، اگر خدا را يارى کنيد، ياريتان مىکند و گامهايتان را استوار مىدارد. «وَلا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ انْتُمُ الاعْلَونَ انْ کُنْتُمْ مُؤْمِنينَ» يعني: سست نشويد، غمگين نباشيد، شما پيروزيد، اگر به هدف خود ايمان داشته باشيد، «وَلاَ تَهِنُواْ فِي ابْتِغَاء الْقَوْمِ إِن تَکُونُواْ تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يأْلَمُونَ کَمَا تَأْلَمونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللّهِ مَا لاَ يرْجُونَ وَکَانَ اللّهُ عَلِيمًا حَکِيمًا» يعني: در جستوجوى دشمن سستى نورزيد، اگر شما رنج مىبريد، آنان نيز مثل شما رنج مىکشند، منتها شما به خدا ايمان داريد و آنها ندارند و خدا همواره داناى سنجيدهکار است.
دشمن در انديشه معصوم
پيامبر(ص) درباره ضرورت شناخت دشمن مي فرمايد:«ألا و ان أعقل الناس عبد عرف ربه فأطاعه و عرف عدوه فعصاه»
آگاه باشيد، عاقل ترين مردم كسي است كه خدايش را بشناسد و از او پيروي كند، و دشمن را نيز بشناسد و آنگاه نافرمانيش نمايد. در حديثي ديگر پيامبر(ص) مي فرمايد:«مردم اگر به ده چيز شناخت پيدا كنند، سعادت دنيا و آخرتشان تأمين است، كه يكي از آن امور شناخت ابليس و ياورانش مي باشد.»
همچنين امام علي عليه السلام مي فرمايند:" واعلموا انكم لن تعرفوا الرشد، حتي تعرفوا الذي تركه ولن تأخذوا بميثاق الكتاب حتي تعرفوا الذي نقضه و لن تمسكوا به حتي تعرفوا الذي نبذه...؛"
«و بدانيد كه رشد نمي يابيد مگر كه ترك كنندگان آن را بشن��سيد و هرگز به كتاب خدا چنگ نمي زنيد، مگر كه فروفكننده آن را چنانكه بايد، شناخته باشيد.» امام علي عليه السلام ماهيت دشمنان اسلام را چنين معرفي مي كند:«به بالادست خود نافرمان، به زيردست، ستم كننده، و با ستمكار هم دست اند.» (زرگران، راسخون)
از طرفي از سخنان حضرت استفاده ميشود كه دشمن بر دو نوع است و دو نوع برخورد ميطلبد:
1- دشمن آشكار
2- دشمن پنهان
از ديدگاه امام(ع) كمخطرترين دشمن، دشمني است كه دشمني خود را آشكار كرده است؛ حضرت فرمود: «اوهن الاعداء كيدا من اظهرعداوته؛ سستترين دشمنان كسي است كه عداوتش را آشكار ساخته است.» «من اظهر عداوته قل كيده؛ آن كس كه دشمنياش را اظهار كرده، توطئه و مكرش كم است.» و خطرناكترين دشمن دشمني است كه دشمنياش را پنهان ميكند، همان كه قرآن كريم نامش را نفاق گذارده است. امام علي(ع) در اين زمينه ميفرمايد: «شر الاعداء ابعدهم غورا و اخفاهم مكيده؛بدترين دشمنان كسي است كه عميقتر بوده و بيشتر كيدش را مخفي ميدارد. » در سخني ديگر فرمود: «اكبر الاعداء اخفاهم مكيده؛ بزرگترين دشمنان كسانياند كه حيله خود را بيشتر پنهان ميدارند.» اين دشمني خطرناكترين دشمنيها است، و بدترين ضربه به مكتب از ناحيه اينان بوده است. امام علي(ع) در اين زمينه ميفرمايد: «انما اتاك بالحديث اءربعه رجال ليس لهم خامس: رجل منافق مظهر للايمان متصنع بالاسلام لايتاثم و لا يتحرج يكذب علي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم متعمدا فلو علم الناس انه منافق كاذب لم يقبلوا منه و لم يصدقوا قوله و لكنهم قالوا صاحب رسول الله(ص) رآه و سمع منه و لقف عنه فياخذون بقوله؛ افرادي كه نقل حديث ميكنند، چهار دستهاند و پنجمينخواهد داشت: نخست منافقي كه اظهار اسلام ميكند، نقاب اسلام را به چهره زده، نه از گناه باكي دارد و نه از آن دوري ميكند و عمداً به پيامبر(ص) دروغ ميبندد. اگر مردم ميدانستند كه اين شخص منافق و دروغگو است از او قبول نميكردند و تصديقش نمينمودند، اما چون از واقعيت او آگاه نيستند، ميگويند وي صحابه رسول خدا است، پيامبر(ص) را ديده، از او حديث شنيده و مطالب را از او دريافت كرده است؛ به همين دليل به گفتهاش ترتيب اثر ميدهند.»
الزامات دشمن شناسي از منظر مقام معظم رهبري
با توجه به نقش علم در پيشبرد اهداف هر ملت، نقشه دشمنان ملت ايران عدم دستيابي ايران به يک حرکت علمي مستمر است. لذا رهبر انقلاب تاکيد دارند که «مطمئنّاً انگيزههايى وجود دارد در جبههى دشمنان ما براى متوقّف کردن حرکت علمى کشور... حالا [اينکه] شما ميگوييد برخوردمان با دشمن اينجور باشد، آنجور نباشد، بحث ديگرى است - دشمنىِ او را بايد فهميد، نقشهى او را بايد تشخيص داد. يکى از نقشههاى مهمّ دشمن، متوقّف کردن حرکت علمى در کشور است.» (بيانات معظم له در ديدار اساتيد دانشگاهها ۱۳۹۳/۰۴/۱۱)
نکته مهمي که مبحث دشمن شناسي را با مفهوم آزادي پيوند مي زند تمايز بين دشمن و مخالف است لذا رهبر معظم انقلاب در اين باره هشدار مي دهند که «در محيط دانشجويى، «رقابت گفتمانى» چيز خوبى است، درصورتىکه با تحمل مخالف همراه باشد. از وجود مخالف نه بايد انسان تعجب بکند، نه بايد انسان خشمگين بشود، نه بايد انسان بيمناک بشود؛ .... اساس کار را هم در زمينهى عملى، تقوا قرار بدهند و در زمينهى فکرى، حدومرز اسلامى و شناخت دشمن و شناخت شيوههاى دشمنى که از سوى دشمن به کار ميرود.» (بيانات معظم له در ديدار دانشجويان ۱۳۹۳/۰۵/۰۱)
اگر در بررسي مشکلات همه عيب ها را به دشمن نسبت دهيم دچار يک تحليل اشتباه مي شويم چرا که بسياري از مشکلات ريشه در سوء مديريت خودمان است اما نبايد از کيد و حيله دشمن غافل شد و نقش آن را در تحليل ها نا ديده گرفت.
