تاریخ انتشار : ۰۸ آذر ۱۳۹۳ - ۱۶:۲۵  ، 
کد خبر : ۲۷۰۹۶۲

عبور از امام(ره) در اردوگاه اصلاح طلبي و سکوت مدعيان! / علی گنجی

اين جريان هنوز ادعاي خط امامي بودن را يدک مي‌کشد و از آن براي کسب مشروعيت بهره مي‌جويد، اما بزرگان اين جريان حاضر نمي‌شوند در قبال چنين توهین هایی به حضرت امام(ره) واکنش نشان داده و ابراز برائت نمايند!

پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ فتنه 88 کافي بود تا لايه‌هاي پنهان اردوگاه اصلاح طلبان و همه آنهايي که در طول سال‌ها در اين جريان سياسي رخنه کرده بودند، چهره عيان کنند و نفوذي‌هايي که سال‌ها با نفاق گذرانده بودند، جرات ابراز نظر صريح نمايند. افرادي چون کديور و گنجي و امثالهم که پيش از اين نيز انحرافاتش آشکار شده بود با صراحت بيشتري به آرمان‌هاي ملت و نظام اسلامي تاختند. برخي ديگر به بيگانگان پيوستند و به تحليل‌گران و کارشناسان رسانه‌هاي بيگانه بدل شدند و به تبليغ عليه ملت ايران پرداختند. جمعي ديگر از ادعاهايي چون خط امام دست کشيدند و بر عليه مواضع آشکار و مباني فکري بارز ايشان سخن راندند و جمعي باقي مانده از اين اردوگاه نيز با بي‌بصيرتي تمام با سکوت خود در برابر اين همه انحراف، غير رسمي مهرتائيد بر اين اقدامات و رفتارها و تغيير مواضع زدند و حاضر نشدند تا مرزهاي خود را با منحرفين و ضدانقلاب آشکار نمايند!

امروز بعد ازگذشت چهار سال از آن داستان پرماجرا، هنوز هم شاهد نشر اظهاراتي از منسوبين اين جريان واداده هستيم که هر چه بيشتر از انحرافات مبنايي اين جريان حکايت دارد. آخرين نمونه در اين زمينه اظهارات عيسي سحرخيز مديرکل مطبوعات داخلي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي دولت اصلاحات و از حاميان ميرحسين موسوي در انتخابات ۸۸ و بازداشتي فتنه ۸۸ است که در گفت‌وگو با يک سايت ضدانقلابي مدعي شده است: «خيلي‌ از اصلاح‌طلبان بر خلاف اول انقلاب ديگر علاقه‌اي به آقاي خميني ندارند.»

اين بازداشتي فتنه ۸۸ در بخش ديگري از اين مصاحبه مي‌گويد: «من نگاه منتقدانه‌اي به ايشان دارم و فکر مي‌کنم خيلي از کار‌ها خطا بود.» سحرخيز همچنين با وقاحت تمام اضافه مي‌کند: «ما در اول انقلاب اشتباه کرديم که با خوش‌بيني بسيار و اوليه به آيت‌الله خميني، به ولايت فقيه هم باور داشتيم.»

اين اظهارات در حالي مطرح مي‌شود که اين جريان هنوز ادعاي خط امامي بودن را يدک مي‌کشد و از آن براي کسب مشروعيت بهره مي‌جويد، اما بزرگان اين جريان حاضر نمي‌شوند در قبال چنين مزخرفاتي واکنش نشان داده و ابراز برائت نمايند! به واقع حضرت امام(ره) و انديشه‌اي آن آخرين پلي است که اگر اصلاح طلبان از آن نيز عبور کنند، ديگر بطور کامل بايد آنان را در در اردوگاه ضدانقلاب تعريف نمود! چراکه پيش از اين شاهد هتک حرمت به قانون، ملت، رهبري و حتي اسلام از جانب اين مدعيان بوده‌ايم.

در اين ميان آنچه جالب مي‌نماياند آن است که اين فرد با اين انديشه انحرافي مدتي پيش مورد تفقد سيدمحمد خاتمي نيز قرار گرفته است. خاتمي در 25/6/92 طي نامه‌اي به سحرخيز از وي که به دليل جرائمش در فتنه 88 در زندان بسر مي‌برده مي‌نويسد: «بسيار متأسفم که با وجود بيماري و علي‌رغم مخالفت پزشکان، مجدداً به زندان اعزام شده‌ايد و اين کم‌توجهي مسئولان به هيچ وجه قابل قبول نيست.»

وي همچنين ادعاي اعتصاب غذا توسط سحرخيز را مايه نگراني دانسته و تأکيد کرده بود: «ادامه آن [اعتصاب غذا] خطرات جسمي و جاني جبران‌ناپذيري در پي داشته باشد و آنچه مهم است، سلامت و شادابي شماست.»

حال بايد از امثال خاتمي که ادعاي بازگشت به نظام را هم دارند و مدعي هستند که نظام بايد فضا را براي فعاليت سياسي مجدد آنان فراهم نمايند، اين پرسش را مطرح نمود که چطور حاضريد براي اعتصاب غذاي يک مجرم ضدانقلاب و امام نامه‌نگاري کرده و اظهار نظر نماييد ولي در قبال مواضع وي که بنيان جريان مدعيان خط امام ديروز و اصلاح‌طلبان امروز را به چالش کشيده است، سکوت نماييد؟! آيا معناي اين سکوت غير از اين است که چنين اظهاراتي از مکنونات اکثر دوستان خاتمي حکايت دارد و سکوت آنان نيز نشانه‌ي بر رضايت اين افراد است؟

اصلاح طلبان در موقعيتي پارادوکس گونه قرار گرفته‌اند و بايد براي آن چاره‌اي بينديشند. تداوم اين برزخ ايجاد شده نه تنها براي اين جريان ممکن نخواهد بود، بلکه در نهايت به اضمحلال و طرد کامل ايشان توسط ملت خواهد انجاميد. پرونده گروهک‌هاي فراموش شده اول انقلاب نيز درس عبرتي بر اين جريان است که مي‌توانند آينده خود را درآيينه آن (در صورت تداوم اين روند) مشاهده نمايند.

 

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات