پايگاه بصيرت،گروه سياسي/ مقام معظم رهبري هر ساله همزمان با عيدنوروز نامي را براي آن سال انتخاب مي کنند و امسال نيز مزين گشت به نام «دولت و ملّت، همدلي و همزباني».
در همين راستا و در جهت تبيين شعار سال خبرنگار پايگاه بصيرت گفت و گويي را با دکتر يدالله جواني مشاور عالي نماينده ولي فقيه در سپاه پاسداران ترتيب داده که شما را به خواندن آن دعوت مي کنيم.
* چه اقتضائات داخلي و خارجي موجب شد تا رهبر معظم انقلاب اسلامي سال جديد را با اين عنوان نامگذاري کند؟
همه کارشناسان و صاحبنظران بر اين اعتقاد هستند که شعاري که مقام معظم رهبري براي سال انتخاب ميکنند بر اساس اقتضائات روز و با توجه به مجموعه شرايط موجود در داخل کشور و عرصه بينالملل است.
معمولا موضوعات مورد توجه در شعار سال صرفا اختصاص به آن سال ندارد در واقع اگر ما نسبت به شعارهاي چندين سال گذشته بررسي و تحليل محتوايي داشته باشيم به اين جمع بندي خواهيم رسيد.
شعارها را به لحاظ زماني براي يک سال نميتوان محدود کرد چون از جمله مسائلي که همواره بايد مورد توجه قرار گيرد اين است که مقطع زماني اقتضائاتي دارد که شعار در آن سال بيشتر مورد توجه قرار گرفته و بر آن تاکيد ميشود، بنابراين در نامگذاريها بايد به اين مساله توجه کرد که اگر سالي به عنوان سال جهاد اقتصادي مطرح ميشود به اين معنا نيست که سال ما قبل يا ما بعد آن جهاد اقتصادي صورت نگيرد.
وقتي ملتي بايد سالهاي سال مبارزه کند قطعا در اين عرصه بايد از روحيه جهاد اقتصادي برخوردار باشد و در عرصه اقتصادي يا فرهنگي رويکرد جهادي داشته باشد اما با توجه به اين نکته به هر حال در سالي که چنين نامگذاري صورت ميگيرد برخي اولويتها وجود دارد.
در سال 94 که مقام معظم رهبري سال همدلي و همزباني دولت و ملت نامگذاري کردند ما بايد به دنبال اين باشيم که آن موارد و مسائلي که سبب شده اين رجحان يا اولويت به وجود آيد چه بوده است؟ زيرا همدلي، همزباني و رابطه دولت و ملت مساله مربوط به يک سال نيست هر جامعهاي که بخواهند موفق شده، پيشرفت، آرامش و ثبات داشته باشد بايد وحدت، همدلي و همزباني در ميان آحاد مردم همچنين بين دولت و ملت وجود داشته باشد تا آن جامعه بتواند پيش رفته و به اهداف و آرمانهاي خود برسد بنابراين اين شعار هميشگي است.
اما در سال جاري اين موضوع به خاطر مجموعهاي از مسائل در داخل و خارج از کشور مورد توجه قرار گرفته است اگر ما به سالهاي بعد از انقلاب نگاه کنيم ميبينم ملت ايران با انقلاب اسلامي وارد عرصه جهاد با دشمنان بشريت شده است، در واقع ملت ايران با برافراشتن پرچم اسلام يک عصر جديدي را آغاز کرده و نظام ديني و بر حقي شکل گرفته که از مشروعيت الهي برخوردار است و ميخواهد بر اساس شريعت اسلام عمل کرده و در واقع جبهه حقي شکل گرفته است.
با پيروزي انقلاب و به پا خواستن ملت ايران که حق است جبهه باطل که پرچمدار آن آمريکا و همدستان او صهيونيستها هستند در برابر ايران صفآرايي کردند، در اين مسير ما فراز و فرودهاي زيادي داشتيم به هر حال دشمنان ما از تمام توان خود بهره گرفتند تا بتوانند حرکت ملت ايران را متوقف کنند.
ما امروزه در مقطعي از زمان قرار داريم که بيش از يک دهه از مذاکرات هستهاي داشتيم که اساسا دنيا چشم به نتيجه اين مذاکرات دوخته است. غربيها تصور ميکنند تحريمهاي آنها کارساز واقع شده است بنابراين ملت ايران و نظام اسلامي ناچار به عقبنشيني است.
ما مجموعهاي از مشکلات را به خصوص در زمينه اقتصادي در داخل کشور داريم در چنين وضعيتي ميبينم دشمنان از تحريمهاي خود تحت عنوان تحريمهاي فلجکننده ياد ميکنند.
مقام معظم رهبري اين نکته را به ويژه در يک سال گذشته همواره گوشزد کردند که دشمنان با فشارهاي اقتصادي و تحريمهاي خود دنبال اين هستند که ملت را در مقابل نظام و حکومت قرار دهند اين نکته بسيار مهمي است يعني در واقع وقتي آنها ميگويند تحريمهاي فلج کننده در واقع ميخواهند کشور ايران را فلج کنند زندگي را بر مردم ايران سخت و آنها را ناراضي کنند. از طرف ديگر دولتمردان، رهبران و مسئولان در ايران را مقصر اصلي نشان دهند تا با تشديد نارضايتيها بين دولت و ملت شکاف ايجاد کرده و فاصله آنها را بيشتر کنند و از رهگذر اختلافها، دودستگي و چنددستگي و در واقع تضعيف ملت و نظام به انتظار فروپاشي در داخل ايران باشند.
در اين فضا با توجه به اقتضائات داخلي که مشکلاتي وجود دارد همچنين اقتضائات بينالمللي که مذاکرات و فشارهاي بيگانگان را داريم و به خصوص غربيها که ميخواهند اراده خود را به ايران تحميل کنند. از طرفي در منطقه تحولات بزرگي در بحث بيداري اسلامي و جبهه مقاومت به وجود آمده و استراتژي جمهوري اسلامي در منطقه نفوذ پيدا کرده همه اين مسائل سبب ميشود که ما براي پيشبرد حرکت انقلابي خودمان بر وحدت، همدلي و همزباني خود بيش از گذشته تاکيد کنيم.