«به ما اعتراض ميکنند که چرا مدام ميگوييد دشمن، دشمن؛ درحالىکه شما قرآن [را] ملاحظه کنيد، مىبينيد اوّل تا آخرِ قرآن چقدر تکرار شده عنوان «شيطان»، عنوان «ابليس»؛ مکرّر گفته شده، مکرّر تکرار شده. از دشمن که نبايد غفلت کرد. دشمندانستنِ دشمن که عيب نيست؛ اينکه ما روى دشمن مدام تکيه ميکنيم، معنايش اين نيست که از عيوب خودمان و مشکلات درونى خودمان غافليم؛ نه، اَعدى عَدُوِّکَ نَفسُکَ الَّتى بَينَ جَنبَيک؛(۱) از همهى دشمنها بدتر، دشمن درونى ما است، دشمن خود ما است، نفْسِ راحتطلب ما است، تنبلى ما است، تنآسايى ما است، عدم تدبير ما در پيشبرد امورمان [است] - اينکه معلوم است - اينها به جاى خود محفوظ؛ امّا غفلت از دشمن بيرونى، خطاى راهبردى عظيمى است» (بيانات معظم له در ديدار اساتيد دانشگاهها ۱۳۹۳/۰۴/۱۱)
اشتباه در تشخيص دشمن باعث « تحليل قوا و توان» و « نتيجه نامطلوب» مي شود. «چالش درونى براى ملت ما عبارت است از اينکه روحيه و جهت نهضت امام بزرگوار را از نظر دور بداريم و فراموش کنيم و آن را از دست بدهيم... يا در شناخت دشمن اصلى و فرعى اشتباه بکنيم، اين هم خطر است. برادران عزيز، خواهران عزيز، عموم ملت ايران توجه داشته باشند که گاهى يکى با شما دشمنى ميکند، اما اگر دقت کنيد دشمنىِ او دشمنىِاصلى نيست، تابعى است از يک عامل ديگر، از يک کس ديگر؛ دشمن اصلى را پيدا کنيد؛ والا [اگر] انسان با دشمن فرعى سينهبهسينه بشود، هم قواى او تحليل ميرود، هم نتيجهى کارْ نتيجهى مطلوبى نخواهد شد.» (بيانات معظم له در مراسم بيست و پنجمين سالروز رحلت حضرت امام خميني(ره) ۱۳۹۳/۰۳/۱۴)
ايشان در برابر متوقف کردن حرکت علمي کشور توسط دشمنان هشدار مي دهند و توجه جامعه علمي را به راهکار اصلي مبارزه با دشمن يعني مديريت جهادي معطوف مي سازند. البته جهاد علمي يکي از شقوق مبارزه با دشمن به حساب مي آيد لذا مي توان از جهاد صنعتي، اقتصادي و مانند ن منام برد.آن نام برد.
«يکى از نقشههاى مهمّ دشمن، متوقّف کردن حرکت علمى در کشور است. خب، وقتى اين را فهميديم، برميگرديم به دانشگاه؛ اينجا آن مديريت جهادى که ما عرض کرديم، معنا پيدا ميکند. چون جهاد عبارت است از تلاشى که در مقابل يک دشمنىاى انجام ميگيرد؛ هر جور تلاشى جهاد نيست. جهاد عبارت است از آن تلاشى که در برابر يک چالش خصمانه از سوى طرف مقابل صورت ميگيرد؛ اين جهاد است. آنوقت معناى مديريت جهادى در اينجا اين است که توجّه بکنيد که حرکت علمى کشور و نهضت علمى کشور و پيشرفت علمى کشور مواجه است با يک چالش خصمانه، که در مقابل اين چالش خصمانه شما که مديريد، شما که استاديد، شما که دانشجو هستيد، بايد بايستيد؛ اين شد حرکت جهادى و مديريت دستگاه؛ چه مديريت دانشگاه، چه مديريت وزارت، چه مديريت هر بخشى از بخشهاى گوناگون اين عرصهى عظيم، خواهد شد مديريت جهادى.» (بيانات معظم له در ديدار اساتيد دانشگاهها ۱۳۹۳/۰۴/۱۱)
استراتژي تفرقه بيانداز و حکومت کن از مطلوب ترين استراتژي هاي دشمنان در دستيابي به اهداف شان در مقابله با امت اسلامي است. « سياست دشمنان اسلام اين است که در کشورهاى اسلامى در ميان جوامع اسلامى و در امّت اسلامى برادرکشى و جنگ داخلى را به نيابت از خودشان بهراه بيندازند؛ خودشان کنار بنشينند و شاهد اين باشند که ما به جان هم افتاديم.» (بيانات معظم له در ديدار شرکت کنندگان در سىويکمين دورهى مسابقات بينالمللى قرآن کريم ۱۳۹۳/۰۳/۱۳)
