
پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ تاکيد بر مولفه آرامش سياسي از آن رو واجد اهميت است که دهه چهارم انقلاب با عنوان پيشرفت و عدالت نام گذاري شده و جهت گيري هاي کلي نظام هم در راستاي تحقق پيشرفت اسلامي- ايراني است چراکه پيشرفت حاصل نمي شود مگر در سايه آرامش و ثبات سياسي. تجربه ساير کشورهايي که اين مسير را پيموده اند بهترين نشانه است براي اينکه پيشرفت در فضاي متشنج و ملتهب سياسي تکان نمي خورد و شاخصه هاي آن روند صعودي نمي گيرد. به نظر مي رسد معطوف به اين مولفه يعني برقراري آرامش و ثبات سياسي است که امام خامنه اي در چند سال اخير به کرات (مجموعا 1961 بار) از کليد واژه «آرامش سياسي» استفاده کردهاند که در مقايسه با سالهاي 89 و 90 به مراتب فراواني بيشتري دارد. اين مطلب بيانگر اهميت فراهم نمودن آرامش در فضاي سياسي جامعه از ديدگاه ايشان است.قبل از پرداختن به شاخص هاي ايجاد و حفظ آرامش سياسي ضروريست سيري کوتاه به اهميت مقوله آرامش از منظر قرآن کريم داشته باشيم.
آرامش از منظر قرآن کريم
به نظر مي رسد كه مسأله آرامش به عنوان يك هدف تا آن اندازه مهم و مؤثر بوده است كه حتي ايمان و باورهاي ديني را مي توان در راستاي دست يابي به اين هدف برشمرد. از اين رو مي بينيم كه آرامش در جايگاه جامع ترين مفهوم ديني در اسلام و آموزه هاي قرآني نشسته است به طوري كه در اسلام، ايمان از ريشه «امن» به معناي آرامش جان و رهايي از هرگونه ترس، اضطراب، تشويش، نگراني و اندوه گرفته شده است تا به اين روش ارتباط ناگسستني ميان پذيرش آموزه هاي وحياني و توحيد را با دست يابي به آرامش روح و روان را بنماياند. (انعام آيه ۸۲) بلكه واژه اسلام نيز بيانگر نوعي آرامش در انسان و صلح و صفا به دور از هرگونه خشونت و ترس و وحشت است.
از اين رو در قرآن پيامدطبيعي اسلام را رهايي از خوف و نگراني دانسته است.(بقره آيه ۱۱۲) و سلامت رواني را در سلم و تسليم در برابر خدا دانسته و بر آن تأكيد ورزيده است. (بقره آيه ۲۰۸) و پاداش و بلكه برآيند تسليم و توحيد را رسيدن به آرامش و سلامتي دايمي بدون هرگونه تشويش و اضطراب شمرده است كه به عنوان آرزوي دست نيافتني انسان مطرح بوده و هست. (يونس آيه ۲۵) و راه رسيدن به آن را نيز راهي برخوردار از آرامش و سلامت معرفي مي كند تا به بشر طالب آرامش بفهماند كه اين آرزوي ديرپاي او تنها در اين راه به دست مي آيد. (مائده آيه ۱۶) به هرحال در نگره قرآني از آرامش به عنوان نعمت بزرگ فردي و اجتماعي ياد شده است، و حتي وجود آن به عنوان مثال جامعه نمونه و برتر مورد توجه قرار گرفته است.(سبا، آيه ۱۸ و ۱۹ و نيز نحل آيه ۱۱۲)
آرامش سياسي در منظومه فکري امام خامنه اي
1- مردم به مثابه پشتوانه هاي واقعي آرامش سياسي
«خود آحاد ملت پشتوانهي اين ثبات و استقراري هستند که در کشور وجود دارد؛ و البته متقابلاً بيشترين فايدهي اين ثبات و استقراري که در نظام سياسي کشور هست، متوجه و عايد خود مردم است. يک ملت اگر امنيت داشته باشند، ثبات سياسي داشته باشند، از آرامش دستگاههاي حاکميت نظام برخوردار باشند، آن ملت فرصت پيدا خواهند کرد که در ميدانهاي گوناگون، به مسابقهي بزرگ بشري وارد شوند و پيشتاز باشند. امنيت و آرامش براي يک کشور، جزو مهمترين خواستهها و مفيدترين عوايد يک ملت است. در قرآن کريم، خداي متعال در سورهي فتح - که فتح مسلمانان را براي پيغمبر و براي مردم، به صورت يک نعمت بزرگ معرفي ميکند - ميفرمايد: «فأنزل اللّه سکينته علي رسوله و علي المؤمنين و الزمهم کلمة التّقوي و کانوا احقّ بها و اهلها»؛ به عنوان يک نعمت بزرگ، نزول سکينهي الهي را بر جامعهي اسلامي ذکر ميکند. سکينه يعني آرامش، يعني اطمينان، يعني آن طمأنينهاي که وجود دارد.»( ۱۳۹۱/۰۷/۲۴ بيانات در اجتماع مردم شيروان)
2- قانون به مثابه معيار درست حفظ آرامش سياسي
از الزامات ديگر ايجاد ثبات و آرامش سياسي در کشور ميتوان به اعتقاد و عمل به قانون اشاره کرد. در اين زمينه مقام معظم رهبري فرمودند: «راه درست، راه قانون است. همه تابع قانون باشند، همه تسليم قانون باشند. گاهي ممكن است يك قانون، صددرصد درست هم نباشد، اما از بيقانوني بهتر است. گاهي ممكن است در يك بخشي، يك خطائي هم از مجري قانون سر بزند كه من و شما بفهميم او در اجراي قانون اين خطا را كرده است؛ اما اگر نتوانيم آن را از طريق قانوني اصلاح كنيم، تحمل آن بهتر است از اينكه باز بيقانوني كنيم؛ از راه بيقانوني بخواهيم آنچه را كه به نظر ما خطا است، درست كنيم. قانون، معيار بسيار خوبي است؛ وسيلهاي است براي آسايش كشور، آرامش كشور، حفظ وحدت ملي، ادامهي راه عمومي. «قانون، معيار بسيار خوبى است؛ وسيلهاى است براى آسايش کشور، آرامش کشور، حفظ وحدت ملى، ادامهى راه عمومى»«(۱۳۹۲/۰۲/۲۵ بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم)
3- آرامش روحي و توکل به خدا پيش زمينه آرامش سياسي
«هميشه دشمنان اسلام خواستهاند دل مسلمانان را مشوش و مضطرب کنند. در طول تاريخ اسلام موارد زيادي پيش آمده است، قبل از اسلام هم در مورد حرکتهاي عظيم جهادي پيامبران قبل از نبي مکرم، مؤمنيني که توانستند ايمان خودشان را استوار نگه دارند، آرامش روحي پيدا کردند. اين آرامش روحي حرکات آنها را در اختيار جهت ايماني قرار داد؛ مشوش نشدند، مضطرب نشدند، راه را گم نکردند؛ چون در حال تشويش و اضطراب، پيدا کردن راه درست دشوار ميشود. انساني که از آرامش روحي برخوردار است، درست فکر ميکند، درست تصميم ميگيرد، درست حرکت ميکند. اينها نشانههاي رحمت الهي است.» (۱۳۸۸/۰۳/۲۹ خطبههاي نماز جمعهي تهران)
4- رسانه ها و دستگاه هاي اطلاعاتي وابستهبه استکبار؛ ميدان دارترين عناصر دشمن براي آشوب
«من يک وقتي، چند سال قبل از اين به عنوان هشدار، اينجا گفتم که رسانهها و دستگاههاي تبليغاتي و اطلاعاتي وابستهي به استکبار، ميداندارترين عناصر دشمنان استقلال ملتها براي به آشوب کشيدن ملتها هستند؛ براي اينکه اينها را از مسيري که دارند حرکت ميکنند، منصرف کنند. و چند تا کشور را مثال زدم. خوب، امروز نسبت به آن چند سال قبل که ما اين حرف را زديم، وسائل ارتباطاتي خيلي گستردهتر، وسيعتر، همگانيتر و متنوعتر شده است. دشمنان دارند کار ميکنند، آن وقت ميگويند ما هيچ کاري نميکنيم! ما هيچ اقدامي نميکنيم! دستورالعملهايشان براي گروههاي غافل و نادانِ اغتشاشگر توي رسانههاي خودشان به طور علني دارد پخش ميشود: اينجوري با پليس درگير بشويد؛ اينجوري عليه بسيج حرف بزنيد؛ اينجوري توي خيابان اغتشاش ايجاد کنيد؛ اينجوري تخريب کنيد؛ اينجوري آتش بزنيد؛ اينها دخالت نيست؟ از اين دخالت واضحتر؟ علنيتر؟ اين را مردم ما به چشم ديدند. اينها براي ملت ما تجربه است. اشتباه است اگر کسي خيال کند که يک گروه معدود، آن هم در تهران، فرض بفرمائيد به ظرف زبالهي شهرداري تعرض ميکند - زورش به او ميرسد - يا فرض کنيد به اموال مردم - به موتورسيکلتشان، به ماشينشان، به بانکشان، به دکانشان - تعرض ميکند، اين مردمند؛ نه، مردم نيستند. بله، بلندگوي استکباري وقتي ميخواهد از اينها حمايت کند، ميگويد مردم. اينها مردمند؟! مردم آن ميليونهائي هستند که تا اين اغتشاشگران را، اين مفسدين را در صحنه ميبينند، کنار ميکشند و آنها را با نفرت نگاه ميکنند؛ برهمزنندگان امنيت عمومي را، آرامش اجتماعي را با انزجار نگاه ميکنند.» (۱۳۸۸/۰۴/۲۹ بيانات در سالروز عيد سعيد مبعث)
5- شارلاتانيزم مطبوعاتي؛ عامل مهم اختلاف افکني و تشنج آفريني
من ميدانم که در بسياري از اين مطبوعات، آدمهاي خوب و مؤمني مشغول کارند - چه کساني که قلم ميزنند، چه کساني که اداره ميکنند - اما در لابلاي همينها اثرِ انگشت «عبداللَّهبنابيها» را ميبينم: تفرقهافکنيها، اختلافافکنيها، تشنج آفرينيها، تشويش افکار عمومي، نا اميد کردنها، يأس پراکنيها، چهرهسازي عناصر وابسته و مريد دشمن، از نظر انداختن عناصر مفيد و مؤمن و مخلص و دلسوز! البته اين کارها به جايي هم نخواهد رسيد؛ خداي متعال رسوا ميکند.من نميدانم مدل اينها کجاست و کيست!؟ مطبوعات غربي هم اينطور نيستند! اين يک نوع شارلاتانيزم مطبوعاتي است که امروز بعضي از مطبوعات در پيش گرفتهاند! در دنيايي که براي بعضي از روزنامههاي ما مدل روزنامهنگاري است، اگر مسؤولي، وزيري، حتي رئيس جمهوري دزدي کند، مينويسند و افشا ميکنند؛ اگر جنايت کند، افشا ميکنند؛ اگر رشوهخواري کند، تيتر ميزنند و ميگويند؛ اما به قانون اساسي کشور حمله نميکنند؛ به مجلس قانونگذاري حمله نميکنند. ممکن است از قوانين مصوّب انتقاد کنند، تحليل کنند؛ اما در قبال يک قانون، هوچي بازي راه نمياندازند. اينها از صاحبان اصلي اين روشها هم قدم جلوتر گذاشتهاند! قانون اساسي، مورد اهانت؛ سياستهاي اصلي کشور، مورد اهانت؛ قضاياي کوچک، درشتنمايي شده! .(۱۳۷۹/۰۲/۰۱بيانات در ديدار با جوانان در مصلّاي بزرگ تهران)
6- پيامدهاي نبود آرامش: تلاطم مانع پيشرفت در همة زمينه ها است
«يك وقت در ميان يك ملتى تلاطم هست، آرامش وجود ندارد؛ همه نسبت به هم بدبين، همه نسبت به يكديگر ستيزهگر؛ دستگاههاى حاكم در مقابل مردم، مردم در مقابل دستگاههاى حاكم؛ يك چنين كشورى كه داراى امنيت نباشد، نميتواند نه در علم، نه در اقتصاد، نه در صنعت، نه در عزت ملى، خودش را به پيش و به جلو بكشد.» (1391/07/24بيانات در اجتماع مردم شيروان)
7- پيامدهاي آرامش وثبات سياسي: فرصت پيشتازي جهاني ملت است
«يك ملت اگر امنيت داشته باشند، ثبات سياسى داشته باشند، از آرامش دستگاههاى حاكميت نظام برخوردار باشند، آن ملت فرصت پيدا خواهند كرد كه در ميدان هاى گوناگون، به مسابقهى بزرگ بشرى وارد شوند و پيشتاز باشند. امنيت و آرامش براى يك كشور، جزو مهمترين خواستهها و مفيدترين عوايد يك ملت است. در قرآن كريم، خداى متعال در سورهى فتح -كه فتح مسلمانان را براى پيغمبر و براى مردم، به صورت يك نعمت بزرگ معرفى ميكند- مي فرمايد: «فأنزل اللّه سكينته على رسوله و على المؤمنين و الزمهم كلمة التّقوى و كانوا احقّ بها و اهلها»؛ به عنوان يك نعمت بزرگ، نزول سكينهى الهى را بر جامعهى اسلامى ذكر ميكند... اما وقتى استقرار و امنيت و آرامش در يك كشور بود، ملت فرصت پيدا مي كند كه آمادگىهاى خود را، استعدادهاى خود را بروز دهد.» (1391/07/24بيانات در اجتماع مردم شيروان)