زماني که دشمنان تصور ميکنند فشار و تحريمهاي آنها در داخل کشور ما يک حالت چند صدايي ايجاد کرده در اين نقطه بايد روي اين موضوع توجه شود چرا که دشمن به اين نقطه اميد بسته است من فکر ميکنم که مقام معظم رهبري بسيار حکيمانه با توجه به اين صحنه سال جاري را سال همدلي و همزباني دولت و ملت نامگذاري کردند تا همگان متوجه اين معنا شوند که رمز موفقيت ما مانند گذشته تاکيد بيشتر بر همدلي و همزباني و وحدت با يکديگر و رمز شکست توطئه دشمنان است.
* منظور از همدلي چيست؟ همزباني بر چه نکته اي تاکيد دارد؟
همدلي و همزباني يعني يک حرکت عيني، عملي و ملموس در ارتقاي وحدت ملي، تقويت همبستگي و انسجام انساني در راستاي همراه کردن همه ظرفيتها است وقتي بحث همدلي مطرح ميشود يعني آحاد مردم از يکديگر درک متقابل داشته باشند، همچنين دولت و ملت نسبت به يکديگر درک درست داشته باشند و هر کدام خود را جاي ديگري بگذارند.
ما در آموزههاي ديني داريم که آنچه را بر خود نميپسندي بر ديگران نپسند و آنچه را برخود ميپسندي بر ديگران بپسند. وقتي اصول، مباني و آرمانهاي افراد مشترک شده و حاضر شوند به ديگري کمک کنند تا او نيز به آنچه آرزو ميکند برسد يک حالت همدلي شکل ميگيرد همدلي يعني خود را جاي ديگران گذاشتن، مشکل ديگري را مشکل خود دانستن و توان خود را براي ديگري به کار گرفتن تا مشکل او هم حل شود اگر اينچين شود حالت همدلي به وجود ميآيد همزباني يعني آشکارا بيان کنيم که مسير، آرمان و اهداف همه ما يکي است.
اگر آحاد يک جامعه همدل باشند يعني آن جامعه همنظر هستند که از مسير مشخص براي رسيدن به قله موفقيت حرکت ميکنند تا بر آن قله قرار گيرند.
در واقع وقتي بحث همدلي و همزباني که از سوي مقام معظم رهبري به دولت و ملت اشاره دارد به اين دليل است که دولت به لحاظ حقوقي يک جايگاه خاصي چون کارگزاران نظام را در هر کشوري دارد و مردم کارفرما هستند يعني يک رابطه کارگزاري و کارفرمايي وجود دارد اگر بين کارفرما و کارگزار همدلي و همزباني وجود داشته باشد کارها به نحو احسن انجام و مشکلات حل ميشود و حرکت به سمت جلو شتاب پيدا ميکند اما اگر همدلي و همزباني نباشد يک نارضايتي طرفيني به وجود آمده، ملت از دولت و مسئولان ناراضي و دولت از اقشار خاص ناراضي خواهد بود.
ما در شرايطي قرار داريم که براي حل مسائل و مشکلات خود و خنثيسازي توطئه دشمنان نياز به همدلي و همزباني داريم چرا که اساسا دشمن وحدت را نشانه رفته، ايجاد فاصله را هدفگذاري کرده و به دنبال اين است مردم را در مقابل نظام قرار دهد.
امروزه دشمن عمليات رواني و جنگ نرم را دنبال و رصد ميکند، اين گزاره و موضوع در پيام آقاي اوباما که در سال جديد به ملت ايران داده نهفته است که هدف آن ايجاد اختلاف، شکاف و فاصله بين مردم و نظام اسلامي است، براي اينکه ما در مقابل اين توطئه ايستاده و آن را خنثي کنيم بايد با واقعنگري آرمانهاي انقلاب را فراموش نکنيم يعني آرمانگرايي ما مبتني بر واقعگرايي باشد يعني با توجه به مفهوم همدلي و همزباني که يکي شدن، ديگري را جاي خود قرار دادن و مشکل ديگري را مشکل خود دانستن اين حالت متقابل سبب حل بسياري از مشکلات جامعه خواهد شد.
* منظور از دولت آيا تنها قوه مجريه است؟ يا در معنايي عامتر همه دستگاههاي تصميمگير کشور در سه قوه را در بر ميگيرد؟
البته هر دو ميتواند باشد و اين طور نيست که بگوييم حتما يکي از اينها است، ولي به نظر ميرسد که ما با عبارتهايي که مقام معظم رهبري در ديگر جاها به کار بردند در اينجا نميتوانيم تاکيد بر اين موضوع داشته باشيم که منظور از دولت، قوه مجريه باشد بلکه ميتواند به عبارت دقيقتر دولت به معناي عام کلمه که در بردارنده قواي سه گانه، تمامي دستگاهها، نهادها، ارگانهاي حکومتي و حاکميتي باشد.
با توجه به اقتضائات خارجي که دشمنان به دنبال ايجاد شکاف و فاصله بين ملت و دولت هستند و ميخواهند مردم را در مقابل نظام قرار دهند، خود به خود در اينجا اين بحث دولت و ملت، حکومت، حاکميت، دستگاهها، نهادها، ارگانها و قواي سهگانه مطرح ميشود، يعني مراد و منظور صرفا همدلي و همزباني بين ملت و قوه مجريه نيست بلکه اين همزباني و همدلي بين ملت و مردم با قوه قضائيه، قوه مقننه و تمامي دستگاهها، نهادها، سازمانها و ارگانها ميباشد.
