ارسلان مرشدي
پسازآنکه بنيامين نتانياهو نشستي را با يئير لاپيد وزير دارايي و رئيس حزب «يش عتيد» برگزار، و طي آن پنج شرط را براي ابقاي کابينه ائتلافي تعيين كرد، گمانهها از ابقاي کابينه لرزان صهيونيستها باوجود اختلافات عميق حکايت داشت؛ اما هنگاميکه پس از سه ساعت بحث و گفتگو، لاپيد شروط نتانياهو شامل توقف انتقاد از عملکرد کابينه، اختصاص شش ميليارد شيکل (25/1 ميليارد دلار) به بودجه امنيتي، ارائه بودجه کافي براي انتقال پايگاههاي ارتش از مرکز سرزمينهاي اشغالي به صحراي نقب، تائيد طرح دولت ـ ملت يهود و عدم لغو ماليات بر ارزشافزوده خريد واحدهاي مسکوني براي زوجهاي جوان را نپذيرفت، دفتر نتانياهو در بيانيهاي اعلام کرد که اگر وضع به همين منوال باقي بماند وي قادر به اداره امور کابينه نخواهد بود و اينچنين شمارش معکوس براي سقوط کابينه نتانياهو آغاز شد.
لاپيد رهبر حزب ميانه «يش عتيد» است که در انتخابات سال گذشته اسرائيل با کسب 19 کرسي دومين حزب پارلمان (کنست) اسرائيل شد. وي به همراه زيپي ليوني وزير دادگستري اسرائيل و رهبر حزبهاتنوا که از حزب کاديما منشعب شده است، مخالفان جدي و سرسخت نتانياهو هستند، تا جايي که ليوني در تأکيد بر مخالفت خود گفت اين موضع ادامه مييابد، حتي اگر به قيمت سقوط کابينه باشد.
البته زيپي ليوني با «کوتوله سياسي» خواندن نتانياهو ادعاهاي نخستوزير اسرائيل درباره تلاش براي سرنگوني کابينه را رد کرد، و گفت که قصد سرنگوني کابينه را نداشته است.
بااينحال و در پي به نتيجه نرسيدن مذاكرات براي حل تنشها در كابينه رژيم صهيونيستي و افزايش اختلافات ميان اعضاي كابينه، باز هم سناريوي برگزاري انتخابات زودهنگام در اين رژيم مطرح شد. پارلمان رژيم صهيونيستي هم دوم دسامبر کليات طرح انحلال خود را با 84 رأي موافق و بدون رأي مخالف تصويب کرد و بهاينترتيب راه براي برگزاري انتخابات پيش از موعد هموار شد.
البته انحلال پارلمان اسرائيل پيشتر نيز اتفاق افتاده است؛ نتانياهو در سال 2012 و در پي به نتيجه نرسيدن نشستهاي كابينه اسرائيل درباره قانون بودجه سال 2013، كنست هجدهم را منحل و درخواست انحلال را به پارلمان ارائه كرد.
در کنست نوزدهم نيز نتانياهو يئير لاپيد وزير دارايي و زيپي ليوني وزير دادگستري را از کابينه اخراج و طي سخناني اذعان کرد که کابينه از ادامه فعاليت خود عاجز است و به همين دليل وي تصميم به انحلال کنست و برگزاري انتخابات سراسري گرفته است.
خروج لاپيد عملاً موجب شد تا ليوني نيز به خروج از ائتلاف ترغيب شود. اين در حالي است که تنها 20 ماه از آغاز به کار سومين کابينه نتانياهو ميگذرد. اين کابينه که با حضور احزاب راست افراطي و چپ تشکيلشده بود، از ابتدا صحنه تنشهاي متعدد بود، تا جايي که رسانههاي صهيونيستي آن را به «سيرک» تشبيه کردند که همه وزرا در آن بر سر نخستوزير فرياد ميکشند.