رهبر معظم انقلاب اتحاد با دشمنان اسلام را اشتباهي راهبردي مي دانند. به نظر ايشان اين گروه به اشتباه خود را هدايت يافته مي پندارند. «در ميان امّت اسلامى کسانى هستند که براى مقابلهى با برادران مسلمان خودشان با دشمنان اسلام دستبهدست ميدهند؛ امروز ما اين را داريم؛ به شيطان نزديک ميشوند براى اينکه با برادران مسلمان خودشان بجنگند و مبارزه کنند و مقابله کنند؛ امروز کسانى هستند که حاضرند با رژيم صهيونيستى همکارى کنند، براى اينکه برادر مسلمان خودشان را به خاک بيندازند. اِنَّهُمُ اتَّخَذوا الشَّيطينَ اَولِياءَ مِن دُونِ الله وَ يحسَبُونَ اَنَّهُم مُهتَدُون؛(۱) با شيطان ميسازند، دستبهدست هم ميدهند و گمان باطلشان اين است که در راه هدايت دارند قدم برميدارند.» (بيانات معظم له در ديدار شرکت کنندگان در سىويکمين دورهى مسابقات بينالمللى قرآن کريم ۱۳۹۳/۰۳/۱۳)
بصيرت لازمه دشمن شناسي است. نبود بصيرت باعث اشتباه در يافتن دوست و دشمن و ايجاد اتحاد نادرست مي شود.«گاهى ديده شده است که مجموعهاى از ما مسلمانها با دشمنان خودمان همدست شديم براى زدن دوستان خود، براى زدن برادران خود! خب، اين به ما لطمه ميزند، اين امت اسلامى را دچار آشفتگى ميکند، دچار ضعف ميکند؛ اين ناشى از نداشتن بصيرت است. امروز دنياى اسلام به اين بصيرت احتياج دارد، به اين تدبر و انديشه احتياج دارد، به اثارهى دفائن عقول احتياج دارد: وَ يثيروا لَهُم دَفائِنَ العُقول. نياز مهم ديگر دنياى اسلام اتحاد است؛ بايد از اختلافات جزئى، اختلافات سليقهاى، اختلافات عقيدتى عبور کرد و امت واحده تشکيل داد» (بيانات معظم له در ديدار مسئولان نظام و سفراي کشورهاى اسلامى ۱۳۹۳/۰۳/۰۶)
رهبر معظم انقلاب نظام دشمني عليه ايران را مبتني بر چند قدرت فاسد مي داند که همين را نقطه دلگرمي مي داند. «بايد از دشمني اشرار بيمناك نشويم. دشمني بالاخره وجود دارد. هيچ ملتي كه صاحب حرفي و ايدهاي باشد و حركتي بكند، از دشمني دشمنان مصون نيست. امروز به نظر من اقبال ملت ايران اين است كه دشمن ملت ايران و دشمنان ملت ايران، جزو بدنامترينها در دنيا هستند. شما ملاحظه كنيد، امروز دولت آمريكا در سطح بينالمللي يك بازيگر خشن و آلودهي به جنايت معرفي شده كه واقعيت قضيه هم همين است... در داخل كشور خودشان هم بهعنوان يك دولت و يك رژيم دروغگو و مزور معرفي شده [كه] وعده ميدهد، عمل نميكند.» (بيانات معظم له در ديدار اعضاي مجلس خبرگان رهبري ۱۳۹۲/۱۲/۱۵) «دشمنان انقلاب ما امروز چه كساني هستند؟ دشمنان انقلاب چند قدرت فاسد دنيايند كه در دنيا بيآبرو هستند؛ اينها دشمنان ملّت ايرانند.» (بيانات معظم له در ديدار فرماندهان و کارکنان نيروي هوايي ارتش ۱۳۹۲/۱۱/۱۹)
10. دو چهره گي دشمن
سياست عصر مدرن و سياست جدا از خدا سياستي است که در آن فقط قدرت و مانفع مادي اصالت دارد. لذا دو پهلويي و دو رويي از مشخصه هاي اين سياست است. تا آنجا که برخي از سياست پژوهان از تمايز سياست اعلاني و سياست اعمالي سخن مي گويند. بدين معنا که در بيان چيزي گفته مي شود و در عمل چيزي ديگري انجام مي شود. دولت آمريکا هم در مقابل ايران از اين دو پهلويي استفاده مي کند.
