پایگاه بصیرت، پس از هجوم داعش در تابستان گذشته به برخی استانهای عراق در یک برنامه استعماری ـ استخباراتی و تصرف بخشهایی از آن عملیاتهای زیادی برای آزادسازی مناطق اشغال شده به اجرا درآمده است، ولی شاید هیچیک از آنها به اندازه عملیات در استان صلاحالدین از اهمیت و ویژگیهای خاص برخوردار نبودند. دلیل این امر آن است که اساساً جریان تکفیری داعش با تکیه بر جریان بعثی قوام و استحکام پیدا کرده و از توان رزمی، اطلاعاتی و پایگاه عشایری و جریان حزبی ـ سیاسی بهرهمند شده است و چنانچه واقعیت پیوند جریان تکفیری داعش با بعثیها را بپذیریم، عملیات در استان صلاحالدین و تکریت و شهرستانهای کوچک این استان، عملیات نظامی در خاستگاه اصلی جریان بعثی در عراق خواهد بود که سرنوشت و قوام و ماندگاری جریان داعش تکفیری را هم رقم خواهد زد.
به همین دلیل باید عملیات نظامی در این استان را متمایز از عملیاتهای آزادسازی پیشین بدانیم، چراکه پیامدهای آن به جز عرصه نظامی و بنیه عملیاتی داعش در عراق، مؤلفههای سیاسی ـ حزبی و روندهای سیاسی پس از نابودی و اخراج داعش از عراق را نیز تحت تأثیر جدی قرار میدهد.
عملیات دو هفته گذشته در صلاحالدین که آزادسازی حمرین، الدور، البوعجیل، مناطق شمال سامراء و شرق آن تا تکریت را در برداشت و سبب آزادی العظم و زرکه در شمال تکریت شد، گامهای اصلی و پایانی خود را به آرامی برمیدارد.
همه عراقیها بهخوبی به یاد دارند که در تابستان گذشته ۱۸۰۰ سرباز پایگاه اسپایکر که عمدتاً از شیعیان جنوب عراق بودند، چگونه به دست جنایتکاران داعشی ـ بعثی که از عشایر البوعجیل و البوناصر بودند، قتلعام شدند. به همین دلیل در این عملیات تعیینکننده به جز بهکارگیری تمامی تجارب جنگی در مناطق عراق و نمونههای وسیعتر آن در سوریه که از درگیری با تروریستهای تکفیری و مزدوران و پیادهنظام سرویسهای اطلاعاتی غربی و عربی به دست آمده، از حضور قابل توجه عشایر سنی عراق در یگانهای عملکننده در استان صلاحالدین هم استفاده شده و یک تیپ از بستگان و اقوام شهدای پایگاه اسپایکر هم در بین یگانهای داوطلب بسیجی عراق در کنار واحدهای نظامی ارتش عراق حضور دارند.
این بدان معناست که یگانهای عملیاتی، بهجز شاخصهای نظامی و عملیاتی، از انگیزه و اراده جدی نیز برای رهایی از تروریسم بعثی ـ داعشی هم برخوردار است.
اگرچه جریان بعثی ـ تکفیری در شهرها و شهرستانها و مناطق اشغالشده اقدامات پدافندی وسیعی به اجرا درآورده تا روند عملیات آزادسازی را کند نماید و فرصت فرار و یا دفاع را برای آنها فراهم کند ولی با همه این اقدامات ایذایی، نیروهای عملکننده تاکتیک و شاخصهای عملیاتی مهمی به کار گرفتهاند و با سرعت از خطوط اولیه دفاعی تروریستها عبور کرده و مناطق شهری و روستایی و جغرافیایی اشغالی را در روزهای اخیر آزاد و پاکسازی کردهاند. آتشباری سنگین، استفاده از هوانیروز و نیروی هوایی به شکل وسیع و قدرتمند، همزمانی گسترش عملیاتی در تمام مناطق استان برای جلوگیری از فرصتطلبی تروریستها و جابهجایی سریع آنان، استفاده از تکتیراندازهای حرفهای برای باز کردن برخی راهها و یا شکار تکتیراندازهای دشمن، فرماندهی مشترک ارتش و بسیج، استفاده از پهپادهای شناسایی و عملیاتی و حمایت سیاسی کامل داخلی و کسب تأیید و حمایت خارجی و بینالمللی در مقابله با تروریستها و عدم تکیه بر امکانات نیروهای آمریکایی و ائتلاف غربی که هماکنون در عراق به سر میبرند، از ویژگیهای عملیات اخیر در استان صلاحالدین است.