فرياد زدنوزراي نتانياهو بر سر وي چنان ادامه يافت که يک هفته پيش از انحلال کنست، نخستوزير خواستار عقبنشيني لاپيد از همه خواستههاي خود شد. از جمله اين خواستهها، موضوع اصلاحات مسکن است که لاپيد با طرح آن روي کار آمد، اما نتانياهو خواستار توقف اين طرح شد. نتانياهو همچنين از لاپيد و نمايندگان پارلمان اسرائيل خواست تا از طرح دولت ـ ملت يهود حمايت کنند و به انتقاد از سياست خارجي وي پايان دهند.
به دنبال اقدام نتانياهو در اخراج لاپيد و ليوني، شماري از وزرا نيز از کابينه نتانياهو استعفا کردند. با برکناري دو وزير کليدي توسط نتانياهو و استعفاي چهار وزير کابينه، نخستوزير رژيم اسرائيل خواستار انحلال پارلمان و برگزاري انتخابات زودهنگام شد و فضاي سياسي رژيم صهيونيستي علاوه بر اينکه اجباراً وارد يک دوره انتقالي شد با يک بنبست نيز مواجه شده است.
پيشبيني ميشود تاريخ انتخابات اواسط مارس باشد و احتمالاً به دليل اعياد يهودي، اين انتخابات روز سهشنبه 17 مارس (26 اسفند) يا سهشنبه پسازآن 24 مارس برگزار شود. هماکنون بحث درباره سه تاريخ زماني براي برگزاري انتخابات سراسري بين 10، 17 و 24 ماه مارس 2015مطرح است. هرچند احزاب حريدي خواهان برگزاري انتخابات در تاريخ 24 يا 31 مارس يا اوايل آوريل هستند.
سه دوره نخستوزيري تنشزاي نتانياهو
بنيامين نتانياهو معروف به «بيبي» تاکنون سه دولت تشکيل داده است؛ اولين کابينهاز 18 ژوئن 1996 تا ششم ژانويه 1999 بود. دومين دولت وي از 31 مارس 2009 تا 18 مارس 2013 و سومين دولت نيز تا 17 مارس 2014 ادامه داشت. در دوران اولين دولتش و در 25 سپتامبر 1996 با افتتاح تونلي در بخش غربي مسجدالاقصي باعث به وجود آمدن موجي از درگيري بين فلسطينيها و صهيونيستها شد. در دولت سوم وي نيز با جنگ 51 روزه غزه و تشديد درگيريها انتظار ميرود زمينههاي تشکيل انتفاضه سوم را شکل دهد.
تنش و چالش وجه مشترک دولتهاي سه گانه نتانياهو به شمار ميرود و در ادوار دولت وي اختلافات فلسطينيان و اسرائيل افزايشيافته و دو جنگ تمامعيار عليه نوار غزه (8 روزه و 50 روزه) درگرفته است. همچنين شهرکسازيها در کرانه باختري بهصورت افراطي ادامه داشته بهگونهاي که حتي باعث تيره شدن روابط اين رژيم با کشورهاي اروپايي شده است.
تشديد درگيري شهرک نشينهاي صهيونيست با فلسطينيان نظير ربوده شدن يک نوجوان فلسطيني متعاقب قتل سه شهرکنشين صهيونيست در حوادث اخير و دامن زدن دولت وي به اينگونه حوادث بهنوعي برگرفته از شخصيت و ماهيت کسي است که همواره با آرامش و امنيت سرسازگاري ندارد. واقعيت امر اين است که نتانياهو يک افراطي است که بههيچعنوان تحمل وجود يک دولت فلسطيني را ندارد و هر عضوي در کابينهکه اعتقادي به دولت فلسطيني داشته باشد، توسط وي برکنار ميشود.
بازخواني سياستهاي کلي نتانياهو در سه دولت قبلي وي نشان از يکساني و يکدستي راهبردهاي کلان باوجود برخي تفاوتها در تاکتيک دارد؛ وي جداي از تشديد تنشها در بين فلسطينيان و اسرائيليها، با تحميل دو جنگ هزينههاي بسياري بر اقتصاد بحرانزده تلآويو تحميل کرده، و با تمرکز بر پرونده هستهاي ايران باعث انحراف افکار عمومي و شانه خالي کردن از پاسخگويي به مشکلات عديده و فزاينده داخلي اسرائيل شده است.