«امروز متأسّفانه انسان مشاهده ميكند در برخي از فاصلهها و مقاطع حرفهايي زده ميشود از سوي دشمنان؛ اين براي مردم ما مايهي عبرت است. در همين مذاكرات گوناگوني كه در اين روزها انجام ميگيرد، ملّت ايران اين مذاكرات را زير نظر داشته باشند؛ اظهارنظرهاي بيادبانهي مسئولان آمريكايي را مردم ببينند، زير نظر داشته باشند، دشمن را بشناسند. بعضيها ميخواهند نظر مردم را از دشمني دشمن منصرف كنند؛ نه، ببينيد دشمني را، ببينيد دورويي را. مسئولين آمريكايي در جلسات خصوصي با مسئولين كشور ما يكجور حرف ميزنند، بمجرّد اينكه از آنها جدا ميشوند، در بيرون يكجور ديگر حرف ميزنند.» (بيانات معظم له در ديدار فرماندهان و کارکنان نيروي هوايي ارتش ۱۳۹۲/۱۱/۱۹)
11. حکمت و درايت لازمه دشمن شناسي
شناخت و علم در عرصه سياستگذاري و تصميم سازي لازمه حکمت و درايت است و حکمت و درايت لازمه دشمن شناسي است. «ما با برخورد غيرخردمندانه در همهي عرصهها مخالفيم؛ ما معتقديم در همهي عرصهها، در همهي برنامهريزيها، در همهي جهتگيريهاي جمعي و فردي بايد با درايت و حكمت عمل كرد. اگر صحنه را نشناسيم، اگر دوست را نشناسيم، دشمن را نشناسيم، اگر امروز نظام سلطه را نشناسيم، استكبار را نشناسيم، چطور ميتوانيم با حكمت و درايت حركت كنيم؟ چطور ميتوانيم درست برنامهريزي كنيم؟ لذا بايد بشناسيم.» (بيانات معظم له در ديدار پنجاه هزار فرمانده بسيج سراسر کشور ۱۳۹۲/۰۸/۲۹)
رهبر معظم انقلاب تاکيد دارند که تمامي مسائل حقوق بشري غرب در مواجه با ايران را بايد ذيل مفهوم رويارويي غرب با اسلام ديد.
«دولت، مسئولان، سياسيون، ديپلماتها و مردم بايد تحركات و رفتارهاي پيچيده و ظاهرسازيهاي حقوق بشري غرب و امريكا را با نگاه واقع بينانه و در چارچوب رويارويي عميق و مبنايي غرب با اسلام تحليل كنند زيرا در غير اينصورت در تمايز ميان تاكتيك ها و راهبردهاي طرف مقابل و حتي شناخت دشمن دچار اشتباه خواهيم شد.» (ديدار ائمهي جمعهي سراسر کشور با رهبر معظم انقلاب ۱۳۹۲/۰۶/۱۸)
"پنهان سازي دشمني" ابزاري است که مي تواند کاهش دهنده هزينه اعمال سياست خصومت ورزي باشد لذا روساي آمريکا تلاش دارند تا ويژه از اواخر دولت بوش به بعد از اين سياست استفاده کنند.
«اين هم يکي از آن لطائف عالم است که آمريکائيها دشمني ميکنند، ميگويند شما نفهميد که ما با شما دشمنيم؛ مخالفت و عناد ميورزند، متوقعند که ملت ايران نفهمد که آنها معاندند و دشمني ميکنند! اين سياست از اواخر دوران بوش در مقابل ايران شروع شده است، امروز هم متأسفانه همان سياست را دولتمردان آمريکا ادامه ميدهند؛ همان پنجهي چدني زير دستکش مخملي. من چند سال پيش اينجا در جوار بقعهي عليبنموسيالرضا (عليه السّلام) در همين سخنراني اول فروردين گفتم مراقب باشيد اظهار محبت شما، اظهار دوستي و موافقت شما به معناي اين نباشد که دستکش مخملي بر روي پنجهي چدني کشيديد و ميخواهيد تظاهر به دوستي کنيد، اما در باطن دشمني ميکنيد.» (بيانات معظم له در حرم مطهر رضوي ۱۳۹۲/۰۱/۰۱)
بنابراين فهم و درک دشمني غرب با انقلابي که برخاسته از تفکر الهي است و در مخالفت با انديشه هاي اومانيستي و سکولار است، با مطالبه بصيرت دست يافتني است، لذا طرح عناويني در قالب آرايش هاي نوانديشانه و روشنفکرانه مبني بر نبودن دشمن خارجي و تصوير سازي از دشمن و بزرگ نمايي خيالات تهديد در راستاي خود فروشي و هم نوايي با دشمن و رسانه هاي غربي قابل ارزيابي است.
14. پرهيز از دشمن انگاري رقيبان بين مسئولين و طرفدران آنها
رهبر معظم انقلاب، تمايز بين دشمن و رقيب انتخاباتي را هشدار مي دهند.« بصيرت در اين دوران و در همهي دورانها به معناي اين است كه شما خط درگيري با دشمن را تشخيص دهيد؛ كجا با دشمن درگيري است؟ بعضيها نقطهي درگيري را اشتباه ميكنند؛ خمپاره و توپخانهي خودشان را آتش ميكنند به سمت يك نقطهاي كه آنجا دشمن نيست، آنجا دوست است. بعضيها رقيب انتخاباتي خودشان را «شيطان اكبر» به حساب ميآورند! شيطان اكبر آمريكاست، شيطان اكبر صهيونيسم است؛ رقيب جناحي كه شيطان اكبر نيست، رقيب انتخاباتي كه شيطان اكبر نيست. من طرفدار زيدم، شما طرفدار عمروئي؛ من شما را شيطان بدانم؟ چرا؟ به چه مناسبت؟ در حالي كه زيد و عمرو هر دو ادعاي انقلاب و اسلام ميكنند، در خدمت اسلام و در خدمت انقلابند. خط درگيري با دشمن را مشخص كنيم. گاهي هست كه يك نفري در لباس خودي است، اما حنجرهي او سخن دشمن را تكرار ميكند! خب، او را بايد نصيحت كرد؛ اگر با نصيحت عمل نكرد، انسان با او بايد حد و مرز تعريف كند: خط فاصل. جدا ميشويم. » (بيانات معظم له در ديدار بسيجيان استان خراسان شمالي ۱۳۹۱/۰۷/۲۴)
15. عقب نشيني بدترين استراتژي در مقابل دشمن
به هر ميزان که بر عقب نشيني در مقابل دشمنان در سياست خارجي ايران افزوده شد، بر ميزان دشمني و خصومت ورزي دشمنان افزوده شد. « در هر برههاي که ما در مقابل جبههي دشمن انعطاف نشان داديم و با توجيههائي عقبنشيني کرديم - مثلاً يک وقت گفتيم بگذاريد بهانه را از دست دشمن بگيريم، يک وقت گفتيم بگذاريد سوءظن دشمن را از خودمان زائل کنيم - دشمن مواضع گستاخانهتري عليه ما گرفته. در آن روزي که ادبيات مسئولين ما آلوده شد به حرفها و تعبيرات تملقآميز نسبت به غرب و فرهنگ غربي، در آن روز اينها ما را «محور شرارت» معرفي کردند! چه کسي؟ آن کسي که خودش مجسمهي شرارت بود. رئيس جمهور قبلي آمريکا» (بيانات معظم له در ديدار کارگزاران نظام ۱۳۹۱/۰۵/۰۳)
