
محمدرضا پهلوي كه خود را وارث سلاطين قديم ايران ميدانست، براي كتمان ضعفهاي سياسي و اجتماعياش، با بخششهاي شاهانه بهدنبال تشبث به شاهان باستاني بود. از آنجايي كه راجع به اسرافات وي به كرات گفته شده است، براي جلوگيري از اطاله كلام، صرفاً به هداياي وي به خارجيها اشاره ميشود.
بيشك دربار او يكي از پرهزينهترين دربارهاي جهان بود. در اين دربار پرطمطراق، خارجيهاي زيادي رفت و آمد داشتند كه يكي از معروفترين آنها «ارنست پرون» بود.
محمدرضا بهدلیل شخصيت ضعيف و عياشش، گرايش زيادي به خارجيها داشت و آشنايي وي با پرون نيز به همين دليل بود. دوستان وي به گفته بسياري از نزديكانش، صرفاً كساني بودند كه موجبات تشفي غرايز او را فراهم ميكردند و از همين راه نيز وارد حلقه نزديكان او ميشدند. كساني مانند اميرهوشنگ دولّو، اسدالله علم و... از جمله اين افراد بودند. بهگفته منابع موجود، اين افراد با پرداخت هزينههاي هنگفت، فواحش و روسپيهاي فراواني را به ايران دعوت و موجبات كاميابي شاه را فراهم ميكردند. فردوست در مورد پرداخت پول به اين افراد مينويسد: «در مسافرت به آمريكا در نيويورك من دو نفر را به محمدرضا معرفي كردم. يكي «گريس كلي» بود كه در آن زمان آرتيست تئاتر بود و دوبار با او ملاقات كرد و محمدرضا به وي يكسري جواهرات به ارزش حدود يك ميليون دلار داد. اين زن بعدها همسر پرنس موناكو شد و اخيراً در يك تصادف اتومبيل درگذشت. نفر دوم يك دختر آمريكايي 19 ساله بود كه ملكه زيبايي جهان بود. محمدرضا مرا فرستاد و او را آوردم و چندبار با محمدرضا ملاقات كرد و به او نيز يكسري جواهر داد كه حدود يك ميليون دلار ارزش داشت...»
راجع به بخششهاي محمدرضا به زنان خارجي مطالبي نوشته شده كه تعجبآور است. بهگفته مينو صميمي كه از نزديك با شاه و فرح در سوئيس ارتباط داشت، وي با بسياري از هنرپيشگان و خوانندگان معروف اروپايي ارتباط داشت و بههمين سبب مبالغ هنگفتي نيز به آنها ميپرداخت. فريدون هويدا نيز در اينباره نوشته است: «[شاه] در خلال ديدار از پاريس، يكي، دو روز عصرها كه وقت آزاد داشت به چند كاباره شبانه سر زد و مدتي را در مصاحبت با دختران معرفيشده از سوي دوستان خود گذراند كه به آنها هدايايي گرانقيمت نيز داد.
چندماه بعد در يك مجلس ميهماني به يكي از همان دخترهايي كه مدتي را با شاه سركرده بود برخوردم و او با افتخار فراوان انگشتر الماسی را كه از شاه هديه گرفته بود به من نشان داد...»
شهرت زنبارگي شاه حتي در روزنامههاي خارجي نيز انعكاس يافته بود و مطالب زيادي در مورد آن نوشته ميشد. روزنامه «ناسيونالاستار» (17/4/1354) درباره شاه نوشت: «اخيراً شركت هواپيمايي ايران به منظور جلب توريست اقدامات وسيعي در ايالات متحده انجام داده است. به من گفتهاند كه شاه ايران كه مورد توجه خاص زنان ميباشد به مسئولان گمركي دستور دادهاند كه هرگاه يك زن زيبا در فرودگاه مهرآباد از هواپيما پياده شود ايشان را از ورود او مطلع نمايند. بهدنبال آن نيز امكان دارد كه به كاخ دعوت شوند...» متأسفانه محمدرضا پهلوي اين روحيه را تا روزهاي پاياني حياتش حفظ کرد و هنگام فرار از كشور نيز در «پاناما» اين رويه را ادامه ميداد.