
پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ هر روزکه ميگذرد، ابعاد ديگري از انحرافات و خباثتهاي جريان اصلاح طلبي براي ملت آشکار شده و از اعتبار اين جريان سياسي ميکاهد. جريان که روزگاري خود را نماد صداقت و سلامت در برابر ملت معرفي ميکرد، و با پروپاگاند تبليغاتي، رقيب را به فريب و دغل و دروغ متهم مينمود تا چند صباحي بيشتر بر قدرت تکيه زند، امروز مشخص گرديده که آنچنان دچار خبط و تقلب است که جز روسياهي چيزي در چنبره نداشته و همه آن ادعاها دروغي بيش براي فريب افکار عمومي نبوده است.
آخرين نمونه از اين عوام فريبيهاي تقلبي، داستان جعل امضاي برخي از اصلاحطلبان است که با واکنش و اعتراض کساني که امضاي آنان جعل شده است، همراه گرديده است.
داستان از اين قرار است که پس از آنکه رئيس جمهور نامه معرفي محمد فرهادي را براي رأي اعتماد نمايندگان مجلس به علي لاريجاني رئيس مجلس داد، خبري از امضاي محمد فرهادي زير نامه محمد خاتمي، ميرحسين موسوي و مهدي کروبي از سران فتنه سال 88 در رسانهها منتشر شد که واکنشهاي متفاوتي به اين نامه صورت گرفت و با انتشار اين خبر فرهادي امضاي نامه محمد خاتمي را که با عنوان "نظام در خطر اشاعه بيدادگري" تکذيب کرد. محمد فرهادي در صحن علني مجلس شوراي اسلامي در جريان جلسه رأي اعتماد نمايندگان مجلس اعلام داشت: «بنده هيچ نامهاي را امضا نکردهام که مجدداً بهصراحت ميگويم، اما اينکه اسم بنده هست يا نيست، نميدانم موضوع چه بوده است.»
همچنين عباس عبدي فعال سياسي اصلاحطلب و از کساني که نام وي جزو امضا کنندگان نامه محمد خاتمي وجود دارد طي يادداشتي امضاي خود را در زير نامه محمد خاتمي تکذيب کرد و نوشت: «بنده در زمان رأي اعتماد به آقاي دکتر نجفي براي اولين بار از وجود چنين نامهاي مطلع شدم. هرچند هر فرد آشنايي با سياست بر حسب سياق نوشته و مجموعهاي که نامشان در ذيل متن آمده متوجه جعلي بودن آن ميشود، عليهذا مجدداً تأکيد ميشود که بنده بهعنوان کسي که نامش در ذيل نامه آمده هيچگاه در جريان انتشار آن نبودهام و از برخي ديگر از افرادي هم که نامشان هست پرسيدم بهکلي اظهار بياطلاعي ميکردند.»
همچنين محمدعلي نجفي نيز پس از اظهار نظرهايي که در رابطه با تأييد امضاي خود زير نامه محمد خاتمي به نقل از وي مطرح شده بود نامهاي را براي علي لاريجاني رئيس مجلس ارسال کرد و علي لاريجاني در صحن علني مجلس در رابطه با نامه محمدعلي نجفي گفت: «دقايقي پيش سرپرست وزارت علوم، تحقيقات و فناوري نامهاي را به هيئت رئيسه ارائه کرد که نجفي در اين نامه آورده است: من هيچ نامهاي را در زمينه فتنه 88 امضا نکردهام و قبلاً هم اين را گفته بودم.»
با مشخص شدن جعلي بودن نامه حال اردوگاه اصلاح طلبان و در راس آن سيدمحمد خاتمي با سوالات فراواني مواجه است. از جمله آن که:
جاعل امضاي اين افراد چه کساني هستند؟ اين کار با کدام هدف دنبال شده است؟ چرا برخي با صدور نامهاي جعلي تلاش داشتند تا فضاي عمومي کشور را ناآرام نمايند؟ چگونه ميتوان فهميد که مابقي امضاها از اعتبار برخوردار است يا خير؟ حال با معلوم شدن برخي امضاها، چرا سايت خاتمي مبادرت به اصلاح آن نميکند؟ اين اقدام غيراخلاقي با کداميک از اصول اصلاح طلبي قابل جمع است؟ و سرانجام آنکه چرا بزرگان اين جريان در قبال اين اقدام ناشايست دوستانشان همچنان سکوت اختيار کردهاند؟!
اين سند به خوبي نشان از آن دارد که اين جريان براي کسب قدرت و رسيدن به هدف از هيچ اقدامي دريغ نميورزد و با نگاهي ابزاري حتي حاضر است تا منسوبين به خود را نيز قرباني نمايد! بدون ترديد حقيقت اين گونه رفتارهاي اپورتونيستيک براي ملت آشکار گرديده است و در نزد افکار عمومي نه تنها خريداري ندارد، بلکه موجب بياعتباري دستاندرکاران اين جريان نيز خواهد شد.
سخن آخر آنکه ملت بايد در برابر اين جريان انحرافي هوشيار و بصير بوده و به منابع خبري آنان اعتبار ننمايد، چرا که به قرآن کريم در اين زمينه مومنين را اينچنين راهنمايي کرده است: « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَي مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ» (اي كساني كه ايمان آوردهايد اگر فاسقي برايتان خبري آورد نيك وارسي كنيد مبادا به ناداني گروهي را آسيب برسانيد و [بعد] از آنچه كردهايد پشيمان شويد) (حجرات/6)