16. جوانان اصلي ترين جامعه هدف دشمن
دشمنان جامعه هدف خود را کل يک ملت قرار مي دهند منتهي با اولويت ترين گروه آن جامعه جوانان آن جامعه است. « جوانان که اکثريت جمعيت کشور را تشکيل مي دهند، اصليترين هدف دشمن هستند، زيرا جوان موتور پيش برنده کشور است. بايد جوانان را از آسيب خطرهاي دشمن حفظ کرد» (ديدار ائمه جمعه سراسر کشور با رهبر معظم انقلاب ۱۳۸۹/۰۷/۰۶)
17. بيش فعالي دشمنان ايران
يکي از اصطلاحات روانشناسي بيش فعالي است که به معناي تحرک زياد اما با تمرکز کم است. «در مسائل جهاني آن چيزي که از همه واضحتر و بارزتر است، بيش فعال شدنِ جبههي مقابل ماست. بيماري بيشفعالي يکي از بيماريهاي کودکان و نو��وانان است. بيشفعالي معناش اين است که تحرک، زياد؛ کارهاي گوناگون انجام ميدهند، اما تمرکز نيست، هدف نيست؛ به اين در و آن در ميزنند. تحرک زياد، اما بدون هدف و غالباً همراه با ناکامي. اين حالت بيشفعالي است. انسان اين حالت را امروز در جبههي مقابلِ دشمن مشاهده ميکند. مشغول تحرکات گوناگونند: تحريم، قطعنامه، تهمت، جوسازي عليه نظام اسلامي، تقويت معارضان داخلي» (بيانات معظم له در ديدار اعضاي مجلس خبرگان رهبري ۱۳۸۹/۰۶/۲۵)
18. بيداري و ارادهي ملتها عامل اساسي مبارزه با استکبار
عامل اساسي پيروزي عليه دشمنان آگاهي و بيداري ملت ها است.« در مقابل روح سرکش و طغيانگري که امروز استکبار دارد، فقط يک عامل وجود دارد که ميتواند آن را مهار کند و جلو اين طغيانگري را بگيرد و آن، بيداري و ارادهي ملتهاست. وقتي ملتي بيدار است، حقوق خود را ميشناسد، دشمن را ميشناسد، هدف او را ميداند و تصميم ميگيرد در مقابل او بايستد. اينجاست که ديگر کميت استکبار و امريکا و همهي تجهيزات نظامي لنگ است.» (بيانات معظم له در ديدار جمعي از جوانان اهواز ۱۳۸۲/۰۵/۰۸)
19. قدرت تحليلي بالا لازمه دشمن شناسي
قدرت تحليل عامل موفقيت در رصد درست مسائل مي شود. قدرت تحليل بالا در شناخت دشمن لازمه اش اين فرض اساسي است که نبايد دشمن را بزرگ تر و کوچک تر از آني که هست در نظر گرفت.«علت شکستهاي گوناگون در تاريخ، اين است که مردم، گاهي قدرت تحليل را از دست ميدهند. هر جا مردم نتوانستند درست تحليل کنند، آنجا نقطهي خطرناکي است. آنجا، جايي است که ممکن است دشمن ضربه را وارد کند...البته دشمن را نبايد کوچکتر از آني که هست گمان کرد؛ چون انسان آنوقت ضربه خواهد خورد. اما نبايد هم دشمن را بزرگتر از آنکه هست جلوه داد. يعني همان کاري که امروز دستگاه تبليغاتي صهيونيستها و مستکبرين، خودشان انجام ميدهند: از امريکا و از قدرتها غولي درست کردند، که اگر کسي تجربه نداشته باشد، خيال ميکند به يک اشارهي اينها، همه جا دود خواهد شد، پودر خواهد شد و از بين خواهد رفت! اين حرفها چيست؟! اينها اگر قدرت داشتند، روزبهروز نهضت اسلامي در دنيا ريشهدارتر و پرشکوهتر نميشد!» (بيانات معظم له در ديدار جمعي از بسيجيان ۱۳۷۲/۰۸/۳۰)
