پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ در ادامه سنت حسنه نامگذاري سالها، امام خامنه اي پس از آنکه چندين سال را با عنوانهاي اقتصادي ناميدند، سال 1394 را سال "ملت و دولت، همدلي و هم زباني" نامگذاري کردند. متاسفانه در طول اين سالها گاه شعارهاي سال رهبري در حد ارائه نظريات و مکتوبات باقي ماندند، در حالي که ماهيت نامگذريهاي ايشان معطوف به عملياتي و اجرايي کردن شعارها است. لذا انتظار آناست که شعار "همدلي و هم زباني" نيز امسال در عمل بين دولت و ملت به نمايش گذاشته شود.
اما ملزومات اين شعار چيست و براي تحقق بهتر اين امر چه بايد کرد؟
1- پذيرش کارفرما بودن ملت: امام خامنهاي در پيام نوروزي بيان داشتند که «دولت، کارگزار ملّت است؛ و ملّت، کارفرماي دولت است.» دولت بايد تکيه به ملت داشته و توجه کند که هر آنچه امروز در اختيار دارد از فداکاريها و ايستادگيهاي ملت است و دولتمردان شاني جز خدمت در برابر اين ملت ندارند. چنانچه حضرت امام خميني نيز هميشه مسئولين را به تواضع و فروتني در برابر ملت دعوت ميکرد؛ و ميفرمودند: «هر چه صاحب منصب ارشد باشد بايد بيشتر خدمتگزار باشد. مردم بفهمند كه هر درجهاي كه اين بالا ميرود با مردم متواضعتر ميشود.» (صحيفه امام، ج7، ص512) در اين ميان توجه به مستضعفين و محرومين سفارش موکد ايشان است: «محروميناند كه اين كار را كردند. بنابراين، دولت شما دولت محرومين است، يعني، بايد براي محرومين كار بكنيد. و از اموري كه لازم است عرض كنم، اين است كه شما ميدانيد و ذكر هم كرديد كه دولت بدون پشتيباني مردم نميتواند كار انجام بدهد» (صحيفه امام، ج19، ص 35)
چنين نگاهي مستلزم اين است که مسئولين بدانند تکيه گاه اصلي آنها مردم و صاحب اصلي کشور مردم هستند. خوشبختانه در طي سالهاي گذشته از تاريخ انقلاب آنچه مشاهده شده است اين است که هرگاه کار بدست ملت افتاده، با موفقيت به ثمر رسيده است. رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار با مردم آذربايجان به اين حقيقت چنين اشاره داشته اند: «کشور صاحب دارد؛ صاحب کشور کيست؟ مردم. کار وقتي دست خود مردم سپرده شد -که صاحبان کشورند، صاحبان آيندهاند- آنوقت کارها به سامان خواهد رسيد. تدبير مسئولان در هر برههاي از زمان در دوران جمهوري اسلامي، بايد اين باشد؛ کارها با تدبير، با برنامهريزي، با ملاحظه همه ظرايف و دقايق در اختيار مردم گذاشته بشود؛ آنوقت کارها پيش خواهد رفت. ما هم از اوّل انقلاب تا امروز هر وقتي هر کاري را محوّل به مردم کرديم، آن کار پيش رفته است؛ هر کاري را انحصاري در اختيار مسئولان و رؤسا و مانند اينها قرار داديم، کار متوقّف مانده است. نميگوييم حالا هميشه هم متوقّف مانده امّا غالباً يا متوقّف يا کُند [شده]؛ اگر متوقّف نمانده است، کُند پيش رفته است. امّا کار دست مردم که افتاد، مردم کار را خوب پيش ميبرند.» (29/11/93)
يکي از سفارشهاي مهم رهبري در تحقق اقتصاد مقاومتي نيز نگاه به درون و انگيزه هاي ملي و نيروهاي متنوع و متکثر مردمي است. مسئولين بايستي اين توان عظيم و ظرفيت بي نهايت را بپذيرند و به آن اعتماد کنند.
ازا ين رو مسئولين نبايد نگاه تحقير آميز به ملت داشته و يا ملت را در دسته بندي هاي جناحي خويش وارد کنند بلکه امروز يک مسئولين وظيفه نوکري و خدمت به تمام ايراني ها را دارد.
2- تعطيل نشدن انتقاد: اين تصور که همدلي و هم زباني با نظارت مردم بر دولت منافات دارد و سبب تعطيلي نقد و انتقاد بر عملکرد مسئولين است يقينا درست نيست! البته واضح است بين انتقاد دلسوزانه که در واقع خدمت به کشور است و هديه اي است به مسئولين و تخريب که به مصلحت کشور نيست، تفاوت وجود دارد. لذا دولتمردان نبايد به بهانه شعار سال هرگونه انتقاد مشفقانه را عدم همدلي و همزباني تعبير کنند و فضا را بر نگاههاي دلسوز و چشمهاي تيزبين و منصف تنگ کنند.
امام خامنه اي در بياني گله کردن را هم رديف همدلي عنوان ميکنند و ميفرمايند: «امروز، ما به اين نشستها و مذاكرهها و اينگونه صميميتها و همكاريها و از هم خواستن و به هم گفتن و از هم گله كردن و با يكديگر همدلي كردن، احتياج داريم». (09/11/68) لذا مسئولين بايد با سعه صدر و تحمل بالا انتقادات را بشنوند و در برابر انتقادات سراسيمه و عصباني نشوند بلکه مبتني بر منطق درست اقدام نمايند. موضوعي که در سال گذشته متاسفانه گاه شاهد بيتوجهي به آن بوديم!
3- عدم حاشيهسازي و دودستگي دولتيها: يکي از موارد که سبب کدروت و جدايي دولتها از ملت است، اقدامات حاشيه ساز و فرعي و دوري از توجه به مسايل اصلي ملت است. هنگامي که مردم ميبينند مسئولي مشغول اقدامات حاشيهسازي است که با وظيفه ذاتي او فاصله دارد، طبيعي است که نسبت به اين اقدام موضعگيري کرده و اين امر مانعي براي همدلي خواهد بود.
يکي از معيارهاي مهم در اين امور هم مشي و کلام رهبري معظم است. به عنوان نمونه ايشان تاکيد داشتهاند که «مسألهي فتنه و فتنهگران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است» (5/6/93) لذا ملتي که 9 دي را خلق کرد و با فرياد رسا عليه فتنه گران موضع گرفت وقتي ميبيند مسئولي که وظيفه او حل مشکلات کشور است، مشغول به دلجويي از فتنه و فتنه گران است، نمي تواند ساکت بنشيد و همدلانه با اين مسئولين همراهي کند! در واقع همدلي و هم زباني با فتنه گران به مانعي براي همدلي و همرباني با ملت تبديل خواهد شد! اقدامات حاشيه سازي چون درج پيام تسليت فعالين فتنه در صفحه اجتماعي مسئولين اجرايي کشور، نمونهي از بداخلاقيهايي است که از همدلي دولت و مردم خواهد کاست! سخن حکيمانه امام خامنهاي در ديدار با مردم قم شايد ناظر به همين اقدامات حاشيه ساز باشد که فرمودند: «دولتيها هم مراقب باشند، دودستگي در مردم بهوجود نياورند، حاشيهسازي نکنند، بعضي حرفهاي غيرلازم مطرح نشود» (17/10/93)
4- همدلي مسئولين با يکديگر: يکي از راهکارهايي که سبب پيوند تحکيم رابطه دولت و ملت مي شود اين است که مردم ببينند بين مسئولين با تمام اختلاف سليقههايي که دارند، انسجام و همدلي وجود دارد و صداي دشمني از عناد و لجبازي در بين مسئولين به گوش مردم نرسد. قواي سه گانه در اين امر از وظيفه مهمتري برخوردار هستند. مجلس و دولت و قوه قضاييه ضمن پايبندي به استقلال خود و اجراي وظايف قانوني بايد مظهر همدلي و هم زباني به خصوص در مواردي که منافع ملي در ميان است باشند.
اگر اختلافات جزيي مسئولين با ادبيات ناصواب به مردم و جامعه منتقل شود، از آن سو مردم نيز با چنين مسئولينی کمتر احساس همدل خواهند داشت.
نکته آخر اينکه مسئولين بايد بدانند مرز همدلي و همزباني ملت با آنها نظام اسلامي و دستورات اسلام است چنانچه رهبري فرمودند: «اگر كسي از خط مستقيم اسلام و امام منحرف شود هركسي باشد او درخور حمايت نيست. اين فرق هم نميكند؛ از بالا تا پايين همه يكسان هستند؛ خود من هم همينطور هستم. اگر خداي نكرده من هم از آن خطّ صحيحِ اسلام تخطّي كنم، بر مردم واجب نيست كه از من حمايت يا تبعيت كنند.» (1/9/78)