* انتخابات مجلس نهم را میتوان انتخاباتی دانست که در شرایطی متفاوت با دورههای گذشته برگزار خواهد شد؟
** حتما همینطور است. با توجه به موضعگیریهایی که تشکلها و چهرههای سیاسی در این چندوقت از خود نشان دادهاند و البته به تداوم مشی خود اصرار دارند، به نظر میرسد نهمین دوره قوه مقننه در انتخاباتی خاص ترکیب خود را تعیین کند. به طوریکه به راحتی میتوان پیشبینی کرد که گروههای مختلف و سلیقههای گوناگون هر کدام به اندازه تلاش خود در کرسیهای بهارستان سهمی را از آن خود کنند.
* اصولگرایان در آستانه انتخابات چه شرایطی را در حال تجربه کردن هستند، آیا جبهه اصولگرایی و در کل جناح راست میتواند به تمدید سه باره فرصت قانونگذاری خود امیدی داشته باشد؟
** این جریان مهم سیاسی به مانند همیشه در بطن اتفاقات مهم کشور حضوری جدی خواهد داشت و از حالا خود را آماده ورودی به مراتب جدیتر از همیشه به انتخابات کرده است. تحلیل من این است که مجلس نهم هم به مانند مجلسهای هفتم و هشتم در حالی برای 4 سال قانونگذاری فعالیت خود را شروع خواهد کرد که بیشتر صندلیهایش را در اختیار چهرههایی خواهد دید که مهر اصولگرایی را بر پیشانی خود دارند.
* البته اختلافات گروههای مختلف اصولگرایی به بالاترین حد ممکن خود رسیده است.
** با توجه به شرایط موجود، مشخص بود که تشکلهای اصولگرا نمیتوانند با هم به تعامل برسند و به همین دلیل هیچکس نمیتواند فاصلهای که گروهها و چهرههای سیاسی نسبت به هم پیدا کردهاند را منکر شود یا درصدد توجیه آن برآید.
* ریشه وضعیت موجود آن هم در سال مهمی چون سال انتخابات در چیست؟
** رایزنیهای کمیته به اصطلاح وحدت 8 + 7 و تحرکات جبهه تازه تاسیس جبهه پایداری و همچنین تجمعهای پراکندهای که هر کدام به نوعی داعیه اصولگرایی دارند و سعی میکنند خود را مرتبط با این قطب سیاسی معرفی کنند، اوضاعی به وجود آورد که انتخاب و معرفی یک لیست واحد را برای اصولگرایان سخت کرد.
* «کمیته به اصطلاح وحدت 8 + 7»، منظور خاصی از به کار بردن واژه «به اصطلاح» دارید؟
** منظور خاصی نداشتم. این کمیته با محوریت آقای مهدویکنی تشکیل شده و بنده هم با توجه به دغدغههای ایشان و ترکیب کمیته معتقدم که اگر چالشها اجازه بدهند، میتواند وحدت اصولگرایان را رقم بزند. منظور از به اصطلاح این بود که برخی از جناحهای سیاسی موجودیت این کمیته را در عمل نپذیرفتهاند و نمیخواهند که محوریت آیتالله کنی را قبول داشته باشند تا کمیته 8 + 7 نتواند آن طور که باید برنامهها و تدابیر خود را اجرایی کند. مشاهدات این چند وقت اخیر به خوبی نشان میدهد که به عنوان مثال جبهه پایداری در عمل نخواست به همسویی لازمی با کمیته اصولگرایان برسد و به همین دلیل حاضر نیست تا در نشستهای انتخاباتی حاضر باشد. واقعا نمیدانم چرا این تشکل تازه تأسیس تا به این حد ساز مخالف میزند و با ساز مخالف خود مشکلات را بیش از پیش کرده است.
* آنها بارها عنوان کردهاند که با حضور نماینده آقای لاریجانی در کمیته 8 + 7 مخالف هستند و شرط همنشینی خود با اصولگرایان را حذف او میدانند.
** نمیشد به هر خواستهای تن داد. واقعا نمیدانم چرا باید با حضور نماینده فردی که یکی از چهرههای شاخص اصولگرایی است، مخالفت شود.
* شاید به این دلیل که تشکلها تمایلی برای همکاری با یک «فرد» ندارند و حضور نماینده یک چهره را غیرمتعارف تلقی میکنند.
** باید این را در نظر گرفت که دکتر علی لاریجانی نه یک فرد بلکه رییس قوه مقننه است و طبعاً! کسی نمیتواند جایگاه رییس مجلس را نادیده بگیرد. حتم داشته باشید که اگر او عنوان «ریاست مجلس» را نداشت، نمیتوانست نمایندهای در ترکیب کمیته 8 + 7 داشته باشد.
* اذهان عمومی جبهه پایداری را تشکلی پر سروصدا شناخته است. راز این همه حاشیه و بحثها برای این تیمی که مدت کمی از شروع فعالیتش میگذرد، چیست؟
** چون نوع موضعگیری آنها به گونهای بود که تعمداً دنبال این بودند که خیلی سریع در جامعه مطرح شوند، به هر حال در عمل نشان دادند که با اعتدالگرایی آیتالله مهدویکنی مخالف هستند و همچنین متانت و آرامش ایشان را قبول نداشته و برنمیتابند و دقیقا به همین دلیل است که به فکر تشکیل جبههای به نام جبهه پایداری افتادند.
* این یعنی اختلاف یا حداقل فاصله گرفتن آیتالله مهدویکنی و آیتالله مصباح یزدی؟
** طرح همین سئوال از سوی شما که به عنوان روزنامهنگار اتفاقات سیاسی را دنبال میکنید، نشانگر این مساله است که چنین ذهنیتی در جامعه وجود دارد. متاسفانه اختلافی بین این دو چهره پیش آمده است و همه میبینند که آیتالله مهدویکنی و آیتالله مصباح یزدی نسبت به هم فاصله گرفتهاند.
* حاشیهنشینی اصلاحات چقدر در شرایط فعلی اصولگرایان تاثیر داشته است؟
** ببینید! اصولگرایان بالاخره باید محور واحدی را انتخاب کنند که این نمیتواند چیزی جز توجه به منویات مقام معظم رهبری باشد. باید با خودداری از انحصارطلبی و تحمل سلیقههای مختلف کاری کرد که وحدت حاصل شود. این مهم در حالی احساس میشود که برخی قرار را بر این گذاشتهاند تا رای و نظر خود را تحت هر شرایطی به کرسی بنشانند و در این مسیر غلط آنچنان استوار هستند که کمترین ارزشی برای نظرات دیگران قایل نیستند تا شرایطی به وجود آید که همه را نگران کنند. متاسفانه انحصارطلبی شدیدی که دیده میشود، ذوقهای مختلف را به حاشیه برده است و مختلفات بیشتر از مشترکات جدی گرفته میشود. این در حالی است که اصلاحطلبان همیشه سعی میکنند در درون جریان خود تحمل بیشتری دارند و نگاهی جدیتر به تنوعطلبی دارند و در نتیجه با دغدغههای کمتری به فکر انتخابات مجلس هستند و میتوانند به این امید باشند که در راهیابی به ساختمان بهارستان به موفقیت برسند.
* این تحلیل شما از شرایط اصلاحطلبی در شرایطی است که به نظر میرسد آنها فضایی برای حضوری جدی در انتخابات ندارند.
** من این نظر شما را قبول ندارم. نمیشود که از حالا گفت که آنها نمیتوانند بیایند و یا خودشان به این نتیجه رسیدهاند که از ملزومات لازم برای فعالیت انتخاباتی محروم هستند. ما نباید این مساله را فراموش کنیم که اصلاحات جبههای فراگیر است و این حق را دارد و البته ابزارهای لازم را هم دارد تا بتواند برای مجلسنشینی با رقیب خود وارد رقابت شود.
* سئوال مشخص این است که حضور یا عدم حضور طیف اصلاحطلبی چه تاثیری در روند انتخابات خواهد داشت؟ عدهای حکم به «باید» بودن ورود آنها به انتخابات میدهند و گروهی هم معتقدند که بودن یا نبودنشان نمیتواند بحثی مهم باشد.
** به هر حال انتخابات هم آثار داخلی دارد و هم وجهه بینالمللی و رسانههای جهان به بحث و تحلیل انتخابات خواهند پرداخت. آنهایی که در چارچوب نظام و ولایت فقیه هستند حتما مشارکت میکنند و این هم به نفعشان است تا در صحنه اندیشههای خود را مطرح کنند. به همین دلیل است که معتقدم نظاممدارها با در نظر گرفتن شرایط، وارد انتخابات میشوند، چون هر سیاستمداری که منطق را اولویت میداند، به این مساله اشراف دارد که حضور همه تشکلها الزامی است.
* مجلس هشتمیها میتوانند امیدوار به تمدید دوباره رای مردم باشند؟
** البته نمیتوان درصدی در این خصوص آورد. پیشبینی من این است که مجلس نهم با آرایشی جدید شروع به کار کند و میتوان گفت که حداقل نیمی از آنها نمیتوانند به مجلس نهم راه پیدا کنند.
* آیا این نظر با نمره قبولی که به مجلس هشتم دادید، منافاتی ندارد؟
** نه، به هر حال مردم همیشه دنبال این هستند تا با تنوعطلبی نیروهای جدید و تازهنفستری را انتخاب کنند تا مجلس با شادابی بیشتری از آنچه تا حالا بود، به فکر قانونگذاری و همچنین وظیفه نظارتی خود باشد. بحث درباره انتخابات مجلس و بایدها و نبایدهایی که باید مورد توجه افراد و تشکلها قرار بگیرد، هر چقدر هم که باشد، کم است. همه باید کاری کنیم تا با برگزاری انتخاباتی پرشور و آزاد بار دیگر «مردممداری» جمهوری اسلامی را به اذهان عمومی دنیا گوشزد کنیم.
* حرفی مانده است؟
** مقام معظم رهبری تاکید دارند که همه گروهها و تشکلها، حتی اصلاحات در انتخابات حضوری جدی داشته باشند.