20. مبارزه با دشمن (استکبار) به مثابه تکليف اوليه
تکاليف الهي داراي درجات و سلسله مراتبي است که مبارزه با دشمن در صدر اين اولويت ها است و جزء تکاليف درجه اول انسان ها و ملت ها است. «درهمان زمانِ حرکت اباعبداللَّه عليهالسّلام، کساني بودند که اگر با آنها در باب اين قضيه صحبت ميشد که «اکنون وقت قيام است» و ميفهميدند که اين کار، به دنبال خود مشکلات و دردسرهايي دارد، به تکاليف درجه دو ميچسبيدند؛ کما اينکه ديديم، عدّهاي همين کار را کردند. در ميان آنهايي که با امام حسين عليهالسّلام، حرکت نکردند و نرفتند، آدمهاي مؤمن و متعهّد وجود داشت. اينطور نبود که همه، اهل دنيا باشند.... امّا تکليف را نميفهميدند؛ وضعيت زمان را تشخيص نميدادند؛ دشمن اصلي را نميشناختند و کار اصلي و محوري را با کارهاي درجه دو و درجه سه، اشتباه ميکردند.... روزي در همين کشور ما، مبارزات ضدّ استعماري و ضدّ استبدادي و ضدّ دستگاه کفر و طاغوت، مطرح بود؛ اما بعضي، اين تکليف را تشخيص نميدادند و به کارهاي ديگر چسبيده بودند... يعني اشتباه در شناختنِ آنچه لازم بود، آنچه مهم بود و آنچه اهمّ بود.» (بيانات معظم له در ديدار جمعي از روحانيون ۱۳۷۱/۰۵/۰۷)
نتيجه گيري
در اين مقاله تلاش شد تا با استفاده از بيانات معظم له منظومه فکري ايشان در زمينه مفهوم دشمن را استخراج کنيم. در مجموع تلاش شد تا در قابل بيست شاخص منظومه فکري اشان را ساماندهي کينم که عبارتند از شناخت نقشه دشمن در متوقف کردن حرکت علمي کشور، توجه به تمايز مخالف و دشمن و توجه به شيوه هاي خصومت در رقابت هاي گفتماني، توجه به مشکلات دروني در کنار توجه به مساله دشمن، دشمن اصلي و فرعي، مديريت جهادي به مثابه استراتژي اصلي مبارزه با دشمن، جنگ داخلي راهبرد دشمنان در ميان امت و جوامع اسلامي، خطاي محاسباتي در اتحاد با دشمنان، بصيرت و ايجاد اتحاد امت اسلامي لازمه مبارزه با دشمن، دشمن را بي اعتبار دانستن، دو چهره گي دشمن، حکمت و درايت لازمه دشمن شناسي،تحليل ظاهرسازيهاي حقوق بشري غرب و امريكا ذيل مفهوم رويارويي غرب با اسلام، سياست آمريکايي ها در پنهان سازي دشمني به ويژه از اواخر دولت بوش به بعد، پرهيز از دشمن انگاري رقيبان بين مسئولين و طرفدران آنها، عقب نشيني بدترين استراتژي در مقابل دشمن، جوانان اصلي ترين جامعه هدف دشمن، بيش فعالي دشمنان ايران، بيداري و ارادهي ملتها عامل اساسي مبارزه با استکبار، قدرت تحليلي بالا لازمه دشمن شناسي، مبارزه با دشمن (استکبار) به مثابه تکليف اوليه مي باشد.