در واقع اين شعار ضرورت خنثيسازي توطئه دشمنان و غلبه بر مشکلات را نشان ميدهد که تمامي مسئولان و دستاندرکاران بايد با ملت يک رابطه همدلي و همزباني داشته باشد و متقابلا اقشار و آحاد ملت نيز با مسئولان و دولتمردان درهر کجايي که هستند يک همدلي و همزباني داشته باشند.
مقام معظم رهبري فرايند انقلاب اسلامي را در پنج گام معرفي کردند که گام سوم آن مربوط به تشکيل دولت اسلامي است، شايد در اينجا ما دولت را به معناي عام کلمه نه صرفا قوه مجريه در نظر بگيريم صحيحتر باشد.
* براي رسيدن به همدلي و همزباني، دولت بايد چه اقداماتي انجام دهد؟
اگر بخواهيم اين شعار تحقق پيدا کند هم بايد در مردم، آحاد جامعه، اقشار، احزاب ودولتمردان رويکردهاي خاصي مورد توجه قرار گيرد.
وظيفه دولتمردان است که درک درستي را از وضعيت جامعه و مردم داشته باشند به آرمانهاي مردم در انقلاب و مطالبات آنها توجه کنند و آنچه مردم خواهان آن هستند را مورد توجه قرار داده و آن را تحقق د��ند.
به نظر من از اقدامات دولت بايد
اول درک درست از مطالبات، خواستهها و نيازها مردم و جامعه،
دوم شناخت توانمنديها، استعدادهاي مردم،
سوم مشارکت دادن مردم در حل مسائل و مشکلات،
چهارم اينکه دولت تمام توان خود را در اين مسير به کار گرفته و داراي صداقت باشد.
با توجه به اينکه قوه مجريه در ميان قواي سهگانه از ويژگيهاي متفاتي برخوردار است و امکانات کشور، اختيار سياستهاي پولي و مالي، امکانات، سازمانها، ارگانها و بسياري از مسائل در اختيار قوه مجريه است در اينجا اگر قوه مجريه به توانمنديهاي کشور و مردم توجه خاص کرده و آنها را مورد مشارکت قرار داده و به کار گيرد و زمينه را براي واگذاري کارها به مردم فراهم کند و آن ها بايد از طرفي تمام توان خود را بسيج کرده و به کار گيرند به گونهاي که مردم شاهد يک نوع مديريت جهادي و بسيجي باشند و از طرفي هم اگر صداقت، راستگويي، درستکاري و سلامت را ببينند مردم هم هر آنچه در توان دارند به صحنه آورده و اين وحدت و همدلي شکل عيني پيدا ميکند.
بحث همدلي و همزباني يک مساله متقابل است يعني دو طرف دارد در اينجا وظيفه مردم است که دولت را منتخب خود و مسئولان را از آن خود بدانند و به آنها اعتماد کنند، خواسته و مطالبات خود را متناسب با وضعيت و شرايط عنوان کرده و به محدوديتهاي مسئولان و دولتمردان توجه کنند امروزه دشمنان يا افرادي که دلسوز نيستند دنبال اين هستند که به مطالبات مردم دامن زده و توقعات مردم را بالا ببرند در اينجا بايد يک دقت خاصي از سوي مردم صورت گيرد و آن اينکه ما واقعيتها و تنگناها را ببينيم.
امروز کشور ما مجموعهاي از مسائل و مشکلات را دارد ما در حال جنگ اقتصادي هستيم اگر به اين موضوع توجه نشود مطالبات به شکل خاصي بالا ميرود که خارج از توان دولتمردان و مسئولان است، اگر چه دولتمردان نيز بايد تا جايي که توان دارند اهتمام، کار و تلاش کنند.
* وظيفه مردم براي تحقق همدلي و همزباني با دولت چيست؟
وظيفه مردم چند چيز است:
يکي اينکه به مجموعهاي از مسائل و وضعيت نگاه واقعبينانه داشته باشند
دوم اينکه با توجه به وضعيت موجود به دولت اعتماد کنند
سوم اينکه آنچه در توان دارند براي حمايت و پشتيباني از دولت به صحنه بياورند يعني اگر ما ميگويم که دولت بايد بيايد و مردم را با توجه به استعدادها و ظرفيتها مشارکت داده، مسير را هموار و راه را باز کند تا کارها را به مردم بسپارد از طرفي نيز مردم بايد استقبال کرده و به حمايت و پشتباني از دولت کارها را تحويل بگيرند و در اين وضعيت بر اساس همکاري دولت ملت را باور کرده به آرمانها و مطالبات ملت توجه کند، ملت هم به دولت اعتماد کرده توانمنديهاي خود را به صحنه آورده و کشور را از آن خود دانسته و بداند که هر نوع کمک به دولت کمک به خود است همدلي و همزباني در اين شرايط اتفاق ميافتد.
نسبت ميان امر به معروف و نهي از منکر و نقد و پرسشگري و پاسخگويي را با همدلي و همزباني چگونه بايد تعريف نمود؟
اساسا امر به معروف و نهي از منکر با آن نقد دلسوزانه و احساس مسئوليت کردن اشتراکات بسيار زيادي دارد اين دو مقوله جدا از هم نيست در واقع ميتوان گفت جامعهاي به پيش رفته و مشکلات آن حل ميشود که مردم در قبال مسائل جامعه احساس مسئوليت کرده و وقتي احساس مسئوليت کردند خيرخواهانه نقد، نصيحت و توصيه ميکنند و از انجام کارهايي که ميتواند خسارت بار براي کشور و افراد باشد بازميدارد.
امروزه ما امر به معروف و نهي از منکر را درک نکرده و به آن توجه نداريم امر به معروف و نهي از منکر اگر در جامعهاي احيا شود آن جامعه آباد شده و پيشرفت مي کند، متاسفانه درک درستي از اين فريضه ديني وجود ندارد که وقتي گفته ميشود امر به معروف و نهي از منکر شايد ذهنها به سمت و سوي موارد خاص و محدود برود.