با اینکه برخی گزارشها از اقدامات مشکوک هوایی هواپیماهای آمریکایی در پرتاب سلاح و مهمات برای تروریستها و حتی جابهجایی آنها به پشت خطوط نیروهای آفندکننده ارتش و بسیج حکایت دارد، ولی سیر عملیات در دو هفته گذشته با گامهای مطمئن و مستحکم به جلو رفته و با کمترین هزینههای عملیاتی و تلفات، آمار کشتههای داعش را از مرز هزار نفر فراتر برده است.
اسیرشدههای دشمن و یا سلاح و تجهیزات غنیمتی بهخوبی از نقش اساسی غربی ـ اسرائیلی و عربی در ناامنی و بیثباتی و فعالسازی داعش در عراق پرده برمیدارد. مراکز استراقسمع و جنگ الکترونیک که در شمال تکریت به دست نیروهای حکومتی افتاده است، از حضور فعال بعثیها و تجارب گذشته آنها در دوره صدام و تجهیزات غربی که در اختیار آنها قرار گرفته، در این نبرد بزرگ حکایت دارد. این عملیات نظامی و پیامدهای آن برای بسیاری از طرفهای داخلی و خارجی مهم است و به جز داعش، بازیگران دیگر را نیز به تحرک واداشته است. تأثیر شکست در استان صلاحالدین بر بنیه عملیاتی داعش و متزلزل شدن داعش در موصل و استان نینوا، موجب شده تا داعش بخشی از کادرهای خود را از سوریه به عراق وارد کند و محورهای استان الانبار را فعال کرده تا از فشار عملیاتی بر روی بعثیها در صلاحالدین بکاهد. با این حال نیروهای داعش در استان الانبار نیز خسارتهای جدیدی را متحمل شده و برخی مناطق اطراف فلوجه و یا هیث و یا حدیث را از دست دادهاند.
ترکیه که تا به حال منافع خود را با تکیه بر داعش و تروریسم افسارگسیخته در سوریه و عراق تأمین میکرد و سیاستهای خود را در این راستا تنظیم کرده بود، با اعزام وزیر دفاع خود به بغداد، برای مشارکت در عملیات آزادسازی موصل در کنار نیروهای عراقی اعلام آمادگی کرد که با مخالفت مقامات رسمی عراق روبهرو شد.
نکته جالب اینکه پس از مخالفت مقامات عراقی، نخستوزیر ترکیه مجدداً اعلام کرد که مرزهای طولانی ترکیه در کنار عراق و سوریه باز خواهند بود که حکایت از استمرار سیاستهای گذشته برای عبور تروریستها از این مرزهاست. بهویژه اینکه وزیر خارجه فرانسه، آقای فابیوس هم از افزایش آمار حضور تکفیریها و داعشیهای اروپایی تا پایان سال و تا مرز ده هزار نفر سخن میگوید که در حال حاضر آمار آنها بنا به اعتراف خودشان نزدیک به سه هزار نفر است. در واقع این بیتحرکی غربی در قبال انتقال تروریستهای اروپایی به عراق و سوریه و باز نگهداشتن مرزهای ترکیه برای ورود بدون دغدغه تروریستها، جای تأمل و سؤال دارد و بهجز کشورهای غربی، مؤسسات بینالمللی نیز باید درباره چرایی سکوت و بیتحرکی پاسخگو باشند. دلیل این است که روندهای فعلی در عراق و یا سوریه، منافع غربی و استعماری را تأمین نمیکند و هر اقدامی که بتواند در مسیر فعلی تحولات نظامیـ امنیتی در عراق و سوریه اختلال ایجاد کند، برای غربیها مفید خواهد بود. به همین دلیل است که برای جبران ناتوانی در معرفی یک جریان معتدل در سوریه (تا مورد حمایت علنیتر غربیها قرار گیرد)، شاهد رایزنی و هماهنگی و اقدامات عملیاتی برای تبدیل جبهه النصره به یک تشکل جدید و بهاصطلاح معتدل هستیم. حال آنکه النصره شاخه رسمی القاعده در سوریه و لبنان است و ابومحمد جولانی رسماً با ظواهری بیعت کرده است. این به آن معناست که از سوی کشورهای حامی تروریسم در عراق و سوریه، هر اقدامی برای متأثر کردن روندهای جاری بهعمل میآید و حاضرند برای گروههای رسماً تروریست، نقشهای جدید هم تعریف کنند. ناراحتی و نگرانی آمریکا و غرب از عملیات اخیر در صلاحالدین به حدی است که با کمک سفیر آمریکا و سفیر انگلیس و برخی طرفهای سیاسی در عراق برای نجات سران سیاسی بعثی در عراق تلاشهایی را آغاز کردهاند و بهخوبی میدانند با نابودی و شکست بعثیها در صلاحالدین، آینده سیاسی عراق نیز از اثرگذاری آنها به دور خواهد بود و بسیاری از مؤلفههای مدیریت کلان در تحولات عراق را از دست خواهند داد. شاید بتوان اینگونه ارزیابی کرد که یکی از دلایل انگیزههای سفر وزیر خارجه اردن به تهران، تحت تأثیر پیامدهای احتمالی از روندهای عملیاتی در عراق و سوریه باشد. ارتجاع عرب از نقش تخریبی خود در عراق و سوریه، بهخوبی آگاهند و روندهای فعلی در عراق و سوریه و تحولات محیط کلان منطقهای که با توافق احتمالی هستهای بین ایران و گروه ۵+۱ بیارتباط نیست، بسیاری از این طرفهای عربی را هوشیار کرده تا شرایط خود را با متغیرهای جدید هماهنگ کنند.
نقش بیبدیل ایران در عملیات صلاحالدین که با رمز لبیک یا رسولالله و با هوشمندی دقیقی به اجرا درآمد، مقامات آمریکایی را وادار کرده تا از آن ارزیابی مثبتی ارائه دهند که همین موضوع آمریکایی آثار خاصی در نگاه کشورهای ارتجاع عرب بهجای گذاشته و تردید و تزلزل در مواضع آنها را تشدید کرده و گفته میشود برخی از همین کشورها، پس از اردن، بهدنبال سفر به تهران و اعلام دوستی با ایران هستند تا کارنامه سیاه آنها در منطقه موجب مجازات آنها نشود.
روندهای کلی در عملیات صلاحالدین به شکلی است که در گامهای حسابشده و پیشروی هماهنگ در تمامی محورها، با محاصرهسازی مناطق آلوده و حضور تروریستها، از ایجاد ارتباط و دریافت کمک از دیگر مناطق با تروریستهای محاصرهشده، جلوگیری بهعمل میآید و از فرار آنها به مناطق استان الانبار نیز بهشدت ممانعت بهعمل میآید. به همین دلیل فراریان بعثیـ داعشی عمدتاً به سمت مناطق کوهستانی و یا شمال در استان نینوا گریختهاند و برخی از آنها نیز در پوشش عشایر منطقه، ممکن است خود را با نیروهای حکومت مرکزی هماهنگ نشان دهند تا از سرکوب در امان بمانند، و در فضایی بهدور از رسانهها، با عشایر سنی منطقه و یا عشایری که از همان ابتدا با داعش اعلام همپیمانی کردهاند، برخی مذاکرات در جریان است.
آنچه بدیهی است اینکه سران بعثی و عناصر مؤثر استخباراتی، نظامی و سیاسی با همه تلاشها در امان نخواهند بود. میزان پیروزی و یکسرهسازی در عملیات صلاحالدین، بر کیفیت و کمهزینهتر شدن عملیات پاکسازی نهایی در استان نینوا و الانبار کمک جدی خواهد کرد و مهمتر از ابعاد نظامی، در روندهای سیاسی و بنیه جناحهای چالشگر و وابسته به آمریکا و غرب و ترکیه و ارتجاع عرب آثار خود را بر جای میگذارد که به معنای محدودتر شدن سطح و میزان قدرت مداخلهگری آنان در عراق خواهد بود. انشاءالله