ویلیام برنز* - ترجمه: نوژن اعتضادالسلطنه
در دنیای کامل و بیعیبونقص (مورد نظر ما)، نباید غنیسازی اورانیوم در ایران وجود میداشت و باید تاسیسات غنیسازی در آن کشور برچیده میشد. بااینحال، ما در دنیایی کامل زندگی نمیکنیم. ما نمیتوانیم با بمباران تاسیسات هستهای ایران، مهارتهای کسبشده توسط آن کشور در زمینه برنامه هستهای را متوقف کنیم. کاری که ما میتوانیم انجام دهیم استفاده از اهرم فشار در بلندمدت، نظارتهای سرزده بازرسان از تاسیسات هستهای ایران و بازداشتن آن کشور از غنیسازی اورانیوم در سطح دستیابی به توانایی ساخت سلاح هستهای است. دیپلماسی جاری با ایران، نشان داد کانالهای گفتوگو با ایران که من در عمان هدایت آن را از سال٢٠١٣ میلادی برعهده داشتم، جواب داده است.
با وجود افتوخیزهای ٣٥سال گذشته میان ایران و آمریکا- که در قطع روابط دیپلماتیک به سر بردهاند و روابطشان سرشار از تردید و بدبینی نسبت به یکدیگر بوده است- تلاشهای ما برای بهبود روابط، بسیار دشوار بود. بااینحال، اقدامات ما کمک کرد که گامی اساسی برای انعقاد توافق موقت هستهای یا همان برنامه اقدام مشترک در تاریخ ٢٣نوامبر گذشته برداشته شود. باوجود مخالفان زیاد این برنامه در آن برهه زمانی، برنامه اقدام مشترک در عمل، باارزشبودن خود را نشان داد و برای نخستینبار در طول یک دهه گذشته، سبب شد تا پیشرفت برنامه هستهای ایران متوقف و به عقب رانده شود. ایران پس از آن با ابتکار عمل و بازرسی بازرسان موافقت کرد و در مقابل، به میزان کمی تحریمهای وضعشده علیه آن کشور لغو شد و فشار اصلی روی ایران باقی ماند.
بیانیه اعلامشده در لوزان در روز پنجشنبه، گام مهم روبهجلویی بود. این موضوع نشان داد بسیاری از اختلافات بر سر جزییات حل شدهاند. طبق چارچوب تهیهشده- که به احتمال زیاد به توافق جامع میانجامد- دستکم برای یکدهه زمان دستیابی ایران به قابلیت ساخت یک بمب اتمی از دو تا سهماه زمان پیشبینیشده کنونی به دستکم، یکسال افزایش مییابد. در نتیجه این توافق از ظرفیت اورانیوم غنیسازیشده با غلظت پایین ایران کاسته شده و محدودیتهایی اساسی بر قابلیت غنیسازی آن کشور و همینطور بر تحقیقات هستهای ایران و سانتریفیوژها وضع میکند. این توافق سبب میشود راههای احتمالی دیگر ایران برای دستیابی به بمب نیز مسدود شوند که ازجمله آنها میتوان به حذف قابلیت ایران برای تولید پلوتونیوم مورداستفاده در ساخت سلاح در رآکتور اراک و ممنوعیت غنیسازی اورانیوم در تاسیسات زیرزمینی فردو برای دستکم بازه زمانی ١٥ساله اشاره کرد.
علاوهبر آن، ما میتوانیم از رژیم بازرسی بیمانندی برای تاسیسات هستهای ایران استفاده کنیم که منطبق با استانداردهای بینالمللی روز بوده و این تضمین را ایجاد میکند که تلاش احتمالی ایران برای ساخت سلاح هستهای، به سرعت شناسایی شود. تنها یک توافق حاصلشده از طریق مذاکره است که تضمینکننده اجازه بازرسی بازرسان خواهد بود و در نتیجه آن میتواند هرگونه مسیر مخفیانه احتمالی برای ساخت بمب اتمی از سوی ایران را مسدود کرد.