همچنين با افزايش بيسابقه شهرکسازي، نه فقط باعث تحريم اسرائيل از سوي اتحاديه اروپا شده، بلكه با انتقادات بيگاه و بيجا از امريکا موجب دلخوري و دوري متحد سنتي خود شده است. نتانياهو در طول سالهاي نخستوزيرياش، جز يک مورد هيچ توافقنامهاي را با فلسطينيان امضا نکرده است. البته امضاي توافقنامه با ياسر عرفات در 23 اکتبر 1998 هم نتيجهاي جز افزايش تنش و شعلهور شدن انتفاضه دوم نداشت. بي اعتقادي نتانياهو به ابزار گفتگو و ديپلماسي در رفع تنش با فلسطينيها چنان عميق است که وي جداي از پيگيري مجدانه سياست مشت آهنين، هنگاميکه جان کري درصدد احياي مذاکرات بهاصطلاح صلح بود، اظهار داشت که کري تا جايزه صلح نوبل را به دست نياورد دست از سر اسرائيل برنميدارد.
البته اين اظهارات براي اسرائيل گران تمام شد و علاوه بر لغو چندين ديدار و برنامه کاري رسمي، عذرخواهي تلآويو را نيز به همراه داشت.
با اين مسائل، لاپيد انتقاد عليه نتانياهو را افزايش داد و گفت که روابط کابينه نتانياهو و دولت آمريکا به رهبري باراک اوباما به پايينترين سطح خود رسيده است تا جايي که ديگر تضميني وجود ندارد که آمريکا در شوراي امنيت از تصويب قطعنامههاي ضد اسرائيلي ممانعت کند. اين وضع در آستانه درخواست فلسطين از سازمان ملل براي تعيين جدول زماني عقبنشيني اسرائيل از سرزمينهاي 1967 در جريان است.بدون توجه به اظهارات لاپيد و با مرور سياستهاي نتانياهو در طول سه دوره نخستوزيرياش از 1996 تا 2014 ميتوان متوجه شد که وي دستاوردي جز جنگ و درگيري و بنبست سياسي در داخل و خارج اسرائيل نداشته است.
جنگ غزه و سقوط کابينه نتانياهو
در انتخابات سراسري اسرائيل براي تشكيل كنست نوزدهم، ائتلاف دو حزب راستگراي «ليكود» به رهبري بنيامين نتانياهو و «اسرائيل بيتنا» به رهبري آويگدور ليبرمن در رتبه نخست كسبآرا و حزب راه آينده به رياست يئير لاپيد در رتبه دوم قرار گرفتند. پيروزي قابلتوجه حزب تازهتأسيس راه آينده در نخستين تجربه رقابت انتخاباتي، تأثير زيادي بر ميزان محبوبيت لاپيد گذاشت تا جايي كه وي امروز بهعنوان يكي از گزينههاي احتمالي نخستوزيري مطرح است.
از سوي ديگر، شكست ارتش اسرائيل در جنگ اخير غزه، محبوبيت نتانياهو را در داخل فلسطين اشغالي بهشدت كاهش داد. وي پس از شكست در جنگ 51 روزه تحتفشار افكار عمومي، نمايندگان كنست و وزراي كابينه خود قرار گرفت. و بهعنوان مسئول مستقيم اين شكست معرفي شد. پس از پايان اين جنگ، مخالفت با نتانياهو در كابينه و شكاف ميان احزاب دولت ائتلافي افزايش يافت. ضمن اينکه پيشنهاد لايحه «كشور يهود» نيز اين فاصله را بيشتر كرد.
به باور بسياري، از عمده دلايل انحلال کنست و سقوط کابينه نتانياهو، جنگ اخير غزه است اين باور که نتانياهوي افراطي و دست راستي، قرباني سياستهاي تند و خشن خود شده است، اکنون در دو سوي کرانه باختري زمزمه ميشود؛ چنانکه حماس هم در واکنش به سقوط کابينه رژيم صهيونيستي به دليل اختلافات داخلي آن را نتيجه پيروزي مقاومت اسلامي در فلسطين بر سياستهاي نخستوزير اين رژيم دانسته است، چرا که اگر نتانياهو در جنگ غزه پيروز ميشد محبوبيت مردمي او در اوج بود و حکومتش سقوط نميکرد، اما تمامي نظرسنجيها حاکي از آن است که ساکنان اسرائيل اعتقاد دارند در جنگ غزه پيروز نشدهاند.