«هر هدفى را كه اين ملت بخواهد به آن برسد، در سايهى آرامش و امنيت خواهد رسيد. وقتى امنيت بود، تحصيل هم هست، علم هم هست، پيشرفت هم هست، صنعت هم هست، ثروت هم هست، آسايش گوناگون هم هست، عبادت هم هست؛ دنيا و آخرت در سايهى امنيت وجود دارد.» (1388/04/29بيانات در سالروز عيد سعيد مبعث)
8- هماهنگي بين قوا و دوري از اشکال متفاوت اختلاف در بين آحاد ملت کليد حفظ آرامش سياسي
نيکي ديگر ازنقاط مثبت، آرامش سياسي است، که همهي تلاشهاي دستهاي پنهان خنثي شده است. شما مشاهده کرديد که سعي کردند اختلاف مذهبي راه بيندازند، نشد؛ اختلاف قومي راه بيندازند، نشد؛ اختلاف صنفي راه بيندازند، نشد. اين، نشاندهندهي اين است که اين درياي عميق، آرامشي دارد که اين تحرکهاي تدبير شده و برنامهريزي شدهي به وسيلهي دستهاي پنهان يا پنهان و آشکار، نميتواند اين دريا را به تلاطم در بياورد.
هماهنگي قوا با يکديگر، يکي از بزرگترين نقاط مثبت ماست. امروز مجلس، دولت، قوهي قضائيه، به هم حسن ظن دارند؛ اين کجا و اينکه مجلس به دولت بدبين، دولت به مجلس بياعتنا، قوهي قضائيه از هر دو گلهمند، کجا؛ اين خيلي وضعيت بدي است. امروز بحمداللَّه اينطور نيست؛ هماهنگي هست، همدلي هست و دستگاههاي مختلف و جريانهاي گوناگون با هم همکاري ميکنند؛ اتفاق و اتحاد وهماهنگي هست» (.۱۳۸۵/۰۳/۲۹ بيانات در ديدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوري اسلامي)
9- حاکميت دوگانه؛ رمز آشوب سياسي در کشور
«در اين يکي دو سال اخير شنيديد که شعار حاکميت دوگانه داده شد! عدهيي بيعقل هم در داخل همان حرفهاي آنها را تکرار و نشخوار کردند. حرف مال آنهاست. حاکميت دوگانه يعني در مسائل اساسي و اصولي کشور، رؤساي کشور با هم دعوا داشته باشند؛ اين معناي حاکميت دوگانه است. حاکميت دوگانه چيز نامطلوب و مضر و سمّ مهلک است؛ اما بعضيها اين را شعار دادند! اين مالِ آنهاست. پيداست که مسؤولان کشور هيچ وقت در همهي مسائل گوناگون و سلائق و سياستهاي مختلف، يک جور فکر نميکنند؛ اين که معلوم است؛ ممکن نيست که يک فکر و يک عقيده در همه ي زمينهها مسلط بر همه ي ارکان کشور باشد؛ اما آن چه که آنها ميخواهند، اين نيست؛ آن چه که آنها ميخواهند، اختلاف در مسائل اساسي کشور است؛ از نبودِ اين ناراحت ميشوند. از اين که مديريتهاي مؤمن، فعال، علاقهمند و پرنشاط وارد ميدان مديريتهاي کلان کشور بشوند و امور را با قدرت تمام به همان راهي که اصول اسلامي و منافع و مصالح ملي ايجاب مي کند پيش ببرند، ناراحتند؛ از اين که مردم پشتيبان حکومت باشند، ناراحتند؛ »(۱۳۸۳/۰۸/۱۵ بيانات در خطبههاي نمازجمعه)
10-آرامش سياسي محسوس ترين و نقد ترين هديه مسئولان به مردم
«مجلس شوراي اسلامي ميتواند سرچشمه و مظهر وفاق ملي و آرامش و اعتماد عمومي، و يا خداي نخواسته منشاء دودستگي و تشويش و اضطراب دلها و فکرها شود. محسوسترين و نقدترين هديهي نمايندگان محترم به مردمي که آنان را به مجلس فرستادهاند، آن است که با منش و گفتار خود، اميد و نشاط و آرامش را بر فضاي عمومي کشور حاکم سازند و گفتارها و نطقهاي خود را همچون الگويي از رفتار سياسي سالم و سرشار از سماحت و تحمل و انصاف، تنظيم کنند.۱۳۷۹/۰۳/۰۶» (پيام به مناسبت آغاز به کار ششمين دورهي مجلس شوراي اسلامي)
11- ايجاد ناامني در ايران، هدف اصلي محافل و مراکز تصميم گيري استکبار
من به شما عرض کنم که دشمنانْ اين آرامش و امنيت ما را نميپسندند. يکي از هدفهاي محافل و مراکز تصميمگيري استکبار در سرويسهاي جاسوسيشان، ايجاد ناامني در اين کشور است. البته نميگذارند نقشههايشان افشا شود و وقتي نتيجه گرفتند، انسان ميفهمد؛ همچنان که در تابستان امسال ملاحظه شد که دشمن چگونه درصدد آشوب و بحرانسازي در کشور بوده است؛ بعد مسؤولان اين را فهميدند و برايشان مسلّم شد. حالا هم يکي از نظاميان مسؤول امريکايي بعد از اين انتخاباتِ باشکوه و با عظمت، باز ميگويد که در دو، سه ماه آينده در ايران بحران و ناامني خواهد شد! معلوم ميشود که چيزي در آستين دارند؛ نقشهاي در سر دارند؛ ملت عزيز! بيدار و هوشيار باشيد. البته اين فرد مسؤول نظامي امريکايي، پُرحرفي و بيعقلي کرده که اين را با اين بيان بروز داده است. سياسيونشان نميگويند و نميگذارند معلوم شود؛ اما مشخص ميشود که اينها نقشهاي دارند. امنيت اين ملت، خاري در چشم آنهاست.»( ۱۳۷۸/۱۲/۱۱ بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم)
12- فرصت انتخابات؛ جولانگاه دشمنان انقلاب براي ناامني
«اين بار هم به فضل پروردگار انتخاباتي با آرامش، با شور و شعور مردم و با گسترش شرکت همگاني صورت خواهد گرفت. البته احتمالاً دستهايي در کار است که در آستانه انتخابات، محيط کشور را محيط متشنّج کند؛ اگر نتواند تشنّج عملي هم بهوجود آورد، محيط تشنّج فکري و ذهني و بحرانسازي مصنوعي کند. اين دستها، دستهاي خدومي نيستند؛ دستهاي خوديها نيستند؛ دستهاي بيگانه و دستهاي خائنند. ملت ايران بايد هشيار باشد و بحمداللَّه هست.» (۱۳۷۸/۱۰/۱۸ بيانات در خطبههاي نماز عيد فطر)
«در مورد آحاد مردم و چهرهها و شخصيتهاي سياسي، آنچه مهمّ است، اين است که انتخابات بايد در فضايي انجام گيرد که هم پُر شور و زنده و با نشاط باشد، هم آرام و متين باشد؛ يعني شور و نشاط باشد، اما تشنّج نباشد؛ متانت و آرامش و اطمينان و استقرار باشد. اين فضاي مطلوب انتخابات است. هرکس اينطور عمل کند، خدمت کرده است؛ هرکس عکس اين عمل کند، يا مردم را نسبت به انتخابات بدبين کند، يا آنها را از نتايج انتخابات نااميد کند، يا فضا را با شايعهپراکني و تهمتزني و درگيريهاي دروغين ملتهب کند و از آرامش بيرون بياورد، خيانت کرده است؛ هرکس ميخواهد باشد؛ اين را همه بدانند.» (۱۳۷۸/۱۱/۱۳ بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم)
13-آرامش رواني و سياسي از مهمترين جلوه هاي حقوق مردم
رهبر انقلاب در ديداري که با مردم آذربايجان داشتند وجود آرامش و امنيت در جامعه را از حقوق اساسي مردم تلقي کردند و اظهار داشتند: «... يکى از حقوق اساسى مهم مردم اين است که در آرامش روانى و در امنيت روانى زندگى کنند؛ در کشور امنيت اخلاقى برقرار باشد...»
14-آرامش دانشگاهها زمينه ساز و شتاب بخش حرکت علمي کشور
مسئولان ذيربط و مديران دانشگاهها بايد با جديت از تبديل مراکز علمي به محل جولان و فعاليتهاي جريان هاي سياسي جلوگيري کنند.در همين راستا مقام معظم رهبري در سخناني تبديل دانشگاهها به باشگاههاي سياسي را سمّ مهلک حرکت علمي کشور خواندند و خاطرنشان کردند: «متأسفانه در دوره اي شاهد اين پديده زيان بار بوديم.امام خامنه اي با تأييد و دفاع از نگرش، فهم و مشرب سياسي در ميان دانشجويان تأکيد کردند: اين مسئله با تبديل مراکز علمي به جولانگاه جريانهاي سياسي تفاوت دارد.
ايشان خاطرنشان کردند: آرامش دانشگاهها، زمينه ساز و شتاب بخش حرکت علمي کشور است و اگر خداي نکرده اين آرامش ضربه بخورد، حرکت علمي متوقف مي شود و ايران به عقب باز مي گردد.» (۱۳۹۳/۰۴/۱۵) رهبر انقلاب در ديدار اساتيد، محققان و پژوهشگران دانشگاهها
15-ايجاد آرامش در دلهاي مؤمنين؛ يکي از شئون روحانيون
«شأن روحاني - اين شأن هم يکي از مصاديق همين تبليغ است - از جمله اين است که در دلهاي مؤمنين، حالت اطمينان و سکينه بهوجود آورد: «هوالّذي انزل السکينة في قلوب المؤمنين». سکينه، يعني حالت استقرار، حالت آرامش؛ آرامش رواني، آرامش فکري. نقطهي مقابل اين اطمينان، حالت تشنّج فکري و آشوب فکري و بيانضباطي فکر و انديشه و احساسات در وجود يک فرد است که او را به انواع و اقسام بدبختيهاي شخصي و اختلالات اجتماعي ميکشاند. اگر شما امروز با مسائل دنياي مدرن، دنياي سرشار از فنآوري و علم و صنعتِ برتر و پيشرفتهاي علمي که داعيهي رهبري جهان را دارند - يعني اروپا و امريکا - آشنا باشيد، خواهيد ديد که امروز بزرگترين گرفتاري آنها، فقدان اين حالت آرامش و اطمينان و سکينه است.۱۳۷۷»/(۰۹/۲۳ بيانات در ديدار جمعي از روحانيون)
16-آرامش مسئولان عامل مقابله درست با حوادث و مشکلات
«در واقع انساني که اين سکينه را دارد، در اين تشبيه، مثل اقيانوس پُرعمقي ميشود که هر نسيم و هر وزش بادي نميتواند او را توفاني کند. در فقر و غنا، در تنهايي و در کثرت، «سکينه» به درد انسان ميخورد.در قرآن مکرّر دربارهي «سکينه» صحبت شده است و من هم پارسال جملاتي عرض کردم. اين سکينهي مسؤولان است که اتّفاقاً خودش را نشان داد. ما امسال - سالي که در اواخرش هستيم - حوادثي داشتيم که در آن سکينهي مسؤولان کارساز بود. کمي درآمدهاي اقتصادي را داشتيم؛ مشکلات اقتصادي را داشتيم؛ مشکلات سياسي را داشتيم؛ مشکلات امنيتي را داشتيم. ديديد که دشمنان در تابستان امسال در همين تهران حوادثي بهوجود آوردند. انسانها اگر از سکينه و آرامش و توکّل و اعتماد به خدا و اعتماد به آينده و اعتماد به آنچه که از مباني حق در اختيار آنهاست، برخوردار نباشند، در مقابل اينطور حوادث دست و پايشان را گم ميکنند؛ بخصوص اگر انسان بداند که اين حوادث را دشمن برنامهريزي کرده است؛ که بعيد هم نيست و قرائني هم دارد. دشمن از بعد از رحلت امام يک برنامهي ده ساله را طرّاحي کرد تا در طول ده سال آن را به نهايت برساند. شايد قضاياي اقتصادي ما - ارزان شدن قيمت نفت - مسائل سياسي، برخي از مسائل فرهنگي، بعضي از گرفتاريهاي اقتصادي و بعضي از گرفتاريهاي امنيتي، به اين برنامهريزيها بيارتباط نباشد. اگر اينطور فرض کنيم، شواهدي دارد. اين از سکينهي مسؤولان - يعني شما حضرات و دوستاني که اينجا هستيد» (۱۳۷۸/۱۰/۰۴ بيانات در ديدار کارگزاران نظام)