امر به معروف يعني امر به همه يها و فضيلتها و ديگران را توصيه کردن، راه را هموار کردن، ارشاد و هدايت کردن، بعضا کمک و دستگيري کردن يعني امر به معروف اين نيست که افراد بخواهند با يک نگاه تنگنظرانه يک نظر و نگاهي را به ديگري تحميل کنند امر به معروف يعني کمک به ديگران، هدايت به سمت نيکيها و خوبيها، دستگيري و ارشاد کردن است دامنه و دايره کارهاي نيک، خوب و معروف بسيار زياد است که ميتوان در همه حوزهها آنها را فهرست و مشخص کرد که متاسفانه همهجانبه به اين موضوع نگاه نميشود.
نهي از منکر بازداشتن از بديها، زشتيها، عوامل انحطاط فردي و اجتماعي است اگر در جامعهاي چنين چيزي وجود داشته باشد و افراد نسبت به دولتمردان احساس مسئوليت داشته و انتقاد خود را به شکل امر به معروف و نهي از منکر و در غالب پرسشگري جلوه دهند رابطه همدلي و همزباني پيدا ميشود.
اگر جوهره همدلي و همزباني خيرخواهي و کمک به ديگران است جوهره امر به معروف و نهي از منکر هم غير از اين نيست، هدف امر به معروف و نهي از منکر و همدلي همزباني هر دو خير خواهي است يعني سرنوشت، آرمان و مسير ما مشترک است، بنابراين ما بايد يکديگر را درک و به يکديگر کمک ميکنيم تا بتوانيم اين راه را به درستي طي کنيم زمانيکه دولت خودش را خدمتگزار مردم بداند روحيه خدمتگزاري شکل گرفته و روز به روز تقويت ميشود وقتي که مردم دولتمردان را منتخب خود و از آن خود بدانند به او در راه رسيدن به قلهها کمک ميکنند اينجا در واقع همدلي شکل گرفته است.
حالا اگر مردم در مسئولان مشکل و ايرادي را ملاحظه کنند در غالب امر به معروف و نهي از منکر و با لحاظ همان شرايطي که در امر به معروف و نهي از منکر نهفته است وظيفه خود را انجام دهند اين کمک به وحدت و همدلي ميکند، زيرا جنبه خيرخواهانه، اصلاحگرايانه و برطرف کردن موانع از سر راه دارد و متقابلا همينطور اگر مسئولان و دولتمردان در بخشهاي مختلف حاکميتي و حکومتي در جامعه اشکالاتي را ديده، درست بيان کرده و مردم را ارشاد و يا نهي کنند اينجا درک درستي نسبت به مسائل به وجود آمده و موانع همکاري و همدلي برداشته ميشود.
امروزه الگوي مصرف در جامعه ما الگوي خوبي نيست در جامعه ما اسراف زيادي در دولت و ملت ميشود که در دين مقدس اسلام هم نهي شده است اينجا بايد يک امر و نهي طرفيني شکل گيرد مردم تذکر داده انتقاد و سوال کنند بايد برخي ريخت و پاشها و حيف و ميلها مورد سوال قرار گيرد.
خيرخواهي و همدلي به معناي چشم بستن و ناديده گرفتن اشکالات نيست. وقتي که اشکالات با نگاه خيرخواهانه امر و نهي شود افراد احساس ميکنند اگر عيبي از او گرفته ميشود برادرانه است. همدلي و همزباني بايد روي اصول، مباني و آرمانها در حين حرکت با روح پرسشگري باشد. سوال پاسخدادن و پاسخگو بودن با نگاه خيرخواهانه چون همدلي و همزباني جوهرش خيرخواهي و ديگري را به جاي خود گذاشتن است و امر به معروف و نهي از منکر هم جوهرش خيرخواهي و خود را جاي ديگري گذاشتن است.
* موانع همدلي و همزباني را چه ميدانيد؟
حضرت امام بعد از پيروزي انقلاب روي موضوع وحدت تاکيد خاصي داشتند من اشاره کردم که مفهوم همدلي و همزباني در واقع همان بحث وحدت است که حضرت امام از آن به عنوان وحدت کلمه ياد ميفرمايند و رمز پيروزي ملت ايران همان وحدت کلمه است، يعني ملت يک خواسته داشت و بر اساس اين خواسته اسلام را مبناي کار خود قرار داده و در راه خدا قيام و حرکت کردند. امام در نقطه مقابل وحدت تفرقه را مزمت ميکردند تا جايي که ميفرمايند وحدت از جنود الهي و تفرقه از جنود شيطان است، اين يعني انسانهايي که در جبهه حق قرار گرفته و خود را تحت سرپرستي الله قرار دهند منسجم هستند.
مواردي مانند غرور، لجاجت، خودرايي، باندگرايي، قبيلهگرايي، اولويتبخشي به منافع فردي، باندي و حزبي به جاي منافع گروهي، قانونگريزي، عهدشکني و پيمانشکني، خودرايي، به گسست و جداييها دامن زده و مانع وحدت، همدلي و همزباني ميشود.
حالا اگر بخواهيم بر موارد اشاره شده غلبه کنيم بايد با تمرين تهذيب نفس کنيم تا منافع ديگران و جامعه را بر منافع خود اولويت دهيم يعني اگر کسي بخواهند همدل و همزبان ديگران شود در واقع بايد به منافع ديگران توجه کرده و توان خود را جاي ديگران بگذارد.
براي تحقق اين مساله بايد فعاليتهاي فرهنگي و آموزشي جامعه به گونهاي باشد که افراد به منافع عمومي توجه بيشتري داشته باشند اينگونه مسائل و مشکلات کشور حل ميشود، عمدتا سرچشه مشکلات ما بيشتر در خودرايي، غرور، منفعتگرايي فردي، حزبي و باندي است اينجا هر شخص يا گروهي خود، حزب خود را نگاه کرده اما اگر هر فرد گروه يا حزب قبل از نگاه به خود به جامعه و کشور ملت نگاه کند آن وقت بسياري از اين مسائل و مشکلات حل شده و بسياري از موانع برطرف ميشود.
ما در راستاي توجه به جمع نياز داريم که به محوريت جمع که در نظام ديني ما ولايت است توجه کنيم در واقع اگر کسي بخواهد به ريسمان الهي چنگ بزند بر اساس آن توصيه و ا��ر الهي که فرمودند "واعتصو بحبل الله جميعا و لا تفرقو" در و اقع مصداق عيني حبل و ريسمان الهي در جامعه ما ولايت است چون وليفقيه ولايتش در سلسله مراتب ولايت الهي قرار دارد.
امام راحل ميفرمايند: ولايت فقيه ولايت رسول الله است در واقع رهبري به نيابت از امام زمان ولايت ميکند اگر اينجا افراد از خودرايي، استبداد و غرور دست برداشته و به اين ريسمان الهي دست بزنند وحدت و همدلي به وجود ميآيد وقتي ما در تبيين مسائل، تشخيص اولويتها، اتخاذ سياستها و رويکردها محور را رهبري نظام قرار دهيم تمام موانع کنار ميرود اما اگر به جاي نگاه به ولايت و رهبري به فهم، درک و تشخيص خود نگاه کنيم آن وقت جامعه چند پارچه شده و هر گروه نگاه و تشخيص خاصي ميدهد آنجا چند صدايي به وجود ميآيد.
اساسا شعار همدلي و همزباني براي جلوگيري از چندصدايي در جامعه مهم است، به هر حال در جامعه اختلاف سليقه وجود دارد، ما بايد در مسائل مهم، اساسي، راهبردي و کلان که به سرنوشت ملت، جامعه و کشور ارتباط پيدا ميکند همصدا باشيم به عنوان مثال ايستادگي مقابل آمريکا در بحث مذاکرات درباره آرمانهاي انقلاب، دفاع از تماميت ارضي، حفظ عزت ملي و استقلال کشور نبايد چند صدايي وجود داشته باشد ما بايد يک ملت منسجم و يکپارچه در برابر زورگويان عالم باشيم اينجا چندصدايي، دوگانگي و تفرقه خسارت جدي دارد، چون ملت مسلمان، مومن و انقلابي ما آرمانش را از دين و اسلام گرفته است، بنابراين بايد در دفاع از مظلوم منسجم، متحد، همدل و همزبان باشد.
زماني که ملت ما انقلاب کرد پرچم دفاع از ملت مظلوم فلسطين را برافراشت اما دشمن با ايجاد اختلاف در سال 88 کاري کرد که برخي شعار نه غزه و نه لبنان را سر دادند يعني برخي از مسير اصلي منحرف و وارد مسير دوگانگي شدند.
وقتي بحث وحدت و همدلي و همزباني مطرح ميشود يعني ما بايد در مسائل اساسي و راهبردي يکدل، همدل، همزبان و همصدا باشيم به خصوص در سال جاري که انتخابات مهم مجلس شوراي اسلامي و مجلس خبرگان رهبري را داريم دشمنان تلاش زيادي بر ايجاد تشتت در جامعه ما را خواهند داشت.
با توجه به تجربه تلخ سال 88 بايد مراقب باشيم، متاسفانه برخي از اواخر سال گذشته اعلام کردند که سال 94 سال افشاگريها است که در اين افشاگريها اساس، دروغ و افترا است اينجا بايد هوشيار بود دشمن دنبال تحريک، تاثيرگذاري و فعال کردن عوامل نفوذي خود است که مراقبت و هوشياري لازم است تا کساني در دامن دشمنان نيافتاده و نقشه دشمن را پياده نکنند.
اگر سال جاري سال همدلي و همزباني دولت و ملت مطرح شده همه احزاب گروهها، تشکلها، نخبگان، احاد وقشرهاي مختلف مردم بايد به اين مساله توجه کنند يعني همدلي و همزباني موضوع مهم مقطع ما است چرا که دشمن امروزه از وحدت و انسجام و همدلي ما نگران است و تمرکز کرده که به شکلهاي مختلف بر اين مقوله تاثير بگذارد بنابراين ما بايد موانع وحدت و همدلي، عوامل وحدت و الزامات آن را شناخته و به آن پايبند باشيم به طور قطع اگر در اين مسير حرکت کنيم توطئه بيگانه خنثي شده و مشکلات داخلي هم برطرف ميشود.
* براي آنکه اين راهبرد در حد شعار باقي نماند و بصورت عيني تجلي و نهادينه گردد، چه اقداماتي بايد انجام داد؟
بايد در کنار فهم اين مقوله به شعار و تبين بسنده نکنيم. هر کس به وظيفه خود عمل کند يکي از مشکلات ما اين است که در سالهاي گذشته که شعاري براي يک سال مطرح ميشد عمدتا همه به شکل شعاري مطرح يا تبيين ميکردند و انتظار داشتند ديگران عمل کنند.
اگر ما بخواهيم شعار همدلي و همزباني عملياتي و اجرايي شود هر کس در هر کجايي که است در هر سطح و وظيفهاي بايد اين موضوع برايش تعريف شود و آن را جدي گرفته و عمل کند. ما در تبيين مشکل نداريم، اگر بخواهيم اين شعار تحقق پيدا کند بايد واقعا يک حرکت جدي در اين راستا صورت گيرد، مقام معظم رهبري سال گذشته را سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملي و مديريت جهادي نام نهادند در سال جاري نيز که از دولت به عنوان کارگزار و ملت به عنوان کارفرما اشاره فرمودند در بسياري از مسائل بايد عزم ملي و مديريت جهادي وجود داشته باشد آنجا که اين دو مساله در نظر گرفته شود کار خوب پيش ميرود.
امروز در ميان مردم عزم و اراده خوبي براي انجام کارهاي بزرگ است. اينجا دولتمردان ما هستند که بايد در بحث وحدت و همدلي مردم را به کار گرفته و مورد توجه قرار دهند بايد دولتمردان به صحنه آمده و استعدادها و توان مردم را در کارها مشارکت دهند. اينها شعاري نيست، رهبر سال گذشته در بحث اقتصاد مقاومتي فرمودند با تکرار زباني اتفاق خاصي نميافتد بايد کار عملي انجام شود يعني کارها را با عزم و اراده ملي و مديريت جهادي انجام دهيم.
مثلا امروزه مردم در بخشهاي مختلف مشغول کار هستند دولت بايد آنجايي را که به مردم خسارت وارد ميشود را بررسي کرده و از توليدات داخلي حمايت کند امروز واردات بيرويه در محصولاتي که مشابه آن در داخل توليد ميشود داريم و در اين زمينه دولت و موسسات دولتي هم دستاندکار است و در واقع از بنگاههاي اقتصادي توليدکننده داخلي ناديده گرفته ميشود در حاليکه دولت به عنوان کارگزار مردم بايد توجه ويژه به بخش توليد داشته و از توليد و سرمايه ايراني حمايت کند زمانيکه مردم ببينند که مجموعه حکومتي قوه مقننه، قوه قضائيه و قوه مجريه به آنها توجه خاص دارند رضايتمندي آنها بالا رفته درک متقابل ايجاد و فاصله برداشته ميشود و به نوعي همدلي و همزباني شکل ميگيرد.
براي اينکه اين شعار در حد شعار باقي نماند بايد هر کسي در کنار تبين وظيفه و کار خود را انجام دهد بعد هم مطالبهگري صورت گيرد يعني هر کس و هر مجموعهاي ضمن اينکه کار و وظيفه خود را انجام ميدهد مطالبهگر هم باشد يعني مردم از دولتردان و دولتمردان از مردم و هر بخشي از جامعه از بخش ديگر مطالبهگري داشته باشد در اين زمينه رسانهها به خصوص رسانه ملي ميتواند راهگشا باشد به اين طريق که در ميان مردم و مسئولان رفته و بين آنها پيوند برقرار کند مشکلات را ريشهيابي و براي آن راه حل پيدا کند.
در واقع امروز ما به يک حرکت نهضتگونه در حوزه مديريتي نياز داريم يعني مديران ما بايد با واقع نگري به مسائل، درک درست، ديدن توانمنديها، ملاحظه محدوديت و چاره انديشي براي حل مسائل با توجه به اينکه ما در داخل ظرفيتهاي بالايي داريم اقدام به عمل کنند مشکل ما در حوزه مديريتي است که بايد با همدلي و همزباني برطرف کرد.
حل مشکلات مهمترين نشانه است امروز برخي مشکلات سالهاي سال است که همچنان وجود دارد و هر سال خود را نشان ميدهد اگر زماني ديديم اين مشکلات حل شد اين نشانه است که همدلي و همزباني اتفاق افتاده است. مثلا در مصرفبيرويه هر سال به شکلي اين مساله تکرار ميشود اين نشان ميدهد که ما نتوانستيم بر اين مشکل غلبه پيدا کنيم. هميشه مردم و مسئولان مطرح ميکنند اما اتفاق خاصي نميافتد. مثلا اصلاح الگوي مصرف که رهبر چند سال پيش فرمودند همين امروز هم اسراف و حيف و ميل در بيتالمال است با همايشها و سمينارها مشکلي حل نميشود بلکه ما بايد ريشهيابي مشکلات را داشته باشيم.
انقلاب اسلامي يک انقلاب هدفمند است يعني ميتوان گفت هيچ انقلابي در تاريخ معاصر مانند انقلاب ايران هدفش از قبل شفاف نشده است. برخي انقلابها بر اساس نوعي نارضايتي از وضع موجود بوده که حالت ابهامي در آن وجود داشت، زيرا نظريهپردازان اين انقلابها عمدتا کساني بودند که از بر اساس تجارب بشر، افکار و انديشههاي زميني يک جامعه آرماني را ترسيم ميکردند اما انقلاب اسلامي يک انقلاب ديني است که اصول، مباني و آرمانهاي آن برگرفته از آموزههاي ديني و وحياني است.
خداوند تبارک و تعالي بهتر از هر کس ديگري به امور و استعداد انسان و هستي واقف است و آنها را هدفمند خلق کرده است، براي خلقت انسان هدفي را مدنظر داشته است. زمانيکه يک انسان مسيري را که خدا خواسته طي کند او ميتواند به بهترين رشد، تعالي و سعادت در کمال برسد. انقلاب اسلامي آرمان خود را از دين گرفته به اين معنا که ميگويند ما بايد به سمتي که انسان به کمال و سعادت رسيده و مصداق خليفه خدا در زمين شود برويم، حضرت امام راحل فرمودند قيام ملت ايران قيام براي خدا بود.
براي ملتي که در راه خدا حرکت ميکند بعد بحث حيات طيبه تمدن اسلامي مطرح ميشود در واقع ملت مسلمان حرکت خود را بر اساس دين اسلام تنظيم ميکند زيرا اعتقاد دارد که اسلام برتر بوده و ديني از آن برتر وجود ندارد يعني يک جامعه اسلامي نبايد ذليل، فقير، حقير، ناامن، عقبمانده و وابسته باشد، جامعه اسلامي بايد توليد علم، داراي عزت، استقلال، پيشرفت، رفاه و امنيت باشد بايد هر چه خوبي و فضيلت است در جامعه اسلامي وجود داشته باشد اين جامعه در پرتو همدلي و همزباني حاصل ميشود يعني بزرگترين دستاورد تحقق شعار همدلي و همزباني حرکت و رسيدن به چنين جامعه است.
اگر در سال جاري آحاد مردم، اقشار گوناگون، نخبگان، فرهيختگان، احزاب، گروهها جريانها، دولتمردان، مسئولان در دستگاههاي مختلف اين شعار را جدي گرفته و هر کدام به وظيفه خود عمل کنند ما حرکتمان براي عبور از مرحله سوم انقلاب سرعت پيدا ميکند.
متاسفانه ما در سي و ششمين سال انقلاب هستيم اما همچنان در مرحله سوم از مراحل پنجگانه قرار داريم! مرحله سوم مرحله دولتسازي اسلامي است. امروز دولت ما به معناي دقيق کلمه ��ولت اسلامي نيست و تا زماني که دولت اسلامي به معناي دقيق کلمه شکل نگيرد يک جامعه يا کشور اسلامي شکل نخواهد گرفت.
امروز در جامعه ما برخي رويدادها، اتفاقات، روابط، تعاملات و معاشرات افراد، خانوادهها و مردم در بازار و دانشگاه در بخش توليد و مصرف اسلامي نيست. همچنين در بخشهاي حکومتي، حاکميتي و سازمانها سبک مديريتي و نوع برخورد با مجموعه اي از مسائل دولت کاملا اسلامي را نداريم. بنابراين امروزه ما در مرحله دولتسازي اسلامي هستيم، بايد اين انجام شود تا کشور و جامعه اسلامي تحقق پيدا کند. اگر اين شعار به معناي دقيق کلمه تحقق پيدا کند دستاورد بزرگ آن اين است که به سرعت گام سوم و چهارم را پشت سر خواهيم گذاشت، مقدمه تمدن اسلامي و دنياي اسلام وحدت امت اسلامي در واقع تشکيل دولت و جامعه اسلامي است من فکر ميکنم که بزرگترين دستاورد آن ميتواند اين باشد.
نامگذاري سال جاري مکمل نامگذاري سالهاي گذشته است. شعار سالهاي گذشته نيز بايد مورد توجه قرار گيرد به عنوان مثال همدلي و همزباني دولت و ملت در واقع روح حاکم بر حرکت جهادي در راستاي جهاد اقتصادي و پيادهسازي اقتصاد مقاومتي است يعني اگر ما بخواهيم اقتصاد مقاومتي را پياده و فرهنگ خود را اصلاح کنيم بايد وحدت، همدلي و همزباني وجود داشته باشد با تفرقه دودلي، چنددلي و صفآرايي افراد و گروهها مقابل هم، چالشهاي پيدرپي ايجاد کردن نميتوان بر مشکلات غلبه پيدا کرد. بنابراين شعار سالهاي قبل را با شعار سال جديد بايد مکمل يکديگر ديد و با نگاه فراگير و جامعهنگر تلاش ما اين باشد که در همه عرصهها ورود پيدا کرده و هر کس در هر سطح و هر جا که است با چنين نگاهي وظايف خود را احصا و توان خود را به کار گرفته و حرکت کند اگر همه اينگونه باشند بسياري از مسائل با سرعت حل ميشود.
* سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در راستاي تحقق شعار سال چه وظايفي بر عهده دارد؟
سپاه پاسداران از مجموعه نهادهاي انقلابي است که رسالت آن پاسداري، دفاع و پشبرد انقلاب است در واقع ميتوان گفت سپاه در بسياري از حوزهها و عرصهها نقش پيشگامي را ميتواند داشته باشد که در طول اين سالها هم اينگونه بوده است.
شايد تنها ويژگي سپاه را از ارگان، سازمان و نهادهاي ديگر متفاوت ميکند همين بعد نهادي آن باشد. يعني براي برخي سازمانها سلسله وظايف و ماموريتهاي خاص و روشن تعريف شده که آن را انجام ميدهند اما سپاه يک نهاد بوده و سازمان نيست، يعني بعد نهاد آن بر سازمان غلبه دارد بر اقتضاي نياز و حسب شرايط بايد کارهايي را که لازم است انجام دهد سپاه بايد به اقتضاي نيازهاي انقلاب بتواند از انقلاب در برابر خطر، تهديد و آسيب محافظت کند. بنابراين سپاه با تهديدات نظامي، امنيتي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي مقابله ميکند و اين يک امتياز براي سازماني است که نهادگونه انعطاف دارد و بر حسب شرايط سازمان خود را تغيير ميدهد و به گونهاي خود را مهيا ميکند با هر نوع تهديد با هر نوع ماهيت مقابله کند.
از طرف ديگر سپاه بايد نقش پيشبرندگي انقلاب به سمت آرمانها داشته باشد. در کنار نقش محافظت و رسالت دفاعي در مقابل تهديدات بايد نقش پيشبرنده انقلاب به سمت آرمانها داشته باشد و اين هم به اقتضاي شرايط و زمانها است. امروزه سپاه در هر سالي که شعار مطرح مي شود يک وظيفه سنگين دارد زيرا ظرفيت، توانمندي و امکانات آن زياد است و ميتواند در هر مقطعي با توجه به توانمندي و امکانات خود به تحقق شعار سال کمک کند.
سپاه وضعيتي را دارد که ميتواند به دولت و ملت کمک کند زيرا سپاه از طرفي داراي توان مديريت 10 ميليوني بسيج مردمي است و از طرفي هم بخشي از حکومت و حاکميت است، اين دو ويژگي خاص سپاه پاسداران است.
هر سال به اقتضاي شرايط موجود سال نامگذاري ميشود که سپاه ميتواند وظايف خود را احصا کرده و مجموعهاي کارها را انجام دهد. شايد يکي از اولين کارها اين است که تبيين درستي از کارها ارائه دهد تا درک درستي در جامعه ايجاد شود، زيرا مهترين مساله درک درست از شعار است. سپاه با ويژگي مردمي و قرار گرفتن در دولت به معناي عام خود ميتواند در اين تبين و ارائه مولفه و شاخصه نقش پيشبري داشته باشد.
امروزه سپاه ظرفيتهاي بالايي دارد که بايد عرضه کند. سپاه در سالهاي گذشته همواره خود را در کنار دولتها قرار داده و توانمنديهاي خود را عرضه کرده اين دولتها نيز به اقتضا نگاه و رويکردهاي خود استقبال خوبي را انجام دادند، امروزه مشکلات اقتصادي مردم ما را رنج ميدهد و رهبري هم راهحل را در توجه به ظرفيتهاي داخلي ميبيند و در چشم دوختن به مذاکرات و به بيرون نيست، زيرا دشمن خيرخواه ما نيست و دنبال افزايش فشار است. اينجا متوليان و دست اندرکاران در راستاي توجه به ظرفيت داخلي بايد توانمندي و امکانات سپاه را مورد توجه خاص قرار دهند و سپاه هم بايد اين توانمندي را عرضه کند تا به حال اينگونه بوده بعد از اين هم اينگونه خواهد بود.
ظرفيتهاي سپاه در بخشهاي مختلف بسيار بالا است و در هر حوزه هم شناخته شده است به هر حال ما امروزه در وضعيتي قرار داريم که دشمنان به شدت نگران پيشرفتهاي ما هستند، امروزه وحشت صهيونيستها از نفوذ منطقهاي جمهوري اسلامي و وحشت آمريکاييها از تبديل جمهوري اسلامي به قدرت منطقهاي که زمينهساز شکلگيري قدرت جهان اسلام است روزافزون است امروزه قدرتهاي غربي با ظهور انقلاب اسلامي و سربلند کردن مسلمانها با محوريت ملت ايران و جمهوري اسلامي نگران پايان يافتن دوره سيادت و آقايي خود بر جهان هستند.
در چنين شرايطي ما بايد به ظرفيتهاي خود توجه کنيم، زيرا ظرفيتهاي ما بسيار زياد است. دشمن با وجود اين نگرانيها همه موضوعها را مورد توجه قرار داده است. معني گزينههاي روي ميز اين است که ما از هر ابزاري که در اختيار داشته باشيم بر عليه شما استفاده ميکنيم و استفاده هم ميکنند يکي از آنها ابزار اقتصادي و تحريم ها است.
دولت بايد معيشت مردم را تامين و مشکلات اقتصادي را برطرف کند، رفاه و زمينه اشتغال ايجاد کند، در جامعه فعاليتهاي عمراني را انجام دهد. سپاه ظرفيتهاي خوبي را دارد که در اين سالها آن را نشان داده و کارهاي بزرگي را انجام داده است.
پروژههايي که خاتمالانبيا در سالهاي گذشته انجام داده نشان ميدهد که چه ظرفيت بالايي در کشور ما وجود دارد. دشمنان براي اينکه سپاه نتواند از اين توان خود استفاده کند با طرح سوالات، شبهات و ابهاماتي جنگ رواني عليه سپاه راه انداختند به گونه اي که حتي دولتمردان ما هم به نوعي تحتتاثير قرار گرفته از اين توان و امکان استفاده نکرده و فاصله گرفتند اينجا بايد توطئه دشمنان را خنثي کرد.
در حوزه اطلاعاتي و مسائل امنيتي ظرفيت سپاه بسيار بالا است. امروز در حوزه اجتماعي با معضلات زيادي روبرو هستيم که ميتوان از ظرفيت سپاه و بسيج در برطرف کردن اين معضلات استفاده کرد. دولت بايد به اين ظرفيت و توانمندي توجه کند.
بعد از جنگ در موضوع واکسن فلج اطفال با يک حرکت جهادي و بسيجي در يک دوره کوتاه و به شکل خاص اين تجربه را داشتيم و همه آثار و برکات آن را ديدند امروز در مسائل اجتماعي از اين ظرفيتها ميشود استفاده کرد. امروز ما در مقطعي هستيم که ماهواره، فضاي مجازي، تهاجم و شبيهخون فرهنگي دشمنان با جنگ نرم عليه ما روز افزون است. سپاه ظرفيت خوبي در حوزه فرهنگي، مقابله با تهاجم فرهنگي و رشد و تعالي فرهنگ در جامعه دارد.
امروز دستگاهها و قوه مجريه بايد به اين ظرفيتها توجه کنند بنابراين بايد يک رابطه تعريف شدهاي بين بخشهاي مختلف سپاه و ديگر مجموعهها در خارج از سپاه که يک وظيفه و مسئوليتي را دارند شکل گيرد. در کشور ما سازمانها، وزارتخانهها و مجموعههايي هستند که هر کدام متولي انجام يک کاري هستند. در همدلي و همزباني خوب است که ما ببينيم چه بخشهايي از سپاه با چه بخشهايي خارج از سپاه با هم ميتوانند هم افزا شوند، نه تنها در قوه مجريه بلکه در قوه قضائيه. اگر ما بحث فساد و مفاسد را داريم قوه قضائيه نقش موثري در مبارزه با مفاسد دارد در ايجاد سلامت، سپاه ميتواند نقش موثر و اهمافزايي با قوه قضائيه داشته باشد.
در قانونگذاري و اصلاح قوانين قوه مقننه وظيفه سنگيني را دارد. خانه ملت نقش مهمي در پيشبرد و اداره کشور دارد. به نظر ميرسد قوه مقننه ميتواند به ظرفيتهاي سپاه و بسيج در حوزهها وظيفه خود توجه کند اين به معناي مداخله نيست در بحث کارشناسي، شناخت، درک درست از مسائل، قانونگذاري، اصلاح و نظارت بر قانون سپاه ظرفيتهاي بالايي دارد که ميتوان به مجموعه و بخشها کمک کنند و مسئولان سپاه هم بارها به شکلهاي مختلف اعلام آمادگي کرده است. زيرا سپاه يک مجموعه مردمي است و از طرفي هم وظيفه حفظ و پيشبرد انقلاب را دارد و طبيعي است که رسالت پاسداري و رسالت سپاه اين اقتضا را دارد که هر آنچه در توان دارد در اختيار قرار دهد تا وحدت و همدلي در کشور شکل گيرد تا در پرتو اين وحدت و همدلي کشور به سرعت به جلو رفته و ازموانع و مشکلات عبور کند و به قلههاي شرف و افتخاري که مقام معظم رهبري ميفرمايند برسد.
تهيه و تنظيم: سيد محمد مشکوه الممالک