تاریخ انتشار : ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۷:۵۶  ، 
کد خبر : ۲۷۴۸۹۹

حريم خبرگان


دكترعبدالله گنجي

براي معتقدين به انقلاب اسلامي و انديشه سياسي حضرت امام، مجلس خبرگان از جايگاه بسيار ممتازي برخوردار است. اهميت آن را اگر بخواهيم در يك جمله خلاصه كنيم اينكه تنها مجموعه‌اي است كه هيچ نظارتي بر آن وجود ندارد. قدرت، اختيار و صلاحيت گزينش رهبري سياسي – مذهبي جامعه اسلامي كه تأثير آن در فراسوي مرزهاي جهان اسلام قابل دريافت است، مسئوليت كمي نيست.

اهميت اين مجلس وقتي دو‌چندان مي‌شود كه بدانيم در صدر مشروطه‌ كه حكومت پادشاهي در حال تزلزل بود از سوي علماي تراز اول جهان تشيع، بديل درون‌ديني براي سلطنت ارائه نشد. شيخ ابراهيم زنجاني (صادركننده حكم اعدام شيخ فضل‌الله‌نوري) در پاسخ به انتقادات زيادي كه درباره بي‌توجهي علما به انتخاب ولي فقيه در آن زمان مي‌شد، با صراحت به سردرگمي علما در چگونگي كشف چنين فردي با مكانيزم مردم‌سالاري اعتراف و دهها دليل را براي عدم امكان چنين امري متذكر مي‌شود، به طور مثال مي‌گويد اگر 100 نفر آمدند و خود را واجد شرايط دانستند، چه كنيم؟

اگر فردي توان نداشت چگونه كنار برود؟ مردم در انتخاب او چه كنند؟ اگر انتخاب‌كنندگان خود واجد شرايط بودند چه بايد بكنند؟ و... امام آمد و با درس‌آموزي از آن تاريخ تلخ، ساختار نظام جمهوري اسلامي ايران را طوري طراحي كرد كه هم صفات رهبري محفوظ بماند و هم مردمي كه در احراز آن صفات نمي‌توانند به صورت تخصصي و قطعي نظر دهند از گردونه انتخاب رهبري ديني- سياسي جامعه خويش محروم نشوند.

بنابراين «صفات» به عنوان يك مقوله اعتقادي و جوهري و «انتخاب» به عنوان يك مقوله اجتماعي در نظام‌سازي امام ممزوج گرديد و «نيابت در زمان غيبت» با «نقش مردم در عرصه سرنوشت» اجتهاد پوياي تشيع را كارآمد نشان داد. ولايت فقيه در انديشه امام از جوهره ذاتي برخوردار است، به صورتي كه با صراحت مي‌فرمايند «ولايت فقيه چيزي نيست كه آن را خبرگان درست كرده باشد»  اما خبرگان ملت مأموريت تبديل بالقوگي آن به بالفعل را به عهده دارند.

بنابراين اين جايگاه «رهبرجوي» اين مجلس به گونه‌اي است كه رقابتي بين مجتهدين معتمد ملت وجود ندارد. عرصه انتخابات خبرگان عرصه «انتخابات عرفي» و هوي و هوس نيست بلكه امانتداري از سوي ملت براي احراز شرايط و صفات ولايت است. نتيجه اينكه هم در ورود به اين مجلس و هم در عملي كه در آن انجام مي‌شود ردپاي دنيا يافت نمي‌شود و نبايد يافت شود. عرفي‌گرايان كه تقدس در حوزه سياست را بي‌معني مي‌دانند، بارها تلاش نمودند جايگاه خبرگان را تقليل و آن را نهادي مدني كه با شاخص‌هاي روشنفكري قابل فهم باشد، بدانند. در ماه‌هاي منتهي به نشست ديروز خبرگان روزنامه‌ها و رسانه‌هاي تملق‌گو و سياست‌زده بازي مفصلي را براي رياست مجلس خبرگان شروع كردند و تلاش نمودند اين حريم را به رقابت‌هاي تنفرآميز تبديل كنند.