واقعيت امر اين است که نتانياهو به وضعي شبيه ايهود اولمرت نخستوزير سابق اسرائيل بعد از شکست در جنگ 2006 از حزبالله لبنان دچار شده است. ائتلاف نتانياهو به دليل جدلهاي داخلي متأثر از تبعات و تأثيرات جنگ غزه، درنهايت سقوط کرد؛ زيرا اختلاف بين اعضاي کابينه نتانياهو از زمان شکست اين رژيم در جنگ 51 روزه شروع شد.
از مشکلات داخلي تا ايران هستهاي
علاوه بر غزه، مشکلات داخلي نيز آغاز تنش و درگيري در کابينه نتانياهو را شکل بخشيد. اصرار وي بر طرح لايحه ملت ـ دولت يهودي باعث انشقاق اعضاي کابينه شد. لاپيد و ليوني بر اين باور بودند که طرح اين لايحه اقدامي غيرموجه و هزينهزا براي اسرائيل است. به باور آنها اين لايحه نهتنها با سياستهاي تلآويو در تناقض است، بلکه مشکلاتي را در داخل و خارج براي اين رژيم به همراه خواهد داشت؛ چراکه به ادعا آنها اسرائيل متعلق به يهوديان است، بنابراين دليلي وجود ندارد كه با تمرکز بر اين موضوع موجب تحريک مسلمانان و جامعه جهاني شوند.
اسحاق هرتسوگ رهبر حزب کار، شيمون پرز رئيس سابق رژيم صهيونيستي و کرمي گيلون رئيس سابق شاباک نيز از جمله مخالفان اين طرح بحثبرانگيز بودند. پرز مسئولان دستگاههاي امنيتي و نظامي را به کشاندن اسرائيل بهسوي جهنم متهم کرد و گيلون هم آنها را ديوانگاني خواند که ميخواهند جنگ يأجوج و مأجوج به راه بيندازند و باعث فروپاشي اسرائيل شوند.
تصويب 50 ميليون دلار کمک مالي به مناطق جنوبي سرزمينهاي اشغالي براي راهاندازي برنامههاي رفاه عمومي و توسعه شهرکسازيهاي غيرقانوني اين رژيم در کرانه باختري، اصلاحيه سوم قانون ضد مهاجران آفريقايي و تعلل نتانياهو در ابلاغ انتصاب گادي ايزنکوت به سمت رئيس ستاد مشترک ارتش اسرائيل از ديگر مسائل انتقاد برانگيز عليه وي طي هفتههاي اخير بوده است.
ضمن اينکه تمرکز بيش از اندازه نتانياهو بر پرونده هستهاي ايران طي سالهاي اخير انتقادات بسياري را در داخل سرزمينهاي اشغالي به همراه داشت؛ چنانکه ايهود اولمرت نخستوزير سابق اين رژيم احتمال حمله نظامي اسرائيل به تأسيسات هستهاي ايران را پوچ دانسته و گفته بود اين تصور که اسرائيل به تنهايي ميتواند با ايران هستهاي رويارويي کند يک انديشه باطل است و آنان که چنين ميانديشند راهگمکردهاند و عقده خودبزرگبيني دارند.
به باور ساکنان سرزمينهاي اشغالي، تشديد تهديدهاي توخالي نتانياهو و خط قرمزهاي کاغذي وي نظير آنچه در نشست سالانه مجمع عمومي سازمان ملل عليه ايران مطرح ساخته، موجب ناامني بيشتر اسرائيل شده و تأکيد تهران بر تسليح کرانه باختري و تأمين بيشتر لجستيکي گروههاي مقاومت توسط جمهوري اسلامي نتيجه اين تهديدات بوده است.
افزايش رايزنيها براي کابينه آتي
انسداد و بنبست سياسي در اسرائيل مسئلهاي مسبوق به سابقه است؛ تلاشهاي نافرجام ايهود اولمرت، زيپي ليوني و بنيامين نتانياهو نمونههايي از کلاف سردرگم در سپهر سياست اسرائيل و پناه بردن به انتخابات زودهنگام است. اکنون نيز انحلال کنست و برگزاري انتخابات زودهنگام، قمار سياسي بيبي و بهنوعي فرار روبهجلو است، چراکه در ميانه مخالفت بسياري از اعضاي کابينه اسرائيل با انتخابات زودهنگام کنست که مشخص نيست چه سمت و سويي داشته و به کجا ختم خواهد شد، نتانياهو در تلاش براي پر کردن شکاف ناشي از اختلاف اين ائتلاف است.
همچنين سرنوشت نامعلوم نتيجه انتخابات سه ماه ديگر از هماکنون رايزنيها و گفتگوهاي بسياري را براي تشکيل دولت ائتلافي بدون نتانياهو به همراه داشته است. از آن جمله لاپيد و ليوني هستند که مدتي است رايزني با احزاب ديگر همچون شاس را شروع کردهاند. ليوني که بارها به خاطر زن بودنش از سوي نتانياهو متهم به ضعف و ناتواني در اداره دولت شده است، از نفوذ احزاب مذهبي بهخوبي آگاه است و ميداند که نميتواند خود را بينياز از شاسهاي مذهبي بداند.
وي که زيادهخواهيهاي شاس در گذشته را از موانع به نتيجه رسيدن رايزنيهايش براي تشکيل دولت ائتلافي ميداند، خاطرههاي خوشي از چانه زدن با مذهبيهاي پوپوليست که با سهم خواهي براي طبقههاي پاييندست جامعه اسرائيل درصدد تثبيت جاي پا براي انتخابات آتياند، ندارد. در مقابل، شاس هم نيک ميداند که در صورت اصرار بر حفظ مواضع، نهتنها ليوني را از دست ميدهد که نتانياهو هم کمترين تمايلي به ائتلاف با آنها نخواهد داشت. بر اين مبنا، برخي باور دارند که شايد اوضاع براي سه ماه آينده تغيير کند.
چشمانداز انتخابات پيشرو
برآيند وضع موجود در سرزمينهاي اشغالي به همراه آرايش سياسي حاكم بر اسرائيل، كسب اكثريت آرا و ائتلافهاي سياسي، تعيينکننده نخستوزير و كابينه آينده رژيم صهيونيستي خواهد بود. نتيجه انتخابات قبلي و تحولات کنوني نشان از استقبال ساكنان سرزمينهاي اشغالي از حزب راه آينده لاپيد دارد. همين مسئله احتمال كسب ميزان بالايي از آرا را براي وي تقويت ميكند كه باعث قدرت گرفتن اين حزب در كنست و مطرحشدن لايپد بهعنوان گزينه نخستوزيري ميانهروها ميشود.
اين در حالي است که نتايج نظرسنجي تلويزيون رژيم صهيونيستي نشان ميدهد 65 درصد صهيونيستها مخالف نخستوزيري نتانياهو در دولت آتي بوده و تنها 30 درصد با نخستوزيري وي موافق هستند. ضمن اينکه انحلال كنست توسط نتانياهو و برگزاري دوباره انتخابات سراسري در اسرائيل ميتواند موجب كنار رفتن وي و حزبش از قدرت شود. هرچند كه حزب ليكود در اسرائيل داراي نفوذ سياسي و مذهبي زيادي است و ميتواند آرا را به سمت خود جلب كند، اما شكست اسرائيل در جنگ 51 روزه غزه و درگيريهاي اخير كرانه باختري موجب كاهش محبوبيت نتانياهو بهعنوان نخستوزير شده و درنتيجه اقبال عمومي ليكود نيز کاهشيافته است.
ازاينرو احتمال ميرود درنتيجه تحولات اخير در سرزمينهاي اشغالي، چيدمان سياسي كنست و درنتيجه كابينه اسرائيل تغيير كند. در صورت ائتلاف حزب راه آينده ديگر احزاب ميانهرو مانند كاديما، حزب راه آينده ميتواند اكثريت كرسيهاي كنست بيستم را در اختيار بگيرد تا كابينه آينده رژيم صهيونيستي توسط سياستمداران جريان بهاصطلاح ميانهرو تشكيل شود.