در مورد لغو محتاطانه تحریمهای وضعشده علیه ایران و حفظ رویه و امکان تحریم مجدد ایران، به محض مشاهده سرپیچی ایران از تعهداتش ما ابزارهای الزامآور را حفظ کردهایم. با نظارتهای بیشتر و شفافیت درباره فهماندن هزینههای نقض تعهدات به ایران، ما به خوبی موضع خود در راستای جلوگیری از دستیابی آن کشور به مدتزمان لازم برای ساخت سلاح هستهای را نشان دادهایم. در نتیجه، ما به بسیاری از اهداف خود دست یافتهایم. دراینمیان سه چالش باقی مانده است: نخستین چالش، دشواری و زحمت کار روی جزییات توافق جامع بوده است. اجرای دقیق و درست مفاد چنین توافقی از اولویتهای اساسی دولت کنونی آمریکا و جانشین آن خواهد بود و کیفیت اجرای آن، بستگی به قید مفاد الزامآور در توافق نهایی دارد.
چالشهای دوم و سوم، بلندمدت هستند اما از درجه اهمیت برابری با چالش نخست برخوردارند. تکمیل توافق جامع هستهای باید ایران را بخشی از استراتژی روشنبینانه برای آینده خاورمیانهای قرار دهد که اکنون در وضعیت بینظمی بهسر میبرد. من گمان نمیکنم که توافق بر سر موضوع هستهای ایران، سبب شود تا تنش میان تهران و واشنگتن بر سر مسایل منطقهای، به این زودیها برطرف شود؛ همینطور بر این باور نیستم که این موضوع به عادیسازی روابط ایران و آمریکا بینجامد؛ همچنین گمان نمیکنم که ایران یک شبه موضع خود را در قبال مسایل منطقهای تغییر دهد. این به آن معناست که ما باید با متحدان منطقهایمان که نگران تهدید از جانب ایران و تاثیر توافق هستهای با آن کشور هستند، همکاری بیشتری داشته باشیم و به آنان اطمینان دهیم که خطری متوجهشان نخواهد بود.
ما باید اشکال تازهای از همکاریها را در قالب تفاهمنامههای امنیتی دنبال کنیم. باید با قاطعیت با موضع ایران در قبال سوریه و یمن مخالفت کنیم و موجب اضطراب دوستان قدیمیمان در منطقه نشویم. این بهترین راه برای مهار ایران است... حصول توافق جامع هستهای با ایران در تلاشی کلانتر، سبب تقویت نظم هستهای بینالمللی میشود. بازرسیهای تازه و مقیاسهای نظارتی که در توافق هستهای با ایران ذکر خواهد شد، احتمالا میتواند چشمانداز مفیدی را برای محکزدن ایران در مقابل ما قرار دهد. مشکلات برنامه هستهای ایران با حضور داوطلبانه آن کشور در پیمان منع گسترش سلاحهای کشتارجمعی مواجه است، بهخصوص در زمینه فقدان تمییز مشخص میان برنامههای نظامی و غیرنظامی هستهای، میتوان به این مورد اشاره کرد.
موضوع ایران، نشان میدهد نقاط خاکستری در معاهده میان حق استفاده از انرژی هستهای و جلوگیری از ساخت سلاحهای هستهای بیش از آن چیزی است که پیشتر تصور میشد. با دسترسی بیشتر به فناوری هستهای و فنون مرتبط با آن، دولتهای دارای قدرت هستهای به سوی کاهش گازهای گلخانهای و ایجاد دیواری مستحکم میان فعالیتهای نظامی و غیرنظامی اتمی پیش خواهند رفت که خود، موضوع مهمی قلمداد میشود. هیچیک از اهداف یادشده، آسان به دست نمیآیند. بااینحال، درصورتیکه توافق جامع هستهای با ایران در ماههای آتی با جدیت اجرا شود و در بستر گستردهتر استراتژیک برای نظم منطقهای و نظم هستهای بینالمللی قرار گیرد، میتواند نقطهعطفی باشد.
این مورد ارزش دیپلماسی را بیشازپیش اثبات میکند. تاریخ مذاکرات موضوع هستهای ایران، انباشته از فرصتهای ازدسترفته بوده است. تاریخ این موضوع پر از مسایل ناخوشایند بوده است. اکنون با ارزیابی مجدد تاریخ مذاکرات و دیدن آنها در آینه میتوانیم ببینیم که نتیجه جاری، بهتر از آن چیزی بوده که پیشتر بهنظر میرسید. با تمامی نقصهای احتمالی و اجتنابناپذیر، ما نباید فرصت فراهمشده را از دست دهیم.