برخي از اعضاي آن نيز ناخودآگاه به اين بازي وارد شدند و ابايي از اين نداشتند كه هم‌ترازان خود در آن مجلس را «ناصالح» خطاب كنند. از چند ماه پيش بازي «هاشمي مي‌آيد – هاشمي نمي‌آيد» را به راه انداختند اما غافل از اينكه رويه مذكور نه تنها خدمت به آيت‌الله هاشمي نبود بلكه باز كردن دريچه سياست‌بازي به «مجمع مجتهدين» بود.

واقعاً مزاياي رياست مجلس خبرگان براي جريان اصلاحات چيست كه اينقدر بي‌صبري و جرزني را به راه انداختند؟ در تحليل اين بي‌صبري حتماً‌ به «نفس‌هاي نفاق‌آلوده» مي‌رسيم كه در سينه‌ها پنهان و در چشمان نمايان است.  در اوايل سال 1384 با جمع دانشجويي خدمت آيت‌الله هاشمي رسيديم، نگارنده به عنوان سخنگوي جمع، ضمن تمجيد از تأثير وي در انقلاب اسلامي و يادآوري نگاه امام به ايشان و برشمردن همه خوبي‌هاي وي، عرض كردم جنابعالي خود را مزين به همين جمله امام كه «هاشمي ذخيره‌اي براي انقلاب است» بدانيد و اين مدال را در حوزه انتقال تجربه به كار گيريد و وارد عرصه اجرايي كشور نشويد.

حضرت آيت‌الله در پاسخ فرمودند:«دم پاي شما بچه‌هاي وزارت اطلاعات اينجا بودند و گفتند كه بنده 51 درصد رأي دارم پس مردم مرا مي‌خواهند و من بايد بيايم». آمد و آن شد كه نبايد مي‌شد. در انتخابات ديروز نيز خبرهايي بود كه يكي از اعضاي دولت كه در انتقال اخبار جايگاه حقوقي و موجه دارد، حضرت آيت‌الله را به اين نقطه رساند كه وارد گود رقابت براي رياست خبرگان شود و آن شد كه باز نبايد مي‌شد.

در صورتي كه با يك حساب عقلايي و سرانگشتي مي‌شد اين سؤال را طرح كرد كه مگر مي‌شود افرادي كه در اواسط مجلس خبرگان رياست را از هاشمي گرفتند، مجدداً ايشان را به رياست برگزينند؟ بنابراين چون تركيب مجلس همان مجلسي است كه هاشمي را انتخاب نكردند اكنون نيز همان موضع را دارند و نبايد آيت‌الله هاشمي وارد اين انتخاب مي‌شد. روزنامه شرق ديروز در مصاحبه‌اي با هاشمي طوري تيتر مي‌زند كه ايشان نمي‌آيد. ايشان در چند نوبت با جمله «اگر احساس تكليف كنم مي‌آيم» شروع كرده است و از قضا در همه موارد احساس تكليف كرده‌اند.

نگارنده سخت معتقدم حرمت آيت‌الله هاشمي در نظام جمهوري اسلامي بايد حفظ شود اما اين هوشياري و تيزبيني بايد از خود ايشان شروع شود كه با تحليل‌ها و اطلاعات غلط وي را نقل مجالس نكنند. هاشمي همچنان ذخيره‌اي براي انقلاب است اما عرفي‌گرايان تلاش مي‌كنند اين ذخيره را طور ديگري تفسير نمايند. گويي طمع‌ورزي عرفي‌گرايان تا اندازه‌اي از مشي وي سرچشمه مي‌گيرد و اين براي نيروهاي مؤمن به انقلاب اسلامي تلخ و ناراحت‌كننده است.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات